MR_Jentelman
21st February 2011, 08:11 PM
هر کدام از ما بارها و بارها این جمله را شنیدهایم که «تجربه، بزرگترین معلم زندگی انسانهاست»؛ اما به راستی هر یک از ما چه قدر زمان در اختیار داریم تا بتوانیم هر چیزی را تجربه کنیم، این در حالیست که بسیاری افراد همان راهی را که ما مدنظر داریم طی کنیم را پشت سر گذاشتهاند و با کسب تجربه از مسیر طی شده آنان، حداقل میتوانیم ابعاد نوتری از همان مسیر را بگشاییم.
موضوع تجربهاندوزی در جامعه مدیریتی ایران، از اهمیت خاصی برخوردار است، به دلیل اینکه گستره اثربخشی تصمیم یک مدیر بسیار فراگیر است و اگر بناباشد هر مدیری، تنها با آزمون و خطا بیاموزد، چه بسا منافع افراد زیاد و سازمان متبوعش را به خطر بیاندازد و متاسفانه جامعه مدیریتی ما گرایش زیادی به این فضای آزمون و خطا دارد.
نظر به اهمیت این مساله، نخستین همایش ملی تبیین و توسعه تجارب مدیران کشور برگزار شد. در ادامه گزارشی از این همایش را تقدیم خوانندگان محترم تدبیر میکنیم.
در این همایش دو روزه که در تاریخ ۱۹و ۲۰آبانماه سالجاری برگزار شد، سخنرانان متعددی به ارائه مقاله پرداختند. از جمله این سخنرانان، دکتر غلامرضا خاکی بود که مقالهای با عنوان «همبالی، شیوه رهبری ایرانی» ارائه کرد.
وی در ابتدای سخنانش با تقسیمبندی انواع تجربهآموزی گفت: هنگامی که از تجربهآموزی سخن میگوییم، این فرآیند به سه شکل قابلتحقق است. نخستین شیوه آن، روش فاعلیتی یا شیوه مستقیم است که در آن کنش و واکنش یا عمل و عکسالعمل موردتوجه قرار میگیرد. شیوه دوم، شیوه «انتقالی» یا دریافت غیر مستقیم است و شیوه سوم نیز شیوه ذهنی است که به مفاهیم نظری و پایهای توجه دارد.
وی سپس با تبیین اهمیت نقش «زبان» در انتقال مفاهیم و تجارب گفت: زبان چیزی فراتر از ابزار مکالمه است. به قول هایدگر، «زبان خانه وجود است.» و ما برای بیان تجارب، ایدهها و افکار، یکی از ابزارهای در اختیارمان «زبان» است؛ البته ما هنگامی که به شکل بسیط، به مفهوم زبان توجه میکنیم، متوجه میشویم که این امر میتواند ابعادی به غیر از زبان ظاهری را در بر بگیرد.
دکتر خاکی در همین ارتباط افزود: از جمله اینکه، «زبان مجازی» یکی از مهمترین ابزارهای در اختیار ما،برای بیان مفاهیم مختلف است.
وی در تعریف زبان مجازی گفت: زبان مجازی، یعنی زبانی که مقصودش همان نیست که میگوید و در نظام کاربرد زبان حقیقی تصرف میکند. زبان مجازی آکنده از استعارهها، نمادها، اسطورهها و رمزهاست.
این استاد دانشگاه، با نقد فضای کنونی جهان، در بیتوجهی به این راز و رمزها گفت: یکی از مهمترین خطرها در فرهنگ امروزی بشر، تقلیل زبان به نازلترین سطح و تبدیل آن به ابزار نظارت ماهرانه بر اشیاء و آدمهاست. اگر زبان به ابزار تبدیل شود، دیگر پیش نخواهد رفت و این ابزاری شدن زبان خطرناکترین گرایش فرهنگ روزگار ماست.
سخنران در همین ارتباط تاکید کرد: در این شرایط ما میتوانیم با بازکاوی، بازآفرینی، بازآرایی و بازاندیشی تاویلی در اسطورهها، نمادها، تمثیلها، رمز و رازها و استعارههای کهن، روحی تازگی در کالبد فرهنگ بدمیدم و در این مسیر، بیان استعاری کاربرد جدی میتواند داشته باشد.
خاکی در ادامه گفت: استعاره انواع مختلفی دارد که از جمله آن میتوان به استعاره صریح، استعاره غیرصریح و استعاره اساطیری اشاره کرد. در استعاره اساطیری، اسطوره مانند همه چیزها کهنه میشود و میشکند و دوباره شکل میگیرد و فراموش میشود و دوباره یافته میشود. به عبارت بهتر استعاره اساطیری در عصر اساطیر جنبه حقیقت داشته و بعد از آن به کلی فراموش شده است، اما گاهی دوباره در زبان رخ مینمایاند.
او در همین ارتباط تصریح کرد: اسطورهها، همواره در وجود مردم یک جامعه عمل میکنند، خواه جامعه از آن آگاه باشد و یا نباشد، اگر ما معنا و دلالت اسطورهها و اسباب شکلگیری آنها را به دقت نشناسیم، آنگاه اسطوره از راههای منحرف و مهلکی در سطح فرد و جامعه ظاهر خواهد شد. اسطورهها در شرایط کنونی جوامع نیز وجود دارند و باعث شکلگیری زبان مجازی در علم مدیریت شدهاند، این امر در فضای مدیریتی و سازمانها نیز مصداق متعددی دارد. پیدایش مفاهیمی مانند سازمان شبدری، سازمان غازی، سازمان بوفالویی و ... از جمله مصداق اساطیری است که در این زمینه شکل گرفته است.
خاکی، پس از بررسی وضعیت جهانی، به بررسی اسطورههای کهن ایرانی پرداخت و گفت: در فرهنگ اساطیری ایران، «پرندگان» و «پرواز» همواره نمادی برای رهبری بوده است و ما اگر به اساطیر خودمان مراجعه کنیم، میتوانیم اصول زیادی را برای رهبری در سطح جامعه و سازمان پیدا کنیم.
وی در همین ارتباط تاکید کرد: تجربه اساطیری «هدهد» یا «پوپک» در منطقالطیر عطار، مفهوم بسیار بلند و عمیقی دارد که حتی وقتی آن را با تئوریهای مدیریتی امروز مقایسه میکنیم، مشاهده میکنیم که این مفهوم بسیار فراتر از مفاهیم جدیدی است که در بستر مدیریت کنونی نظم و نسق گرفته است و اینها هم ثروت و دانشی است که ما کمتر به آنها توجه کرده و میکنیم.
سخنران این موضوع را چنین ادامه داد: هدهد، راهبر گذار از "این گونه بودن" تا "آن گونه شدن" است. هدهد در ادبیات عرفانی نمادی برای یک رهبر عرفانی است. در منطق الطیر عطار هدهد راهنمای مرغان در وصول به سیمرغ است .عطار پس از بحثهای گوناگون بین هدهد و مرغان، جریان را به هفت وادی عشق میکشاند، وآن را از زبان مرغان بیان میدارد.
● اصول مدیریتی بیست و یکگانه
وی با بازکاوی تجربه رهبری هدهد، موفق به تدوین بیست و یک اصل مدیریتی شد و در همین ارتباط گفت: من با بازخوانی این تجربه و مبتنی بر شرایط کنونی، بیست و یک اصل مدیریتی به شرح موارد درپی آمده استخراج کردهام:
۱) پیشقدمی مبتنی بر درک نیاز برای ایجاد تحول
۲) پاسخدهی به ضرورت وجود رهبر
۳) برتری آگاهی رهبر بر پیروان
۴) مشارکت متنوع اعضا
۵) تبیین و تشریح چشمانداز
۶) تصویردهی واقعگرایانه از خویش
۷) قاطعیت مبتنی بر خودباوری معقول
۸) آزادی بیان در برنامه تحول
۹) تردیدزدایی (پاسخگویی) در مراحل گوناگون گذار
۱۰) به کارگیری مهارتهای گفتاری
۱۱) ایجاد خودباوری معقول در پیروان
۱۲) به کارگیری روشهای ترکیبی
۱۳) بیان الزامات رفتاری پیروان
۱۴) تبیینگری در مواضع راهبردی
۱۵) توجه به ویژگیهای متناسب با مراحل گذار
۱۶) اصلاح نگرش پیروان در راستای هدف
۱۷) بیان رفتارهای مناسب در هنگام تحقق هدف
۱۸) آمادگی مبتنی بر پیشبینی وضعیت پیروان در راه
۱۹) به کارگیری مهارت تجسم خلاق از هدف
۲۰) فضاسازی نشاطانگیز پیش از بیانات تعیینکننده
۲۱) هویتبخشی جمعی به پیروان.
دکتر خاکی در پایان تاکید کرد: برخی میخواهند بگویند که توجه به این اصول در شرایط کنونی نمیتواند کارآمدی داشته باشد، در صورتی که این مفاهیم غنای فرهنگی ما را تشکیل میدهد و در شرایط کنونی میتواند به عنوان اصولی پیشرو در مدیریت سازمانها و جوامع کاربرد داشته باشد.
پس از سخنرانی دکتر خاکی، سایر سخنرانان نیز به مباحث خود ادامه دادند.
سخنرانیهای ارائه شده در این کنفرانس به دو بخش قابل تقسیم بودند. نخست سخنرانیهایی که توسط اساتید دانشگاه ارائه میشد. یکی از مهمترین نکاتی که در این سخنرانیها مدنظر قرار داشت، ارتباط وثیق و عمیق بین مدیریت دانش و تجربهآموزی و تجربهاندوزی بود. بخش دیگری از سخنرانیها نیز توسط مدیران سازمانها و در تبیین تجاربشان ارائه میشد. در این
● بخش مدیرانی
از بخشهای مختلف صنعت بیش از سایر صنایع حضور فعال و تعیینکننده داشتند. یکی از سخنرانان در بخش تجارب ارائه شده، دکتر یافتآبادی بود که به تبیین تجربه کارت سوخت در ایران پرداخت. وی در بخشی از سخنان خود در ارتباط با بالا بودن، مصرف سوخت گفت: هماکنون مصرف سوخت در کشور یک مثلث افزایش پیدا کرده است که ابعاد سه گانه این مثلث بر یکدیگر تاثیر میگذارند و در نهایت منجر به افزایش مصرف سوخت میشوند.
وی ابعاد سهگانه این مثلث سه گانه را به این شرح برشمرد و گفت: مهمترین عوامل موثر در افزایش ناهنجار مصرف سوخت، ناشی از سه عامل نظام یارانهای، بازار سوخت و بازار وسایل حمل و نقل است؛ چون پرداخت یارانه سوخت موجب افزایش شدید تقاضای خودرو و باقی ماندن وسائط نقلیه پرمصرف در بازار شده است.
یافتآبادی در بخش دیگری از سخنان خود گفت: هماکنون سازمانهای متعددی در ارتباط با بازار مصرف سوخت ایران موثر هستند که ما اگر میخواهیم این بازار را به درستی مدیریت کنیم، باید همه این سازمانها، نهادها و عوامل موثر را به درستی شناسایی کنیم.
وی برخی از این نظامها را به شرح موارد درپی آمده برشمرد:
- نظام حمل و نقل در وزارت راهو ترابری
- نظام اسکان در وزارت مسکن
- نظام توزیع و عرضه کالا در وزارت بازرگانی
- نظام توزیع و عرضه اطلاعات در وزارت فناوری اطلاعات.
سخنران در ادامه با تشریح شرایط کنونی برای برون رفت از این حالت گفت: اگر به صورت دقیق به مساله نگاه کنیم، مساله سوخت در ایران از سه سطح اصلی، فرعی و تبعی برخوردار است. در سطح اصلی، عوامل کلان و سیاستگذاریهای جامعه تاثیر میگذارد. نظامهای یارانهای، نظامهای بودجهبندی، نظام کلان مدیریت اجرایی و سایر قوا از جمله عوامل موثر در این بخش محسوب میشوند.
وی در همین ارتباط ادامه داد: سایر عوامل مانند بازار اسکان، بازار عرضه، بازار حمل و نقل، بازار انرژی و ... از جمله عوامل سطح فرعی و تبعی محسوب میشوند.
یافتآبادی در ادامه تاکید کرد: باتوجه تنها به سطح فرعی، نمیتوان مشکل را در بلندمدت حل کرد، و یک توان خیلی مدیریتی از نظام مدیریتی کشور را نیز به خود جلب و برای حل این مشکلات باید بتوانیم این مولفهها را درسطح اصلی و تبعی هدایت، اصلاح و راهبری کنیم، تا به این وسیله بتوانیم نظام مصرف سوخت را در کشور نیز بهینه کنیم.
گفتنی است که این همایش که برای سال نخست برگزار میشد، توسط شرکت گسترش ارتباطات کارآفرین برگزار شد و دکتر عباسزادگان ریاست شورای علمی این همایش را برعهده داشت. بنا به اعلام مسئولان این کنفرانس، بناست این کنفرانس در سالهای آتی به شکل گستردهتری برگزار شود.
ماهنامه تدبیر
موضوع تجربهاندوزی در جامعه مدیریتی ایران، از اهمیت خاصی برخوردار است، به دلیل اینکه گستره اثربخشی تصمیم یک مدیر بسیار فراگیر است و اگر بناباشد هر مدیری، تنها با آزمون و خطا بیاموزد، چه بسا منافع افراد زیاد و سازمان متبوعش را به خطر بیاندازد و متاسفانه جامعه مدیریتی ما گرایش زیادی به این فضای آزمون و خطا دارد.
نظر به اهمیت این مساله، نخستین همایش ملی تبیین و توسعه تجارب مدیران کشور برگزار شد. در ادامه گزارشی از این همایش را تقدیم خوانندگان محترم تدبیر میکنیم.
در این همایش دو روزه که در تاریخ ۱۹و ۲۰آبانماه سالجاری برگزار شد، سخنرانان متعددی به ارائه مقاله پرداختند. از جمله این سخنرانان، دکتر غلامرضا خاکی بود که مقالهای با عنوان «همبالی، شیوه رهبری ایرانی» ارائه کرد.
وی در ابتدای سخنانش با تقسیمبندی انواع تجربهآموزی گفت: هنگامی که از تجربهآموزی سخن میگوییم، این فرآیند به سه شکل قابلتحقق است. نخستین شیوه آن، روش فاعلیتی یا شیوه مستقیم است که در آن کنش و واکنش یا عمل و عکسالعمل موردتوجه قرار میگیرد. شیوه دوم، شیوه «انتقالی» یا دریافت غیر مستقیم است و شیوه سوم نیز شیوه ذهنی است که به مفاهیم نظری و پایهای توجه دارد.
وی سپس با تبیین اهمیت نقش «زبان» در انتقال مفاهیم و تجارب گفت: زبان چیزی فراتر از ابزار مکالمه است. به قول هایدگر، «زبان خانه وجود است.» و ما برای بیان تجارب، ایدهها و افکار، یکی از ابزارهای در اختیارمان «زبان» است؛ البته ما هنگامی که به شکل بسیط، به مفهوم زبان توجه میکنیم، متوجه میشویم که این امر میتواند ابعادی به غیر از زبان ظاهری را در بر بگیرد.
دکتر خاکی در همین ارتباط افزود: از جمله اینکه، «زبان مجازی» یکی از مهمترین ابزارهای در اختیار ما،برای بیان مفاهیم مختلف است.
وی در تعریف زبان مجازی گفت: زبان مجازی، یعنی زبانی که مقصودش همان نیست که میگوید و در نظام کاربرد زبان حقیقی تصرف میکند. زبان مجازی آکنده از استعارهها، نمادها، اسطورهها و رمزهاست.
این استاد دانشگاه، با نقد فضای کنونی جهان، در بیتوجهی به این راز و رمزها گفت: یکی از مهمترین خطرها در فرهنگ امروزی بشر، تقلیل زبان به نازلترین سطح و تبدیل آن به ابزار نظارت ماهرانه بر اشیاء و آدمهاست. اگر زبان به ابزار تبدیل شود، دیگر پیش نخواهد رفت و این ابزاری شدن زبان خطرناکترین گرایش فرهنگ روزگار ماست.
سخنران در همین ارتباط تاکید کرد: در این شرایط ما میتوانیم با بازکاوی، بازآفرینی، بازآرایی و بازاندیشی تاویلی در اسطورهها، نمادها، تمثیلها، رمز و رازها و استعارههای کهن، روحی تازگی در کالبد فرهنگ بدمیدم و در این مسیر، بیان استعاری کاربرد جدی میتواند داشته باشد.
خاکی در ادامه گفت: استعاره انواع مختلفی دارد که از جمله آن میتوان به استعاره صریح، استعاره غیرصریح و استعاره اساطیری اشاره کرد. در استعاره اساطیری، اسطوره مانند همه چیزها کهنه میشود و میشکند و دوباره شکل میگیرد و فراموش میشود و دوباره یافته میشود. به عبارت بهتر استعاره اساطیری در عصر اساطیر جنبه حقیقت داشته و بعد از آن به کلی فراموش شده است، اما گاهی دوباره در زبان رخ مینمایاند.
او در همین ارتباط تصریح کرد: اسطورهها، همواره در وجود مردم یک جامعه عمل میکنند، خواه جامعه از آن آگاه باشد و یا نباشد، اگر ما معنا و دلالت اسطورهها و اسباب شکلگیری آنها را به دقت نشناسیم، آنگاه اسطوره از راههای منحرف و مهلکی در سطح فرد و جامعه ظاهر خواهد شد. اسطورهها در شرایط کنونی جوامع نیز وجود دارند و باعث شکلگیری زبان مجازی در علم مدیریت شدهاند، این امر در فضای مدیریتی و سازمانها نیز مصداق متعددی دارد. پیدایش مفاهیمی مانند سازمان شبدری، سازمان غازی، سازمان بوفالویی و ... از جمله مصداق اساطیری است که در این زمینه شکل گرفته است.
خاکی، پس از بررسی وضعیت جهانی، به بررسی اسطورههای کهن ایرانی پرداخت و گفت: در فرهنگ اساطیری ایران، «پرندگان» و «پرواز» همواره نمادی برای رهبری بوده است و ما اگر به اساطیر خودمان مراجعه کنیم، میتوانیم اصول زیادی را برای رهبری در سطح جامعه و سازمان پیدا کنیم.
وی در همین ارتباط تاکید کرد: تجربه اساطیری «هدهد» یا «پوپک» در منطقالطیر عطار، مفهوم بسیار بلند و عمیقی دارد که حتی وقتی آن را با تئوریهای مدیریتی امروز مقایسه میکنیم، مشاهده میکنیم که این مفهوم بسیار فراتر از مفاهیم جدیدی است که در بستر مدیریت کنونی نظم و نسق گرفته است و اینها هم ثروت و دانشی است که ما کمتر به آنها توجه کرده و میکنیم.
سخنران این موضوع را چنین ادامه داد: هدهد، راهبر گذار از "این گونه بودن" تا "آن گونه شدن" است. هدهد در ادبیات عرفانی نمادی برای یک رهبر عرفانی است. در منطق الطیر عطار هدهد راهنمای مرغان در وصول به سیمرغ است .عطار پس از بحثهای گوناگون بین هدهد و مرغان، جریان را به هفت وادی عشق میکشاند، وآن را از زبان مرغان بیان میدارد.
● اصول مدیریتی بیست و یکگانه
وی با بازکاوی تجربه رهبری هدهد، موفق به تدوین بیست و یک اصل مدیریتی شد و در همین ارتباط گفت: من با بازخوانی این تجربه و مبتنی بر شرایط کنونی، بیست و یک اصل مدیریتی به شرح موارد درپی آمده استخراج کردهام:
۱) پیشقدمی مبتنی بر درک نیاز برای ایجاد تحول
۲) پاسخدهی به ضرورت وجود رهبر
۳) برتری آگاهی رهبر بر پیروان
۴) مشارکت متنوع اعضا
۵) تبیین و تشریح چشمانداز
۶) تصویردهی واقعگرایانه از خویش
۷) قاطعیت مبتنی بر خودباوری معقول
۸) آزادی بیان در برنامه تحول
۹) تردیدزدایی (پاسخگویی) در مراحل گوناگون گذار
۱۰) به کارگیری مهارتهای گفتاری
۱۱) ایجاد خودباوری معقول در پیروان
۱۲) به کارگیری روشهای ترکیبی
۱۳) بیان الزامات رفتاری پیروان
۱۴) تبیینگری در مواضع راهبردی
۱۵) توجه به ویژگیهای متناسب با مراحل گذار
۱۶) اصلاح نگرش پیروان در راستای هدف
۱۷) بیان رفتارهای مناسب در هنگام تحقق هدف
۱۸) آمادگی مبتنی بر پیشبینی وضعیت پیروان در راه
۱۹) به کارگیری مهارت تجسم خلاق از هدف
۲۰) فضاسازی نشاطانگیز پیش از بیانات تعیینکننده
۲۱) هویتبخشی جمعی به پیروان.
دکتر خاکی در پایان تاکید کرد: برخی میخواهند بگویند که توجه به این اصول در شرایط کنونی نمیتواند کارآمدی داشته باشد، در صورتی که این مفاهیم غنای فرهنگی ما را تشکیل میدهد و در شرایط کنونی میتواند به عنوان اصولی پیشرو در مدیریت سازمانها و جوامع کاربرد داشته باشد.
پس از سخنرانی دکتر خاکی، سایر سخنرانان نیز به مباحث خود ادامه دادند.
سخنرانیهای ارائه شده در این کنفرانس به دو بخش قابل تقسیم بودند. نخست سخنرانیهایی که توسط اساتید دانشگاه ارائه میشد. یکی از مهمترین نکاتی که در این سخنرانیها مدنظر قرار داشت، ارتباط وثیق و عمیق بین مدیریت دانش و تجربهآموزی و تجربهاندوزی بود. بخش دیگری از سخنرانیها نیز توسط مدیران سازمانها و در تبیین تجاربشان ارائه میشد. در این
● بخش مدیرانی
از بخشهای مختلف صنعت بیش از سایر صنایع حضور فعال و تعیینکننده داشتند. یکی از سخنرانان در بخش تجارب ارائه شده، دکتر یافتآبادی بود که به تبیین تجربه کارت سوخت در ایران پرداخت. وی در بخشی از سخنان خود در ارتباط با بالا بودن، مصرف سوخت گفت: هماکنون مصرف سوخت در کشور یک مثلث افزایش پیدا کرده است که ابعاد سه گانه این مثلث بر یکدیگر تاثیر میگذارند و در نهایت منجر به افزایش مصرف سوخت میشوند.
وی ابعاد سهگانه این مثلث سه گانه را به این شرح برشمرد و گفت: مهمترین عوامل موثر در افزایش ناهنجار مصرف سوخت، ناشی از سه عامل نظام یارانهای، بازار سوخت و بازار وسایل حمل و نقل است؛ چون پرداخت یارانه سوخت موجب افزایش شدید تقاضای خودرو و باقی ماندن وسائط نقلیه پرمصرف در بازار شده است.
یافتآبادی در بخش دیگری از سخنان خود گفت: هماکنون سازمانهای متعددی در ارتباط با بازار مصرف سوخت ایران موثر هستند که ما اگر میخواهیم این بازار را به درستی مدیریت کنیم، باید همه این سازمانها، نهادها و عوامل موثر را به درستی شناسایی کنیم.
وی برخی از این نظامها را به شرح موارد درپی آمده برشمرد:
- نظام حمل و نقل در وزارت راهو ترابری
- نظام اسکان در وزارت مسکن
- نظام توزیع و عرضه کالا در وزارت بازرگانی
- نظام توزیع و عرضه اطلاعات در وزارت فناوری اطلاعات.
سخنران در ادامه با تشریح شرایط کنونی برای برون رفت از این حالت گفت: اگر به صورت دقیق به مساله نگاه کنیم، مساله سوخت در ایران از سه سطح اصلی، فرعی و تبعی برخوردار است. در سطح اصلی، عوامل کلان و سیاستگذاریهای جامعه تاثیر میگذارد. نظامهای یارانهای، نظامهای بودجهبندی، نظام کلان مدیریت اجرایی و سایر قوا از جمله عوامل موثر در این بخش محسوب میشوند.
وی در همین ارتباط ادامه داد: سایر عوامل مانند بازار اسکان، بازار عرضه، بازار حمل و نقل، بازار انرژی و ... از جمله عوامل سطح فرعی و تبعی محسوب میشوند.
یافتآبادی در ادامه تاکید کرد: باتوجه تنها به سطح فرعی، نمیتوان مشکل را در بلندمدت حل کرد، و یک توان خیلی مدیریتی از نظام مدیریتی کشور را نیز به خود جلب و برای حل این مشکلات باید بتوانیم این مولفهها را درسطح اصلی و تبعی هدایت، اصلاح و راهبری کنیم، تا به این وسیله بتوانیم نظام مصرف سوخت را در کشور نیز بهینه کنیم.
گفتنی است که این همایش که برای سال نخست برگزار میشد، توسط شرکت گسترش ارتباطات کارآفرین برگزار شد و دکتر عباسزادگان ریاست شورای علمی این همایش را برعهده داشت. بنا به اعلام مسئولان این کنفرانس، بناست این کنفرانس در سالهای آتی به شکل گستردهتری برگزار شود.
ماهنامه تدبیر