توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : دفتر خاطرات روزانه بچه هاي سايت نخبگان(حالا)
صفحه ها :
1
2
3
4
[
5]
6
7
8
9
10
11
12
khaalefer
22nd December 2013, 08:26 PM
سلام به همه دوستان قدیمی و جدید
سلام به همه نخبگان و غیر نخبگان به همه و همه
خیلی دلم می خواست این پیشنهادمو آقا مصطفی عملی کنه
سالروز افتتاح سایت بصورت نمادین مثلا 400نفرو از سایت انتخاب بکنه و جشنی برگزار بکنه و کارهای نوعی انجام بدن کمیته نخبگان و ...
و هر سال در چنین روزی یک نفر پیگیری کنه و ...
خیلی انگیزه میشه برای همه دوستان و نخبگانی ها
آقا مصطفی دوست داریم ها
فراموش نکردین منو که
"مهدی"
23rd December 2013, 11:23 AM
امروز انتقامم رو از خواب گرفتم.[khabalood]
بحث
23rd December 2013, 06:59 PM
ی استاد داریم که گیر داده کلاسو تعطیل نمیکنه درسشم بنظر من سخته [esteress]حالا کی میخواد درس اونو بخونه[sootzadan]هرترم بی حوصله تر وحال خرابتراز ترم قبلم [sootzadan]امتحان ورزش داشتیم که من تو امتحان ورزشم استرس داشتم ولی خداییش این استاد ورزش چه ماهه نازییییییییییی [alaghemand]الانم حوصله ندارم سایت خخخخخخخیلییییییییییی سوت وکور شده یه مطلبم میذارم هیچ کی جواب نمبده [negaran]
*FATIMA*
23rd December 2013, 11:58 PM
یه روز معمولی
ساعت 8 از خواب بیدار شدیم ( البته بیدارمون کردن پدر گرام )
بعد از خوردن صبحانه دور همی ! پدر و داداشم همراه با دوستان و همسایه پایینی راهی بهشت زهرا شدند
ما هم خانه ماندیم تا ناهار رو برای این جمعیت حاضر کنیم
امروز چهلم پسر همسایمون رو گرفتیم
من مسئول سالاد شدم [nishkhand] نخندددددددددددددد ، خیلی هم کار سختیه ! مچ دستم درد گرفت [sootzadan]
موقع ناهار مردها خونه ما بودند و خانمها خونه همسایه ! ما هم مسئول پذیرایی و نظارت و ... [sootzadan]
اخر سری بشقاب و قاشق برای دست اندرکاران اشپزخونه کم اومد
مونده بودند چیکار کنند !!!!!!!!!!!!!!! منم قورمه سبزی رو ریختم تو برنجی رو تو قابلمه مونده بود و گفتم بفرمایید ناهار با دست [nishkhand]
اصلاٌ اینقده حال داد که نگو [khanderiz][sootzadan]
بعد هم عموم و عمم خونمون موندند تا ساعت 4
بعدشم خوابیدم تا 7 [nishkhand]
z@hra98
24th December 2013, 12:56 PM
بچه ها تورو خدا جان هرکی دوست دارین!برام دعا کنین امتحانامو خوب بدم یک دلشره ی عجیبی دارم!!!!!!از صبحم هزار بار حالم بد شده!!!![ghahr]
التماس دعا![bihes]
یاحق![shaad]
yas-90
24th December 2013, 11:00 PM
همین الان دقیقا همین الان باید حالم گرفته شه[delkhoori][negaran] .... لعنت به خبری که بی موقع برسهsh_omomi96
الان که فکرش رو میکنم از همون اولش هم از ته دلم دلم نمیخواست بشه ولی چون خیلی هم درست نبود که نشه دلم میخواست که بشه و الان دقیقا همونی شد که عمیقا میخواستمsh_dokhtar15....خدایا شکرت فقط کمک کن از مقابل حرفای بقیه راحت بگذرم و واکنش بدی نشون ندم[dooa] .... من قرار نیست به همه برای زندگیم و وقایعش توضیح بدم[ghahr]
A S I R
24th December 2013, 11:19 PM
[khande]اونقد این خاطره خنده داره که نمیتونم به زبون بیارم [khande]
z@hra98
25th December 2013, 06:32 PM
[khande]اونقد این خاطره خنده داره که نمیتونم به زبون بیارم [khande]
خوب بگین ماهم شادشیم!البته اگه دوست دارین![khejalat]
A M S E T I S
25th December 2013, 06:33 PM
امتحانات خوب پیش میره
خاطرس دیگه!!!
parnian 80
25th December 2013, 07:15 PM
من...
خیلی ناراحتم.
امروز با دوستام رفته بودیم خزایی.
یکی از معلمامون ذات الریه گرفته[nadidan][negaran]
زنگ زدیم حالشو پرسیدیم بیچاره اصن نفسش در نمیومد تو بیمارستان بستری بود[negaran]
خیلی به گردن من حق داشت
با آرزوی سلامتی براش[golrooz]
از همه اینا که بگذریم امروز تولد داداشمه[cheshmak][labkhand]
یه کلاه بیشتر نتونستم براش بخرم.[khejalat]
گرون بودا...[nishkhand]
شب خوش[golrooz]
masoume.a.92
26th December 2013, 03:15 PM
دانشجویان گرامی، به لحظات نورانی "غلط کردم از ترم بعد میخونم" نزدیک میشویم...[nishkhand]
پدرام++
26th December 2013, 03:57 PM
دانشجویان گرامی، به لحظات نورانی "غلط کردم از ترم بعد میخونم" نزدیک میشویم...[nishkhand]
................
[khande] اگه خدا قسمت کرد و اشکت جاری شد ..... برا اونایی که التماس دعا گفتنم دعا کن. [khande]
farhad_jomand
26th December 2013, 04:04 PM
یه بار سر کلاس خواب بودم استاد اومد بالا سرم بیدارم کرد گفت:خواب بودی؟
منم هول شدم گفتم نه استاد دراز کشیده بودم!
هیچی دیگ بچه ها داشتن دسته صندلی رو گاز میزدن![khande][khande][khande][khande][khande][khande][khande][khande][khande][khande][khande][khande][khande][cheshmak]
farhad_jomand
26th December 2013, 04:10 PM
استاد هنوز نیومده بود برعکس بقیه روزا که این دخترا و پسرا کلاس می ذاشتن رو سرشون همه ساکت بودن یه سکوت عجیبی کلاسو فرا گرفته بود یه هو دوستم از در اومد داخل گفت چطوری منم مثلا اومدم ضایش کنم گفتم مگه تو دامپزشکی…
ینی برم حذف کنم ؟؟[golrooz]
پدرام++
26th December 2013, 04:18 PM
چند روز پیش یکی از خانمای فامیل زنگ زده بود خونمون من گوشی رو برداشتم . نوبت به احوالپرسی که میرسه باید تک تک نام ببره و منم باید جواب جداگانه بدم..
- مامان چطورن؟ خوبن - بابا چطورن ؟ سلام دارن .
.... گذاشتم چند تا اسم خاله و عمو هم بگه ( ولی هنوز ادامه داشت) گفتم همه به شما لطف دارن
ینی دیگه ساکت شد [khande]
saamaaneh
27th December 2013, 07:16 PM
امروز گذشت، سخت بود ولی گذشت، فقط مثل همیشه یه دنیا حرف نگفته تو دلم موند!
خسته شدم از اینکه نمیتونم حرفمو به زبون بیارم، بضی وقتا احساس میکنم لالم، هیچ کلمه ای یاریم نمیکنه که حرفای دلمو بزنم و سبک شم، آروم شم!
بچه که بودم، دلم که میگرفت، یه کاغذ و قلم دوای دردم بود، مخاطبم خدا، موضوع: تمام حرفای دلم، مینوشتم، تمام حرفای دلمو مینوشتم و گریه میکردم، خوب بود خیلی، سبک میشدم، اما الان برای نوشتن همین دو سه خط همین جا هم کلی اذیت میشم!
خدایا شکرت که هستی، ممنون از حضور همیشگیت در کنارم!
" امروز جمعه مورخ 6 دی 1392، ساعت 6:41 دقیقه "
maryam kia
27th December 2013, 09:23 PM
به بعضیا باید بگی عزیزم بس نیست اینقدر گند زدی به زندگیم حالا میتونی بریا...
برات غیبت نمیزنم
اینقدر عصبانیم ک حد نداره...
هیچ جوونی به اندازه ی من این همه مشغله نداره تو زندگیش...
سونای
27th December 2013, 09:49 PM
هیچی دیگ بچه ها داشتن دسته صندلی رو گاز میزدن![khande][khande][khande][khande][khande][khande][khande][khande][khande][khande][khande][khande][khande][cheshmak]
استاد هنوز نیومده بود برعکس بقیه روزا که این دخترا و پسرا کلاس می ذاشتن رو سرشون همه ساکت بودن یه سکوت عجیبی کلاسو فرا گرفته بود یه هو دوستم از در اومد داخل گفت چطوری منم مثلا اومدم ضایش کنم گفتم مگه تو دامپزشکی…
ینی برم حذف کنم ؟؟[golrooz]
[khande][khandeshadid]
دقیقا ما هم یروز بخشمون خیلی شلوغ بود.. توی اون شلوغی یسری گرافهای بیمار گم شده بود و قرار بود مرخص شه! ما هم داشتیم میگشتیم دنبالش ..که همراه یه بیمار اومدن از دوستم یریییییییز سوال پرسیدن دیگه ول نمیکردن! دوستم که خم شده بود لا به لای عکسا رو میگشت خیلی کفری بلند شد ..همون لحظه متخصص اومدن... دوستم ایشون رو نشون داد و یکم عصبی گفت
اینا خانوم.. ایشون دامپزشکن ازیشون بپرسین!
دکتر=
اون خانوم=[soal][taajob]
من=[taajob][nadidan][sootzadan][shaad][khanderiz][nishkhand] دقیقا مث بچه های شما [B]گاز میگرفتم [sootzadan][nishkhand]دستمو.. لبمو ..خنده هامو
پسرامون که هیچی=[khandeshadid][khandeshadid][khandeshadid][khandeshadid][khandeshadid] همیشه ی خدا از هفت تا دولت آزادن ...[sootzadan][nishkhand][khande]دیگه ریسه رفتن...
[golrooz]
ارگان
27th December 2013, 10:25 PM
امشب خیلی دلم گرفته
الانم دارم با چشمای خیس اینو مینویسم
خدایا امیدمو نا امید نکن
خدایا به جونیش رحم کم
میخواسم ازش قول بگیرم برای ماهه بعد
میدونین چی گفت؟؟
گفت هرشب برای من آخرین شبه پس قوله طولانی نمیتونم بدم!!!
خدایا ازت خواهش میکنم
خدایا زمستونشو به بهار تبدیل کن
خدایاااا ازت خواهش میکنم
عجب شبه سنگینیه امشب ضجم داره تو گلوم سنگینی میکنه
خدایا ببین حالمو...
parnian 80
28th December 2013, 02:36 PM
[khastegi][afsoorde]
روز خسته کننده ایه.
فردا یه امتحان سخت دارم و نمیتونم نت رو ول کنم[negaran]
خدایا الهی من ذات الریه وخیم بگیرم بمیرم.
اسکوروی هم بد نیست[nishkhand]
yas-90
28th December 2013, 02:43 PM
[khastegi][afsoorde]
روز خسته کننده ایه.
فردا یه امتحان سخت دارم و نمیتونم نت رو ول کنم[negaran]
خدایا الهی من ذات الریه وخیم بگیرم بمیرم.
اسکوروی هم بد نیست[nishkhand]
سلام[golrooz]
خدا نکنه دختر[entezar]
حالا یه امتحانه فوق فوق فوقش نمیخونی نمرت میشه صفر[nishkhand].... آسمون که به زمین نمیاد[daava][ghahr]
parnian 80
28th December 2013, 02:50 PM
سلام[golrooz]
خدا نکنه دختر[entezar]
حالا یه امتحانه فوق فوق فوقش نمیخونی نمرت میشه صفر[nishkhand].... آسمون که به زمین نمیاد[daava][ghahr]
ام ام[nishkhand]
راستش نمیتونم با نظر شما مخالفت کنم ولی...
ترم هست آخه[nadidan]
ولی در کل خوبه آدم یه مرضی بگیره ساقط بشه از دنیا.
خداییش این چیه اینهمه باید کار خوب کرد امتحان داد آخرشم مرد.
خوب چه کاریه اولش بمیره آدم[khanderiz]
yas-90
28th December 2013, 02:58 PM
ام ام[nishkhand]
راستش نمیتونم با نظر شما مخالفت کنم ولی...
ترم هست آخه[nadidan]
ولی در کل خوبه آدم یه مرضی بگیره ساقط بشه از دنیا.
خداییش این چیه اینهمه باید کار خوب کرد امتحان داد آخرشم مرد.
خوب چه کاریه اولش بمیره آدم[khanderiz]
بعد الان یعنی به حرف من گوش دادی[bihosele]...دوباره که حرف خودتو زدی[kootak][sootzadan]
کاش همه دردا به بزرگی همین امتحان دادنا بود[afsoorde]
الان هم برو درستو بخون دختر خوب[cheshmak] امیدوارم همیشه سلامت باشی و موفق دوست گلم [golrooz][golrooz][golrooz]
parnian 80
29th December 2013, 07:05 PM
سلام.
اگر دیگه منو ندیدید حلال کنید دوستان.
خیلی لحظه های خوشی رو داشتم اینجا.
بعضیاشون واقعا خاطره انگیز بودن.
با خیلیا آشنا شدم بیشترتون دوستای بسیار خوبی بودین
اما...[afsoorde]
بگذریم من نه اینکه بخوام برم
میخام خیلی خیلی کم بیام
ببخشید منو اگه چیزی گفتم ناراحت شدین.
با آرزوی بهترین ها[golrooz]
maryam kia
29th December 2013, 08:08 PM
سلامی دوباره[nishkhand]
عاقا دانشگاه کی تموم میشه[nishkhand]
کمرمون خم شد زیره بار این همه درس[nishkhand]
فردا امتحان دارم فیزیک...
از اول ترم درست حسابی نخوندمش الان گیر کردم بینه فرمولا[khande]
برام دعا کنید[shademan][khande][tashvigh]sh_omomi43sh_omomi46smilee_new1 (1)sh_omomi91sh_omomi48sh_omomi80smilee_new2 (24)sh_omomi64
پدرام++
29th December 2013, 08:16 PM
دانشگا که تموم نمیشه این درس شماس که باید تموم شه..[khande] کمک خواستید در خدمتم چه یاد دادن فیزیک چه در آوردن مصدوم از زیر آوار فرمول ها..[khande]
ارگان
30th December 2013, 02:58 PM
استرس دارم زیاد
دیروز جوابمو نداد
نکنه...
نه اما پریروز بهم قول داد هر جور شده بره دکترو بره تو انجمن ام اس
امیدوار شده بود
پس چرا جواب نداد
نکنه ...
خدایا امیدم به تو هست
yas-90
30th December 2013, 11:29 PM
گاهی یه کاری یا یه غفلتی میکنیم که چوب اونو یک عمر میخوریمsh_omomi12....................sh_omo mi37
شه پری
31st December 2013, 02:03 AM
قراره تا بعد از امتحانات زیاد وب گردی نکنم....
فعلا خدا حافظ
تووت فرنگی
31st December 2013, 02:22 PM
امروز از صبح بی حوصله ام [negaran]
تا شب ...
Capitan Totti
31st December 2013, 04:46 PM
همه عمر بر ندارم ازين خمار مستي
كه هنوز من نبودم كه تو در دلم نشستي
اهم اهم[nadanestan]
من توپخونه نشدم آخرش[nadanestan]
الان اومدم كافي نت دانشگاه
مسئول جديدش رفيقمه قبلا هواشو داشتم!!
بايد ديد چي ميشه
"VICTOR"
31st December 2013, 04:59 PM
بسم الله الرحمن الرحیم لا حول و لا قوة الا بالله العلی العظیم
سلام
امروز و دیروز طی دو ساعت کل وسایل اضافیم رو از قبیل نزدیک 300 ، 350 تا از نقاشی هایی که از کودکی کشیده بودم ، کلیه وسایلی که مال دوران تحصیلم بود ( فقط برګه ها قطر 30 ، 35 سانت داشت ) جز کارنامه ها ، تحقیقاتی که انجام داده بودم ، دفتر های خاطرات هر چی شماره و آدرس توش بود نوشتم ، بعد شماره هاش رو پاره کردم کسی تو بازیافت پیدا نکنه [nishkhand] ، 50 ، 60 تا نقشه از شهر های ایران ، یه سری کتاب ، یه کمم یادګاری و چند وسیله ی دیګه رو انداختم بازیافت ! [sootzadan] دفتر مشق اول دبستان یا 300 تا برګه فقط مال پوشه ی اول دبستانم بود ، همه رو ، حالا هر چی می نداختم دور خواهرم میګفت بده من[khanderiz] ( مثلاً نقاشیا رو ) و منم می ګفتم می خوام بندازم دور تو میګی بده من ؟[bihosele] ، از آخر بهم ګفت خیلی بی احساسی که اینا رو میندازی دور ...؟![bihes][sootzadan]
ولی خب جالب بود ، از این سبک تحولات خوشم میاد ، مادرم که متوجه نشدن جز لحظه ای که نقاشیا رو انداختم دور یه خبرچین لو داد [hoshdar]، یکم سرزنش و باز کار خودم ... یه سری تابلو داشتم اونا رو هم فرستادم مادرم بدن به کسی ، موند فقط تابلوهایی که بچګی کشیدم که بندازم دور ، کسی متوجه بشه ، هیچی دیګه ، بعداً یه جوری سر به نیست می کنم اونا رو هم [shademan]، چند تا یادګاری از رفتګان هم نګه داشتم که خب حیفه این موردا دیګه ...
انقده خلوت شد ... آخیش ... بعد از 14 سال نګه داشتن طی دو ساعت سر به نیست شدن !![bietena]
وقتی مادرم متوجه شدن میګن بهش ګفتم یه دستی به اتاق بزن نه که هر چی داری بریز دور ، خخخ[nishkhand]
حالا وسایل بی کاربردِ دیګه هم مال بقیه بود ، برداشتم بندازم دور ، میګن به وسیله های ما دیګه چی کار داری بذار سر جاش [entezar]، منم می ګفتم خب به چه درد می خوره ، یه روزی می خواد به کار بیاد نیاد حالا ، بندازین دور خلوت شه ، والا ، وقتی هم بخواد به کار بیاد فراموش می کنید احتمالاً به درد می خورده و بعد از اتمام کار یادتون میاد ، پس بفرستید بره ... تهش میذاشتم سرجاش ![nadidan][khanderiz]
یادمه یه بار با مادرم خونه تکونی می کردیم و من وسطای ابتدایی بودم ( سوم ، چهارم ) هر چی سرویس ملامین و استیل بود ، فرستادم رفت ! [khande]بعد واسه سفر از این سبک ظرفایی که هست ګرفتیم ، پدرم همیشه میګن اینا چیه [naomidi]، استیل برا بیرون شهر خوبه ، و دیګه سفالی می بریم همیشه ، هم سنیته و هم قشنګ و راحت ![sootzadan] شکست هم فدا سر من [khanderiz][nishkhand]
***
اینا به کنار ، برامون مهمون اومده و باز هم خواهد اومد قطعاً ، و فردا از 6 صبح قرار بود پیاده با مادرجان بریم حرم از شاندیز ، تازه مامانم راضی شدن از شاندیز بریم ( یه خواب جالب دیدم تعریف کردم مامانم ګفتن پس از اولش پیاده میریم منم خوووشحال [khanderiz] ) ، این همه هم سلام باید برسونم [negaran]، فقط امیدوارم مادرم نه نګن وګرنه ...[sootzadan] تنهایی نمیذارن برم پس خدایا خودت کاری کن بیانا [nadidan] !!! در هر حال قدمشون رو چشم ... میزبانیم دیګه [shaad] ولی من فردا کار خودم رو میکنم [sootzadan]
Sa.n
31st December 2013, 11:30 PM
عمر فانیه !
دیروز تشیع جنازه یکی از فامیل های دور مادری بود .
بنده خدا عمرشون رو کرده بودن حدود 83 سالی داشتن ، خلاصه رفتیم و مراسم تشیع جنازه بود . نوبت فاتحه خوندن بود ، دور قبر هم شلوغ ، من دلم خواست برم و فاتحه ای بخونم به خیرشون
خیلی خیلی شلوغ بود بعد قبرشون هم کنار جایی بود که شیب داشت و تنها جایی که خلوت بود اونجا بود و منم قصد کردم از همون قسمت رفتم که باز هم شانس من با اینکه توی سراشیبی بود باز چند نفر اومدن جلو و من عقب موندم ، دیگه به زور با ببخشید گفتن و اینا رفتم جلو ولی حدودا شیب اونجا 45 درجه بود و با تمام اینها دست من همچنان به خاک قبر هم نمیرسید . اون همه تلاش کرده بودم و تا اون جلو رفته بودم، حیف بود( به عبارت دیگه ضایع میشدم ) بدون فاتحه برگردم . خلاصه کلی دستم رو دراز کردم و کش اومدم دیدم نمیرسم ، یک مقدار گل گذاشته بودن روی خاک به برگ یکیشون بسنده کردم و برگ رو گرفتم به نیت خاک حالا توی اون شرایط فاتحه فرستادن یادم رفته بود [nishkhand] بعد یادم افتاد میشه جای فاتحه 3 تا صلوات هم فرستاد و از این بابت خداروشکر کردم . سریع 3 تا صلوات رو فرستادم آخر صلوات دوم بود که برگه کنده شد و دوباره دولا شدم با هزار بد بختی و یه برگ دیگه رو گرفتم خواستم بیام عقب که داشتم می افتادم روی قبر به کمک دو تا از خانم ها بود که خداخیرشون بده نیوفتادم . بعد که مامان ناظر این وظعیت من بود گفت دخترم از دور هم شما فاتحه بفرستی به خیرشون میره ، نیاز نیست اینقدر سختی بدی به خودت اگر شرایط مناسب نیست
تنها موردی که بابتش خداروشکر میکنم این بود که هر کسی سر قبر توی حال خودش بود و کسی متوجه شیرینکاریای من نشد [nishkhand]
خلاصه کلی از کار خودم خندم گرفت و خجالت کشیدم . (امیدوارم واقعا فاتحه با این مشقت خیرش بهشون برسه [khejalat][golrooz])
sr hesabi
1st January 2014, 12:24 AM
امروز کلی خسته شدم
در واقع امروز روزی بود که قرار بود کمی استراحت کنم ولی بیشتر خسته شدم[nishkhand]
مهم نیست
مهم اینکه پدرم اومدم اصفهان بعد از 2 ماه و خورده ایی دلم کلی تنگیده بود
برای همین کلا خوشحالم[labkhand]
ارگان
1st January 2014, 12:27 AM
خوبم
امشب جواب داد
و ازینکه امیدواریشو بدست اورده خوشحالم
امیدوارم خداهم کمکش کنه تا توانایشو دوباره بدست بیاره
خدایا ازت ممنونم[golrooz]
Ronia
1st January 2014, 12:06 PM
داره برف میاد با دون های درشت،هوا هم حسابی دلگیره...
http://dez-negar.persiangig.com/snow/03022011095.jpg
setayesh shb
1st January 2014, 02:00 PM
سلام امروز میخوام یه قصه براتون بگم که قصه ی دو تا از آدمای اینجاست یکیش خودمم[nishkhand]یکی دیگشم دخمرم سلینازه[nishkhand]
قصه ی ما از اینجا شروع میشه منو سلیناز به فاصله ی یکی دو ماه از هم عضو سایت شدیم و هم دوره بودیم تقریبا[shaad]کلا از اول با هم خوب بودیم [nishkhand]یه حسی همیشه منو پیش سلیناز میبرد[nishkhand]الانم دو تایی باهم داریم میریم از بس به هم علاقه داریم[nishkhand]
از شوخی گذشته منو سلیناز داریم با این پست از همتون خداحافظی میکنیم یه مدتی سایت نمیایم دلایل زیادی داره نیومدنمون یکیش اینه که دوتایی میخوایم درس بخونیم [nishkhand](به خدا میخوایم بخونیم جدی میگم چرا باور نمیکنید؟[sootzadan])البته یه دلیل خیلی مهم تری هم هست که خب همشو نمیشه گفت ولی خب یه عده هستن که سلینازمو خیلی اذیت کردن سلینازم خیلی حرص خورده دیگه تحمل نداره الان دوم دبیرستانه میره ولی دانشجو پزشکی (پزشک گوش و حلق و بینی) برمیگرده[khanderiz]
اما خود من
من همیشه سعیم این بود که کسی از دستم ناراحت نباشه ولی خب نشد که بشه ولی خود منم خیلی حرص خوردم[afsoorde]. میخوام به اون شخص عزیز بگم که دچار سوء تفاهم شده بود و اصلا اون چیزی که اون فکر میکنه نبود امیدوارم اینو باور کنه [golrooz]به امید اینکه منم وقتی برمیگردم دانشجوی مهندسی باشم[cheshmak]
خداحافظ همه[golrooz]
زهراجون20
1st January 2014, 02:18 PM
سلام دارم از تنهایی میمیرم عین مونگلا دارم روی صندلی کامپیوتر کپک میزنم همونچور ک بعضیاتون میدونین(الهام جون تحویل بگیر بعضیا!)امتحان فیزیک داریمو از سمپاد میاد از استرس رو به موتم دعا کنید برام [esteress]
معمار حانیه
3rd January 2014, 05:23 PM
به دلایلی حذف کردم نوشته هارو.....ببخشید
mamadshumakher
3rd January 2014, 05:42 PM
روز معمولی بود.
عبدالله91
3rd January 2014, 05:51 PM
بسم الله الرحمن الرحیم
ایستادن رسم کوه است هر چند طوفان شدید باشد، باز کوه همچنان استوار خواهد بود.
به عبارت بهتر:
فلسفه وزیدن باد رقصیدن شاخه ها نیست، امتحان ریشه هاست.
سونای
3rd January 2014, 06:03 PM
نمیدونم چرا چند شبه همش خواب اینجا و بچه های اینجارو میبینم[bamazegi][nishkhand]
kamanabroo
3rd January 2014, 07:57 PM
سلام.
بی مقدمه میرم سراغ حرف دلم..
نه اهل قهرم ونه اهل ناز کردن و....
اما یک چیز میگم من ناراحت شدم از بعضی از بچه های سایت .دلیلش
میگم طی چند تا مطلبی که در بخش مذهبی قرار دادم. هم پیام
خصوصی اومد برام که چرا این میدی؟ وهم اینکه در همون پست یکی از
دوستان متهم کردن به خیلی از حرفا..
دوستان عزیز کی به شما اجازه داده به هر کسی که در باره حجاب حرف میزنه هرچی دلتون میخواد بگید؟ کی بهتون اجازه داده پایبند حرف ماهواره و... بشید واز این ور به هرکسی که یکمی از مذهب میحرفه ومیخواد به جای این همه عکس های مستهجن و.. یکمی از دینش حرف بزنه واز دینی که امام حسین به خاطرش شهید شد بگید نشین پشت منبر و امر به معروف کن...
من کی امر به معروف کردم؟ مگه فقط در سایت ها باید از حرف های غیر دینی حرف زد؟ واز مطالب غیر ایرانی استفاده کرد؟؟
طی این چند وقت تا قبل اینکه حرف از دین و.. بزنم همه خوب بودن...
اما متسفانه از وقتی این حرف زدم همه روشون برگردوندن. اینا مردم
کشور منن. شهیدان ما رفتن خونشون دادن تا امثال من راحت باشیم و
نگاه وسوسه وخنده امیز دشمنان به ناموسشون نباشه . اونوقت مرد
های الان کشور من باید به خاطر 5 تا مطلب درباره حجاب یک ایرانی
مورد برخورد بد قرار بدن؟؟؟
یکی از دوستان قسمم داد به جون عزیزترین کسانم که دیگه مطلب
در باره مذهب ندم. چرا؟؟؟ چون فقط باید در باره ماهواره حرف بزنم؟؟
یعنی اگر من الان 6 تا مطلب خیلی ببخشید مستهجن قرار بدم همه
دوست دارن/؟؟
نه عزیزان من خودم در حدی ندونستم که بخوام به کسی بگم این کار
بکن واین کار نکن. اما از دلم واز چیزی که دونستم نوشتم همین...
باشه عیبی نداره جبهه بگیر در مقابل مذهبت..
حرف که الان حق شده ویک سری مفسد با حرف هاشون که فقط
برای خراب کردن مردم ایران میزنن اول فکر کن بعد گوش کن وبعد عمل کن.
بعضی از کسانی که فک میکنن من .....واقعا متاسفم..
تو این دو سال انتظار هرچیزی داشتم. جز اینجو برخورد...الان میفهمم
حال کسایی که به خاطر 5 تا حرف چه حالی میشن...
دل شکستن خیلی خوب نیست.. اگر مردی دل ادم وبه دست بیار دست
در دست کسی بده که میخواد یکمی فقط یکمی از بی بند وباری کاسته
بشه...
واینکه نه حجاب تنها راه رفتن به بهشت نیست. اما یکی از راه
هاش که هست نه؟؟ درضمن من مسیحی نیستم که فلسفه
دین مسیحی بخونم. من شیعه هستم وهمون قران خودم برام
کافی
دیگه حرفی ندارم.. دیگه با هیچکس حرفی ندارم. مثل خشک وخشک میشم. همین...
اما یادتون نره به هیچکس حق توهین ندارید. هیچکس...
خداحافظ
بسیار تشکر می کنم از پستهای خوب خانم معمار حانیه
.
در مورد اینکه شاید برخی به خانم معمار حانیه پیام دادند که چرا این مطلب (و یا هر مطلب مذهبی دیگر) رو گذاشتی و..
باید عرض کنم :
اول اینکه هیچ اشکالی در پستهای مذهبی ایشون نیست خیلی هم نکته های خوبی رو مطرح کردند که فکر بصیر می خواد که نکته بین باشد نه اینکه به مجرد اینکه بحث درباره حجاب و .. هست بخواهد موضع بگیرد.
دوم اینکه ما بچه مسلمان و شیعه هستیم و از مبانی دینی خودمون دفاع می کنیم و ترویج می کنیم و اگر کسی ناراحت می شود باید به دل خودش مراجعه کند.
سوم اینکه رعایت نوع ترویج و تبلیغ دینی و معارف مذهبی خیلی مهم است که در این تاپیک باز هم مشکلی از این جهت نیست. و منافقان و کسانی که روی دیدن پیشرفت مذهب و دین رو ندارند با چسباندن انگ های حزبی و تند روی و ... می خواهند مبلغین و حامیان دین رو در کارشون و هدفشون دلسرد کنند که کاری از پیش نخواهند برد به یاری خدا.
چهارم اینکهبرخی به جای اینکه حامی مروجین فرهنگ دینی و اسلامی باشند با وجود اینکه اسم خودشون رو مسلمان گذاشتند با حرکات و حرفها و مواضعی که می گیرند نه تنها حمایتی از دینشون نمی کنند بلکه ضربه به روحیه دیگران می زنند . که باید به این دسته از افراد قبر و قیامت و حساب و کتاب را گوشزد کرد..
پنجم اینکه هر کس در پیام خصوصی و .. به هر طریقی به خانم معمار حانیه بخاطر پست های مذهبی توهین و جسارت کرده صد در صد اشتباه کرده و باید بدانند همان کسانی که خود را طرفدار آزادی عقیده و .. می دانند همین استدلال خودشان کافی است تا اینگونه کارهایشان محکوم به اشتباه باشد چون تبلیغ مبانی دینی و مذهبی هم یک نوع آزادی به حساب می آید (این حرف طبق استدلال همین دسته بود و الا بنده استدلال بهتری دارم) و شرایطش رو هم تا الان رعایت کرده اند.
انشاالله که از این موارد پیش نیاد و خانم معمار حانیه گرامی هم مثل گذشته در سایت فعالیت خوبی داشته باشند.
در ضمن دست مدیریت بخش در انتقال یا حذف پست بنده باز هست و مشکلی نیست.
parnian 80
3rd January 2014, 08:14 PM
سلام[golrooz]
فقط میخوام به کسی که پروفشو بسته و راه ارتباط هم نذاشته بگم...
خودت اومدی گفتی به من که آدم باید مقاوم باشه.
اصن من به خاطر تاثیر حرفای تو و ستایش پروفمو وا کردم
تو رو خدا دوستان
اینجوری نکنید با خودتون و با دوستاتون ارزش نداره.....
(مدیریت مسلما حق حذف خواهد داشت)[golrooz]
parnian 80
4th January 2014, 03:16 PM
همین فردا پس فردا یا خودمو میکشم یا طرفو[nishkhand][khanderiz]
واااااااااااااااالااااااا
.................................................. .....
امروز امتحان ریاضی دادم
عالی بود بیست
ولی فردا باید قرآن بدم[nadidan]
Capitan Totti
5th January 2014, 01:10 AM
نمیدونم چرا چند شبه همش خواب اینجا و بچه های اینجارو میبینم[bamazegi][nishkhand]
به جان خودم هر شب منم خواب پادگان رو می بینم[taajob]
یه شب تروریستا میخوان به زاغه ها حمله کنن که از قضا همون دوستامن!!
یه شب غذا کمه و میخوان ما رو بفرستن شکار!
یه شب فرماندم باهام لج میکنه
یه شب فرماندم میشه بهترین دوستم
اصلا در عجبم!![eynaki]
maryam kia
5th January 2014, 04:08 AM
دانشگا که تموم نمیشه این درس شماس که باید تموم شه..[khande] کمک خواستید در خدمتم چه یاد دادن فیزیک چه در آوردن مصدوم از زیر آوار فرمول ها..[khande]
خیلی ممنون.خوشبختانه به خیر گذشت[khande][khande][nishkhand]
سونای
5th January 2014, 04:37 AM
نمیدونم چرا انقد شب و روز علاقه دارن سخت بگذرن[sootzadan][nishkhand] حالا بازم چون میگذرند خداروشکر...[cheshmak]
هییییییییییی کارم همین الان تموم شد...[khastegi] واسه پیدا کردن 4تا دخل و خرج چنان ذره بین گرفته بودم لا نوشته های اینا![narahatishadid]! انگاری تست المپیاد هوش انجام میدادم!![bihes] کلی نظریه دادم و حل کردم نشد..و دوباره یه حدس زدم و نشد.. دوباره به ذهنم رسیدو نشد.. و دوباره ....خلاصه خدا یاری رسوند متوجه شدم اینا چی نوشتن!!!
هرکی جا من بود میگفت خداااااااااااااااااااا دیگه از دست این "سر به هواها" خسته شدممممممممممممممممممممممم ممممممممممممممممممممممممم ممممممممممم
حیف که کسی جای من نیست منم که اینجوری نمیگم[bamazegi][sootzadan][nishkhand] انشاءالله فردا باهاشون مذاکره میکنم بلکه نتیجه بده...[sootzadan] [bihes]( البته امروز میشه دیگه...)
چند روزه خیلی سخت میگذره..خدا جونی دریاب.. آهان راستی فکر کنم مهلت ارشد تموم شد ثبت نام نکردم...[bihes] انقد بدبختی ماشالله فراوونه.. که بی احساس شدم نسبت بهشون[nishkhand]سورپرایزم نمیکنن[nishkhand] وای نه [nadidan]خدایی خیلی سورپرایز شدم..[nadidan]جون من نیای دوزشو بالا نبریا[nadidan] بعد اگه بشکنم کی میخواد جواب بده!!! هر وقت نفس گرفتم میگم بریم برا ثبت رکورد جدید..[sootzadan]همین حد فعلا خوبه..کمم شد که دیگه عالیه... برطرف هم شد که دیگه اصن بجان خودم واژه ای پیدا نمیکنم برا شرح حالم...[nishkhand]
بیخیال الله تی تی ... هستی همه چی دارم.... راستی الله تی تی چقدر خوبه که نیازی نیست همش برا شما توضیح بدیم... این خیلی عالیه که از دل بنده هات خبر داری... خیلی خوشحالم ازین بابت...[alaghemand]
شب بخیر خدای من...[golrooz][alaghemand]
Capitan Totti
5th January 2014, 05:37 AM
الان که از 5صبح هم گذشته دارم برای پایان نامه یه شخصی که پدرش بعدا به دردم میخوره و البته شاید خودشم [shaad]
کوشش بسیار میکنم در فضای نت![nadanestan]
parnian 80
5th January 2014, 09:36 AM
ده بچه ها از خوابامونم بیرون نمیرین که!
7 بار خواب بچه های اینجا رو دیدم[nishkhand]
زهراجون20
6th January 2014, 03:20 PM
آخییییییییییییییییییییییی ییییییییییش امتحان فیزیکمو دادم[shaad]
Ronia
6th January 2014, 08:31 PM
امروز توی یه برف بسیار سنگین رفتم دانشگاه امتحان بدم
همه چی خوب بود،برف خوب بود،اتوبوسا خلوت(روزای عادی زیر در اتوبوس جام میشد)امروز فقط من بودم ویه خانم و دو تا آقا،همه ایستگاه های سر راهم خالی بود خلاصه راننده گازشا گرفت (خعلییییییی رویایی بود)[entezar2]،امتحان خوب بود،استاد مهربون بود امروز، تو دانشگاه با بچه ها برف بازی کردیم[bamazegi] فقط............................................ ............. فقط زمین نا جوانمردانه لغزنده بود[nadidan]
sr hesabi
7th January 2014, 12:10 AM
سلام
امیدوارم خوب باشید
زیاد حرف نمیزنم
فقط خوشحالم امروز یه برف درست اصفهان اومد
1عکس براتون میزارم
ببخشید دیگه نه حال عکس بود نه نور خوب
http://uc-njavan.ir/images/ylp9o5o82wut4dqvjd0f.jpg
راستی به آهنگ فرانسوی قشنگ براتون میزارم
دانلود کنید ،قشنگه
البته اول میخواستم یکی دیگه بزارم ،گفتم اونوقت زحمت حذفش میوفته گردن ادمین
http://s3.picofile.com/file/7403423973/15_Joe_Dassin_Etsito_N_xisters_.mp3.html
سونای
7th January 2014, 12:31 AM
سلام
امیدوارم خوب باشید
زیاد حرف نمیزنم
فقط خوشحالم امروز یه برف درست اصفهان اومد
1عکس براتون میزارم
ببخشید دیگه نه حال عکس بود نه نور خوب
http://uc-njavan.ir/images/ylp9o5o82wut4dqvjd0f.jpg
راستی به آهنگ فرانسوی قشنگ براتون میزارم
دانلود کنید ،قشنگه
البته اول میخواستم یکی دیگه بزارم ،گفتم اونوقت زحمت حذفش میوفته گردن ادمین
http://s3.picofile.com/file/7403423973/15_Joe_Dassin_Etsito_N_xisters_.mp3.html
سلام
دیگه نزدیک بود دچار سکته مغزی بشم...[nishkhand]
نجاتم دادی...
البته ناگفته نماند که شوماخر نقش کمک های اولیه اورژانس رو داشت[sootzadan]
خدا خیرتون بده...آمین[golrooz]
راستی اصفهانم برف اومد اینجا هنوز....
Helena.M
7th January 2014, 12:43 AM
سلام امروز روز خوبی بود تکلیف خیلی چیزا روشن شد
هم خوشحالم هم ناراحت ...... خدایا خودت از همه چیز خبر داری پس کمکم کن..
نه میتونم دعا کنم نه نفرین نمیدونم چی باید بگم هیچ چیز هر وقت میخوام یه چیز بگم زبونم جز به این جمله نمی چرخه که ( خدایا خودت عاقبت همه مونو بخیر من )
اصلا هیچوقت تفاوت فرهنگی رو تا این حد درک نکرده بودم البته این تفاوت فرهنگی نیست تفاوت عقلانیه........
نمیدونم به خودم شک میکنم[shaad]
خدا یا خودت کمکمون کن[golrooz]
Capitan Totti
7th January 2014, 01:20 AM
سلام امروز روز خوبی بود تکلیف خیلی چیزا روشن شد
اصلا هیچوقت تفاوت فرهنگی رو تا این حد درک نکرده بودم البته این تفاوت فرهنگی نیست تفاوت عقلانیه........
خدا یا خودت کمکمون کن[golrooz]
امیدوارم یه روز این تفاوت فرهنگی ریشه کن بشه
همه ایرانی باشیم
ایرانی
M@hdi42
7th January 2014, 01:34 AM
http://uc-njavan.ir/images/azhsbs1vi2eny61n8iqm.jpg (http://uc-njavan.ir/)
معمار حانیه
7th January 2014, 02:36 AM
بلاخره لب تاب. بعد 5 ماه انتظار خریدم...
Helena.M
7th January 2014, 11:11 AM
http://uc-njavan.ir/images/azhsbs1vi2eny61n8iqm.jpg (http://uc-njavan.ir/)
سلام الان ما چطوری باید با جنابعالی صحبت کنیم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟[negaran][negaran][tafakor][tafakor]
رقیه سادات
7th January 2014, 11:59 AM
سلام من امروز امتحان گیاهشناسی داشتم.جاتون خالی ........ازکنکورختتربود.هر4تاغل ط ی صحیح روازبین میبرد....بایکی هماهنگ کردم بهم برسونه چشمتون روز بدنبینه اون شمال سالن افتادمن جنوب...هیچی دیگه الان توفکرخریدیه بلیط برای محوشدن توافق هستم
.......باتشکریه مشروطی صحبت میکنه
parnian 80
7th January 2014, 01:03 PM
سلام الان ما چطوری باید با جنابعالی صحبت کنیم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟[negaran][negaran][tafakor][tafakor]
با امتیاز عزیز فعلا[tafakor]
Helena.M
7th January 2014, 01:07 PM
با امتیاز عزیز فعلا[tafakor]
[negaran][negaran][negaran]
parnian 80
7th January 2014, 01:09 PM
سلااااااااااااااام
امروز و دیروز بعترین روزای زندگی من
دیرروز در حال برگشتن از کلاس زبان بودم که...
تو فضای سبز ننزدیک خونمون برفای سفید و قشنگی دیدم و توی میدون هم درختای بسیار زیبایی که روشون برف نشسته بود[shaad]
همونجا تصمیم گرفتم که بعد از پیاده شدن از سرویس برم توی برف قدم بزنم
سرویسم همیشه اونور خیابون پیادم میکنه چه بهتر!
رفتم بیست دقیقه تو فضای سبز با برفاش نشستم و فکر کردم
بعد رفتم تو میدون یه صحنه ای دیدم اینقدر قشنگ که فقط از خدا خواستم اون صحنه هیچوقت از یادم نره اینجا می نویسم تا هر وقت نگاه میکنم بیاد جلوی چشمم
راستش من یادم نیست تو طول زندگیم برف بیاد اصفهان و بشینه
امروزم ساعت ده با داداشم رفتیم برف بازی
تو خیابون اون به منن گلوله برفی پرت میکرد و من به اون...
بعد یه آدم برفی ساختیم دماغش از چوب چشماش از این گردولیا هستا که رو درخت کاجه بعضیااش
دکمه هاش با برگ دهنش با چوب...
یه قابم درست کردیم براش اسمامونو نوشتیم روش
بماند این داداشم چقد اذیت کرد منو موقع ساختنش[nishkhand]
هی برف می پاشید[nishkhand]
بعد یکم قدم زدیم و برگشتیم خونه...[cheshmak][golrooz]
mamadshumakher
7th January 2014, 01:10 PM
با امتیاز عزیز فعلا[tafakor]
اگر گذاشتید پدرتون 2روز تو حال خودش باشه
حتما خستش کردید دیگه.[nishkhand]
تحمل کنید که جز صبر راهی نیست.
parnian 80
7th January 2014, 01:12 PM
اگر گذاشتید پدرتون 2روز تو حال خودش باشه
حتما خستش کردید دیگه.[nishkhand]
تحمل کنید که جز صبر راهی نیست.
میدونم پاک میشه
ولی دلم واسش خیییییییییییییییییییییییی ییییییییییییلیییییییییییی یییییییییییییی تنگ شده
به خدا میگم
فرصتامم تموم شده نمیتونم امتیاز بدم
دلشم بخواد دخترای به این خوبی[nishkhand]
Helena.M
7th January 2014, 01:41 PM
اگر گذاشتید پدرتون 2روز تو حال خودش باشه
حتما خستش کردید دیگه.[nishkhand]
تحمل کنید که جز صبر راهی نیست.
نه خسته نیست......
ناراحته.....
ما دیگه صبرمون تموم شده.....[negaran]
کجایییییییییییییییییییییی ییییییییییییییییییییییییی ییی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟[negaran][negaran][negaran]
parnian 80
7th January 2014, 01:50 PM
نه خسته نیست......
ناراحته.....
ما دیگه صبرمون تموم شده.....[negaran]
کجایییییییییییییییییییییی ییییییییییییییییییییییییی ییی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟[negaran][negaran][negaran]
راست میگه عصبی شدیم دیگهههههههههههه
تو رو خدا اگه ناراحته ناراحت نباشه دیگه[nishkhand]
Helena.M
7th January 2014, 01:50 PM
راست میگه عصبی شدیم دیگهههههههههههه
تو رو خدا اگه ناراحته ناراحت نباشه دیگه[nishkhand]
آره ناراحت نباش بیا دیگه!!!!!!!!!!!
"مهدی"
7th January 2014, 01:55 PM
سایت؛ بلاگ؛ وبلاگ. نمیدونم چی باید صداش کرد دقیق ولی زدم
parnian 80
7th January 2014, 04:42 PM
آهااااااااااااااای ایهاالناسسسسسسسسسسسسسسس
به چه زبونی دیگه به این جناب مهدی42 باید گفت باز کنن این پیامارو؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
مردیم به خدا....
باشه ادب شدیم پدرررررررر
حالا باز کن خواهشا[negaran]
Helena.M
7th January 2014, 05:20 PM
آهااااااااااااااای ایهاالناسسسسسسسسسسسسسسس
به چه زبونی دیگه به این جناب مهدی42 باید گفت باز کنن این پیامارو؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
مردیم به خدا....
باشه ادب شدیم پدرررررررر
حالا باز کن خواهشا[negaran]
پرنیان راست میگه مهدی باز کن پروفایلتو دیگه
میخوای ما رو تنبیه کنی؟ خیلی خب تنبیه شدیم
کوتاه بیا دیگه[negaran][negaran]
*FATIMA*
7th January 2014, 08:20 PM
خب خب خب
عارضم به خدمتتون كه نه كه الان فصل امتحاناته ! ميدونى چى ميگم [sootzadan]
اصولاً دانشجوها در طول ترم درس نميخونن ، ميذارن براى آخر ترم! ميدونى چى ميگم [nishkhand] ( يادش بخير زمان دانشجويى )
بعد مگه به همين راحتيه !!!!!!!!! بگرد دنبال جزوه و كتاب و .... !!!!! بعد تا ٧ صبح بيدار موندن كه ٨ امتحان دارن [nishkhand]
خلاصه پروف بستن مهدى ٤٢ رو بذارين به حساب درس نخوندن در طول ترم و تازه شروع كردن به خواندن درس [bamazegi] اگه اومد تكذيب كرد باور نكنيد [nishkhand]
همچينى نيست داريم از نبودنش نهايت استفاده رو ميكنيم [sootzadan]
بعد از امتحانات ايشاالله مياد [sootzadan]
parnian 80
7th January 2014, 09:49 PM
خب خب خب
عارضم به خدمتتون كه نه كه الان فصل امتحاناته ! ميدونى چى ميگم [sootzadan]
اصولاً دانشجوها در طول ترم درس نميخونن ، ميذارن براى آخر ترم! ميدونى چى ميگم [nishkhand] ( يادش بخير زمان دانشجويى )
بعد مگه به همين راحتيه !!!!!!!!! بگرد دنبال جزوه و كتاب و .... !!!!! بعد تا ٧ صبح بيدار موندن كه ٨ امتحان دارن [nishkhand]
خلاصه پروف بستن مهدى ٤٢ رو بذارين به حساب درس نخوندن در طول ترم و تازه شروع كردن به خواندن درس [bamazegi] اگه اومد تكذيب كرد باور نكنيد [nishkhand]
همچينى نيست داريم از نبودنش نهايت استفاده رو ميكنيم [sootzadan]
بعد از امتحانات ايشاالله مياد [sootzadan]
البتههههههههههه از نبودش بهترین استفاده ها را میتوان کرد.[nishkhand]خیر اینا همش حرفه[nishkhand][tafakor]
مگه قبلشم امتحان نداشت؟
حالا به ما مربوط نیست فقط مربوطه که باز کنه این پروفایلو[afsoorde]
yas-90
7th January 2014, 10:04 PM
هیچی دیگه این برف هر چقدر هم سود داشته باشه امروز ضررش رو دیدیم خدا رحم کرد...... گذشتن از کوچه ما شده گذشتن از خوان رستم.....تمام یخsh_dokhtar15
*FATIMA*
7th January 2014, 10:05 PM
البتههههههههههه از نبودش بهترین استفاده ها را میتوان کرد.[nishkhand]خیر اینا همش حرفه[nishkhand][tafakor]
مگه قبلشم امتحان نداشت؟
حالا به ما مربوط نیست فقط مربوطه که باز کنه این پروفایلو[afsoorde]
نه بابا ، من خودم يه زمانى دانشجو بودم ! ميدونم اينا رو ! ميدونى [khanderiz]
نچ ، يعنى امتحان داشتا ، ولى ميان ترم و اينا كه ..... امتحان محسوب نميشه كه !!!!!!!! همش سر اصليه هست كه مهمه [nishkhand]
بذار درساى نخوندشو بخونه ، بعداً بچه هاش نگن پدر ما كتاب خون نيست [sootzadan]
مياد حالا [cheshmak]
parnian 80
7th January 2014, 10:05 PM
هیچی دیگه این برف هر چقدر هم سود داشته باشه امروز ضررش رو دیدیم خدا رحم کرد...... گذشتن از کوچه ما شده گذشتن از خوان رستم.....تمام یخsh_dokhtar15
ما هم همینطور ولی دوس دارم باحاله من که با چکمه میرم توشون[nishkhand]
parnian 80
7th January 2014, 10:08 PM
نه بابا ، من خودم يه زمانى دانشجو بودم ! ميدونم اينا رو ! ميدونى [khanderiz]
نچ ، يعنى امتحان داشتا ، ولى ميان ترم و اينا كه ..... امتحان محسوب نميشه كه !!!!!!!! همش سر اصليه هست كه مهمه [nishkhand]
بذار درساى نخوندشو بخونه ، بعداً بچه هاش نگن پدر ما كتاب خون نيست [sootzadan]
مياد حالا [cheshmak]
توهم کشتی مارو با این میدونی[khande]
بااااااااااوشه
ولی من باز باور نکردما[nishkhand]
باید از زبون خودش بشنوم[nishkhand]
Capitan Totti
7th January 2014, 10:10 PM
امروز یه جراحی روم انجام شد!!
یکی از دوستانم که شیرازیه و یکی دیگ که لکه بعنوان همراه با من اومدن
بیمارستان 502 نزاجا
اون شیرازیه یه شوخی بد کرد و با آبمیوه زد به محل جراحی
داشتم دیوونه میشدم و البته خیلی انتقام گرفتم ازش! خییییلی
الان خونه ام
این دو تا رم خوابوندم!!
2-3صبح میریم
Capitan Totti
7th January 2014, 10:48 PM
امروز یه جراحی روم انجام شد!!
یکی از دوستانم که شیرازیه و یکی دیگ که لکه بعنوان همراه با من اومدن
بیمارستان 502 نزاجا
اون شیرازیه یه شوخی بد کرد و با آبمیوه زد به محل جراحی
داشتم دیوونه میشدم و البته خیلی انتقام گرفتم ازش! خییییلی
الان خونه ام
این دو تا رم خوابوندم!!
2-3صبح میریم
لازم به ذکره 15روز مرخصی استعلاجی هم گرفتم مفتکی![nadanestan]
پس برای اولین بار میتونم 15روز دانشگاه نرم!
Helena.M
7th January 2014, 11:28 PM
سلام امروزم گذشت داره همین طور داره روز امتحان نزدیک میشه و من......!!!!![negaran]
سونای
8th January 2014, 12:24 AM
پرنیان راست میگه مهدی باز کن پروفایلتو دیگه
میخوای ما رو تنبیه کنی؟ خیلی خب تنبیه شدیم
کوتاه بیا دیگه[negaran][negaran]
خوش به حال کاک مهدی همچین دخترای ماهی داره...
دختر اعظم که گفت برا امتحاناته...
اگر هم برا امتحانات نباشه...باز نگران نباشین.. مردها گاهی نیاز دارن تنها باشن.... تا دوباره تجدید قوا کنن[nishkhand] البته طولانی نباید باشه...[sootzadan] من خودم درین مورد نمیدونم چرا مردانه عمل میکنم[bamazegi]
ما حالا تا بعد امتحانا منتظر میمونیم...همین که اینجا هم یادی ازشون شد امیدوارم کاک مهدی بخونن و ...
کاک مهدی قربون دستتون برادر، یکم سریعتر لطفا ...[nishkhand]اون غارتنهایی رو سند نزدی که مرد مومن!! بقیه توو صف هستن..خودم اولیش ...یکم سریعتر ترک مکان کنید که نوبت به بقیه هم برسه....[sootzadan][nishkhand]
داداش منتظریم[cheshmak][golrooz]
M@hdi42
8th January 2014, 11:03 AM
توهم کشتی مارو با این میدونی[khande]
بااااااااااوشه
ولی من باز باور نکردما[nishkhand]
باید از زبون خودش بشنوم[nishkhand]
پرنیان راست میگه مهدی باز کن پروفایلتو دیگه
میخوای ما رو تنبیه کنی؟ خیلی خب تنبیه شدیم
کوتاه بیا دیگه[negaran][negaran]
....link.... (http://www.studiomahshar.ir/new/sm/Mp3/92.4/Amin%20Gholamyari-Leyla.mp3)
mamadshumakher
8th January 2014, 11:20 AM
....link.... (http://www.studiomahshar.ir/new/sm/Mp3/92.4/Amin%20Gholamyari-Leyla.mp3)
داداش ترجمشو نداری ببینیم این خواننده به لیلا رسید یا نرسید؟[nishkhand]
جالبه یکی از دوستان میخواد بره سربازی.اروم و قرار نداره این روزا.همه جا میره .همه جا.که بتونه کاری کنه بیوفته تو شهر خودمون.آخه مگه زن و بچه داره اینقدر با جدیت دنبال این کاری.البته شاید واقعا نیازه.من کی سربازی برم؟اصلا حس و حالش نیست.
خدایا یه تبصره ای یه قانونی چیزی ردیف کن منم معاف شم.مثلا اونایی که بتونن پیچ ورودی گرمسار رو با 120کیلومتر در ساعت بپیچند معاف شن.110 تا بپیچن 6ماه کسر .100تا بپیچن 3ماه کسر.حالا اگرم با بیشتر از 120 تا تونستن بپیچن اجازه دارن 6ماه سربازیرو بفروشن [nishkhand] به یکی دیگه.وسیله نقلیه مورد پذیرش:پراید [sootzadan]
parnian 80
8th January 2014, 11:30 AM
....link.... (http://www.studiomahshar.ir/new/sm/Mp3/92.4/Amin%20Gholamyari-Leyla.mp3)
پدر ترجمه؟
ما نفهمیدیما[nishkhand]
راستی این آواتارت مرده کرده منو[nishkhand]
Helena.M
8th January 2014, 11:56 AM
....link.... (http://www.studiomahshar.ir/new/sm/Mp3/92.4/Amin%20Gholamyari-Leyla.mp3)
مهدی خوب الان این کارا یعنی چی؟؟؟؟؟
بیا درست و حسابی بگو چته دیگه ...... دق کردیمممممممممممممم[negaran][negaran]
آواتارت هم خوب بید[cheshmak]
parnian 80
8th January 2014, 11:58 AM
سلام.
امروز یخ زده بود کوچمون خوردم زمین[nadidan]
دستم خیلی میسوزه یکمیم قرمز شده
خیلی وقته خاله هامو ندیدم
خیلی وقت که نه دو سه روزم واسه من زیاده
یاد خاطره های بچگیم افتادم باهاشون پپر بانو خاله گیسو[afsoorde]sh_dokhtar15sh_dokhtar14
خالمم که راهی هند میشود.....[nadidan]
اون یکی هم که اصفهان نیست
یه خاله میمونه که خییییییییییییییلی دوسش دارم
خاله بزرگمه[labkhand]
شنبه امتحان دینی دارم
اونروز تعطیلی بهش خورد[nishkhand]
ولی از شنبه باید تا ظهر وایسم[negaran]
این چه کاریه آخه؟
بعضی مسئولین محترم هم که ساعت 7 و ربع تازه تعطیلی رو اعلام می کنن[daava]
parnian 80
8th January 2014, 12:00 PM
مهدی خوب الان این کارا یعنی چی؟؟؟؟؟
بیا درست و حسابی بگو چته دیگه ...... دق کردیمممممممممممممم[negaran][negaran]
آواتارت هم خوب بید[cheshmak]
تایید میکنم[nishkhand]
باید یه رمان بنویسیما
غضب مهدی[daava]
ببخشید اگه املاش اشتباس[khejalat]
Helena.M
8th January 2014, 12:10 PM
امروز صبح مامانم رفت سفر کاری.........[negaran][shaad]
منم دیگه این دو روز باید بشم خانوم خونه دار...sh_omomi119sh_omomi119
parnian 80
8th January 2014, 05:50 PM
دوستان الان من یه چیزی رو دارم مشاهده میکنم
اینکه یه چن نفریم یکی که پست میده بقیه تشکر میزنن واسه همین تشکرا اکثرا مساویه[nishkhand]
و تشکر از یک نفر که خیلی لطف داره[golrooz][cheshmak]
این آهنگ لیلا منو معتاد کردا[nishkhand]
نکنید از این کارا[nishkhand]
*FATIMA*
8th January 2014, 08:24 PM
....link.... (http://www.studiomahshar.ir/new/sm/Mp3/92.4/Amin%20Gholamyari-Leyla.mp3)
البته در زمان امتحان دادن ازين اتفاقا زياد مى افته [nishkhand]
پدر !!!!!!! اينم جزء موارد امتحانه ؟! [sootzadan] عجب امتحان جالبى [bamazegi]
خب كه چى پدر !!!!!! خواستى بگى به يادشونى !!!!!!!! [tafakor] ببين من الان حسوديم شدا !!!!!!! بين بچه ها تبعيض [daava]
خو اقلاً ترجمش رو هم ميذاشتى بچه ها متوجه شن[nishkhand]
امروز صبح ساعت ٦:٥٥ دقيقه از خواب بيدار شديم [khabalood]
من نميدانم اين پدر گرام ميدونه من ساعت رو گذاشتم رو هفتا ، چرا بايد اينموقع بيدارم كنه ؟! [nadanestan]نتيجه اينكه من خوابم كامل نميشه ، دوباره يه ٢٠ دقيقه ديگه ميخوابم و ٦ دقيقه دير ميرسم سركار [sootzadan]
رفتىم سركار ديديم حاجى نون بربرى گرم گرفته !!!!!! واى باچايى شيرين چه خوب بود [esteghbal] دستش درد نكنه واقعاً [golrooz]
٢ نفر از همكارامون سرما خوردن بدجور !!!!!!! خدا كنه من ازشون نگيرم !!!!!!! ٧ ماه در برابر سرماخوردگى مقاومت كردم
امروز خيلى سرمون شلوغ بود ، ٣٠ دقيقه ديرتر كارمونو تعطيل كرديم [bitavajohi]
ازون ور صف تاكسى هم شلوغ شد !!!!!!!! عاقا من واقعاً از اوضاع تاكسى ها و اتوبوسا شكايت دارم ، به كى بايد بگم !!!!! آدم پياده بره خونه سريعتر ميرسه !!!!!!!! تازه از منجمد شدن هم جلوگيرى ميشه
تو راهم يه زن و شوهرن كه گيتار دستشونه براى مردم ميزنن و ميخونن !!!!! صداشونم قشنگه !!!!!! خداجونم ، اينا هم دل دارن خب !!!!! يه نگاه بنداز ، تو هواى سرد .........
تو راهم يه پسر كوچولوهه كه نشسته فال ميفروشه !!!! لباس گرم هم نداره ، از شدت سردى فالش رو گذاشته رو زمين ، يه سنگ هم گذاشته روش بعد دستاش رو كرده تو آستيناش ، حتى نا نداره بگه فال دارم ......
واى ديدين گل نرگس اومده !!!!!!!! خيلى خوشگلن نه !!!!!!! من كه عاشقشونم !!!!!!!! از بس گل خريدم بردم خونه ، ديگه خانواده موضوع گل خريدن رو قدغن كردن [soal]
ويچتم قطعه ، وايبرم قطعه ، ما هم زديم تو خط لاين [fardemohem] خو آدم دوست داره با دوستاش صحبت كنه ، مگه نه [nishkhand] قيافه خانواده [asabani]
امشب همه چى رو بيخيال شديم رفتيم تو جمع خانواده !!!!!!! تا خواستيم ٢ كلام حرف بزنيم گفتن واى دختر سرمون رفت [nadanestan]
در آخر !!!!!!! دوستان كسى از آقا مهدى ريپورتر خبر نداره ؟!
mamadshumakher
8th January 2014, 08:36 PM
خو اقلاً ترجمش رو هم ميذاشتى بچه ها متوجه شن[nishkhand]
من یه دوست کُرد دارم.اگر دیدمش ترجمه ی این آهنگ رو ازش میگیرم.
فقط باید بفهمیم این خواننده به لیلا رسید یا نه؟
لیلا رو میخواد یا نه؟
لیلا رو داشت و لیلا رفت یا نه؟
لیلا رو میخواد و لیلا اونو نمیخواد یا نه.
یکی ازین حالت هاست و نتیجه ی اهنگ حتما ارتباطی با مخفی شدن پدرتون داره[nishkhand][sootzadan]
parnian 80
8th January 2014, 08:39 PM
من یه دوست کُرد دارم.اگر دیدمش ترجمه ی این آهنگ رو ازش میگیرم.
فقط باید بفهمیم این خواننده به لیلا رسید یا نه؟
لیلا رو میخواد یا نه؟
لیلا رو داشت و لیلا رفت یا نه؟
لیلا رو میخواد و لیلا اونو نمیخواد یا نه.
یکی ازین حالت هاست و نتیجه ی اهنگ حتما ارتباطی با مخفی شدن پدرتون داره[nishkhand][sootzadan]
الهی بمیرم لیلا سر بابام کلاه گذاشته بابام شکست عشقی خورده[khanderiz]
parnian 80
8th January 2014, 09:02 PM
البته در زمان امتحان دادن ازين اتفاقا زياد مى افته [nishkhand]
پدر !!!!!!! اينم جزء موارد امتحانه ؟! [sootzadan] عجب امتحان جالبى
خب كه چى پدر !!!!!! خواستى بگى به يادشونى !!!!!!!! [tafakor] ببين من الان حسوديم شدا !!!!!!! بين بچه ها تبعيض [daava]
خو اقلاً ترجمش رو هم ميذاشتى بچه ها متوجه شن[nishkhand]
امروز صبح ساعت ٦:٥٥ دقيقه از خواب بيدار شديم [khabalood]
من نميدانم اين پدر گرام ميدونه من ساعت رو گذاشتم رو هفتا ، چرا بايد اينموقع بيدارم كنه ؟! [nadanestan]نتيجه اينكه من خوابم كامل نميشه ، دوباره يه ٢٠ دقيقه ديگه ميخوابم و ٦ دقيقه دير ميرسم سركار [sootzadan]
رفتىم سركار ديديم حاجى نون بربرى گرم گرفته !!!!!! واى باچايى شيرين چه خوب بود [esteghbal] دستش درد نكنه واقعاً [golrooz]
٢ نفر از همكارامون سرما خوردن بدجور !!!!!!! خدا كنه من ازشون نگيرم !!!!!!! ٧ ماه در برابر سرماخوردگى مقاومت كردم
امروز خيلى سرمون شلوغ بود ، ٣٠ دقيقه ديرتر كارمونو تعطيل كرديم [bitavajohi]
ازون ور صف تاكسى هم شلوغ شد !!!!!!!! عاقا من واقعاً از اوضاع تاكسى ها و اتوبوسا شكايت دارم ، به كى بايد بگم !!!!! آدم پياده بره خونه سريعتر ميرسه !!!!!!!! تازه از منجمد شدن هم جلوگيرى ميشه
تو راهم يه زن و شوهرن كه گيتار دستشونه براى مردم ميزنن و ميخونن !!!!! صداشونم قشنگه !!!!!! خداجونم ، اينا هم دل دارن خب !!!!! يه نگاه بنداز ، تو هواى سرد .........
