PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : یک شب دلی به مسلخ خونم کشید و رفت



تووت فرنگی
7th March 2011, 04:39 PM
یک شب دلی به مسلخ خونم کشید و رفت
دیوانه ای به دام جنونمکشید و رفت

پس کوچه های قلب مرا جستجو نکرد
اما مرا به عمق درونم کشید ورفت

یک آسمان ستاره ی آتش گرفته را
بر التهاب سرد قرونم کشید ورفت

من در سکوت و بغض و شکایت ر سرنوشت
خطی به روی بخت نگونم کشید ورفت

تا از خیال گنگ رهایی رها شوم
بانگی به گوش خواب سکونم کشید ورفت

شاید به پاس حرمت ویرانه های عشق
مرحم به زخم فاجعه گونم کشید ورفت

تا از حصار حسرت رفتن گذر کنم
رنجی به قدر کوچ کنونم کشید ورفت

دیگر اسیر آن من بیگانه نیستم
از خود چه عاشقانه برونم کشید و رفت

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد