غزل بارون
20th February 2011, 08:04 AM
عضو مركز تحقيقات اخلاق و علوم پزشكي گفت: اتانازي(مرگ ترحم آميز از سوي پزشك) در بسياري از جوامع مانند ايران مطرود است، اما بر اساس يكي از تحقيقات انجام شده در ايران، عليرغم اينكه برخي از پزشكان اصرار دارند كه از اين روش براي بيماران خود استفاده نكنند، اما تعداد قابل توجهي از بيماران آنان به روش اتانازي فوت ميكنند.
به گزارش خبرنگار «بهداشت و درمان» ايسنا، دكتر محمد رضا خلج زاده در همايش تازههاي سرطان ريه كه امروز( 28 بهمن ماه) در مركز پزشكي خاص برگزار شد، افزود: زمان متوقف كردن درمان سرطان، زمان انجام درمان تسكيني و اتانازي در مراقبتهاي مربوط به بيماراني كه در مراحل نهايي سرطان به سر ميبرند، مطرح است.
وي ادامه داد: به علت پيشرفت و ورود تكنولوژيهاي جديد به كشورهاي مختلف جهان، راههاي درماني مختلفي ارايه شده است كه ميتواند به درمان بيماران كمك كند. در دهه 70 اتفاقاتي روي داد كه باعث شد، ديدگاه غربيها نسبت به بيماران تغيير كند.
خلج زاده افزود: پيش از اين، بين پزشك و بيمار رابطهاي پدرسالارنه برقرار بود، به گونهاي كه بيمار مجبور به اطاعت از گفتههاي پزشك ميشد، اما به تدريج اين پارادايم تغيير كرد و كشورهاي غربي به روشهاي ديگري براي برخورد با بيماران مبتلا به سرطان روي آوردند.
اين عضو مركز تحقيقات اخلاق و علوم پزشكي در ادامه تاكيد كرد: فرهنگ ما با كشورهاي غربي بسيار متفاوت است، بنابراين در چارچوب اعتقادات و باورهاي خود ميتوانيم با بيمار برخورد كنيم.
وي با اشاره به رابطه سرطان و وظايف اخلاقي آنكولوژيست، اظهار كرد: بيماران سرطاني پس از اطلاع از بيماري خود ممكن است، دچار اضطراب و شوك شوند، بنابراين نخستين وظيفه اخلاقي آنكولوژيست برقراري تعادل بين واقع گويي و اميدواري دادن به بيمار است. براي افزايش اميد در بيماران بايد به نوع بيماري، ميزان گسترش آن در بدن و نكات مربوط به درمان سرطان، سن و فرهنگ بيمار توجه شود.
اين عضو مركز تحقيقات اخلاق و علوم پزشكي با اشاره به باورهاي مختلفي كه در كشورهاي گوناگون درباره سرطان وجود دارد، اظهار كرد: در آفريقا ابتلا به سرطان را با مواردي مانند جادوگري مرتبط ميدانند، اما در آمريكا به جنبه فردي اين بيماري توجه ميشود؛ البته ديدگاه جوامع نسبت به سرطان پيوسته در حال تغيير است.
خلج زاده درباره رابطه پزشك و بيمار در زمينه سرطان نيز گفت: پزشك براي ارتباط با بيمار سرطاني ميتواند انواع مدلهاي ارتباطي را به كار گيرد. يكي از مدلها، مدل پدر سالاري است كه بر مبناي آن، پزشك در جهت منافع بيمار اقدام ميكند؛ هر چند كه اين كار باعث محدوديت يا نقض آزادي انتخاب بيمار شود؛ البته پزشك گاهي اوقات مجبور به اين كار است، به عنوان مثال زماني كه وضعيت بيمار در حالت اورژانسي است، اما در مقابل توصيههاي پزشك مقاومت ميكند، او بايد اقدامات درماني لازم را براي بيمار انجام دهد.
وي آگاه سازي بيمار را يكي ديگر از مدلهاي ارتباطي بر شمرد و اظهار كرد: در اين روش پزشك به بيمار اطلاعات لازم را درباره بيماري ميدهد و تصميمگيري و تفسير اطلاعات را به عهده او ميگذارد. هدف از اين كار، توانمندسازي بيمار براي تصميمگيري درست است، اما اشكال اين روش آن است كه پزشك بايد اطلاعات زيادي را به بيمار بدهد تا او بتواند به تصميم درستي دست يابد.
خلج زاده با اشاره به مدل تفسيري گفت: در اين روش پزشك اطلاعات را با در نظر گرفتن ارزشها و اعتقادات بيمار براي او تفسير ميكند، البته ممكن است، پزشك دچار سوء تعبير از ارزشهاي بيمار شود.
وي درباره روش مشاورهاي نيز اظهار كرد: در اين روش پزشك حكم آموزگار يا دوست بيمار را دارد و تلاش ميكند، ضمن گفتوگو با او درباره درمان سرطان، امكان تصميمگيري را براي بيمار فراهم كند؛ البته ممكن است يك پزشك براي برقراري ارتباط موثر با بيمار سرطاني به چند روش متوسل شود.
خلج زاده در پايان درباره حقيقت گويي درباره سرطان به بيمار، گفت: حقيقت گويي مزاياي زيادي دارد، البته اين كار به بسياري از عوامل فرهنگي و اجتماعي مربوط است. از سال 95 ميلادي بر اساس تاكيد كميته اخلاق زيستي در آمريكا به كودكان سرطاني 7 تا 14 سال ميتوان درباره بيماري آنها اطلاعاتي داد. البته امكان دارد والدين علاقه نداشته باشند تا فرزندشان از بيماري خود اطلاع داشته باشد. برخي والدين نيز به درمان كودك سرطاني خود رضايت نميدهند و برخي كودكان بيمار امكان دارد كه پس از اطلاع از ابتلا به سرطان از نظر روان شناختي دچار آسيب شوند.
به گزارش خبرنگار «بهداشت و درمان» ايسنا، دكتر محمد رضا خلج زاده در همايش تازههاي سرطان ريه كه امروز( 28 بهمن ماه) در مركز پزشكي خاص برگزار شد، افزود: زمان متوقف كردن درمان سرطان، زمان انجام درمان تسكيني و اتانازي در مراقبتهاي مربوط به بيماراني كه در مراحل نهايي سرطان به سر ميبرند، مطرح است.
وي ادامه داد: به علت پيشرفت و ورود تكنولوژيهاي جديد به كشورهاي مختلف جهان، راههاي درماني مختلفي ارايه شده است كه ميتواند به درمان بيماران كمك كند. در دهه 70 اتفاقاتي روي داد كه باعث شد، ديدگاه غربيها نسبت به بيماران تغيير كند.
خلج زاده افزود: پيش از اين، بين پزشك و بيمار رابطهاي پدرسالارنه برقرار بود، به گونهاي كه بيمار مجبور به اطاعت از گفتههاي پزشك ميشد، اما به تدريج اين پارادايم تغيير كرد و كشورهاي غربي به روشهاي ديگري براي برخورد با بيماران مبتلا به سرطان روي آوردند.
اين عضو مركز تحقيقات اخلاق و علوم پزشكي در ادامه تاكيد كرد: فرهنگ ما با كشورهاي غربي بسيار متفاوت است، بنابراين در چارچوب اعتقادات و باورهاي خود ميتوانيم با بيمار برخورد كنيم.
وي با اشاره به رابطه سرطان و وظايف اخلاقي آنكولوژيست، اظهار كرد: بيماران سرطاني پس از اطلاع از بيماري خود ممكن است، دچار اضطراب و شوك شوند، بنابراين نخستين وظيفه اخلاقي آنكولوژيست برقراري تعادل بين واقع گويي و اميدواري دادن به بيمار است. براي افزايش اميد در بيماران بايد به نوع بيماري، ميزان گسترش آن در بدن و نكات مربوط به درمان سرطان، سن و فرهنگ بيمار توجه شود.
اين عضو مركز تحقيقات اخلاق و علوم پزشكي با اشاره به باورهاي مختلفي كه در كشورهاي گوناگون درباره سرطان وجود دارد، اظهار كرد: در آفريقا ابتلا به سرطان را با مواردي مانند جادوگري مرتبط ميدانند، اما در آمريكا به جنبه فردي اين بيماري توجه ميشود؛ البته ديدگاه جوامع نسبت به سرطان پيوسته در حال تغيير است.
خلج زاده درباره رابطه پزشك و بيمار در زمينه سرطان نيز گفت: پزشك براي ارتباط با بيمار سرطاني ميتواند انواع مدلهاي ارتباطي را به كار گيرد. يكي از مدلها، مدل پدر سالاري است كه بر مبناي آن، پزشك در جهت منافع بيمار اقدام ميكند؛ هر چند كه اين كار باعث محدوديت يا نقض آزادي انتخاب بيمار شود؛ البته پزشك گاهي اوقات مجبور به اين كار است، به عنوان مثال زماني كه وضعيت بيمار در حالت اورژانسي است، اما در مقابل توصيههاي پزشك مقاومت ميكند، او بايد اقدامات درماني لازم را براي بيمار انجام دهد.
وي آگاه سازي بيمار را يكي ديگر از مدلهاي ارتباطي بر شمرد و اظهار كرد: در اين روش پزشك به بيمار اطلاعات لازم را درباره بيماري ميدهد و تصميمگيري و تفسير اطلاعات را به عهده او ميگذارد. هدف از اين كار، توانمندسازي بيمار براي تصميمگيري درست است، اما اشكال اين روش آن است كه پزشك بايد اطلاعات زيادي را به بيمار بدهد تا او بتواند به تصميم درستي دست يابد.
خلج زاده با اشاره به مدل تفسيري گفت: در اين روش پزشك اطلاعات را با در نظر گرفتن ارزشها و اعتقادات بيمار براي او تفسير ميكند، البته ممكن است، پزشك دچار سوء تعبير از ارزشهاي بيمار شود.
وي درباره روش مشاورهاي نيز اظهار كرد: در اين روش پزشك حكم آموزگار يا دوست بيمار را دارد و تلاش ميكند، ضمن گفتوگو با او درباره درمان سرطان، امكان تصميمگيري را براي بيمار فراهم كند؛ البته ممكن است يك پزشك براي برقراري ارتباط موثر با بيمار سرطاني به چند روش متوسل شود.
خلج زاده در پايان درباره حقيقت گويي درباره سرطان به بيمار، گفت: حقيقت گويي مزاياي زيادي دارد، البته اين كار به بسياري از عوامل فرهنگي و اجتماعي مربوط است. از سال 95 ميلادي بر اساس تاكيد كميته اخلاق زيستي در آمريكا به كودكان سرطاني 7 تا 14 سال ميتوان درباره بيماري آنها اطلاعاتي داد. البته امكان دارد والدين علاقه نداشته باشند تا فرزندشان از بيماري خود اطلاع داشته باشد. برخي والدين نيز به درمان كودك سرطاني خود رضايت نميدهند و برخي كودكان بيمار امكان دارد كه پس از اطلاع از ابتلا به سرطان از نظر روان شناختي دچار آسيب شوند.