تووت فرنگی
19th March 2011, 05:38 AM
آغاز: شروع، مثل شروع کلنگ زنی ساخت کارخانه کشک سابی علی آباد کتول، شروع فاز طراحی کارخانه ی کشک سابی .... ( البته همه این شروع ها نیازمند طی مراسم رسمی می باشد!)
آگاه: باخبر. صفت اهدا شده به من و شما (البته در بعضی روزهای خاص) توسط این وری ها و اون وری ها.
آگاهی: قبول داشتن آنچه ما می گوییم!
آگهی: قبول کردن آنچه ما می گوییم!
آلی: (عالی) کلمه ای است که دانش آموزی پای برگه های مقشش (1) نشان مامان می دهد و اصرار می کند که آن را خود خانم معلمش نوشته!!
آموختن: یاد گرفتن. استعداد خاص برو بچز! در شیوه های دعوا، راه های فرار، کلیدهای میان بر گیم، خالی بندی و اصولا هر چیزی غیر از درس!
آموزش: یاددادن. شاید هم یاد ندادن. به هر حال مهم شهریه ی آن است!
آموزشگاه: محل صدور و دریافت انواع چک، گذاشتن قرارهای سینما، پارک، کافی شاپ و ....، خرید (زبانم لال) سئوالات کنکور و ...
آزاد: رها، بی قید و بند و چیزهایی حتی از این هم زشت تر !
آزادی: چیزی که همگان برای به دست آوردنش نهایت تلاش را می کنند و پس از دستیابی نمی دانند با آن چه کار کنند!
آزاد اندیش: همه ی کسانی که مثل من فکر می کنند!
آزار: اذیت، آزردن. عمل جوانانی که به سمت سربازان بیچاره و مظلوم سنگ پرتاب می کنند.
آسان: آن چه سخت نباشد. مانند کنکور دستیاری پزشکی!
آسمان: محلی سابقا آبی که شی معلوم الحال طلایی رنگی با نام خ-خانم !! از آن آویزان و مشغول جلوه گری بود. بحمد ا... امروزه با تلاش های شبانه روزی مردم و مسئولین، جلوی این حرکات و رنگ آمیزی های جلف گرفته شده است.
آسته: حرکتی احتیاط آمیز که باعث جلوگیری از نوش جان کردن ضربات شاخ از گربه ی پدرسوخته می گردد.
آشکار: واضح، شفاف، پاسخ مسئولین!!!
آشغال: ماده ای که آن را می توان در ساعتی از ساعات شبانه روز پشت در گذاشت، به جز 21. ( انجمن حمایت از گربه ها!! )
آمریکا: مجموعه ایالاتی متحد شده برای نجات دهی، آزادی بخشی، دلسوزی، اشک تمساح و ...
آن سو (ی پرده): خبری نیست، باور کنید!!
آنی: سرعت خدمات مسئولین برای رفع همه نوع مشکل از بزرگ و حاد و بحرانی و عادی و بچه بازی و چه و چه ... البته بعضی ها به اشتباه به فرآیند تعویض بر و بچه های دور و بر مدیر بعد تعویض ایشان نیز آنی می گویند. ولی آن بعضی ها کور خوانده اند و باید بدانند که مردم شریف و ناز و گل و بلبل، عمرا حرف هایشان را باور نمی کنند.
آوار: مهمان ناخوانده، خصوصا اگر بخواهد به عنوان چشم روشنی میزبان بخت برگشته، برایش دموکراسی بیاورد!!
آواز: از صادرات هر مادر ماهی (!) که تصادفا یکی بهش گفته که: فلانی، تو هم صدات بد نیست ها!!!
آگاه: باخبر. صفت اهدا شده به من و شما (البته در بعضی روزهای خاص) توسط این وری ها و اون وری ها.
آگاهی: قبول داشتن آنچه ما می گوییم!
آگهی: قبول کردن آنچه ما می گوییم!
آلی: (عالی) کلمه ای است که دانش آموزی پای برگه های مقشش (1) نشان مامان می دهد و اصرار می کند که آن را خود خانم معلمش نوشته!!
آموختن: یاد گرفتن. استعداد خاص برو بچز! در شیوه های دعوا، راه های فرار، کلیدهای میان بر گیم، خالی بندی و اصولا هر چیزی غیر از درس!
آموزش: یاددادن. شاید هم یاد ندادن. به هر حال مهم شهریه ی آن است!
آموزشگاه: محل صدور و دریافت انواع چک، گذاشتن قرارهای سینما، پارک، کافی شاپ و ....، خرید (زبانم لال) سئوالات کنکور و ...
آزاد: رها، بی قید و بند و چیزهایی حتی از این هم زشت تر !
آزادی: چیزی که همگان برای به دست آوردنش نهایت تلاش را می کنند و پس از دستیابی نمی دانند با آن چه کار کنند!
آزاد اندیش: همه ی کسانی که مثل من فکر می کنند!
آزار: اذیت، آزردن. عمل جوانانی که به سمت سربازان بیچاره و مظلوم سنگ پرتاب می کنند.
آسان: آن چه سخت نباشد. مانند کنکور دستیاری پزشکی!
آسمان: محلی سابقا آبی که شی معلوم الحال طلایی رنگی با نام خ-خانم !! از آن آویزان و مشغول جلوه گری بود. بحمد ا... امروزه با تلاش های شبانه روزی مردم و مسئولین، جلوی این حرکات و رنگ آمیزی های جلف گرفته شده است.
آسته: حرکتی احتیاط آمیز که باعث جلوگیری از نوش جان کردن ضربات شاخ از گربه ی پدرسوخته می گردد.
آشکار: واضح، شفاف، پاسخ مسئولین!!!
آشغال: ماده ای که آن را می توان در ساعتی از ساعات شبانه روز پشت در گذاشت، به جز 21. ( انجمن حمایت از گربه ها!! )
آمریکا: مجموعه ایالاتی متحد شده برای نجات دهی، آزادی بخشی، دلسوزی، اشک تمساح و ...
آن سو (ی پرده): خبری نیست، باور کنید!!
آنی: سرعت خدمات مسئولین برای رفع همه نوع مشکل از بزرگ و حاد و بحرانی و عادی و بچه بازی و چه و چه ... البته بعضی ها به اشتباه به فرآیند تعویض بر و بچه های دور و بر مدیر بعد تعویض ایشان نیز آنی می گویند. ولی آن بعضی ها کور خوانده اند و باید بدانند که مردم شریف و ناز و گل و بلبل، عمرا حرف هایشان را باور نمی کنند.
آوار: مهمان ناخوانده، خصوصا اگر بخواهد به عنوان چشم روشنی میزبان بخت برگشته، برایش دموکراسی بیاورد!!
آواز: از صادرات هر مادر ماهی (!) که تصادفا یکی بهش گفته که: فلانی، تو هم صدات بد نیست ها!!!