تووت فرنگی
24th February 2011, 09:20 PM
نیم های شب در فلامینگو
شاخه های تاریک نخل ها با باد به هم در آمیخته اند
.معاشعه ای گستاخانه
در آن دور ها در میان چندل های سرخ
تمساحی از پشته های علف بالا می خزد سینه کشان
.و آن جا برای خواندن شعرش لم می دهد
گناهان مرا، همان هفت گناه مهلک مرا رسیدگی کن
!آه بنگر، مشکلات زندگی مرا تا بدین لحظه
در این پسین زیبا در میان آب های نرم ومخملین، ببین صدها
پرنده ی سپید را
صدای مقدس در عین حال هوس انگیز قطرات آب را بشنو بزودی دریای آبی مواج سر خواهد رسید
و زیر تازیانه خواهد گرفت جزایر آبی آفتاب را
اگر اینجا بودی
اگر می شد که تو را لمس کنم
مری الیور
.دستانم دوباره از سر می گرفت ترانه ای دیگر را
شاخه های تاریک نخل ها با باد به هم در آمیخته اند
.معاشعه ای گستاخانه
در آن دور ها در میان چندل های سرخ
تمساحی از پشته های علف بالا می خزد سینه کشان
.و آن جا برای خواندن شعرش لم می دهد
گناهان مرا، همان هفت گناه مهلک مرا رسیدگی کن
!آه بنگر، مشکلات زندگی مرا تا بدین لحظه
در این پسین زیبا در میان آب های نرم ومخملین، ببین صدها
پرنده ی سپید را
صدای مقدس در عین حال هوس انگیز قطرات آب را بشنو بزودی دریای آبی مواج سر خواهد رسید
و زیر تازیانه خواهد گرفت جزایر آبی آفتاب را
اگر اینجا بودی
اگر می شد که تو را لمس کنم
مری الیور
.دستانم دوباره از سر می گرفت ترانه ای دیگر را