PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : راهنمای تحلیل و سرمایه گذاری در بورس



ریپورتر
9th July 2011, 09:29 AM
انواع معاملات(انفرادي- گروهي) و مراحل انجام آنها
انواع معاملات:
در بورس اوراق بهادار تهران معاملات به دو صورت گروهي و انفرادي توسط كارگزاران صورت مي گيرد.
افراد براي خريد سهام به كارگزاري مراجعه نموده و پس از انجام مراحل اداري در ليست خريداران سهام يك شركت قرار مي ‏گيرند و كارگزار مي تواند خريد سهام براي افراد را به دو صورت انفرادي و گروهي انجام دهد.
توضيح: انجام يك معامله نياز به دو طرف معامله يعني خريدار و فروشنده سهام دارد و در سامانه رايانه اي بورس خريدار و فروشنده با يك كد معاملاتي و بر اساس مشخصات شناسنامه اي افراد تعريف و شناسايي مي گردند.


مراحل انجام معاملات انفرادي:
1ـ كارگزار خريدار مشخصات شناسنامه اي خريدار سهام (نام ـ نام خانوادگي ـ شماره شناسنامه ـ محل صدور و نام پدر) را جهت ايجاد كدمعاملاتي به واحد سپرده گذاري شركت خدمات بورس ارايه مي نمايد.
2ـ كارگزار فروشنده برگ سهام فروشنده را جهت سپرده نمودن سهام (تبديل نمودن برگ سهام عادي به برگ سهام قابل فروش ) به واحد سپرده گذاري اين شركت ارايه مي دهد.
3ـ كارگزار خريدار و فروشنده با توجه به درخواست هاي خريد و فروش براي سهام هر شركت، معامله سهام را در سامانه رايانه‏اي بورس به ترتيب اولويت در سا عات معامله (9 صبح الي30/12) و به صورت انفرادي انجام مي دهند.
معاملات گروهي: زمانيكه درخواست كنندگان خريد سهام يك شركت بيش از اندازه معمول باشند، كارگزار براي صرفه جويي در وقت، معامله را به صورت گروهي انجام مي‏دهد و در حال حاضر معاملات گروهي به دو نوع «ددد» و «ررر» تعريف شده است. در معاملات گروهي «ددد» خريداران و فروشندگان سهام افراد معمولي مي باشند، در حاليكه در معاملات گروهي «ررر» سازمان خصوصي سازي وكالتأ به عنوان فروشنده سهام شركت هاي دولتي و كارگران و كاركنان همان واحد به عنوان خريداران سهام مطرح مي‏گردند.
مراحل انجام معاملات گروهي «ددد»:
1- كارگزار مشخصات خريداران سهام را در يك ديسكت با فرمتي مناسب تعريف شده در بند پاياني اين بخش دريافت مي‏نمايد و نسبت به ايجاد كدمعاملاتي براي نامبردگان اقدام مي‏نمايد.
2- در صورت دارا بودن كدمعاملاتي براي خريداران و در صورت موجود بودن فروشندگاني براي سهام همان شركت، به شرطي كه تعداد خريداران كمتر از 6000 نفر باشند يك معامله گروهي( با يك شماره اعلاميه ) در ساعات معامله ( 9 صبح الي30/12 ظهر) صورت مي‏گيرد. يعني‏يك طرف معامله جمع سهام فرشنده يا فروشندگان و طرف ديگر معامله يك كد فرضي «ددد» به عنوان خريدار سهام در نظر گرفته مي شود. در صورتي كه تعداد خريداران بيش از 6000 نفر باشند دو معامله با دو شماره اعلاميه صورت ‏مي‏گيرد و تفكيك افراد به دو فايل جداگانه را كاربران شركت خدمات بورس تعيين مي‏نمايند.
3- كارگزار مربوطه تا ساعت 6 بعد از ظهر فرصت تخصيص سهام از كدفرضي «ددد» به نام خريداران واقعي را دارد.
4- در صورت عدم تخصيص سهام در زمان مقرر، كارگزار خريدار موظف است سهام خريداري شده را به نام خود نموده و در زمان معامله ديگري سهام مذكور را به فروش برساند. (كه انجام اين رويداد كارگزار را ملزم به پرداخت كارمزدي براي خريد و سهام مذكور مي نمايد).
5- در صورت عدم وجود كدمعاملاتي براي خريداران، كارگزار ديسكت حاوي اطلاعات خريدار را به همراه يك نامه رسمي به شركت خدمات بورس ارسال مي‏نمايد و پس از ايجاد كد معاملاتي پرينتي از ليست افراد با كد معاملاتي ايجاد شده براي كارگزار ارسال مي گردد. (البته كارگزار قبل از انجام معامله گروهي صحت عمليات تخصيص كد معاملاتي را تلفني جويا مي شود).
6- گاهي اوقات كارگزار خريدار، درخواست تخصيص سهام را نيز به شركت خدمات بورس محول مي نمايد كه در اينصورت ديگر پرينتي تهيه نمي گردد و تخصيص سهام بصورت اتوماتيك از كد فرضي «ددد» به نام سهامداران واقعي صورت مي‏گيرد.
مراحل انجام معاملات گروهي « ررر»:
معاملات گروهي «ررر» به دو صورت نقدي و اعتباري صورت مي گيرد.
الف ـ واگذاري سهام گروهي « ررر» از نوع نقدي:
1- كارگزار مشخصات خريداران سهام را در يك ديسكت با فرمتي مناسب تعريف شده در بند پاياني اين بخش دريافت مي‏نمايد و نسبت به ايجاد كدمعاملاتي براي نامبردگان اقدام مي‏نمايد.
2- در صورت دارا نبودن كدمعاملاتي براي افراد، كارگزار ديسكت مذكور را طي يك نامه رسمي به شركت خدمات بورس ارسال مي‏نمايد. در معاملات گروهي « ررر» اغلب خريداران داراي كدمعاملاتي نمي‏باشند.
توضيح: در معاملات گروهي « ررر» شرط يك معامله با يك اعلاميه براي حداكثر 6000 خريدار و دو معامله براي بيش از 6000 خريدار صادق است.
3- در شركت خدمات بورس كدمعاملاتي براي نامبردگان ايجاد شده و پرينتي از ليست افراد با كدمعاملاتي ايجاد شده براي كارگزار ارسال مي گردد.
4- كارگزار ملزم است معاملات گروهي « ررر» را در ساعت 30/12 الي 30/13 يعني يك ساعت بعد از ساعت اصلي معامله و توسط سايت كامپيوتري شركت خدمات بورس انجام ‏دهد. زيرا در اغلب موارد قيمت سهام واگذاري در معاملات گروهي « ررر» پايين تر از قيمت تابلو ارايه مي‏شود.
5- كارگزار پس از انجام معامله گروهي « ررر» فرصت سه روز براي تخصيص سهام از كد فرضي « ررر» به نام سهامداران واقعي را دارد (روز انجام معامله گروهي نيز محاسبه مي‏گردد ).
6- گاهي اوقات كارگزار خريدار، درخواست تخصيص سهام را نيز به شركت خدمات بورس محول مي نمايد كه در اينصورت ديگر پرينتي تهيه نمي گردد و تخصيص سهام بصورت اتوماتيك از كدفرضي « ررر» به نام سهامداران واقعي انجام مي شود.
ب ـ واگذاري سهام گروهي « ررر» از نوع اعتباري داراي شرايط خاصي به شرح ذيل است:
1ـ براي واگذاري سهام اعتباري، به دليل عدم پرداخت وجه نقد توسط افراد در سامانه معاملات رايانه اي سازمان بورس معامله اي صورت نمي گيرد.
2ـ پس از اعلام واگذاري، انتقال سهام از سهام اصالتي سازمان خصوصي سازي به سهام وكالتي آن سازمان در سامانه رايانه‏اي بورس، طي مراحلي اداري و ارسال يك درخواست رسمي از مديريت بازرسي سازمان بورس، توسط كاربران شركت خدمات بورس صورت مي گيرد.
3ـ پس از اتمام بدهي افراد، درخواست انتقال سهام مذكور از سهام وكالتي سازمان خصوصي سازي در آن شركت خاص به نام آن افراد در سامانه رايانه‏اي بورس طي مراحل زير صورت مي گيرد:
مراحل اداري جهت انجام نقل و انتقال سهام از سهام وكالتي سازمان خصوصي سازي به افراد:
1- سازمان خصوصي سازي طي نامه‏اي رسمي در يك ديسكت اسامي افراد را به همراه مشخصات شناسنامه اي آنان (نام- نام خوانوادگي- شماره شناسنامه- محل صدور- نام پدر) به اضافه تعداد سهام قابل تخصيص به فرد را به اداره بازرسي سازمان بورس اوراق بهادار تهران ارسال مي‏نمايد.
2- مديريت بازرسي سازمان بورس در صورت موافقت، مجوز انتقال سهام مذكور را طي نامه‏اي رسمي به شركت خدمات بورس اعلام مي نمايد.
3- شركت خدمات بورس تهران پس از ثبت نامه در دبيرخانه و انجام مراحل اداري، اقدام زير را انجام مي‏دهد.
مراحل تخصيص سهام شركت‏ها از سازمان ‏خصوصي سازي به افراد در سامانه رايانه اي بورس:
1- ابتدا ديسكت ارسالي، از نظر داشتن فرمت مناسب، بررسي مي‏گردد.
2- در صورت صحت اطلاعات ارسالي در ديسكت، تخصيص كدمعاملاتي براي سهامداران صورت مي‏گيرد.
3- ليست كدهاي معاملاتي ايجاد شده به همراه يك نامه رسمي به اداره بازرسي سازمان بورس ارسال مي شود، اداره بازرسي ليست مذكور را براي سازمان خصوصي سازي ارسال مي‏نمايد، در صورت تاييد، مراتب به اداره بازرسي سازمان بورس و سپس به شركت خدمات بورس اعلام مي‏گردد.
4- شركت خدمات بورس پس از ثبت نامه در دبيرخانه و مراحل اداري تخصيص سهام را انجام مي‏دهد، بدين ترتيب كه، به تعداد اعلام شده از سهام وكالتي سازمان خصوصي سازي «ساز00001» كسر و جمع همين تعداد را به كدهاي معاملاتي ايجاد شده ( به تعداد اشاره شده در ديسكت ) اضافه مي‏نمايد.
5- در صورت درخواست انتقال سهام از سهام سپرده سازمان خصوصي سازي، چاپ گواهينامه نقل و انتقال سهام نيز توسط شركت خدمات بورس تهران صورت مي‏گيرد.
فرمت مناسب ديسكت‏هاي ارسالي، جهت تخصيص كدمعاملاتي به افراد:
الف- فايل ارسالي بايستي به دو صورت dbf. ? يا txt . ? باشد.
ب- فيلدهاي مورد نياز در ديسكت ارسالي از چپ به راست شامل: نام خانوادگي، نام، شماره شناسنامه، محل صدور، تعداد سهام و نام پدر باشد و فيلدها با جداكننده & از هم ديگر جدا گردند. در صورت عدم اعلام مشخصات فوق عمليات تخصيص كدمعاملاتي صورت نمي‏گيرد.
پ- نام مشخصات كليدي ركوردهاي فايل ارسالي، به صورت زير تعريف شده باشد:
Shr_fname =نام خانوادگي
shr_name =نام
shr_isno =شماره شناسنامه
shr_ispl = محل صدور
shr_qty =تعداد سهام
shr_father = نام پدر
ج- مجموع كاراكتر اطلاعات ارسالي براساس يكي از كاركترهاي ايران ‏سيستم، پانيذ يا سايه باشد.
چ- اگر در مورد خاصي يكي از مشخصات كليدي فردي نامعلوم بود به جاي آن فيلد هيچگونه علامتي جايگزين نگردد و خالي ارسال شود.
ح- اعلام مشخصات سهامداران حقيقي و حقوقي در دو فايل جداگانه ارسال گردد.
خ- براي اعلام سهامداران حقوقي فيلد نام خالي ارسال گردد و نام سازمان يا شركت يا … بطور كامل در فيلد نام خانوادگي درج گردد و به جاي شماره شناسنامه و محل صدور، شماره ثبت و محل ثبت درج گردد.

ریپورتر
9th July 2011, 09:29 AM
10 نكته كه هر سهامداري بايد بداند براي سرمايه گذاري در بورس توجه به برخي نكات مي تواند مفيد باشد و مارا در رسيدن به اهدافمان ياري دهد. موارد زير از جمله نكات مهمي هستند كه برخي از آنها از اصول مهم و پايه اي سرمايه گذاري در اين حيطه اند:
۱- انتخاب صنعت برتر : در ميان صنايع مختلف صنايعي هستند كه ميانگين بازده آنها از ميانگين بازده بازار بيشتر است.
پس چرا آنها را انتخاب نكنيد؟!
۲- انتخاب شركت برتر : پس از گزينش صنعت برتر حالا به سراغ شركتهايي برويد كه بازده آنها از ميانگين بازده صنعت بالاتر است .
(منظور از بازده، كليه سودهاي منتفع از شركت اعم از eps، اختلاف قيمت، سهام جايزه و... در يك مدت معين مي باشد.
۳- ميزان نقد شوندگي: هيچگاه سهمي نخريد كه در فروش آن دچار مشكل شويد. نقد شوندگي عامل بسيار مهمي است كه هرگز نبايد مورد غفلت قرار گيرد. اين فاكتور متاثر از پارامترهايي مثل حجم معاملات شركت، تعداد سهام معامله شده، دفعات معامله، تعداد خريدار و... مي باشد. نقد شوندگي به صورت رتبه اي مطرح مي شود و رتبه 1 به معناي بالاترين ميزان نقد شوندگي است و رتبه هاي 2 و 3 و 4 و ..... به ترتيب نقد شوندگي كمتري دارند.
برخي از افراد تا رتبه 100 را قابل قبول مي دانند. بعضي ها بيشتر از 50 نمي روند و عده اي هم به بيشتر از 20 رضايت نمي دهند. به هرحال بسته به استراتژي و هدف سرمايه گذاري تان، ملاكي را براي خودتان قرار دهيد.
لازم به ذكر است كه رتبه نقد شوندگي در يك محدوده زماني قابل محاسبه است مثلا يكساله، شش ماهه، يكماهه و... اما در بيشتر موارد از نقد شوندگي 3 ماهه استفاده مي شود.
۴- ميزان سهام در دست سهامداران عمده: هر چه اين ميزان كمتر باشد و سهم يك شركت بيشتر در دست مردم و سهامداران جز باشد، بهتر است. چرا كه در اينجا عرضه و تقاضاي و اقعي است كه ميزان قيمت را تعيين مي كند. در صورتيكه قسمت اعظمي از سهام يك شركت در دست سهامداران عمده باشد به همان نسبت آنها مي توانند كنترل بيشتري را بر آن سهم اعمال كنند. و در اين بين سهامدار جز است كه ضرر مي كند.
۵- اخبار اقتصادي-سياسي: همواره به اخبار داخلي و خارجي توجه داشته باشيد. فكر نمي كنم روزانه 15 دقيقه گوش دادن به اخبار يا مطالعه روزنامه ها وقت زيادي بگيرد اما كمك بزرگي به شما خواهد كرد تا بتوانيد در برخي موارد روند بازار را پيش بيني كنيد و همينطور صنايع خاصي را مورد توجه قرار دهيد .
۶- p/e: اين شاخص مطالب بسيار زيادي به ما مي گويد. مثلا به ما مي گويد كه جو بازار از يك سهم بخصوص چه انتظاري دارد. ميزان بالاي اين شاخص مي تواند نشاندهنده اين واقعيت باشد كه سهامداران چشم اميد به آن سهم بسته اند و باور دارند كه پيشرفت قابل ملاحظه اي خواهد داشت.
ميزان رشد p/e را نيز فراموش نكنيد سالهاي مختلف را باهم مقايسه كنيد شركتهاي يك صنعت را نيز با يكديگر مقايسه كنيد.
۷- اخبار طرح و توسعه شركت: به دنبال اخبار و اطلاعات شركت مورد نظرتان بر آييد. آيا شركت طرح تو سعه، افزايش سرمايه، پروژه هاي آتي دارد يا خير؟ مسلما انتخاب شركتي كه موارد مذكور را دارد به جاي شركتي كه مدتها است افزايش سرمايه نداده، پروژه جديدي اجرا نكرده و طرحي براي آينده ندارد عاقلانه تر است. مخصوصا سرمايه گذاري كه تصميم به استمرار و ادامه سرمايه گذاري دارد حتما بايد به اين مطلب توجه كند.
۸- ميزان رشدeps: كدام شركتها رشد eps بيشتري داشته اند؟ كدام شركتها معمولا در اول سال مالي eps پايينتري اعلام كرده و در طول سال مرتبا آنرا تعديل مثبت مي كنند؟ آنها را از نظر دور نداريد.
۹- سبد سهام: هميشه سبد سهام درست كنيد. با اين كار ريسكتان را پايين مي آوريد. به قول يك مثل قديمي همه تخم مرغها را داخل يك سبد نگذاريد. در تشكيل سبد، تعدد و تنوع شركت و صنعت را فراموش نكنيد.
۱۰- استراتژي: همواره يك استراتژي داشته باشيد. و خود را مقيد به پيروي از آن بدانيد. متاسفانه اكثر ما دنباله رو ديگران هستيم بدون اينكه خودمان برنامه مشخصي داشته باشيم و فقط با تقليد از ديگران پي آنها مي رويم . البته تقصير هم نداريم چون اطلاعات كافي وجود ندارد و بطور تخصصي به سهامداري كه در خيلي از جاها يك شغل است و يك تخصص پيچيده ( و البته پر سود ) ، نپرداخته ايم.
قبل از اينكه سرمايه و پول خود را به خطر بياندازيد، روي كاغذ (البته در دنياي تكنو لوژيكي امروز كامپيوتر ) روشها و استراتژيهاي مختلف را در طول زمان امتحان كنيد و آنها را با يكديگر مقايسه كرده و معايبشان را رفع كنيد و سيستم خاص خودتان را پرورش دهيد. حتي اگر مدت زيادي روي اين كار ( خريد و فروش فرضي ) وقت صرف كنيد يقينا با دستي پر تر وارد بازار واقعي بورس مي شويد. بهتر و مو فقتر ا ز كسي كه ساليان سال در بازار بورس است و بدون هيچ استراتژيي چشم به دهان ديگران دوخته تا ببيند آنها چه مي گويند و آن كاري را بكند كه ديگران مي كنند.

خاطر نشان مي كنم كه هرگز از يك تكنيك به تنهايي استفاده نكنيد چون بازار به آن اندازه ساده نيست كه متاثر از يك يا چند عامل ساده باشد بلكه عوامل مختلف و متعدد و گاها پيچيده و غير قابل پيش بيني و جود دارند كه علاوه بر آن كه خودشان به تنهايي يك فاكتور تاثير گذارند، تعامل آنها با يكديگر نيز نتايج متفاوتي را باعث مي شود.

ریپورتر
9th July 2011, 09:30 AM
مفهوم P/E چيست؟ P/E يا نسبت قيمت به سود يكي از افزارهاي قديمي و عموماً پر استفاده به منظور ارزش گذاري سهام است. هر چند محاسبه P/E بسيار ساده است اما تفسير آن عملاً دشوار مي نمايد. در شرايط معيني اين نسبت بسيار گويا و در زمان هاي ديگر كاملاً بي معنا جلوه مي كند. از اين رو، غالباً سرمايه گذاران اين اصطلاح را نادرست به كار مي گيرند و در تصميماتشان بيش از حد لازم به آن وزن مي دهند.
در بخش هاي بعدي اين مقاله ابتدا به تشريح و تبيين P/E مي پردازيم، سپس چگونگي استفاده از اين نسبت را در تجزيه و تحليل سهام بازگو مي كنيم، و سرانجام به شرايطي مي پردازيم كه نبايد از اين نسبت استفاده شود.

• P/E چيست

P/E كوتاه شده نسبت price) P يا قيمت سهم) به ESP) Earning Per Share) يا سود هر سهم است. همان گونه كه از نام آن پيدا است، براي محاسبه P/E آخرين قيمت روز سهام يك شركت به سود هر سهم (EPS) آن تقسيم مي شود.غالباً P/E در تاريخ هايي محاسبه مي شود كه شركت ها اطلاعات EPS (معمولاً سه ماهانه) را افشا مي كنند. اين P/E را كه بر مبناي آخرين EPS محاسبه مي شود بعضاً P/E دنباله دار نيز مي گويند. اما گاهي از EPS برآوردي براي محاسبه P/E استفاده مي شود، اين EPS معمولاً معرف سود برآوردي سال آينده است. در اين صورت به P/E محاسبه شده P/E برآوردي يا پيشتاز گفته مي شود.
محاسبه P/E گاهي روش سومي هم دارد كه مبتني بر ميانگين دو فصل گذشته و برآورد دو فصل باقيمانده سال است. تفاوت عمده اي بين اين سه نوع وجود ندارد اما بايد بدانيد كه از محاسبات داده هاي تاريخي واقعي در مقايسه با برآوردهاي تحليلگران مالي استفاده كنيد. مشكل بزرگ محاسبه P/E مربوط به شركت هايي است كه سود آور نيستند و از اين رو EPS منفي دارند. در خصوص چگونگي رفتار با اين پديده ديدگاه هاي متفاوتي وجود دارد. برخي قائل به وجود P/E منفي هستند، گروهي در اين حالت P/E را صفر مي دانند و بسياري ديگر هم معتقدند كه ديگر P/E محلي از اعراب ندارد.
به لحاظ تاريخي در بورس اوراق بهادار تهران عموماً ميانگينP/E در دامنه ۲‎/۳ تا ۲‎/۱۳تجربه شده است. نوسان P/E در اين دامنه عمدتاً بستگي به شرايط اقتصادي هر زمان دارد. در حال حاضر ميانگين P/E كل شركت هاي پذيرفته شده در بورس تهران حدود ۲‎/۸ است. همچنينP/E بين شركت ها و صنايع مي تواند كاملاً متفاوت باشد.

• كاربرد P/E

به لحاظ نظري، P/E يك سهم به ما مي گويد كه سرمايه گذاران چند ريال حاضرند به ازاي هر ريال سود يك شركت پرداخت نمايند. به همين جهت به آن ضريب سهام نيز مي گويند. به عبارت ديگر اگر P/E يك سهم ۲۰ باشد بدين معني است كه سرمايه گذاران حاضرند ۲۰ ريال براي هر ريال از سود اين سهم (كه شركت توليد مي كند) بپردازند.
الف- رشد سود

آنچه در بحث بالا به آن پرداختيم رشد شركت ها است. قيمت سهام بازتاب انتظارات سرمايه گذاران از ارزش‌و رشد آينده شركت است. اما توجه كنيد كه اندازه سود (EPS) معمولاً مبتني بر سود هاي (EPSهاي) گذشته است. اگر شركتي انتظار رشد دارد بنابراين انتظار داريم كه سودش نيز رشد كند. در نتيجه تفسيري بهتر از P/E آن است كه خوشبيني بازار از آينده رشد يك شركت را باز تاب مي دهد.
اگر P/E شركتي بالاتر از ميانگين بازار يا صنعت باشد بدين معني است كه بازار در ماه ها يا سال هاي آينده انتظارات بزرگي از سهم اين شركت دارد. شركتي با P/E بالا بايد سود هاي فزاينده ايجاد كند، در غير اين صورت قيمت سهمش سقوط خواهد كرد. مثالي از شركت ايران خودرو گوياي اين بحث است.
ب- ارزاني يا گراني

P/E در مقايسه با قيمت بازار شاخص بهتري براي ارزش گذاري سهم است. مثلاً به شرط پايداري ساير متغيرها، سهمي با قيمت ۲۰۰ ريال و P/E برابر ۱۰ بسيار گران تر از سهمي با قيمت ۲۰۰۰۰ و P/E برابر ۱۰ است. توجه كنيد كه محدوديت هايي در اين مثال وجود دارد. شما نمي توانيد P/E هاي دو شركت كاملاً متفاوت را براي ارزش گذاري بهتر آنها مقايسه كنيد. به عبارت ديگر تعيين بالا يا پايين بودن P/E بدون توجه به دو عامل اصلي بسيار دشوار است: ۱) نرخ رشد شركت و ۲) صنعت.
۱- نرخ رشد شركت

آيااندازه رشد گذشته شركت ها مي تواند معرف نرخ هاي انتظاري از رشد آينده باشد؟ هر چند پاسخ اين پرسش نمي تواند صريح باشد اما در عمل سرمايه گذاران براي پيش بيني سود (EPS ) و محاسبه P/E از نرخ هاي رشد گذشته استفاده مي كنند.
۲- صنعت

مقايسه شركت ها تنها در صورتي فايده مند است كه به يك صنعت تعلق داشته باشند، مثلاً شركت هاي صنعتي كه عمدتاً داراي ضرايب P/E پايين هستند. چون به رغم ثبات صنعت رشد پاييني دارند. از طرف ديگر شركت هاي صنعتي به دليل انتظار رشد از P/E هاي بالايي برخوردارند.
• دام هاي كاربرد P/E
تا بدين جا آموختيم كه در شرايط معيني P/E مي تواند ما را در تعيين بالا يا پايين بودن ارزش يك شركت كمك كند. همچنين پي برديم كه P/E تنها در شرايط معيني معتبر است. اما علاوه براين دام هاي ديگري نيز در تحليل P/E وجود دارد كه در ادامه درباره برخي از آنها بحث مي شود.
• حسابداري
سود يك اندازه حسابداري است كه در محاسبه اش از اقلام غيرنقدي نيز استفاده مي‌شود. معيارهاي اندازه گيري سود بر طبق اصول حسابداري همگاني (GAAP ) مقرر مي شوند. اين اصول در گذر زمان تغيير مي كند و در هر كشوري نيز متفاوت از ديگر كشورها است. از اين رو محاسبه سود ( EPS) بسته به چگونگي دفترداري و حسابداري مي تواند به صورت هاي متفاوت ارائه شود. در نتيجه مقايسه سودها (EPS ها) با يكديگر گاهي به مقايسه سيب و پرتقال مي ماند.
• تورم
در شرايطي كه اقتصاد كشور تورم بالايي را تجربه مي كند طبعاً كالاها و هزينه هاي استهلاك به دليل بالا رفتن هزينه هاي جايگزيني كالاها و تجهيزات در مقايسه با سطح عمومي قيمت ها كم نمايي مي شود. بنابراين در زمان هاي تورمي P/E ها عموماً پايين تر مي آيند زيرا بازار سودها را كه به صورت ساختگي به بالا گرايش دارد تخريب شده مي بيند. بررسي P/E همانند تمامي نسبت ها در گذر زمان براي پي بردن به روند آن ارزشمند است. تورم اين بررسي را دشوار مي كند زيرا اطلاعات گذشته در امروز از فايده مندي كمتري برخوردارند.
• تفسيري ديگر
P/E پايين لزوماً بدين معني نيست كه ارزش يك شركت كم نمايي شده است. بلكه به معناي آن است كه بازار معتقد است شركت در آينده نزديك با مشكل روبه رو خواهد شد. سهمي كه قيمتش پايين مي آيد معمولاً دليلي دارد.
عمده ترين دليلش اين است كه سود شركت كمتر از سود انتظاري اش خواهد بود. اين مسئله P/E دنباله دار بازتابي ندارد مگر آن كه سود در عمل نيز محقق گردد.
• تنها به اتكاي P/E سهام نخريد
يكي از پر بسامدترين اشتباهاتي كه سرمايه گذاران غير حرفه اي مرتكب مي شوند خريد سهام صرفاً به اتكاي P/E بالا يا پايين است. توجه كنيد كه ارزشيابي سهام تنها با تكيه بر شاخص هاي ساده اي مانند P/E ساده انگارانه و نادرست است. P/E بالا ممكن است به معني بيش نمايي ارزش سهم باشد و هيچ تضميني وجود ندارد كه بعداً به سرعت پايين نيايد. ضمناً توجه كنيد كه حتي اگر ارزش سهمي كم نمايي شده باشد ممكن است ماه ها يا حتي سال ها طول بكشد تا بازار ارزش آن را اصلاح نمايد.
در هر صورت تجزيه و تحليل سهام امري بسيار پيچيده تر از دانستن چند نسبت ساده است. به عبارت ديگر هر چند كليدي براي معماي ارزش گذاري سهام است اما تمام آن نيست. از اين رو توصيه مي شود كه سرمايه گذاران براي خريد سهام با خبرگان سرمايه گذاري رايزني نمايند. پاسارگاد نيك آماده است تا سرمايه گذاران علاقه مند را با قواعد سرمايه گذاري آشنا سازد.
• نتيجه گيري
P/E همه چيز يا به عبارتي حرف آخر را درباره ارزش سهم نمي گويد اما براي مقايسه شركت هاي يك صنعت، كل بازار يا روند تاريخي P/E يك شركت سودآور است.
به ياد بسپاريد كه :
الف - P/E يك نسبت است و از تقسيم P يا PRICE يا قيمت روز سهم به EPS يا E يا سود هر سهم به دست مي آيد.
ب- سه نوع EPS به نام هاي EPS دنباله دار، آينده و ميانگين وجود دارد.
ج- به لحاظ تاريخي، ميانگين P/E ها در بازه ۲‎/۳ _ ۲‎/۱۳ قرار مي گيرد.
د- به لحاظ نظري، P/E يك سهم به ما مي گويد كه سرمايه گذاران حاضرند چند ريال به ازاي هر ريال سود بپردازند.
هـ - تفسير بهتري از P/E اين است كه آن بازتاب خوشبيني بازار از آينده رشد يك شركت است.
و- P/E در مقايسه با قيمت بازار شاخص بهتري براي ارزش گذاري يك سهم است.
ز- بدون در نظر گرفتن نرخ هاي رشد صنعت، صحبت از بالا يا پايين بودن P/E يك شركت بي معناست.
ح- تغيير در اصول حسابداري شامل وجود چندين روش مجاز براي سود (EPS ) تجزيه و تحليل P/E را دشوار مي كند.
ط- P/E ها عموماً در زمان تورم حاد پايين تر مي آيند.
ي- تفاسير بسياري پيرامون دليل پايين بودن P/E يك شركت وجود دارد.
ك- تنها به اتكاي ضريب P/E اقدام به خريد و فروش سهام نكنيد.

ریپورتر
9th July 2011, 09:31 AM
سهامداران چه حقوق وتعهداتي دارند؟
يكي از شرايط پذيرش سهام شركت ها در بورس آن است كه صورت سهامي عام باشند. هرفردي با خريد يك يا چند سهم از سهام يك شركت سهامي، داراي حقوقي ميشود كه امكان نقض آن وجود ندارد. حقوق ناشي از مالكيت سهم متعدد است و در موارد مختلف قانون تجارت به آنها اشاره شده است. به طور كلي اين حقوق به دو دسته: حقوق مالي و غير مالي تقسيم مي شود.
حقوق مالي ناشي از مالكيت سهام بر چند نوع است، حق سهيم شدن درسود، حق تقدم در خريد سهام جديد و حق سهيم شدن در دارايي شركت. البته برخي حقوق مالي متفرقه نيز وجود دارند كه از جمله آنها حق مخالفت با افزايش تعهدات بدون رضايت سهامدار است.

حق سهيم شدن در سود شركت
يكي از اهداف خريداران سهم يك شركت، آن است كه در سود آن شركت، سهيم شوند. ميزان سود هر سهامدار در مجمع عمومي عادي سالانه شركت تعيين مي شود. منظور از سود، سود قابل تقسيم است كه شامل اين موارد مي شود:
سود خالص سال مالي شركت منهاي زيان هاي سال هاي مالي قبل و اندوخته قانوني (نصف سود خالص هر سال) و ساير اندوخته هاي اختياري، به علاوه سودقابل تقسيم سالهاي قبل كه تقسيم نشده است. نحوه پرداخت سود قابل تقسيم را نيز، مجمع عمومي تعيين مي كند. اگرمجمع عمومي در اين خصوص، تصميمي نگرفته باشد، هيات مديره شركت نحوه پرداخت را تعيين خواهد كرد. ولي در هر حال پرداخت سود به صاحبان سهام بايد ظرف هشت ماه پس از تصميم مجمع عمومي را جع به تقسيم سود انجام شود.

حق تقدم در خريد سهام جديد شركت
ازآنجا كه سهامدران يك شركت خواهان حفظ حقوق وموقعيت خود در شركت هستند، انتظار دارند در هنگام افزايش سرمايه و انتشار سهام جديد از سوي شركت، نسبت به ساير خريدارن اولويت داشته باشند. به همين دليل، ابتدا شركت به سهامداران قبلي خود پيشنهاد فروش سهام مي كند. آنها نيز در استفاده و يا صرف نظر كردن از اين حق، مختارند. اما ازآنجا كه قيمت پيشنهادي فروش سهام شركت، با قيمت بازار سهام متفاوت است، سهامداران معمولا ازاين حق تقدم استفاده مي كنند.

حقوق غير مالي
حقوق غير مالي ناشي از مالكيت سهام بر چند نوع است: حق راي، حق انتقال سهام، حق اطلاع

حق راي
بديهي ترين حقي كه سهام دار درشركت دارد، حق راي است. سهام دار با استفاده ازحق راي خود درمجامع عمومي، در امور شركت، همچون انتخاب اعضاء هيات مديره و بازرسان شركت، تغييرات سرمايه، تقسيم سود، تغييرات اساسنامه، انحلال شركت وساير موارد، مشاركت مي كند. حق راي سهامداران نسبي است وهركس تعداد سهام بيشتري داشته باشد، حق راي بيشتر بيشتري نيز خواهد داشت. حق راي سهامدارمي تواند از طريق اعطاي وكالت نيز اعمال شود.
حق راي به دو صورت ساده وتجمعي اعمال مي شود. در راي گيري ساده هر سهم يك راي دارد. دراين نوع راي گيري، سهامداران اقليت نمي توانند حتي يك عضو هيات مديره را انتخاب كنند و كليه اعضاي هيات مديره را سهامداران اكثريت بر مي گزينند. براي حل اين معضل، ازروش راي گيري، تجمعي استفاده مي شود. دراين نوع راي گيري،تعداد آراي هر راي دهنده در تعداد مديراني كه بايدانتخاب شوند، ضرب شده وحق راي براي هر راي دهنده، برابر با حاصل ضرب مذكورخواهد بود، در نتيجه راي دهنده مي تواندآراي خود را به يك نفر بدهد يا آن رابين چند نفر تقسيم كند. بدين ترتيب سهامداران اقليت نيز مي توانند در چنين هيات مديره اي تاثير گذار باشند و نماينده اي در هيات مديره داشته باشند.

حق انتقال سهام
هر سهام داري، حق انتقال سهام خود را به ديگري دارد. انتقال سهام با نام از طريق امضاي دفتر ثبت سهام شركت از سوي سهامدار يا نماينده قانوني وي انجام مي شود. انتقال سهام از يك سهامدار به فرد ديگر در شركت هاي سهامي عامي عام ، نيازي به موافقت هيات مديره يا مجمع عمومي ندارد .

حق اطلاع
حق اطلاع سهامداران از وضعيت شركت ، وسيله اي براي اجراي درست حق راي است. هر سهامداري مي تواند از پانزده روز قبل از انعقاد مجمع عمومي در مركز شركت ، به صورتحساب ها مراجعه كند و از تراز نامه و حساب سود و زيان و گزارش عمليات مديران و گزارش عمليات مديران و گزارش بازرسان رونوشت بگيرد . همچنين ، باتوجه به آن كه اساسنامه ، از سهامداران نوعي قرار داد بين موسسين و سهامداران است ، هريك حق دارند نسخه اي از اساسنامه را دريافت كنند. در برخي موارد نيز شركتها از طريق پست يا انتشار اطلاعيه يا دوتنامه در روزنامه هاي كثيرالانتشار ، از سهامداران خود براي تشكيل مجامع عمومي عادي دعوت به عمل مي آورند .

تعهدات سهامدار
تنها تعهد يك سهامدار در شركت سهامي ، پرداخت مبلغ سهم است و اگر به اين تعهد خود عمل كند ، به عنوان صاحب سهم تعهد ديگري ندارد . سهامدار هيچگونه تعهد شخصي در قبال طلبكاران شركت ندارد و اگر شركت بنا به دلايلي قادر به پرداخت ديون خود نباشد ، نمي توان به سهامداران رجوع كرد . همچنين تعهدات سهامداران همان است كه قبول كرده اند و نمي توان با تغيير اساسنامه تعهد جديدي بر عهده آنان گذاشت يا تعهدات فعلي آنان را افزايش داد . در اين زمينه قانون نيز به صراحت عنوان كرده است كه هيچ مجمع عمومي نمي تواند تابعيت شركت را تغيير دهد و يا هيچ اكثريتي نمي تواند بر تعهدات صاحبان سهم بيفزايد .

ریپورتر
9th July 2011, 09:32 AM
شاخص كل و بازده پرتفوي
مقدمه
يكي از مهمترين معيارهاي ارزيابي عملكرد سرمايه‌گذاري در بورس و حتي سرمايه‌گذاري‌هاي غير مالي، شاخص‌هاي بورس و به خصوص شاخص كل تلقي مي‌گردد. در حال حاضر غالب سرمايه‌گذاران نهادي و انفرادي در بورس اوراق بهادار تهران، حركت و جهت بازار را به صورت دوره‌اي با اين معيار اندازه‌گيري مي‌كنند. هر چند بورس اوراق بهادار تهران شاخص‌هاي متعددي را به صورت روزانه محاسبه و منتشر مي‌نمايد اما توجه اصلي استفاده‌كنندگان به شاخص كل است.
با توجه به تجاربي كه از كج‌فهمي‌هاي سرمايه‌گذاران غيرحرفه‌اي نسبت به شناخت و تحليل اين شاخص وجود دارد، مقاله حاضر به منظور درك آسان شاخص كل ابتدا به تعريف و تبيين شاخص‌هاي بازار سرمايه، بررسي توصيفي- تحليلي شاخص كل در سال 1382 و خصوصيات قابل توجه اين شاخص مي‌پردازد. در پايان نيز نتيجه‌گيري بحث ارائه گرديده است.

مفهوم شاخص سهام
شاخص، يك معيار آماري است كه تغيير حركت و جهت يك اقتصاد يا يك بازار سهام را نشان مي‌دهد. در بازارهاي مالي اساساً شاخص يك پرتفوي فرضي از اوراق بهادار است كه شامل كل بازار مربوطه يا بخشي از آن است. مثلاً شاخص كل بورس اوراق بهادار تهران پرتفويي فرضي از كليه سهام پذيرفته شده است در حالي كه شاخص مالي در برگيرنده پرتفويي فرضي از شركت‌هاي سرمايه‌گذاري و هولدينگ است.
هر شاخص داراي متدولوژي محاسباتي خاصي است كه معمولاً بر حسب تغيير از يك ارزش مبنا بيان مي‌شود. مثلاً شاخص كل بورس تهران بر مبناي فرمول لاسپيرز با كمي‌تعديل و بر پايه ارزش يكصد محاسبه مي‌گردد. اما بايد توجه داشت كه ارزش عددي شاخص، بار اطلاعاتي چنداني ندارد. به عنوان مثال اگر بدانيم كه شاخص كل بورس تهران در پايان سال 1382 عدد 11379 است اطلاعات مهمي‌از آن به دست نمي‌آيد اما در صورتي كه بدانيم شاخص بورس طي سال 1382 معادل 124 درصد رشد داشته است احتمالاً به عملكرد مناسبي در سال فوق پي خواهيم برد.

شاخص كل در سال 1382
شاخص كل بورس تهران كه به آن تپيكس مي‌گويند شامل پرتفوي فرضي از كل سهام پذيرفته شده در بورس است. اين شاخص همانند شاخص‌هاي مالي و صنعت تنها بيانگر تغييرات قيمت سهام طي يك دوره زماني مي‌باشد. البته بايد توجه كرد كه اين شاخص‌ها بيانگر بازده واقعي سهام مندرج در پرتفوي آنها نيست . از اينرو شاخص كل، معيار اندازه گيري بازده نيست زيرا در محاسبه شاخص مذكور اثرات عوامل اثرگذار بر بازده همچون سود سهام پرداختي در نظر گرفته نشده است.
شاخص كل بورس تهران در ابتداي سال 1382 معادل 5071 بود كه در پايان سال 1382 به عدد 11379 رسيد. (توجه داشته باشيد كه عدد شاخص فاقد واحد است.) تغييرات سال گذشته اين شاخص بيانگر آنست كه شاخص مذكور رشدي معادل 124درصد داشته است. در اولين نظر ممكن است تصور كنيم كه اگر پرتفويي شامل كليه سهام بورس تهران داشتيم بازدهي معادل 124درصد بدست مي‌آوريم. اين نتيجه‌گيري نادرست است زيرا محاسبات بازده كل بورس در سال 1382 نشانگر حدود 142درصد بازدهي است. اين تفاوت از كجا ناشي مي‌شود؟ دليل اين تفاوت بصورت مفهومي‌ناشي از عدم لحاظ نمودن اثر كليه پارامترهاي اثرگذار بر بازده در شاخص كل شامل ماليات خريد و فروش سهام، بسته بودن محدوده نوسان قيمت‌ها، عدم توجه به اثر تورم بر ارزش‌هاي پولي شاخص و مهمتر از همه عدم درج سود سهام پرداختي است. از اينرو شاخص كل را نمي‌توان به عنوان ابزار سنجش عملكرد پرتفوي انفرادي يا شركتي بكارگرفت. به عبارت ساده تر نمي‌توان گفت بازده بورس طي سال 1382 معادل 124درصد بوده است بلكه اين معيار تنها نشانگر جهت مثبت بازار در سال 1382 است. از آنجا كه شاخص قيمت و بازده، سود سهام پرداختي شركت‌ها را نيز در محاسبه شاخص درج مي‌نمايد، رشد آن طي سال 1382 (معادل 138درصد) به نرخ بازدهي كل بسيار نزديك‌تر است.
لازم به ذكر است كه هرچند هدف اين مقاله بررسي ساير شاخص‌ها نيست اما بررسي اجمالي تغييرات شاخص‌هاي مالي و صنعت نيز بيانگر فقدان توانايي آنها براي اندازه‌گيري عملكرد پرتفوي افراد و شركت‌ها است. طي سال 82 شاخص‌هاي مالي و صنعت به ترتيب 285 درصد، 216 درصد رشد نشان داده‌اند كه تفاوت فاحشي با بازدهي 142درصد بورس دارند.
نگاهي بر روند شاخص كل در سال 82 بيانگر آنست كه شاخص از ابتداي سال تا 06/05/82 معادل 189درصد رشد داشته است. اين رشد به جز فواصل تاريخي 13/03/82 تا 31/03/82 تقريباً بلاانقطاع ادامه داشته است.
شاخص كل بين تاريخ‌هاي 06/05/82 لغايت 19/08/82 در مجموع تغييري نداشته و در اين فاصله در نقطه 28/07/82 معادل 21درصد نيز نسبت به 06/05/82 كاهش نشان داده است. پس شاخص كل از 19/08/82 با ارزش 9،568 بلاانقطاع تا تاريخ 17/10/82 افزايش مي‌يابد تا به ارزش 11210 مي‌رسد. روند شاخص كل در اين تاريخ تا 25/12/82 افزايش نشان نمي‌دهد اما مجدداً از تاريخ 25/12/82 رشد شاخص شروع و تا آخرين روزكاري سال 82 شاخص به عدد 11379 مي‌رسد.
يكي از نتايج مهمي‌كه از بررسي فوق استخراج مي‌گردد آنست كه 77 درصد رشد شاخص سال 82 (189درصد) در 4 ماهه اول سال رخ داده است و تنها 23 درصد آن در 8 ماهه بعدي واقع گرديده است. جالب است كه بررسي تغييرات شاخص كل در سال 1381 نيز پشتيبان نتيجه‌گيري مذكور است. در سال 1381 رشد شاخص كل 34 درصد بوده است كه 28 درصد آن يعني 82 درصد رشد شاخص كل در 4 ماهه اول سال رخ داده است.

خصوصيات قابل توجه شاخص
به هر ترتيب، شاخص‌ها ابزارهاي سودمندي براي رديابي روندهاي بازار هستند. شاخص‌هاي بورس معمولاٌ بعنوان يكي از معيارهاي مهم رونق يا ركود اقتصاد داخلي نيز به كار مي‌روند. تحليل گران مالي معتقدند كه درك شاخص و تغييرات آن مي‌تواند به سرمايه‌گذاران در تصميمات سرمايه‌گذاري مناسبتر ياري رساند. از اينرو كارايي شاخص، بخشي از كارايي بورس سهام تلقي مي‌شود.

بنابراين، استفاده كنندگان شاخص‌ها به خصوص سرمايه‌گذاران سهام در تحليل‌هاي خود بايد به موارد زير توجه نمايند:
1. انحرافات محاسباتي: غالب شاخص‌ها از جمله شاخص‌هاي كل، صنعت و مالي در بورس تهران بر مبناي سرمايه بازار موزون، محاسبه مي‌شوند يعني سهامي‌كه سرمايه بازار بالايي دارد وزن و اثر بيشتري بر تغييرات شاخص دارد. در عوض، تغييرات قيمت سهام شركت‌هاي كوچك چندان اثري بر شاخص ندارد.
به عنوان نمونه، اگر امروز سه شركت بزرگ (Big dogs) فارس و خوزستان، سايپا و ايران خودرو هر يك 5 درصد افزايش قيمت بيابند شاخص كل معادل 115 واحد افزايش خواهديافت كه به معناي رشدي بيش از 1 درصد در شاخص است. اين درحالي است كه تغييرات قيمت ده‌ها شركت همچون دارويي حكيم، اشتادموتورز، نساجي ايران و امثالهم تا ميزان 10 درصد نيز تقريباٌ اثري بر شاخص ندارد.

به طور كلي، مي‌توان گفت كه درج وزن بازار در شاخص يك راه منطقي براي دستيابي به تصوير بازار است اما اين متدولوژي موجب ناپايداري فزاينده شاخص مي‌گردد. برخي از تحليل گران مالي معتقدند كه شاخص با وزن‌هاي مساوي منصفانه تر است زيرا اثر تغييرات سهام‌هاي كوچكتر را بهتر نشان مي‌دهد.

2. انحراف تاريخي: به دليل تغيير در تعداد و جوانب شركت‌هاي مندرج در يك شاخص، روند يك شاخص نمي‌تواند الگوي معاملاتي پرتفوي شاخص در ميان مدت و بلندمدت باشد. از اينرو خبرگان مالي برآنند كه شاخص‌ها تنها حافظه كوتاه مدت بازارهستند.

نتيجه‌گيري
شاخص‌ها ابزارهاي سودمند اندازه‌گيري جهت و حركت بازار بخصوص در كوتاه مدت هستند. اين ابزار هنگامي‌سودمندي خود را نشان مي‌دهد كه سرمايه‌گذاران بدانند شاخص چه چيزهايي را ارائه مي‌كند و همچنين چه چيزهايي را ارائه نمي‌كند. آنچه را كه از طريق شاخص‌هاي كل، صنعت و مالي نمي‌توان دريافت شامل موارد زير است:
الف) شاخص‌ها دلايل حركت قيمت‌ها را نشان نمي‌دهند.

ب) شاخص معيار سنجش عملكرد پرتفوي سرمايه‌گذاران نيست.

ج) شاخص فاقد قابليت مقايسه در بلند مدت است.

د) هر قدر شاخص‌ها به صنايع و طبقات مربوطه خردتر شوند، سودمندي بيشتري در تصميمات سرمايه‌گذاري دارند.

بر اساس بررسي‌هاي انجام شده، روند تاريخي شاخص بورس اوراق بهادار تهران بيانگر رشد فزاينده در 4 ماهه ابتداي سال است.

ریپورتر
9th July 2011, 09:33 AM
اصول سرمايه گذاري بلند مدت
در بورس اوراق بهادار معمولاً توصيه مي شود سرمايه گذاري بصورت بلند مدت برنامه ريزي شود. مطمئناً اولين سئوالي كه مطرح مي شود اين است كه در شرايط فعلي و در بورس ايران سرمايه گذاري كوتاه مدت سود بيشتري دارد و بالعكس سرمايه گذاري بلندمدت علاوه بر اينكه سود قابل قبولي ندارد در مقاطعي كاهش ارزش سرمايه را به همراه دارد. توجه داشته باشيد كه سرمايه گذاري بلند مدت اصولي دارد كه به آنها اشاره مي كنيم :
اصل يكم - مهمترين اصل اين است كه حتي در بهترين شرايط ممكن است به دليل عدم دسترسي به اطلاعات نهاني قيمت سهم خريداري شده افت كند و يا از ارزش آن كاسته شود بنابراين اگر فرد سرمايه گذار كوتاه مدت برنامه ريزي كرده باشد ممكن است در چنين شرايطي مجبور به خروج از بازار شود و اين يعني بدترين ضربه به بازار بورس و حتي خود شخص چه از نظر مسائل مالي و چه از نظر اثرات رواني، در اين شرايط فرد سرمايه گذار به دليل اثرات مخرب رواني تصميماتي عجولانه و نادرست خواهد گرفت و نهايتاً نتيجه مطلوبي به همراه نخواهد داشت، البته فراموش نكنيم وقتي براساس بررسي هاي نسبتاً دقيق اقدامي مي كنيم و با كاهش ارزش سرمايه مواجه مي شويم بهتر است به جاي غصه خوردن، رفتارمان را تحليل كنيم. بنابراين برنامه ريزي بلندمدت تنش هاي ناشي از كاهش ارزش سرمايه در كوتاه مدت را نخواهد داشت و فرد سرمايه گذار با آسودگي خاطر منتظر آينده خواهد ماند و در مقاطع كوتاه مدت ضرورتي براي نقد كردن سرمايه خود نمي بيند.

البته اين توضيحات با فرض انتخاب سهامي با ارزش ذاتي و گذشته مطلوب است كه در ادامه و توضيحات مربوط به نكاتي در خصوص انتخاب سهم به آن خواهيم پرداخت ضمناً لازم است در تمامي اصولي كه در اينجا مطرح مي شود به آنها توجه شود.

اصل دوم - همانطوري كه در اصل ۱ گفتيم معمولاً وقتي تصميم بلند مدت اتخاذ مي شود سهام با ارزش افزوده مناسبي كه در گذشته كسب كرده اند انتخاب مي شود و معمولاً تغييرات احتمالي و موقتي در بورس بر روي اينگونه شركت ها اثر مخربي نخواهد داشت و به راحتي آسيب پذير نيستند و در بلندمدت مجدداً شرايط بهبود را حتي اگر صدمه ديده باشند خواهيم ديد، البته دقت شود كه در برخي موارد نيز اينچنين نيست كه در توضيحات نكات انتخاب سهام به آنها اشاره شده است . فرض كنيد روي سهامي براي كوتاه مدت سرمايه گذاري كنيم و اين سرمايه گذاري فقط با توجه به بازدهي قابل توجه روزانه تصميم گيري شود و به واسطه اينكه اين داستان همچنان ادامه دارد تصميمي براي فروش به موقع نگيريم چون بر اساس ارزش ذاتي و يا واقعي انتخاب صورت نگرفته، بنابراين اگر اوضاع تغيير كند و روند كاهشي ارزش سهم آغاز شود تا جايي كه حتي امكان نقد كردن آن فراهم نشود، خوب ادامه داستان مشخص و اين يعني بدترين حالت براي سرمايه گذاري.

اصل سوم - وقتي شركت هايي با ديد بلند مدت انتخاب مي كنيد يعني قبول داريد كه تصميم ديگري براي پولتان نداريد حال شرايطي فراهم مي شود كه در ميان مدت و يا كوتاه مدت مي توانيد با سود مناسبي از بازار خارج شويد و با آرامش خاطر اقدام به فروش مي كنيد بنابراين مي توان برنامه ريزي درازمدت داشت و با اطمينان خاطر و ريسك كمتر حتي در كوتاه مدت از بازار خارج شد. پس هميشه با ديد درازمدت برنامه ريزي كنيد و در صورت لزوم در كوتاه مدت تصميم به فروش بگيريد .

اصل چهارم - فراموش نكنيد كه در هر خريد و فروشي مبلغي به عنوان ماليات، سازمان و كارگزار (در ايران و شرايط فعلي ۲ درصد ) كسر مي شود اگر فكر مي كنيد برنامه ريزي هاي كوتاه مدت سود بيشتري دارد مي توانيد تعداد معاملات و درصد هاي پرداختي را جمع بزنيد و با شرايط نگه داشتن سهمي در بلند مدت مقايسه كنيد، خوب در كوتاه مدت درگيري هاي روزانه بيشتر است ريسك هاي خاص خود را دارد و آرامش در اين شرايط كمتر است بنابراين براي حصول نتيجه كنترل روند اتفاقات و تصميمات مي تواند مسائل زيادي را براي سرمايه گذار روشن كند.

اصل پنجم - جهت گيري بازار به سمت سرمايه هاي كوتاه مدت سبب مي شود تا توجه به شركت هاي معتبر كه پشتوانه مالي قابل قبولي دارند كمتر شود و شركت هايي كه حرفي براي گفتن ندارند به صورت مقطعي سودي حاصل كنند و بزرگ جلوه داده شوند و از طرفي شركت هاي معتبر علاوه بر اينكه مجبور مي شوند وقت و سرمايه بيشتري براي حمايت در اين بازار قرار دهند و از هدف اصلي خود يعني تامين نيازهاي مردم در بازار كالا و خدمات دور شوند و در نتيجه به صورت ناخواسته سهام شان ارزش واقعي خود را از دست دهد و نهايتاً به دليل جذب نقدينگي در بازار بورس، بازارهاي ديگر نيز تحت تاثير قرار گرفته و اينگونه شركت ها دو بازار خود را از دست مي دهند لازم به توضيح است كه مديريت دو بازار اصولاً كاري است بسيار مشكل و جهت هاي بازار در هر يك از اين دو بر ديگري تاثير گذار است . لازم به توضيح است كه در بين شركت هايي كه در كوتاه مدت بازدهي خوبي دارند قطعاً شركت هاي با ارزشي نيز وجود دارد كه در هر صورت انتخاب آنها براي بلند مدت نيز سودآور است. در مبحث انتخاب سهم نكاتي درخصوص مديريت و جهت گيري بازار ارائه خواهد شد.

اصل ششم - زماني كه اوضاع سياسي اثرات منفي بر روي بازار بورس مي گذارد معمولاً بيشترين تاثير را بر سهام هايي كه ارزش ذاتي كمتري دارند مي گذارد بنابراين باز هم ديد دراز مدت باعث مي شود كه سهام هاي با ارزش ذاتي بيشتر را انتخاب كنيم و افت و خيزهاي مقطعي آنها نگراني كمتري به همراه داشته باشد.

اصل هفتم - اصولاً سهامدار مي شويم تا شركت ها با پشتوانه مالي سرمايه هاي كوچك به بقا و رشد خود ادامه دهند و تلاش مي كنند تا سهامداران بيشتري از دو طريق جذب كنند: اول سود حاصل از سرمايه گذاري و دوم ارائه كالا و خدمات مورد پسند مشتري. بنابراين شركتي را براي سرمايه گذاري انتخاب كنيم كه از خود مايه اي دارد و در جهت جلب رضايت مشتري تلاش هاي مضاعفي مي كند اگر ديدگاه اين باشد قطعاً سرمايه گذاري بلند مدت معني واقعي خود را پيدا مي كند. شايد اين سئوال طرح شود كه اگر همه بلند مدت سرمايه گذاري كنند پس چگونه معامله شكل مي گيرد ؟ همان گونه كه مي دانيد انجام معامله ناشي از اختلاف سليقه است و خاتمه يك سرمايه گذاري شروعي براي سرمايه گذاري ديگري است كه ممكن است هر دو در مقطع زماني خود تصميم به سرمايه گذاري بلندمدت داشته اند.

ریپورتر
9th July 2011, 09:33 AM
تفاوت افزايش سرمايه از محل آورده نقدي و اندوخته در چيست؟
در افزايش سرمايه‌هايي كه از محل اندوخته مي‌باشند، شركت با تاييد سهامداران تمام يا قسمتي از سود حاصله به واسطه فعاليت يك يا چند دوره مالي را به جاي تقسيم نقدي در بين سهامداران به افزايش سرمايه شركت اختصاص مي‌دهد. در اين حالت سهامداران وجهي را بابت افزايش سرمايه به شركت پرداخت نمي‌نمايد و سهام جايزه را از شركت دريافت مي‌نمايند.
در افزايش سرمايه‌هايي كه از محل آورده نقدي صورت مي‌گيرد، شركت يا اندوخته اي براي صرف به منظور افزايش سرمايه ندارد و يا سهامداران راي به اندوختن منابع به منظور افزايش سرمايه نداده اند. در اين صورت روال معمول بدين گونه مي‌باشد كه سهامداران شركت در زمان افزايش سرمايه به ازاي هر سهم جديد 1000 ريال به شركت پرداخت مي‌نمايند و سهام جديد يا حق تقدم به آنها تعلق مي‌گيرد.

ریپورتر
9th July 2011, 09:34 AM
تحليل شركت‌هاي سرمايه‌گذاري با استفاده از متغير ارزش پرتفوليو
ارزش بازار يا ارزش پرتفوليو يك شركت سرمايه گذاري از حاصل تقسيم ارزش جاري سهام موجود در پرتفوليو شركت سرمايه گذاري بر تعداد سهام آن شركت به دست مي‌آيد. به عبارت ساده، اين متغير نشان مي‌دهد كه چه مقدار سود از سرمايه‌گذاري‌ها در صورت فروش آنها نصيب هر سهم شركت مي‌شود. اين متغير را مي‌توان از اطلاعات منتشره توسط شركت‌ها به دست آورد.
همانطور كه گفته شد اين عدد به نحوي نشان‌دهنده ارزش جاري سرمايه‌گذاري‌هاي شركت براي هر سهم مي‌باشد. با مقايسه قيمت روز سهم و ارزش پرتفوليو شركت مي‌توان گمانه‌زني‌هايي در مورد وضعيت و قيمت آتي سهم انجام داد. عموما ارزش پرتفوليوي يك شركت سرمايه گذاري در حدود قيمت سهم آن شركت مي‌باشد و اختلاف زيادي با قيمت سهم ندارد. اما همين اختلاف اندك در تحليل‌هاي عددي شركت‌هاي سرمايه‌گذاري اهميت بسزايي دارد. اين بررسي‌ها را در سه حالت مي‌توان در نظر گرفت:
در حالت اول ارزش پرتفوليو شركت بيش قيمت روز سهم است. در اين صورت در ابتدايي‌ترين سطح بررسي‌ها دو نكته را مي‌توان متصور بود. اول اينكه قيمت سهم حداقل قابليت دستيابي به قيمت‌هايي در حدود ارزش پرتفوليو را خواهد داشت. به عنوان مثال ارزش پرتفوليو يك شركت سرمايه‌گذاري به ازاي هر سهم 2100 ريال مي‌باشد در صورتي كه ارزش جاري سهم اين شركت 1700 ريال است. اما بايد توجه داشت كه به احتمال قوي عاملي باعث اين اختلاف قيمت گرديده و عموما تحليل صنايع موجود در پرتفوليو چنين شركت‌هايي بيانگر عدم اطمينان بازار در مورد ادامه سودآوري و رشد آنها مي‌باشد. در نتيجه بازار با چنين سهامي‌با احتياط برخورد كرده و در بسياري از مواقع حاضر به خريد سهام چنين شركت‌هايي حتي با قيمتي برابر ارزش پرتفوي آنها نمي‌باشد. اما با بروز تحولاتي هر چند ناچيز در اين صنايع بازار با اطمينان بيشتري نسبت به قبل با سهم شركت سرمايه‌گذاري برخورد كرده و مي‌تواند قيمت سهام شركت را به سرعت به محدوده ارزش پرتفوليو برساند.
در حالت دوم ارزش پرتفوليو شركت با قيمت روز سهم برابر بوده و از نظر قابليت رشد قيمت سهم نمي‌توان به راحتي امكاني را در نظر گرفت. اما باز هم در اين حالت شرايط ديگري از جمله تحليل صنايع موجود در سبد سهام شركت، بازار سازي سهم و غيره در تعيين قيمت سهم دخيل مي‌باشند.
در حالت سوم قيمت سهم بيش از ارزش پرتفوليو شركت مي‌باشد. يكي از ابتدايي‌ترين تحليل‌ها در اين مورد را مي‌توان به انتظار رشد آتي سهم شركت سرمايه‌گذاري به دلايلي از جمله انتظار رشد صنايع موجود در سبد آن مرتبط دانست. اما در صورتي كه چنين آينده‌اي براي روند سهم متصور نباشد، مي‌توان احتمال كاهش قيمت سهم را نيز در نظر داشت. اما در غير اين صورت ثبات روند فزوني قيمت سهم نسبت به ارزش پرتفوليو مي‌تواند ادامه دار باشد. در نهايت بايد توجه داشت كه مطالب ذكر شده در اين بخش تنها قسمت‌هايي از تحليل‌ها را شامل مي‌شود و با اتكا صرف به آنها نمي‌توان نتيجه‌گيري كاملي در مورد گزينش سهام به دست آورد و خوانندگان بايد در مورد نحوه گزينش‌هاي خود تمام موارد را در نظر داشته باشند.

ریپورتر
9th July 2011, 09:34 AM
حمايت و مقاومت(بخش اول)
فرض كنيد كه قيمت سهام حاصل نبرد تن به تن بين خريداران و فروشندگان باشد. خريداران به دنبال بالا كشيدن قيمت و فروشندگان به دنبال پايين كشيدن قيمت هستند. سمت و سوي جابجايي قيمت نشان مي‌دهد كه كدام گروه برنده نبرد بوده است.

اين حال را مي‌توانيد با نمودار قيمت شركت Philip Morris كه در شكل زير نشان داده شده مقايسه كنيد. مشاهده مي‌كنيد كه در طول دوره نشان داده شده قيمت چطور هر بار تا سطح 50/45 دلار پايين آمده است، خريداران كنترل را در دست مي‌گيرند و از سقوط بيشتر قيمت سهام جلوگيري مي‌كنند. اين نشان مي‌دهد كه در قيمت 50/45 دلار خريداران احساس مي‌كنند كه سرمايه‌گذاري در شركت Philip Morris سودآور است ( و فروشندگان نيز تمايل به فروش پايين‌تر از 50/45 دلار را ندارند). اين عملكرد قيمت به حمايت مشهور است چرا كه خريداران از قيمت 50/45 حمايت مي‌كنند.

http://www.njavan.com/forum/image001.gif

مشابه حمايت، سطح مقاومت نقطه‌اي است كه در آن فروشندگان كنترل قيمت را در اختيار مي‌گيرند و از افزايش آن جلوگيري مي‌كنند.
با توجه به شكل زير مي بينيد كه چطور هر بار قيمت تا نزديك 50/51 مي‌آيد، و با بيشتر شدن تعداد فروشندگان نسبت به خريداران جلوي رشد قيمت گرفته مي‌شود.

http://www.njavan.com/forum/image002.gif

قيمتي كه در آن دادوستد سهم اتفاق مي‌افتد قيمتي است كه در آن يك خريدار و يك فروشنده به توافق مي‌رسند كه با هم معامله كنند. اين نشان دهنده توافق در انتظارات و توقعات هر دو است. خريداران فكر مي‌كنند كه قيمت بالاتر مي‌رود و فروشندگان فكر مي‌كنند كه قيمت پايين‌تر مي‌رود.
سطوح حمايت نشان دهنده قيمتي است كه در آن بيشتر سرمايه‌گذاران اعتقاد دارند كه قيمت بالاتر مي‌رود، و سطوح مقاومت نشان دهنده قيمتي هستند كه در آن اكثر سرمايه‌گذاران احساس مي‌كنند كه قيمت پايين خواهد رفت.
اما انتظارات سرمايه‌گذاران به مرور زمان تغيير مي‌كند! براي مدتها سرمايه‌گذاران توقع نداشتند كه قيمت شركت صنايع Dow از 1000 دلار بيشتر شود (مقاومت شديد نمايش داده شده در شكل زير گواه اين مطلب است). ولي فقط چند سال بعد سرمايه‌گذاران تمايل داشتند كه سهام Dow را حوالي قيمت 2500 دلار معامله كنند.

http://www.njavan.com/forum/image003.gif

وقتي انتظارات سرمايه‌گذار تغيير مي‌كند، عموماً همين قدر ناگهاني عمل مي‌كنند. در شكل زير توجه كنيد كه قيمت چگونه از محدوده مقاومت شركت Hasbro خارج مي‌شود. همچنين توجه كنيد كه گذر از سطح مقاومت با افزايش چشم‌گيري در حجم معاملات همراه است.{ نمودار حجم معاملات بصورت استاندارد زير نمودار قيمت و به شيوه ستوني رسم ميشود. مقياس زماني هر دو نمودار قيمت و حجم معاملات يكي ميباشد. حجم معاملات در هر روز تعداد سهم مبادله شده در روز مورد نظر است.}

http://www.njavan.com/forum/image004.gif

وقتي كه سرمايه‌گذاران پذيرفتند كه Hasbro را بالاتر از 20 دلار هم مي‌توان خريد و فروش كرد، طبعاً سرمايه‌گذاران بيشتري تمايل به خريد اين سهام پيدا ميكنند (در نتيجه هم قيمت و هم ميزان حجم مبادلات افزايش يافته است). همچنين فروشندگاني كه پيش از اين با نزديك شدن قيمت به 20 دلار سهمشان را ميفروختند{و باعث سقوط سهم ميشدند} توقع دارند كه قيمت رشد بيشتري داشته باشد و ديگر تمايلي به فروش ندارند.
بوجود آمدن سطوح حمايت و مقاومت شايد قابل توجه‌ترين و تكرارپذيرترين وقايع در نمودارهاي قيمت است. شكسته شدن سطوح حمايت / مقاومت{توسط نمودار قيمت} ممكن است بخاطر تغييرات بنياديني كه بالاتر يا پايين‌تر از انتظارات سرمايه‌گذاران است(مثل تغيير در درآمد، مديريت، رقبا و ...) باشد يا بخاطر پديده تشديد رواني(سرمايه‌گذاران با ديدن افزايش قيمت خريد مي‌كنند) رخ بدهد.{همانطور كه به ياد داريد در تحليل تكنيكال} دلايل يك واقعه به اندازه نتايج و آثار آن(روي نمودار قيمت!) اهميت ندارند. انتظارات جديد منجر به ايجاد سطوح قيمتي جديد مي‌شود.
شكل زير نشان دهنده شكست سطح مقاومت است كه بخاطر تغييراتي در عوامل بنيادي بوجود آمده‌است(پارامترهاي فاندامنتال). گذر زماني رخ داد كه شركت Snapple گزارش درآمد جديدي، بيش از حد توقع سهامداران را منتشر كرد. اگر داريد از خود سوال ميكنيد كه ما از كجا فهميديم كه گزارش فوق بالاتر از حد انتظار سهامداران شركت بوده است؟ جواب اينجاست: به وسيله تغييرات قيمت به‌وجود آمده پس از ارائه گزارش!

http://www.njavan.com/forum/image005.gif

بعضي از سطوح حمايت / مقاومت بسيار احساسي هستند. به عنوان مثال در نمودار قيمت زير در نزديك قيمت 3000 دلار، توقعات سرمايه‌گذاران زمان زيادي ثابت باقي مانده است و شركت كار سختي را در تغيير انتظارات سهامداران پيش رو داشته و روند تغيير سطح قيمتي به كندي پيش ميرود.

http://www.njavan.com/forum/image006.gif

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد