S.A.H.A.N.D
29th June 2011, 12:22 AM
با سلام [golrooz][golrooz][golrooz]
كاهش ازدواج، و عدم تمایل جوانان به زندگى زناشویى و روى آوردن به زندگى مجردی فاجعه بزرگى است و آمار ها حاكی از افزایش طلاق و كاهش ازدواج است و این آمار گریز از تشکیل خانواده در جامعه اسلامی ایران بعداز گذشت 32 سال از عمر انقلاب اسلامی دارد واین در حالی است که یکی از دستورات موکد اسلام تشکیل خانواده است و یا به عبارتی دیگر آمار ها نشان دهنده متزلزل شدن بنیاد خانواده در جامعه اسلامی ما است.
در این خصوص امان قرایی مقدم جامعه شناس و استاد دانشگاه در گفت و گو با خبرنگار شفاف با تاكید بر اینكه مهمترین عامل كاهش ازدواج مسئله اشتغال و اقتصاد است گفت : به طور كلی چند عامل در كاهش ازدواج دخیل هستند كه مهمترین و اساسی ترین عامل اشتغال جوانان و اقتصاد محسوب می شود .
وی تصریح كرد : تا زمانی كه جوانان امنیت شغلی و اقتصادی نداشته باشند و از نظر اشتغال دچار مشكل باشند و به دنبال آن مسكن در اختیار نداشته باشند ،همچنان نرخ ازدواج در جامعه كم خواهد بود و سن ادواج افزایش پیدا می كند.
این استاد دانشگاه به دیگر عوامل كاهش ازدواج اشاره كرد و یاد آور شد : تحصیل جوانان در دانشگاهها موجب شده تا ازدواج 4 سال به تاخیر بیفتد .
قرایی عامل دیگر كاهش ازدواج را تفریحات بیرون از خانه دختران و پسران عنوان كرد و اظهار داشت : به دلیل مهیا شدن تفریحات جوانان در بیرون از خانه و رابطه نامناسب میان آنها دختران و پسران تن به ازدواج نمی دهند و این عامل عاملی است در حال حاضر خود نمایی می كند.
وی تاكید كرد : در كل دنیا و ایران سن ازدواج افزایش یافته و نرخ ازدواج كاهش پیدا كرده است اما در ایران عامل مهم وضعیت معیشتی و اقتصادی است كه مانع ازدواج جوانان می شود .
این استاد جامعه شناسی گفت : سن ازدواج افزایش داشته و در خبری كه اخیرا منتشر شده میانگین سن ازدواج دختران را 22 و پسران را 26 اعلام كرد كه به نظر می رسد این آمار اشتباه است و میانگین سن ازدواج دختران 24/5ـ25 و میانگین این سن در پسران 27/5ـ 28 است.
قرایی بالا رفتن خط فقر را از دیگر عوامل كاهش ازدواج دانست و اظهار داشت : خط فقر بالا رفته و كسی كه در آمد ماهیانه اش زیر 800 هزار تومان باشد زیر خط فقر است و با كمتر از این مبلغ در تهران نمی توان زندگی كرد.
وی معتقد است چنانچه شغل و مسكن جوانان مهیا شود ازدواج نیز به دنبال ان افزایش می یابد.
این استاد دانشگاه در خصوص علل افزایش طلاق گفت : 18 عامل موجب طلاق میشود.یك مسئله اقتصاد وتامین نشدن مخارج زن است كه منجر به طلاق می شود و دیگر عامل دوساختی شدن جامعه است یعنی تفاوت در طرز فكر،مردان در گذشته فكر می كنن و زن را مطیع و خانه دار می خواهند در صورتی كه زنان می گویند در قرن 21 هستیم و زن و مرد تفاوت چندانی ندارند.
قرایی ازدواج نامناسب را عامل دیگری در افزایش طلاق عنوان كرد و تصریح كرد:تفاوت فرهنگی و سنتی و عدم شناخت دختر و پسر قبل از ازدواج منجر به طلاق میشود،دوران نامزدی كوتاه موجب عدم شناخت طرفین شده و این موضوع طلاق را در پی دارد.
وی ادامه داد : اعتیاد،بیماری های خاص،ناتوانی جنسی مردان،شغل،تحصیلات،ازدواج های اجباری ، مهریه بالاو ازدواج هایی كه برای مهریه است را از دیگر عوامل افزایش طلاق است.متاسفانه مهریه های بالا و مخارج دوران ازدواج در بین جوانان ترس ایجاد می كند و موجب كاهش ازدواج می شود.
این استاد جامعه شناسی در پایان اظهار داشت : مهریه های بالا و چشم و هم چشمی موجب طلاق است و ازدواج ها باید ساده شود.
طلاق تنها حلال ناخوشایندی است كه به زندگی مشترك زوجین پایان می دهد . این مساله علل و عوامل مختلفی دارد كه در این نوشتار به آن می پردازیم .
تعریف طلاق :
طلاق یعنی جدائی .طلاق احساس باخت و بازنده بودن در ارتباط زناشوئی است و این احساس ناخوشایند ی است كه زن و مرد برای خروج از آن تصمیم به جدائی می گیرند . طلاق یك واقعه نیست بلكه فرآیندی است كه طی سال یا سالیان متمادی بین زن وشوهر شكل می گیرد وبا رسیدن به مرحله حاد و جدائی پایان می پذیرد .
علل وعوامل طلاق در جامعه :
عوامل متعددی باعث طلاق می شود كه ما ابتدا آنها را به دو دسته تقسیم می كنیم :
1 - علل طلاق در جوامع سنتی
2- علل طلاق در جوامع صنعتی
الف - علل طلاق در جوامع سنتی
مسائل ومشكلات مالی
اعتیاد
وجود همسر جدید
خشونت و بد رفتاری مردان (و عدم تحمل خشونت مثل گذشته توسط زنان )
دخالت های دیگران
ب- علل طلاق در جوامع صنعتی
۱- عدم تعلق خاطر زن ومرد به همدیگر. در اینحالت زن و مرد احساس می كنند دیگر از نظر عاطفی و روحی نمی توانند به همسر خود كمكی كنند یا كمكی بگیرند .
۲- افزایش آگاهی زنان از حقوق خود.
۳- اختلاف سلیقه بین زوجین .
۴- عدم تحمل خشونت مثل گذشته توسط زنان
۵- بهم ریختگی و نابسامانی روابط خانوادگی و عدم انسجام خانواده (قبلا افراد با فامیل ،همسایه ویا با هم طایفه یا با هم محله خود ازدواج می كردند و ازدواج با تمهیدات خاص و تحت نظارت خانواده بود ولی اكنون افراد تابع خانواده نیستند و فردگرائی توسعه یافته است و این امر یكی از علل افزایش طلاق است ). .
۶-عامل اقتصادی(الف . زن و مرد خواهان استقلال مالی اند و در نتیجه در این حالت همكاری و هماهنگی بین آنها كم می شود.ب- استقلال مالی زنان باعث عدم اتكای آنان به شوهرانشان می شود + خشونت تاریخی مردان علیه زنان و عدم تحمل خشونت توسط زنان مثل گذشته و در نتیجه طلاق . ج- مشكلات اقتصادی + تورم + چندشغلی بودن افراد + دور از هم بودن =عدم ارضای نیازهای عاطفی همدیگر = عدم تعلق خاطر و در نتیجه طلاق)
۷- بالا رفتن سطح سواد و آگاهی زنان و عدم تحمل و زیر بار زور نرفتن و
افزایش درخواست طلاق توسط این دسته از زنان
۸- نگاه مرد سالارانه جامعه نسبت به زنان ودختران مثل قوانین كشور(مردهر وقت بخواهد می تواند زنش را طلاق بدهد)
۹- رواج دوستیهای به اصطلاح خیابانی (عدم شناخت كافی از جنس مخالف . زیرا دوستیها سطحی است و دو طرف خیلی از مسائل را با هم مطرح نمی كنند.)
۱۰-عدم همسانی در ازدواج (هم كفو نبودن ):بخصوص در زمینه های (اقتصادی .تحصیلی . سنی . فرهنگی و مذهبی ، شغلی ، هوشی -روانی ، نژادی، محل سكونت (شهری یا روستائی بودن ) ، زبان
هر چه از لحاظ موارد فوق تشابه بیشتر باشد .طلاق كمتر صورت می گیرد.
عدم تشابه طبقاتی (زیرا كه امكانات اجتماعی متفاوت معمولا” دیدگاههای مختلفی را بوجود می آورد .
۱۱- تشریفات ازدواج ، سنت های افراطی و تفریطی
۱۲- فقدان سیستم های حمایت اجتماعی مثل وجود اعضاء خانواده آگاه . ۱۳- نبود سیستم مشاوره مناسب (فقدان افراد متخصص در رشته مشاوره خانواده ). فقدان دوستان آگاه و دلسوز .
۱۴- بیماری روانی شدید یكی از زوجین مثل وسواس . سوء ظن
عدم تشابه طبقاتی (زیرا كه امكانات اجتماعی متفاوت معمولا" دیدگاههای مختلفی را بوجود می آورد .
۱۵.برطرف نشدن نیاز جنسی زوجین(كه ممكن است باعث اعتیاد، روابط جنسی خارج از سیستم خانواده ، مشكلات جسمی و روانی زوجین . ودر نهایت منجر به طلاق شود )
۱۶- كاهش قباحت طلاق در بین افكار عمومی
۱۷- فحشاء و روابط جنسی خارج از سیستم خانواده
۱۸- بی خانمانی و فقر
۱۹- عدم شناخت كافی از همدیگر در قبل از ازدواج .
۲۰- نبود آموزش های مناسب قبل از ازدواج.
۲۱-عدم مشورت با والدین و استفاده نكردن از تجارب آنها
۲۲-ازدواج های اجباری (ازدواج (فروش) دختران به افراد مسن پولدار)
۲۳-ازدواج های مصلحتی . (در بین كسانی كه قبل از ازدواج رسمی، رابطه داشته اند )
۲۴- بالا رفتن سطح توقعات افراد( در اثر ادامه تحصیل ، یك شبه پول دار شدن ، ارتقاء موقعیت اجتماعی )
۲۵- عدم درك تفاوت های همدیگر توسط زوجین
۲۶-عدم وجود بلوغ فكری
۲۷-نبود روحیه از خود گذشتگی و ایثار در بین زوجین مطلقه.
۲۸-احساس رقابت با همدیگر تا رفاقت در بین زوجین مطلقه.
۲۹-نبود آموزش های مناسب قبل از ازدواج
۳۰-عدم مشورت با والدین و استفاده نكردن از تجارب آنها
۳۱-زیاده خواهی و توقعات نابجا
۳۲-ضعف اعتقادات مذهبی (خشونت علیه زنان . عدم صبر و تحمل )
۳۳- عدم تلاش برای اصلاح امور
۳۴- عدم درك متقابل . ( مثلا مرد توان مالی خرید كالاهائی یا انجام كارهائی را ندارد ولی زن بطور مداوم درخواست انجام آن كارها را میكند و این امر در دراز مدت باعث طلاق می شود ).
كاهش ازدواج، و عدم تمایل جوانان به زندگى زناشویى و روى آوردن به زندگى مجردی فاجعه بزرگى است و آمار ها حاكی از افزایش طلاق و كاهش ازدواج است و این آمار گریز از تشکیل خانواده در جامعه اسلامی ایران بعداز گذشت 32 سال از عمر انقلاب اسلامی دارد واین در حالی است که یکی از دستورات موکد اسلام تشکیل خانواده است و یا به عبارتی دیگر آمار ها نشان دهنده متزلزل شدن بنیاد خانواده در جامعه اسلامی ما است.
در این خصوص امان قرایی مقدم جامعه شناس و استاد دانشگاه در گفت و گو با خبرنگار شفاف با تاكید بر اینكه مهمترین عامل كاهش ازدواج مسئله اشتغال و اقتصاد است گفت : به طور كلی چند عامل در كاهش ازدواج دخیل هستند كه مهمترین و اساسی ترین عامل اشتغال جوانان و اقتصاد محسوب می شود .
وی تصریح كرد : تا زمانی كه جوانان امنیت شغلی و اقتصادی نداشته باشند و از نظر اشتغال دچار مشكل باشند و به دنبال آن مسكن در اختیار نداشته باشند ،همچنان نرخ ازدواج در جامعه كم خواهد بود و سن ادواج افزایش پیدا می كند.
این استاد دانشگاه به دیگر عوامل كاهش ازدواج اشاره كرد و یاد آور شد : تحصیل جوانان در دانشگاهها موجب شده تا ازدواج 4 سال به تاخیر بیفتد .
قرایی عامل دیگر كاهش ازدواج را تفریحات بیرون از خانه دختران و پسران عنوان كرد و اظهار داشت : به دلیل مهیا شدن تفریحات جوانان در بیرون از خانه و رابطه نامناسب میان آنها دختران و پسران تن به ازدواج نمی دهند و این عامل عاملی است در حال حاضر خود نمایی می كند.
وی تاكید كرد : در كل دنیا و ایران سن ازدواج افزایش یافته و نرخ ازدواج كاهش پیدا كرده است اما در ایران عامل مهم وضعیت معیشتی و اقتصادی است كه مانع ازدواج جوانان می شود .
این استاد جامعه شناسی گفت : سن ازدواج افزایش داشته و در خبری كه اخیرا منتشر شده میانگین سن ازدواج دختران را 22 و پسران را 26 اعلام كرد كه به نظر می رسد این آمار اشتباه است و میانگین سن ازدواج دختران 24/5ـ25 و میانگین این سن در پسران 27/5ـ 28 است.
قرایی بالا رفتن خط فقر را از دیگر عوامل كاهش ازدواج دانست و اظهار داشت : خط فقر بالا رفته و كسی كه در آمد ماهیانه اش زیر 800 هزار تومان باشد زیر خط فقر است و با كمتر از این مبلغ در تهران نمی توان زندگی كرد.
وی معتقد است چنانچه شغل و مسكن جوانان مهیا شود ازدواج نیز به دنبال ان افزایش می یابد.
این استاد دانشگاه در خصوص علل افزایش طلاق گفت : 18 عامل موجب طلاق میشود.یك مسئله اقتصاد وتامین نشدن مخارج زن است كه منجر به طلاق می شود و دیگر عامل دوساختی شدن جامعه است یعنی تفاوت در طرز فكر،مردان در گذشته فكر می كنن و زن را مطیع و خانه دار می خواهند در صورتی كه زنان می گویند در قرن 21 هستیم و زن و مرد تفاوت چندانی ندارند.
قرایی ازدواج نامناسب را عامل دیگری در افزایش طلاق عنوان كرد و تصریح كرد:تفاوت فرهنگی و سنتی و عدم شناخت دختر و پسر قبل از ازدواج منجر به طلاق میشود،دوران نامزدی كوتاه موجب عدم شناخت طرفین شده و این موضوع طلاق را در پی دارد.
وی ادامه داد : اعتیاد،بیماری های خاص،ناتوانی جنسی مردان،شغل،تحصیلات،ازدواج های اجباری ، مهریه بالاو ازدواج هایی كه برای مهریه است را از دیگر عوامل افزایش طلاق است.متاسفانه مهریه های بالا و مخارج دوران ازدواج در بین جوانان ترس ایجاد می كند و موجب كاهش ازدواج می شود.
این استاد جامعه شناسی در پایان اظهار داشت : مهریه های بالا و چشم و هم چشمی موجب طلاق است و ازدواج ها باید ساده شود.
طلاق تنها حلال ناخوشایندی است كه به زندگی مشترك زوجین پایان می دهد . این مساله علل و عوامل مختلفی دارد كه در این نوشتار به آن می پردازیم .
تعریف طلاق :
طلاق یعنی جدائی .طلاق احساس باخت و بازنده بودن در ارتباط زناشوئی است و این احساس ناخوشایند ی است كه زن و مرد برای خروج از آن تصمیم به جدائی می گیرند . طلاق یك واقعه نیست بلكه فرآیندی است كه طی سال یا سالیان متمادی بین زن وشوهر شكل می گیرد وبا رسیدن به مرحله حاد و جدائی پایان می پذیرد .
علل وعوامل طلاق در جامعه :
عوامل متعددی باعث طلاق می شود كه ما ابتدا آنها را به دو دسته تقسیم می كنیم :
1 - علل طلاق در جوامع سنتی
2- علل طلاق در جوامع صنعتی
الف - علل طلاق در جوامع سنتی
مسائل ومشكلات مالی
اعتیاد
وجود همسر جدید
خشونت و بد رفتاری مردان (و عدم تحمل خشونت مثل گذشته توسط زنان )
دخالت های دیگران
ب- علل طلاق در جوامع صنعتی
۱- عدم تعلق خاطر زن ومرد به همدیگر. در اینحالت زن و مرد احساس می كنند دیگر از نظر عاطفی و روحی نمی توانند به همسر خود كمكی كنند یا كمكی بگیرند .
۲- افزایش آگاهی زنان از حقوق خود.
۳- اختلاف سلیقه بین زوجین .
۴- عدم تحمل خشونت مثل گذشته توسط زنان
۵- بهم ریختگی و نابسامانی روابط خانوادگی و عدم انسجام خانواده (قبلا افراد با فامیل ،همسایه ویا با هم طایفه یا با هم محله خود ازدواج می كردند و ازدواج با تمهیدات خاص و تحت نظارت خانواده بود ولی اكنون افراد تابع خانواده نیستند و فردگرائی توسعه یافته است و این امر یكی از علل افزایش طلاق است ). .
۶-عامل اقتصادی(الف . زن و مرد خواهان استقلال مالی اند و در نتیجه در این حالت همكاری و هماهنگی بین آنها كم می شود.ب- استقلال مالی زنان باعث عدم اتكای آنان به شوهرانشان می شود + خشونت تاریخی مردان علیه زنان و عدم تحمل خشونت توسط زنان مثل گذشته و در نتیجه طلاق . ج- مشكلات اقتصادی + تورم + چندشغلی بودن افراد + دور از هم بودن =عدم ارضای نیازهای عاطفی همدیگر = عدم تعلق خاطر و در نتیجه طلاق)
۷- بالا رفتن سطح سواد و آگاهی زنان و عدم تحمل و زیر بار زور نرفتن و
افزایش درخواست طلاق توسط این دسته از زنان
۸- نگاه مرد سالارانه جامعه نسبت به زنان ودختران مثل قوانین كشور(مردهر وقت بخواهد می تواند زنش را طلاق بدهد)
۹- رواج دوستیهای به اصطلاح خیابانی (عدم شناخت كافی از جنس مخالف . زیرا دوستیها سطحی است و دو طرف خیلی از مسائل را با هم مطرح نمی كنند.)
۱۰-عدم همسانی در ازدواج (هم كفو نبودن ):بخصوص در زمینه های (اقتصادی .تحصیلی . سنی . فرهنگی و مذهبی ، شغلی ، هوشی -روانی ، نژادی، محل سكونت (شهری یا روستائی بودن ) ، زبان
هر چه از لحاظ موارد فوق تشابه بیشتر باشد .طلاق كمتر صورت می گیرد.
عدم تشابه طبقاتی (زیرا كه امكانات اجتماعی متفاوت معمولا” دیدگاههای مختلفی را بوجود می آورد .
۱۱- تشریفات ازدواج ، سنت های افراطی و تفریطی
۱۲- فقدان سیستم های حمایت اجتماعی مثل وجود اعضاء خانواده آگاه . ۱۳- نبود سیستم مشاوره مناسب (فقدان افراد متخصص در رشته مشاوره خانواده ). فقدان دوستان آگاه و دلسوز .
۱۴- بیماری روانی شدید یكی از زوجین مثل وسواس . سوء ظن
عدم تشابه طبقاتی (زیرا كه امكانات اجتماعی متفاوت معمولا" دیدگاههای مختلفی را بوجود می آورد .
۱۵.برطرف نشدن نیاز جنسی زوجین(كه ممكن است باعث اعتیاد، روابط جنسی خارج از سیستم خانواده ، مشكلات جسمی و روانی زوجین . ودر نهایت منجر به طلاق شود )
۱۶- كاهش قباحت طلاق در بین افكار عمومی
۱۷- فحشاء و روابط جنسی خارج از سیستم خانواده
۱۸- بی خانمانی و فقر
۱۹- عدم شناخت كافی از همدیگر در قبل از ازدواج .
۲۰- نبود آموزش های مناسب قبل از ازدواج.
۲۱-عدم مشورت با والدین و استفاده نكردن از تجارب آنها
۲۲-ازدواج های اجباری (ازدواج (فروش) دختران به افراد مسن پولدار)
۲۳-ازدواج های مصلحتی . (در بین كسانی كه قبل از ازدواج رسمی، رابطه داشته اند )
۲۴- بالا رفتن سطح توقعات افراد( در اثر ادامه تحصیل ، یك شبه پول دار شدن ، ارتقاء موقعیت اجتماعی )
۲۵- عدم درك تفاوت های همدیگر توسط زوجین
۲۶-عدم وجود بلوغ فكری
۲۷-نبود روحیه از خود گذشتگی و ایثار در بین زوجین مطلقه.
۲۸-احساس رقابت با همدیگر تا رفاقت در بین زوجین مطلقه.
۲۹-نبود آموزش های مناسب قبل از ازدواج
۳۰-عدم مشورت با والدین و استفاده نكردن از تجارب آنها
۳۱-زیاده خواهی و توقعات نابجا
۳۲-ضعف اعتقادات مذهبی (خشونت علیه زنان . عدم صبر و تحمل )
۳۳- عدم تلاش برای اصلاح امور
۳۴- عدم درك متقابل . ( مثلا مرد توان مالی خرید كالاهائی یا انجام كارهائی را ندارد ولی زن بطور مداوم درخواست انجام آن كارها را میكند و این امر در دراز مدت باعث طلاق می شود ).