سا را
10th July 2011, 11:00 AM
http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/f/f2/Iraj_mirza_picture.jpg
ایرج میرزا (۱۲۵۱ خورشیدی تبریز (http://www.njavan.ir/wiki/%D8%AA%D8%A8%D8%B1%DB%8C%D8%B2) - ۲۲ اسفند ۱۳۰۴ (http://www.njavan.ir/wiki/%DB%B1%DB%B3%DB%B0%DB%B4) خورشیدی تهران (http://www.njavan.ir/wiki/%D8%AA%D9%87%D8%B1%D8%A7%D9%86)) ملقب به «جلالالممالک» و «فخرالشعرا»، از جمله شاعران (http://www.njavan.ir/wiki/%D8%B4%D8%A7%D8%B9%D8%B1) برجسته ایرانی (http://www.njavan.ir/wiki/%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86) در عصر مشروطیت (http://www.njavan.ir/wiki/%D9%85%D8%B4%D8%B1%D9%88%D8%B7%DB%8C%D8%AA) (اواخر دوره قاجار (http://www.njavan.ir/wiki/%D8%AF%D9%88%D8%B1%D9%87_%D9%82%D8%A7%D8%AC%D8%A7% D8%B1) و اوایل دوره پهلوی (http://www.njavan.ir/wiki/%D8%AF%D9%88%D8%B1%D9%87_%D9%BE%D9%87%D9%84%D9%88% DB%8C)) و از پیشگامان تجدد در ادبیات فارسی بود. ایرج میرزا در قالبهای (http://www.njavan.ir/wiki/%D9%82%D8%A7%D9%84%D8%A8_%D8%B4%D8%B9%D8%B1) گوناگون شعر سروده و ارزشمندترین اشعارش مضامین انتقادی، اجتماعی، احساسی و تربیتی دارند. شعر ایرج ساده و روان و گاهی دربرگیرنده واژگان و گفتارهای عامیانه است و اشعار او تأثیر عمیقی بر شعر دوره مشروطیت گذاشت.
زندگی
او فرزند صدرالشعرا غلامحسینمیرزا (http://www.njavan.ir/wiki/%D8%BA%D9%84%D8%A7%D9%85%D8%AD%D8%B3%DB%8C%D9%86%E 2%80%8C%D9%85%DB%8C%D8%B1%D8%B2%D8%A7)، نوهٔ ایرج پسر فتحعلیشاه (http://www.njavan.ir/wiki/%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%AC_%D9%BE%D8%B3%D8%B1_%D9%81 %D8%AA%D8%AD%D8%B9%D9%84%DB%8C%E2%80%8C%D8%B4%D8%A 7%D9%87) و نتیجهٔ فتحعلی شاه قاجار (http://www.njavan.ir/wiki/%D9%81%D8%AA%D8%AD%D8%B9%D9%84%DB%8C_%D8%B4%D8%A7% D9%87_%D9%82%D8%A7%D8%AC%D8%A7%D8%B1) بود. تحصیلاتش در مدرسه دارالفنون تبریز (http://www.njavan.com/forum/redirector.php?url=http%3A%2F%2Ffa.wikipedia.org%2 Fw%2Findex.php%3Ftitle%3D%25D8%25AF%25D8%25A7%25D8 %25B1%25D8%25A7%25D9%2584%25D9%2581%25D9%2586%25D9 %2588%25D9%2586_%25D8%25AA%25D8%25A8%25D8%25B1%25D B%258C%25D8%25B2%26action%3Dedit%26redlink%3D1%26p reload%3D%25D8%25A7%25D9%2584%25DA%25AF%25D9%2588% 3A%25D8%25A7%25DB%258C%25D8%25AC%25D8%25A7%25D8%25 AF%2B%25D9%2585%25D9%2582%25D8%25A7%25D9%2584%25D9 %2587%2F%25D8%25A7%25D8%25B3%25D8%25AA%25D8%25AE%2 5D9%2588%25D8%25A7%25D9%2586%25E2%2580%258C%25D8%2 5A8%25D9%2586%25D8%25AF%25DB%258C%26editintro%3D%2 5D8%25A7%25D9%2584%25DA%25AF%25D9%2588%3A%25D8%25A 7%25DB%258C%25D8%25AC%25D8%25A7%25D8%25AF%2B%25D9% 2585%25D9%2582%25D8%25A7%25D9%2584%25D9%2587%2F%25 D8%25A7%25D8%25AF%25DB%258C%25D8%25AA%25E2%2580%25 8C%25D9%2586%25D9%2588%25D8%25AA%25DB%258C%25D8%25 B3%26summary%3D%25D8%25A7%25DB%258C%25D8%25AC%25D8 %25A7%25D8%25AF%2B%25DB%258C%25DA%25A9%2B%25D9%258 5%25D9%2582%25D8%25A7%25D9%2584%25D9%2587%2B%25D9% 2586%25D9%2588%2B%25D8%25A7%25D8%25B2%2B%25D8%25B7 %25D8%25B1%25DB%258C%25D9%2582%2B%25D8%25A7%25DB%2 58C%25D8%25AC%25D8%25A7%25D8%25AF%25DA%25AF%25D8%2 5B1%26nosummary%3D%26prefix%3D%26minor%3D%26create %3D%25D8%25AF%25D8%25B1%25D8%25B3%25D8%25AA%2B%25D A%25A9%25D8%25B1%25D8%25AF%25D9%2586%2B%25D9%2585% 25D9%2582%25D8%25A7%25D9%2584%25D9%2587%2B%25D8%25 AC%25D8%25AF%25DB%258C%25D8%25AF) صورت گرفت و در همان مدرسه مقدمات عربی (http://www.njavan.ir/wiki/%D8%B2%D8%A8%D8%A7%D9%86_%D8%B9%D8%B1%D8%A8%DB%8C) و فرانسه (http://www.njavan.ir/wiki/%D8%B2%D8%A8%D8%A7%D9%86_%D9%81%D8%B1%D8%A7%D9%86% D8%B3%D9%87) را آموخت. وقتی امیرنظام گروسی (http://www.njavan.ir/wiki/%D8%A7%D9%85%DB%8C%D8%B1%D9%86%D8%B8%D8%A7%D9%85_% DA%AF%D8%B1%D9%88%D8%B3%DB%8C)مدرسه مظفری (http://www.njavan.com/forum/redirector.php?url=http%3A%2F%2Ffa.wikipedia.org%2 Fw%2Findex.php%3Ftitle%3D%25D9%2585%25D8%25AF%25D8 %25B1%25D8%25B3%25D9%2587_%25D9%2585%25D8%25B8%25D 9%2581%25D8%25B1%25DB%258C%26action%3Dedit%26redli nk%3D1%26preload%3D%25D8%25A7%25D9%2584%25DA%25AF% 25D9%2588%3A%25D8%25A7%25DB%258C%25D8%25AC%25D8%25 A7%25D8%25AF%2B%25D9%2585%25D9%2582%25D8%25A7%25D9 %2584%25D9%2587%2F%25D8%25A7%25D8%25B3%25D8%25AA%2 5D8%25AE%25D9%2588%25D8%25A7%25D9%2586%25E2%2580%2 58C%25D8%25A8%25D9%2586%25D8%25AF%25DB%258C%26edit intro%3D%25D8%25A7%25D9%2584%25DA%25AF%25D9%2588%3 A%25D8%25A7%25DB%258C%25D8%25AC%25D8%25A7%25D8%25A F%2B%25D9%2585%25D9%2582%25D8%25A7%25D9%2584%25D9% 2587%2F%25D8%25A7%25D8%25AF%25DB%258C%25D8%25AA%25 E2%2580%258C%25D9%2586%25D9%2588%25D8%25AA%25DB%25 8C%25D8%25B3%26summary%3D%25D8%25A7%25DB%258C%25D8 %25AC%25D8%25A7%25D8%25AF%2B%25DB%258C%25DA%25A9%2 B%25D9%2585%25D9%2582%25D8%25A7%25D9%2584%25D9%258 7%2B%25D9%2586%25D9%2588%2B%25D8%25A7%25D8%25B2%2B %25D8%25B7%25D8%25B1%25DB%258C%25D9%2582%2B%25D8%2 5A7%25DB%258C%25D8%25AC%25D8%25A7%25D8%25AF%25DA%2 5AF%25D8%25B1%26nosummary%3D%26prefix%3D%26minor%3 D%26create%3D%25D8%25AF%25D8%25B1%25D8%25B3%25D8%2 5AA%2B%25DA%25A9%25D8%25B1%25D8%25AF%25D9%2586%2B% 25D9%2585%25D9%2582%25D8%25A7%25D9%2584%25D9%2587% 2B%25D8%25AC%25D8%25AF%25DB%258C%25D8%25AF) را در تبریز تاسیس کرد، ایرج میرزا سمت معاونت آن مدرسه را یافت و در این سمت مدیریت ماهنامه ورقه (نخستین نشریه دانشجویی تبریز) را برعهده گرفت. در نوزدهسالگی لقب «ایرج بن صدرالشعرا» یافت. لیکن بزودی از شاعری دربار کناره گرفت و به مشاغل دولتی مختلفی از جمله کار در وزارت فرهنگ (http://www.njavan.ir/wiki/%D9%88%D8%B2%D8%A7%D8%B1%D8%AA_%D9%81%D8%B1%D9%87% D9%86%DA%AF) (معارف آنزمان) پرداخت. سپس به استخدام اداره گمرک (http://www.njavan.ir/wiki/%DA%AF%D9%85%D8%B1%DA%A9) درآمد و پس از مشروطیت هم در مشاغل مختلف دولتی از جمله وزارت کشور (http://www.njavan.ir/wiki/%D9%88%D8%B2%D8%A7%D8%B1%D8%AA_%DA%A9%D8%B4%D9%88% D8%B1) در سمت فرماندار (http://www.njavan.ir/wiki/%D9%81%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86%D8%AF%D8%A7%D8%B1) باده (http://www.njavan.ir/wiki/%D8%A2%D8%A8%D8%A7%D8%AF%D9%87) و معاونت استانداری (http://www.njavan.ir/wiki/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86%D8%AF%D8%A7%D8%B1%D B%8C)اصفهان (http://www.njavan.ir/wiki/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86_%D8%A7%D8%B5%D9%81% D9%87%D8%A7%D9%86) خدمت کرد. ایرج میرزا در پی یک سکته قلبی (http://www.njavan.ir/wiki/%D8%B3%DA%A9%D8%AA%D9%87_%D9%82%D9%84%D8%A8%DB%8C) در منزلی در تهران درگذشت. ایرج میرزا به زبانهای فارسی (http://www.njavan.ir/wiki/%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C)، عربی (http://www.njavan.ir/wiki/%D8%B9%D8%B1%D8%A8%DB%8C) و فرانسه (http://www.njavan.ir/wiki/%D9%81%D8%B1%D8%A7%D9%86%D8%B3%D9%87) تسلط داشت و روسی (http://www.njavan.ir/wiki/%D8%B1%D9%88%D8%B3%DB%8C) و ترکی (http://www.njavan.ir/wiki/%D8%AA%D8%B1%DA%A9%DB%8C) نیز میدانست و خط نستعلیق (http://www.njavan.ir/wiki/%D9%86%D8%B3%D8%AA%D8%B9%D9%84%DB%8C%D9%82) را خوب مینوشت. آرامگاه ایرج میرزا در گورستان ظهیرالدوله (http://www.njavan.ir/wiki/%DA%AF%D9%88%D8%B1%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86_%D8%B8% D9%87%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%84%D8%AF%D9%88%D9%84%D9 %87) تهران قرار دارد.
