Mr.Engineer
11th April 2011, 06:27 PM
در صورتی كه بخواهیم تعریفی كلی از برنامهریزی داشته باشیم, میبایستی برنامهریزی را عبارت از كوششی در جهت انتخاب بهترین برنامهها در جهت رسیدن به هدفهای مشخص بدانیم كه ممكن است این كوششها و برنامهها, تا مرحلهی نهایی هدف نیز پیش نرود, بلكه گامهایی در جهت رسیدن به آن باشد
برنامهریزی به معنای اندیشیدن و تنظیم پیشاپیش امور, قبل از بروز وقایع و رویدادهاست تا در اموری همچون بهداشت, سلامت, رفاه, آسایش و خوشبختی افراد جامعه, نتایج مطلوبی بدست آید. بدیهی است, با برنامهریزی دقیق میتوانیم اشتباهات گذشته را جبران كنیم و نسبت به آینده هوشیارتر عمل كنیم.
برنامهریزی شهری را میتوان هنر شكل دادن و هدایت و "رشد طبیعی شهر" دانست, امری كه به موجب آن ساختمانها و محیطهای گوناگون ایجاد میشود تا به نیازهای مختلف اجتماعی, فرهنگی, اقتصادی و گذران اوقات فراغت و . . . پاسخ دهد و شرایط سالمی را برای زندگی طبقه ثروتمند و فقیر از نظر كار, تفریح و استراحت فراهم آورد و از این طریق موجب بهبود زندگی اقتصادی و اجتماعی اكثریت افراد بشر شود. ارسطو, زمانی این نظر را ابراز داشت كه "شهر باید به منظور تامین امنیت و خوشبختی ساكنانش ساخته شود" این در حالی بود كه افلاطون نیز گفته وی را چنین بیان كرده است: "شهر جایی است كه انسانها برای نیل به عاقبتی شرافتمندانه, به طور مشترك در آن زندگی میكنند."
اصطلاح برنامهریزی شهری هم برای برنامهریزی شهرهای جدیدی- شهرهایی كه در زمینی بكر و دست نخورده ایجاد میشوند- و هم برای توسعه و بهبود شهرهای موجود در گسترش آنها بكار میرود.
به گفته چادویك برنامهریزی یك سیستم كلی ذهنی است. با ایجاد یك سیستم ذهنی مستقل اما منطبق بر سیستم دنیای واقعی, ابتدا پدیده تحول را شناخته, سپس آن را پیشبینی كرده و بالاخره آن را ارزیابی میكنیم, هدف بهینه كردن سیستم دنیای واقعی از طریق بهینه نمودن سیستم ذهنی میباشد."
همچنین برنامهریزی را میتوان به صورت دیگری تعریف كرد و آن عبارت است از: كوششهای اندیشمندانهی آدمی برای یافتن راههایی كه به اتخاذ بهترین تصمیمات برای تامین رفاه و ایجاد ترقی او منجر میشود. با این تعریف سه سوال مطرح میگردد:
منظور از اندیشمندانه چیست؟
راههای اتخاذ بهترین تصمیمات كدام است؟
مراد از تامین رفاه و ایجاد ترقی چیست؟
برای پاسخگویی به سوالت فوق, از برنامهریزی تعریف دیگری نیز میتوان كرد. بنابراین تعریف كه از اجزای متشكل آن منتج میگردد, برنامهریزی یعنی:
بررسی, برآورد و تخمین نیازها
بررسی, برآورد و تخمین امكانات
بررسی, برآورد و تخمین بهترین راه استفاده از امكانات برای برآوردن نیازها
طبیعی است كه در هر مرحله, این تخمینها بایستی واجد دقت, عدد و رقم باشد. در این تعریف از برنامهریزی, مسلم است كه نخستین قدم جمعآوری آمار و اطلاعات است كه البته بایستی با شیوهای نظام یافته صورت پذیرفته باشد و بر اساس گرایشهای گذشته, حال و آینده استوار باشد. دومین قدم, تجزیه و تحلیل اطلاعات بدست آمده است كه آن هم بایستی با شیوهای علمی و منظم صورت گیرد و در حقیقت از یك نوع غربال علمی بگذرد. سومین قدم, ارزشیابی یا به اصطلاح سبك و سنگین كردن آنها است كه نكات مثبت و منفی در جهت رسیدن به هدفها مشخص میگردد. گام چهارم, در جهت تعیین اولویتها است. یعنی برنامهریز بایستی, از عوامل مختلف كه در متغیرهای مختلف برای رسیدن به هدفهای برنامه وضع شده, به انتخاب بهترینها بپردازد. برنامهریز بایستی مشخص كند كه از نظر زمان و امكانات در جهت برآوردن نیازها و رسیدن به هدفها به بهترین صورت پرداختن به كدام عامل مقدم و مرجح است. مرحله آخر نیز, اجرای برنامه است كه با توجه به زمانبندی و برآورد امكانات و وسائل, اجرای برنامه صورت میگیرد.
برنامهریزی به معنای اندیشیدن و تنظیم پیشاپیش امور, قبل از بروز وقایع و رویدادهاست تا در اموری همچون بهداشت, سلامت, رفاه, آسایش و خوشبختی افراد جامعه, نتایج مطلوبی بدست آید. بدیهی است, با برنامهریزی دقیق میتوانیم اشتباهات گذشته را جبران كنیم و نسبت به آینده هوشیارتر عمل كنیم.
برنامهریزی شهری را میتوان هنر شكل دادن و هدایت و "رشد طبیعی شهر" دانست, امری كه به موجب آن ساختمانها و محیطهای گوناگون ایجاد میشود تا به نیازهای مختلف اجتماعی, فرهنگی, اقتصادی و گذران اوقات فراغت و . . . پاسخ دهد و شرایط سالمی را برای زندگی طبقه ثروتمند و فقیر از نظر كار, تفریح و استراحت فراهم آورد و از این طریق موجب بهبود زندگی اقتصادی و اجتماعی اكثریت افراد بشر شود. ارسطو, زمانی این نظر را ابراز داشت كه "شهر باید به منظور تامین امنیت و خوشبختی ساكنانش ساخته شود" این در حالی بود كه افلاطون نیز گفته وی را چنین بیان كرده است: "شهر جایی است كه انسانها برای نیل به عاقبتی شرافتمندانه, به طور مشترك در آن زندگی میكنند."
اصطلاح برنامهریزی شهری هم برای برنامهریزی شهرهای جدیدی- شهرهایی كه در زمینی بكر و دست نخورده ایجاد میشوند- و هم برای توسعه و بهبود شهرهای موجود در گسترش آنها بكار میرود.
به گفته چادویك برنامهریزی یك سیستم كلی ذهنی است. با ایجاد یك سیستم ذهنی مستقل اما منطبق بر سیستم دنیای واقعی, ابتدا پدیده تحول را شناخته, سپس آن را پیشبینی كرده و بالاخره آن را ارزیابی میكنیم, هدف بهینه كردن سیستم دنیای واقعی از طریق بهینه نمودن سیستم ذهنی میباشد."
همچنین برنامهریزی را میتوان به صورت دیگری تعریف كرد و آن عبارت است از: كوششهای اندیشمندانهی آدمی برای یافتن راههایی كه به اتخاذ بهترین تصمیمات برای تامین رفاه و ایجاد ترقی او منجر میشود. با این تعریف سه سوال مطرح میگردد:
منظور از اندیشمندانه چیست؟
راههای اتخاذ بهترین تصمیمات كدام است؟
مراد از تامین رفاه و ایجاد ترقی چیست؟
برای پاسخگویی به سوالت فوق, از برنامهریزی تعریف دیگری نیز میتوان كرد. بنابراین تعریف كه از اجزای متشكل آن منتج میگردد, برنامهریزی یعنی:
بررسی, برآورد و تخمین نیازها
بررسی, برآورد و تخمین امكانات
بررسی, برآورد و تخمین بهترین راه استفاده از امكانات برای برآوردن نیازها
طبیعی است كه در هر مرحله, این تخمینها بایستی واجد دقت, عدد و رقم باشد. در این تعریف از برنامهریزی, مسلم است كه نخستین قدم جمعآوری آمار و اطلاعات است كه البته بایستی با شیوهای نظام یافته صورت پذیرفته باشد و بر اساس گرایشهای گذشته, حال و آینده استوار باشد. دومین قدم, تجزیه و تحلیل اطلاعات بدست آمده است كه آن هم بایستی با شیوهای علمی و منظم صورت گیرد و در حقیقت از یك نوع غربال علمی بگذرد. سومین قدم, ارزشیابی یا به اصطلاح سبك و سنگین كردن آنها است كه نكات مثبت و منفی در جهت رسیدن به هدفها مشخص میگردد. گام چهارم, در جهت تعیین اولویتها است. یعنی برنامهریز بایستی, از عوامل مختلف كه در متغیرهای مختلف برای رسیدن به هدفهای برنامه وضع شده, به انتخاب بهترینها بپردازد. برنامهریز بایستی مشخص كند كه از نظر زمان و امكانات در جهت برآوردن نیازها و رسیدن به هدفها به بهترین صورت پرداختن به كدام عامل مقدم و مرجح است. مرحله آخر نیز, اجرای برنامه است كه با توجه به زمانبندی و برآورد امكانات و وسائل, اجرای برنامه صورت میگیرد.