تووت فرنگی
5th March 2011, 06:55 AM
توی خیال های خودم بودم
توی فکر خیابانی
که داشت وطنم می شد
من داشتم به دست هایم فکر می کردم
به انگشت های نوازشگرم
حتی برای خیابان دست تکان دادم
من ندیده بودم که خیابان
وحشت زده است
من چشم های خیابان را
ندیده بودم
که بسته اند
توی خیال های خودم بودم
حتی برای خودم
شعر می خواندم
من فکر کردم
سربازی که به سمت من آمد
لبخند می زند
فکر کردم کاش
توی این خیابان
یک گلفروشی بود
من تفنگ را ندیده بودم
که شلیک می کند
قلب من گرم بود هنوز!
توی فکر خیابانی
که داشت وطنم می شد
من داشتم به دست هایم فکر می کردم
به انگشت های نوازشگرم
حتی برای خیابان دست تکان دادم
من ندیده بودم که خیابان
وحشت زده است
من چشم های خیابان را
ندیده بودم
که بسته اند
توی خیال های خودم بودم
حتی برای خودم
شعر می خواندم
من فکر کردم
سربازی که به سمت من آمد
لبخند می زند
فکر کردم کاش
توی این خیابان
یک گلفروشی بود
من تفنگ را ندیده بودم
که شلیک می کند
قلب من گرم بود هنوز!