غزل بارون
18th February 2011, 08:47 AM
براساس نتايج تحقيقات دکتر پاولا نيدنتال و گروه تحقيقاتی وی در مورد رابطه لبخند با احساسات و کارکرد مغز انسانها که اخيرا در مجله «علوم رفتار و مغز» منتشر شده است.دکتر نيدنتال چند سال پيش پس از مکالمه ای با يک خبرنگار در مورد برداشت جوامع و فرهنگ های مختلف از معنی لبخند و نوع لبخند متعارف در هر يک از آنها تصميم گرفت که فعاليت های تحقيقاتی خود را به اين موضوع اختصاص دهد که لبخند ما انسانها از چه ريشه می گيرد و ديگران چگونه آن را دريافت می کنند.با وجودی که لبخند زدن يکی از عادی ترين کارهای انسان است ولی دکتر نيدنتال در آغاز تحقيقات خود متوجه شد که بررسی و توجيهات علمی در اين مورد بسيار ضعيف و ناکافی است. او و گروه تحقيقاتی اش مطالعات گسترده ای را در مورد رابطه کارکرد مغز با خنده ، منبع آن و حتی برداشت فرهنگ های مختلف از اين موضوع انجام دادند.در بخشی از نتايج اين تحقيقات که در مجله «علوم رفتار و مغز» منتشر شده است گروه تحقيقاتی دکتر نيدنتال مدعی می شود که لبخند صرفا بيان يک احساس درونی نيست. در حقيقت لبخند فقط واضح ترين بخش از يک نوع هم آميزی بين مغز دو نفر يا يک عده از انسانهاست.نيويورک تايمز يادآوری می کند که روانشناسان از چندين دهه پيش در حال مطالعه اين موضوع بوده اند ولی بررسی های آنها بيشتری روی جنبه های عريان و علنی لبخند متمرکز بوده است. به اعتقاد دکتر نيدنتال با بررسی انواع و اقسام لبخندها می توان به اين نتيجه رسيد که مردم با استفاده از ماهيچه های صورت و اندام های مختلف مثل گونه، لب ها و چانه به صورت خود اشکال گوناگونی می دهند تا حالت خود را بيان کنند ولی صرف بررسی اين اشکال روش عميقی برای بررسی موضوع نيست.برخی از پژوهشگران سعی کرده اند کمی عميق تر به اين موضوع نگاه کنند و معتقدند که مردم هر چه شادتر باشند ماهيچه اصلی دو طرف دهان و گونه های خود را بيشتر باز می کنند. ولی حقيقت اين است که درست همين ماهيچه ها در حالت اندوه و يا تنفر نيز کشيده می شوند.نيويورک تايمز سپس می نويسد که شناخت رابطه بين احساس و صورت انسان بسيار اسرار آميز است. داروين نيز سالها وقت خود را صرف اين موضوع کرد و به اين نتيجه رسيد که شامپانزه ها نيز در صورت خود ماهيچه ای مشابه انسانها دارند و بالابردن لب بالايی آنها نيز به نوعی معنای خنده می دهد.دانشوران گونه ميمون ها معتقدند که خنده اين جانداران را می توان به چند گروه تقسيم کرد و دکتر نيدنتال نيز معتقد است انواع لبخندهای انسان نيز بايد به همين شکل دسته بندی شود. به عنوان مثال يک نوع لبخند محصول شادی صرف کودکانه است ولی نوع ديگری از لبخند يا تبسم نمادی است از دوستی و تحکيم روابط صميمانه بين افراد.در عين حال در مورد انسان بايد افزود که شکل نشان دادن لبخند می تواند کارکرد آن را تغيير دهد. به عنوان مثال در حالتی که يک فرد همراه با خجالت لبخند می زند چانه کمی به سمت پايين متمايل می شود در حالي که لبخندی که به هنگام سلام گفتن پديدار می شود معمولا همراه با بالا بردن ابروها است.به نوشته روزنامه نيويورک تايمز، يکی از نکات مهم در تحقيقات دکتر پاولا نيدنتال اين است که مردم معمولا در پاسخ به خنده يک نفر آن را تقليد کرده و لبخند را با لبخند جواب می دهند. به اعتقاد گروه تحقيقاتی دکتر نيدنتال همين تقليد يا به اصطلاح پاسخ لبخند با لبخند باعث می شود که همان بخش هايی از مغز نفر دوم فعال شوند که در نفر اول مشغول به کار بوده اند.معمولا يک لبخند شادمانه با فعاليت هايی در مغز همراه است که به نوعی موفق بوده و يا به قول متخصصان پاداشی در برداشته است. اما تقليد يک لبخند يا پاسخ لبخند با لبخند نوع ديگری از فعاليت را در مغز ايجاد می کند که مسئول تشخيص احساسات و روابط با کسانی است که انسان رابطه نزديک تری با آنها دارد. به عنوان مثال والدين از لبخند کودک خود شادمان شده و لبخند می زنند ولی واکنش آنها به خنده کودکی ديگر چنين نيست.روزنامه « نيويورک تايمز» در پايان اين مطلب اشاره می کند که تعداد زيادی از کارشناسان نتايج تحقيقات دکتر نيدنتال و گروه تحقيقاتی وی را ستوده ولی خاطر نشان می کند که در برخی موارد، بررسی و يافته های آن بايد دقيق تر شود.دکتر پاولا نيدنتال و گروه تحقيقاتی وی در حال حاضر مشغول بررسی های بيشتر در مورد موضوع لبخند با لبخند پاسخ دادن است. وی در آزمايش های گوناگون می خواهد مشخص کند که لبخند نفر دوم تا چه حد در ايجاد حس اطمينان و برقراری رابطه با نفر اول موثر است.علاوه بر اين موضوع ديگری که در اين ميان مطرح می شود نقش نگاه متقابل افراد به هنگام رد و بدل کردن لبخند است. چون در بسياری موارد ممکن است فرد دوم با پرهيز کردن از نگاه مستقيم به صورت فرد اول پاسخ خنده او را ندهد.دکتر نيدنتال می گويد که وی و روانشناسان ديگر تازه به فکر مطالعه و بررسی اسرار لبخند افتاده اند در حالی که بسياری از نقاشان از قرن ها قبل گوشه هايی از اين دنيای اسرار آميز را در آثار خود به کار گرفته اند.