Rez@ee
20th May 2011, 08:43 AM
دانش > پزشکی - ما انسانها از زمان تولد، برخی قواعد دستورزبان را میدانیم و بر همین اساس، زبانهای انسانی را به راحتی یاد میگیریم. دانشمندان علوم شناختی در یک مطالعه بسیار جالب این فرضیه را تایید کردهاند.
بهنوش خرمروز: از زمانی که کودک انسان اولین کلمه خود را میگوید، تا وقتی که بتواند به راحتی جملهها را بیان کند، زمان زیادی نمیگذرد. انگار کودک بسیار به سرعت، در حدی که والدینش را شگفتزده کند، در یادگیری زبان پیشرفت میکند. اما کودک چهطور زبان را که بسیار پیچیده است میآموزد؟
http://khabaronline.ir/images/2011/5/Chomsky.jpg50 سال پیش، زبانشناس معروف، نوآم چامسکی فرضیه خود را مطرح کرد. به اعتقاد او، هر انسانی در ساختار مغز خود، از قبل از تولد، جایی برای قواعد زبان دارد. در واقع ما با دانستن پایههای دستور زبان به دنیا میآییم. حالا دانشمندان میکوشند این فرضیه را محک بزنند.
به گزارش ساینسدیلی، (http://www.sciencedaily.com/releases/2011/05/110513112256.htm) (http://www.sciencedaily.com/releases/2011/05/110513112256.htm)متخصصین علوم شناختی دانشگاه جانزهاپکینز در مطالعه جدید خود نشان دادهاند که نوزاد انسان در زمان تولد برخی از قوانین مهم دستور زبان را میداند و به همین دلیل میتواند خیلی سریع زبانهای انسانی را بیاموزد.
در واقع این مطالعه نشان میدهد که بر خلاف باور بسیاری، مغز نوزاد انسان در زمان تولد یک لوح سفید نیست، بلکه در خود سوگیریها یا ترجیحاتی دارد که روی یادگیریهای بعدی تاثیر میگذارد. این مطالعه نه تنها فرضیه نوآم چامسکی را تایید میکند، بلکه یک رویکرد جدید و جالب برای آزمودن سایر فرضیهها در رابطه با سوالهای بسیار مهم در زمینه فرایند یادگیری زبان، ارائه میکند.
در این مطالعه، یک شخصیت کارتونی سبز و کوچک به نام گلرمی، به شرکتکنندگان که همگی بزرگسالان انگلیسیزبان بودند، یک زبان ساختگی به نام وربلاگ را از طریق یک بازی میآموزد. برای نمونه، گلرمی یک جسم بیگانه را نشان میدهد و میگوید: سلرجنا. بعد همان شی را با رنگ آبی نشان میدهد و از شرکتکنندگان میخواهد تکرار کنند: گیژ سلرجنا که یعنی سلرجنای آبی. بعد در یک تصویر سه سلرجنا نشان داده میشود و شرکتکنندگان عبارت سلرجنا گلاوب را میآموزند که یعنی سلرجنا سه.
در زبانهای انسانی بسیاری، صفت (رنگ) قبل از اسم میآید. در زبانهای بسیاری هم عدد بعد از اسم میآید. اما تقریبا در هیچ زبانی، این دو قانون همزمان وجود ندارند و البته شرکتکنندگان هیچکدام این مسئله را نمیدانستند.
در گروههای دیگر، همین آموزشها در قالب زبانهای ساختگی دیگری با ترتیبهایی که در زبانهای انسانی به طور همزمان یافت میشوند به شرکتکنندگان ارائه شد. به عقیده محققین، اگر مغز به طور مادرزادی، ساختارهای مشخصی برای زبانهای انسانی داشته باشد، گروهی که با یک ساختار نامتعارف روبرو میشوند، باید شرایط دشواری داشته باشند و این دقیقا همان اتفاقی بود که در این مطالعه افتاد.
افرادی که با قوانین زبانی متفاوتی از زبان انگلیسی مواجه شدند، اما این قوانین، قوانینی بودند که در زبانهای انسانی دیگر وجود دارند، به راحتی این زبان ساختگی را آموختند. اما نتوانستند وربلاگ که دارای ترکیبهای نامتعارف در زبانهای انسانی بود را بیاموزند. انگار همانطور که چامسکی گفته بود، مغز آنها میفهمید که این ساختار غیرمحتملی است و با آن دچار مشکل میشد.
این مطالعه و سبکی که در آن مورد استفاده قرار گرفته، پنجرهای تازه به دنیای مطالعات زبانشناسی خواهد بود. زبان خاص انسان است و در هیچ گونه دیگری بدین شکل وجود ندارد. به همین دلیل، درک نحوه یادگیری زبان در کودک انسان، میتواند اسرار زیادی را در مورد انسان و تحول او برای ما روشن کند.
بهنوش خرمروز: از زمانی که کودک انسان اولین کلمه خود را میگوید، تا وقتی که بتواند به راحتی جملهها را بیان کند، زمان زیادی نمیگذرد. انگار کودک بسیار به سرعت، در حدی که والدینش را شگفتزده کند، در یادگیری زبان پیشرفت میکند. اما کودک چهطور زبان را که بسیار پیچیده است میآموزد؟
http://khabaronline.ir/images/2011/5/Chomsky.jpg50 سال پیش، زبانشناس معروف، نوآم چامسکی فرضیه خود را مطرح کرد. به اعتقاد او، هر انسانی در ساختار مغز خود، از قبل از تولد، جایی برای قواعد زبان دارد. در واقع ما با دانستن پایههای دستور زبان به دنیا میآییم. حالا دانشمندان میکوشند این فرضیه را محک بزنند.
به گزارش ساینسدیلی، (http://www.sciencedaily.com/releases/2011/05/110513112256.htm) (http://www.sciencedaily.com/releases/2011/05/110513112256.htm)متخصصین علوم شناختی دانشگاه جانزهاپکینز در مطالعه جدید خود نشان دادهاند که نوزاد انسان در زمان تولد برخی از قوانین مهم دستور زبان را میداند و به همین دلیل میتواند خیلی سریع زبانهای انسانی را بیاموزد.
در واقع این مطالعه نشان میدهد که بر خلاف باور بسیاری، مغز نوزاد انسان در زمان تولد یک لوح سفید نیست، بلکه در خود سوگیریها یا ترجیحاتی دارد که روی یادگیریهای بعدی تاثیر میگذارد. این مطالعه نه تنها فرضیه نوآم چامسکی را تایید میکند، بلکه یک رویکرد جدید و جالب برای آزمودن سایر فرضیهها در رابطه با سوالهای بسیار مهم در زمینه فرایند یادگیری زبان، ارائه میکند.
در این مطالعه، یک شخصیت کارتونی سبز و کوچک به نام گلرمی، به شرکتکنندگان که همگی بزرگسالان انگلیسیزبان بودند، یک زبان ساختگی به نام وربلاگ را از طریق یک بازی میآموزد. برای نمونه، گلرمی یک جسم بیگانه را نشان میدهد و میگوید: سلرجنا. بعد همان شی را با رنگ آبی نشان میدهد و از شرکتکنندگان میخواهد تکرار کنند: گیژ سلرجنا که یعنی سلرجنای آبی. بعد در یک تصویر سه سلرجنا نشان داده میشود و شرکتکنندگان عبارت سلرجنا گلاوب را میآموزند که یعنی سلرجنا سه.
در زبانهای انسانی بسیاری، صفت (رنگ) قبل از اسم میآید. در زبانهای بسیاری هم عدد بعد از اسم میآید. اما تقریبا در هیچ زبانی، این دو قانون همزمان وجود ندارند و البته شرکتکنندگان هیچکدام این مسئله را نمیدانستند.
در گروههای دیگر، همین آموزشها در قالب زبانهای ساختگی دیگری با ترتیبهایی که در زبانهای انسانی به طور همزمان یافت میشوند به شرکتکنندگان ارائه شد. به عقیده محققین، اگر مغز به طور مادرزادی، ساختارهای مشخصی برای زبانهای انسانی داشته باشد، گروهی که با یک ساختار نامتعارف روبرو میشوند، باید شرایط دشواری داشته باشند و این دقیقا همان اتفاقی بود که در این مطالعه افتاد.
افرادی که با قوانین زبانی متفاوتی از زبان انگلیسی مواجه شدند، اما این قوانین، قوانینی بودند که در زبانهای انسانی دیگر وجود دارند، به راحتی این زبان ساختگی را آموختند. اما نتوانستند وربلاگ که دارای ترکیبهای نامتعارف در زبانهای انسانی بود را بیاموزند. انگار همانطور که چامسکی گفته بود، مغز آنها میفهمید که این ساختار غیرمحتملی است و با آن دچار مشکل میشد.
این مطالعه و سبکی که در آن مورد استفاده قرار گرفته، پنجرهای تازه به دنیای مطالعات زبانشناسی خواهد بود. زبان خاص انسان است و در هیچ گونه دیگری بدین شکل وجود ندارد. به همین دلیل، درک نحوه یادگیری زبان در کودک انسان، میتواند اسرار زیادی را در مورد انسان و تحول او برای ما روشن کند.