MR_Jentelman
27th May 2011, 10:17 AM
مجموعه «پیاده روهای جهان» کتابی است که به تازگی توسط انجمن قلم ایران در یک سری با عنوان آثار نو قلمان ادبی به طبع روانه بازار شده است.
این مجموعه حاوی 72 کار سپید «معصومه افتاده نیا» از شاعران خوب و کم ادعا دیار ری است که توانسته است مخاطبان و خوانندگان این کتاب را با دستان پر بدرقه کند.
اشعار این مجموعه عبارت اند از : تسبیح سربی ، زندگی ، از هر نقطه جهان ، مسافر ، لبخند های تلخ ، اسیر ، فرار ، گوشه گوشه جهان ، بذر عشق ، تیله های هفت سالگی ، دستهای مادر . . .
ما در این مجموعه با فضاهایی نو و کشفهایی جدید از فضایی جدید مواجهیم که مختص به خود شاعر و درونی شده ایشان است. افتاده نیا توانسته است با بومی سازی فضای آثار خود مخاطب را با دنیایی لطیف آشنا و حتی گاه نوستالژیک مواجه سازد که این گام، گام بلندی برای ایشان محسوب میشود [ تسبیح سربی-9-نیمه دیگر ماه-47- و ...] و طنزی سیاه که در اکثر کارهای این مجموعه موج میزند مخاطب را درگیر کرده و در پارهای از اشعار به گونهای رسالت شعرهای ایشان را بر دوش میگیرد. اما در بعضی از آثار این شاعر، شاعر به دنبال این است که ساعت خویش را به انجام برساند و گاه این خیال چنان ضربههای مهلکی به شعر میزند که مخاطب حیران میماند شاعری با این گونه کشفهای تصویری- حسی و زبانی خوب که توانسته است شعرهایی با دایره تأویل بالا [ چیزی که در شعر امروز ما بسیار اتفاق میافتد- لبخندهای تلخ 2-18] بیافریند چرا باید به خاطر خیال خامی به عنوان رسالتی که میبایست شعر داشته باشد و تمام مخاطبان میبایست آنرا دریافت کنند شعرهای خود را به باد دهد و شعری با این قدرت چگونه که گاهی فریب کلمات و خودش را میخورد و با بازیهای زبانی سطحی و پرگویی شاعرانه مو بر اندام مخاطبش راست کند و او را به جبهه گیری در مواجهه با اثرش فراخواند [ دیوآری و هم قافیههایش در به خسته میرسم! -41- کلمه روشنایی در تاریکی نه- 30 و ...] و وقتی شاعری میتواند چنین تصویری بیافریند [ اسبها ... از گله/تا گلوی کوه/ شیهه میکشند] چرا باید اسب را همقدم باد و هم نفس رود و نشئه از علف صبح بکند که این ترکیبهای کلاسیک و ژنده و مستعمل توی ذوق مخاطب بزنند و کار را خراب کنند؟
افتاده نیا توانسته است با بومی سازی فضای آثار خود مخاطب را با دنیایی لطیف آشنا و حتی گاه نوستالژیک مواجه سازد که این گام، گام بلندی برای ایشان محسوب میشود.
اشعار این مجموعه، خشونت دارند اما هیجان زده نیستند . گویا خشونت عضو لاینفک بعضی اشعار این مجموعه است . شاعر در بعضی اشعار ورود و خروج خود را به ثبت می رساند مثل شعر آشیانه زخم ص 58 و رقص باران ص 63 . این مساله در حوزه نشانه شناسی قابل بررسی است . اشعار دوصدایی نمی شوند . عدم ارتباط با آرکاییک و اساطیر ، مجموعه را به جهان مدرنیته سوق داده است .
اشعار با دخالت جنسیت شاعر ، به نمادها و نشانه ها نزدیک می شوند . از این رو رمز گذاری خیلی دقیق کارگزاری نشده است . حشو در کار زیاد است . ازدحام کسره و حرف ربط و اضافه ای مثل واو تصاویر را مفقود و کمرنگ می کنند .
اشعار این مجموعه دارای رده بندی تاریخ سرایش نیستند . البته این موضوع در بررسی بی تاثیر نیست . . این مجموعه بدون پاورقی قابل خوانش است و تفکر و صفات مشترک با مخاطب را می طلبد . هرچند هنر به خودی خود آدرس های مشترک با مردم دارد . اشعار اکثرا شنیدیداری هستند .
