diamonds55
25th December 2008, 02:55 AM
بنام خدا
دعا و فطرت انسان
آيه 62 از سوره نمل، از جنبه ديگر دعا، پرده بر مىگيرد:
"آن كيست كه مضطر را اجابت مىكند چون او را بخواند و بدى را بر طرف مىسازد و شما را جانشينان در زمين قرار مىدهد، آيا معبودى جز الله هست؟ شما اندكىمتذکر مىشويد."
آنگاه كه تو درمانده شدهاى، كدامين در را بايد بكوبى؟
گره گشاى توكيست؟
و چه كسى دعايت را مستجاب مىكند؟
"آن كيست كه مضطرّ را اجابت مىكند چون او را بخواند؟
" كيست آنكه دعاى مضطر را استجابت مىكند؟
آيه اين چنين فطرت انسان را مورد خطاب قرار مىدهد و وجدان او را بيدارمىكند و در برابر او پرده از جوهره حقيقت و واقعیتى كه هيچ شکى در آن نيست، بر مىگيرد و باعث مىشود كه او به خود بازگردد و تجربههاى گذشته را بياد آورد، و به ياد آورد آن كسى را كه در روزهاى گرفتارى و درماندگى، دعايش را مستجاب مىكرد و گرفتاريها و رنجها و زيانهايش را بر طرف مىساخت.
اما انسان در بسيارى از اوقات كارهايى دور از وجدان و فطرت مىكند و خدارا از ياد مىبرد و استجابت هاى او را به فراموشى مىسپارد، خدا دعايش را اجابت مىكند و بدى را از او دفع مىسازد و او در لحظههاى درماندگى به خدا پناه مىبرد ولى بعد از آن در كارهايش شرك مىورزد و جز گاهى از اوقات، اين لحظهها را بهفراموشى مىسپارد.
دعا و فطرت انسان
آيه 62 از سوره نمل، از جنبه ديگر دعا، پرده بر مىگيرد:
"آن كيست كه مضطر را اجابت مىكند چون او را بخواند و بدى را بر طرف مىسازد و شما را جانشينان در زمين قرار مىدهد، آيا معبودى جز الله هست؟ شما اندكىمتذکر مىشويد."
آنگاه كه تو درمانده شدهاى، كدامين در را بايد بكوبى؟
گره گشاى توكيست؟
و چه كسى دعايت را مستجاب مىكند؟
"آن كيست كه مضطرّ را اجابت مىكند چون او را بخواند؟
" كيست آنكه دعاى مضطر را استجابت مىكند؟
آيه اين چنين فطرت انسان را مورد خطاب قرار مىدهد و وجدان او را بيدارمىكند و در برابر او پرده از جوهره حقيقت و واقعیتى كه هيچ شکى در آن نيست، بر مىگيرد و باعث مىشود كه او به خود بازگردد و تجربههاى گذشته را بياد آورد، و به ياد آورد آن كسى را كه در روزهاى گرفتارى و درماندگى، دعايش را مستجاب مىكرد و گرفتاريها و رنجها و زيانهايش را بر طرف مىساخت.
اما انسان در بسيارى از اوقات كارهايى دور از وجدان و فطرت مىكند و خدارا از ياد مىبرد و استجابت هاى او را به فراموشى مىسپارد، خدا دعايش را اجابت مىكند و بدى را از او دفع مىسازد و او در لحظههاى درماندگى به خدا پناه مىبرد ولى بعد از آن در كارهايش شرك مىورزد و جز گاهى از اوقات، اين لحظهها را بهفراموشى مىسپارد.