PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : صدای پای تو در گوش کوچه ها جاری ست



تووت فرنگی
10th March 2011, 01:48 PM
صدای پای تو در گوش کوچه ها جاری ست
و گریه آخر این ماجرای تکراری ست
نه شب شده ست ـ که مهتاب بیش و کم بزند ـ
نه قصّه است ـ که باران به صورتم بزند ! ـ
زمان به سر نرسیده ، زمین به هم نشده
و هیچ چیز از این روزگار کم نشده !
همان که بود : همان تکّه سنگ گرد مذّاب
همین که هست : همین آسمان و جنگل و آب !
ببین که تیغ تو بر استخوان نخورده عزیز
ببین که رفتی و دنیا تکان نخورده عزیز !
فقط دو سایه ی بی دست و پا ، دو عابر کور
دو تا غریبه ی تنها ، دو تا مسافر کور !
دو مرغ خیس ، دو تا کفتر پرانده شده
همین دو آدمک از بهشت رانده شده !
گذشته جمع شده ، چرک کرده در سر من
گذشته پُر شده در پاره های دفتر من
کسی نیامد از این درد کور کم بکند
و شعر . . . شعر نیامد که راحتم بکند !
کسی نیامد ازان اتّفاق دم بزند
برهنه روی غزلهای من قدم بزند
نشد ستاره ی شبهای آشیانه شوی
خدا نخواست که بانوی این ترانه شوی
عقیم شد گل صد آرزوی کوچک من
برای عشق کمی دیر شد ، عروسک من !
در این کویر امیدی به قد کشیدن نیست
قفس شکست ، ولی فرصت پریدن نیست
برای بال و پرم ارتفاع روز کم است
برای رفتن من آسمان هنوز کم است !
تو لا اقل بزن و دور شو ، به خاطر من !
برو ! سفر به سلامت ، برو مسافر من
نگو زمین به هم آمد ، زمانمان گم شد
هوا سیاه شد و آسمانمان گم شد
نگو که رفتن پایان ماجراست رفیق
خدا بزرگ تر از دردهای ماست رفیق !
فقط اجازه بده چشم خواب خسته شود
شب از سماجت این آفتاب خسته شود به حرف دور و برت گوش می کنی گل یخ
مرا دوباره فراموش می کنی ، گل یخ !
دوباره سرخ ، دوباره سپید خواهی شد
و قهرمان رمانی جدید خواهی شد !


دو گونه سرخ تر از روز پیش خواهی کرد



به روی دوش دو گیسو پریش خواهی کرد



دوباره بوی حضورت ، دوباره بوی تنت



طپیدن دو کبوتر به زیر پیرهنت !



دوباره خنده ی معصوم سر سری گل من



و حرفهای قشنگی که از بری گل من !



دوباره وسوسه ی داغ باده ای دیگر



برای آمدن شاهزاده ای دیگر

به جز دلم ، لبت از هر چه هست ، تنگ تر است


بخند ! خنده ات از دیگران قشنگ تر است !


ببین هنوز دهان هزار خنده تویی
بخند ! آخر این داستان برنده تویی
به خود نگیر اگر شعر دلپسند نبود

مرا ببخش اگر مثنوی بلند نبود !


نگیر خرده بر این بیت های سر در گم


که بی تو شاعر خوبی نمی شوم خانم !

دوباره قلب من و وسعت غمی که نگو

من و خیال شما و جهنّمی که نگو

و داغ خاطره ها تا همیشه بر تن من

گناه با تو نبودن فقط به گردن من !

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد