PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : 13ساله ای که جاده تاریخ را پیمود



Rez@ee
15th April 2011, 09:17 AM
پاهایش کوچکتر از آن بود، که سنگینی پوتین آن‌ها را بیازارد.
اما از ضرب گام‌های مصمم و سرخی خونی که به گونه‌هایش دویده بود، می‌توانستی منتهای غیرتش را بفهمی.
هنوز بوی نارنج می‌داد، آخر فقط سیزده بهار از او گذشته بود.
نارنجک‌ها را دانه، دانه بر کمر بسته.
ملایک پیشانی‌اش را می‌بوسند. کودکی ‌اش را فراموش می‌کند. مردی شده، ایستاده به قامت سپیداران...
کوله پشتی را برداشته؛ و پیشانی بند، ایمانش را محکم بسته‌است.
کاش می‌دانستم آرزوهای بلند نوجوانی‌ات را، به کجا فرستادی، که این‌چنین سبکبال نارنجک شجاعت را تا بهشت با خود حمل کردی، چگونه طریق عبودیت را طی‌الارض کرده و یک شبه راه صدساله پیمودی؟
آری، تاریخ و نحوه‌ی شهادت تو نقطه‌ی عطفی بر تاریخ ماست. بر مردانگی این سرزمین.
تو در اوج فهمیدگی، مرگ سرخ را با تمام زوایای روشن و پنهانش، درک کردی.
حسین! کدام شوق، این گونه به تلاطمت واداشت، کدام دریا، ساحل به ساحل آرامشت را درنوردیده و موج در موج، شانه‌هایت را به رقص کشانده بود؟
پیراهن گُر گرفته‌ات، بیرق آزادی و سربلندی ملتت شد و به اهتزاز درآمد.
پروانه، شدنت را زار، زار غبطه خورد و بیابان پیروزیت را بر دوش کشیده، جاده‌ی تاریخ را می‌پیماید...

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد