توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : هويت
ساناز فرهیدوش
21st March 2011, 11:52 AM
هويت از دو ديدگاه روانشناختي و جامعهشناختي قابل بحث است. اولين روانشناسي كه ايجاد هويت را مهمترين عامل پيشرفت شخصي در دوره نوجواني دانسته و آن را گامي حياتي در جهت نيل به حياتي شادمانه و مولد معرفي كرده اريك اريكسون است. از نظر اريكسون موفقيت در زندگي و دستيابي به اهداف و آرمانهاي انساني در دوران بزرگسالي به نحوه ی شكلگيري هويت وابسته است كه بیشتر در دوران نوجواني و جواني روي ميدهد. فرد در دوران نوجواني و جواني، ارزشها، باورها، داوريها و هنجارهاي موردقبول خانواده و جامعه را زير سوال ميبرد و در جستوجوي راهحل و پاسخ هاي مناسب به كندوكاو ميپردازد. نتايج موفقيتآميز فرآيند رشد رواني و اجتماعي در دوران كودكي، امكان حل تعارضات رواني و اجتماعي را در مراحل بعدي زندگي به فرد ميدهد. لذا در مقابل آشفتگي و بحران هويت، فرآيند «شكلگيري هويت» و انسجام هويتي قرار دارد (لطفآبادي، 1379: 74).
ساناز فرهیدوش
21st March 2011, 11:52 AM
جيمز مارسيا هويت نوجوانان را در چهار وضعيت دسته بندي ميكند كه از نظر تاثيري كه مولفههاي نوين مانند فنآوريهاي جديد رسانهاي بر تحول هويتي دارد، الهام بخش است :
الف) دستيابي به هويت: در اين وضعيت، فرد با توجه به مطالعه و تحليل و كشفي كه از قبل در مورد بديلهاي مختلف به عمل آورده، به يك مجموعه روشن و نظم يافته از ارزشها و هدفهايي كه خود، آنها را انتخاب كرده، متعهد ميشود. از اينرو داراي احساس سلامت رواني، همانندي و ثباتي نسبي در طول زمان و آگاه از راهي است كه طي ميكند.
ب) تعليق هويت: افرادي كه در اين وضعيت قرار دارند به نظر مارسيا هنوز نتوانسته اند تكليف خود را نسبت به آرمانها و ارزشهاي جامعه روشن كنند و به جستجوگري و جمعآوري اطلاعات مشغول هستند. اين افراد اميد دارند بتوانند ارزشها و هنجارهايي را شناسايي كنند كه در زندگي راهنماي آنان باشد.
پ) توقف هويت: در اين وضعيت فرد به ارزشها و آرمانهايي معتقد است كه در گذشته هيچ تلاش يا جستوجويي براي شناسايي يا كشف آنها نكرده و عمل به آنها صرفاً از آن روي است كه از سوي گروههاي مرجع به او معرفي شده يا به عنوان تكليف به او تحميل شده است. لذا فرد در اين وضعيت هويتي از پيشتعيين شده دارد و خودش در شكل گيري هويت هيچ نقشي نداشته و صرفاً تماشاگري منفعل بوده است.
ت) پراكندگي و عدم انسجام هويت: افرادي كه در اين وضعيت قرار گرفتهاند معمولاً جهتگيري روشني در زندگي خود ندارند. آنها نه به ارزشها و باورهاي معيني رسيدهاند و نه كوششي براي نيل به آن به عمل ميآورند. انفعال و انزواي اين گروه به اين علت است كه فكر ميكنند تلاش براي دستيابي به مجموعهاي روشن و منسجم از ارزشها و آرمانها كاري بسيار دشوار است و آنها از عهده آن برنميآيند (لطفآبادي، 1379: 81-78).
چگونگي برخورد فرد با مسئلهی هويت و همچنين فرآيند شكلگيري هويت، صرفنظر از عوامل فردي و شخصيتي به عوامل اجتماعي نيز بستگي دارد. براي مثال در جامعه اي كه نوجوان با انبوهي از اطلاعات، آرمانها، ارزشها، هنجارها و شيوههاي مختلف زندگي روبرو است به سادگي نميتوان در وضعيتهاي دستيابي به هويت يا توقف هويت قرار گرفت. در اين دوران هويت فرد ممكن است داراي تركيبي از فرهنگها، ارزشها و آرمانهاي مختلف باشد. به عبارت ديگر ممكن است وضعيت «تعليق هويت» زمان بيشتري از زندگي فرد را دربرگيرد و چه بسا فرد را دچار بحران هويت يا عدم انسجام هويت نمايد.
