PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : اعتراص نامه ی یک سرباز



*atusa*
2nd June 2011, 11:23 AM
متن زیر برگرفته شده است از سایت کلوب:
کوروش اسطوره شیادی! نه کسی که اولین قانون حقوق بشر را نوشته است...

در زمان کوروش فرمانروای ماساژت ها زنی به نام توموروس بود که بعد از درگذشت شوهرش برجای او نشسته بود. کوروش ضمن ارسال پیام برای او چنین وانمود کرد که خواهان ازدواج با اوست. اما توموروس دریافت که کوروش قصد ازدواج با او را ندارد، بلکه می خواهد سرزمینش را تصاحب کند. کوروش چون نتوانست با این تدبیر به مقصود برسد، از جنگ در آمد، و بعد از گذشتن از رود جیحون در سرزمین ماساژت ها به تاخت و تاز پرداخت. در این هنگام توموروس به وی چنین پیام داد: ای پادشاه مادی ها، به تو نصیحت می کنم که دست از این کار برداری، زیرا معلوم نیست که به نتیجه مطلوب دست یابی، به فرمانروایی بر قوم خود خرسند باش و بگذار که برسرزمین خود سلطنت کنم. افسوس که به سخنم گوش نخواهی داد، زیرا آنچه که کمتر به آن می اندیشی صلح و صفاست. اگر در تصمیم خود مبنی بر جنگ با ماساژت ها استوار هستی از ساختن پل بر روی رود جیحون صرفنظر کن. لشکر من تا مسافت سه روز از رود عقب نشینی خواهد کرد، و سپس تو به پیش روی ادامه بدهاگر ترجیح می دهی تو نیز همین اندازه عقب نشینی کن ما حاضریم در آن سوی رودبا تو روبرو شویم
کوروش پس از شنیدن پیام ملکه، فرماندهان خود را احضار کردو با آنان به مشورت پرداخت. همگی اعتقاد داشتند که بهتر است کوروش اجازه دهد ملکه و سپاهیانش به این سوی رود بیایند. اما کروسوس لودیا با این تدبیر مخالف بودو عقیده داشت که اگر دشمن به این سوی رود بیایدو پیروز شود، از تاخت و تاز دست برنخواهد داشت. پس بهتر آن است که کوروش به سرزمین دشمن بتازد و بر او در آن جا غلبه کند. سپس مصلحت در آن است که سران ماساژت ها را به ضیافتی فرا خواند و همه گونه خوراکی ها و نوشیدنی ها فراهم سازد، بعد، ایرانیان به این سوی رود بازگردند و تنها گروهی از گماشتگان خود را در آن سو بگذارند، آن گاه ایرانیان می توانند بر دشمن بتازند و آنان را در آن ضیافت به قتل برسانند.
کوروش توصیه کروسوس را پذیرفت و به خاک ماساژت ها تاخت، ولی گروهی از سربازان خود را در آن جا باقی گذاشت و به این سوی رود بازگشت. عده ای از ماساژت ها از فرصت استفاده کرده به آن گروه تاختند و همگی را به قتل رساندند. پس از آن پیروزی، چشمشان به سفره ای افتاد که برای آن ضیافت فراهم شده بود و آن قدر خوردند و نوشیدند که مست و مدهوش در آن جا افتادند. در این هنگام ایرانیان از فرصت استفاده کرده و گروه بسیاری را کشتند و جمعی دیگر را که در آن اسپارگاپیس فرزند توموروس و سردار سپاه ماساژت ها نیز جزو آن ها بود، به اسارت درآوردند و آنها را نزد کوروش بردند.
همین که اسپارگاپیس به هوش آمد و خود را اسیر دید از کوروش خواست که غل و زنجیر را از او بردارند و کوروش با این تقاضا موافقت کرد. اسپارگاییس به محض آزادی از شدت شرمساری خود را کشت. در این هنگام، ملکه تصمیم به جنگ گرفت. جنگی که باعث کشته شدن کوروش گردید. (قوم های کهن در آسیای مرکزی و فلات ایران – دکتر رقیه بهزادی ، چاپ سوم، صص204-203)
حال شما از این حقیقت تاریخی چه استنباطی می کنید؟ آیا کوروش از توموروس درخواست ازدواج برای بلعیدن سرزمینش نکرد؟ آیا شیاد نبود؟
و چه جالبه راه جاودان کوروش که کماکان ادامه داره. بله دوستان، موضوع مطرح شده مورد تایید اکثر تاریخ شناسان واقع شده، چه به مذاق شما خوش بیاد و چه نیاد. و در چنین جنگی بود که ملکه ماساژت ها سر کوروش رو برید و در کاسه خون غرق کرد و گفت تو عاشق خون بودی، حال بنوش شاید که سیراب گردی.
ناراحت کننده ست که شخصیتی که از وقیح ترین حیله ها از پیشنهاد ازدواج با توموروس گرفته تا سجده بر بت مردوک، قهرمان ایران نام گرفته و عده ای نادان با وقاحت تمام در پیشگاه قبرش رذیلانه و ذلیلانه سر بر خاکی می نهند که تنها شایسته خداست. به راستی آیا کوروشی که بر بت مردوک سجده نمود یا کمبوجیه که در پیشگاه گاو مقدس مصریان سر بر سجده خاک انداخت اینگونه بایست مورد عبادت انسان های عصر جدید واقع بشوند؟
وَیَوْمَنَحْشُرُهُمْ جَمِیعاً ثُمَّ نَقُولُ لِلَّذِینَ أَشْرَكُوا أَیْنَشُرَكَاؤُكُمُ الَّذِینَ كُنتُمْ تَزْعُمُونَ - ثُمَّ لَمْ تَكُنفِتْنَتُهُمْ إِلَّا أَن قَالُوا وَاللّهِ رَبِّنَا مَا كُنَّامُشْرِكِینَ- انظُرْ كَیْفَ كَذَبُوا عَلَى‏ أَنْفُسِهِمْ وَضَلَّ عَنْهُممَا كَانُوا یَفْتَرُونَ(22- 23 -24/الاَنعام) روزیكه همه آنهارا جمع كنیم، به آنانكه برای خدا شریك ساختند میگوئیم شریكانی كه گمانمیكردید كجا هستند؟حرف آنها فقط این خواهد بود كه ( به خدا كه مالك ما استقسم كه مشرك نبودیم ) .ببین چگونه بخود دروغ گفتند و شریكانیكه برای خدامی‌بافتند گم شدند.

