PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : قطعه ادبی از دکتر شریعتی



غزل بارون
19th February 2011, 05:22 PM
با شدتی وحشیانه و جنون آمیز
آن چنان که قلبم را سخت به درد آورد
آرزو کردم ای کاش هم اکنون همچون مسیح
بی درنگ آسمان از روی زمین برم دارد
یا لااقل همچون قارون
زمین دهان بگشاید و مرا در خود فرو بلعد
اما … نه
من نه خوبی عیسی را داشتم و نه بدی قارون را
من یک “متوسط” بی چاره بودم و ناچار
محکوم که پس از آن نیز ” باشم و زندگی کنم “
نه ، باشم و زنده بمانم
و در این “وادی حیرت” پر هول و بیهودگی سرشار، گم باشم
و همچون دانه ای که شور و شوق های روییدن دردرونش خاموش می میرد
در برزخ شوم این “پیدای زشت “
و آن “ناپیدای زیبا” خرد گردم
که این سرگذشت دردناک و سرنوشت بی حاصل ماست
در برزخ دوسنگ این آسیای بی رحمی که …
“زندگی ” نام دارد «وب سایت دکتر علی شریعتی»

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد