A M S E T I S
22nd May 2011, 07:53 AM
تنش یا استرس Stress ، واژهای است که اولین بار توسط دانشمندان علوم بیولوژیک در مورد موجودات زنده بکار برده شد. بعدها این واژه از علم فیزیک گرفته شده و آن را به عنوان هر عاملی که امکان بالقوه وارد آوردن صدمه به موجودات زنده را دارد تعریف نمودند. تنش، نتیجه روند غیرعادی فرآیندهای فیزیولوژیکی است که از تأثیر یک یا ترکیبی از عوامل زیستی و محیطی حاصل میشود. همان طوری که در تعریف آمده، تنش دارای توان آسیبرسانی میباشد که به صورت نتیجه یک متابولیسم غیرعادی روی داده و ممکن است به صورت افت رشد، مرگ گیاه و یا مرگ بخشی از گیاه بروز کند (حکمت شعار، 1372).
تنشهای محیطی را معمولاً به دو دسته تقسیم کردهاند: تنشهای بیولوژیکی Biotic stress و تنشهای فیزیکوشیمیایی Physiochemical stress.
تنشهای بیولوژیکی شامل حمله آفات و امراض به گیاهان میباشد که در محدوده بحث ما نیست. تنشهای فیزیکوشیمیایی به پنج گروه تقسیم میشوند که از بین آنها، خسارت وارده به گیاهان زراعی در اثر تنشهای کمبود آب، شوری و دما در سطح جهان گستردهتر بوده و به همین جهت بیشتر مورد مطالعه قرار گرفتهاند (Levitt, 1980).
خشکی و وضعیت جهانی آن
واژه خشکی یک اصطلاح هواشناسی بوده و بیانگر دورهای است که در آن مقدار بارندگی کمتر از مقدار تبخیر و تعرق بالقوه شود. چون کمبود باران باعث تنش کمبود آب خواهد شد، لذا واژه تنش خشکی Drought stress برای مواردی که تنش در اثر عدم وقوع بارندگی مفید ایجاد شده است بکار میرود و بعبارت دیگر، در این حالت تنش کمبود آب[1] به طور طبیعی مد نظر است. اگر گیاه به طور مصنوعی تحت شرایط تنش رطوبتی قرار گیرد در این صورت واژه تنش کمبود آب بکار برده میشود. چنانچه در اثر خشکی هوا، رطوبت داخلی گیاه به کمتر از 50% مقدار عادی خود برسد در این صورت گیاه دچار آبکشیدگی Water deficit stress شده و چنانچه رطوبت داخلی گیاه کمتر از مقدار عادی ولی بالاتر از 50% باشد پسآبیدگی Evaporative dehydration گویند (سرمدنیا، 1374).میزان خسارت وارده به گیاه در اثر تنش خشکی، بسته به طول مدت خشکی، زمان وقوع تنش، فراوانی وقوع تنش، نوع گیاه و خصوصیات ذاتی خاک متفاوت است.در حدود یک سوم اراضی جهان با کمبود بارندگی مواجه ا ند و نیمی از این اراضی دارای بارندگی سالیانه کمتر از 250 میلیمتر میباشند که یک چهارم تبخیر و تعرق بالقوه این مناطق است. به طور کلی مناطق خشک و نیمه خشک جهان در محدودههای بین عرضهای جغرافیایی 15 تا 30 درجه شمالی و جنوبی قرار گرفتهاند و وسعتی در حدود 7/44 میلیون کیلومتر مربع را شامل میشوند. حدود 39% از این مساحت جزء مناطق خشک محسوب میگردد که قسمت عمده آن برای زراعت مساعد نیست (کوچکی و نصیری محلاتی، 1373).در مناطق خشک و نیمه خشک علاوه بر میزان بارندگی کم، توزیع بارندگی از فصلی تا فصل دیگر و از سالی به سال دیگر متغیر بوده و بنابراین پیشبینی میزان و توزیع آن بسیار مشکل است (اهدایی، 1372).در کشور ما نیز به جز سواحل دریای خزر و قسمتهای کوچکی از شمال غربی کشور بقیه مناطق تماماً جزء نقاط خشک و نیمه خشک محسوب میگردند و این در حالی است که مناطق خشک کشورمان نسبت به مناطق نیمه خشک آن، از وسعت بیشتری برخوردار است (اهدایی، 1372).
تنش خشکی
به طور کلی به هر عامل خارجی که نتیجهاش نرخ رشد کمتر از حد معمول باشد، تنش گرفته میشود یعنی هر عاملی که مراحل متابولیک طبیعی یک گیاه را به وقفه میاندازد، محدود میکند یا به طور زیانآوری تسریع میکند (Guriu et al ., 1996) .تنش آبی هم به عدم وجود آب کافی هم به وجود آب اضافه در اطراف گیاه گفته میشود. در حالت اول که در نتیجه خشکی و یا کمبود آب بوجود میآید تحت عنوان تنش کمبود آب شناخته میشود که با تنش خشکی مترادف است (سرمدنیا ، 1372) .
کرامر (1983) خشکی را تحت عنوان نبود یا کمبود بارندگی مراحل حساس رشد گیاه، تعریف نموده است، به عقیده وی طول دوره بدون بارندگی که موجب صدمه به گیاه میشود، تابع نوع گیاه، ظرفیت نگهداری آب، خاک و همچنین شرایط اتمسفری است که بر میزان تبخیر و تعرق تأثیر می گذارد .
وینز ( 1990 ) خشکی را دورهای که کمبود آب چه بصورت حاد و چه بصورت مزمن رشد گیاه را تحت تاثیر قرار می دهد و مانع رشد نرمال آن میشود، تعریف مینماید.
گیبس (1975) خشکی را معادل کمبود آب در نظر گرفته و آن را به مفهوم عدم توزان بین عرضه و تقاضا آب برای گیاه تلقی میکند.
رایجترین تعریف خشکی در کشاورزی توسط آدمیدس و همکاران (1989) مطرح شده است. آنها معتقدند که کمبود یا تنش رطوبت هنگامی افزایش مییابد که تقاضای تبخیر اتمسفر بالای برگها (یعنی تبخیر و تعرق پتانسیل) ETP از ظرفیت و توانایی ریشهها برای استخراج آب از خاک (یعنی تبخیر و تعرق واقعی) ETA تجاوز نموده و فراتر میرود. در کشاورزی منظور از خشکی کمبود آب بصورت طبیعی است. اگر گیاه بطور مصنوعی در معرض تنش آب قرار داده شود، واژه «تنش کمبود آب» ETA بکار میرود. در نهایت در مورد گیاه زراعی خشکی را میتوان بعنوان عدم تعادل بین عرضه و تقاضای آب تعریف کرد . چنانچه در اثر خشکی هوا رطوبت داخلی گیاه کمتر از 50 درصد مقدار عادی خود شود، گویند گیاه دچار «کمبود آب» Water Dessication یا از دست دادن آب شده است و چنانچه رطوبت گیاه کمتر از مقدار عادی خود ولی بالاتر از 50 درصد مقدار عادی باشد «گیاه پسابیده» Evaporative Dehidration شده است. تنش خشکی که موجب از دست دادن آب بصورت مایع شود را تنش اسمزی گویند. بنابراین تنش خشکی به تنهایی مفهوم دقیقی ندارد. (سرمدنیا ، 1372 ) .
انواع خشکی
نوع خشکی در مناطق مختلف در طول فصل زراعی متفاوت است و ممکن است :
1ـ پیوسته بوده و شدت آن دائماً زیاد شود.
2ـ فقط در اوایل فصل باشد .
3ـ فقط در اواخر فصل مصادف با دوره دانهبندی گندم باشد (ارزانی ، 1375 ) .
اثرات استرس خشکی در مراحل مختلف رشد گندم
اثرات استرس خشکی در مراحل مختلف رشد روی کاهش عملکرد دانه گندم را نشان میدهد فعالیت بذر بعد از جذب آب و خیس شدن شروع میشود میزان جذب آب بوسیله بذر بستگی به مقدار آب در خاک و تفاوت بین گونههای گیاهی دارد. حداقل مقدار رطوبت برای جوانهزنی 34 الی 45 درصد وزن خشک دانه میباشد. جوانهها در مراحل اولیه رشد مقاوم به خشکی هستند ولی این مقاومت با تشکیل اولین برگ به مقدار زیادی کاهش مییابد. جوانهزنی به عنوان یک معیار مناسب در عملکرد دانه میتواند در پتانسیل آب پائینتر از 4- بار تحت تأثیر قرار گیرد. بذور سبز شده یا جوانههای خیلی جوان توانایی زیادی برای تنظیم اسمزی دارند که شاید دلیل مقاومت آنها در برابر استرس و خشکی باشد.معمولاً قبل از اینکه فتوسنتز متأثر شود، توسعه و تقسیم سلولی میتواند بطور نسبی تحت تأثیر استرس خشکی قرار گیرد. این مسئله اثر عمیقی روی توسعه برگها و ساقههای گیاه رشد یافته میگذارد. خشکی بطور نسبی تا مرحله پنجهزنی اثرات شدیدی ندارد. دلیل این تفاوت در زمان توسعه پنجهها در مزرعه و در توزیع مجدد آب ذخیره شده در گیاه در زمان خشکی میباشد اما استرس خشکی اثر قابل ملاحظهای روی رشد بعدی پنجهها دارد. تعداد پنجههای باقی مانده بستگی به فراهم بودن آب دارد (Musick et al ., 1980).پس بطور کلی کمترین اثر استرس آبی و حرارت در طی مرحله پنجهزنی و بیشترین اثر آن در طی مدت بین طویل شدن ساقه و مرحله آنتزیز (ظهور پرچم) است ( Johanson et al , 1982 ). استرس در طی مراحل اولیه ایجاد سنبله میتواند تعداد سنبلههای تشکیل شده را کاهش دهد. اثر استرس آب در اغلب مراحل رشد بین شروع سنبلدهی و رسیدن، در کاهش معنیدار عملکرد دانه مشابه میباشد (Musick et al ., 1980).
تنش خشکی در طی 12 هفته آخر قبل از ظهور سنبله میتواند همچنین تعداد دانه در هر سنبله را کاهش دهد که این حالت در نتیجه کاهش آسیمیلاتهای قابل دسترس جهت توسعه گلدهی میباشد. در طی پر شدن دانه اگر خشکی وجود نداشته باشد ممکن است بواسطه افزایش اندازه بذر چند درجه از کمبودها جبران شود. عملکرد دانه براساس مقدار رشد و استفاده از آب قبل و بعد از مرحله ظهور پرچم متفاوت است. در شرایطی که خشکی قبل از مرحله ظهور پرچم تقویت شود، ژنوتیپها شاخص سطح برگ را کاهش میدهند، تا آب بیشتری برای استفاده مراحل بعد از ظهور پرچم ذخیره شده تا شاخص برداشت و عملکرد دانه بالا رود، در خشکترین شرایط بیش از 60% وزن خشک از ذخایر موجود در مرحله ظهور پرچم تأمین میشود بعد از پریود ظهور پرچم حساسیت توسعه دانه گندم به کمبود آب کاهش مییابد (Musick et al ., 1980). بعد از مرحله باروری زمانیکه ماکزیمم تعداد بذر تثبیت شد، استرس آب در تعداد نهایی و اندازه بذر که عملکرد بذر را مشخص میکند تأثیر میگذارد. بیشتر اثرات خشکی در طی این مدت باعث کاهش ذخائر آسیمیلات به علت کاهش میزان فتوسنتز و کوتاه شدن دوره رشد بذر میباشد .
--------------------------------------------------------------------------------
انواع مکانیسمهای مقاومت به خشکی
بیشتر متخصصین اصلاح نباتات از پنج اصلاح در ارتباط با مقاومت بر خشکی استفاده میکنند :
1ـ مقاومت به خشکی : (drought resistance )توانایی یک گیاه در زنده ماندن، رشد و تولید عملکرد رضایتبخش با مقدار محدود عرضه آب و یا تحت شرایط کمبود متناوب آب.
2ـ فرار از خشکی :توانایی گیاه در بالغ شدن پیش از آنکه تنش آبی تبدیل به یک عامل محدود کننده جدی شود.
3ـ اجتناب از خشکی:گیاه در طول دوره خشکی خود مقادیر بالای آب را حفظ میکند.
بنظر لویت اجتناب کنندگان از خشکی خود به دو دسته ذخیرهکنندگان آب و مصرف کنندگان آب تقسیم میشوند. گیاهانی که از خشکی اجتناب میکنند سازشهایی نشان میدهند که منجر به حصول حداکثر مقدار آب میگردد یا اینکه فعالیتهای خود را به دورههای در دسترس بودن آب محدود میکنند (فرار از خشکی )(Malik et al , 1988).
4ـ تحمل خشکی :توانایی گیاه در تحمل کمبود آب که بوسیله درجه و دوام پتانسیل پایین آب گیاه اندازهگیری میگردد. در واقع مکانیسم تحمل به خشکی زمانی صورت میگیرد که از نظر ترمودینامیکی گیاه با تنشی به حالت تعادل میرسد، بدون اینکه آسیبی را متحمل شود و یا در صورت آسیبدیدگی قابلیت ترمیم را داراست (.,1997 et al Gavuzzi And .,1993 Ehdaie et al ). با این مکانیسم گیاه ممکن است با وجود رطوبت داخلی کم زنده بماند. گیاهی که دارای این مکانیسم باشد قادر است تا با تأمین رطوبت، مجدداً بهبود یافته و رشد کند. در مجموع لویت مکانیسم مقاومت به خشکی را به مکانیسمهای گریز از خشکی، اجتناب از خشکی و تحمل به خشکی تقسیم نمود (, 1980. Musick et al ) .
5- بازیافت (بهبود ) : توانایی گیاه برای از سرگیری رشد و عملکرد بعد از استرس خشکی البته با یک min خسارت عملکرد است .
مکانیسمهای گریز از خشکی :
1 ـ زودرسی یا دوره رشد کوتاه
احتمالاً زودرسی معمولترین و سادهترین صفت برای اصلاح مقاومت به خشکی است. زودرسی این قابلیت را به گیاه میدهد که عملکرد خود را پیش از شروع خشکی ارائه نماید (.,1989 et al Arraudeau Laing et Al ., 1983 And ). وقوع تنش خشکی باعث زودرسی نسبی میگردد. بطور کلی ژنوتیپهای بومی دیررستر از ارقام اصلاح شدهاند ولیکن با افزایش شدت تنش این اختلاف کاهش مییابد ( Fischer And R. Maurer . 1978 ) . ژنوتیپهای زودرس که رشد سریعتری دارند، بیشتر آبهای در دسترس را مصرف میکنند و لذا کمتر از ژنوتیپهای کند رشد و دیررس در معرض تنشهای محیطی قرار میگیرند. و بخاطر این کمتر تحت تأثیر اثر نامطلوب تنش خشکی قرار میگیرند که این موجب تولید زی توده بیشتری میگردد. تولید ارقام زودرس آسان است، زیرا که عموماً وراثتپذیری بالایی دارد و ارزیابی آن نیز آسان است.
2 - حساسیت به طول روز
حساسیت به طول دوره نوری ویژگی دیگری است که به شدت وراثتپذیر است و انتخاب برای آن نیز آسان است حساسیت به طول روز یک مکانیسم انطباقی برای تاریخهای کاشت است. نامتحمل است که بتوان در یک برنامه اصلاحی حساسیت به طول روز را بطور موفقیتآمیزی به یک گیاه زراعی وارد کرد. مسئله بسیار مهمتر این است که سازش حساسیت به فتوپریود در گیاه، در طی برنامه اصلاحی از بین نرود ( Bidinger et al . 1978 ).
3ـ کنترل پنجهدهی
پنجهدهی تحت کنترل ژنتیکی است و دیده شده که بیشتر ژنوتیپهای غلات تنوع زیادی برای این صفت دارند. اگر با استفاده از فضای زیاد کشت و کنترل متغیرهای محیطی، مثل رطوبت و حاصلخیزی که روی پنجهدهی اثر میگذارند، به این صفت اجازه دهیم تا خود را بیان کند، در اینصورت منطقاً پنجهدهی وراثتپذیری بالایی دارد( Bidinger et al . 1978 ). در گندم و جو میزان محصول بالاتر و ثابتتر از ژنوتیپهای یا پنجهدهی بالا بدست آمده است. بنظر میرسد پنجهدهی از حساسیت عملکرد نسبت به تراکم بوته میکاهد (سرمدنیا ، 1372). هارد (1971) عقیده دارد که در نواحی خشک توان پنجهدهی را یک عاملی ناخواسته است. زیرا باعث هدر رفتن رطوبتی میشود که ممکن است بعداً در مراحل بحرانی مورد نیاز باشد. البته دو ویژگی دیگر یعنی مراحل نموی کوتاه (مانند دوره رشد دانه یا سایر دورههای رشدی گیاه) و انعطافپذیری فنوتیپی هم از جمله مکانیسمهای گریز از خشکی میباشد.
مکانیسمهای اجتناب
1ـ سیستم ریشهای توسعه یافته :
سیستم ریشهای هر چقدر که فعالتر و توسعه یافتهتر باشد باعث میگردد که میزان آبی که در کل در دسترس گیاه و اندامهای آن قرار میگیرد، افزایش یابد، و بهمین خاطر است وقتی گیاهان در تحت شرایط تنش قرار میگیرد نسبت وزن خشک ریشه به ساقه افزایش مییابد که علت این پدیده بخاطر تخصیص بیشتر ماده خشک به ریشه، جهت دوری گیاه از خشکی میباشد. افلاطونی (1369) در طی انجام یک تحقیق به منظور یافتن ارقام مقاوم به خشکی در مرحله گیاهچهای، مشاهده کرد که ارقام مقاومتر به تنش خشکی طول و وزن خشک ریشه بیشتری داشتند ( افلاطونی ، 1369).گسترش ریشه بستگی به تأمین مواد جهت رشد آن، حفظ رطوبت به اندازه کافی، تأمین اکسیژن کافی، درجه حرارت مناسب و کمی موانع مکانیکی دارد (راشد و کوچکی ، 1373) .
2ـ هدایت روزنهای :
روزنهها از جمله عوامل مهم در از دست دادن آب گیاه میباشند، بطوریکه در هنگامی که گیاه تحت شرایط تنش قرار میگیرد گیاه با بستن روزنههایش تلفات کاهش آب از طریق روزنهها را کاهش میدهد. عمل بسته شدن روزنهها بوسیله عوامل مختلف در گیاه کنترل میگردد بنحویکه یکی از مهمترین این عوامل آبسیزیک اسید (ABA) است. این هورمون تنظیم کننده رشد گیاهی در اثر تنش خشکی تحریک و میزان آن افزایش مییابد. بعد از افزایش این هورمون در بافتها و سلولهای گیاهی یکی از مسیرهایی که این هورمون جهت مقاومت گیاه یا تحمل گیاه به خشکی طی میکند، مسیری است که موجب کنترل و بسته شدن روزنهها توسط ABA میگردد.باز شدن روزنهها نتیجه افزایش پتانسیل فشاری سلولهای محافظ روزنهها نسبت به سلولهای اطراف آن میباشد. تعرق هنگامی صورت میگیرد که بخار آب از طریق روزنه به بیرون منتشر شود. تنش آب میتواند موجب کاهش اندازه شکاف روزنه شود. برخی موارد شیمیایی مانند آترازین، سیمازین و دیدرون نیز باعث مسدود شدن روزنه میگردند. این مواد موجب کاهش مصرف آب و رشد میگردند (راشد و کوچکی ،1373 ).
از آنجا که وراثتپذیری میزان هدایت روزنهای معلوم نیست، اندازهگیری آن مشکل است و حتی مقدار آن در طول روز تغییرات زیادی دارد، بعید است در برنامههای اصلاحی کاربرد زیادی پیدا کند( Bidinger et al . 1978 ).
3ـ اندازه و فراوانی روزنهها
بسیاری از گیاهان زراعی که تحت شرایط نور مستقیم خورشید رشد میکنند در هر دو سطح برگ دارای روزنه هستند، لیکن در بسیاری از گونههای سایهزی، روزنهها تنها در سطح زیرین برگ وجود دارند. بعلت نفوذناپذیری نسبی کوتیکول نسبت به آب حدود 90 درصد تعرق از راه روزنهها صورت میگیرد. تعداد و اندازه روزنهها که متأثر از ژنوتیپ و محیطاند، در مقایسه با باز و بسته شدنشان تأثیر کمتری بر میزان کل تعرق میگذارند (سرمدنیا و کوچکی ، 1374). تراکم روزنهها در سطح رویی برگ گندم 33 و برای سطح زیرین آن 14 روزنه بر میلیمتر مربع میباشد (سرمدنیا و کوچکی ، 1374). اهدائی (1372) تراکم کم روزنهها را صفتی با تنوع ژنتیکی و سهولت انتخاب متوسط میداند.
4ـ تجمع آبسیسیک اسید
اسید آبسیسیک از طریق مسیر موالونیک اسید در برگها (کلروپلاست و سایر پلاسیتدها) ساخته شده و این فرآیند با تنشهای محیطی بویژه تنش خشکی تحریک میگردد. ABA مانند علامت دهنده عمل کرده و در فرآیند عادی فیزیولوژیکی نیز دخالت میکند.فرآیندهایی که تحت تأثیر آبسیسیک اسید قرار میگیرد عبارتند از:
الف ـ باعث بسته شدن روزنهها در تحت شرایط تنش میشود.
ب ـ بعنوان علامت دهنده تنش خشکی عمل می کند.
ج ـ مقاومت در برابر تنشهای خشکی، شوری و سرما را موجب میگردد. موجب رکود، ریزش، رشد و زمینگرایی میشود (Anders And Busk . 1996).افزایش میزان آبسیسیک اسید، فرآیندی است که عموماً پس از تنشهای محیطی غیرزنده از جمله تنش خشکی، شوری و سرما به چشم میخورد، بطوریکه این افزایش احتمالاً رابطهای با تحمل به خشکی دارد و در جلوگیری از پسابیدگی سلولها در گیاهان دخالت می کند (Kazuo And Yamaguehi . 1999 ).بسیاری از سازشهای مرفولوژیکی و فیزیولوژیکی در مقابل تنش خشکی در تحت کنترل هورمون گیاهی ABA میباشد (28). بیشتر ژنهایی که تا به امروز مطالعه و بررسی شدهاند، آنهایی که در اثر تنش خشکی تحریک میگردند، اکثراً تحت تأثیر ABA قرار میگیرند که به این ژنها، ژنهای وابسته به آبسیسیک اسید میگویند. بنظر میرسد که پسابیدگی و کاهش تورژسانی سلولها سبب تولید ABA متعاقباً تأثیرABA در تجلی ژنهای گوناگونی میشود (Anders And Busk . 1996). مطالعات نشان دادهاند که نحوه توراث این صفت بصورت کمی است. اکسین و سیتوکینین تأثیری خلاف اثر ABA دارند و موجب باز شدن روزنهها میشوند.
5ـ ضخامت کوتیکول و قشر مومی روی برگ
قشر مومی روی برگ نفوذپذیری آنرا برای آب ودیاکسیدکربن کاهش میدهد. و نیز میزان تابش جذب شده را کم میکند. بسیاری از گیاهان در نواحی خشک، از نظر تشریحی برگهایی با بشره ضخیم دارند. کوتیکول ضخیم بصورت عایقی در برابر تشعشع ورودی عمل میکند و در نتیجه تعرق را کاهش میدهد و بهمراه آن از تبخیر کوتیکولی نیز میکاهد (راشد و کوچکی ، 1373). مومی بودن در گندم بوسیله یک ژن بزرگ اثر کنترل میشود و ژنهای کوچک اثر روی شدت آن تأثیر میگذارند . کلارک و همکاران (1991) گزارش کردند که مومی بودن سطح برگ بطور مثبتی با عملکرد تنش خشکی همبسته بوده و کارائی مصرف آب را بالا می برد. قاعدتاً وراثتپذیری صفت مومی بودن باید بالا باشد. موم برگ تحت تأثیر عوامل بیرونی مانند تنش آب، دمای بالاو تشعشع زیاد نیز قرار میگیرد.
تنشهای محیطی را معمولاً به دو دسته تقسیم کردهاند: تنشهای بیولوژیکی Biotic stress و تنشهای فیزیکوشیمیایی Physiochemical stress.
تنشهای بیولوژیکی شامل حمله آفات و امراض به گیاهان میباشد که در محدوده بحث ما نیست. تنشهای فیزیکوشیمیایی به پنج گروه تقسیم میشوند که از بین آنها، خسارت وارده به گیاهان زراعی در اثر تنشهای کمبود آب، شوری و دما در سطح جهان گستردهتر بوده و به همین جهت بیشتر مورد مطالعه قرار گرفتهاند (Levitt, 1980).
خشکی و وضعیت جهانی آن
واژه خشکی یک اصطلاح هواشناسی بوده و بیانگر دورهای است که در آن مقدار بارندگی کمتر از مقدار تبخیر و تعرق بالقوه شود. چون کمبود باران باعث تنش کمبود آب خواهد شد، لذا واژه تنش خشکی Drought stress برای مواردی که تنش در اثر عدم وقوع بارندگی مفید ایجاد شده است بکار میرود و بعبارت دیگر، در این حالت تنش کمبود آب[1] به طور طبیعی مد نظر است. اگر گیاه به طور مصنوعی تحت شرایط تنش رطوبتی قرار گیرد در این صورت واژه تنش کمبود آب بکار برده میشود. چنانچه در اثر خشکی هوا، رطوبت داخلی گیاه به کمتر از 50% مقدار عادی خود برسد در این صورت گیاه دچار آبکشیدگی Water deficit stress شده و چنانچه رطوبت داخلی گیاه کمتر از مقدار عادی ولی بالاتر از 50% باشد پسآبیدگی Evaporative dehydration گویند (سرمدنیا، 1374).میزان خسارت وارده به گیاه در اثر تنش خشکی، بسته به طول مدت خشکی، زمان وقوع تنش، فراوانی وقوع تنش، نوع گیاه و خصوصیات ذاتی خاک متفاوت است.در حدود یک سوم اراضی جهان با کمبود بارندگی مواجه ا ند و نیمی از این اراضی دارای بارندگی سالیانه کمتر از 250 میلیمتر میباشند که یک چهارم تبخیر و تعرق بالقوه این مناطق است. به طور کلی مناطق خشک و نیمه خشک جهان در محدودههای بین عرضهای جغرافیایی 15 تا 30 درجه شمالی و جنوبی قرار گرفتهاند و وسعتی در حدود 7/44 میلیون کیلومتر مربع را شامل میشوند. حدود 39% از این مساحت جزء مناطق خشک محسوب میگردد که قسمت عمده آن برای زراعت مساعد نیست (کوچکی و نصیری محلاتی، 1373).در مناطق خشک و نیمه خشک علاوه بر میزان بارندگی کم، توزیع بارندگی از فصلی تا فصل دیگر و از سالی به سال دیگر متغیر بوده و بنابراین پیشبینی میزان و توزیع آن بسیار مشکل است (اهدایی، 1372).در کشور ما نیز به جز سواحل دریای خزر و قسمتهای کوچکی از شمال غربی کشور بقیه مناطق تماماً جزء نقاط خشک و نیمه خشک محسوب میگردند و این در حالی است که مناطق خشک کشورمان نسبت به مناطق نیمه خشک آن، از وسعت بیشتری برخوردار است (اهدایی، 1372).
تنش خشکی
به طور کلی به هر عامل خارجی که نتیجهاش نرخ رشد کمتر از حد معمول باشد، تنش گرفته میشود یعنی هر عاملی که مراحل متابولیک طبیعی یک گیاه را به وقفه میاندازد، محدود میکند یا به طور زیانآوری تسریع میکند (Guriu et al ., 1996) .تنش آبی هم به عدم وجود آب کافی هم به وجود آب اضافه در اطراف گیاه گفته میشود. در حالت اول که در نتیجه خشکی و یا کمبود آب بوجود میآید تحت عنوان تنش کمبود آب شناخته میشود که با تنش خشکی مترادف است (سرمدنیا ، 1372) .
کرامر (1983) خشکی را تحت عنوان نبود یا کمبود بارندگی مراحل حساس رشد گیاه، تعریف نموده است، به عقیده وی طول دوره بدون بارندگی که موجب صدمه به گیاه میشود، تابع نوع گیاه، ظرفیت نگهداری آب، خاک و همچنین شرایط اتمسفری است که بر میزان تبخیر و تعرق تأثیر می گذارد .
وینز ( 1990 ) خشکی را دورهای که کمبود آب چه بصورت حاد و چه بصورت مزمن رشد گیاه را تحت تاثیر قرار می دهد و مانع رشد نرمال آن میشود، تعریف مینماید.
گیبس (1975) خشکی را معادل کمبود آب در نظر گرفته و آن را به مفهوم عدم توزان بین عرضه و تقاضا آب برای گیاه تلقی میکند.
رایجترین تعریف خشکی در کشاورزی توسط آدمیدس و همکاران (1989) مطرح شده است. آنها معتقدند که کمبود یا تنش رطوبت هنگامی افزایش مییابد که تقاضای تبخیر اتمسفر بالای برگها (یعنی تبخیر و تعرق پتانسیل) ETP از ظرفیت و توانایی ریشهها برای استخراج آب از خاک (یعنی تبخیر و تعرق واقعی) ETA تجاوز نموده و فراتر میرود. در کشاورزی منظور از خشکی کمبود آب بصورت طبیعی است. اگر گیاه بطور مصنوعی در معرض تنش آب قرار داده شود، واژه «تنش کمبود آب» ETA بکار میرود. در نهایت در مورد گیاه زراعی خشکی را میتوان بعنوان عدم تعادل بین عرضه و تقاضای آب تعریف کرد . چنانچه در اثر خشکی هوا رطوبت داخلی گیاه کمتر از 50 درصد مقدار عادی خود شود، گویند گیاه دچار «کمبود آب» Water Dessication یا از دست دادن آب شده است و چنانچه رطوبت گیاه کمتر از مقدار عادی خود ولی بالاتر از 50 درصد مقدار عادی باشد «گیاه پسابیده» Evaporative Dehidration شده است. تنش خشکی که موجب از دست دادن آب بصورت مایع شود را تنش اسمزی گویند. بنابراین تنش خشکی به تنهایی مفهوم دقیقی ندارد. (سرمدنیا ، 1372 ) .
انواع خشکی
نوع خشکی در مناطق مختلف در طول فصل زراعی متفاوت است و ممکن است :
1ـ پیوسته بوده و شدت آن دائماً زیاد شود.
2ـ فقط در اوایل فصل باشد .
3ـ فقط در اواخر فصل مصادف با دوره دانهبندی گندم باشد (ارزانی ، 1375 ) .
اثرات استرس خشکی در مراحل مختلف رشد گندم
اثرات استرس خشکی در مراحل مختلف رشد روی کاهش عملکرد دانه گندم را نشان میدهد فعالیت بذر بعد از جذب آب و خیس شدن شروع میشود میزان جذب آب بوسیله بذر بستگی به مقدار آب در خاک و تفاوت بین گونههای گیاهی دارد. حداقل مقدار رطوبت برای جوانهزنی 34 الی 45 درصد وزن خشک دانه میباشد. جوانهها در مراحل اولیه رشد مقاوم به خشکی هستند ولی این مقاومت با تشکیل اولین برگ به مقدار زیادی کاهش مییابد. جوانهزنی به عنوان یک معیار مناسب در عملکرد دانه میتواند در پتانسیل آب پائینتر از 4- بار تحت تأثیر قرار گیرد. بذور سبز شده یا جوانههای خیلی جوان توانایی زیادی برای تنظیم اسمزی دارند که شاید دلیل مقاومت آنها در برابر استرس و خشکی باشد.معمولاً قبل از اینکه فتوسنتز متأثر شود، توسعه و تقسیم سلولی میتواند بطور نسبی تحت تأثیر استرس خشکی قرار گیرد. این مسئله اثر عمیقی روی توسعه برگها و ساقههای گیاه رشد یافته میگذارد. خشکی بطور نسبی تا مرحله پنجهزنی اثرات شدیدی ندارد. دلیل این تفاوت در زمان توسعه پنجهها در مزرعه و در توزیع مجدد آب ذخیره شده در گیاه در زمان خشکی میباشد اما استرس خشکی اثر قابل ملاحظهای روی رشد بعدی پنجهها دارد. تعداد پنجههای باقی مانده بستگی به فراهم بودن آب دارد (Musick et al ., 1980).پس بطور کلی کمترین اثر استرس آبی و حرارت در طی مرحله پنجهزنی و بیشترین اثر آن در طی مدت بین طویل شدن ساقه و مرحله آنتزیز (ظهور پرچم) است ( Johanson et al , 1982 ). استرس در طی مراحل اولیه ایجاد سنبله میتواند تعداد سنبلههای تشکیل شده را کاهش دهد. اثر استرس آب در اغلب مراحل رشد بین شروع سنبلدهی و رسیدن، در کاهش معنیدار عملکرد دانه مشابه میباشد (Musick et al ., 1980).
تنش خشکی در طی 12 هفته آخر قبل از ظهور سنبله میتواند همچنین تعداد دانه در هر سنبله را کاهش دهد که این حالت در نتیجه کاهش آسیمیلاتهای قابل دسترس جهت توسعه گلدهی میباشد. در طی پر شدن دانه اگر خشکی وجود نداشته باشد ممکن است بواسطه افزایش اندازه بذر چند درجه از کمبودها جبران شود. عملکرد دانه براساس مقدار رشد و استفاده از آب قبل و بعد از مرحله ظهور پرچم متفاوت است. در شرایطی که خشکی قبل از مرحله ظهور پرچم تقویت شود، ژنوتیپها شاخص سطح برگ را کاهش میدهند، تا آب بیشتری برای استفاده مراحل بعد از ظهور پرچم ذخیره شده تا شاخص برداشت و عملکرد دانه بالا رود، در خشکترین شرایط بیش از 60% وزن خشک از ذخایر موجود در مرحله ظهور پرچم تأمین میشود بعد از پریود ظهور پرچم حساسیت توسعه دانه گندم به کمبود آب کاهش مییابد (Musick et al ., 1980). بعد از مرحله باروری زمانیکه ماکزیمم تعداد بذر تثبیت شد، استرس آب در تعداد نهایی و اندازه بذر که عملکرد بذر را مشخص میکند تأثیر میگذارد. بیشتر اثرات خشکی در طی این مدت باعث کاهش ذخائر آسیمیلات به علت کاهش میزان فتوسنتز و کوتاه شدن دوره رشد بذر میباشد .
--------------------------------------------------------------------------------
انواع مکانیسمهای مقاومت به خشکی
بیشتر متخصصین اصلاح نباتات از پنج اصلاح در ارتباط با مقاومت بر خشکی استفاده میکنند :
1ـ مقاومت به خشکی : (drought resistance )توانایی یک گیاه در زنده ماندن، رشد و تولید عملکرد رضایتبخش با مقدار محدود عرضه آب و یا تحت شرایط کمبود متناوب آب.
2ـ فرار از خشکی :توانایی گیاه در بالغ شدن پیش از آنکه تنش آبی تبدیل به یک عامل محدود کننده جدی شود.
3ـ اجتناب از خشکی:گیاه در طول دوره خشکی خود مقادیر بالای آب را حفظ میکند.
بنظر لویت اجتناب کنندگان از خشکی خود به دو دسته ذخیرهکنندگان آب و مصرف کنندگان آب تقسیم میشوند. گیاهانی که از خشکی اجتناب میکنند سازشهایی نشان میدهند که منجر به حصول حداکثر مقدار آب میگردد یا اینکه فعالیتهای خود را به دورههای در دسترس بودن آب محدود میکنند (فرار از خشکی )(Malik et al , 1988).
4ـ تحمل خشکی :توانایی گیاه در تحمل کمبود آب که بوسیله درجه و دوام پتانسیل پایین آب گیاه اندازهگیری میگردد. در واقع مکانیسم تحمل به خشکی زمانی صورت میگیرد که از نظر ترمودینامیکی گیاه با تنشی به حالت تعادل میرسد، بدون اینکه آسیبی را متحمل شود و یا در صورت آسیبدیدگی قابلیت ترمیم را داراست (.,1997 et al Gavuzzi And .,1993 Ehdaie et al ). با این مکانیسم گیاه ممکن است با وجود رطوبت داخلی کم زنده بماند. گیاهی که دارای این مکانیسم باشد قادر است تا با تأمین رطوبت، مجدداً بهبود یافته و رشد کند. در مجموع لویت مکانیسم مقاومت به خشکی را به مکانیسمهای گریز از خشکی، اجتناب از خشکی و تحمل به خشکی تقسیم نمود (, 1980. Musick et al ) .
5- بازیافت (بهبود ) : توانایی گیاه برای از سرگیری رشد و عملکرد بعد از استرس خشکی البته با یک min خسارت عملکرد است .
مکانیسمهای گریز از خشکی :
1 ـ زودرسی یا دوره رشد کوتاه
احتمالاً زودرسی معمولترین و سادهترین صفت برای اصلاح مقاومت به خشکی است. زودرسی این قابلیت را به گیاه میدهد که عملکرد خود را پیش از شروع خشکی ارائه نماید (.,1989 et al Arraudeau Laing et Al ., 1983 And ). وقوع تنش خشکی باعث زودرسی نسبی میگردد. بطور کلی ژنوتیپهای بومی دیررستر از ارقام اصلاح شدهاند ولیکن با افزایش شدت تنش این اختلاف کاهش مییابد ( Fischer And R. Maurer . 1978 ) . ژنوتیپهای زودرس که رشد سریعتری دارند، بیشتر آبهای در دسترس را مصرف میکنند و لذا کمتر از ژنوتیپهای کند رشد و دیررس در معرض تنشهای محیطی قرار میگیرند. و بخاطر این کمتر تحت تأثیر اثر نامطلوب تنش خشکی قرار میگیرند که این موجب تولید زی توده بیشتری میگردد. تولید ارقام زودرس آسان است، زیرا که عموماً وراثتپذیری بالایی دارد و ارزیابی آن نیز آسان است.
2 - حساسیت به طول روز
حساسیت به طول دوره نوری ویژگی دیگری است که به شدت وراثتپذیر است و انتخاب برای آن نیز آسان است حساسیت به طول روز یک مکانیسم انطباقی برای تاریخهای کاشت است. نامتحمل است که بتوان در یک برنامه اصلاحی حساسیت به طول روز را بطور موفقیتآمیزی به یک گیاه زراعی وارد کرد. مسئله بسیار مهمتر این است که سازش حساسیت به فتوپریود در گیاه، در طی برنامه اصلاحی از بین نرود ( Bidinger et al . 1978 ).
3ـ کنترل پنجهدهی
پنجهدهی تحت کنترل ژنتیکی است و دیده شده که بیشتر ژنوتیپهای غلات تنوع زیادی برای این صفت دارند. اگر با استفاده از فضای زیاد کشت و کنترل متغیرهای محیطی، مثل رطوبت و حاصلخیزی که روی پنجهدهی اثر میگذارند، به این صفت اجازه دهیم تا خود را بیان کند، در اینصورت منطقاً پنجهدهی وراثتپذیری بالایی دارد( Bidinger et al . 1978 ). در گندم و جو میزان محصول بالاتر و ثابتتر از ژنوتیپهای یا پنجهدهی بالا بدست آمده است. بنظر میرسد پنجهدهی از حساسیت عملکرد نسبت به تراکم بوته میکاهد (سرمدنیا ، 1372). هارد (1971) عقیده دارد که در نواحی خشک توان پنجهدهی را یک عاملی ناخواسته است. زیرا باعث هدر رفتن رطوبتی میشود که ممکن است بعداً در مراحل بحرانی مورد نیاز باشد. البته دو ویژگی دیگر یعنی مراحل نموی کوتاه (مانند دوره رشد دانه یا سایر دورههای رشدی گیاه) و انعطافپذیری فنوتیپی هم از جمله مکانیسمهای گریز از خشکی میباشد.
مکانیسمهای اجتناب
1ـ سیستم ریشهای توسعه یافته :
سیستم ریشهای هر چقدر که فعالتر و توسعه یافتهتر باشد باعث میگردد که میزان آبی که در کل در دسترس گیاه و اندامهای آن قرار میگیرد، افزایش یابد، و بهمین خاطر است وقتی گیاهان در تحت شرایط تنش قرار میگیرد نسبت وزن خشک ریشه به ساقه افزایش مییابد که علت این پدیده بخاطر تخصیص بیشتر ماده خشک به ریشه، جهت دوری گیاه از خشکی میباشد. افلاطونی (1369) در طی انجام یک تحقیق به منظور یافتن ارقام مقاوم به خشکی در مرحله گیاهچهای، مشاهده کرد که ارقام مقاومتر به تنش خشکی طول و وزن خشک ریشه بیشتری داشتند ( افلاطونی ، 1369).گسترش ریشه بستگی به تأمین مواد جهت رشد آن، حفظ رطوبت به اندازه کافی، تأمین اکسیژن کافی، درجه حرارت مناسب و کمی موانع مکانیکی دارد (راشد و کوچکی ، 1373) .
2ـ هدایت روزنهای :
روزنهها از جمله عوامل مهم در از دست دادن آب گیاه میباشند، بطوریکه در هنگامی که گیاه تحت شرایط تنش قرار میگیرد گیاه با بستن روزنههایش تلفات کاهش آب از طریق روزنهها را کاهش میدهد. عمل بسته شدن روزنهها بوسیله عوامل مختلف در گیاه کنترل میگردد بنحویکه یکی از مهمترین این عوامل آبسیزیک اسید (ABA) است. این هورمون تنظیم کننده رشد گیاهی در اثر تنش خشکی تحریک و میزان آن افزایش مییابد. بعد از افزایش این هورمون در بافتها و سلولهای گیاهی یکی از مسیرهایی که این هورمون جهت مقاومت گیاه یا تحمل گیاه به خشکی طی میکند، مسیری است که موجب کنترل و بسته شدن روزنهها توسط ABA میگردد.باز شدن روزنهها نتیجه افزایش پتانسیل فشاری سلولهای محافظ روزنهها نسبت به سلولهای اطراف آن میباشد. تعرق هنگامی صورت میگیرد که بخار آب از طریق روزنه به بیرون منتشر شود. تنش آب میتواند موجب کاهش اندازه شکاف روزنه شود. برخی موارد شیمیایی مانند آترازین، سیمازین و دیدرون نیز باعث مسدود شدن روزنه میگردند. این مواد موجب کاهش مصرف آب و رشد میگردند (راشد و کوچکی ،1373 ).
از آنجا که وراثتپذیری میزان هدایت روزنهای معلوم نیست، اندازهگیری آن مشکل است و حتی مقدار آن در طول روز تغییرات زیادی دارد، بعید است در برنامههای اصلاحی کاربرد زیادی پیدا کند( Bidinger et al . 1978 ).
3ـ اندازه و فراوانی روزنهها
بسیاری از گیاهان زراعی که تحت شرایط نور مستقیم خورشید رشد میکنند در هر دو سطح برگ دارای روزنه هستند، لیکن در بسیاری از گونههای سایهزی، روزنهها تنها در سطح زیرین برگ وجود دارند. بعلت نفوذناپذیری نسبی کوتیکول نسبت به آب حدود 90 درصد تعرق از راه روزنهها صورت میگیرد. تعداد و اندازه روزنهها که متأثر از ژنوتیپ و محیطاند، در مقایسه با باز و بسته شدنشان تأثیر کمتری بر میزان کل تعرق میگذارند (سرمدنیا و کوچکی ، 1374). تراکم روزنهها در سطح رویی برگ گندم 33 و برای سطح زیرین آن 14 روزنه بر میلیمتر مربع میباشد (سرمدنیا و کوچکی ، 1374). اهدائی (1372) تراکم کم روزنهها را صفتی با تنوع ژنتیکی و سهولت انتخاب متوسط میداند.
4ـ تجمع آبسیسیک اسید
اسید آبسیسیک از طریق مسیر موالونیک اسید در برگها (کلروپلاست و سایر پلاسیتدها) ساخته شده و این فرآیند با تنشهای محیطی بویژه تنش خشکی تحریک میگردد. ABA مانند علامت دهنده عمل کرده و در فرآیند عادی فیزیولوژیکی نیز دخالت میکند.فرآیندهایی که تحت تأثیر آبسیسیک اسید قرار میگیرد عبارتند از:
الف ـ باعث بسته شدن روزنهها در تحت شرایط تنش میشود.
ب ـ بعنوان علامت دهنده تنش خشکی عمل می کند.
ج ـ مقاومت در برابر تنشهای خشکی، شوری و سرما را موجب میگردد. موجب رکود، ریزش، رشد و زمینگرایی میشود (Anders And Busk . 1996).افزایش میزان آبسیسیک اسید، فرآیندی است که عموماً پس از تنشهای محیطی غیرزنده از جمله تنش خشکی، شوری و سرما به چشم میخورد، بطوریکه این افزایش احتمالاً رابطهای با تحمل به خشکی دارد و در جلوگیری از پسابیدگی سلولها در گیاهان دخالت می کند (Kazuo And Yamaguehi . 1999 ).بسیاری از سازشهای مرفولوژیکی و فیزیولوژیکی در مقابل تنش خشکی در تحت کنترل هورمون گیاهی ABA میباشد (28). بیشتر ژنهایی که تا به امروز مطالعه و بررسی شدهاند، آنهایی که در اثر تنش خشکی تحریک میگردند، اکثراً تحت تأثیر ABA قرار میگیرند که به این ژنها، ژنهای وابسته به آبسیسیک اسید میگویند. بنظر میرسد که پسابیدگی و کاهش تورژسانی سلولها سبب تولید ABA متعاقباً تأثیرABA در تجلی ژنهای گوناگونی میشود (Anders And Busk . 1996). مطالعات نشان دادهاند که نحوه توراث این صفت بصورت کمی است. اکسین و سیتوکینین تأثیری خلاف اثر ABA دارند و موجب باز شدن روزنهها میشوند.
5ـ ضخامت کوتیکول و قشر مومی روی برگ
قشر مومی روی برگ نفوذپذیری آنرا برای آب ودیاکسیدکربن کاهش میدهد. و نیز میزان تابش جذب شده را کم میکند. بسیاری از گیاهان در نواحی خشک، از نظر تشریحی برگهایی با بشره ضخیم دارند. کوتیکول ضخیم بصورت عایقی در برابر تشعشع ورودی عمل میکند و در نتیجه تعرق را کاهش میدهد و بهمراه آن از تبخیر کوتیکولی نیز میکاهد (راشد و کوچکی ، 1373). مومی بودن در گندم بوسیله یک ژن بزرگ اثر کنترل میشود و ژنهای کوچک اثر روی شدت آن تأثیر میگذارند . کلارک و همکاران (1991) گزارش کردند که مومی بودن سطح برگ بطور مثبتی با عملکرد تنش خشکی همبسته بوده و کارائی مصرف آب را بالا می برد. قاعدتاً وراثتپذیری صفت مومی بودن باید بالا باشد. موم برگ تحت تأثیر عوامل بیرونی مانند تنش آب، دمای بالاو تشعشع زیاد نیز قرار میگیرد.