تو راهم يه پسر كوچولوهه كه نشسته فال ميفروشه !!!! لباس گرم هم نداره ، از شدت سردى فالش رو گذاشته رو زمين ، يه سنگ هم گذاشته روش بعد دستاش رو كرده تو آستيناش ، حتى ان نداره بگه فال دارم ......
واى ديدين گل نرگس اومده !!!!!!!! خيلى خوشگلن نه !!!!!!! من كه عاشقشونم !!!!!!!! از بس گل خريدم بردم خونه ، ديگه خانواده موضوع گل خريدن رو قدغن كردن [soal]
ويچتم قطعه ، وايبرم قطعه ، ما هم زديم تو خط لاين [fardemohem] خو آدم دوست داره با دوستاش صحبت كنه ، مگه نه [nishkhand] قيافه خانواده [asabani]
[B]امشب همه چى رو بيخيال شديم رفتيم تو جمع خانواده !!!!!!! تا خواستيم ٢ كلام حرف بزنيم گفتن واى دختر سرمون رفت [nadanestan]
در آخر !!!!!!! دوستان كسى از آقا مهدى ريپورتر خبر نداره ؟!
اصن عزیزم این کانون گرم خانوادس که آدم میاد تو اینترنت[nishkhand]
sr hesabi
8th January 2014, 09:11 PM
من یه دوست کُرد دارم.اگر دیدمش ترجمه ی این آهنگ رو ازش میگیرم.
فقط باید بفهمیم این خواننده به لیلا رسید یا نه؟
لیلا رو میخواد یا نه؟
لیلا رو داشت و لیلا رفت یا نه؟
لیلا رو میخواد و لیلا اونو نمیخواد یا نه.
یکی ازین حالت هاست و نتیجه ی اهنگ حتما ارتباطی با مخفی شدن پدرتون داره[nishkhand][sootzadan]
محمد باید یه اطلاعی تو روزنامه بدیم
فرزندان مهدی 42 اعلام کنند و تا ازشون dnaبگیریم
الان مهدی داره رکورد میزنه
چند وقت دیگه میبینی ، اندرا مرکل میاد میگه
پدر این آهنگ لیلا چی بود [khande]
parnian 80
8th January 2014, 09:16 PM
محمد باید یه اطلاعی تو روزنامه بدیم
فرزندان مهدی 42 اعلام کنند و تا ازشون dnaبگیریم
الان مهدی داره رکورد میزنه
چند وقت دیگه میبینی ، اندرا مرکل میاد میگه
پدر این آهنگ لیلا چی بود [khande]
[daava]به شعور ما توهین میکنی؟[nishkhand]
بعدشم تا جایی که من میدونم 5 تا دختر و یک پسر بیشتر نیستیما...[nishkhand]
sr hesabi
8th January 2014, 09:19 PM
[daava]به شعور ما توهین میکنی؟[nishkhand]
بعدشم تا جایی که من میدونم 5 تا دختر و یک پسر بیشتر نیستیما...[nishkhand]
نچ برای خودت میگم عموجون
چند وقت دیگه میبینی ،یکی میاد میگه آبجی پرنیان [khande]
من خودم سال پیش به بیش ار 400 نفر به عنوان عمو عیدی دادم[khande]
شوخی میکنم
به دل نگیرید ،امروز کمی شادم
کمی خیلی کم شادم[nishkhand]
سونای
8th January 2014, 09:20 PM
پدر ترجمه؟
ما نفهمیدیما[nishkhand]
راستی این آواتارت مرده کرده منو[nishkhand]
آواتار مگه خود کاک مهدی نیست؟؟؟
خو اقلاً ترجمش رو هم ميذاشتى بچه ها متوجه شن[nishkhand]
دوستان تا مترجم اصلی بیاد من تعدادی از مصرع ها رو ترجمه میکنم البته حدودا ها!!! ایراد گرفتین نگرفتین![sootzadan]
خب اولش کمی تعریف میکنه از لیلا خانوم ( خوبیت نداره اسرار رو لو بدم ..پس نمیگم[nishkhand])
حالا چون شمایین اخرش میگه [B]شیرین زبانم بگیر دستم رو آی لیلا خانوم
فکر کنم از همه جا نومیدم ..( اینجاش خط دادشت خوب شنیده نمیشد[nishkhand]) از تمام دنیا
صبح تا شب بله من به فکرتم لیلا
پاتوق منو لیلا همیشه (....)هست (نه که فکر کنید متوجه نشدما جاشو نمیگم چون از فردا همتون اونجایین[nishkhand])
....خیلی باحاله تماشای شهر کرمانشاه...
****
چی بگم دین و دنیامی
هم من مجنونم هم تو لیلایی
وقتی میبینمت با دیدنت شادم
لبخندت دنیام ! ( لبخندم دنیام! ) .. منم آزادم...
دوستان این ترجمم مدل گوگل ترنسلیت بود[nishkhand] ممکنه فعل ها جا بجا شده باشه صفت موصوف مضاف همه قاطی...[bamazegi] همین که در حال و هوای مطلب قرار گرفتین خودش عالیه[bamazegi][nishkhand]
داداش ترجمشو نداری ببینیم این خواننده به لیلا رسید یا نرسید؟[nishkhand]
هنوز کامل نرسیدن!! ولی خب عطر امید وصال میاد[sootzadan] [nishkhand]
[golrooz]
دوستان راستی این اهنگ رو با وضعیت روزانه فاطیما گوش بدید چه هماهنگه...[nishkhand]
parnian 80
8th January 2014, 09:21 PM
نچ برای خودت میگم عموجون
چند وقت دیگه میبینی ،یکی میاد میگه آبجی پرنیان [khande]
من خودم سال پیش به بیش ار 400 نفر به عنوان عمو عیدی دادم[khande]
شوخی میکنم
به دل نگیرید ،امروز کمی شادم
کمی خیلی کم شادم[nishkhand]
شوخی میکنم عموییییییییییییی
نه دیگه خواهر برادرا از شیش نفر بیشتر نمیشه پدر خودش قول داد مگه نه پدر؟[sootzadan]
parnian 80
8th January 2014, 09:25 PM
آواتار مگه خود کاک مهدی نیست؟؟؟
دوستان تا مترجم اصلی بیاد من تعدادی از مصرع ها رو ترجمه میکنم البته حدودا ها!!! ایراد گرفتین نگرفتین![sootzadan]
خب اولش کمی تعریف میکنه از لیلا خانوم ( خوبیت نداره اسرار رو لو بدم ..پس نمیگم[nishkhand])
حالا چون شمایین اخرش میگه [B]شیرین زبانم بگیر دستم رو آی لیلا خانوم
فکر کنم از همه جا نومیدم ..( اینجاش خط دادشت خوب شنیده نمیشد[nishkhand]) از تمام دنیا
صبح تا شب بله من به فکرتم لیلا
پاتوق منو لیلا همیشه (....)هست (نه که فکر کنید متوجه نشدما جاشو نمیگم چون از فردا همتون اونجایین[nishkhand])
....خیلی باحاله تماشای شهر کرمانشاه...
****
چی بگم دین و دنیامی
هم من مجنونم هم تو لیلایی
وقتی میبینمت با دیدنت شادم
لبخندت دنیام ! ( لبخندم دنیام! ) .. منم آزادم...
دوستان این ترجمم مدل گوگل ترنسلیت بود[nishkhand] ممکنه فعل ها جا بجا شده باشه صفت موصوف مضاف همه قاطی...[bamazegi] همین که در حال و هوای مطلب قرار گرفتین خودش عالیه[bamazegi][nishkhand]
هنوز کامل نرسیدن!! ولی خب عطر امید وصال میاد[sootzadan] [nishkhand]
[golrooz]
دوستان راستی این اهنگ رو با وضعیت روزانه فاطیما گوش بدید چه هماهنگه...[nishkhand]
ام امممممممممم[khanderiz][nishkhand]
خب ببخشید دیگه نمیدونستم[nishkhand]
خب پدرمه دیگه مرده کرده منو[sootzadan]
"VICTOR"
8th January 2014, 09:32 PM
سلام
پیشنهاد می کنم اګه اکانت های دیګه هنوز دست ایشونه ، به اون اکانتا پیام بدید ، مدیر تالار نظامی و عمران [nishkhand]
آخه دخملم به ذهن خودت برسه ، همیشه یه در بسته شه ، درهای دیګری بازه [nishkhand][khanderiz]
parnian 80
8th January 2014, 09:38 PM
سلام
پیشنهاد می کنم اګه اکانت های دیګه هنوز دست ایشونه ، به اون اکانتا پیام بدید ، مدیر تالار نظامی و عمران [nishkhand]
آخه دخملم به ذهن خودت برسه ، همیشه یه در بسته شه ، درهای دیګری بازه [nishkhand][khanderiz]
همگی آماده
حملهههههههههههههههههههههه هههههههه[nishkhand]
"VICTOR"
8th January 2014, 09:40 PM
همگی آماده
حملهههههههههههههههههههههه هههههههه[nishkhand]
کاری نکنید فقط همه ی درها بسته شه و با خواهر کوچیکه شون دعوا کنن [nishkhand][sootzadan] از ما ګفتن بود .[khanderiz]
parnian 80
8th January 2014, 09:43 PM
کاری نکنید فقط همه ی درها بسته شه و با خواهر کوچیکه شون دعوا کنن [nishkhand][sootzadan] از ما ګفتن بود .[khanderiz]
حذف کردم[shaad]
به هر حال دلیلی بوده که بستن ما هم با اینکه دلمون براشون تنگ شده[afsoorde] احترام میذاریم به نظرشون[golrooz]
Capitan Totti
8th January 2014, 10:54 PM
یک عدد مهدی!
اونم از نوع هم شهری اش[taajob]
من الان اسمتو گذاشتم تو انتقادات
شما از الان تو تاپیک انتقادات نقد شونده ای
مفهوم شد؟
ـــــــــــــــــــــــــ ــــــــ
امروز اندازه دو سوم عمرم تلاش و کوشش کردم و رکن3 هم 100تومان بهم تشویقی داد البته هنوز به دستم نرسیده! قراره بعدا بدن
"مهدی"
8th January 2014, 11:09 PM
امروز رسما با مذاکرات پیچیده انجام شده. تن به ده وارد البوم شد.
elhamjoon
8th January 2014, 11:38 PM
سلام ما امروز خونمون ختم صلوات بود الان حال وهوای خونه یه چیز دیگه است
parnian 80
10th January 2014, 12:14 PM
هر وقت میخواستم آهنگ گوش کنم میگفتن ببندش ما کار داریم[nishkhand]
این لیلا رو گذاشتم یه ذرش که رفت گفتم کسی هدفون داره؟
اهل خونه:هدفون برا چی؟[khande]نه بذارش[nishkhand]
Capitan Totti
10th January 2014, 07:26 PM
یه پایان نامه ی مسخره
از یه کسی که هیچ ارتباطی به من نداره
و فقط به واسطه ی پدرش...
تمام وقتمو گرفته و پلاس شدم تو این فضای مزخرف اینترنت
سر درد گرفتم از بس تایپ کردم و جستجو و جستجو و...[eynaki]
"مهدی"
10th January 2014, 08:13 PM
شاعر میگه: عشق شاید خودش عاشق یکی دیگه است.....
رضوس
10th January 2014, 11:29 PM
یه دوستی چند وقت پیش بهم اینو گفت درکش نکردم الان مفهمم چی میگه:
زین همراهان سست عنصر دلم گرفت/
برو بچ و اراذل و اوباشم آرزوست
فقط سوالم از اون دو سه نفریه که گفتن چرا اکانتت رو بستی اینه که شما هم که نمیخواین سراغ بگیرین چیکار اکانت منه بدبخت دارین؟؟؟؟؟؟؟
تووت فرنگی
11th January 2014, 12:32 AM
زمان زود میگذره قبلنا دیرتر میگذشت !!!! امروزم گذشت ...
sr hesabi
11th January 2014, 12:38 AM
سلام
امیدوارم خوب باشید
در کل روز بدی نبود
در کل هفته بدی هم نبود
هفته سختی رو در پیش دارم
امیدوارم اخر هفته دیگه هم از هفته راضی باشم[golrooz]
maryam kia
11th January 2014, 12:48 AM
سلام به همه ی دوستای گلم[nishkhand]
فردا امتحان دارم عینه خیالمم نیست[khande]
واسه همینه ک الان در خدمته شما هستم[bihes]
واقعا گاهی اوقات فکر میکنم خیلی بیخیالم[nadidan]
شبه امتحان دارم نت گردی میکنم[nishkhand]
خدا اخر عاقبتم رو به خیر کنه...[nadidan]
و همچنین همه ی شمارو [golrooz]
آمییییییییییییییییییییییی ین [khejalat]
با ارزوی بهترین ها برای تک تکتون.شب خوش[shaad]
پدرام++
11th January 2014, 12:52 AM
سلام به همگی. اصلا استرس نداشته باشین. این امتحانا میگذره ولی اثرات منفی استرس تا سالها برای آدم می مونه. البته یه ذره اش خوبه محرکه ، ولی بیش از حد طرف کتلت میشه[khande]
رقیه سادات
11th January 2014, 12:51 PM
سلام سونای عزیز....سلام منوبه بچه های اصفهان بر[cheshmak]سون
سونای
11th January 2014, 01:00 PM
سلام سونای عزیز....سلام منوبه بچه های اصفهان بر[cheshmak]سون
سلام سیده خانوم[esteghbal]
با منی یا با سونای 69 هستی؟
والا فعلا امیر علی خان و آقا مجید باید سلامای ارسالی به اصفهان رو برسونن...[sootzadan][nishkhand]
مگه اینکه من سال دیگه دانشجوی دانشکده علوم پزشکی اونجا باشم[khanderiz][bamazegi][nishkhand] و اونموقع سلام شما رو برسونم.. [cheshmak]
دعام کن سیده خانوم...[esteghbal][golrooz]
sr hesabi
11th January 2014, 01:13 PM
سلام
امیدوارم خوب باشید
اصفهان دوباره داره برف میاد
اصن یه وضعی [nishkhand]
z@hra98
11th January 2014, 01:45 PM
سلام
امیدوارم خوب باشید
اصفهان دوباره داره برف میاد
اصن یه وضعی [nishkhand]
*******
سلام!
خوش بحالتون ما ک از این شانسا نداریم اینجا برف بیاد!
parnian 80
11th January 2014, 03:55 PM
الان ینی من سکته ناقص نزنم صلواااااااااااااااات[nishkhand]
sabrjoo
11th January 2014, 04:04 PM
استرس واسه بازی پرسپولیس - فولاد ...............
masoume.a.92
11th January 2014, 07:56 PM
بنظرم گرفتن کارت امتحان یکی از مزخرف ترین کاراییه که یک دانشجو انجام میده! [nishkhand][negaran]
Capitan Totti
11th January 2014, 10:55 PM
بنظرم گرفتن کارت امتحان یکی از مزخرف ترین کاراییه که یک دانشجو انجام میده! [nishkhand][negaran]
[tahavoo]
سر بعضی از امتحانا به ما کیک و ساندیس هم میدن!! معمولا به حساب ع.س
ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــ
چه روز مزخرفی بود امروز
البته از یه بابت تکلیفم مشخص شد
الان بابام به دایی ام داشت میگفت همین روزا برا علی اکبر میریم خواستگاری[khande] خودم شنیدم[bamazegi]
ولی مشکل اینجاست که نمیدونم خواستگاری کی[khastegi][sootzadan][nadanestan]
روم هم نمیشه برم بگم خواستگاری کی!![nadanestan][tahavoo]
masoume.a.92
11th January 2014, 11:01 PM
[tahavoo]
سر بعضی از امتحانا به ما کیک و ساندیس هم میدن!! معمولا به حساب ع.س
ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــ
چه روز مزخرفی بود امروز
البته از یه بابت تکلیفم مشخص شد
الان بابام به دایی ام داشت میگفت همین روزا برا علی اکبر میریم خواستگاری[khande] خودم شنیدم[bamazegi]
ولی مشکل اینجاست که نمیدونم خواستگاری کی[khastegi][sootzadan][nadanestan]
روم هم نمیشه برم بگم خواستگاری کی!![nadanestan][tahavoo]
درستش همینه!
مبارکا!
یه شیرینی افتادیم!
رو حرف پدر مادر حرف نزن! [nishkhand]
(اون کدوم بیچاره ایه که میخواد بدبخت شه! [nishkhand][bamazegi] )
ما رفتیم درس بخونیم! فعلا.
Capitan Totti
11th January 2014, 11:11 PM
درستش همینه!
مبارکا!
به شیرینی افتادیم!
رو حرف پدر مادر حرف نزن! [nishkhand]
(اون کدوم بیچاره ایه که میخواد بدبخت شه! [nishkhand][bamazegi] )
ما رفتیم درس بخونیم! فعلا.
نه من که هنوز بچه ام[nadanestan]
آره یکی تو درس خون میشی یکی من که اگه معدل دروس نظامی نبود!! دروس مدیریت رو از معدل تجدید میشدم!!
MILAD KHAN
11th January 2014, 11:49 PM
حالم بهتره[nishkhand]
"VICTOR"
12th January 2014, 12:05 AM
بسم الله
سلام
امنیت داغونه آقا ، نمی خوام جو بدم ، چیزیه که امروز جای خونمون تو روز روشن دقیقاً جلوی خونه ی ما اتفاق افتاد ، همین بعد از ظهری ، کوچه ای که ابداً نداشتیم درش از این موارد ، یه خانم داشت از جلوی خونمون رد میشد ، یه موتور با دو نفر سوارش اومدن کیف این خانم رو بګیرن ، خانمه می کشید و اون دو فرد ، خانمه می ګفت کمک و جیغ میزد ، مامانم هم که دیدن ، داد زدن بګیرنش ، همه ی آقایون حتی یکی از روحانیون هم رفتن کمک ، اما قبلش این دو نفر چاقو ګرفتن جای ګلوی خانم و ګفتن ګوشیتو بده ، خانمه هم مجبور بود ، ګوشیش رو داد و توشم عکس و ..... [nadidan] یه نفر با ماشین رفت دنبالشون ګم کرد از انتها [negaran] پلاک نداشت موتورشون و کلاه هم سرشون بود ، مامانم بعد ګفتن عه ای کاش روش یه چیزی از بالا مینداختم [sar dard]، من ګفتم باید روشون آب جوش می ریختیم [nishkhand] خلاصه دزدیدن رفت دیګه [afsoorde]
بعله پلیس یک ساعت بعد در صحنه حاضر شد و فقط ګفتن ایشون برن کلانتری [bihes]
این جزئیاتی هست که ما می بینیم وګرنه اقدامات مثبت دیګه ای که انجام میدن بماند ، دستشونم درد نکنه ، ولی جلوی این موارد رو هم بګیرن دیګه عوض نشستن تو اداره و چای خوردن [sootzadan]
الآن همکار مادر بنده چند مورد اینطوری ګفتن به مامانم ، دیګه اجازه نمیدن حتی خواهرم تا مغازه بره چیزی بخرهhttp://www.njavan.com/forum/images/smilies/dokhtarane%20%2816%29.gifیا داداشم تنها از مدرسش که کنارِ کنار خونمونه بیاد خونه [bitavajohi]
solinaz
12th January 2014, 12:57 AM
قرار بود دیگه سایت نیام....فقط بخاطر خواهرم اومدم
خواهرم؟!جدی جدی باورم شده من یه خواهر دارم!بخاطرش اومدم سایت حاله یه نفرو بگیرم....دلم نمیاد ناراحتیشو ببینم[narahat]خیلی حالم بده...خیلی....!طرف باهاش حرف زدم هی پیچوند هیی پیچوند...دیگه روم نشد بهش بگم....![narahat]
نمیدونم بگم چمه!اصلا عادی نیست![narahat]
شده تا حالا تو يه روز گرم آفتابي دلت يك باران شديد و بخواد؟
يا تو یه روز باران و سرماي شديد دلت براي خورشيد تنگ بشه؟
تو ازدحام و شلوغي دلت هواي تنهايي بکنه؟
يا در كنج تنهايي ات دلت براي شلوغي لك بزنه؟
در روزاي مدرسه دلت هواي خانه را بكند؟
يا تو خانه دلت براي روزهاي مدرسه ات تنگ بشه؟
شده است دلت پر از غم باشه و كسي نباشه؟
يا دلت بخواهد حرفهايت از چشمانت خوانده بشه و كسي چشمانت را نبينه؟
يا حرفهايت ، كارهايت را به اشتباه تفسير كنن و تو از اثبات كردنشون خسته باشي؟
شده ه نبينند، نشنوي ، نخواهند، نباشند، شده دلت بشكنه، بگيره؟ تنگ بشه؟ سخت بشه؟ بلرزه؟ بترسه و بميـــرـه؟
شده گلوت پر از بغض باشه ، يا دلت كسي را بخواهد كه مثل هيچكس نيست؟ و هيچكس هم نباشد ......
شده است دوست داشته باشي خدا بيايد پايين، بيايد كنارت بنشينه، موهايت را بزند پشت گوشت و با لبخند نگاهت كنه و من هــٍي برايش بگويم هــٍي حرف بزنم و او فقط گوش كنه؟
میشه اینبار تشکراتون بشه حرف، بشه مرهم؟....ميشه؟؟؟
خدافظ
پدرام++
12th January 2014, 12:59 AM
سلام. کجا؟ کدوم محله..؟؟
توصیه های ایمنی رو هم بفرمایید.
پدرام++
12th January 2014, 01:04 AM
سلام. سولیناز خانوم. آره خوب همه اینجوری میشن. البته گاهی اوقات....
به مسایل ناراحت کننده کمتر فکر کنید. آدم نادون همه جا هست که بقیه رو آتیشی میکنه.
Capitan Totti
12th January 2014, 01:06 AM
قرار بود دیگه سایت نیام....فقط بخاطر خواهرم اومدم
خواهرم؟!جدی جدی باورم شده من یه خواهر دارم!بخاطرش اومدم سایت حاله یه نفرو بگیرم....دلم نمیاد ناراحتیشو ببینم[narahat]خیلی حالم بده...خیلی....!طرف باهاش حرف زدم هی پیچوند هیی پیچوند...دیگه روم نشد بهش بگم....![narahat]
نمیدونم بگم چمه!اصلا عادی نیست![narahat]
شده تا حالا تو يه روز گرم آفتابي دلت يك باران شديد و بخواد؟
يا تو یه روز باران و سرماي شديد دلت براي خورشيد تنگ بشه؟
تو ازدحام و شلوغي دلت هواي تنهايي بکنه؟
يا در كنج تنهايي ات دلت براي شلوغي لك بزنه؟
در روزاي مدرسه دلت هواي خانه را بكند؟
يا تو خانه دلت براي روزهاي مدرسه ات تنگ بشه؟
شده است دلت پر از غم باشه و كسي نباشه؟
يا دلت بخواهد حرفهايت از چشمانت خوانده بشه و كسي چشمانت را نبينه؟
يا حرفهايت ، كارهايت را به اشتباه تفسير كنن و تو از اثبات كردنشون خسته باشي؟
شده ه نبينند، نشنوي ، نخواهند، نباشند، شده دلت بشكنه، بگيره؟ تنگ بشه؟ سخت بشه؟ بلرزه؟ بترسه و بميـــرـه؟
شده گلوت پر از بغض باشه ، يا دلت كسي را بخواهد كه مثل هيچكس نيست؟ و هيچكس هم نباشد ......
شده است دوست داشته باشي خدا بيايد پايين، بيايد كنارت بنشينه، موهايت را بزند پشت گوشت و با لبخند نگاهت كنه و من هــٍي برايش بگويم هــٍي حرف بزنم و او فقط گوش كنه؟
میشه اینبار تشکراتون بشه حرف، بشه مرهم؟....ميشه؟؟؟
خدافظ
یک عدد سولیناز
از نوع 1 تیپ 72 مستقل پیاده مکانیزه دوکوهه!
ترجیحا 16ساله با کفش های کتانی!
میگم جز 2خط اولش بقیشو نفهمیدم!!
solinaz
12th January 2014, 01:10 AM
یک عدد سولیناز
از نوع 1 تیپ 72 مستقل پیاده مکانیزه دوکوهه!
ترجیحا 16ساله با کفش های کتانی!
میگم جز 2خط اولش بقیشو نفهمیدم!!
سلی نازه داداش سلی ناز...درست تلفظ کن!
15 سال دادا 15 سال...شما چه جور....؟!
کسی تورو اجبارت نکرده بخونیشون....اینا مال کسایی که قابلیت ..... بالاست!
"VICTOR"
12th January 2014, 01:12 AM
سلام. کجا؟ کدوم محله..؟؟
توصیه های ایمنی رو هم بفرمایید.
سلام
اتفاقی دیدم ، نقل قول بزنید آدم متوجه شه [shaad]
هر محله ای ، آدرس خونمون رو که قرار نیست بدم [khanderiz]
مګه بنده از اداره ی آګاهی هستم که توصیه کنم ؟ هر کس خودش عاقله میدونه ، نیاز به توصیه نیست [cheshmak]
ــــــــــــــــــــــ
( با شما نیستم ! با خودمم این قسمت رو [khanderiz] )
از یک ساعت پیش حوصله ی هیچ کی و هیچ چی رو ندارم ، عه ..... یه جوری شدم چرا ؟! [naomidi][nadanestan]
البته بهتر ، خوشحالم دل شوره ی الکی دارم ، به خاطر این اتفاقات عمراً نیست ، الکی اومده سراغم [afsoorde] ولی خوبه ، من که دوست دارم ، دنبالش بودم ، اومد بالاخره ، خوش اومد [shaad]
پدرام++
12th January 2014, 01:15 AM
سلام
اتفاقی دیدم ، نقل قول بزنید آدم متوجه شه [shaad]
هر محله ای ، آدرس خونمون رو که قرار نیست بدم [khanderiz]
مګه بنده از اداره ی آګاهی هستم که توصیه کنم ؟ هر کس خودش عاقله میدونه ، نیاز به توصیه نیست [cheshmak]
ــــــــــــــــــــــ
( با شما نیستم ! با خودمم این قسمت رو [khanderiz] )
از یک ساعت پیش حوصله ی هیچ کی و هیچ چی رو ندارم ، عه ..... یه جوری شدم چرا ؟! [naomidi][nadanestan]
البته بهتر ، خوشحالم دل شوره ی الکی دارم ، به خاطر این اتفاقات عمراً نیست ، الکی اومده سراغم [afsoorde] ولی خوبه ، من که دوست دارم ، دنبالش بودم ، اومد بالاخره ، خوش اومد [shaad]
دیگه با اسم محله آوردن ، آدرس خونه هم مشخص میشه.. عجب.[tafakor]
اومدن دل شورتونو تبریک میگم . قدمش مبارک باشه براتون[khande]
Capitan Totti
12th January 2014, 01:17 AM
سلی نازه داداش سلی ناز...درست تلفظ کن!
15 سال دادا 15 سال...شما چه جور....؟!
کسی تورو اجبارت نکرده بخونیشون....اینا مال کسایی که قابلیت ..... بالاست!
ئه
سولیناز که بهتره
یک عدد سلی ناز 15 ساله با کفش های چرمی
ترجیحا اهل تیپ 292 زرهی دزفول!
اتفاقا فرماندم گفت آی کیوت بالاتر از حد طبیعیه!!
منتها کسایی که آی کیو بالایی دارن متون بچگانه براشون قابل درک نیست زیاد!
"VICTOR"
12th January 2014, 01:43 AM
کشـــــــــــــــــــــــ ــــــف کردم http://www.millan.net/minimations/smileys/yay.gif
از باب آهنګ غمناکه ، بعد یه مدت کثیری آهنګ غمناک ګوش دادم ، روم عجب تأثیری شګرفی ګذاشت [taajob2] در عجبم ! [tafakor]
خیلی حواستون به آهنګی که ګوش میدید باشه ، خیلی تأثیرګذاره !http://www.pic4ever.com/images/hanghead.gif
عبدالله91
12th January 2014, 09:14 AM
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام
دانلود (http://host10.aparat.com//public/user_data/flv_video_new/230/054016bf563cff5fc3d10048959643f8688248.mp4)
masoume.a.92
12th January 2014, 05:47 PM
به استاده بعد از امتحان میگیم امتحانتون خیلی سخت بود
سوالای تستیش که ادم تو همشون بین دو گزینه کاملا گیر میکرد!
میگه: عه جدا؟ یادم باشه دفعه بعد طوری طرح کنم تو هر چهار گزینه بمونید !!!
[bihes][bihes][bihes]
homeyra
12th January 2014, 06:48 PM
غمگینم،چونان پیرزنی که آخرین سربازی که از جنگ برمیگردد،....
پسرش نیست....
http://uc-njavan.ir/images/82qp5mffgt8dutdf2e.jpg
*FATIMA*
12th January 2014, 08:32 PM
شما كه ادعاى انسانيتت ميشه
بايد بدونى كه بعضى حرف ها رو نبايد تو جامعه زد [entezar][daava][asabani]
خب نزن اين حرفا رو خب [nadidan]
سونای
12th January 2014, 10:58 PM
شده تا حالا تو يه روز گرم آفتابي دلت يك باران شديد و بخواد؟
يا تو یه روز باران و سرماي شديد دلت براي خورشيد تنگ بشه؟
تو ازدحام و شلوغي دلت هواي تنهايي بکنه؟
يا در كنج تنهايي ات دلت براي شلوغي لك بزنه؟
در روزاي مدرسه دلت هواي خانه را بكند؟
يا تو خانه دلت براي روزهاي مدرسه ات تنگ بشه؟
شده است دلت پر از غم باشه و كسي نباشه؟
يا دلت بخواهد حرفهايت از چشمانت خوانده بشه و كسي چشمانت را نبينه؟
يا حرفهايت ، كارهايت را به اشتباه تفسير كنن و تو از اثبات كردنشون خسته باشي؟
شده ه نبينند، نشنوي ، نخواهند، نباشند، شده دلت بشكنه، بگيره؟ تنگ بشه؟ سخت بشه؟ بلرزه؟ بترسه و بميـــرـه؟
شده گلوت پر از بغض باشه ، يا دلت كسي را بخواهد كه مثل هيچكس نيست؟ و هيچكس هم نباشد ......
شده است دوست داشته باشي خدا بيايد پايين، بيايد كنارت بنشينه، موهايت را بزند پشت گوشت و با لبخند نگاهت كنه و من هــٍي برايش بگويم هــٍي حرف بزنم و او فقط گوش كنه؟
اینروزا عجیب دلم میخواد خدا باهام حرف بزنه... من آی کیوم کمه! من نمیفهمم! دلم عجیب یه حرف مستقیم میخواد....
میشه اینبار تشکراتون بشه حرف، بشه مرهم؟....ميشه؟؟؟
خدافظ
Capitan Totti
12th January 2014, 11:55 PM
امروز روز سختی بود
از 3بامداد که دراز کشیده بودم و بنان و قربانی گوش میدادم که یهو بابام اومد اتاقمو چنان درو باز کرد یه لحظه فکر کردم به همه چی اعتراف کنم! ولی به چی؟ آخه قیافه بابام مثل افسران آگاهی بود و نوع در باز کردنش منو ترسوند!! بعدش فکر
کردم گوشمو میکشه یه نگاه تند انداخت و آروم کامپیوترو خاموش کرد و رفت!
گفتم خداروشکر!! خودمو خاموش نکرد!
7صبح که دزدکی رفتم دانشگاه و دزدکی امتحانو دادمو و دزدکی اومدم بیرون
یکی از اساتید ارشد به خونم تشنه شده!! قبلا از دوستان و مریدان!!(پاچه خوار) وی بودم و بسیار دوست بودیم!! ولی یه
اس ام اسی رو اشتباهی به اون دادم و...!!
تا ظهرش که تو انقلاب هرچی دنبال کتابی در باب تفوج! گشتم پیدا نشد و دو ساعت منتظر brt بودم که برم شرق
بعد اومدم خونه!
سونای
13th January 2014, 01:12 AM
اینروزا یکمی عصبی شدم..[nadidan]
البته دیشب و امروز اوجش بود...
غروب اس دادم به پسر خالم یه سوال پرسیدم...
جواب داد ببخشید شما؟ گوشیم نمیدونم چی چی.. منظورش این بود که پاک شده..
منم [bihes] بهش اس دادم: واقعا که!!!!! اصلا پاک هم شده باشه باید شماره منو حفظ باشی!! نیازی نیست سوال بپرسی و اسممو بدونی ..هیشکی نیستم
جواب داده: مونایی دیگه انقده لوسی![nishkhand] چی شده؟
من:[taajob] از کجا متوجه شد!!!!!!!!!!!!!؟؟؟[nadanestan][bihes]
یدفعه همه عصبانیتم فروکش کرد [nishkhand]بخودم اومدم و تعجب کردم که یعنی خدایی انقد ضایع بود منم!![nadidan][khejalat][sootzadan]
Capitan Totti
13th January 2014, 01:50 AM
اینروزا یکمی عصبی شدم..[nadidan]
البته دیشب و امروز اوجش بود...
غروب اس دادم به پسر خالم یه سوال پرسیدم...
جواب داد ببخشید شما؟ گوشیم نمیدونم چی چی.. منظورش این بود که پاک شده..
منم [bihes] بهش اس دادم: واقعا که!!!!! اصلا پاک هم شده باشه باید شماره منو حفظ باشی!! نیازی نیست سوال بپرسی و اسممو بدونی ..هیشکی نیستم
جواب داده: مونایی دیگه انقده لوسی![nishkhand] چی شده؟
من:[taajob] از کجا متوجه شد!!!!!!!!!!!!!؟؟؟[bihes]
یدفعه همه عصبانیتم فروکش کرد [nishkhand]بخودم اومدم و تعجب کردم که یعنی خدایی انقد ضایع بود منم!![nadidan][khejalat][sootzadan]
ازونجایی که هم پدر و هم مادر فرزندان ارشد بودن! طبیعتا منم فرزند ارشد دو پدربزرگ بودم و هستم![nadanestan]
و ازونجایی که دختر و پسر خاله و دایی و عمو حداکثر سنشون 2ساله!!
تجربه ی جالبی است!که دختر خاله رو اذیت کنی! سر کار بزاری!
من که نمیتونم دختر خاله 2ساله رو سر کار بزارم
نصف عمرم در فناست!!
تووت فرنگی
13th January 2014, 05:57 PM
امروز شبیه ِ دیروز نبود ... خیلی کمتر اتفاق داشت .. مثل هر روز !
آن شرلی
14th January 2014, 03:56 AM
بعضی از دردها قرار نیست خوب بشن...
نباید هم خوب بشن...
باید باشن تا به زندگی ما جهت بدن...
Ronia
15th January 2014, 04:17 PM
امروز یهو جا خوردم...
چه حس بدیه،هرچقد میخوام بهش فکر نکنم،نمیشه،از اعماق قلبم ناراحت شدمsh_omomi37[afsoorde]
parnian 80
15th January 2014, 04:20 PM
.....
ترجیح میدم دهنمو ببندم.....
رضوس
15th January 2014, 04:35 PM
ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ــ
زهراجون20
15th January 2014, 06:46 PM
از ساعت 6 صبح تا حالا بیرون بودم خیییییییییییییییییییییییی ییییییییییییییییییییییییی ییییییلی خستمه!افسردگی گرفتم شنیده بودیم میگن اول افت داره ولی باور نمی کردم به این شدت داره!ازخودم انتظار خیــــــــــــــــلی بیشتر داشتم هیچی بدتر ازین نست که پیش خودت شرمنده شی
sr hesabi
15th January 2014, 07:54 PM
خسته ام واقعا
یعنی خسته ام،طوری که نه چای نه قهوه و ........... هم نمیتونه سرحالم بیاره
دلم هم از دست یکی خیلی گرفته،در واقع دیگه برام مثل بقیه عادی شد
خیلی عصبی هستم، برای همین تمرکز ندارم
از صبح تا حالا دارم فقط سوال حل میکنم ،تمرکز خوندن رو اصلا ندارم
تووت فرنگی
15th January 2014, 08:24 PM
صبح خنده داشت .. عصر نشستن ...
solinaz
15th January 2014, 11:23 PM
دیروز اخرین امتحانمو دادم[sootzadan]خیلی خوب بود!اخرین امتحان زبان....![shaad]ادم انرژی میگیره وقتی میبینه لااقل این امتحانو حتما 20 میشه[sootzadan]
بقیشو......!وای خدایا فیزیک از همه بدتر بود[nadidan]
امتحانای من که تمومید....مامان بزرگم و بابا بزرگمم از گیلان اومدن اینجا!عمم...[khande]میزنه تو سره خودش....!هنوز امتحاناش تموم نشده!تو خونه شلوغه[sootzadan]بیچاره تمرکز نداره!خودشو تو اتاق حبس کرده!
اهل خونه ساکتن...فقط من اینجا جوگیر شدم![sootzadan]بقیه پایه هستن ولی!
اهنگ میذارم تو خونه همه میان وسط![khande]
امروز دهن همه سرویس شد از بس اینو گذاشتم و بابام و .... گیلکی رقصیدن[sootzadan]این اهنگو یه بار وسط مراسم عقد گذاشتن...من ولو شدم از خنده[sootzadan]بین دوتا اهنگ ملایم این اومد[sootzadan]تنها کسیم که اون وسط بود من بودم!خشکم زد![nadidan]خیلی ضایع بود![nadidan]
اهنگو گذاشتم شمام فیض ببرید[cheshmak]
http://www.njavan.com/forum/showthread.php?202248-%D8%A2%D9%87%D9%86%DA%AF-%D8%A8%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B1-%D8%B4%D8%A7%D8%AF-%D9%88-%D8%B2%DB%8C%D8%A8%D8%A7%DB%8C-%DA%AF%DB%8C%D9%84%DA%AF%DB%8C&p=571280#post571280
mamadshumakher
16th January 2014, 12:19 AM
من میدونم.همه ی امتحانارو میوفتم.من میدونم.
میخوام تو گینس رکورد بزنم.تنها دانشجویی که همه ی درسارو افتاد [nishkhand]
parnian 80
16th January 2014, 11:38 AM
خیلی بده صبح با صدای گریه پاشی.
با یه خبر بد....
sr hesabi
16th January 2014, 12:13 PM
خیلی بده صبح با صدای گریه پاشی.
با یه خبر بد....
اینطوری هی من باید پست بزارم
بعد میگن اسپم گذاشتم
مثل بچه خوب
حرف بزرگترت رو گوش کن
سریع
masoume.a.92
16th January 2014, 12:39 PM
اینطوری هی من باید پست بزارم
بعد میگن اسپم گذاشتم
اسپم گذاشتی! [nishkhand]
sevda_sj
16th January 2014, 01:28 PM
ســــــــلام
امروز صبح ساعت 8 یه امتحان رو خراب کردم در حــــــــــد تیم ملی[daava]
با اینکه دیشب فقط 4 ساعت خوابیدم ولی واسه امتحانای پشت سر هم کاری نمشه کرد[negaran]
با استادصحبت کردم حله[nishkhand]
ولی مطمنم باز دروغ میگه و یادش میره[afsoorde]
یادم رفت اخر ورقه نامه بنویسم[negaran]
یه حسی میگه مشروط شدن رو این تجربه میکنم[taajob]
خیلی زحمت کشیدم برم بخوابم شاید این خاطرات تلخ یادم رفتت[khabalood][khabalood]
خدا اخرش بخیر کنه[negaran]
امیــــــــــن[golrooz]
*FATIMA*
16th January 2014, 01:33 PM
یکی برام اینو فرستاد :
لذتی که تو سرکار گذاشتن دهه شصتیا هست
تو کتک زدن دهه هشتادیا نیست
به سلامتی دهه هفتادیا [tafakor]
از اون موقع دارم فکر میکنم یعنی چه !!!!!!!!!!!!! نفهمیدم [sootzadan]
parnian 80
16th January 2014, 01:34 PM
یکی برام اینو فرستاد :
لذتی که تو سرکار گذاشتن دهه شصتیا هست
تو کتک زدن دهه هشتادیا نیست
به سلامتی دهه هفتادیا [tafakor]
از اون موقع دارم فکر میکنم یعنی چه !!!!!!!!!!!!! نفهمیدم [sootzadan]
جااااااااااان؟[daava][nishkhand]
*FATIMA*
16th January 2014, 01:46 PM
جااااااااااان؟[daava][nishkhand]
پرنیان ! جان من ! شما معنیشو فهمیدی !!!!!!!
من هنوز درگیرشم واقعاً [tafakor]
parnian 80
16th January 2014, 01:50 PM
پرنیان ! جان من ! شما معنیشو فهمیدی !!!!!!!
من هنوز درگیرشم واقعاً [tafakor]
عزیزم من با همون قسمتی که بولد کردم کار داشتم[nishkhand]
معنیشو نیدونم[nishkhand]
از خود شخصی که اس ام اس داده بپرس خوب[nishkhand]
آخه ربطی به هم ندارن[soal]
mamadshumakher
16th January 2014, 05:17 PM
یکی برام اینو فرستاد :
لذتی که تو سرکار گذاشتن دهه شصتیا هست
تو کتک زدن دهه هشتادیا نیست
به سلامتی دهه هفتادیا [tafakor]
از اون موقع دارم فکر میکنم یعنی چه !!!!!!!!!!!!! نفهمیدم [sootzadan]
[khande] این یجور سلام کردن دهه 70 ی هاست.بخوام ترجمه کنم تقریبا میشه :سلام خیلی مخلصیم[khande]
خدا صبرت بده.بستگی به عیار دهه 70 ایش داره.هر چی خالصتر باشه زمان مشخص شدنش بیشتر طول میکشه :))
"VICTOR"
16th January 2014, 09:32 PM
بسم الله الرحمن الرحیم
سلااااااااام
[khande] خخخخخخخخخ ، همین الآن شنیدم کیف یکی از اقواممون رو دم در بانک داشتن می دزدین چند روز پیش ، سه بعد از ظهر ، تو کیف هم پر پول و طلا بوده ، بعد موتوریا کیف رو می کشیدن ، این خانم می کشیده ، ماجرا به همین منوال ادمه داشته ، تا کسی که عقب موتور سوار بوده میګه ول کن دیګه ( شرمنده ) احمق [khandeshadid][khande] ، فکرشو بکنین ، مانتو خانم حتی پاره شده ( یکم نه خیلی - مثل نخ کش شدن کمی بیشتر تر [nadidan]) ، آخه موتور در حال حرکت ایشونم دنبالش [nishkhand] ، بعد موفق میشن و کیف رو میګیرن [fardemohem][movafaghiyat] ، خیلی جالب بود که در چه حد که اون آقا میګه ول کن دیګه .... [khande][khande][khande]
در کل من فقط خندم ګرفت خواه درست خواه اشتباه [sootzadan]
saamaaneh
17th January 2014, 12:19 AM
عین بچه ها برای رسیدن شنبه کلی ذوق و شوق دارم، فقط منتظرم برسه [entezar2] خدا کنه فقط ذوقم کور نشه[sootzadan]
از شانس من یک شنبه هم که تعطیلـــه [entezar]
masoume.a.92
17th January 2014, 12:48 AM
مونا نصفه شبی وسط حرف آدمو تو یاهو قال (درست نوشتم؟ [nishkhand]) نذاره صلوات!
پدرام++
17th January 2014, 01:04 AM
بسم الله الرحمن الرحیم
سلااااااااام
[khande] خخخخخخخخخ ، همین الآن شنیدم کیف یکی از اقواممون رو دم در بانک داشتن می دزدین چند روز پیش ، سه بعد از ظهر ، تو کیف هم پر پول و طلا بوده ، بعد موتوریا کیف رو می کشیدن ، این خانم می کشیده ، ماجرا به همین منوال ادمه داشته ، تا کسی که عقب موتور سوار بوده میګه ول کن دیګه ( شرمنده ) احمق [khandeshadid][khande] ، فکرشو بکنین ، مانتو خانم حتی پاره شده ( یکم نه خیلی - مثل نخ کش شدن کمی بیشتر تر [nadidan]) ، آخه موتور در حال حرکت ایشونم دنبالش [nishkhand] ، بعد موفق میشن و کیف رو میګیرن [fardemohem][movafaghiyat] ، خیلی جالب بود که در چه حد که اون آقا میګه ول کن دیګه .... [khande][khande][khande]
در کل من فقط خندم ګرفت خواه درست خواه اشتباه [sootzadan]
سلام. چرا شما دور و برتون همش زورگیره ؟؟[khande]
مواظب خودتون باشیدا یک وقت دیدید شانس ما گرفت شما رو گروگان گرفتن بعد مجبور میشیم هزار تومن برای آزادیتون بدیم...[khande]
Sa.n
17th January 2014, 01:06 AM
بعضی موقع ها بحث کردن با بعضیا هم سخته هم ذهن آدم رو به قدری خسته میکنه که توضیح دادن یک مبحث از فیزیک برای یک بچه 1 ساله اونقدر آدم رو خسته نمیکنه . ( این هم نتیجه ای بود که امروز گرفتم ) [golrooz]
"VICTOR"
17th January 2014, 01:12 AM
سلام. چرا شما دور و برتون همش زورگیره ؟؟[khande]
مواظب خودتون باشیدا یک وقت دیدید شانس ما گرفت شما رو گروگان گرفتن بعد مجبور میشیم هزار تومن برای آزادیتون بدیم...[khande]
سلام
چون آشنا زیاد داریم [nishkhand] آشنای دورمون بودن ولی خب آشنا بودن [nishkhand][sootzadan] دلیل دوم وضع امنیت یکم خراب شده وګرنه چرا ؟ واقعاً چرا ؟ [tafakor] یه ارګانی کار خودش رو خوب انجام نمیده لابد دیګه ... [tafakor]
شما بفرمایید یه آدامس خرسی چنده که این جور نرخ تعیین می کنید ؟ [tafakor] [khanderiz]
من رو ګروګان بګیرن یه بلایی از آسمون براشون نازل میشه ، شما هزار تومانتون رو بندازید صندوق صدقات ، این بلا شامل حال شما نشه [sootzadan]
پدرام++
17th January 2014, 01:20 AM
سلام
چون آشنا زیاد داریم [nishkhand] آشنای دورمون بودن ولی خب آشنا بودن [nishkhand][sootzadan] دلیل دوم وضع امنیت یکم خراب شده وګرنه چرا ؟ واقعاً چرا ؟ [tafakor] یه ارګانی کار خودش رو خوب انجام نمیده لابد دیګه ... [tafakor]
شما بفرمایید یه آدامس خرسی چنده که این جور نرخ تعیین می کنید ؟ [tafakor] [khanderiz]
من رو ګروګان بګیرن یه بلایی از آسمون براشون نازل میشه ، شما هزار تومانتون رو بندازید صندوق صدقات ، این بلا شامل حال شما نشه [sootzadan]
تا حالا آدامس خرسی نخوردم .. شایدم بچگی ها خوردم یادم نیس[khande] بله هزار تومن که باهش یه آبمیوه هم نمیدن. ولی میدونم شما اینقد حال گروگان گیرا رو میگیرین که حتی حاضرن یه پولی هم به خانوادتون تشویقی بدن[khande]
و گرنه غیر اون ارزش شما بازم همون هزار تا ... این بار سکه اس [sootzadan]
yas-90
17th January 2014, 01:28 AM
شب خوبی بود....عقد دوستم[shaad]....خوشبخت باشن[golrooz]
زهراجون20
17th January 2014, 04:57 PM
خیلی خسته ام خیلی تنها حتی با وجود آدمای دورو برم!خسته ام خسته!خدایا فقط تو موندی تو میدونی خدایا میشه خودت بیای پایین یه آغوش از جنس خودت میخوام دیوونه شدم بس که ادای آدمای بیخیالو در آوردم سعی کردم شاد و محکم باشم خدایا خودت بغلم کن نذار تنها باشم من به کم راضی نمیشم خودِخودت بیا!
تووت فرنگی
17th January 2014, 06:12 PM
صبح بیدار شدم باز هم خوابیدم تا دَه و نیم ساعت بیشتر !!!
ظهر راه رفتم ..
عصر فوتبال دیدم ...
یک روز ِ مفید ![bihes]
"مهدی"
17th January 2014, 06:39 PM
کاش اصن چیزی به نام جمعه غروب وجود نداشت.[khabalood]
Ronia
17th January 2014, 07:39 PM
از نظر من امتحان آخری مزخرف ترین امتحاناس،دیگه حسش نیست[gerye]
خدااااااااااااااااااااااا اااااااااااااااااا[dooa]
m.g.s.t.r
17th January 2014, 07:42 PM
عصر فوتبال دیدم ...
یک روز ِ مفید ![bihes]
اونم چه فوتبالی!!! شوتباله[nishkhand]
parnian 80
17th January 2014, 08:07 PM
چی بگم؟
اصلا استفاده مفید نکردم از پنجشنبه و جمعه
قرار بود آزمون آنلاین داشته باشیم ولی نذاشتن تو سایت
حالا من موندم کی میخوان بگیرن
امروز فیلم هابیت رو دیدم جالب بود بد نبود
هیچی دیگه یه روز خسته کننده[bihes]
sr hesabi
17th January 2014, 09:22 PM
سلام
امیدوارم خوب باشید
منم امروز آزمون رو دادم و تموم شد
هفته سختی بود ولی آزمون بدی نبود
اومدم خونه تا حالا 3 تا فیلم دیدم
هابیت و گرویتی و شام ایرانی و دیدم
مستند زد بازی رو رو هم یه بار دیگه دیدم
از شنبه هفته پیش روزی 20 دقیقه دیدم تا تموم شد اخر
خیلی خوب بود
با اینکه من زیاد گنگ گوش نمیدم(سبک زدبازی) ولی خوب دوست داشتم مستندشون رو ببینم
اولین چیزی رو که دوست داشتم اینبود که گفتند زد بازی،زاخار بازی هست نه زید بازی
در کل خوشم اومد ازش
گرویتی هم قشنگ بود،قشنگترین فیلمی بود که تو این ژانر دیده بودم
از فردا دوباره شروع میشه
و تازه این هفته پایان ترم زبان هم دارم[negaran][nadidan]
امیدوارم هفته دیگه هم خوب باشه
parnian 80
18th January 2014, 04:23 PM
خدایا این برفو قطعععع کنننننننن
منتظر مامانمم[shaad]پروازش تاخیر میخوره هر چقدر برف بیاد
امروز آزمون آنلاین داریم[nishkhand]
جریانات داره این آزمون آنلاین[nishkhand]
شکر خدا روز خوبی بود.
مخصوصا اینکه فردا تعطیله خوبه[shaad]
Sa.n
18th January 2014, 04:30 PM
هیچی توی دنیا بهتر از مدرسه نرفتن بین تعطیلی به عبارت غیر متعارف " پیچاندن مدرسه " کیف نمیده [nishkhand]
yas-90
18th January 2014, 06:18 PM
برف برف برف میبارهhttp://www.njavan.com/forum/images/images_mood/new%20%2827%29.gifhttp://www.njavan.com/forum/images/images_mood/mood%20%2857%29.gif..... یه آدم برفی درست کردم که فقط قد کشیده ...بیچاره مانکنه[nishkhand]...آخه برفای حیاط تموم شد[sootzadan] ....حالا اگه بیشتر برف بیاد از فردا به فکر افزایش وزن و جثه ش هم هستم[nishkhand]
رضوس
18th January 2014, 08:14 PM
بارو بارو بارونه هی
دسه تو به و دسم بيا رمو و حونم هی
گل باغمی تو چش و چراغمی تو
چراغ حونم تونی مونس و يارمیتو
بارو بارو بارونه هی
دسه تو به و دسم بيا رمو و حونه هی
انتظار و انتظار سوزه شيريننمکدار
سی تو بيمه بی قرار
بارو بارو بارونه هی
دستو به و دسم بيا رمو و حونه هی
صبرو قرارم تونی مونس و يارم تونی
اسير و خوارم نکو دوای دردمتونی
parnian 80
18th January 2014, 08:22 PM
واااااای.
اینام که مارو کشتن
آزمون آنلاین امروز هم برداشته شد[entezar][daava]
اوووووف اوف
فکر کردیم دیگه تموم شد امتحانا...[bihes]
رضوس
18th January 2014, 08:34 PM
بارون بارونه زمینا تر میشه
گلنسا جونم کارا بهتر میشه
بارون بارونه زمینا تر میشه
گلنسا جونم کارا بهتر میشه
گلنسا جونم تو شالیزاره
برنج میکاره میترسم بچاد
طاقت نداره طاقت نداره
طاقت نداره طاقت نداره
بارون بارونه زمینا تر میشه
گل نسا جونم کارا بهتر میشه
دونای بارون ببارین آرومتر
بارای نارنج داره میشه پر پر
گلنسای منو میدند به شوهر
خدای مهربون تو این زمستون
یا منو بکش یا اونو نستون
یا منو بکش یا اونو نستون (۲)
بارون بارونه زمینا تر میشه
گلنسا جونم کارا بهتر میشه
بارون میباره زمینا تر میشه
گلنسا جونم کارا بهتر میشه
گلنسا جونم غصه نداره
زمستون میره پشتش بهاره
زمستون میره پشتش بهاره...
[khande]
اینجوریم نگاه نکنین
بهاره و گل نسا و بارون هم نداریم[khande]
kamel.gholami
18th January 2014, 11:15 PM
سلام / امروز شنبه 29 / دی / 1392 [negaran]
بعضی وقتها دوس دارم کله ام رو بزنم تو میز کامپیوتر بعد برم تو افق برا همیشه محو شم !
این چه وضعیه ؟!
این رو الآن خوندم :
یک روز دو چشمش با هم قهر کردند و از آنروز به بعد لوچ شد ...
میخواد بگه قهر چیز بدیه / قهر نکنین با هم !!! / هر چند بعضیا انگا قهر ان ولی . . . . / ما با همه رفیقیم /
و به قول شاعر : اسمشو یادم نیست !
مدعی گر با تو بد باشد تو با او خوب باش
/کاری نکرده ام که مرا بد بدانیم !/ ==> شاعر: خودم !!!![nishkhand]
بیخیال ...
دی هم تموم شد ! آخراشه / 2 ماه مونده تا عــیـد /
همون قدری که دوست دارم عید بیاد همون قدر دوست دارم این 2 ماه دیر تموم شه !
کار زیاد دارم تو این 2 ماه / ایشالله همه تون موفق باشین / من هم در کنارتون [golrooz]
masoume.a.92
18th January 2014, 11:20 PM
امروز صبح تنها پسر هشت ساله ی یکی از استادا از لوسمی فوت کرد... [sokoot]
خیلی زیاده یه مرد سر کلاس جلو این همه دانشجو گریش بگیره...
هرکار میکنم نمیتونم از فکرش بیام بیرون...
[sokoot]
solinaz
18th January 2014, 11:24 PM
خدایا گریه ی دل شکسته ها چقدر می ارزه؟!
نمیدونم چی بگم!موندم!
باورم نمیشه استرس این کارو بتونه با هام بکنه!
هرچی بود از امسال شروع شد....تو دوران امتحانات....!
بهم میگن تو استرسی نیستی...مامانم!بابام!هه...این ا دیگه کین!از بقیه چه انتظاریه!من هرچی هست میریزم تو خودم!
میترسم....!دارم تاوان پس میدم!
میدونم بیماریم درمان داره اما طولانی....اخه من که 15 سال سن دارم.....از درسم کلی عقب میافتم!از ارزوهام فاصله میگیرم...!
دیوونه میشم وقتی میشنوم دختر همکار بابام بخاطر ام اس تو فاصله ییه سال فوت کرد!دختر دومش بخاطر ام اس یه سال بعد فوت کرد و حالا دختر سومش یه دفعه بدنش ول شده...!
دوستم،همکلاسیم!امسال خداروشکر باهاش همکلاس نبودم...پارسال بود!وگرنه دق میکردم!
تو امتحانات نیمکت پشتم می شست!زمان امتحان که تموم میشد میگفت من نمیتونم از رو برگت ببینم!سرش غر میزدم ...!واقعا دیگه نمیدونستم چیکار کنم...؟!برگم رو میز بود خودم رو زمین نشسته بودم!
حالا میدونم ام اس داره!
استرسم دوبرابر شده...!هنوز ازمایش ندادم پس فردا میرم میدم!!اما میدونم هست...!اینقدر مامانم تو گوشم خونده که دیگه جرات ندارم سرچ کنم تو گوگل ببینم دنیا چه خبره!!
از اون ور بابام:هی بهت گفتم سر این چیزای بیخودی حرص نخور...خوبه الان؟!میفهمی؟!
همش بخاطر فشار مدرسه...از بس امسال امتحان و...بود!نمیتونم بیخیال باشم!
امسال کلا استرسم از حد گذروند...!یه روز صبح بلند شدم...سر امتحان جغرافی بود!قبلشم به دلایلی نگران دوستم بودم....!شبش که خوابم نبرد!صبح هنوز بلند نشدم اوردم بالا...هیچی نخورده بودم!کسیم خونه نبود!با معده ی خالی اورده بالا..!ببخشید!هیچ وقت اینجوری نشده بودم تا حالا!
بیخیال دیگه گذشت...!مهم الانه...!
امروز خیلی روز جرتی بود!نصف بچه ها نیومدن مدرسه...!معلمامون هنوز پامونو نذاشتیم تو کلاس نمره هارو اعلام کردن!
زنگ اول مردم،زنده شدم!اما به هرحال نتیجه ی خوبی داشته!تونستم از عهده اش بر بیام!
زنگ دوم،مردم،رنده شدم!اینم خوب بد!
اما زنگ سوم...!انتظار نداشتم نمره ی ریاضیم به این بدی بشه...!واسه ی من امتحان رایضی خیلی اسون بود!
وقتی خانم جهان بخش بهم گفت بلندشو حدس بزن چند شدی گفتم 19
گفت نــــــــــــــــــــــــ ــــــــه!عوض کردم گفتم 18 !باز گفت نــــــــــــــــــــــــ ـه!فکر کردم داره شوخی میکنه!میخندیدم!اما نه!نشستم سر جام!گریه نکردم مثل تمام بچها های دیگه!نزدم تو سرم خودم(مسخره هست)!تو دلم اشوب بود!حالم بد بود!تپش قلب شدید داشتم از صبح که ظهر اوج گرفت!هیچی نگفتم!بهش گفتم برگمو بده اشتباه کردی!گفت نـــــــــــــــــه!سعی کردم خودمو کنترل کنم...!نمیدونم تبلیغ گوشی جی ال ایکسو دیدین؟!
با خودم میگفتم من، سلی ناز،قدر تمندو هوشمند....![bihes]اروم میشدم!چه روشی کشف کردم برای حفظ خونسردی...!به به!
اومدم خونه....!با مامانم تلفنی صحبت کردم عین خیالش نبود وقتی نمرمو گفتم!عصبانی....به فنــــــــــــــــــــــا ر....به درکـــــــــــــــــــ...!ی ه دیپلم میخوای بگیری داری خودتو میکشی،مریض میکنی!!!!!![sootzadan]نمیخوام...!میام با خودم میبرمت....!خخخ...کجا اونوقت مادر جان؟!(بی خیال جو گیر شد باز)
حالا کلا بعد این همه پرحرفی....میخوام بگم:به جان خودم این استرس ادمو میکشه[sootzadan](میدونم خودتون میدونستید،نزنید حالا تو ذوقم)
من قبلنا اصلا جدی نمیگرفتم...والا...!یعنی اصلا دنبال راهی واسه کاهش استرسم نمیگشتم!یه ذره استرسو همه دارن!اما کم کم زیاد شد...!الانم شده این....!
میتــــــــــــــــــــــ ــــــــرسم....!خیـــــــــ ـــــــــــلی!اما به قول دوستم درمان داره!اما طولانی....مهم مهم صبر منه!
بازم میگم من سلی ناز،قدرتمندو هوشمند......![bihes](خلم شدم رفت پی کارش!)
Helena.M
18th January 2014, 11:31 PM
خدایا گریه ی دل شکسته ها چقدر می ارزه؟!
نمیدونم چی بگم!موندم!
باورم نمیشه استرس این کارو بتونه با هام بکنه!
هرچی بود از امسال شروع شد....تو دوران امتحانات....!
بهم میگن تو استرسی نیستی...مامانم!بابام!هه...این ا دیگه کین!از بقیه چه انتظاریه!من هرچی هست میریزم تو خودم!
میترسم....!دارم تاوان پس میدم!
میدونم بیماریم درمان داره اما طولانی....اخه من که 15 سال سن دارم.....از درسم کلی عقب میافتم!از ارزوهام فاصله میگیرم...!
دیوونه میشم وقتی میشنوم دختر همکار بابام بخاطر ام اس تو فاصله ییه سال فوت کرد!دختر دومش بخاطر ام اس یه سال بعد فوت کرد و حالا دختر سومش یه دفعه بدنش ول شده...!
دوستم،همکلاسیم!امسال خداروشکر باهاش همکلاس نبودم...پارسال بود!وگرنه دق میکردم!
تو امتحانات نیمکت پشتم می شست!زمان امتحان که تموم میشد میگفت من نمیتونم از رو برگت ببینم!سرش غر میزدم ...!واقعا دیگه نمیدونستم چیکار کنم...؟!برگم رو میز بود خودم رو زمین نشسته بودم!
حالا میدونم ام اس داره!
استرسم دوبرابر شده...!هنوز ازمایش ندادم پس فردا میرم میدم!!اما میدونم هست...!اینقدر مامانم تو گوشم خونده که دیگه جرات ندارم سرچ کنم تو گوگل ببینم دنیا چه خبره!!
از اون ور بابام:هی بهت گفتم سر این چیزای بیخودی حرص نخور...خوبه الان؟!میفهمی؟!
همش بخاطر فشار مدرسه...از بس امسال امتحان و...بود!نمیتونم بیخیال باشم!
امسال کلا استرسم از حد گذروند...!یه روز صبح بلند شدم...سر امتحان جغرافی بود!قبلشم به دلایلی نگران دوستم بودم....!شبش که خوابم نبرد!صبح هنوز بلند نشدم اوردم بالا...هیچی نخورده بودم!کسیم خونه نبود!با معده ی خالی اورده بالا..!ببخشید!هیچ وقت اینجوری نشده بودم تا حالا!
بیخیال دیگه گذشت...!مهم الانه...!
امروز خیلی روز جرتی بود!نصف بچه ها نیومدن مدرسه...!معلمامون هنوز پامونو نذاشتیم تو کلاس نمره هارو اعلام کردن!
زنگ اول مردم،زنده شدم!اما به هرحال نتیجه ی خوبی داشته!تونستم از عهده اش بر بیام!
زنگ دوم،مردم،رنده شدم!اینم خوب بد!
اما زنگ سوم...!انتظار نداشتم نمره ی ریاضیم به این بدی بشه...!واسه ی من امتحان رایضی خیلی اسون بود!
وقتی خانم جهان بخش بهم گفت بلندشو حدس بزن چند شدی گفتم 19
گفت نــــــــــــــــــــــــ ــــــــه!عوض کردم گفتم 18 !باز گفت نــــــــــــــــــــــــ ـه!فکر کردم داره شوخی میکنه!میخندیدم!اما نه!نشستم سر جام!گریه نکردم مثل تمام بچها های دیگه!نزدم تو سرم خودم(مسخره هست)!تو دلم اشوب بود!حالم بد بود!تپش قلب شدید داشتم از صبح که ظهر اوج گرفت!هیچی نگفتم!بهش گفتم برگمو بده اشتباه کردی!گفت نـــــــــــــــــه!سعی کردم خودمو کنترل کنم...!نمیدونم تبلیغ گوشی جی ال ایکسو دیدین؟!
با خودم میگفتم من، سلی ناز،قدر تمندو هوشمند....![bihes]اروم میشدم!چه روشی کشف کردم برای حفظ خونسردی...!به به!
اومدم خونه....!با مامانم تلفنی صحبت کردم عین خیالش نبود وقتی نمرمو گفتم!عصبانی....به فنــــــــــــــــــــــا ر....به درکـــــــــــــــــــ...!ی ه دیپلم میخوای بگیری داری خودتو میکشی،مریض میکنی!!!!!![sootzadan]نمیخوام...!میام با خودم میبرمت....!خخخ...کجا اونوقت مادر جان؟!(بی خیال جو گیر شد باز)
حالا کلا بعد این همه پرحرفی....میخوام بگم:به جان خودم این استرس ادمو میکشه[sootzadan](میدونم خودتون میدونستید،نزنید حالا تو ذوقم)
من قبلنا اصلا جدی نمیگرفتم...والا...!یعنی اصلا دنبال راهی واسه کاهش استرسم نمیگشتم!یه ذره استرسو همه دارن!اما کم کم زیاد شد...!الانم شده این....!
میتــــــــــــــــــــــ ــــــــرسم....!خیـــــــــ ـــــــــــلی!اما به قول دوستم درمان داره!اما طولانی....مهم مهم صبر منه!
بازم میگم من سلی ناز،قدرتمندو هوشمند......![bihes](خلم شدم رفت پی کارش!)
عزیزدلم نگران نباش انشاالله که چیز خاصی نیست[shaad]
ولی اصلا استرس نداشته باش منم مثل تو بودم دوران مدرسه ام به جای بیست اگه نوزده و نیم میگرفتم خودمو میکشتم اما الان میفهمم که این چیزا ارزش نداره فراموش میشه [golrooz]
دیگه استرس نداشته باش باشه؟؟[shaad][esteghbal]
solinaz
19th January 2014, 05:59 PM
عزیزدلم نگران نباش انشاالله که چیز خاصی نیست[shaad]
ولی اصلا استرس نداشته باش منم مثل تو بودم دوران مدرسه ام به جای بیست اگه نوزده و نیم میگرفتم خودمو میکشتم اما الان میفهمم که این چیزا ارزش نداره فراموش میشه [golrooz]
دیگه استرس نداشته باش باشه؟؟[shaad][esteghbal]
فکر کنم بعضی دوستان با ام اس و سرطان اشتباه گرفتن![sootzadan]نه والا!نگران نشین...من اون بالا فقط مثال زدم..[nadidan](خیر سرم)
استرسو که نمیشه نداشته باشم[nishkhand]هرچی نفس عمیق میکشم نمیشه[nadidan]
چشم گلم...سعیمو میکنم[cheshmak]
دعا کنین برام چیزی نباشهhttp://www.njavan.com/forum/images/smiliesnjavan/50.gif
sr hesabi
19th January 2014, 06:41 PM
سلام
امیدوارم خوب باشید
امروز روز خوبی بود
بعد از مدت ها رسیدم کلاس زیست رو تایپ کنم
ولی پیر شدم واقعا ،دیگه نمیتونم ،الان درد گردنم خیلی زیاد هست
برای همین تصمیم گرفتم،بنویسم وبدم برام تایپ کنند
خیلی گردنم درد میکنه،من میرم دیگه
بعدا میام براتون تعریف میکنم بقیه اش رو
فعلا
روزتون خوش،دلتون شاد
Helena.M
19th January 2014, 06:49 PM
فکر کنم بعضی دوستان با ام اس و سرطان اشتباه گرفتن![sootzadan]نه والا!نگران نشین...من اون بالا فقط مثال زدم..[nadidan](خیر سرم)
استرسو که نمیشه نداشته باشم[nishkhand]هرچی نفس عمیق میکشم نمیشه[nadidan]
چشم گلم...سعیمو میکنم[cheshmak]
دعا کنین برام چیزی نباشه[nadidan]
نه عزیزم اشتباه نگرفتم.....
سلاااااااااااااااااااامت باشی[shaad][golrooz]
AaZaAdeh
19th January 2014, 06:58 PM
سلام
امیدوارم خوب باشید
امروز روز خوبی بود
بعد از مدت ها رسیدم کلاس زیست رو تایپ کنم
ولی پیر شدم واقعا ،دیگه نمیتونم ،الان درد گردنم خیلی زیاد هست
برای همین تصمیم گرفتم،بنویسم وبدم برام تایپ کنند
خیلی گردنم درد میکنه،من میرم دیگه
بعدا میام براتون تعریف میکنم بقیه اش رو
فعلا
روزتون خوش،دلتون شاد
همش از اعصابه پدره بزرگوااارم[nishkhand]...[cheshmak]
*FATIMA*
19th January 2014, 07:41 PM
بارون بارونه زمینا تر میشه
گلنسا جونم کارا بهتر میشه
بارون بارونه زمینا تر میشه
گلنسا جونم کارا بهتر میشه
گلنسا جونم تو شالیزاره
برنج میکاره میترسم بچاد
طاقت نداره طاقت نداره
طاقت نداره طاقت نداره
بارون بارونه زمینا تر میشه
گل نسا جونم کارا بهتر میشه
دونای بارون ببارین آرومتر
بارای نارنج داره میشه پر پر
گلنسای منو میدند به شوهر
خدای مهربون تو این زمستون
یا منو بکش یا اونو نستون
یا منو بکش یا اونو نستون (۲)
بارون بارونه زمینا تر میشه
گلنسا جونم کارا بهتر میشه
بارون میباره زمینا تر میشه
گلنسا جونم کارا بهتر میشه
گلنسا جونم غصه نداره
زمستون میره پشتش بهاره
زمستون میره پشتش بهاره...
[khande]
اینجوریم نگاه نکنین
بهاره و گل نسا و بارون هم نداریم
[khande]
خب خب خب
پس ديروز حسابى سرگرم درس خوندن بودى [nishkhand]
البته اينا كلمات رمزيه كه با استفاده از درس خوندن ايجاد شده [khanderiz]
رضوس
19th January 2014, 08:11 PM
خب خب خب
پس ديروز حسابى سرگرم درس خوندن بودى [nishkhand]
البته اينا كلمات رمزيه كه با استفاده از درس خوندن ايجاد شده [khanderiz]
بگو سرگرم چی بودی که اینقدر ساکت و سردی
حسابییییی
البته امیر علی نه آآآآآآآآ[nishkhand]
بعلهههههههههههههههههههه
*FATIMA*
19th January 2014, 08:28 PM
بگو سرگرم چی بودی که اینقدر ساکت و سردی
حسابییییی
البته امیر علی نه آآآآآآآآ[nishkhand]
بعلهههههههههههههههههههه
خب ، سرگرم چى بودى كه اينقدر ساكت و سردى ؟!؟! [tafakor]
ميدونستم !!!!! اصلاً ببين خيلى باهوشما ! پى بردى الان به اين موضوع [sootzadan]
رضوس
19th January 2014, 08:52 PM
خب ، سرگرم چى بودى كه اينقدر ساكت و سردى ؟!؟! [tafakor]
ميدونستم !!!!! اصلاً ببين خيلى باهوشما ! پى بردى الان به اين موضوع [sootzadan]
بارو بارونه زمینا تر میشه[khande]
شدید[sootzadan]
"مهدی"
19th January 2014, 10:06 PM
خوابم میاد زیاد[khabalood]
عرفان سلیم زاده
19th January 2014, 11:21 PM
امروز فهمیدم خجالتی ها بیشتر به نوشتن و داشتن رزومه احتیاج دارن[nishkhand][golrooz]
تووت فرنگی
20th January 2014, 09:06 PM
صبح و عصر و شب خاکستری !
Ronia
20th January 2014, 09:11 PM
اول همه خسته ام
بعدش نگرانم
بعدشم ناراحتم
بعدشم ناامید
کاش این روزا زودتر تموم بشه...
جوان ایرانی
20th January 2014, 10:13 PM
[nishkhand]
اعتراف می کنم یکی از دلایل اومدن به سایت خوندن همین تاپیکه ، بعضی جاها روحم شاد میشه [nishkhand]
ممنون از همگی [nishkhand]
sr hesabi
20th January 2014, 11:51 PM
سلام به همگی
امیدوارم خوب باشید
امروز روز خوب و خسته کننده بود
پایان ترم زبان رو دادم رفت ،دیگه آزاد شدم به طور کامل
از فردا به بعد واقعا میترسم
بهمن شروع میشه و در واقع کورس کنکور داغ تر میشه
الان استرسم داره با سلی ناز،هم تراز میشه
اه
گاهی فکر میکنم شاید سال دومی کردن خودم بزرگترین اشتباه بود ولی نباید دیگه بهش فکر کرد
بهمن بعد واقعا مهم هست
سال پیش که خوب خوندم تا اردیبهشت و خرداد ولی تیر و هفته کنکور (هیچ وقت یادم نمیره)
امیدوارم همه موفق باشید[golrooz]
solinaz
21st January 2014, 03:35 PM
امروز قراره ابکش بشم....[sootzadan]
من میگم شما استرس نداشته باشیم..باوشه؟!اونهمه براتون حرف زدم....پند بگیرید!
الان من به غلط کردن افتادم.....تو خونه راه میرن همش دارن منو سرزنش میکنن...حالا غیر اینا بابام یه چیز گنده از خودش درمیاره!!!!*اونایی که اینجوریــــــــــــــن بعدش چشاماشون اینجوری میـــــــــــــــــــــــ شه*[nadidan]اونایی که اینجوری اونجوری میشن...فلان میشن....عههههههههههههههه!!!!
یه چیزایی میگه که من قبلا حسشون نمیکردم تو بدنم اما از وقتی از دهن بابام شنیدم حسشون میکنم[sootzadan]حس میکنم دارم خفه میشم[nishkhand]اب دهنمو نمیتونم قورت بدم[sootzadan]و......[sootzadan]
پدر در میاره..والا!من هنوز جوونم...بابا نوجوونم...[negaran]
دلم نمیخواد اینجوری از دنیا برم[sootzadan]
دیروز از ترس نمره ی فیزیکم نرفـــــــــــــــــــــت م مدرسه[nadidan]امروزم که رفتم ؛ترسیدم از معلمم سوال کنم![negaran]همه افتضاح دادن....11 هم تو کلاس داشتیم[nadidan]
امروز عرب گیر داده میگه چرا دیروز نیومدی؟!موجه کردی؟!میگم حالم خوب نبود!نع میرم امروز ....!خبر نداره چه بلایی سر روحیه من اورده که...[sootzadan]نگاش میکنم حالت تهوع میگیرم[tahavoo]
[negaran]خوبه یه سرنگ گنده بکنن هرچی خون از بدنم بکشن.....[esteress][gerye]اصلا شانس من اگر هست جواب ازمایشم اشتباه در میاد حتی اگر سالمم باشم[nishkhand]
اخ چه کیفی میده من هیچیم نباشه...همههههههههه ی اینا ضایع میشن[sootzadan](بعید میدونم البته)[nishkhand]
باشمم انشالله انداختنم دکتر تغذیه[gerye]دارم میمیرم[gerye]
"مهدی"
21st January 2014, 08:16 PM
با این نمره ها هر موقع جوهر خودکارم تموم بشه ترک تحصیل میکنم[nishkhand]
تووت فرنگی
21st January 2014, 10:30 PM
[shaad] وضع قرمـزِ !
رضوس
22nd January 2014, 12:02 AM
الان فهمیدم صدایی که تا الان فکر میکردم صدای تردمیل طبقه بالاییه با خالی شدن دو طبقه بالا فهمیدم صدای دوییدن بچه های طبقه 6 بوده[bihes]
واقعا دیگه هیچی ندارم بگم[bihes]
masoume.a.92
22nd January 2014, 07:44 PM
چرا انقد سخت میگرن سوالای امتحان رو؟
نه واقعا چرا؟؟؟
[delkhoori]
parnian 80
22nd January 2014, 08:47 PM
واااااااااای خداااااااااااااااااااا!!!!!! !!!!!
دوست دارم سرمو بکوبم به دیوار!!!!!!!!!!!
سه ساعت یک مطلب نوشتم تو سایت یهو اشتباهی زدمش رفت[asabani]
حالا باز باید از اول........
اووووووووف حال ندارم دیگه باشه برای فردا.
روز خوبی بود ینی بد بود[negaran]نه خوب بود و نه بد متوسط[nishkhand]
قطبو دادم خلاااااااااص شدم.
masoume.a.92
22nd January 2014, 10:22 PM
ببین دیگه چقد بهم فشار اومد که نتیجش شد این احساسات [nishkhand] :
سپاس و ستایش ایام امتحانات را که ترکش موجب افتادن ست و به تلاش اندرش مزید پاسیدن
هر امتحانی که آغاز میشود موجب ترس ست و چون به پایان رسد مایه ی لرز
پس در هر امتحان دو احساس موجود و بر هر احساس بی خیالی ایی واجب! ([nishkhand][negaran])
از فکر و جان که برآید ، کز عهده پاسش به درآید؟
[sootzadan]
Ronia
23rd January 2014, 09:13 PM
نمراتم خدا را شکر خیلی بهتر از اون چیزی شد که فکر میکردمsh_dokhtar0
دیروز انتخاب واحد داشتم و چون فقط یه نمره هام تایید شده بود که اونم 20 بود،معدل آخرین ترم هم بیست بود،جاتون خالی یه انتخاب واحد توپی کردم ،الان 24 واحد درس گرفتم[khande] و احتمال میدم شنبه از دانشگاه باهام تماس بگیرن[tafakor]
میخام بهشون بگم واحد گرفته شده دیگه پس داده نمیشه[khanderiz]
Capitan Totti
23rd January 2014, 10:54 PM
ببین دیگه چقد بهم فشار اومد که نتیجش شد این احساسات [nishkhand] :
سپاس و ستایش ایام امتحانات را که ترکش موجب افتادن ست و به تلاش اندرش مزید پاسیدن
هر امتحانی که آغاز میشود موجب ترس ست و چون به پایان رسد مایه ی لرز
پس در هر امتحان دو احساس موجود و بر هر احساس بی خیالی ایی واجب! ([nishkhand][negaran])
از فکر و جان که برآید ، کز عهده پاسش به درآید؟
[sootzadan]
24ساعته آنلاینی!! بعد توقع 20 هم داری مثلا!!
ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــ
امروز موقع صبحگاه تیپ جلیغه ام پاره شد!! غرامتی شدم به انبار دار بد جور!!
ساعت 11بود که طبق روال همه ی تهرانیا رو جمع کردن برگ مرخصیا رو دادن بهشون بی منت!! اومدیم خونه!!
ساعت یک بود فکر کنم اومدم خونه!!
پوتینامو دادم داداشم یه اکس حسااابی زد
جورابامو نشستم!! آویزون کردم مابین پنجره!! که هوای سرد بش بخوره و بوی نامطبوعش بره!!
اومدم برم سایت آ اس رم ببینم کاپتان توتی چه کرده! یه سری به اینجا زدم رفع اخراج شده بودم!
امروز عمه ام یه پیتزا درست کرد!! حالم از هرچی نون و پنیره بهم خورد!!
ساعت 7-8 یکی از بچه ها زنگ زد گفت که آخ کادر افسر نگهبان اذیت میکنه!! بهش زنگ بزن مردیم
منم گفتم باشه! ولی زنگ نزدم!! شب جمعه ای اذیت شن قدر عافیتو بدونن
!!
solinaz
24th January 2014, 12:35 AM
سلی ناز که همه عمر بکردی تقلب * دیدی که "عرب" چگونه آن را بگرفت!؟[bihes]
برخیزو مخور غم "فیزیک" دیدمان * بشین و کمی به شادمانی گذران
sr hesabi
24th January 2014, 12:48 AM
خخخخخخخخخخخخخخخخخ
به خدا حیف ،حیف که نمیشه همه چیز رو گفت
ولی این نیز بگذرد
Capitan Totti
24th January 2014, 07:31 PM
صبحی که داشتم می دوئیدم خیر سرم!!
یک عدد دختر و یک عدد پسر دیدم
زن و شوهر بودن! دخترعمه پسرخاله بودن! نمیدونم
منتها خیلی میخندیدن!!
دختره قدش خیلی بلند بود!! ولی نه! دقت که کردم فهمیدم
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
انقد! پاشنه ی کفشش بود!!
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
انقد هم موهاشو ژل زده بود آورده بود بالا
در کل حساب کردم قدش بدون احتساب اینا مشه حدود 35سانتی متر[nadanestan]پسره که کلا از دو جهان آزاد بود
یک عدد در+پنجره انداخته بود گردنش
یک یال اسب روی سرش بود
در کل حساب کردم 200کیلو گرم فقط ازین مزخرفات بهش وصل بود
و جالب تر اینکه سوار یک عدد لامبورگینی که هیچوقت تو عمرم ازین نزدیکی ندیده بودم! شدند و جامه دریدند و سر به شمال نهادند...
اونچه که منو آزار میداد اینکه اینها یک عدد زوج گرامی رو مورد تمسخر قرار میدادند...
اهل مسخره کردن نیستم ولی اینارو باید مسخره کرد
آدمای مغرور و تازه به دوران رسیده!
parnian 80
24th January 2014, 08:06 PM
امروووووووووووووووووز وااااااااااااااااااااای عااااااااااااااااالی پررررررررررررررفکتتتتتتتت تتتت
تشریح داشتیم با دکتر فخریان و دکتر ربیعی[entezar2]و استادیاران گرامی دانشجوی دکترای آناتومی[atash]
اولش تشریح قلب و خلاصه رفتیم توی آئورت و دریچه سینی و میترال و سه لتی و خلاصه عااااااااااااااااااالی دست استادیار گرامی آقای زمانی درد نکنه[golrooz]
بعد تشریح چشم زجاجیشو در اوردیم یه قسمت از عنبیه هم با زجاجیه اومد بیرون[khejalat]
بعد تشریح کلیه رفتیم تو کالیس و خلاااااااصه کاارمون با دکتر ربیعی سرپرست گروه آناتومی دانشگاه اصفهان تموم شد[shaad]
البته واسه تشریح کلیه یه استادیار دیگه اومدن بعدشم کلیه رو خورد کردیم و با زجاجیه مخلوط کردیم بعد با میزنای یه پاپیون درست کردیم گذاشتیم روی اون چشمه که تخلیه شده بود گذاشتیم روی مخلوط زجاجیه و کلیه[khejalat][nishkhand]
استادیار محترم فرمودند بچه های ما که دارن سوپ درست میکنن[khejalat][nishkhand]
بعد رفتتیم تشریح موش اییییییییییییییییول خیلی باحال بود هیشکی تو گروه من دلشو نداشت[bihes]
مجبور شدم تنهایی خودم با اسکالپل و قیچی و پنس برم توش[nishkhand]شانس من در این مرحله پرنده هم پر نمیزد طرف میز ما[nishkhand]البته خوب ود خودم میونستم انجامش بدم.دیگه بچه ها هم یکمی دل و ججرات پیدا کردن آخراش دیگه ده تا دست تو شکم موش بدبخت بود[nishkhand]ولی یکی از بچه هامون کلا حالش بد شد
خیلی خوب بود با دکتر فخریان مولف کتاب های علوم[entezar2]
بعد رفتیم تشریح ماهی با همون دکتر ففخریان و استادیارشم دکتر زمانی و همون استادیاری که برای تشریح کلیه اومده بودن
کیسه صفرا گم شد[nishkhand]اصن بالای کبد نبود[taajob]
بعد رسیدیم باید سرشو برش میزدیم و اون ناحیرو باز میکردیم.این دوستای من با اسکالپل و قیچی افتاده بودن به جون این پاره نمیشد دیگه آخرش با اسکالپل بریدمش وتی بریدم سالم بودا اجزاش این دکتر زمانی گفت انداماشو بهم ریختی با این برشت[nishkhand]به خدا خودش بهم ریخت[nadidan]
خود زمانی اومد دستکاریش کرد!
بعد رففتیم من یه چیزی پیدا کردم هیشکی نمیدونست این چیه.
یکی از استادیارا که گفت یااباالفضل!!!!!!!!!!!![nishkhand]این چیه دیگه خودتون تولید کردین؟[nishkhand]
دکتر زمانیم مونده بود توش هی ماهیو این وری میکرد اونوری میکرد[nishkhand]
در کل روز خییییییییییییییلی باحالی بود دست مدیر مدرسمون درد نکنه[tashvigh]
AaZaAdeh
24th January 2014, 11:12 PM
دوست دارم مثل بچه ها غر بزنمو اعتراض کنم...[nadidan]
اههههههههههههههههههه...[nishkhand]
چه زود تعطیلات تموم شد...[negaran]
سخته باز بری سره کلاس...[khabalood]
هم خوبه هم بده....[tafakor]
الان میگم بدیش می چربه....ولی فردا ببعد قطعاااا خوبیش میچربه[cheshmak]...مطمئنم
م.محسن
25th January 2014, 12:18 AM
جمعه حرف تازه اي برام نداشت
هر چي بود قبل از اينها گفته بود
AaZaAdeh
25th January 2014, 07:49 PM
نشد....
نخواست...
عیبی نداره...
شاید یه روزه دیگه...
خیلی دیر....
solinaz
25th January 2014, 09:03 PM
پشت درهای بسته خوش نویسان نشسته
سارینا داره میخونه
سلی ناز داره میرقصه
عرب میگه من پیرم دوروز دیگه میمیرم
خوش نویسان میگه چه بهتر کلاستو میگیرم[gerye]
*
مادر من مادر من تو یاریو یاور من....مادر چه مهربونه قدر منو میدونه[sootzadan]به عذر بی بهونه کارنامه رو میگیره[gerye][dooa]
"golbarg"
25th January 2014, 09:19 PM
دیروز باکلی خوشحالی خواستم بر تو برف عکس بگیرم خدا نصیب هیچ کدوم شما نکنه اومدم برم دیدم کنار کفشم از کثیف کاری گربه پر شده
انقد افسرده شدم که مجبور شدم کفشمو بندازم دور
مردم خاطره دارن ماهم خاطره داریم[khande]
ارگان
25th January 2014, 09:26 PM
هییییییییییییییییییییی خدااااااااااااااااااااااا اااا
شکررررررررررررررررررررررر رررررررررررررررررت
اما مددی کن که با سامان برسییییییییییم[shaad]
parnian 80
25th January 2014, 09:31 PM
اااااااایییییییییییی خدااااااااااااااااااا
جمعه یه سری گفتن موشه روحش میاد به خوابمون گفتم شوخی میکنن!
امروز یکی از هم گروهیام گفت عذاب وجدان گرفتم موشه رو کشتیم[khande]
maryam kia
26th January 2014, 01:18 AM
خیلی خستم.فقط همین...
*Fatemeh98*
26th January 2014, 03:13 PM
تو این فکرم که ای خدا ما واقعا واسه فردا درس نداریم عایا؟؟؟؟
هوراااااااااااااااsh_omomi82sh_o momi42sh_omomi9
رقیه سادات
26th January 2014, 05:50 PM
فرداصبح نتیجه نیروی انتظامی میاد...من ازصبح دارم ازاسترس خفه میشم.توروخدادعاکنیدمن قبول بشم وبه آرزوی بچگی هام برسم.فرداخبرشومیدم ب شما....دعاکنیدبرام[gerye]
تووت فرنگی
26th January 2014, 07:26 PM
صبـح و ظهر و شب بهانه ای بود تــا فکر نکنم امروز . . .
solinaz
27th January 2014, 12:54 AM
[afsoorde][afsoorde][afsoorde]
http://uc-njavan.ir/images/vdkcf42onm8b3f1v8fc.jpg
homeyra
27th January 2014, 12:57 PM
یه دوش آب گرم...
یه لباس راحت...
یه چای تازه دم....
یه موسیقی ملایم...،
به درک که خیلی از مشکلات حل نمیشه...!
http://cdn.majazi3.ir/majazi2/HLIC/photography9_020.jpg
Helena.M
27th January 2014, 04:15 PM
دیشب کلی مسئله و سوال و این طور چیزا حل کردم، امروز امتحان تاریخم داشتم که نتونستم به خاطر امتحان اولیه خوب بخونمش
عاقا رفتیم سر جلسه ی امتحان هییییییییییییییییییییچ مسئله ای نیومده بود !!!!!!!!! کل سوالا تشریحی بود.....استاد اومده بالای سرم ازش سوال بپرسم ،
میگم استاد اینا چیه؟؟؟؟؟ میگه حرف نزن گوش بده ببین چی میگم!!!!!!![taajob]
این از این امتحان که معلوم نیست چی بشه.......
امتحان تاریخمم که چون خوب نخوندم ، تستی بود اما من کلی از سوالا رو شک داشتم........
اینم از این........
دیگه واقعا خسته شدم[khabalood]
حالا یه امتحان دیگه مونده و خلااااااااااااااااااااااا ااااااااااااااااص{shnjavan}{shnja van}{shnjavan}{shnjavan}{shnjavan}
سونای
27th January 2014, 05:33 PM
این روزا خیلی به این رسیدم که واقعا آرامش در تفکر خیلی تاثیر داره...
سرحسابی یه اهنگ تولد برا بچه ها گذاشت وقتی گوشش دادم یاد اونروزا افتادم...یادش بخیر..چقدر توانا بودم... الان چقدر زمین گیر شدم... یادش بخیر در هر شرایطی که بودیم از تولد گرفته از گردشای علمی از سر کلاس و کسری از ثانیه نبودن استاد و مناسبت های الکی که درست میکردیم گرفته تا خود کلاسا و غذا و چای خوردن و احساس گرما سرما کردن و...پر از بحثای علمی در هر شرایطی بودیم.... خودمونم میدونستیم خل و چلیم![nishkhand] اصولا فقط با خودمون درگیر بودیم! چون هرکسی وارد بحثای ما میشد نتیجه ای نداشت جز [taajob][bihes]چقدر شاد بودیم!!!
این آهنگم تولد مربیمون گذاشته بودیم! یادش بخیر چقدر اذیتشون کرده بودیم بنده خدا دیگه با خط کش میومدن سالن[nishkhand] چقدرم چوب خوردیم[nishkhand] اما ایشون حرص میخوردن که یه کار! یه کار! یه کار! ای بمیرید شما که نمیشه جمعتون کرد!! یه کار انجام بدین!!![delkhoori] اینجا فقط تمریناتی که من میدمو انجام میدین!! تا سر برمیگردونم کار خودتونو میکنین!!![delkhoori]
اما خدایی ما تمریناتشونو انجام میدادیم! فقط عادت کرده بودیم چند تا کارو با هم انجام بدیم![khanderiz] و اونروز تولدشون هم بچه ها با این آهنگ کلی مسخره بازی در آوردن و همه وسایلای سالن رو بصورت ابزار آلات موسیقی استفاده کردن[bamazegi] تا خلاصه ایشون خندیدند و مهربون شدن... دلم دوباره جمع دخترونه میخواد...
دیگه هیچ اثری ازون ذهنم نیست که وقتی بحثی مطرح میشد راحت از زیر میکروسکوپ گرفته تا پشت تلسکوپ!! بررسیش میکردیم!!!
احساس میکنم تو مرداب فرو رفتم!!! شدم کلاف سردرگمی که حرکت در حد میلیمتر رو هم ازم گرفته....
اصلا ذهنم متمرکز نمیشه!!!! خیلی حس وحشتناکی هست...آلزایمر گرفتم....
احساس میکنم تنوع میخوام!!! شاید دوباره رفتم باشگاه! یا موسیقی رو ادامه دادم! این توو خونه نشستن که باعث نشد بیشتر بخونم!!!
همه انگیزه هامو از دست دادم! همه چی رنگ باخته!!! اصلا ازین مغزم راضی نیستم!![negaran]
آرماندیس
27th January 2014, 09:09 PM
خب خب خب...امروز چی داشتیم..ی روحیه زخمی..ی اعصاب یویو مانند و ی انگیزه رو به رشد...به نظرم داشته هام کم نیست....
منتظرم دوستم از کردستان بیاد.. وای چقد دوسش دارم..بهم آرامش میده..وجودش ی نعمته توی جای نا آشنا........
چهارشنبه میاد هه نا سه کم!!!
setayesh shb
27th January 2014, 09:21 PM
امروز بهترین روز زندگیم بود تو این 4 5 ماهه شاید باورتون نشه یه روز خوب نداشتم ولی امروز واقعا خوشحال بودم از همون ابتدای صبح خوشحال بودم[shaad]
شما دوستان گلم در این خوشحالی به من خیلییییییییییییی کمک کردید واقعا از تک تکتون ممنونم[esteghbal]نمیدونم چطور[golrooz] از همتون تشکر کنم به جرئت میگم بهترین تولد زندگیم بود چند سالی بود که تولد به این خوبی نداشتم[nishkhand]شاید به خاطر وردم به سن آدم شدنه که تولدمم انقدر مثل انسان ها برگزار شد[khanderiz]
solinaz
27th January 2014, 11:16 PM
امروز بردنمون اردو سورتمه تهران!
نمیدونم واس رفع خستگی امتحانات بود یا تنبیه!
تمام اماما و..اومدن جلو چشمام....حفاااااااااااظ درست و حسابی نداشت!
مرگو لمس کردم تنهایی....به خصوص سر پیچا[negaran]
ولی نه اون قدارم ترس نداشت...ببه غیر از سرایزیا و پیچا...
قرار بود با گردانمون که 9 نفر بودیم پشت هم بریم جیغ بزنیم
اما وقتی سوار شدیم جدامون کردن[sootzadan]کلی فاصله افتاد بینمون
من خودم تکی حنجرمو پاره کردم.....[nadidan]از اول تا اخر گاز دادم...جرات نداشتم ترمز بگیرم[nishkhand]میترسیدم پشتیا بهم برخورد کنن[sootzadan]...منم شانس ندارم رو هوا ملق میزدم[nadidan]
به اخراش که رسیدم دیدم یه نفر داره داد میزنه ترمزو بکش ترمزو بکــــــــــــــــــــش!ف ر کردم داره تیکه میندازه[nishkhand]نزدیک بود برم تو باقالیا...به دادم رسیدن!
این وسط عکاس نمیدونم چیکار میکرد...با همون حالت من(مقنعه چپکی و...)ازم عکس گرفت[taajob3]
هرچی بود از کلاس درس بهتر بود
فردا کارنامه و ازمون مرآت....[esteress]
یه روز قبل دادن کارنامه ببرن اردو(؟)
"مهدی"
27th January 2014, 11:21 PM
دایی شدم. سیبیل گذاشتم[nishkhand]
parnian 80
27th January 2014, 11:32 PM
اووووووووف
تا حالا شده حس کنید بهتره دهنتون رو ببندید و هیچی نگید؟[negaran]
nedasoltani
27th January 2014, 11:39 PM
امشب انتخاب واحد دارم ساعت 12. [labkhand]
هنوز پول نریختم به حساب. نمیدونم چرا پرداخت نمیشه.[narahat]
خییلی استرس دارم اگه بهم کلاس نرسه چی؟؟[negaran]
وااااای[dooa]
تووت فرنگی
28th January 2014, 10:25 PM
روزِ خاکستری . . .
parnian 80
28th January 2014, 10:45 PM
روز خوب....
خیلی خوب[shaad]
کارنامه پیمایش علمیمو دیدم خوشحالم[nishkhand]
و دو نمره به مستمر ادبیاتم تا اینجا باید اضافه بشه برای ترم 2[bamazegi]
دو تا صد در صد[shaad]
خلاصه رو ابرام[nishkhand]
Helena.M
29th January 2014, 09:26 AM
بالاخره تموم شددددددددددددددددددددد!!!!!! !!!!!!!!!!!!!
خدایا شکرت......
دارم میرم ....[shaad]
رقیه سادات
29th January 2014, 03:55 PM
یووووهههههوووبالاخره قبول شدم پلیس شدم....ازاونایی ک برام دعاکردن ممنونم...من کاردانی علوم پایه نیروی انتظامی دانشگاه علوم انتظامی امین قبول شدم[shaad][tashvigh]
parnian 80
29th January 2014, 05:02 PM
فقط میتونم بگم خدایا شکرت![golrooz]
"مهدی"
29th January 2014, 07:03 PM
امشب میخام ی حرکتی بزنم ی عشقی بکنیم
Capitan Totti
29th January 2014, 09:30 PM
5روز ماموریت سختتتتتتتتتتت بود...
ولی به اهدافم رسیدم...
خدایا شکرت...
اتفاقات جالبی رخ داد...
خنده دار دلهره آور
سخت و اندکی به تجربیات و پختگی ام افزوده شد...
حقوق عملیاتی هم حساب کردن! یعنی هر روز 35تومان اضافه حقوق
خوب بود در کل
بعدا برخی اتفاقات رو شاید بگم
mamadshumakher
30th January 2014, 11:00 AM
خب دوستان عزیزم
امتحانا به سر رسید ولی به خونش نرسید [sootzadan]
به عبارتی مقداری رها شدم.
خب دیگه ما بریم.
فعلا
آرماندیس
30th January 2014, 11:48 AM
دوستم نیومد...[narahat]
کاش بیادش..زودتر..[dooa]
ولی عیب نداره..ترم شروع شده و تکلیف دارم فراوون...یکم نگرانی دارم که با کمک خدای بزرگ امیدوارم تموم بشه....روحیه ام بهتره..سعی میکنم افکار ناخوش آیندو اصن بهشون فکر نکنم.. .باید ی خورده اقتصادی تر عمل کنم.. خرج و اینام خیلی رفته بالا...
امیدوارم روز خوبی داشته باشم..داشته باشی..
parnian 80
30th January 2014, 11:51 AM
دیشب دکتر رفتم دو تا پنی سیلین زدم ولی سرفه هام خوب نشد که نشد[negaran]دیگه دارو هم نوشت.مامانم میگه وقتی ما کوچیک بودیم می رفتیم پیش این آقای دکتر حالا تو میای بعد تو هم حتما دخترت میاد[tafakor][sootzadan]
امروز با دوستم ساعت 3 نوبت کلینیک داریم واسه تنظیم قد و وزن[shaad]البته من که برای چاقی میرم چون بی ام آی نشون میده کمبود وزن دارم[entezar]مامانم که میگه خیلیم خوبه وزنت اینا چرت و پرته[khanderiz]3 ماه باید روند رو ادامه بدیم واسه تنظیم
باشگاه داریم سه روز در هفته ولی صبحاست نمیتونم برم مگر اینکه ترک تحصیل کنم[nishkhand]
دیشب دوست مامانم با بچه هاش اومدن خونمون اینقده خوشحال شددددددددددددم که نگو
اصن پر از انرژی مثبت بودن اینا مهربونم بودن[shaad]خدا حفظشون کنه[golrooz]
solinaz
30th January 2014, 11:01 PM
هیـــــــــــــــــــــــ ــچ وقت فکر نمیکردم تو تهرانم اخوندک پیدا شه[taajob2]
خـــــــــــــــعــــــــ ـــــــــلی تعجب دارها[taajob2]
امروز به طور کاملا اتفاقی تو حیاط خونه اخوندک یافتم...از اونجایی که به رنگ سبز علاقه دارم دیدم یه چیز سبز کوشولو داره رو زمین جست میکنه[eynaki]
رفتم سمتش پرید رو پام جیـــــــــــــــــــغ زدم!
اول باورم نشد این اخوندکه...4 ساعت با خودم کلنجار رفتم!چه موجود عجیب غریبیها!
کوچیک که بودم تو کارتون زندگی یک حشره همچین موجودی دیده بودما ولی اصلا فکر نمیکردم وجود داشته باشه...حداقل تو ایران[nishkhand](دوروبرای خودمون)[sootzadan]
افتادم تو حیاط دنبالش...عین ندید بدیااااا[nishkhand]هوای امروز و دیروز تهران فوق العاده پاک بود...ادم میامد بیرون همش دوست داشت نفس بکشه![khanderiz]
اوردمش تو خونه انداختم به جون عمم[sootzadan]پرید هوا...[khande]ریاضیه دیگه!از پروانه میترسه[khande]
اینقدر از این عکس و فیلم گرفتم[nishkhand]اسمشم گذاشتم سیــــــــــــــــــــریش[nishkhand]الانم وله تو خونه...خدارو شکر فردا عمم میره!
نگاش کنید چه جیگریه[nishkhand]
http://uc-njavan.ir/images/3r2mkn0621w72nnmdei6.jpg
Capitan Totti
30th January 2014, 11:26 PM
سه شنبه با یه افسر ارشد اصفهانی رفتیم باز دید برای سان دیدن از یکی از یگان های نزاجا
موقع بازدید جناب سرهنگ با لهجه شیرینش به سربازه که اتی کت اشو خوند(اتی کت همون اسم نظامی است که بالای جیب سمت چپ نوشته میشه) گفت:
علیدوستی(فامیلی سربازه) پسرم شغل ات چیه؟ ( منظور شغل سازمانی در ارتشه که مثلا پیاده ام، خدمه توپم، خدمه تانکم، منشی ام و...)
سرباز علیدوستی هم با لهجه ی شیرین قشقایی اش گفت : بنا! (Benna)
سرباز فکر کرد پرسیده شغل ات تو بیرون چیه!
کلا زدن زیر خنده...
فرماندشم توبیخ شد.
در هر حال! امروز دایی ام که گچ کاری می نماید و این هنر و کار سخت! رو قبلنا تابستونا به منم یاد داده
کاری در نزدیکی دانشگاهم گرفته
امروز با فرمانده گردان عزییییییییییییزم صحبت کردم بعد از ظهرها بهم مرخصی بده برم پیش دایی ام کار کنم!
بشم اوستا جناب سروان!! [bietena] به پولش احتیاج مندم!! [nadanestan] فقط امیدوارم شاگرد دایی ام و من همون افغانیه باشه که اسمش فهیمه! (اسم مردونست!) من و فهیم خاطرات خنده دار زیاد داریم!!
در کل همه چی تعطیل شد
پول پول پول! فرهنگ و اندکی ملی گرایی!
صبح ها رژه و دانشگاه و... ، ظهر تا شب سختی های کار سخت و کثیف گچ کارییییییییییی، آخر شبا هم درس درس درس
*FATIMA*
31st January 2014, 12:55 PM
سلام
بلاخره با هزار زور و زحمت تونستیم دوستان دانشگاهی رو دور هم جمع کنیم و بریم خونه یکی از دوستان که تازه عروسی کرده
خیلی کار سختی بود ، یه روز این کار داشته یه روز اون یکی برنامه ! یعنی دقیقاً 2 ماه درگیرش بودم تا اینکه به مکتب رسید !
ولی به زحمتش می ارزید ، خیلی خوش گذشت
بعد که ما رسیدیم خونه هر چی زنگ خونه میزنیم ، هرچی تلفن می زنیم ، هر چی زنگ خونه همسایه رو میزنیم کسی ج نمیده
استرس استرس استرس که چی شده ، که یکدفعه صدای دینا بانو میاد که میگه باطمه بیا تولدم ، بعد در رو باز میکنه
بعد میفهمیم که بله ، تولد دینا بانو هست و همه خونه همسایه پایینیمون هستنا و هیشکی صدای گوشی نمیشنوه و ...
خلاصه دینای ما هم 3 ساله شد عزیز من! [alaghemand]
دایی دوباره سری به ما زد و به یمن اومدن ایشون هم سری به میلاد نور زدیم و برج رو نشونشون دادیم !!!!!!!!!!!!!!
و باز هم به یمن وجود دایی اینا سر از دربند درآوردیم و کلیییییییییییییییی خوش گذروندیم !
یه فالگیره اومد الکی الکی از ما فال گرفت و همش هم از اول پیاز اشتباهی بود تا آخر پیاز !!!!!!!!!!!!!!!!!!
بعد هم خونه پسرعمه گرام مهمونی بودیم !
کلاً هفته خوبی بود
Capitan Totti
31st January 2014, 01:13 PM
فرداصبح نتیجه نیروی انتظامی میاد...من ازصبح دارم ازاسترس خفه میشم.توروخدادعاکنیدمن قبول بشم وبه آرزوی بچگی هام برسم.فرداخبرشومیدم ب شما....دعاکنیدبرام[gerye]
از: من
به: تو
موضوع : نصیحت
به استحضار شما میرساند
اگر بروی و سیگار فروشی کنی!!
هم شغلش راحت و کم دردسر تر از نظامیته
هم پولش بیشتر!!
د.س.3.دا-اف.امام علی س2 پیاده ع.ا.شـــ
به نصیحتم گوش فرا ده!! کاملا هم نظامی نوشتم!
رقیه سادات
1st February 2014, 10:57 AM
از: من
به: تو
موضوع : نصیحت
به استحضار شما میرساند
اگر بروی و سیگار فروشی کنی!!
هم شغلش راحت و کم دردسر تر از نظامیته
هم پولش بیشتر!!
د.س.3.دا-اف.امام علی س2 پیاده ع.ا.شـــ
به نصیحتم گوش فرا ده!! کاملا هم نظامی نوشتم!
سلام تیمسار.شماخودتون مستحضرید گاهی باید یکی فدابشه تابقیه فقط وفقط ی نفس بیشتربکشن..من ازبچگی آرزوداشتموبعدکلی مراحل سخت ک جنابعالی درجریانید قبول شدم من هدف دارم مثل بقیه دوستام و ب اندازه موهای سرم مخالف دارم اما هدفم مهمه...خیلی مهم...چون مقدسه
استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است
استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد
vBulletin® v4.2.5, Copyright ©2000-2025, Jelsoft Enterprises Ltd.