شخصیت
ایرج به گروهی از شاهزادگان (http://www.njavan.ir/wiki/%D8%B4%D8%A7%D9%87%D8%B2%D8%A7%D8%AF%D9%87) قاجار تعلق داشت که در حکمرانی بر کشور سهم موثری نداشتند ولی با این وجود، تعلق خاطر خود را به نسب و اشرافیت خود حفظ کرده بودند. ایرج نیز مانند پدرش صدرالشعرا، گاه دچار فقر و تنگدستی میشد و از همین رو همفکری و همدردی با تهیدستان و روح اعتراض به نابرابریهای اجتماعی در وی زنده بود. او به سبب خصلت ولخرجی، سفرهای مداوم و تغییر مکرر شغل، برخلاف میل باطنی خود گاه مجبور به مدیحهسرایی اعیان و اشراف میشد ولی به نحو ملایم اما موثر از این کار ابراز دلتنگی و بیزاری میکرد.
کسانی که از نزدیک با ایرج ارتباط داشتهاند، گفتهاند که او در زندگی روزمره مردی متین و موقر بوده و در جمع به لفظ قلم سخن میگفته اما هنگام حضور در محافل خصوصی و در میان دوستان، این حریم به یکباره از میان میرفت و به بذلهگویی مبدل میشد. یک پروفسور خاورشناس روسی که در زمان حیات ایرج او را ملاقات کرده در باره او میگوید:
«مردی بود سیاهسوخته و لاغراندام و متوسطالقامه و در رفتار و گفتار شکیبا و بردبار. اشعار ایرج وقتی خودش آنها را میخواند، جان میگرفت... »
"مردی بود سیاهسوخته و لاغراندام و متوسطالقامه و در رفتار و گفتار شکیبا و بردبار. اشعار ایرج وقتی خودش آنها را میخواند، جان میگرفت..."
دیدگاه سیاسی
ایرج به همراه ملکالشعرا بهار (http://www.njavan.ir/wiki/%D9%85%D9%84%DA%A9%E2%80%8C%D8%A7%D9%84%D8%B4%D8%B 9%D8%B1%D8%A7_%D8%A8%D9%87%D8%A7%D8%B1)، بلندترین صدای شعر دوره مشروطه بود. او بر خلاف بهار که از زاویه میهنپرستی به مشروطه مینگریست، بیشتر از دیدگاه یک بورژوای (http://www.njavan.ir/wiki/%D8%A8%D9%88%D8%B1%DA%98%D9%88%D8%A7%D8%B2%DB%8C) اشرافی، منتقد روابط اجتماعی بود.[۱۵] (http://www.njavan.ir/forum/#cite_note-14) و ضمن آنکه توده مردم را فاقد شعور سیاسی و درک اجتماعی میدانست، دوری از خطر در افتادن با قدرتمندان و پیروی از مصلحت را برای دوستان تجویز میکرد.[۱۶] (http://www.njavan.ir/forum/#cite_note-15)
رعایا جملگی بیچارگانند ...که از فقر و فنا آوارگانندتمام از جنس گاو و گوسفندند...نه آزادی نه قانون میپسندندبرای همچو ملت همچو مردم...نباید کرد عقل خویش را گم
با وجود آنکه ایرج به شاهزادگی خود مباهات میکرد، ولی ابیاتی نیز در نقد و بدگویی درباره محمدعلی شاه (http://www.njavan.ir/wiki/%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF%D8%B9%D9%84%DB%8C_%D8%B4% D8%A7%D9%87_%D9%82%D8%A7%D8%AC%D8%A7%D8%B1) و احمد شاه (http://www.njavan.ir/wiki/%D8%A7%D8%AD%D9%85%D8%AF_%D8%B4%D8%A7%D9%87) از وی باقی مانده است. بنابراین او فارغ از حب و بغض و تعصب بیجا، منش روشنفکری و آزاداندیشی را پیشه خود ساخته بود. تا جایی که در قیام کلنل محمدتقیخان پسیان (http://www.njavan.ir/wiki/%DA%A9%D9%84%D9%86%D9%84_%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF% D8%AA%D9%82%DB%8C%E2%80%8C%D8%AE%D8%A7%D9%86_%D9%B E%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D9%86)، از مشاورین او به شمار میرفت.او محافظهکارانه، دخالت در سیاست (http://www.njavan.ir/wiki/%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%D8%AA) را تا جایی تجویز میکرد که به منافع شخصی لطمه نخورد. ولی در عین حال عقاید وطنپرستانهای نیز از خود بروز میداد.
دیدگاه مذهبی
ایرج موضع سختی در برابر حجاب (http://www.njavan.ir/wiki/%D8%AD%D8%AC%D8%A7%D8%A8) داشته است. این موضع را میتوان به راحتی در قطعه «کاروانسرا» مشاهده کرد. در جایجای دیوان ایرج از این مقوله سخن رفته و همین موضع باعث مخالفت دو گروه متفاوت، با ایرج و افکار او شده است: گروهی که به دلیل تمایلات مذهبی با ایرج مخالفت اصولی و عقیدتی داشتند و گروهی که به لحاظ سیاسی به دنبال فرصتی برای ضربه زدن به او بودند. به هرحال با روی کار آمدن حکومت غیر مذهبی رضا شاه (http://www.njavan.ir/wiki/%D8%B1%D8%B6%D8%A7_%D8%B4%D8%A7%D9%87)، گروه دوم از جمع مخالفان جدا شده و طرفدار او شدند.
در سردر کاروانسرایی
تصویر زنی به گچ کشیدند
ارباب عمائم این خبر را
از مخبر صادقی شنیدند
گفتند که واشریعتا خلق
روی زن بی نقاب دیدند
آسیمه سر از درون مسجد
تا سردر آن سرا دویدند
ایمان و امان به سرعت برق
می رفت که مؤمنین رسیدند
این آب آورد آن یکی خاک
یک پیچه ز گِل بر او بریدند
ناموس به باد رفته ای را
با یک دو سه مشت گِل خریدند
چون شرع نبی ازین خطر جَست
رفتند و به خانه آرمیدند
غفلت شده بود و خلق وحشی
چون شیر درنده می جهیدند
بی پیچه زن گشاده رو را
پاچین عفاف می دریدند
لبهای قشنگ خوشگلش را
مانند نبات می مکیدند
بالجمله تمام مردم شهر
در بحر گناه می تپیدند
درهای بهشت بسته می شد
مردم همه می جهنمیدند
می گشت قیامت آشکارا
یکباره به صور می دمیدند
طیر از وکرات و وحش از حجر
انجم ز سپهر می رمیدند
این است که پیش خالق و خلق
طلاب علوم روسفیدند
با این علما هنوز مردم
از رونق ملک ناامیدند
این شاعر همچنین برخی از عقبماندگی کشور را به سبب عمل گروهی از روحانیون و روضهخوانان میدانست. او غزلی در هجو شیخ فضلالله نوری (http://www.njavan.ir/wiki/%D8%B4%DB%8C%D8%AE_%D9%81%D8%B6%D9%84%E2%80%8C%D8% A7%D9%84%D9%84%D9%87_%D9%86%D9%88%D8%B1%DB%8C) دارد. و علیرغم اینکه به عنوان یک شاعر سیاسی شناخته نمی شود، در برابر او موضعگیری نموده است.
دیدگاه اجتماعی
ایرج منتقد اوضاع جامعه سنتی زمان خویش بود. او به راحتی با زبان مطایبه و طنز، از برخی از رسوم ایرانیان (مانند بلند شدن در جلوی پای اشخاص هنگام ورود به مجلس) انتقاد میکرد.
نام این رم را چو نادانان ادب بنهادهاند...بیشتر از صاحبان سیم و زر رم میکنندگر وزیری از در آید رم مفصل میشود...دیگر آنجا اهل مجلس معتبر رم میکنند
او اگرچه در خصوص روابط کارگر و کارفرما با دیگر شعرای معاصر خویش همچون فرخی یزدی (http://www.njavan.ir/wiki/%D9%81%D8%B1%D8%AE%DB%8C_%DB%8C%D8%B2%D8%AF%DB%8C) ، میرزاده عشقی (http://www.njavan.ir/wiki/%D9%85%DB%8C%D8%B1%D8%B2%D8%A7%D8%AF%D9%87_%D8%B9% D8%B4%D9%82%DB%8C) و عارف قزوینی (http://www.njavan.ir/wiki/%D8%B9%D8%A7%D8%B1%D9%81_%D9%82%D8%B2%D9%88%DB%8C% D9%86%DB%8C) همکلام میشد، ولی در این خصوص از چارچوب رفع تکلیف فراتر نرفته و تنها به کبر و غرور کارفرما ایراد میگرفت و به عمق روابط بیرحمانه استثماری بیتوجه میماند.
با آنکه ایرج (همراه با مخبرالسلطنه هدایت (http://www.njavan.ir/wiki/%D9%85%D8%AE%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D9%84%D8%B3%D9%84%D 8%B7%D9%86%D9%87_%D9%87%D8%AF%D8%A7%DB%8C%D8%AA)) از اولین شاعرانی است که شعری را بطور خاص برای کودکان سروده، اما آثار تربیتی اینگونه ادبیات کودک، توسط پروین اعتصامی (http://www.njavan.ir/wiki/%D9%BE%D8%B1%D9%88%DB%8C%D9%86_%D8%A7%D8%B9%D8%AA% D8%B5%D8%A7%D9%85%DB%8C) و بعدها توسط صمد بهرنگی (http://www.njavan.ir/wiki/%D8%B5%D9%85%D8%AF_%D8%A8%D9%87%D8%B1%D9%86%DA%AF% DB%8C) بهطور جدی به چالش کشیده شد. آثار ایرج از اولین دوره یکسان شدن کتابهای درسی در ایران، در کتابهای درسی چاپ شده است.
ایرج همچنین ازجمله نخستین مردانی در ایران شناخته میشود که از جنبشهای حامی حقوق زنان (http://www.njavan.ir/wiki/%D8%AC%D9%86%D8%A8%D8%B4_%D8%B2%D9%86%D8%A7%D9%86_ %D8%AF%D8%B1_%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86) حمایت کرده است.