اعتراص نامه ی یه سرباز هخامنشی


حتما به مقدمه ی کتابهای هرودت توجه کرده اید، بیشتر مترجمانی که کتابهای هرودت را ترجمه کرده اند در ابتدا یادآور می شوند که تاریخ نگاری هرودوت گاه جای خودش را به داستان سرایی میدهد. پس نتیجه می گیریم که دلیل محکمی بر صحت داستان بالا وجود ندارد.
حتی اگر این ماجرا حقیقت هم داشته باشد، چیزی که در بالا ذکر شده نه یک حیلت خصمانه بلکه سیاستی جنگی است و ما شاهد این هستیم که کورش با بهکار بردن چنین سیاست هایی بسیاری از فتوحاتش را بدون جنگ و خون ریزی بدست می آورد.
در واقع( به عقیده ی من ) هدف کورش بزرگ از جهانگیری و کشورگشایی تنها گرد آوردن ملل جهان زیر پرچم صلح و عدالتی است که پارسیان قهرمان آن را بر افراشته بودند و بس.
کورش بزرگ هیچگاه در مقابل بت مردوک سجده نکرد. او پارسی مرد صلح جویی بود که توهین به ادیان را خوش نمی داشت و هیچگاه کسی را ناچار به پیروی از کیش خود نمی کرد. کورش بزرگ عقاید تمامی ادیان را محترم می شمرد و معابد ویران شده ی انها را بازسازس می نمود.
برای نمونی مامورانی گماشت تا بر بازسازی معبد یودیان نظارت کنند.
از همه مهمتر، آزادی چندی از پیامبران بنی اسرائیل چون دانیال نبی از بند بخت النصر بدست کورش بزرگ اتفاق افتاد.
کورش بزرگ خواهان آبادانی شهرها و ممالک بود. همچون دیگر پارسیان متمدن و با فرهنگ.
از کورش در قرآن با نام ذوالقرنین پیامبر یاد می شود. یونانیان کورش بزرگ را سرور و قانون گذار، یهودیان او را منجی رهایی دهنده و ایرانیان او را پدر می خوانند.
اهای شمایی که متن بالا را نوشتی دشمن نه که خود فروخته می خوانمت،
کاش جای خواندن آنهمه کتاب ازبعضی تاریخ نگاران یونانی تبار که گه گاهی دست به تاریخ سازی می زنند، نگاهی به اعلامیه ی حقوق بشر کورش می انداختی.
کاش همراه با خواندن قرآن، نگاهی به تفسیر آن هم می انداختی.
کاش کنار این همه تعصب دینی و مذهبی ذره ای هم عرق وطن پرستی داشتی.
شاید آنگاه به شخصیت والا و عدالت طلب کورش بزرگ، پدر ایران زمین، که ریشه در تاریخ و فرهنگ غنی این خاک دارد پی می بردی.
به کوری چشم دیو و دد و دشمن، کورش بزرگ را همچون پاک سرشتی جاودان می ستاییم.

تا کور شود هر انکه نتواند دید.


تا سرباز هخامنشی خون بر رگ و غیرت در دل دارد، به کسی اجازه ی توهین به تاریخ ایران زمین را نخواهد داد.

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد