Rez@ee
23rd March 2011, 09:22 AM
پروفسور محمدعبدالسلام، فیزیکدان برجستهپاکستانی، برنده جایزه نوبل فیزیک و بنیانگذارمرکز بینالمللی فیزیک نظری (تریست ایتالیا)،روز پنجشنبه اول آذرماه ۱۳۷۵، درگذشت.
پروفسور عبدالسلام در ژانویه ۱۹۲۶ درجانگ پاکستان به دنیا آمد، در دانشگاه پنجابتحصیل کرد و سپس راهی انگلستان شد.درآنجا، از کالج سنت جان (کیمبریج) با درجهممتاز در رشتههای ریاضیات و فیزیک لیسانسگرفت، سپس درسال ۱۹۵۲ از آزمایشگاهکاوندیش، به اخذ درجه دکترا در فیزیک نظرینایل شد و در سال ۱۹۵۷، بخش فیزیک نظریامپریال کالج لندن را بنیان نهاد.
عبدالسلام، درسال ۱۹۶۴، مرکز بینالمللیفیزیک نظری (ictp) را در شهر تریست ایتالیاتأسیس کرد. فکر تأسیس این مرکز هنگامیمطرح شد که وی در سال ۱۹۶۰ به نمایندگی ازدولت پاکستان در کنفرانس آژانس بینالمللی انرژی اتمی در وین شرکت کرده بود. او لزومبررسی طرح تأسیس مرکز بینالمللی برایفیزیک نظری را در قطعنامه کنفرانس گنجاند،اما تا تصویب نهایی طرح و تأمین اعتبارچندسال طول کشید. دولتهای عضو سازمان آموزشی و علمی ملل متحد (یونسکو) پیشنهادکمک مالی کردند و از میان این پیشنهادها،دولت ایتالیا با ۳۰۰ هزار دلار کمک نقدی ویک ساختمان مناسب، بزرگترین کمک را دراختیار عبدالسلام قرار داد. مرکز تحقیقاتفیزیک نظری در اول اکتبر ۱۹۶۴ (۱۰ شهریور۱۳۴۳) آغاز به کار کرد.
مرکز تحقیقات فیزیک نظری، تاکنونپذیرای حدود ۲۹ هزار فیزیکدان دستاندرکارپژوهشهای تجربی و نظری بوده است. حدود۱۶ هزار نفر از این افراد در دانشگاهها ومؤسسات پژوهشی کشورهای درحال توسعهکار میکنند.
همچنین به کمک این مرکز،دورههای پژوهشی در کشورهای درحالتوسعه دایر میشود. از سال ۱۹۸۱، دورههای ۴تا ۸ هفتهای در کشورهای چین، غنا، بنگلادش،کلمبیا، سریلانکا و سودان دایر شده است. اینمرکز، شبکهای از ۱۹۵ انستیتوی فیزیک در ۴۶کشور درحال توسعه تشکیل داده است که درمخارج و سازماندهی برنامهها همکاری دارند.همچنین، از طریق طرحی به نام (بانک کتاب)بیش از ۲۰ هزار جلد کتاب و ۳۰هزار نسخه نشریات جدید میان ۴۰۰ انستیتو در ۹۰ کشورتوزیع کرده است. درحال حاضر، قسمت عمدههزینههای مرکز از طرف مؤسسهها ودانشگاهها، عمدتا از کشورهای درحال توسعهتأمین میشود. هرسال حدود ۱۰۰۰ فیزیکداناز کشورهای پیشرفته و ۱۰۰۰ فیزیکدان ازکشورهای درحال توسعه در مرکز تریستپذیرایی میشوند و در دورههای تحقیقاتی،کارگاهها، سمینارها و در برنامههای پژوهشی،که از دو سه ماه تا یکی دوسال طول میکشد، شرکت میکنند. به علاوه، از محل اهداییهای کهدولت ایتالیا در اختیار مرکز قرار داده، هرسال به۱۰۰ نفر بورسیهایی تعلق میگیرد تا بتوانند درآزمایشگاههای کشور ایتالیا به کار فیزیکتجربی بپردازند.
پروفسور عبدالسلام اعتقاد راسخی بهتوسعه علم و تکنولوژی در کشورهای جنوبداشت. وی معتقد بود کسانی که سرنوشتبشرهای روبهرشد را در دست دارند (بویژه درکشورهای جنوب) اگر میخواهند گامهاییبردارند باید امکاناتی فراهم آورند تا بینوایاندانش و تکنولوژی روز را بیاموزند، بتواننددانش و تکنولوژی نو بیافرینند، برآن چیره شوند و از آن بهره گیرند. عبدالسلام معتقد بودعلت عقبماندگی کشورهای جهان سوم گرچهمنشأ و مبنای استعماری دارد، ولی کندی وبیتحرکی دانشمندان و متفکران این کشورهادر تداوم آن بیتأثیر نبوده است. عبدالسلام، درماندگی علم و تکنولوژی در جهان سوم راسه علت میدانست: اول، نداشتن تعهد جدی ومعنادار در مقابل علم، اعم از علم محض یاکاربردی؛ دوم، راه و روش نادرست کشورهایجهان سوم با کار و دانش و سوم، فقدان تعهد نسبت به تحصیل خوداتکایی و اعتمادبهنفسدر زمینه تکنولوژی. وی معتقد بود که برایتوسعه، ایجاد اراده سیاسی در بهرهگیری از علمو تکنولوژی، نخستین قدم است و پس از آن،توزیع یکسان منابع علمی میان اغنیا و فقراست. تربیت استعدادهای درخشان و پرورشنخبگانی در همه زمینههای علوم، بخصوص درکشورهای جهان سوم از جمله همین راههاینجات و رهایی این ملل محروم است: (علموسیله همکاری تمام بشر و بویژه وسیله همکاری کشورهای عربی ـ اسلامی است. مابهعلم بینالمللی مدیون هستیم و باید بامناعتطبع دینمان را ادا کنیم. امر خطیر علمبدون پشتیبانی بیدریغ مسؤولان کشورهانمیتواند شکوفا شود. ما در کشورهایمان به بنیادهایی نیازمندیم که دانشمندان آنها را ادارهکنند، به مراکز تعلیم و تربیت عالیه بینالمللی درداخل دانشگاههایمان و مستقل از آنها،نیازمندیم که حمایت مالی بیدریغ، امنیت وامکان تداوم کار را برای افراد و آرمانهایشان فراهم کنند. نگذارید در آینده بنویسند که درقرن پانزدهم هجری دانشمندان وجود داشتندولی از حاکمان دانش دوست و کمکهایبیدریغشان خبری نبود.)
بنابراین، شایسته است همکیشان او درکشورهای جهان سوم، بخصوص اندیشمندانکشورمان در طرحهای بزرگ پژوهشی آندانشمند فرزانه به بحث و فحص بپردازند تا باگرامی داشتن یاد و نام او، استمرار اندیشه و تفکر آن عالم مسلمان را در راه ترقی و توسعهدانش بشری موجب شوند.
پروفسور عبدالسلام در ژانویه ۱۹۲۶ درجانگ پاکستان به دنیا آمد، در دانشگاه پنجابتحصیل کرد و سپس راهی انگلستان شد.درآنجا، از کالج سنت جان (کیمبریج) با درجهممتاز در رشتههای ریاضیات و فیزیک لیسانسگرفت، سپس درسال ۱۹۵۲ از آزمایشگاهکاوندیش، به اخذ درجه دکترا در فیزیک نظرینایل شد و در سال ۱۹۵۷، بخش فیزیک نظریامپریال کالج لندن را بنیان نهاد.
عبدالسلام، درسال ۱۹۶۴، مرکز بینالمللیفیزیک نظری (ictp) را در شهر تریست ایتالیاتأسیس کرد. فکر تأسیس این مرکز هنگامیمطرح شد که وی در سال ۱۹۶۰ به نمایندگی ازدولت پاکستان در کنفرانس آژانس بینالمللی انرژی اتمی در وین شرکت کرده بود. او لزومبررسی طرح تأسیس مرکز بینالمللی برایفیزیک نظری را در قطعنامه کنفرانس گنجاند،اما تا تصویب نهایی طرح و تأمین اعتبارچندسال طول کشید. دولتهای عضو سازمان آموزشی و علمی ملل متحد (یونسکو) پیشنهادکمک مالی کردند و از میان این پیشنهادها،دولت ایتالیا با ۳۰۰ هزار دلار کمک نقدی ویک ساختمان مناسب، بزرگترین کمک را دراختیار عبدالسلام قرار داد. مرکز تحقیقاتفیزیک نظری در اول اکتبر ۱۹۶۴ (۱۰ شهریور۱۳۴۳) آغاز به کار کرد.
مرکز تحقیقات فیزیک نظری، تاکنونپذیرای حدود ۲۹ هزار فیزیکدان دستاندرکارپژوهشهای تجربی و نظری بوده است. حدود۱۶ هزار نفر از این افراد در دانشگاهها ومؤسسات پژوهشی کشورهای درحال توسعهکار میکنند.
همچنین به کمک این مرکز،دورههای پژوهشی در کشورهای درحالتوسعه دایر میشود. از سال ۱۹۸۱، دورههای ۴تا ۸ هفتهای در کشورهای چین، غنا، بنگلادش،کلمبیا، سریلانکا و سودان دایر شده است. اینمرکز، شبکهای از ۱۹۵ انستیتوی فیزیک در ۴۶کشور درحال توسعه تشکیل داده است که درمخارج و سازماندهی برنامهها همکاری دارند.همچنین، از طریق طرحی به نام (بانک کتاب)بیش از ۲۰ هزار جلد کتاب و ۳۰هزار نسخه نشریات جدید میان ۴۰۰ انستیتو در ۹۰ کشورتوزیع کرده است. درحال حاضر، قسمت عمدههزینههای مرکز از طرف مؤسسهها ودانشگاهها، عمدتا از کشورهای درحال توسعهتأمین میشود. هرسال حدود ۱۰۰۰ فیزیکداناز کشورهای پیشرفته و ۱۰۰۰ فیزیکدان ازکشورهای درحال توسعه در مرکز تریستپذیرایی میشوند و در دورههای تحقیقاتی،کارگاهها، سمینارها و در برنامههای پژوهشی،که از دو سه ماه تا یکی دوسال طول میکشد، شرکت میکنند. به علاوه، از محل اهداییهای کهدولت ایتالیا در اختیار مرکز قرار داده، هرسال به۱۰۰ نفر بورسیهایی تعلق میگیرد تا بتوانند درآزمایشگاههای کشور ایتالیا به کار فیزیکتجربی بپردازند.
پروفسور عبدالسلام اعتقاد راسخی بهتوسعه علم و تکنولوژی در کشورهای جنوبداشت. وی معتقد بود کسانی که سرنوشتبشرهای روبهرشد را در دست دارند (بویژه درکشورهای جنوب) اگر میخواهند گامهاییبردارند باید امکاناتی فراهم آورند تا بینوایاندانش و تکنولوژی روز را بیاموزند، بتواننددانش و تکنولوژی نو بیافرینند، برآن چیره شوند و از آن بهره گیرند. عبدالسلام معتقد بودعلت عقبماندگی کشورهای جهان سوم گرچهمنشأ و مبنای استعماری دارد، ولی کندی وبیتحرکی دانشمندان و متفکران این کشورهادر تداوم آن بیتأثیر نبوده است. عبدالسلام، درماندگی علم و تکنولوژی در جهان سوم راسه علت میدانست: اول، نداشتن تعهد جدی ومعنادار در مقابل علم، اعم از علم محض یاکاربردی؛ دوم، راه و روش نادرست کشورهایجهان سوم با کار و دانش و سوم، فقدان تعهد نسبت به تحصیل خوداتکایی و اعتمادبهنفسدر زمینه تکنولوژی. وی معتقد بود که برایتوسعه، ایجاد اراده سیاسی در بهرهگیری از علمو تکنولوژی، نخستین قدم است و پس از آن،توزیع یکسان منابع علمی میان اغنیا و فقراست. تربیت استعدادهای درخشان و پرورشنخبگانی در همه زمینههای علوم، بخصوص درکشورهای جهان سوم از جمله همین راههاینجات و رهایی این ملل محروم است: (علموسیله همکاری تمام بشر و بویژه وسیله همکاری کشورهای عربی ـ اسلامی است. مابهعلم بینالمللی مدیون هستیم و باید بامناعتطبع دینمان را ادا کنیم. امر خطیر علمبدون پشتیبانی بیدریغ مسؤولان کشورهانمیتواند شکوفا شود. ما در کشورهایمان به بنیادهایی نیازمندیم که دانشمندان آنها را ادارهکنند، به مراکز تعلیم و تربیت عالیه بینالمللی درداخل دانشگاههایمان و مستقل از آنها،نیازمندیم که حمایت مالی بیدریغ، امنیت وامکان تداوم کار را برای افراد و آرمانهایشان فراهم کنند. نگذارید در آینده بنویسند که درقرن پانزدهم هجری دانشمندان وجود داشتندولی از حاکمان دانش دوست و کمکهایبیدریغشان خبری نبود.)
بنابراین، شایسته است همکیشان او درکشورهای جهان سوم، بخصوص اندیشمندانکشورمان در طرحهای بزرگ پژوهشی آندانشمند فرزانه به بحث و فحص بپردازند تا باگرامی داشتن یاد و نام او، استمرار اندیشه و تفکر آن عالم مسلمان را در راه ترقی و توسعهدانش بشری موجب شوند.