اين مسئله در مورد دختران و هويت جنسيتي آنها نيز صادق است. به ويژه در جوامع جهان سوم كه امكان جستجو و تحقيق در مورد ارزشها و هنجارها براي دختران بسيار اندك است و آنان معمولاً در هويتي از پيشتعيينشده متوقف ميمانند. اما شرايط اجتماعي، امكان تحصيل براي دختران، بزرگ شدن شهرها و دگرگوني خانواده و روابط خانوادگي به ويژه رسانههاي جمعي، دختران جوان را نسبت به توقف در وضعيت هويتي خويش معترض ساخته و در جهت بازتعريف و بازسازي هويتهاي تحميلي فعال كرده است. درنتيجه، شماري از اين دختران، دوراني را تجربه ميكنند كه مارسيا از آن به عنوان «تعليق هويت» سخن گفته است. افزايش طلاق و آمار دختران فراري، افزايش ميزان دختران دانشجو و تقاضا براي حضور در صحنههاي مختلف اجتماعي و پيدايش احساس نابرابري و تبعيض در آنان را بايد در اين راستا ارزيابي كرد. (http://www.zibaweb.com/)
در ميان ديدگاههاي جامعه شناختي، نظريه ی كنش متقابل نمادين، بيش از ديگر ديدگاهها مسئله هويت و شكلگيري آن را مورد مطالعه و تحليل قرار داده است. براساس اين ديدگاه، معناها به طور كلي و هويت به طور خاص در جريان روابط متقابل با ديگران شكل ميگيرد. جرج هربرت ميد، نظريهپرداز برجسته ی اين ديدگاه، نظريات بديعي در زمينه ی هويت ارايه مي دهد. اگر بپذيريم كه هويت پاسخي است به پرسش من كيستم؟ به نظر ميد مجموعه ی ويژگيهايي كه فرد براي خود برميشمارد در تعامل با ديگران و در سطح جامعه شكل ميگيرد. با يادگيري زبان و در مراحل مختلف اجتماعي شدن، هويت فرد يا تصور او درباره خودش شكل ميگيرد و ساخته ميشود (ريتزر، 1377: 279).
ساناز فرهیدوش
21st March 2011, 11:52 AM
مانفرد كان، چهره ی شاخص ديگر اين ديدگاه، معتقد است كه «خود» در جريان تعامل اجتماعي و با دروني شدن «نگرشهاي» ديگران نسبت به خود شكل ميگيرد. ديگراني كه فرد با آنها تعامل يا به نحوي از آنها آگاهي دارد. كان، خود، را مجموعهاي از نگرشها و انتظارات ديگران تعريف ميكند و براي شناخت هويت، آزمون بيست جملهاي من كيستم را مطرح ميسازد (دوران، 1380: 91).
كان بعدها دريافت كه پاسخهاي پرسش «من كيستم» را ميتوان به دو گروه اجماعي consensual و نيمه اجماعي semi consensualتقسيم كرد. پاسخهاي اجماعي به هويتهايي مربوط ميشود كه براي ديگران آشكار است و شامل مواردي مثل طبقه، جنسيت و تعلق مذهبي است. اما پاسخهاي نيمهاجماعي شامل آن دسته از پاسخهايي است كه در تشخيص هويت خصوصيتر تلقي ميشوند. مانند خوشحالي يا غمگيني، بدبيني يا خوشبيني و نظير آن. براساس نظر كان، افراد ابتدا به هويت هاي اجماعي و سپس به هويت هاي نيمه اجماعي فكر ميكنند و احتمالاً تشخيص هويت اجماعي آسانتر از هويت نيمهاجماعي است زيرا افراد معمولاً خودشان را در تماس با ديگران ميشناسند (همان: 92).
ريچارد جنكينز با الهام از ميد، گافمن و بارث ، معتقد است براي درك و فهم هويت فردي و هويت اجتماعي، ميتوان از يك الگوي هويتشناسي واحد استفاده كرد. در اين الگو، هويت داراي دو وجه «بيروني» و «دروني» است كه پيوسته با يكديگر در تعاملاند. هويت فردي مبتني بر تفاوت و تمايز ميان افراد است و جايگاه فرد را در ردهبنديها نمايان ميسازد و هويت اجتماعي نشاندهنده تشابهات است و به تعريفي كه فرد براساس تعلق به يك گروه يا رده اجتماعي از خودش ميكند، اطلاق ميشود. با اين حال هويت فردي به شدت از هويت يا هويتهاي اجتماعي فرد تأثير ميگيرد. به اعتقاد جنكينز تعاملي دوسويه ميان هويت و زندگي اجتماعي جريان دارد. از سويي هويت، شرط لازم براي زندگي اجتماعي است و از سويي ديگر در جريان زندگي اجتماعي شكل ميگيرد، تغيير ميكند و بازسازي ميشود (جنكينز، 1381:
ساناز فرهیدوش
21st March 2011, 11:53 AM
آنتوني گيدنز بر نقش فرد در تشكیل هويت تاكيد كرده و هويت را آگاهي فرد نسبت به «خودش» ميداند. برداشتي كه گيدنز از هويت دارد به برداشت كان از هويت نزديك است. در اين برداشت از هويت هم ابعاد اجتماعي و هم ابعاد فردي لحاظ شده اما بر بعد فردي و نقشي كه خود فرد در دنياي مدرن در شكلگيري و بازسازي هويت دارد و بر جنبه پويا و متغير هويت تاكيد بيشتري شده
است. گيدنز جنبههاي روانشناختي و چالشهاي هويتي را در دوران جديد مورد توجه و تحليل قرار داده است و بازانديشي درهويت را كه در پرتو معيارها و ارزشهاي جديدي كه دائماً هم در حال تغيير است صورت مي گيرد ويژگي دوران جديد و نتيجه ی گسترش فنآوريهاي اطلاعاتي، ارتباطاتي و جهاني شدن اقتصادي و فرهنگي ميداند (گيدنز، 1378).
با توجه به مطالب فوق مي توان ويژگيهاي هويت را به شرح زير خلاصه كرد::
هويت اجتماعي، نوعي خودشناسي در ارتباط با ديگران است. فرآيند هويتسازي به فرد امكان ميدهدكه براي پرسشهاي بنيادي معطوف به كيستي و چيستي خود پاسخي مناسب و قانعكننده پيدا كند. در واقع، هويت از نيازهاي رواني انسان و پيشنياز هرگونه زندگي اجتماعي است كه به فرد امكان ميدهد تا با ديگران به صورتي معنادار و پايدار ارتباط برقرار كند. بااينحال، هويت، پديدهاي ذاتي نيست بلكه تاريخي و وابسته به موقعيت و محصول كنش اجتماعي است. درحاليكه هويت از انسداد و ثبات، گريزان است با نوعي ثبات شخصيتي و دوام نسبي، همراه است.
براي مفهوم هويت اجتماعي ابعاد متفاوتي ذكر شده از جمله:
- هويت ديني كه به رابطهی انسان با دين و نسبتي كه با آن پيدا ميكند اطلاق ميشود. سنگ بناي هويت ديني تعهد و پايبندي است (شرفي، 1374: 95).
ساناز فرهیدوش
21st March 2011, 11:53 AM
هويت ديني نشاندهنده احساس تعلق و تعهد به دين و جامعه ی ديني است. مهمترين دستاوردهاي هويت ديني پاسخ دادن به پرسشهاي بنيادي، جهت بخشيدن به زندگي، وحدت اعتقادي و معنا بخشيدن به جهان است (شرفي، 1374: 102-99).
- هويت شغلي يكي از هويتهاي اجتماعي مهم انسان به شمار ميآي اما تنها افراد شاغل وعمدتاً مردان را در بر ميگيرد. داشتن شغلي كه ارزش اجتماعي داشته باشد، عزتنفس را افزايش ميدهد و به ايجاد حس ايمني و هويت باثبات كمك ميكند. شغل از آن جهت در زندگي اجتماعي فرد مهم است كه بهرهوري مادي، منزلت، قدرت و نفوذ اجتماعي تا حدود زيادي به آن بستگي دارد.
- هويت خانوادگي به يكي از مهمترين گروههاي مرجع يعني والدين و خانواده مربوط ميشود. ويژگيهاي شخصيتي و سبك زندگي والدين بر روي هويت شخصي و اجتماعي فرد به شدت تاثير ميگذارد و بدنه ی هويت فرد در كودكي و نوجواني شكل ميگيرد (نوابينژاد، 1377: 237).
هويت خانوادگي را ميتوان تعيين نسبت ميان جوان و خانواده و ميزان تعلق او به خانواده دانست. عوامل متعددي در ايجاد و تقويت هويت خانوادگي نقش دارند از جمله مقبوليت، تكريم منزلت، تبادل عاطفي، مشورت و تفاهم با اعضاي خانواده به ويژه با والدين (شرفي، 1374: 63).
- هويت قومي: در مطالعه و تحليل مسائل مربوط به هويت قومي و گروههاي قومي در جامعهشناسي اتفاق نظر وجود ندارد. براساس ديدگاه كنشگرايي شش ويژگي براي قوميت وجود دارد كه شامل وابستگي خوني و نژاد، زبان، سرزمين، مذهب و رسوم مشترك است (احمدي، 1379: 47). درنهايت، هويت قومي را ميتوان باورهاي مشترك و احساس تعلق براساس وابستگيهاي خوني، نژادي، زباني، سرزميني و خويشاوندي دانست. براساس اين موارد نوعي احساس تعلق در فرد نسبت به عناصر و نهادهاي مشترك آن قوم به وجود ميآيد كه ميتواند تعيينكننده ی رفتار شخص باشد.
ساناز فرهیدوش
21st March 2011, 11:53 AM
- در دوران معاصر مسئله ی هويت بيش از هر عصري، ذهن انسان امروزي را به خود مشغول داشته است. حضور انسان در شاهراههاي اطلاعاتي و دسترسي او به امكانات جامعه ی اطلاعاتي، هويتهاي سنتي و هويتسازي سنتي را با دشواري و چالشهاي عمدهاي روبهرو ساخته است.
- در جوامع امروزي، فرد با مراجع مختلف و متنوعي برخورد ميكند كه هركدام ارزشهاي خاص و سبك زندگي ويژهاي را ترويج ميكند. از سوي ديگر تمامي مرزهاي هويتي مثل خانواده، محله، قوميت و مليت به شدت نفوذپذير شدهاند.
- در دنياي كنوني، خانواده اقتدار و مرجعيت گذشته خود را از دست داده است. علاوه بر اين گسترش فضاي اجتماعي و عام شدن بسياري از امور خاص و درهمتنيدگي جهان، موجب شده كه نوجوانان و جوانان امروزي در انتخاب هويتهايي منسجم و يگانه با مشكل و حتي بحران مواجه شوند و هويت آنها دچار چندپارگي و انشقاق گردد. لذا آنچه به چشم ميخورد فرآيند آرام و پيوسته انتقال هويت از نسلي به نسل ديگر نيست بلكه در دنياي كنوني بيشتر شاهد بحرانهاي هويتي و به همان نسبت بازسازيهاي هويتي هستيم.
ساناز فرهیدوش
21st March 2011, 11:54 AM
- دگرگونيهاي اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي دوران معاصر و گسترش رسانه هاي عمومي و فنآوري هاي اطلاعاتي زمينه دگرگوني ارزش ها و بازتعريف هويت را در دختران و زنان پديد آورده است و از تاثير کانال هاي سنتي هويت يابي کاسته است.
- با توجه به مطالب ياد شده ميتوان ادعا كرد كه ميان استفاده از امكانات جامعع ی اطلاعاتي و هويت دختران، ارتباط وجود دارد. بدين معني كه با ظهور و گسترش فنآوريهاي اطلاعاتي و ارتباطاتي به ويژه كامپيوتر، اينترنت و ماهواره، هويت و معنا و مبناي آن دچار تغيير شده است و از پديدهاي نسبتاً پايدار و منسجم به پديدهاي متغير و سيال و چندپاره تبديل شده است
استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است
استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد
vBulletin® v4.2.5, Copyright ©2000-2025, Jelsoft Enterprises Ltd.