poune
5th March 2011, 09:23 PM
ضایعات پیش سرطانی و سرطانهای دهان
ضايعات پيش سرطانی و ماقبل بدخيمي طبق تعريف سازمان بهداشت جهاني (WHO) عبارت است از بافتهايي كه از لحاظ مورفولوژي تغيير يافته اند و احتمال سرطاني شدن آنها وجود دارد و شامل لکوپلاكيا، اريتروپلاكیا و احتمالاً ليكن پلان مي باشد.
ليكن پلان دهاني (OLP):
يك بيماري مزمن التهابي ايمونولوژيك پوستي مخاطي است. ۲۸ درصد بيماران OLP ضايعات پوستي هم دارند.
اتيولوژي:
شامل دژنراسيون سلولهاي طبقه بازال اپي تليوم با واسطه ايمني سلولي مي باشد. ليكن پلان يك شاخه از گستره وسيعي از بيماريهاي ايمني تحت عنوان ضايعات ليكنوئيدي است. عواملي چون استرس، ديابت، هپاتيت C، تروما و ازدياد حساسيت به دارو و فلزات مي توانند از كوفاكتورهاي ايجاد كننده ليكن پلان باشند. تعدادی از مواد (مثل داروها، مواد شيميايي، فلزات و غذاها) تظاهرات كلينيكي ميكروسكوپي شبيه ليكن پلان ايجاد مي كنند كه اين تظاهرات را واكنشهاي شبه ليكن پلان مي گویند. چنانچه واسطه يا آنتي ژن آزاردهنده برداشته شود علايم و تظاهرات بر مي گردند. مثالهايي از اين واكنشها شامل واكنش نسبت به ترميمهاي دندان، دهان شويه ها، آنتي بيوتيكها و تزريقات طلا براي موارد آرتريت و حالات تضعيف ايمني مثل واكنش پيوند عليه ميزبان (GVHD) مي باشد.
اين تظاهرات كلينیكي پيچيده نياز به پيگيري و بيوپسيهاي پي درپي در طي تغيير در علائم مي باشد.
نماي كلينيكي:
اين بيماري به طور متوسط در دهه ۵ زندگي و اغلب در زنان ديده مي شود. هيچ عامل اتيولوژيك آشكار يا فاكتور اتيولوژيك ثابت تشخيص داده نشده است. اگرچه ضايعات در هر ناحيه اي از مخاط دهان ايجاد مي گردد ولي مخاط باكال شايع ترين ناحيه ابتلاست. ممكن است اين ضايعات با درد و ناراحتي همراه باشند.
OLP را مي توان به اشكال زير طبقه بندي كرد:
۱) رتیكولار (اشكال مخاطي كراتوتيك، Lacelike يا نواري شكل)
۲) آتروفيك (تغييرات كراتوتيك به همراه اریتمای مخاطي)
۳) اروزيو (زخم پوشيده شده توسط غشاء كاذب به همراه كراتوز و اريتما)
۴) بولوز ( نماي وزيكولوبولوز به همراه الگوهاي رتيكولار و اروزيو )
درمان:
هيچ درماني براي OLP شناخته نشده است و كنترل علائم در معالجة بيمار كمك كننده مي باشد. كورتيكواستروئيدها در كنترل علايم موفق و بسيار ارزشمند هستند.
• در صورت ابتلا فرد به ضايعات پيش سرطاني و هرگونه موارد مشكوك ارجاع به سطوح بالاتر الزامي است. لکوپلاكيا:
• يك ضايعه سفيد رنگ است كه مخاط دهان را درگير مي كند و با كشش از بين نمي رود و از لحاظ هیستوپاتولوژي شبيه هيچ ضايعه ديگري نمي باشد.
• هر ناحيه اي از مخاط دهان را درگير مي كند.
با تروما و مصرف تنباكو ارتباط (به خصوص با دفعات و مدت زمان مصرف تنباكو) دارد.
ديسپلازي بيشتر در لكوپلاكیايي كه زبان و لبها و كف دهان را گرفتار مي كند وجود دارد (وجود ديسپلازي در ضایعات لكوپلاكیا خطر بدخيمي را افزايش مي دهد) و كمتر در لكوپلاكیاي ناحيه كام و رترومولر ايجاد ميشود.
لكوپلاكياي ناشي از مصرف تنباكو در صورت قطع مصرف تنباكو قابل برگشت است.
انواع لكوپلاكيا:
۱) لكوپلاكياي هموژن
۲) لكوپلاكياي ندولار يا Speckled
۳) لكوپلاكياي زگيلي شكل يا Verrucos
۴) لكوپلاكياي زگيلي پروليفراتيو در مردان بيشتر ديده مي شود و خطر تبديل شدن آن به SCC بيشتر است.
تشخيص و درمان:
بسياري از ضايعات سفيد از نظر كلينيكي شبيه لكوپلاكيا هست. از اين رو قبل از تشخيص بايد وجود اين ضايعات را رد كرد.
چنانچه ضايعه اي به طور خودبخود يا طي حذف محرك از بین برود تستهاي بعدي برای تشخیص قطعی لازم نمی باشند.
بيوپسي بافتي قطعي ترين روش براي تشخيص ضايعات معلوم لكوپلاكيا مي باشد.
برنامه غذايي درماني شامل دوزهاي منفرد و تركيبي از ويتامينهاي E, C,A ،بتا كاروتن، آنالوگهاي ويتامين A و رژيمي سرشار از آنتي اكسيدانها و پروتئينهاي متوقف كننده رشد سلولي (ميوه ها و سبزيجات) مي باشد.
پيش آگهي:
ضايعات خوش خیم بدون دیسپلازی بايد برداشته شود چرا كه احتمال تغييرات بدخیمی در اين ضايعات ۴ تا ۶ درصد است بعد از برداشت ضايعه كنترل طولاني محل مهم است.
كانديديازیس غالباً با لكوپلاكیا ارتباط دارد اما شيوع بيشتر آن در اريتروپلاكيا ديده مي شود. وجود كانديدیازیس ممكن است بيانگر كلونيزاسيون ثانويه اين قارچ باشد.
اريتروپلاكيا:
پلاك يا لكه (Patch) مخملي قرمز رنگ درخشان كه از نظر كلينيكي و پاتولوژيكي به هيچ ضايعه ديگري شبيه نيست.
تشخيص:
تشخيص نهايي براساس بيوپسي است.
اتيولوژي
اتيولوژي اريتروپلاكيا هنوز نامعلوم است ولي بسياري از موارد اريتروپلاكيا با مصرف زياد سيگار و استفاده يا عدم استفاده از الكل همراهند.
نماي كلينيكي:
اريتروپلاكيا داراي اشكال كلينيكي متنوعي است ولي طبقه بندي جامع قابل قبولي در مورد آن وجود ندارد.
اريتروپلاكيا اکثراً در مردان مسن دردهه ۶ و ۷ عمر ايجاد مي شود اين ضايعه در كف دهان، ونترال (Ventral) زبان، كام نرم، لوزه های ناحیه گردن و به طور كلي در تمام نواحي مستعد به ايجاد كارسينوم شايع است. (اين نواحي درصد بالایي از پيش بدخيمي و تغييرات بدخيمي را نشان مي دهند).
تذكر:
تفاوت بين اريتروپلاكيا و ضايعات التهابي خوش خيم دهان با استفاده از محلول ۱ درصد تولوئيدين بلو كه توسط سوآپ يا دهانشويه به طور موضعي استفاده مي شود قابل شناسايي است.
درمان و پيش آگهي:
درمان اريتروپلاكيا شبيه لكوپلاكياست:
• پيگيري ضايعات به مدت يك يا دو هفته بعد از برطرف كردن عوامل احتمالی
• بيوپسي جهت ضايعات مقاوم ضروري است
• ضايعاتي كه بعد از حذف عوامل بيش از دو هفته پابرجا هستند احتمال بدخيمي دارند.
• ديسپلازي اپي تليوم يا كارسينوم insitu بايد به طور كامل برداشته شود.
سرطانهای دهان :
اپيدميولوژي:
در سرتاسر جهان كارسينوم هاي دهاني يكي از شايعترين سرطانها و يكي از ده عامل معمول مرگ و مير ميباشد. سرطان دهان يك بيماري مرتبط با افزايش سن ميباشد تقريباً ۹۵ درصد موارد در افراد بالاي ۴۰ سال بوده و سن متوسط تشخيص سرطانها ۶۰ سالگي است.
بيشترين سرطانهاي دهان شامل سرطان زبان ، حلقی- دهانی و كف دهان مي باشد . لبها ، لثه، دورسال زبان و كام مكانهاي با شيوع كمتر مي باشند. افرادي كه سابقة ابتلاء به سرطان را دارند بيشتر در معرض ابتلاء به سرطان حلقی- دهاني هستند.اتيولوژي و ريسك فاكتورها:
• افزايش سن
• تنباكو و الكل (ريسك فاكتورهاي اصلي سرطان دهان و حلقی- دهاني مي باشند)
تنباکو از سرطان زاهای قوی میباشد.
• تروماي مداوم همراه با سایر سرطان زاها ممكن است تغيير و شكل و ترانسفورمیشن سلولها را تسريع كند.
• تابش آفتاب، سفيدي پوست، سابقه سوختگي، كشيدن پيپ (Pipe Smoking) و مصرف الكل در ايجاد سرطان لب دخيل دانسته شده اند.
بيماري زايي:
SCC يا سرطان سلولهاي سنگفرشي دهان نتيجه يك فرايند چند مرحله اي است كه بافت از حالت نرمال به ضايعات ديسپلاستيك و در نهايت به SCC تبديل مي شود.
منبع: iransalamat.com
ضايعات پيش سرطانی و ماقبل بدخيمي طبق تعريف سازمان بهداشت جهاني (WHO) عبارت است از بافتهايي كه از لحاظ مورفولوژي تغيير يافته اند و احتمال سرطاني شدن آنها وجود دارد و شامل لکوپلاكيا، اريتروپلاكیا و احتمالاً ليكن پلان مي باشد.
ليكن پلان دهاني (OLP):
يك بيماري مزمن التهابي ايمونولوژيك پوستي مخاطي است. ۲۸ درصد بيماران OLP ضايعات پوستي هم دارند.
اتيولوژي:
شامل دژنراسيون سلولهاي طبقه بازال اپي تليوم با واسطه ايمني سلولي مي باشد. ليكن پلان يك شاخه از گستره وسيعي از بيماريهاي ايمني تحت عنوان ضايعات ليكنوئيدي است. عواملي چون استرس، ديابت، هپاتيت C، تروما و ازدياد حساسيت به دارو و فلزات مي توانند از كوفاكتورهاي ايجاد كننده ليكن پلان باشند. تعدادی از مواد (مثل داروها، مواد شيميايي، فلزات و غذاها) تظاهرات كلينيكي ميكروسكوپي شبيه ليكن پلان ايجاد مي كنند كه اين تظاهرات را واكنشهاي شبه ليكن پلان مي گویند. چنانچه واسطه يا آنتي ژن آزاردهنده برداشته شود علايم و تظاهرات بر مي گردند. مثالهايي از اين واكنشها شامل واكنش نسبت به ترميمهاي دندان، دهان شويه ها، آنتي بيوتيكها و تزريقات طلا براي موارد آرتريت و حالات تضعيف ايمني مثل واكنش پيوند عليه ميزبان (GVHD) مي باشد.
اين تظاهرات كلينیكي پيچيده نياز به پيگيري و بيوپسيهاي پي درپي در طي تغيير در علائم مي باشد.
نماي كلينيكي:
اين بيماري به طور متوسط در دهه ۵ زندگي و اغلب در زنان ديده مي شود. هيچ عامل اتيولوژيك آشكار يا فاكتور اتيولوژيك ثابت تشخيص داده نشده است. اگرچه ضايعات در هر ناحيه اي از مخاط دهان ايجاد مي گردد ولي مخاط باكال شايع ترين ناحيه ابتلاست. ممكن است اين ضايعات با درد و ناراحتي همراه باشند.
OLP را مي توان به اشكال زير طبقه بندي كرد:
۱) رتیكولار (اشكال مخاطي كراتوتيك، Lacelike يا نواري شكل)
۲) آتروفيك (تغييرات كراتوتيك به همراه اریتمای مخاطي)
۳) اروزيو (زخم پوشيده شده توسط غشاء كاذب به همراه كراتوز و اريتما)
۴) بولوز ( نماي وزيكولوبولوز به همراه الگوهاي رتيكولار و اروزيو )
درمان:
هيچ درماني براي OLP شناخته نشده است و كنترل علائم در معالجة بيمار كمك كننده مي باشد. كورتيكواستروئيدها در كنترل علايم موفق و بسيار ارزشمند هستند.
• در صورت ابتلا فرد به ضايعات پيش سرطاني و هرگونه موارد مشكوك ارجاع به سطوح بالاتر الزامي است. لکوپلاكيا:
• يك ضايعه سفيد رنگ است كه مخاط دهان را درگير مي كند و با كشش از بين نمي رود و از لحاظ هیستوپاتولوژي شبيه هيچ ضايعه ديگري نمي باشد.
• هر ناحيه اي از مخاط دهان را درگير مي كند.
با تروما و مصرف تنباكو ارتباط (به خصوص با دفعات و مدت زمان مصرف تنباكو) دارد.
ديسپلازي بيشتر در لكوپلاكیايي كه زبان و لبها و كف دهان را گرفتار مي كند وجود دارد (وجود ديسپلازي در ضایعات لكوپلاكیا خطر بدخيمي را افزايش مي دهد) و كمتر در لكوپلاكیاي ناحيه كام و رترومولر ايجاد ميشود.
لكوپلاكياي ناشي از مصرف تنباكو در صورت قطع مصرف تنباكو قابل برگشت است.
انواع لكوپلاكيا:
۱) لكوپلاكياي هموژن
۲) لكوپلاكياي ندولار يا Speckled
۳) لكوپلاكياي زگيلي شكل يا Verrucos
۴) لكوپلاكياي زگيلي پروليفراتيو در مردان بيشتر ديده مي شود و خطر تبديل شدن آن به SCC بيشتر است.
تشخيص و درمان:
بسياري از ضايعات سفيد از نظر كلينيكي شبيه لكوپلاكيا هست. از اين رو قبل از تشخيص بايد وجود اين ضايعات را رد كرد.
چنانچه ضايعه اي به طور خودبخود يا طي حذف محرك از بین برود تستهاي بعدي برای تشخیص قطعی لازم نمی باشند.
بيوپسي بافتي قطعي ترين روش براي تشخيص ضايعات معلوم لكوپلاكيا مي باشد.
برنامه غذايي درماني شامل دوزهاي منفرد و تركيبي از ويتامينهاي E, C,A ،بتا كاروتن، آنالوگهاي ويتامين A و رژيمي سرشار از آنتي اكسيدانها و پروتئينهاي متوقف كننده رشد سلولي (ميوه ها و سبزيجات) مي باشد.
پيش آگهي:
ضايعات خوش خیم بدون دیسپلازی بايد برداشته شود چرا كه احتمال تغييرات بدخیمی در اين ضايعات ۴ تا ۶ درصد است بعد از برداشت ضايعه كنترل طولاني محل مهم است.
كانديديازیس غالباً با لكوپلاكیا ارتباط دارد اما شيوع بيشتر آن در اريتروپلاكيا ديده مي شود. وجود كانديدیازیس ممكن است بيانگر كلونيزاسيون ثانويه اين قارچ باشد.
اريتروپلاكيا:
پلاك يا لكه (Patch) مخملي قرمز رنگ درخشان كه از نظر كلينيكي و پاتولوژيكي به هيچ ضايعه ديگري شبيه نيست.
تشخيص:
تشخيص نهايي براساس بيوپسي است.
اتيولوژي
اتيولوژي اريتروپلاكيا هنوز نامعلوم است ولي بسياري از موارد اريتروپلاكيا با مصرف زياد سيگار و استفاده يا عدم استفاده از الكل همراهند.
نماي كلينيكي:
اريتروپلاكيا داراي اشكال كلينيكي متنوعي است ولي طبقه بندي جامع قابل قبولي در مورد آن وجود ندارد.
اريتروپلاكيا اکثراً در مردان مسن دردهه ۶ و ۷ عمر ايجاد مي شود اين ضايعه در كف دهان، ونترال (Ventral) زبان، كام نرم، لوزه های ناحیه گردن و به طور كلي در تمام نواحي مستعد به ايجاد كارسينوم شايع است. (اين نواحي درصد بالایي از پيش بدخيمي و تغييرات بدخيمي را نشان مي دهند).
تذكر:
تفاوت بين اريتروپلاكيا و ضايعات التهابي خوش خيم دهان با استفاده از محلول ۱ درصد تولوئيدين بلو كه توسط سوآپ يا دهانشويه به طور موضعي استفاده مي شود قابل شناسايي است.
درمان و پيش آگهي:
درمان اريتروپلاكيا شبيه لكوپلاكياست:
• پيگيري ضايعات به مدت يك يا دو هفته بعد از برطرف كردن عوامل احتمالی
• بيوپسي جهت ضايعات مقاوم ضروري است
• ضايعاتي كه بعد از حذف عوامل بيش از دو هفته پابرجا هستند احتمال بدخيمي دارند.
• ديسپلازي اپي تليوم يا كارسينوم insitu بايد به طور كامل برداشته شود.
سرطانهای دهان :
اپيدميولوژي:
در سرتاسر جهان كارسينوم هاي دهاني يكي از شايعترين سرطانها و يكي از ده عامل معمول مرگ و مير ميباشد. سرطان دهان يك بيماري مرتبط با افزايش سن ميباشد تقريباً ۹۵ درصد موارد در افراد بالاي ۴۰ سال بوده و سن متوسط تشخيص سرطانها ۶۰ سالگي است.
بيشترين سرطانهاي دهان شامل سرطان زبان ، حلقی- دهانی و كف دهان مي باشد . لبها ، لثه، دورسال زبان و كام مكانهاي با شيوع كمتر مي باشند. افرادي كه سابقة ابتلاء به سرطان را دارند بيشتر در معرض ابتلاء به سرطان حلقی- دهاني هستند.اتيولوژي و ريسك فاكتورها:
• افزايش سن
• تنباكو و الكل (ريسك فاكتورهاي اصلي سرطان دهان و حلقی- دهاني مي باشند)
تنباکو از سرطان زاهای قوی میباشد.
• تروماي مداوم همراه با سایر سرطان زاها ممكن است تغيير و شكل و ترانسفورمیشن سلولها را تسريع كند.
• تابش آفتاب، سفيدي پوست، سابقه سوختگي، كشيدن پيپ (Pipe Smoking) و مصرف الكل در ايجاد سرطان لب دخيل دانسته شده اند.
بيماري زايي:
SCC يا سرطان سلولهاي سنگفرشي دهان نتيجه يك فرايند چند مرحله اي است كه بافت از حالت نرمال به ضايعات ديسپلاستيك و در نهايت به SCC تبديل مي شود.
منبع: iransalamat.com