تووت فرنگی
6th May 2011, 01:04 PM
فرهنگستان يک زماني داير شد براي اينکه براي لغات و تعبيراتي که وارد فارسي شده معادلهاي فارسي پيدا کند و يا در نهايت يک فرهنگي ايجاد کند. الآن مسائل زبان فارسي بسيار وسيعتر و عميقتر است.
مجموعه اظهار نظرهاي اعضاي شوراي فرهنگستان زبان و ادب فارسي در موضوع «آسيبشناسي زبان فارسي» ؛ (البته اين بحث مربوط به سيصدوهفتادوهشتمين شوراي فرهنگستان است که در سال 89 برگزار شد .)
http://img.tebyan.net/big/1390/01/176133246852533719038199572525225288199101.jpg
ابوالحسن نجفي:
مثالهايي نقل ميکنم از جمله اصطلاحاتي که وارد زبان شده و امروز فراوان به کار ميبرند. ميگويند «روز خوبي داشتهباشي» يا «آخر هفته خوبي داشتهباشي». اخيرا در روز شنبه هم ميگويند «آغاز هفته خوبي داشتهباشي». در يکي از برنامههاي راديو که ساعت هفت تا هشت اجرا ميشود مثلاً بهجاي خداحافظي معمولي ترجمه لفظ انگليسي را به کار ميبرند و متوجه نيستنـد که آنجـا وقتـي بيـن دو نفـر خيلـي صميمت باشد، بهجـاي خداحافظـي ميگوينـد I love you. اين مجري تلويزيون با يک صداي رسا و تکيه بر کلمات ميگويد: «خيلي خيلي دوستون دارم»! قبلاً هم بهجاي خداحافظي رايج شدهبود که ميگفتند: «ميبينمت» در ترجمهSee you. البته باز هم تکرار ميکنم که اگر اين غلطها وارد زبان مردم شد و رواج پيدا کرد، عامه مردم اين را به کار ميبرند، اما بههرحال وظيفه فرهنگستان ميدانم که در اين کار مداخله کند، جاي ديگري هم صلاحيت اين کار را ندارد. همين امروز شنيدم که «ما نياز به دريافت مرکبات داريم» و مقصودش اين است که بدن ما براي مقابله با سرماخوردگي به ويتامين ث نياز دارد و ما به خوردن مرکبات نياز داريم.
http://img.tebyan.net/big/1390/01/853531374113812137492322179325418933173.jpg
نصرالله پورجوادي:
فرهنگستان بايد يک کار جدّي انجام بدهد. به نظر من فرهنگستان پنجاه سال عقب است. فرهنگستان يک زماني داير شد براي اينکه براي لغات و تعبيراتي که وارد فارسي شده معادلهاي فارسي پيدا کند و يا در نهايت يک فرهنگي ايجاد کند. الآن مسائل زبان فارسي بسيار وسيعتر و عميقتر است.
يکي از چيزهايي که من متوجه شدم و به طريق وحشتناکي آن را به کار ميبرند ـش اضافي است: هستش، شدش. اگر دقت بکنيد در تمام ترجمههايي که صورت ميگيرد فعل است دارد ورميافتد و ـه بهجاي آن به کار ميرود. مثلاً ميگويند «فلاني تهرانيه» اما حالا ديگر همان ـه را هم نمينويسند و بهجاي آن مينويسند «فلاني تهرانيِ».
شما ببينيد زبان فارسي در اينترنت دارد به کجا ميرود؟ اينگونه است که پس از گذشت ده سال يا بيست سال، زبان نسل ما و کساني که چهل سال به بالا هستند يک زبان قديمي، امّلي و کهنه به حساب ميآيد و وقتيکه اينها به پنجاه ـ شصتسالگي برسند، زبانشان زبان رايج است و اگر يک کسي بخواهد مثل ما حرف بزند يا مثل ما بنويسد، به قول اين جوانها شوت است و حرفش اصلاً خريدار ندارد!
ما بايستي فکري بکنيم براي خط فارسي در رايانه و ديگر جاها. بايستي مردم را آگاه کنيم که اين نوع کاربردهاي زباني غلط چه ضررهايي دارد. ما بايستي اين موارد را شناسايي کنيم و در وهله اوّل به همگان آگاهي بدهيم و بعد ببينيم که چگونه ميتوانيم از اين گرفتاريهايي که هم زبان و هم خط فارسي دچار آن شدهاست رهايي پيدا کنيم.
شما ببينيد زبان فارسي در اينترنت دارد به کجا ميرود؟ اينگونه است که پس از گذشت ده سال يا بيست سال، زبان نسل ما و کساني که چهل سال به بالا هستند يک زبان قديمي، امّلي و کهنه به حساب ميآيد.
http://img.tebyan.net/big/1390/01/059171164241861661376724910853974983.jpg
هوشنگ مراديکرماني:
به نظر من زبان فارسي لاغر شدهاست. چند مثال ميزنم؛ الآن يکي از واژههايي که روزانه دهها بار از آن استفاده ميشود کادو است که ما بهجاي مژدگاني و بسياري از واژههاي ديگر از آن استفاده ميکنيم. مسئله اين است که ما با يک واژه ده ـ دوازده واژه ناب فارسي را از زبان خارج ميکنيم. ما بايد نگران اين مسئله باشيم. ميتوانيم به نمايشهايي که براي بچهها اجرا ميکنند، برويم و بر آنها نظارت کنيم و بچهها را تربيت کنيم. ادبيات کودکان در نمايشها شکل ميگيرد.
http://img.tebyan.net/big/1390/01/101941181591717167242283710715144714038.jpg
احمد سميعي (گيلاني):
يکي از عوارض اين است که وقتي ميخواهند با شما حرف بزنند انگار ميخواهند دعوا بکنند. کسي که خبر ميگويد و گزارش ميدهد بايستي لحن بخصوصي داشتهباشد، درحاليکه مجريان ما انگار با هم شوخي ميکنند و انگار يک محفل خصوصي است. يا مثلاً طرف ميخواهد گزارش ورزشي بدهد، مطالبش زياد است، انگار انشاي دبستان ميخوانَد، تند تند ميخوانَد و اصلاً ضربآهنگ و ريتم گفتارش مناسب نيست.
http://img.tebyan.net/big/1390/01/241782402381794311117823555215351134233231.jpg
حسن رضائي باغبيدي:
بايستي درس انشا از ابتدا در مدارس درست آموزش داده شود و آدمهاي فاضل و باشعور که متون کهن را خوب خواندهباشند تقويت شوند. نويسندگان ما اگر به آن شيوه تربيت شدهباشند و زبان آنان رواج پيدا کند قطعاً جوانها هم از آنها تقليد ميکنند. ميخواستم بگويم فقط سرعت تغييرات زياد شده و به نظر من براي اين موارد خاص تعيين ملاک ناممکن است و تنها راه اين است که براي مدارس فکري بشود.
تبیان
مجموعه اظهار نظرهاي اعضاي شوراي فرهنگستان زبان و ادب فارسي در موضوع «آسيبشناسي زبان فارسي» ؛ (البته اين بحث مربوط به سيصدوهفتادوهشتمين شوراي فرهنگستان است که در سال 89 برگزار شد .)
http://img.tebyan.net/big/1390/01/176133246852533719038199572525225288199101.jpg
ابوالحسن نجفي:
مثالهايي نقل ميکنم از جمله اصطلاحاتي که وارد زبان شده و امروز فراوان به کار ميبرند. ميگويند «روز خوبي داشتهباشي» يا «آخر هفته خوبي داشتهباشي». اخيرا در روز شنبه هم ميگويند «آغاز هفته خوبي داشتهباشي». در يکي از برنامههاي راديو که ساعت هفت تا هشت اجرا ميشود مثلاً بهجاي خداحافظي معمولي ترجمه لفظ انگليسي را به کار ميبرند و متوجه نيستنـد که آنجـا وقتـي بيـن دو نفـر خيلـي صميمت باشد، بهجـاي خداحافظـي ميگوينـد I love you. اين مجري تلويزيون با يک صداي رسا و تکيه بر کلمات ميگويد: «خيلي خيلي دوستون دارم»! قبلاً هم بهجاي خداحافظي رايج شدهبود که ميگفتند: «ميبينمت» در ترجمهSee you. البته باز هم تکرار ميکنم که اگر اين غلطها وارد زبان مردم شد و رواج پيدا کرد، عامه مردم اين را به کار ميبرند، اما بههرحال وظيفه فرهنگستان ميدانم که در اين کار مداخله کند، جاي ديگري هم صلاحيت اين کار را ندارد. همين امروز شنيدم که «ما نياز به دريافت مرکبات داريم» و مقصودش اين است که بدن ما براي مقابله با سرماخوردگي به ويتامين ث نياز دارد و ما به خوردن مرکبات نياز داريم.
http://img.tebyan.net/big/1390/01/853531374113812137492322179325418933173.jpg
نصرالله پورجوادي:
فرهنگستان بايد يک کار جدّي انجام بدهد. به نظر من فرهنگستان پنجاه سال عقب است. فرهنگستان يک زماني داير شد براي اينکه براي لغات و تعبيراتي که وارد فارسي شده معادلهاي فارسي پيدا کند و يا در نهايت يک فرهنگي ايجاد کند. الآن مسائل زبان فارسي بسيار وسيعتر و عميقتر است.
يکي از چيزهايي که من متوجه شدم و به طريق وحشتناکي آن را به کار ميبرند ـش اضافي است: هستش، شدش. اگر دقت بکنيد در تمام ترجمههايي که صورت ميگيرد فعل است دارد ورميافتد و ـه بهجاي آن به کار ميرود. مثلاً ميگويند «فلاني تهرانيه» اما حالا ديگر همان ـه را هم نمينويسند و بهجاي آن مينويسند «فلاني تهرانيِ».
شما ببينيد زبان فارسي در اينترنت دارد به کجا ميرود؟ اينگونه است که پس از گذشت ده سال يا بيست سال، زبان نسل ما و کساني که چهل سال به بالا هستند يک زبان قديمي، امّلي و کهنه به حساب ميآيد و وقتيکه اينها به پنجاه ـ شصتسالگي برسند، زبانشان زبان رايج است و اگر يک کسي بخواهد مثل ما حرف بزند يا مثل ما بنويسد، به قول اين جوانها شوت است و حرفش اصلاً خريدار ندارد!
ما بايستي فکري بکنيم براي خط فارسي در رايانه و ديگر جاها. بايستي مردم را آگاه کنيم که اين نوع کاربردهاي زباني غلط چه ضررهايي دارد. ما بايستي اين موارد را شناسايي کنيم و در وهله اوّل به همگان آگاهي بدهيم و بعد ببينيم که چگونه ميتوانيم از اين گرفتاريهايي که هم زبان و هم خط فارسي دچار آن شدهاست رهايي پيدا کنيم.
شما ببينيد زبان فارسي در اينترنت دارد به کجا ميرود؟ اينگونه است که پس از گذشت ده سال يا بيست سال، زبان نسل ما و کساني که چهل سال به بالا هستند يک زبان قديمي، امّلي و کهنه به حساب ميآيد.
http://img.tebyan.net/big/1390/01/059171164241861661376724910853974983.jpg
هوشنگ مراديکرماني:
به نظر من زبان فارسي لاغر شدهاست. چند مثال ميزنم؛ الآن يکي از واژههايي که روزانه دهها بار از آن استفاده ميشود کادو است که ما بهجاي مژدگاني و بسياري از واژههاي ديگر از آن استفاده ميکنيم. مسئله اين است که ما با يک واژه ده ـ دوازده واژه ناب فارسي را از زبان خارج ميکنيم. ما بايد نگران اين مسئله باشيم. ميتوانيم به نمايشهايي که براي بچهها اجرا ميکنند، برويم و بر آنها نظارت کنيم و بچهها را تربيت کنيم. ادبيات کودکان در نمايشها شکل ميگيرد.
http://img.tebyan.net/big/1390/01/101941181591717167242283710715144714038.jpg
احمد سميعي (گيلاني):
يکي از عوارض اين است که وقتي ميخواهند با شما حرف بزنند انگار ميخواهند دعوا بکنند. کسي که خبر ميگويد و گزارش ميدهد بايستي لحن بخصوصي داشتهباشد، درحاليکه مجريان ما انگار با هم شوخي ميکنند و انگار يک محفل خصوصي است. يا مثلاً طرف ميخواهد گزارش ورزشي بدهد، مطالبش زياد است، انگار انشاي دبستان ميخوانَد، تند تند ميخوانَد و اصلاً ضربآهنگ و ريتم گفتارش مناسب نيست.
http://img.tebyan.net/big/1390/01/241782402381794311117823555215351134233231.jpg
حسن رضائي باغبيدي:
بايستي درس انشا از ابتدا در مدارس درست آموزش داده شود و آدمهاي فاضل و باشعور که متون کهن را خوب خواندهباشند تقويت شوند. نويسندگان ما اگر به آن شيوه تربيت شدهباشند و زبان آنان رواج پيدا کند قطعاً جوانها هم از آنها تقليد ميکنند. ميخواستم بگويم فقط سرعت تغييرات زياد شده و به نظر من براي اين موارد خاص تعيين ملاک ناممکن است و تنها راه اين است که براي مدارس فکري بشود.
تبیان