warrior
22nd March 2011, 12:55 PM
صدایت نمی کنم،
مبادا به یاد آوری بی کس غریبی را که روزگاری،
تو همه کس او بودی...
نگاهت نمی کنم ،
مبادا چشمانی را به یاد آوری که تمام لحظاتش،
از دوری تو گریان بود...
تو را در فراموشی ساختگی ات رها می کنم....
و می دانم که هنوز،
مرا به یاد داری...
چون باغبانی که هیچگاه ،
نهالی را که با دستان خویش کاشته،
فراموش نمی کند.
و همین برایم کافیست...
مبادا به یاد آوری بی کس غریبی را که روزگاری،
تو همه کس او بودی...
نگاهت نمی کنم ،
مبادا چشمانی را به یاد آوری که تمام لحظاتش،
از دوری تو گریان بود...
تو را در فراموشی ساختگی ات رها می کنم....
و می دانم که هنوز،
مرا به یاد داری...
چون باغبانی که هیچگاه ،
نهالی را که با دستان خویش کاشته،
فراموش نمی کند.
و همین برایم کافیست...