ایرج میرزا (۱۲۵۱ خورشیدی تبریز (http://www.njavan.ir/wiki/%D8%AA%D8%A8%D8%B1%DB%8C%D8%B2) - ۲۲ اسفند ۱۳۰۴ (http://www.njavan.ir/wiki/%DB%B1%DB%B3%DB%B0%DB%B4) خورشیدی تهران (http://www.njavan.ir/wiki/%D8%AA%D9%87%D8%B1%D8%A7%D9%86)) ملقب به «جلالالممالک» و «فخرالشعرا»، از جمله شاعران (http://www.njavan.ir/wiki/%D8%B4%D8%A7%D8%B9%D8%B1) برجسته ایرانی (http://www.njavan.ir/wiki/%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86) در عصر مشروطیت (http://www.njavan.ir/wiki/%D9%85%D8%B4%D8%B1%D9%88%D8%B7%DB%8C%D8%AA) (اواخر دوره قاجار (http://www.njavan.ir/wiki/%D8%AF%D9%88%D8%B1%D9%87_%D9%82%D8%A7%D8%AC%D8%A7% D8%B1) و اوایل دوره پهلوی (http://www.njavan.ir/wiki/%D8%AF%D9%88%D8%B1%D9%87_%D9%BE%D9%87%D9%84%D9%88% DB%8C)) و از پیشگامان تجدد در ادبیات فارسی بود. ایرج میرزا در قالبهای (http://www.njavan.ir/wiki/%D9%82%D8%A7%D9%84%D8%A8_%D8%B4%D8%B9%D8%B1) گوناگون شعر سروده و ارزشمندترین اشعارش مضامین انتقادی، اجتماعی، احساسی و تربیتی دارند. شعر ایرج ساده و روان و گاهی دربرگیرنده واژگان و گفتارهای عامیانه است و اشعار او تأثیر عمیقی بر شعر دوره مشروطیت گذاشت.
زندگی
او فرزند صدرالشعرا غلامحسینمیرزا (http://www.njavan.ir/wiki/%D8%BA%D9%84%D8%A7%D9%85%D8%AD%D8%B3%DB%8C%D9%86%E 2%80%8C%D9%85%DB%8C%D8%B1%D8%B2%D8%A7)، نوهٔ ایرج پسر فتحعلیشاه (http://www.njavan.ir/wiki/%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%AC_%D9%BE%D8%B3%D8%B1_%D9%81 %D8%AA%D8%AD%D8%B9%D9%84%DB%8C%E2%80%8C%D8%B4%D8%A 7%D9%87) و نتیجهٔ فتحعلی شاه قاجار (http://www.njavan.ir/wiki/%D9%81%D8%AA%D8%AD%D8%B9%D9%84%DB%8C_%D8%B4%D8%A7% D9%87_%D9%82%D8%A7%D8%AC%D8%A7%D8%B1) بود. تحصیلاتش در مدرسه دارالفنون تبریز (http://www.njavan.com/forum/redirector.php?url=http%3A%2F%2Ffa.wikipedia.org%2 Fw%2Findex.php%3Ftitle%3D%25D8%25AF%25D8%25A7%25D8 %25B1%25D8%25A7%25D9%2584%25D9%2581%25D9%2586%25D9 %2588%25D9%2586_%25D8%25AA%25D8%25A8%25D8%25B1%25D B%258C%25D8%25B2%26action%3Dedit%26redlink%3D1%26p reload%3D%25D8%25A7%25D9%2584%25DA%25AF%25D9%2588% 3A%25D8%25A7%25DB%258C%25D8%25AC%25D8%25A7%25D8%25 AF%2B%25D9%2585%25D9%2582%25D8%25A7%25D9%2584%25D9 %2587%2F%25D8%25A7%25D8%25B3%25D8%25AA%25D8%25AE%2 5D9%2588%25D8%25A7%25D9%2586%25E2%2580%258C%25D8%2 5A8%25D9%2586%25D8%25AF%25DB%258C%26editintro%3D%2 5D8%25A7%25D9%2584%25DA%25AF%25D9%2588%3A%25D8%25A 7%25DB%258C%25D8%25AC%25D8%25A7%25D8%25AF%2B%25D9% 2585%25D9%2582%25D8%25A7%25D9%2584%25D9%2587%2F%25 D8%25A7%25D8%25AF%25DB%258C%25D8%25AA%25E2%2580%25 8C%25D9%2586%25D9%2588%25D8%25AA%25DB%258C%25D8%25 B3%26summary%3D%25D8%25A7%25DB%258C%25D8%25AC%25D8 %25A7%25D8%25AF%2B%25DB%258C%25DA%25A9%2B%25D9%258 5%25D9%2582%25D8%25A7%25D9%2584%25D9%2587%2B%25D9% 2586%25D9%2588%2B%25D8%25A7%25D8%25B2%2B%25D8%25B7 %25D8%25B1%25DB%258C%25D9%2582%2B%25D8%25A7%25DB%2 58C%25D8%25AC%25D8%25A7%25D8%25AF%25DA%25AF%25D8%2 5B1%26nosummary%3D%26prefix%3D%26minor%3D%26create %3D%25D8%25AF%25D8%25B1%25D8%25B3%25D8%25AA%2B%25D A%25A9%25D8%25B1%25D8%25AF%25D9%2586%2B%25D9%2585% 25D9%2582%25D8%25A7%25D9%2584%25D9%2587%2B%25D8%25 AC%25D8%25AF%25DB%258C%25D8%25AF) صورت گرفت و در همان مدرسه مقدمات عربی (http://www.njavan.ir/wiki/%D8%B2%D8%A8%D8%A7%D9%86_%D8%B9%D8%B1%D8%A8%DB%8C) و فرانسه (http://www.njavan.ir/wiki/%D8%B2%D8%A8%D8%A7%D9%86_%D9%81%D8%B1%D8%A7%D9%86% D8%B3%D9%87) را آموخت. وقتی امیرنظام گروسی (http://www.njavan.ir/wiki/%D8%A7%D9%85%DB%8C%D8%B1%D9%86%D8%B8%D8%A7%D9%85_% DA%AF%D8%B1%D9%88%D8%B3%DB%8C)مدرسه مظفری (http://www.njavan.com/forum/redirector.php?url=http%3A%2F%2Ffa.wikipedia.org%2 Fw%2Findex.php%3Ftitle%3D%25D9%2585%25D8%25AF%25D8 %25B1%25D8%25B3%25D9%2587_%25D9%2585%25D8%25B8%25D 9%2581%25D8%25B1%25DB%258C%26action%3Dedit%26redli nk%3D1%26preload%3D%25D8%25A7%25D9%2584%25DA%25AF% 25D9%2588%3A%25D8%25A7%25DB%258C%25D8%25AC%25D8%25 A7%25D8%25AF%2B%25D9%2585%25D9%2582%25D8%25A7%25D9 %2584%25D9%2587%2F%25D8%25A7%25D8%25B3%25D8%25AA%2 5D8%25AE%25D9%2588%25D8%25A7%25D9%2586%25E2%2580%2 58C%25D8%25A8%25D9%2586%25D8%25AF%25DB%258C%26edit intro%3D%25D8%25A7%25D9%2584%25DA%25AF%25D9%2588%3 A%25D8%25A7%25DB%258C%25D8%25AC%25D8%25A7%25D8%25A F%2B%25D9%2585%25D9%2582%25D8%25A7%25D9%2584%25D9% 2587%2F%25D8%25A7%25D8%25AF%25DB%258C%25D8%25AA%25 E2%2580%258C%25D9%2586%25D9%2588%25D8%25AA%25DB%25 8C%25D8%25B3%26summary%3D%25D8%25A7%25DB%258C%25D8 %25AC%25D8%25A7%25D8%25AF%2B%25DB%258C%25DA%25A9%2 B%25D9%2585%25D9%2582%25D8%25A7%25D9%2584%25D9%258 7%2B%25D9%2586%25D9%2588%2B%25D8%25A7%25D8%25B2%2B %25D8%25B7%25D8%25B1%25DB%258C%25D9%2582%2B%25D8%2 5A7%25DB%258C%25D8%25AC%25D8%25A7%25D8%25AF%25DA%2 5AF%25D8%25B1%26nosummary%3D%26prefix%3D%26minor%3 D%26create%3D%25D8%25AF%25D8%25B1%25D8%25B3%25D8%2 5AA%2B%25DA%25A9%25D8%25B1%25D8%25AF%25D9%2586%2B% 25D9%2585%25D9%2582%25D8%25A7%25D9%2584%25D9%2587% 2B%25D8%25AC%25D8%25AF%25DB%258C%25D8%25AF) را در تبریز تاسیس کرد، ایرج میرزا سمت معاونت آن مدرسه را یافت و در این سمت مدیریت ماهنامه ورقه (نخستین نشریه دانشجویی تبریز) را برعهده گرفت. در نوزدهسالگی لقب «ایرج بن صدرالشعرا» یافت. لیکن بزودی از شاعری دربار کناره گرفت و به مشاغل دولتی مختلفی از جمله کار در وزارت فرهنگ (http://www.njavan.ir/wiki/%D9%88%D8%B2%D8%A7%D8%B1%D8%AA_%D9%81%D8%B1%D9%87% D9%86%DA%AF) (معارف آنزمان) پرداخت. سپس به استخدام اداره گمرک (http://www.njavan.ir/wiki/%DA%AF%D9%85%D8%B1%DA%A9) درآمد و پس از مشروطیت هم در مشاغل مختلف دولتی از جمله وزارت کشور (http://www.njavan.ir/wiki/%D9%88%D8%B2%D8%A7%D8%B1%D8%AA_%DA%A9%D8%B4%D9%88% D8%B1) در سمت فرماندار (http://www.njavan.ir/wiki/%D9%81%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86%D8%AF%D8%A7%D8%B1) باده (http://www.njavan.ir/wiki/%D8%A2%D8%A8%D8%A7%D8%AF%D9%87) و معاونت استانداری (http://www.njavan.ir/wiki/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86%D8%AF%D8%A7%D8%B1%D B%8C)اصفهان (http://www.njavan.ir/wiki/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86_%D8%A7%D8%B5%D9%81% D9%87%D8%A7%D9%86) خدمت کرد. ایرج میرزا در پی یک سکته قلبی (http://www.njavan.ir/wiki/%D8%B3%DA%A9%D8%AA%D9%87_%D9%82%D9%84%D8%A8%DB%8C) در منزلی در تهران درگذشت. ایرج میرزا به زبانهای فارسی (http://www.njavan.ir/wiki/%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C)، عربی (http://www.njavan.ir/wiki/%D8%B9%D8%B1%D8%A8%DB%8C) و فرانسه (http://www.njavan.ir/wiki/%D9%81%D8%B1%D8%A7%D9%86%D8%B3%D9%87) تسلط داشت و روسی (http://www.njavan.ir/wiki/%D8%B1%D9%88%D8%B3%DB%8C) و ترکی (http://www.njavan.ir/wiki/%D8%AA%D8%B1%DA%A9%DB%8C) نیز میدانست و خط نستعلیق (http://www.njavan.ir/wiki/%D9%86%D8%B3%D8%AA%D8%B9%D9%84%DB%8C%D9%82) را خوب مینوشت. آرامگاه ایرج میرزا در گورستان ظهیرالدوله (http://www.njavan.ir/wiki/%DA%AF%D9%88%D8%B1%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86_%D8%B8% D9%87%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%84%D8%AF%D9%88%D9%84%D9 %87) تهران قرار دارد.
شخصیت
ایرج به گروهی از شاهزادگان (http://www.njavan.ir/wiki/%D8%B4%D8%A7%D9%87%D8%B2%D8%A7%D8%AF%D9%87) قاجار تعلق داشت که در حکمرانی بر کشور سهم موثری نداشتند ولی با این وجود، تعلق خاطر خود را به نسب و اشرافیت خود حفظ کرده بودند. ایرج نیز مانند پدرش صدرالشعرا، گاه دچار فقر و تنگدستی میشد و از همین رو همفکری و همدردی با تهیدستان و روح اعتراض به نابرابریهای اجتماعی در وی زنده بود. او به سبب خصلت ولخرجی، سفرهای مداوم و تغییر مکرر شغل، برخلاف میل باطنی خود گاه مجبور به مدیحهسرایی اعیان و اشراف میشد ولی به نحو ملایم اما موثر از این کار ابراز دلتنگی و بیزاری میکرد.
کسانی که از نزدیک با ایرج ارتباط داشتهاند، گفتهاند که او در زندگی روزمره مردی متین و موقر بوده و در جمع به لفظ قلم سخن میگفته اما هنگام حضور در محافل خصوصی و در میان دوستان، این حریم به یکباره از میان میرفت و به بذلهگویی مبدل میشد. یک پروفسور خاورشناس روسی که در زمان حیات ایرج او را ملاقات کرده در باره او میگوید:
«مردی بود سیاهسوخته و لاغراندام و متوسطالقامه و در رفتار و گفتار شکیبا و بردبار. اشعار ایرج وقتی خودش آنها را میخواند، جان میگرفت... »
"مردی بود سیاهسوخته و لاغراندام و متوسطالقامه و در رفتار و گفتار شکیبا و بردبار. اشعار ایرج وقتی خودش آنها را میخواند، جان میگرفت..."
دیدگاه سیاسی
ایرج به همراه ملکالشعرا بهار (http://www.njavan.ir/wiki/%D9%85%D9%84%DA%A9%E2%80%8C%D8%A7%D9%84%D8%B4%D8%B 9%D8%B1%D8%A7_%D8%A8%D9%87%D8%A7%D8%B1)، بلندترین صدای شعر دوره مشروطه بود. او بر خلاف بهار که از زاویه میهنپرستی به مشروطه مینگریست، بیشتر از دیدگاه یک بورژوای (http://www.njavan.ir/wiki/%D8%A8%D9%88%D8%B1%DA%98%D9%88%D8%A7%D8%B2%DB%8C) اشرافی، منتقد روابط اجتماعی بود.[۱۵] (http://www.njavan.ir/forum/#cite_note-14) و ضمن آنکه توده مردم را فاقد شعور سیاسی و درک اجتماعی میدانست، دوری از خطر در افتادن با قدرتمندان و پیروی از مصلحت را برای دوستان تجویز میکرد.[۱۶] (http://www.njavan.ir/forum/#cite_note-15)
رعایا جملگی بیچارگانند ...که از فقر و فنا آوارگانندتمام از جنس گاو و گوسفندند...نه آزادی نه قانون میپسندندبرای همچو ملت همچو مردم...نباید کرد عقل خویش را گم
با وجود آنکه ایرج به شاهزادگی خود مباهات میکرد، ولی ابیاتی نیز در نقد و بدگویی درباره محمدعلی شاه (http://www.njavan.ir/wiki/%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF%D8%B9%D9%84%DB%8C_%D8%B4% D8%A7%D9%87_%D9%82%D8%A7%D8%AC%D8%A7%D8%B1) و احمد شاه (http://www.njavan.ir/wiki/%D8%A7%D8%AD%D9%85%D8%AF_%D8%B4%D8%A7%D9%87) از وی باقی مانده است. بنابراین او فارغ از حب و بغض و تعصب بیجا، منش روشنفکری و آزاداندیشی را پیشه خود ساخته بود. تا جایی که در قیام کلنل محمدتقیخان پسیان (http://www.njavan.ir/wiki/%DA%A9%D9%84%D9%86%D9%84_%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF% D8%AA%D9%82%DB%8C%E2%80%8C%D8%AE%D8%A7%D9%86_%D9%B E%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D9%86)، از مشاورین او به شمار میرفت.او محافظهکارانه، دخالت در سیاست (http://www.njavan.ir/wiki/%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%D8%AA) را تا جایی تجویز میکرد که به منافع شخصی لطمه نخورد. ولی در عین حال عقاید وطنپرستانهای نیز از خود بروز میداد.
دیدگاه مذهبی
ایرج موضع سختی در برابر حجاب (http://www.njavan.ir/wiki/%D8%AD%D8%AC%D8%A7%D8%A8) داشته است. این موضع را میتوان به راحتی در قطعه «کاروانسرا» مشاهده کرد. در جایجای دیوان ایرج از این مقوله سخن رفته و همین موضع باعث مخالفت دو گروه متفاوت، با ایرج و افکار او شده است: گروهی که به دلیل تمایلات مذهبی با ایرج مخالفت اصولی و عقیدتی داشتند و گروهی که به لحاظ سیاسی به دنبال فرصتی برای ضربه زدن به او بودند. به هرحال با روی کار آمدن حکومت غیر مذهبی رضا شاه (http://www.njavan.ir/wiki/%D8%B1%D8%B6%D8%A7_%D8%B4%D8%A7%D9%87)، گروه دوم از جمع مخالفان جدا شده و طرفدار او شدند.
در سردر کاروانسرایی
تصویر زنی به گچ کشیدند
ارباب عمائم این خبر را
از مخبر صادقی شنیدند
گفتند که واشریعتا خلق
روی زن بی نقاب دیدند
آسیمه سر از درون مسجد
تا سردر آن سرا دویدند
ایمان و امان به سرعت برق
می رفت که مؤمنین رسیدند
این آب آورد آن یکی خاک
یک پیچه ز گِل بر او بریدند
ناموس به باد رفته ای را
با یک دو سه مشت گِل خریدند
چون شرع نبی ازین خطر جَست
رفتند و به خانه آرمیدند
غفلت شده بود و خلق وحشی
چون شیر درنده می جهیدند
بی پیچه زن گشاده رو را
پاچین عفاف می دریدند
لبهای قشنگ خوشگلش را
مانند نبات می مکیدند
بالجمله تمام مردم شهر
در بحر گناه می تپیدند
درهای بهشت بسته می شد
مردم همه می جهنمیدند
می گشت قیامت آشکارا
یکباره به صور می دمیدند
طیر از وکرات و وحش از حجر
انجم ز سپهر می رمیدند
این است که پیش خالق و خلق
طلاب علوم روسفیدند
با این علما هنوز مردم
از رونق ملک ناامیدند
این شاعر همچنین برخی از عقبماندگی کشور را به سبب عمل گروهی از روحانیون و روضهخوانان میدانست. او غزلی در هجو شیخ فضلالله نوری (http://www.njavan.ir/wiki/%D8%B4%DB%8C%D8%AE_%D9%81%D8%B6%D9%84%E2%80%8C%D8% A7%D9%84%D9%84%D9%87_%D9%86%D9%88%D8%B1%DB%8C) دارد. و علیرغم اینکه به عنوان یک شاعر سیاسی شناخته نمی شود، در برابر او موضعگیری نموده است.
دیدگاه اجتماعی
ایرج منتقد اوضاع جامعه سنتی زمان خویش بود. او به راحتی با زبان مطایبه و طنز، از برخی از رسوم ایرانیان (مانند بلند شدن در جلوی پای اشخاص هنگام ورود به مجلس) انتقاد میکرد.
نام این رم را چو نادانان ادب بنهادهاند...بیشتر از صاحبان سیم و زر رم میکنندگر وزیری از در آید رم مفصل میشود...دیگر آنجا اهل مجلس معتبر رم میکنند
او اگرچه در خصوص روابط کارگر و کارفرما با دیگر شعرای معاصر خویش همچون فرخی یزدی (http://www.njavan.ir/wiki/%D9%81%D8%B1%D8%AE%DB%8C_%DB%8C%D8%B2%D8%AF%DB%8C) ، میرزاده عشقی (http://www.njavan.ir/wiki/%D9%85%DB%8C%D8%B1%D8%B2%D8%A7%D8%AF%D9%87_%D8%B9% D8%B4%D9%82%DB%8C) و عارف قزوینی (http://www.njavan.ir/wiki/%D8%B9%D8%A7%D8%B1%D9%81_%D9%82%D8%B2%D9%88%DB%8C% D9%86%DB%8C) همکلام میشد، ولی در این خصوص از چارچوب رفع تکلیف فراتر نرفته و تنها به کبر و غرور کارفرما ایراد میگرفت و به عمق روابط بیرحمانه استثماری بیتوجه میماند.
با آنکه ایرج (همراه با مخبرالسلطنه هدایت (http://www.njavan.ir/wiki/%D9%85%D8%AE%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D9%84%D8%B3%D9%84%D 8%B7%D9%86%D9%87_%D9%87%D8%AF%D8%A7%DB%8C%D8%AA)) از اولین شاعرانی است که شعری را بطور خاص برای کودکان سروده، اما آثار تربیتی اینگونه ادبیات کودک، توسط پروین اعتصامی (http://www.njavan.ir/wiki/%D9%BE%D8%B1%D9%88%DB%8C%D9%86_%D8%A7%D8%B9%D8%AA% D8%B5%D8%A7%D9%85%DB%8C) و بعدها توسط صمد بهرنگی (http://www.njavan.ir/wiki/%D8%B5%D9%85%D8%AF_%D8%A8%D9%87%D8%B1%D9%86%DA%AF% DB%8C) بهطور جدی به چالش کشیده شد. آثار ایرج از اولین دوره یکسان شدن کتابهای درسی در ایران، در کتابهای درسی چاپ شده است.
ایرج همچنین ازجمله نخستین مردانی در ایران شناخته میشود که از جنبشهای حامی حقوق زنان (http://www.njavan.ir/wiki/%D8%AC%D9%86%D8%A8%D8%B4_%D8%B2%D9%86%D8%A7%D9%86_ %D8%AF%D8%B1_%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86) حمایت کرده است.