PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : شما بودید چکار میکردید



سجاد عابدی
24th April 2011, 11:07 AM
آقاى جک، رفته بود استخدام بشه. کراوات تازه اش را به گردنش بسته بود و لباس پلو خورى اش را پوشیده بود و حاضر شده بود تا به پرسش هاى مدیر شرکت جواب بدهد .
آقاى مدیر شرکت، یک ورقه کاغذ گذاشت جلوش و از او خواست تنها به یک سئوال پاسخ بدهد. سئوال این بود :

"شما در یک شب بسیار سرد و طوفانى، در جاده اى خلوت رانندگى می کنید، ناگهان متوجه می شوید که سه نفر در ایستگاه اتوبوس، به انتظار رسیدن اتوبوس، این پا و آن پا می کنند و در آن باد و باران و طوفان چشم به راه معجزه اى هستند. یکى از آنها پیر زن بیمارى است که اگر هر چه زود تر کمکى به او نشود ممکن است همانجا در ایستگاه اتوبوس غزل خداحافظى را بخواند. دومین نفر، صمیمى ترین و قدیمى ترین دوست شماست که حتى یک بار شما را از مرگ نجات داده است. و نفر سوم، دختر خانم بسیار زیبایى است که زن رویایى شماست و شما همواره آرزو داشته اید او را در کنار خود داشته باشید. اگر اتومبیل شما فقط یک جاى خالى داشته باشد، شما از میان این سه نفر کدامیک را سوار ماشین تان مى کنید؟ پیرزن بیمار؟ دوست قدیمى؟ یا آن دختر زیبا را؟ جوابى که آقاى جک به مدیر شرکت داد، سبب شد تا از میان دویست نفر متقاضى، برنده شود و به استخدام شرکت در آید

راستى، می دانید آقاى جک چه جوابى داد؟ اگر شما جاى او بودید چه کار می کردید؟

غزل بارون
24th April 2011, 03:16 PM
من میگم من ماشینو به دوست صمیمیم میدم تا خانم پیر و مریض رو به بیمارستان ببره و خودم با آن دختر میرفتم قدم بزنم چون اون هوا به درد عشاق میخوره!

Rez@ee
24th April 2011, 05:59 PM
واسه ما ایرانی ها کاری نداره. یکی رو می شونیم صندوق عقب، یکی رو کنار دست خودمون، واسه اون یکی هم که جا بود.

amin_745
24th April 2011, 06:05 PM
واسه ما ایرانی ها کاری نداره. یکی رو می شونیم صندوق عقب، یکی رو کنار دست خودمون، واسه اون یکی هم که جا بود.

دقیقا !!
این مشکلات فقط مال خارجیهاست شکر خدا تو ایران از این مشکلات نداریم اگر ماشین ظرفیتش تکمیل هم باشه بازم 6یا5 نفر دیگه جا داره! 3نفر که سهله[cheshmak]

بانوثریا
24th April 2011, 06:25 PM
خوب پیرزن رو میرسوندم بیمارستان
دوست و دختر زیبا ([nishkhand]) هم که توضیح میدم براشون که چی شده [nishkhand]

ساناز فرهیدوش
24th April 2011, 06:46 PM
دوست عزیز رو همراه پیرزن راهی می کنیم سپس خیلی رمانتیک در هوای طوفانی با خانم قدم می زنیم تا دوستمان برگردد ما را سوار کند .

bidmeshk
24th April 2011, 09:09 PM
جالبه چون من اولين چيزي كه به ذهنم ميرسه سوار كردن پيره زن هست

0014
24th April 2011, 09:15 PM
همونجا کنار ایستگاه نگه میداشتم بعدش پیرزن رو سوار ماشین میکردم
بعدش من و دوستم و خواهر محترممون " اون خانومه" نوبتی سوار ماشین میشدیم و خودمون رو گرم میکردیم تا اتوبوس بیاد[khoobboodan][khoobboodan][khoobboodan]

*FATIMA*
24th April 2011, 09:35 PM
گفتی فقط یه جای خالی داره ؟![tafakor]
پیرزنه رو سوار ماشین میکردم . برای اون دوتای دیگه هم تاکسی دربست میگرفتم ، پولش هم خودم میدادم .

A M S E T I S
25th April 2011, 06:36 AM
خب من پیرزنه رو سوار میکردم.....شماره دختره رو ازش میگرفتم....یا روی سقف ماشین میذاشتمش....دوستمو کنار خودم رو صندلی راننده[nishkhand]

0014
25th April 2011, 09:37 AM
من میگم من ماشینو به دوست صمیمیم میدم تا خانم پیر و مریض رو به بیمارستان ببره و خودم با آن دختر میرفتم قدم بزنم چون اون هوا به درد عشاق میخوره!


واسه ما ایرانی ها کاری نداره. یکی رو می شونیم صندوق عقب، یکی رو کنار دست خودمون، واسه اون یکی هم که جا بود.



دقیقا !!
این مشکلات فقط مال خارجیهاست شکر خدا تو ایران از این مشکلات نداریم اگر ماشین ظرفیتش تکمیل هم باشه بازم 6یا5 نفر دیگه جا داره! 3نفر که سهله[cheshmak]


خوب پیرزن رو میرسوندم بیمارستان
دوست و دختر زیبا ([nishkhand]) هم که توضیح میدم براشون که چی شده [nishkhand]


دوست عزیز رو همراه پیرزن راهی می کنیم سپس خیلی رمانتیک در هوای طوفانی با خانم قدم می زنیم تا دوستمان برگردد ما را سوار کند .


جالبه چون من اولين چيزي كه به ذهنم ميرسه سوار كردن پيره زن هست


همونجا کنار ایستگاه نگه میداشتم بعدش پیرزن رو سوار ماشین میکردم
بعدش من و دوستم و خواهر محترممون " اون خانومه" نوبتی سوار ماشین میشدیم و خودمون رو گرم میکردیم تا اتوبوس بیاد[khoobboodan][khoobboodan][khoobboodan]


گفتی فقط یه جای خالی داره ؟![tafakor]
پیرزنه رو سوار ماشین میکردم . برای اون دوتای دیگه هم تاکسی دربست میگرفتم ، پولش هم خودم میدادم .


خب من پیرزنه رو سوار میکردم.....شماره دختره رو ازش میگرفتم....یا روی سقف ماشین میذاشتمش....دوستمو کنار خودم رو صندلی راننده[nishkhand]



چه همه راه وجود داره !!! بابا کلافه شدم[narahatishadid][narahatishadid][narahatishadid]
اصلا ولش کن! با سرعت میرفتم سمتشون هرسه شون رو زیر میگرفتم ، sh_omomi52sh_omomi52sh_omomi52
در حقیقت بهشون لطف میکردم ، پیرزنه که آرای عمرش بود و داشت زجر میکشید، راحت میشد
دختره هم چون دوستم رو اغفال کرده بود باید ادب میشد
رفیقم هم حقش بود چون به ناموس مردم چشم داشت

omega
25th April 2011, 01:40 PM
ای بابا عمر دست خداست!اگه اون خانم پیر قرار باشه بمیره که میمره دیگه.
ببین خدا میگه زمان مرگ شما یک ثانیه این ور اون ور نمیشه!

دختر خانمو سوار میکردم.[nishkhand]
دوستم هم که دوستمه دیگه درک میکنه!!!![khande]

sheri khoshgele
25th April 2011, 02:06 PM
خوب معرفت حرفه اوتو میزنه زنه

sheri khoshgele
25th April 2011, 02:06 PM
خوب معرفت حرفه اوتو میزنه زنه بیمار

sheri khoshgele
25th April 2011, 02:07 PM
خوب معرفت حرفه اوتو میزنه زنه بیمار که دیر یا زود رفتنیه.دخترم که میگذره.ولی دوستی مهمه.[tafakor]

*WIZARD*
25th April 2011, 05:55 PM
من میگم من ماشینو به دوست صمیمیم میدم تا خانم پیر و مریض رو به بیمارستان ببره و خودم با آن دختر میرفتم قدم بزنم چون اون هوا به درد عشاق میخوره!

منم همین نظر رو دارم[esteghbal]
اینطوری خیلی بهتره

poune
25th April 2011, 08:45 PM
من با همکارم غزل بارون موافقم:
من سویچ ماشینمو می دم به دوست قدیمیم تا پیر زن بیمارو به بیمارستان برسونه و خودم با دختر خانم زیبا در ایستگاه اتوبوس می مونم تا اتوبوس بیاد و ما رو سوار کنه.[movafaghiyat]

بانوثریا
25th April 2011, 09:31 PM
یه روش دیگه استفاده از روش زیپ کردنه با نرم افزار winzipیاwinrarفشرده شون میکنیم[nishkhand]

AtIsHpArE
26th April 2011, 01:14 AM
ماشین من اتوبوسه
همون ماشینی که اون سه نفر منتظرش هستن
پس
پیرزن چون حال نداره میشینه رو صندلی خالی
دوستم وامیسته کنار دستم تا با هم خوش و بش کنیم
نفر سوم هم به شکر خدا از مساله من کنار میره چون من خودم خانم هستم
تازه اگه اقا هم بود سوارش نمیکردم چون ممکنه پرو بشه براش بده

میهن
7th May 2011, 06:11 PM
من بودم پیر زن رو سوار ماشین میکردم و با دختره میرفتیم قدم میزدیم

Me121
7th May 2011, 08:27 PM
ا بازم این سوالهههههههه [cheshmak]
اولین بار اینو تو کلاس کنکور پرسیدن ازمون
جواب اکثر بچه ها همین بود :


من میگم من ماشینو به دوست صمیمیم میدم تا خانم پیر و مریض رو به بیمارستان ببره و خودم با آن دختر میرفتم قدم بزنم چون اون هوا به درد عشاق میخوره!

به نظرمنم جواب همینه البته اون دفعه که پرسیدن ازمون میگفتن که این دوست صمیمی یه دکتره

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد