diamonds55
15th December 2008, 02:54 PM
شنبه، ۲۳ آذرماه ۱۳۸۷ در حال حاضر نیز با وجود تجربه خرید پهنای باند اینترنت از مسیر فیبر نوری جاسك(ایران)-فجیره(امارات) که بعنوان عمده ترین راه تامین پهنای باند بوده است به نحوی كه با قطع احتمالی این مسیر كل كشور دچار اختلالات اینترنتی میشود و چون این مشكل نیز بارها تكرار میگردد عملاً كشور با چالش جدی مواجه شده است.
انحصار تأمين پهناي باند را لغو كنيد
حسن حبيبي - عصر ارتباط
در سالهای اخیر یكی از اهداف و برنامههایی كه مورد توجه ويژه وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات قرار گرفته است، تثبیت جایگاه ایران به عنوان هاب منطقهای بوده است. بدین معنی كه با توجه به موقعیت خاص جغرافیایی ایران، تمامی كشورهای منطقه کلیه خدمات انتقال بینالمللی مكالمه و دیتا را از طریق عبور ترافیک از ایران تامین نمایند.
این موضوع در حوزه حمل و نقل نیز مدتهاست كه مطرح است و بنادر جنوب كشور و ساختار ریلی نیز متناسب با این نگاه توسعه یافته و یا در حال توسعه میباشند. اما نكته قابل تامل این است، كه باراندازهای اصلی حمل و نقل منطقه، كه زمانی در بندرعباس بوده است، به دلیل غفلت مدیران و متولیان این بخش در سالهای گذشته از این بندر مهم ایران به بندر جبلعلی امارات عربی متحده منتقل شده است. این موضوع سود سرشاری را نصیب دیگران نموده است، در حالی كه کشور ما و بندرعباس از هر نظر مستحقتر مینموده است. حال این تجربه در حوزه تامین پهنای باند اینترنت نیز در حال تكرار میباشد.
سالهاست كه در حوزه قوانین ومقررات در كشور، با ابداع شبكه مادر و غیرمادر، انجام برخی وظایف در انحصار قانونی شركت ارتباطات زیرساخت قرار گرفته است. اگر چه متاسفانه هیچ گاه مصادیق شبكه مادر مخابرات در قالب قانون یا مصوبهای مجزا تعریف نشده، اما همواره ارتباطات بینالملل از هر نوع(صوت و دیتا) جزو آن در نظر گرفته شده و كلیه وظایف و امتیازات نیز به این شركت تفویض شده است.
اما چرا در حال حاضر این خطرات بیشتر نمود پیدا میكند؟ امروزه با مطرح شدن مفاهیم نوین دنیای مجازی(Virtual Life)، با توجه به جامعه 23 میلیونی کاربران اینترنت ایران و همچنین برنامههای گسترده دولت و بخش خصوصی در جهت توسعه پورتهای پرسرعت(ADSL) در سراسر کشور، شاخص مصرف پهنای باند اینترنت رشد سریعی داشته است. بطور مثال در 4سال پیش پهنای باند اینترنت کشور حدود 2 واحد STM-1 (هر STM-1 معادل 155مگابیت برثانیه) بود. ولی در حال حاضر، میزان مصرف اینترنت کشور بیش از 50 واحد STM-1، میباشد که با توسعه فراگیر شبکه دسترسی ADSL در چند سال آینده، این میزان با رشد تصاعدی، به هزاران STM-1 خواهد رسید. در حالیکه در بخش تامین پهنای باند بینالمللی(با حجم زیاد) هیچ سازمان دولتی و یا خصوصی ایرانی حضور ندارند. به عبارت دیگر، ایران تاکنون صرفاً خریدار پهنای باند بینالمللی از کشورهای همسایه بوده است. حتی، هیچ برنامهای برای داشتن سهم مالکیت در یکی از کنسرسیومهای صاحب فیبرهای زیرساخت بینالملل وجود ندارد. در صورتیکه مشارکت در ایجاد شاهراههای اطلاعاتی بینالمللی ضمن صرفهجویی در هزینههای بالای اجاره پهنای باند و به دست آوردن درآمد حاصل از فروش مازاد آن به کشورهای دیگر، از لحاظ امنيتي(مقابله با تهدیدهای بینالمللی جهت تحریم) نيز کاملاً در راستاي منافع استرتژیک ملي میباشد. برای نمونه، در ادامه به دو پروژه احداث فیبر زیردریایی EIG و IMEWE اشاره میشود که در حال حاضر در منطقه خاورمیانه دردست اجرا میباشد و کشور ما چه در قالب دولتی و چه در قالب خصوصی، هیچ سهمی از این مشارکت بینالمللی استراتژیک ندارد، در عوض با تکرار رویکرد گذشته مبنی بر سرمایهگذاری درجهت مصرف پهنای باند، قراردادی بابت استفاده 15ساله از 56 واحد STM-1 با مبلغ سنگین 55میلیون دلار با شرکت هندی Reliance، منعقد میگردد.
