diamonds55
21st December 2008, 07:01 AM
به خُشنودی اَهورامَزدا
جشن شب چله و ديگر جشنهای ديگان
يادآوري: اين نوشتار به پارسی سَره نوشته شده است، از اين روی واژگان درون كمانكها (پرانتزها) واژگان بيگانه هستند و واژگان درون ابروها {آكولادها} برای روشنگری آمده است.
در گاهنامهي ايرانی 3746 روز يكم دی ماه به نام جشن ديگان و شب پيش از آن به نام جشن شب چله نام گذاري شده است.
يادآوري میشود كه يلدا واژهاي سرياني به مانك (معني) زايش است که به نادرستی جایگزین چله شده است.
شب چله یا جشن زایش مهر، درازترین شب سال و شب زاده شدن دوبارهی خور {خورشید} و آغاز وارهي (فصل) زمستان و آغاز دگرگشت (انقلاب) زمستاني است، که یادگاری چندين هزار ساله و ارزشمند از نیاکان فرهیختهي ما به شمار میآيد. ایرانیان باستان هزاران سال پیش دریافتند که گاهشماری بر پایهی ماه {سال قمری} نمیتواند گاهشماری درستی باشد، پس گاهشماری خود را بر پایهی جنبش خورشید بنا نهادند.
ایشان رهروي خورشید را در آبامهاي (برجهای) آسمان اندازهگیری کردند و برای هر آبامي نام ويژه گذاشتند و دریافتند که در آغاز پاییز و بهار روز و شب برابر است ولي آغاز تابستان برابر با بلندترين روز و آغاز زمستان برابر با بلندترين شب سال است. سپس آنان گاهشماری خود را بر پايهي چهل روز يا چله گذاشتند و سال را به 9 چله {ماه} بخش كرند. سپس در زمان داريوش بزرگ اين چهل روز به سی روز كاهش يافت و دوازده ماه پديد آمد که سنجيدهترين گاهشماری جهان و همآهنگ ترين با نهاد (طبیعت) است که شب چله برابر با دگرگشت (انقلاب) زمستانی است.
از اين رو زمستان به دو چله کوچک و بزرگ بخش میشود. چله بزرگ از يكم دی ماه تا 10 بهمن ماه است و چله کوچک از 10 بهمن ماه تا 20 اسپند ماه است که جشن چله، شب نخست چله بزرگ است.
يادآوری میشود كه در فرهنگ ایران هميشه شمارهي چهل مانند شمارههاي هفت و دوازده اَشو (مقدس) بوده است. واژههای چله نشستن، چل چلی و در تبرستان واژههای پیرا چله، گرما چله نشانهی ارجمندي این مَر (عدد) در فرهنگ ایرانی است.
پس از ديدگاه اخترشناسي شب چله بلندترين شب سال است، و روزها کم کم بلند و شب ها کوتاه مي شوند و آغاز روشنايی است، از همين روي ايرانيان اين شب را شب زايش شيد (نور) ناميدند که در افسانههاي ايران باستان شب زايش مهر در سپهر است و ماه به دلدادگي مهر اين شب را به درازترين ديدار خود با خورشيد دگرگون ميكند که جشن پيدايش مهر است.
جشن زايش مهر جشنی آريايی است كه همراه با كيش مهر از ايران به روم و بسیاری ديگر از کشورها رفت. شب چله برابر با 21 دسامبر كنونی، زاد روز فرشتهي مهر و نخستین روز سال نو به شمار میآمده است. در اين روز جشن زايش مهر برگزار میشد. چهارسد سال پس از زايش عیسی مسیح، کلیسا جشن زايش مهر را به جاي زاد روز عیسی پذیرفت، زیرا زمان درست زايش عیسی مسیح آشكار نبود ولی در پی لغزش شمارگري، این روز به 25 دسامبر {كريسمس} جابجا شد.
از این رو است که تا امروز بابا نوئل با جامه و کلاه مُغان نمايان میشود و رنگ سرخ برگرفته از زايش مهر و روشنايی در اين روز است.
درخت سرو يا كاج و ستارهی بالای آن هم یادگاری از کیش مهر و فرهنگ ایرانی است. درسدهي هيجدهم "نوتران" آلمانى با پیروی از درخت شب چلهي ايرانيان، درخت كريسمس را به نماد آذینی شب زادروز عیسی مسيح در آورد. ایرانيان باستان در شب چله درخت سبزى را همانند سرو آذین می بستند كه نشانهي سبزى هميشگى باشد، به مانك (يعنى) روز زایش وآفرینش مهر.
يهوديان ايرانى ساكن كشورهاى دیگر نيز شب چله را با نام "فستيوال درخت" جشن مى گيرند.
این جشن در روسیه نیز از دیر باز با آيين ویژهای برگزار می شده است و هنوز در ميان روستاييان برگزار میشود.
واژهي "دي" يا "دتوشو" اوستايي به مانك (معنی) دادار، آفريدگار يا اورمزد كه همه نام خداوند است و در اوستا بيشتر به جاي واژهي اهورامزدا به كار رفته شده است. از همين روي نام اين ماه را "دی" ناميدند چون "دی" نام آفريننده است، كه سپس به آفريننده ی شيد (نور) نامی شد.
در ماه دی چهار بار جشن ديگان در روزهاي اورمزد، دی به آذر، دی به مهر و دی بدين برگزار می شود، كه از همه والا تر جشن روز اورمزد است. اين روز در ايران باستان كه نخستين جشن ديگان است به نام "اورمزد و دي ماه خرم روز" یا جشن ديگان نامیده شده است. زرتشتيان همچنين اين روز را چيرگي روشنايي بر تاريکي يا پيروزی اهورامزدا بر اهريمن به شمار مي آورند.
در اين روز پادشاه هان، فرمانروايان و استانداران ديدار همگاني با مردم می داشتند.
می ستاییم مهر را
آنکه از آسمان بر فراز برجی پهن
با هزاران چشم بر ایرانیان می نگرد
نگاهبان زورمندی که هرگز خواب به چشم او راه نیابد
آن که مردمان را از نیاز و دشواری برهاند
"اوستا - مهر یشت"
ایرانیان باستان همواره شیفتهی شادی و جشن بودهاند و این جشنها را با روشنایی و شيد (نور) می آراستند. آنان خورشید را نماد نیکی میدانستند و در جشنهایشان آن را ستایش میکردند. در درازترین و تیرهترین شب سال، ستایش خورشید نماد دیگری می یابد. مردمان سرزمین ایران با بیدار ماندن، چشم به راه برآمدن خورشید و سپیده دم مینشستند تا آن را ستایش کنند.
در اين شب خانواده هاي ايرانی پيرامون كت (کرسي) يا هيمه سوز (شومينه) گرد هم مي آيند و ميوه هايی مانند انار "نماد ميوه ايرانی"، هندوانه آجيل لَرك و شيرينی می چينند و همه تا پاسی از شب، اين شب را با داستان سرايي و شادی و خرمی می گذرانند. يادآوری میشود سرخی انار و هندوانه نشان روشنايی و زايش مهر است.
شب چله تون خجسته باد،
جشن شب چله و ديگر جشنهای ديگان
يادآوري: اين نوشتار به پارسی سَره نوشته شده است، از اين روی واژگان درون كمانكها (پرانتزها) واژگان بيگانه هستند و واژگان درون ابروها {آكولادها} برای روشنگری آمده است.
در گاهنامهي ايرانی 3746 روز يكم دی ماه به نام جشن ديگان و شب پيش از آن به نام جشن شب چله نام گذاري شده است.
يادآوري میشود كه يلدا واژهاي سرياني به مانك (معني) زايش است که به نادرستی جایگزین چله شده است.
شب چله یا جشن زایش مهر، درازترین شب سال و شب زاده شدن دوبارهی خور {خورشید} و آغاز وارهي (فصل) زمستان و آغاز دگرگشت (انقلاب) زمستاني است، که یادگاری چندين هزار ساله و ارزشمند از نیاکان فرهیختهي ما به شمار میآيد. ایرانیان باستان هزاران سال پیش دریافتند که گاهشماری بر پایهی ماه {سال قمری} نمیتواند گاهشماری درستی باشد، پس گاهشماری خود را بر پایهی جنبش خورشید بنا نهادند.
ایشان رهروي خورشید را در آبامهاي (برجهای) آسمان اندازهگیری کردند و برای هر آبامي نام ويژه گذاشتند و دریافتند که در آغاز پاییز و بهار روز و شب برابر است ولي آغاز تابستان برابر با بلندترين روز و آغاز زمستان برابر با بلندترين شب سال است. سپس آنان گاهشماری خود را بر پايهي چهل روز يا چله گذاشتند و سال را به 9 چله {ماه} بخش كرند. سپس در زمان داريوش بزرگ اين چهل روز به سی روز كاهش يافت و دوازده ماه پديد آمد که سنجيدهترين گاهشماری جهان و همآهنگ ترين با نهاد (طبیعت) است که شب چله برابر با دگرگشت (انقلاب) زمستانی است.
از اين رو زمستان به دو چله کوچک و بزرگ بخش میشود. چله بزرگ از يكم دی ماه تا 10 بهمن ماه است و چله کوچک از 10 بهمن ماه تا 20 اسپند ماه است که جشن چله، شب نخست چله بزرگ است.
يادآوری میشود كه در فرهنگ ایران هميشه شمارهي چهل مانند شمارههاي هفت و دوازده اَشو (مقدس) بوده است. واژههای چله نشستن، چل چلی و در تبرستان واژههای پیرا چله، گرما چله نشانهی ارجمندي این مَر (عدد) در فرهنگ ایرانی است.
پس از ديدگاه اخترشناسي شب چله بلندترين شب سال است، و روزها کم کم بلند و شب ها کوتاه مي شوند و آغاز روشنايی است، از همين روي ايرانيان اين شب را شب زايش شيد (نور) ناميدند که در افسانههاي ايران باستان شب زايش مهر در سپهر است و ماه به دلدادگي مهر اين شب را به درازترين ديدار خود با خورشيد دگرگون ميكند که جشن پيدايش مهر است.
جشن زايش مهر جشنی آريايی است كه همراه با كيش مهر از ايران به روم و بسیاری ديگر از کشورها رفت. شب چله برابر با 21 دسامبر كنونی، زاد روز فرشتهي مهر و نخستین روز سال نو به شمار میآمده است. در اين روز جشن زايش مهر برگزار میشد. چهارسد سال پس از زايش عیسی مسیح، کلیسا جشن زايش مهر را به جاي زاد روز عیسی پذیرفت، زیرا زمان درست زايش عیسی مسیح آشكار نبود ولی در پی لغزش شمارگري، این روز به 25 دسامبر {كريسمس} جابجا شد.
از این رو است که تا امروز بابا نوئل با جامه و کلاه مُغان نمايان میشود و رنگ سرخ برگرفته از زايش مهر و روشنايی در اين روز است.
درخت سرو يا كاج و ستارهی بالای آن هم یادگاری از کیش مهر و فرهنگ ایرانی است. درسدهي هيجدهم "نوتران" آلمانى با پیروی از درخت شب چلهي ايرانيان، درخت كريسمس را به نماد آذینی شب زادروز عیسی مسيح در آورد. ایرانيان باستان در شب چله درخت سبزى را همانند سرو آذین می بستند كه نشانهي سبزى هميشگى باشد، به مانك (يعنى) روز زایش وآفرینش مهر.
يهوديان ايرانى ساكن كشورهاى دیگر نيز شب چله را با نام "فستيوال درخت" جشن مى گيرند.
این جشن در روسیه نیز از دیر باز با آيين ویژهای برگزار می شده است و هنوز در ميان روستاييان برگزار میشود.
واژهي "دي" يا "دتوشو" اوستايي به مانك (معنی) دادار، آفريدگار يا اورمزد كه همه نام خداوند است و در اوستا بيشتر به جاي واژهي اهورامزدا به كار رفته شده است. از همين روي نام اين ماه را "دی" ناميدند چون "دی" نام آفريننده است، كه سپس به آفريننده ی شيد (نور) نامی شد.
در ماه دی چهار بار جشن ديگان در روزهاي اورمزد، دی به آذر، دی به مهر و دی بدين برگزار می شود، كه از همه والا تر جشن روز اورمزد است. اين روز در ايران باستان كه نخستين جشن ديگان است به نام "اورمزد و دي ماه خرم روز" یا جشن ديگان نامیده شده است. زرتشتيان همچنين اين روز را چيرگي روشنايي بر تاريکي يا پيروزی اهورامزدا بر اهريمن به شمار مي آورند.
در اين روز پادشاه هان، فرمانروايان و استانداران ديدار همگاني با مردم می داشتند.
می ستاییم مهر را
آنکه از آسمان بر فراز برجی پهن
با هزاران چشم بر ایرانیان می نگرد
نگاهبان زورمندی که هرگز خواب به چشم او راه نیابد
آن که مردمان را از نیاز و دشواری برهاند
"اوستا - مهر یشت"
ایرانیان باستان همواره شیفتهی شادی و جشن بودهاند و این جشنها را با روشنایی و شيد (نور) می آراستند. آنان خورشید را نماد نیکی میدانستند و در جشنهایشان آن را ستایش میکردند. در درازترین و تیرهترین شب سال، ستایش خورشید نماد دیگری می یابد. مردمان سرزمین ایران با بیدار ماندن، چشم به راه برآمدن خورشید و سپیده دم مینشستند تا آن را ستایش کنند.
در اين شب خانواده هاي ايرانی پيرامون كت (کرسي) يا هيمه سوز (شومينه) گرد هم مي آيند و ميوه هايی مانند انار "نماد ميوه ايرانی"، هندوانه آجيل لَرك و شيرينی می چينند و همه تا پاسی از شب، اين شب را با داستان سرايي و شادی و خرمی می گذرانند. يادآوری میشود سرخی انار و هندوانه نشان روشنايی و زايش مهر است.
شب چله تون خجسته باد،