تووت فرنگی
6th March 2011, 02:31 PM
نگاه می کند اما سرش به بالا نیست
نگاه مضطربش حاکی از معما نیست
نگاه می کندم ،عاشقم کند شاید...
مرا که نیمه ی قلبم هنوز پیدا نیست
همین دو جمله برای شروع کافی بود:
"عجب هوای قشنگی،بهار زیبا نیست؟
شنیده ام که شما شعرهای زیبایی
سروده اید،کمی توی شعرتان جا نیست
برای من که دلم بی بهانه می گیرد
بگرد توی غزل ها،ببین که حوا نیست
بگو بیاید اگر شد به پای هم یک عمر...
بگو که چشم حسودی نه...این طرف ها نیست"
به آسمان و زمین خیره نه...به چشمانش
که عشق کار دلی دوره گرد اما نیست
درون سینه اش انگار بم ترک خورده است
گواه عاشقی اش این سری که بالا نیست
نگاه مضطربش حاکی از معما نیست
نگاه می کندم ،عاشقم کند شاید...
مرا که نیمه ی قلبم هنوز پیدا نیست
همین دو جمله برای شروع کافی بود:
"عجب هوای قشنگی،بهار زیبا نیست؟
شنیده ام که شما شعرهای زیبایی
سروده اید،کمی توی شعرتان جا نیست
برای من که دلم بی بهانه می گیرد
بگرد توی غزل ها،ببین که حوا نیست
بگو بیاید اگر شد به پای هم یک عمر...
بگو که چشم حسودی نه...این طرف ها نیست"
به آسمان و زمین خیره نه...به چشمانش
که عشق کار دلی دوره گرد اما نیست
درون سینه اش انگار بم ترک خورده است
گواه عاشقی اش این سری که بالا نیست