LaDy Ds DeMoNa
16th May 2011, 10:07 AM
حجت الاسلام غلامى، از اعضاى سابق دفتر حضرت آيت اللّه بهجت(ره) نقل كردند: روزى شهرام جزايرى، بر اساس ارتباطهايى كه ايجاد كرده بود از فرزند آيت اللّه بهجت درخواست ملاقات با آقا را داشت. اما وقتى اين جريان به اطلاع حضرت آيت اللّه بهجت رسيد ايشان مخالفت كرد.
شهرام جزايرى با طرح ترفندى، روزى به مقابل مسجد حضرت آيت اللّه بهجت در قم مى رود تا وقتى كه حضرت آقا از نماز فارغ مى شوند، از فرصت استفاده كند و وارد دفتر يا منزل آقا شود و ملاقاتى انجام دهد. به همين منظور بيرون مسجد منتظر مى ماند تا نمازتمام شود و آقا از مسجد بيرون بيايند. حضرت آيت اللّه بهجت هميشه سرشان پايين بود و به كسى نگاه نمى كردند. وقتى از مسجدخارج شدند، يكى از دوستان و نزديكان شهرام جزايرى به آيت اللّه بهجت نزديك شد و به آقا گفت: حضرت آيت اللّه؛ آقاى شهرام جزايرى از تجار خيّر تهران هستند و فعاليت هاى خيريه فراوانى انجام مى دهند و براى عرض ارادت و دست بوسى خدمت رسيده اند،در اين هنگام آقا سر مبارك را بالا گرفتند و به شهرام جزايرى نگاهى كردند و فرمودند: برو و از كارهاى خيرى كه انجام داده اى توبه كن!
شهرام جزايرى با طرح ترفندى، روزى به مقابل مسجد حضرت آيت اللّه بهجت در قم مى رود تا وقتى كه حضرت آقا از نماز فارغ مى شوند، از فرصت استفاده كند و وارد دفتر يا منزل آقا شود و ملاقاتى انجام دهد. به همين منظور بيرون مسجد منتظر مى ماند تا نمازتمام شود و آقا از مسجد بيرون بيايند. حضرت آيت اللّه بهجت هميشه سرشان پايين بود و به كسى نگاه نمى كردند. وقتى از مسجدخارج شدند، يكى از دوستان و نزديكان شهرام جزايرى به آيت اللّه بهجت نزديك شد و به آقا گفت: حضرت آيت اللّه؛ آقاى شهرام جزايرى از تجار خيّر تهران هستند و فعاليت هاى خيريه فراوانى انجام مى دهند و براى عرض ارادت و دست بوسى خدمت رسيده اند،در اين هنگام آقا سر مبارك را بالا گرفتند و به شهرام جزايرى نگاهى كردند و فرمودند: برو و از كارهاى خيرى كه انجام داده اى توبه كن!