مورد دیگری که میتوان در مورد این مجموعه به آن اشاره کرد موضوع نامگذاری شعرهاست.
چرا ما شعر را نام گذاری میکنیم:
معمولاً نام گزیدهای از تمام مفاهیم یک شعر است که شاعر و مؤلف گاهی به عنوان کانالیزه کردن ذهن مخاطب و قرار دادن مخاطب در جریان خاصی از مسیر شعری آن را انتخاب میکند که به نیت مؤلف نزدیکتر باشد و خواننده گفتهها و نوشتههای مؤلف را بیشتر و بهتر درک کند و گاه نام متن گوشهای از شعر است که در این گونه مواقع تعلیقی در کل بافت متن اتفاق میافتد که با رجوع به نام اثر این تعلیق ختم به خیر میشود و یا نام میتواند فرم و انسجام متنی را حفظ کند اما جز در دو سه مورد از نام گذاریهای این کتاب [ وظیفه-108- تسبیح سری-9- به خسته میرسم-41-] هیچ کدام از این اتفاقها روی نمیدهد.
اما در مجموع پیاده روهای جهان کتابی است که از بسیاری از کتابهای شاعران حرفهای و مطرح و دلچسب تر و زیباتر مینماید و امیدواریم کارهای جدیدتر و قویتری از این مؤلف بشنویم و بخوانیم.
پیراهنت را میشویم
پیراهنت را که میچکانم
تنهایی
قطره قطره
صدای زمین خوردن میآید.
پیراهنت را که پهن میکنم در مهتاب
ذرههای دلتنگی را از لابه لایش تبخیر میکند،
آماده دوباره پوشیدن بوی تنت میشود
تا میزنم پیراهنت را
به عطر تنت
دچار میشود تمام نفسهایم
به خاطرهای شیرین و لبخندی تلخ ( از متن کتاب)
پی نوشت:
*مجموعه اشعار " پیاده روهای جهان " در 108 صفحه قطع رقعی، با شمارگان 2200 نسخه به بهای 1200 تومان توسط انجمن قلم ایران، منتشر شده است.
منابع: لوح، وبلاگ ادبی هنرامروز، پایگاه رسمی انجمن قلم ایران
این مجموعه حاوی 72 کار سپید «معصومه افتاده نیا» از شاعران خوب و کم ادعا دیار ری است که توانسته است مخاطبان و خوانندگان این کتاب را با دستان پر بدرقه کند.
اشعار این مجموعه عبارت اند از : تسبیح سربی ، زندگی ، از هر نقطه جهان ، مسافر ، لبخند های تلخ ، اسیر ، فرار ، گوشه گوشه جهان ، بذر عشق ، تیله های هفت سالگی ، دستهای مادر . . .
ما در این مجموعه با فضاهایی نو و کشفهایی جدید از فضایی جدید مواجهیم که مختص به خود شاعر و درونی شده ایشان است. افتاده نیا توانسته است با بومی سازی فضای آثار خود مخاطب را با دنیایی لطیف آشنا و حتی گاه نوستالژیک مواجه سازد که این گام، گام بلندی برای ایشان محسوب میشود [ تسبیح سربی-9-نیمه دیگر ماه-47- و ...] و طنزی سیاه که در اکثر کارهای این مجموعه موج میزند مخاطب را درگیر کرده و در پارهای از اشعار به گونهای رسالت شعرهای ایشان را بر دوش میگیرد. اما در بعضی از آثار این شاعر، شاعر به دنبال این است که ساعت خویش را به انجام برساند و گاه این خیال چنان ضربههای مهلکی به شعر میزند که مخاطب حیران میماند شاعری با این گونه کشفهای تصویری- حسی و زبانی خوب که توانسته است شعرهایی با دایره تأویل بالا [ چیزی که در شعر امروز ما بسیار اتفاق میافتد- لبخندهای تلخ 2-18] بیافریند چرا باید به خاطر خیال خامی به عنوان رسالتی که میبایست شعر داشته باشد و تمام مخاطبان میبایست آنرا دریافت کنند شعرهای خود را به باد دهد و شعری با این قدرت چگونه که گاهی فریب کلمات و خودش را میخورد و با بازیهای زبانی سطحی و پرگویی شاعرانه مو بر اندام مخاطبش راست کند و او را به جبهه گیری در مواجهه با اثرش فراخواند [ دیوآری و هم قافیههایش در به خسته میرسم! -41- کلمه روشنایی در تاریکی نه- 30 و ...] و وقتی شاعری میتواند چنین تصویری بیافریند [ اسبها ... از گله/تا گلوی کوه/ شیهه میکشند] چرا باید اسب را همقدم باد و هم نفس رود و نشئه از علف صبح بکند که این ترکیبهای کلاسیک و ژنده و مستعمل توی ذوق مخاطب بزنند و کار را خراب کنند؟
افتاده نیا توانسته است با بومی سازی فضای آثار خود مخاطب را با دنیایی لطیف آشنا و حتی گاه نوستالژیک مواجه سازد که این گام، گام بلندی برای ایشان محسوب میشود.
اشعار این مجموعه، خشونت دارند اما هیجان زده نیستند . گویا خشونت عضو لاینفک بعضی اشعار این مجموعه است . شاعر در بعضی اشعار ورود و خروج خود را به ثبت می رساند مثل شعر آشیانه زخم ص 58 و رقص باران ص 63 . این مساله در حوزه نشانه شناسی قابل بررسی است . اشعار دوصدایی نمی شوند . عدم ارتباط با آرکاییک و اساطیر ، مجموعه را به جهان مدرنیته سوق داده است .
اشعار با دخالت جنسیت شاعر ، به نمادها و نشانه ها نزدیک می شوند . از این رو رمز گذاری خیلی دقیق کارگزاری نشده است . حشو در کار زیاد است . ازدحام کسره و حرف ربط و اضافه ای مثل واو تصاویر را مفقود و کمرنگ می کنند .
اشعار این مجموعه دارای رده بندی تاریخ سرایش نیستند . البته این موضوع در بررسی بی تاثیر نیست . . این مجموعه بدون پاورقی قابل خوانش است و تفکر و صفات مشترک با مخاطب را می طلبد . هرچند هنر به خودی خود آدرس های مشترک با مردم دارد . اشعار اکثرا شنیدیداری هستند .
مورد دیگری که میتوان در مورد این مجموعه به آن اشاره کرد موضوع نامگذاری شعرهاست.
چرا ما شعر را نام گذاری میکنیم:
معمولاً نام گزیدهای از تمام مفاهیم یک شعر است که شاعر و مؤلف گاهی به عنوان کانالیزه کردن ذهن مخاطب و قرار دادن مخاطب در جریان خاصی از مسیر شعری آن را انتخاب میکند که به نیت مؤلف نزدیکتر باشد و خواننده گفتهها و نوشتههای مؤلف را بیشتر و بهتر درک کند و گاه نام متن گوشهای از شعر است که در این گونه مواقع تعلیقی در کل بافت متن اتفاق میافتد که با رجوع به نام اثر این تعلیق ختم به خیر میشود و یا نام میتواند فرم و انسجام متنی را حفظ کند اما جز در دو سه مورد از نام گذاریهای این کتاب [ وظیفه-108- تسبیح سری-9- به خسته میرسم-41-] هیچ کدام از این اتفاقها روی نمیدهد.
اما در مجموع پیاده روهای جهان کتابی است که از بسیاری از کتابهای شاعران حرفهای و مطرح و دلچسب تر و زیباتر مینماید و امیدواریم کارهای جدیدتر و قویتری از این مؤلف بشنویم و بخوانیم.
پیراهنت را میشویم
پیراهنت را که میچکانم
تنهایی
قطره قطره
صدای زمین خوردن میآید.
پیراهنت را که پهن میکنم در مهتاب
ذرههای دلتنگی را از لابه لایش تبخیر میکند،
آماده دوباره پوشیدن بوی تنت میشود
تا میزنم پیراهنت را
به عطر تنت
دچار میشود تمام نفسهایم
به خاطرهای شیرین و لبخندی تلخ ( از متن کتاب)
پی نوشت:
*مجموعه اشعار " پیاده روهای جهان " در 108 صفحه قطع رقعی، با شمارگان 2200 نسخه به بهای 1200 تومان توسط انجمن قلم ایران، منتشر شده است.
منابع: لوح، وبلاگ ادبی هنرامروز، پایگاه رسمی انجمن قلم ایران