neginekimiya
22nd February 2011, 11:02 AM
نقد هالیوود ریپورتر بر فیلم جدایی نادر از سیمین؛
(http://www.cinemaema.com/module-pagesetter-viewpub-tid-26-pid-4755.html)
به ظاهر ساده ولی پیچیده
هالیوود ریپورتر، دبرا یانگ – فیلم سینمایی «جدایی نادر از سیمین» ساخته اصغر فرهادی روایت به ظاهر سادهای دارد ولی مسائل اخلاقی و روان شناختی و اجتماعی مطرح شده در آن پیچیده است. این فیلم موفق میشود جامعه ایرانی را به نحوی در کانون توجه قرار دهد که نمونه آن را در کمتر فیلم دیگر میتوان یافت. این فیلم مثل «درباره الی» که دو سال پیش جایزه بهترین کارگردان یک جشنواره معتبر سینمایی را برای فرهادی به ارمغان آورد و در ادامه در بسیاری از کشورها اکران شد، این امکان را به طور بالقوه دارد که تماشاگر غربی را درگیر موضوع خود کند.
سیاست؛ ظاهرا حضوری در داستان این فیلم ندارد، هرچند اساس داستان جدایی یک زوج طبقه متوسط است. دلیل جدایی این زوج که سیمین و نادر نام دارند؛ این است که سیمین (لیلا حاتمی) میخواهد به خارج برود تا آینده بهتری را برای برای دختر 11 ساله خود «ترمه» (سارینا فرهادی) رقم بزند. ولی این ممکن است دلیل اصلی جدایی این دو نباشد. «نادر» (پیمان معادی) مردی مؤدب ولی لجباز است، و به حرفهای همسر خود بیتوجهی میکند. غرور نادر اجازه نمیدهد که او از همسر خود بخواهد از رفتن صرفنظر کند و پیش او بماند، ولی درعین حال اجازه میدهد سیمین پیش مادر خود برود، درحالیکه او وترمه از پدر پیرش که به بیماری آلزایمر دچار است، مراقبت میکنند. نادر عجولانه یک زن فقیر به نام «راضیه» (ساره بیات) را استخدام میکند تا در طول روز کارهای منزلش را انجام بدهد. این زن به نادر نمیگوید که آبستن است (یا میگوید؟). چند روز میگذرد و نادر زن را اخراج میکند و او را با هل از در خانه به بیرون میاندازد؛ زن (شاید) از پلهها میافتد و جنینش سقط میشود. باقی فیلم به نقطه اوج تنشها تبدیل میشود، چون «حجت» (شهاب حسینی)، شوهر تندخوی راضیه که بدهی هم دارد، از نادر به دلیل ارتکاب قتل شکایت میکند و پای او را به دادگاه میکشاند.
در صحنه صحنه این فیلم جزئیات جدیدی ارائه میشود و همین جزئیات جدید دورنمای اخلاقی داستان را تغییر میدهد. فیلمنامه فرهادی به طرز قابل توجهی طرف هیچ یک از شخصیتها را نمیگیرد؛ بلکه برعکس، همه شخصیتها به طور برابر، هم حق دارند و هم ندارند. همه آنها در چنبره غرور و خودخواهی، اخلاقیات و مذهب، و پول و افتخار گیر افتادهاند.
اصغر فرهادی مثل سومین فیلمش «چهارشنبه سوری» که اثر تأثیر گذاری بود و در آن ازدواج یک زن و مرد طبقه متوسط از دید یک زن مستخدم جوان نشان داده میشود، در این فیلم نگاه دقیقی به شکاف عظیم طبقاتی در جامعه امروز ایران میاندازد. شغل و آپارتمان و اتوموبیل و دانشگاه و جهان بینی سیمین و نادر و ترمه به طبقه متوسط تعلق دارد؛ آنها صدایشان را بالا نمیبرند حتی موقعی که دارند با هم دعوا میکنند و به راحتی میتوانند بر روی قاضی (با نقش آفرینی سمپاتیک «بابک کریمی») تأثیر بگذارند. راضیه و حجت افرادی فقیر هستند و در حواشی شهر زندگی میکنند و از اعضای بسیار آسیب پذیرتر جامعه هستند. راضیه فردی بسیار مذهبی است. او در جایی به یک مرکز مشاوره اسلامی زنگ میزند و میپرسد اگر پیژامه کثیف یک پیرمرد 80 ساله را عوض کند، دچار گناه شده است. امتناع او از قسم خوردن به قرآن باعث به وجود آمدن یک نقطه عطف در فیلم میشود. یک شخصیت اخلاقگرای دیگر فیلم، ترمه جوان است؛ او یک دختر بسیار جدی است که متوجه میشود در جامعهای که فقط با دروغ میتوان کارها را پیش برد، باید اصول خود را زیر پا بگذارد. وقتی نوبت او برای بیان حقیقت فرامیرسد، دست به انتخاب متفاوتی از انتخاب راضیه بیسواد، میزند. در این فیلم هم مثل تمامی کارهای قبلی کارگردان، به گروه بازیگران توجه زیادی میشود و شیوه بازیگری واقعگرایانه آنها به عمق بخشی نامعمول شخصیت پردازی میانجامد. همه پنج بازیگر اصلی فیلم حضور برجستهای در فیلمبرداری صمیمانه «محمود کلاری» دارند. با این که فیلم دو ساعت طول میکشد ولی تدوین سریع هایده صفی یاری باعث میشود که بیننده از اول تا به آخر با کنش فیلم درگیر شود.
منبع : ایلنا
(http://www.cinemaema.com/module-pagesetter-viewpub-tid-26-pid-4755.html)
به ظاهر ساده ولی پیچیده
هالیوود ریپورتر، دبرا یانگ – فیلم سینمایی «جدایی نادر از سیمین» ساخته اصغر فرهادی روایت به ظاهر سادهای دارد ولی مسائل اخلاقی و روان شناختی و اجتماعی مطرح شده در آن پیچیده است. این فیلم موفق میشود جامعه ایرانی را به نحوی در کانون توجه قرار دهد که نمونه آن را در کمتر فیلم دیگر میتوان یافت. این فیلم مثل «درباره الی» که دو سال پیش جایزه بهترین کارگردان یک جشنواره معتبر سینمایی را برای فرهادی به ارمغان آورد و در ادامه در بسیاری از کشورها اکران شد، این امکان را به طور بالقوه دارد که تماشاگر غربی را درگیر موضوع خود کند.
سیاست؛ ظاهرا حضوری در داستان این فیلم ندارد، هرچند اساس داستان جدایی یک زوج طبقه متوسط است. دلیل جدایی این زوج که سیمین و نادر نام دارند؛ این است که سیمین (لیلا حاتمی) میخواهد به خارج برود تا آینده بهتری را برای برای دختر 11 ساله خود «ترمه» (سارینا فرهادی) رقم بزند. ولی این ممکن است دلیل اصلی جدایی این دو نباشد. «نادر» (پیمان معادی) مردی مؤدب ولی لجباز است، و به حرفهای همسر خود بیتوجهی میکند. غرور نادر اجازه نمیدهد که او از همسر خود بخواهد از رفتن صرفنظر کند و پیش او بماند، ولی درعین حال اجازه میدهد سیمین پیش مادر خود برود، درحالیکه او وترمه از پدر پیرش که به بیماری آلزایمر دچار است، مراقبت میکنند. نادر عجولانه یک زن فقیر به نام «راضیه» (ساره بیات) را استخدام میکند تا در طول روز کارهای منزلش را انجام بدهد. این زن به نادر نمیگوید که آبستن است (یا میگوید؟). چند روز میگذرد و نادر زن را اخراج میکند و او را با هل از در خانه به بیرون میاندازد؛ زن (شاید) از پلهها میافتد و جنینش سقط میشود. باقی فیلم به نقطه اوج تنشها تبدیل میشود، چون «حجت» (شهاب حسینی)، شوهر تندخوی راضیه که بدهی هم دارد، از نادر به دلیل ارتکاب قتل شکایت میکند و پای او را به دادگاه میکشاند.
در صحنه صحنه این فیلم جزئیات جدیدی ارائه میشود و همین جزئیات جدید دورنمای اخلاقی داستان را تغییر میدهد. فیلمنامه فرهادی به طرز قابل توجهی طرف هیچ یک از شخصیتها را نمیگیرد؛ بلکه برعکس، همه شخصیتها به طور برابر، هم حق دارند و هم ندارند. همه آنها در چنبره غرور و خودخواهی، اخلاقیات و مذهب، و پول و افتخار گیر افتادهاند.
اصغر فرهادی مثل سومین فیلمش «چهارشنبه سوری» که اثر تأثیر گذاری بود و در آن ازدواج یک زن و مرد طبقه متوسط از دید یک زن مستخدم جوان نشان داده میشود، در این فیلم نگاه دقیقی به شکاف عظیم طبقاتی در جامعه امروز ایران میاندازد. شغل و آپارتمان و اتوموبیل و دانشگاه و جهان بینی سیمین و نادر و ترمه به طبقه متوسط تعلق دارد؛ آنها صدایشان را بالا نمیبرند حتی موقعی که دارند با هم دعوا میکنند و به راحتی میتوانند بر روی قاضی (با نقش آفرینی سمپاتیک «بابک کریمی») تأثیر بگذارند. راضیه و حجت افرادی فقیر هستند و در حواشی شهر زندگی میکنند و از اعضای بسیار آسیب پذیرتر جامعه هستند. راضیه فردی بسیار مذهبی است. او در جایی به یک مرکز مشاوره اسلامی زنگ میزند و میپرسد اگر پیژامه کثیف یک پیرمرد 80 ساله را عوض کند، دچار گناه شده است. امتناع او از قسم خوردن به قرآن باعث به وجود آمدن یک نقطه عطف در فیلم میشود. یک شخصیت اخلاقگرای دیگر فیلم، ترمه جوان است؛ او یک دختر بسیار جدی است که متوجه میشود در جامعهای که فقط با دروغ میتوان کارها را پیش برد، باید اصول خود را زیر پا بگذارد. وقتی نوبت او برای بیان حقیقت فرامیرسد، دست به انتخاب متفاوتی از انتخاب راضیه بیسواد، میزند. در این فیلم هم مثل تمامی کارهای قبلی کارگردان، به گروه بازیگران توجه زیادی میشود و شیوه بازیگری واقعگرایانه آنها به عمق بخشی نامعمول شخصیت پردازی میانجامد. همه پنج بازیگر اصلی فیلم حضور برجستهای در فیلمبرداری صمیمانه «محمود کلاری» دارند. با این که فیلم دو ساعت طول میکشد ولی تدوین سریع هایده صفی یاری باعث میشود که بیننده از اول تا به آخر با کنش فیلم درگیر شود.
منبع : ایلنا