کابل فیبر نوری IMEWE
این پروژه در قالب کنسرسیومی بینالمللی متشکل از سیزده شرکت برجسته مخابراتی، با ظرفیت 3932 گیگابیت برثانیه(هر گیگابیت برثانیه معادل حدود 7 واحدSTM-1 میباشد) تا پایان 2009 به اتمام خواهد رسید. این فیبرنوری 10هزارکیلومتری، هندوستان را به خاورمیانه واروپا متصل مینماید. در سالهای اخیر، میزان ترافیک دیتا در آسیا و خاورمیانه بطور نمایی در حال رشد بوده است. کابل نوری IMEWE توسط گروهی از شرکتها که در پروژه موفق فیبرزیردریایی SMW4 حضورداشتهاند برنامه ریزی شده است، تا بتواند نیاز روزافزون به پهنای باند بینالمللی در مناطقی از آسیا، خاورمیانه و اروپا را پوشش دهد. خلاصه مشخصات این پروژه در جدول ذیل آمده است.
http://www.itna.ir/archives/images/IMEWE.jpg
با فرض اینکه این فیبر به مدت 15 سال (180 ماه) قابل بهرهبرداری باشد، با یک محاسبه ساده، هزینه ماهیانه بابت سرمایهگذاری برای مالکیت هر واحد STM-1 برابر 130 دلار خواهد بود
کابل فیبر نوری EIG
شانزده شرکت معظم مخابراتی با تشکیل کنسرسیومی قصد دارند باسرمایهگذاری 700 میلیون دلاری، یک فیبرنوری زیردریایی به طول 15هزار کیلومتر را تا نیمه سال 2010، جهت ایجاد زیرساخت انتقال پهنای باند بینالمللی به بهرهبرداری برسانند. این کابل، پهنای باند بینالمللی 13 کشور را در سه قا ره اروپا، آفریقا و آسیا با ظرفیتی معادل 3932 گیگابیت برثانیه (حدود 26هزارSTM-1) تامین مینماید. خلاصه مشخصات این پروژه در جدول ذیل آمده است.
http://www.itna.ir/archives/images/EIG.jpg
با فرض طول عمر بهرهبرداری 15ساله (180 ماهه) این فیبر، هزینه ماهیانه بابت سرمایهگذاری برای مالکیت هر واحد STM-1 برابر 150 دلار خواهد بود.
علیرغم وجود کابلهای پرظرفیت مشابه در منطقه عبوری این کابلهای زیردریایی، به علت نیاز روزافزون کاربران اینترنت به پهنای باند وسیع در کشورهای متصل و همچنین ایجاد تنوع در مسیرهای اتصال به شاهراههای اطلاعاتی جهت مقابله با قطعی احتمالی یکی از آنها، این پروژه در دست اجرا میباشد.
علاوه براین، اعضای کنسرسیوم میتوانند با فروش اضافه ظرفیت موردنیاز خود به دیگر کشورهای همسایه، سود قابل توجهی را جذب نمایند.
با توجه به کل حجم سرمایهگذاری این پروژه و ظرفیت آن، با محاسبات ساده میتوان دریافت که هریک از کشورها (شرکتهای مخابراتی) با سرمایهگذاری حدود 50 میلیون دلار، مالکیت پهنای باندی معادل بیش از 1,900 واحد STM-1 را در اختیار گرفتهاند.
شکل زیر مسیر عبوری و نقاط اتصال به کشورهای عضو کنسرسیوم این فیبرنوری را نشان میدهد:
http://www.itna.ir/archives/images/EIG-way.jpg
در حال حاضر نیز با وجود تجربه خرید پهنای باند اینترنت از مسیر فیبر نوری جاسك(ایران)-فجیره(امارات) که بعنوان عمده ترین راه تامین پهنای باند بوده است به نحوی كه با قطع احتمالی این مسیر كل كشور دچار اختلالات اینترنتی میشود و چون این مشكل نیز بارها تكرار میگردد عملاً كشور با چالش جدی مواجه شده است.
نكته بسیار مهم در این مسئله، علاوه بر اعطای مرکزیت استراتژیک به امارات عربی در تامین پهنای باند منطقه، هزینههای بسیار بالای ترانزیت از آن كشور به ایران است به طوری كه اجاره ماهیانه فیبر مسیر جاسك-فجیره برای هر STM-1، حدود 8هزاردلار بوده كه سهم طرف عربی نیز بیشتر از ایران است. علاوه بر آن، هزینه بالای ناشی از این نوع تعامل انحصاری است، كه در نهایت موجب افزایش غیرمتعارف هزینه اتصال به اینترنت مشترکین داخل ایران شده است.
قطعاً وجود مسیرهای افزونه و جایگزین، یكی از بهترین راههای مقابله با این چالش میباشد. در همه کشورهاي جهان تمهيداتي انديشيده شده که با تنوع بخشیدن در مسیر پهنای باند ورودی کشور، در صورت وقوع مشکل در يک نقطه، ترافيک از طریق نقاط ديگر منتقل میشود. برای مثال کشور امارات متحده عربی نه تنها در گذشته از کنسرسیوم بینالمللی فیبرنوری SMW4 سهمی را در اختیار داشته است، بلکه در دو پروژه جدید منطقه (EIG و IMEWE)، توسط اپراتورهای du (اپراتور بخش خصوصی) و اتصالات، به طور مجزا سرمایهگذاری نموده است، تا در آیندهای نزدیک، سهمی بسیار کلیدی از بازار پهنای باند اینترنت منطقه را تصاحب نماید.
چنانچه مسئولین امر در نحوه تامین پهنای باند اینترنت ورودی کشور، از عملکرد اپراتورهای کشورهای همسایه در پروژههایی چون SMW4، EIG و IMEWE الگوبرداری ننمایند و همچنان تمایل به خرید و مصرف پهنای باند اینترنت (به جای مشارکت و حضور در کنسرسیومهای بینالمللی صاحب فیبرزیردریایی) ادامه یابد، بدون شک در آینده نزدیک خطراتی اجتناب ناپذیری را متوجه كشور خواهد نمود و طبعآ بدون مغتنم شمردن چنین فرصتهای طلایی، تحقق چشمانداز تبدیل ایران به هاب منطقهای اطلاعاتی، به رویا بدل خواهد شد.
با نظر به پرسود بودن تجارت در این بخش، نهادهای رسمی و غیررسمی زیادی برای دسترسی به آن تلاش میكنند و از هر وسیله قانونی و غیر قانونی برای دسترسی به اهداف خود استفاده مینمایند. پس تنها راه حل، تدبیر شیوهای است تا رقابت در آن شكل گیرد و رقابت نیز با حضور متعدد بخش خصوصی در فضایی شفاف امكانپذیر است. اخیراً در شرایطی، مبلغ 55میلیون دلار بابت مصرف سرویس 15 ساله از 56 عدد STM-1 به اپراتور هندی پرداخت میشود، که با سرمایهگذاری تقریباً معادل چنین مبلغی، میتوان مالک و صاحب صدها STM-1 بود. البته، سرمایهگذاری با چنین ابعادی در توان بخش خصوصی کشور میباشد. حتی چندی پیش پیشنهادی کاملاً رقابتی از سوی شرکتهای PAP (اپراتورهای ADSL کشور) به شرکت ارتباطات زیرساخت ارائه گردید، که با بیتوجهی تامل برانگیزی مواجه شده است. بدیهی است که با حمایت از سرمایهگذاری اپراتورهای خصوصی در مالکیت فیبرهای بینالمللی، نه تنها قیمت تمام شده هر STM-1 را بسیار کاهش خواهد داد بلکه کشور را از مصرف کنندگی محض به مالکیت شاهراههای اطلاعاتی سوق خواهد داد. بنابراین اگر ایران میخواهد از تكرار تجربه جبل علی- بندر عباس اجتناب كند، باید تدبیری ویژه درباره تامین پهنای باند بیندیشد. تجربهای تلخ كه سالهاست در حال تكرارشدن میباشد و نتیجه آن هم، عدم تحقق چشمانداز مصوب و مستند کشور و همچنین به خطر افتادن منافع و امنیت ملی بوده است. بدون تردید باید رویكردها را تغییر داد. تنها با تکثر و توزیع امکانات کشور، ایجاد فرصت و حمایت از بخش خصوصی و البته دوری از نگاه تنگ نظرانه، میتوان انحصار موجود در اختیار شركتهای دولتی(که به خاطر مشكلات ساختاری و مدیریتی فراوان، توان عكسالعمل مناسب در شرایط ویژه را ندارد) را از بین برد و دست خارجیان سودجو و فرصتطلب از منابع ملی کوتاه نمود. قطعاً با ایجاد فرصت برای همه، به خصوص بخش خصوصی، ضمن حرکت در راستای تحقق سیاستهای کلی اصل 44 گامی بلند در جهت توسعه، حداقل در بخش ارائه خدمات نوین فناوری اطلاعات برداشته خواهد شد.
در حال حاضر فیبرهای زیردریایی متعددی بین اروپا-آمریکا و همچنین بین آسیای شرقی-آمریکا نصب ودر حال بهرهبرداری میباشد، حال آنکه در مسیر ارتباطی آسیا-اروپا (که از منطقه خاورمیانه میگذرد)، با توجه به نیاز روز افزون پهنای باند اینترنت منطقه، قطعاً درآینده نزدیک نیازمند اجرای فیبرهای زیردریایی جدیدی خواهیم بود. درشرایط فعلی، اپراتورهای خصوصی داخلی، در کوتاه مدت میتوانند با مشارکت وتبادل سهام با اپراتورهای فعال منطقه، پهنای باند موردنیاز کشور را باقیمتی رقابتی وجذاب تامین نموده و همچنین در میانمدت و بلندمدت، محور اصلی تشکیل کنسرسیوم فیبرهای ارتباطی آسیا-اروپا باشند. به امید آن روز....
انحصار تأمين پهناي باند را لغو كنيد
حسن حبيبي - عصر ارتباط
در سالهای اخیر یكی از اهداف و برنامههایی كه مورد توجه ويژه وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات قرار گرفته است، تثبیت جایگاه ایران به عنوان هاب منطقهای بوده است. بدین معنی كه با توجه به موقعیت خاص جغرافیایی ایران، تمامی كشورهای منطقه کلیه خدمات انتقال بینالمللی مكالمه و دیتا را از طریق عبور ترافیک از ایران تامین نمایند.
این موضوع در حوزه حمل و نقل نیز مدتهاست كه مطرح است و بنادر جنوب كشور و ساختار ریلی نیز متناسب با این نگاه توسعه یافته و یا در حال توسعه میباشند. اما نكته قابل تامل این است، كه باراندازهای اصلی حمل و نقل منطقه، كه زمانی در بندرعباس بوده است، به دلیل غفلت مدیران و متولیان این بخش در سالهای گذشته از این بندر مهم ایران به بندر جبلعلی امارات عربی متحده منتقل شده است. این موضوع سود سرشاری را نصیب دیگران نموده است، در حالی كه کشور ما و بندرعباس از هر نظر مستحقتر مینموده است. حال این تجربه در حوزه تامین پهنای باند اینترنت نیز در حال تكرار میباشد.
سالهاست كه در حوزه قوانین ومقررات در كشور، با ابداع شبكه مادر و غیرمادر، انجام برخی وظایف در انحصار قانونی شركت ارتباطات زیرساخت قرار گرفته است. اگر چه متاسفانه هیچ گاه مصادیق شبكه مادر مخابرات در قالب قانون یا مصوبهای مجزا تعریف نشده، اما همواره ارتباطات بینالملل از هر نوع(صوت و دیتا) جزو آن در نظر گرفته شده و كلیه وظایف و امتیازات نیز به این شركت تفویض شده است.
اما چرا در حال حاضر این خطرات بیشتر نمود پیدا میكند؟ امروزه با مطرح شدن مفاهیم نوین دنیای مجازی(Virtual Life)، با توجه به جامعه 23 میلیونی کاربران اینترنت ایران و همچنین برنامههای گسترده دولت و بخش خصوصی در جهت توسعه پورتهای پرسرعت(ADSL) در سراسر کشور، شاخص مصرف پهنای باند اینترنت رشد سریعی داشته است. بطور مثال در 4سال پیش پهنای باند اینترنت کشور حدود 2 واحد STM-1 (هر STM-1 معادل 155مگابیت برثانیه) بود. ولی در حال حاضر، میزان مصرف اینترنت کشور بیش از 50 واحد STM-1، میباشد که با توسعه فراگیر شبکه دسترسی ADSL در چند سال آینده، این میزان با رشد تصاعدی، به هزاران STM-1 خواهد رسید. در حالیکه در بخش تامین پهنای باند بینالمللی(با حجم زیاد) هیچ سازمان دولتی و یا خصوصی ایرانی حضور ندارند. به عبارت دیگر، ایران تاکنون صرفاً خریدار پهنای باند بینالمللی از کشورهای همسایه بوده است. حتی، هیچ برنامهای برای داشتن سهم مالکیت در یکی از کنسرسیومهای صاحب فیبرهای زیرساخت بینالملل وجود ندارد. در صورتیکه مشارکت در ایجاد شاهراههای اطلاعاتی بینالمللی ضمن صرفهجویی در هزینههای بالای اجاره پهنای باند و به دست آوردن درآمد حاصل از فروش مازاد آن به کشورهای دیگر، از لحاظ امنيتي(مقابله با تهدیدهای بینالمللی جهت تحریم) نيز کاملاً در راستاي منافع استرتژیک ملي میباشد. برای نمونه، در ادامه به دو پروژه احداث فیبر زیردریایی EIG و IMEWE اشاره میشود که در حال حاضر در منطقه خاورمیانه دردست اجرا میباشد و کشور ما چه در قالب دولتی و چه در قالب خصوصی، هیچ سهمی از این مشارکت بینالمللی استراتژیک ندارد، در عوض با تکرار رویکرد گذشته مبنی بر سرمایهگذاری درجهت مصرف پهنای باند، قراردادی بابت استفاده 15ساله از 56 واحد STM-1 با مبلغ سنگین 55میلیون دلار با شرکت هندی Reliance، منعقد میگردد.
کابل فیبر نوری IMEWE
این پروژه در قالب کنسرسیومی بینالمللی متشکل از سیزده شرکت برجسته مخابراتی، با ظرفیت 3932 گیگابیت برثانیه(هر گیگابیت برثانیه معادل حدود 7 واحدSTM-1 میباشد) تا پایان 2009 به اتمام خواهد رسید. این فیبرنوری 10هزارکیلومتری، هندوستان را به خاورمیانه واروپا متصل مینماید. در سالهای اخیر، میزان ترافیک دیتا در آسیا و خاورمیانه بطور نمایی در حال رشد بوده است. کابل نوری IMEWE توسط گروهی از شرکتها که در پروژه موفق فیبرزیردریایی SMW4 حضورداشتهاند برنامه ریزی شده است، تا بتواند نیاز روزافزون به پهنای باند بینالمللی در مناطقی از آسیا، خاورمیانه و اروپا را پوشش دهد. خلاصه مشخصات این پروژه در جدول ذیل آمده است.
http://www.itna.ir/archives/images/IMEWE.jpg
با فرض اینکه این فیبر به مدت 15 سال (180 ماه) قابل بهرهبرداری باشد، با یک محاسبه ساده، هزینه ماهیانه بابت سرمایهگذاری برای مالکیت هر واحد STM-1 برابر 130 دلار خواهد بود
کابل فیبر نوری EIG
شانزده شرکت معظم مخابراتی با تشکیل کنسرسیومی قصد دارند باسرمایهگذاری 700 میلیون دلاری، یک فیبرنوری زیردریایی به طول 15هزار کیلومتر را تا نیمه سال 2010، جهت ایجاد زیرساخت انتقال پهنای باند بینالمللی به بهرهبرداری برسانند. این کابل، پهنای باند بینالمللی 13 کشور را در سه قا ره اروپا، آفریقا و آسیا با ظرفیتی معادل 3932 گیگابیت برثانیه (حدود 26هزارSTM-1) تامین مینماید. خلاصه مشخصات این پروژه در جدول ذیل آمده است.
http://www.itna.ir/archives/images/EIG.jpg
با فرض طول عمر بهرهبرداری 15ساله (180 ماهه) این فیبر، هزینه ماهیانه بابت سرمایهگذاری برای مالکیت هر واحد STM-1 برابر 150 دلار خواهد بود.
علیرغم وجود کابلهای پرظرفیت مشابه در منطقه عبوری این کابلهای زیردریایی، به علت نیاز روزافزون کاربران اینترنت به پهنای باند وسیع در کشورهای متصل و همچنین ایجاد تنوع در مسیرهای اتصال به شاهراههای اطلاعاتی جهت مقابله با قطعی احتمالی یکی از آنها، این پروژه در دست اجرا میباشد.
علاوه براین، اعضای کنسرسیوم میتوانند با فروش اضافه ظرفیت موردنیاز خود به دیگر کشورهای همسایه، سود قابل توجهی را جذب نمایند.
با توجه به کل حجم سرمایهگذاری این پروژه و ظرفیت آن، با محاسبات ساده میتوان دریافت که هریک از کشورها (شرکتهای مخابراتی) با سرمایهگذاری حدود 50 میلیون دلار، مالکیت پهنای باندی معادل بیش از 1,900 واحد STM-1 را در اختیار گرفتهاند.
شکل زیر مسیر عبوری و نقاط اتصال به کشورهای عضو کنسرسیوم این فیبرنوری را نشان میدهد:
http://www.itna.ir/archives/images/EIG-way.jpg
در حال حاضر نیز با وجود تجربه خرید پهنای باند اینترنت از مسیر فیبر نوری جاسك(ایران)-فجیره(امارات) که بعنوان عمده ترین راه تامین پهنای باند بوده است به نحوی كه با قطع احتمالی این مسیر كل كشور دچار اختلالات اینترنتی میشود و چون این مشكل نیز بارها تكرار میگردد عملاً كشور با چالش جدی مواجه شده است.
نكته بسیار مهم در این مسئله، علاوه بر اعطای مرکزیت استراتژیک به امارات عربی در تامین پهنای باند منطقه، هزینههای بسیار بالای ترانزیت از آن كشور به ایران است به طوری كه اجاره ماهیانه فیبر مسیر جاسك-فجیره برای هر STM-1، حدود 8هزاردلار بوده كه سهم طرف عربی نیز بیشتر از ایران است. علاوه بر آن، هزینه بالای ناشی از این نوع تعامل انحصاری است، كه در نهایت موجب افزایش غیرمتعارف هزینه اتصال به اینترنت مشترکین داخل ایران شده است.
قطعاً وجود مسیرهای افزونه و جایگزین، یكی از بهترین راههای مقابله با این چالش میباشد. در همه کشورهاي جهان تمهيداتي انديشيده شده که با تنوع بخشیدن در مسیر پهنای باند ورودی کشور، در صورت وقوع مشکل در يک نقطه، ترافيک از طریق نقاط ديگر منتقل میشود. برای مثال کشور امارات متحده عربی نه تنها در گذشته از کنسرسیوم بینالمللی فیبرنوری SMW4 سهمی را در اختیار داشته است، بلکه در دو پروژه جدید منطقه (EIG و IMEWE)، توسط اپراتورهای du (اپراتور بخش خصوصی) و اتصالات، به طور مجزا سرمایهگذاری نموده است، تا در آیندهای نزدیک، سهمی بسیار کلیدی از بازار پهنای باند اینترنت منطقه را تصاحب نماید.
چنانچه مسئولین امر در نحوه تامین پهنای باند اینترنت ورودی کشور، از عملکرد اپراتورهای کشورهای همسایه در پروژههایی چون SMW4، EIG و IMEWE الگوبرداری ننمایند و همچنان تمایل به خرید و مصرف پهنای باند اینترنت (به جای مشارکت و حضور در کنسرسیومهای بینالمللی صاحب فیبرزیردریایی) ادامه یابد، بدون شک در آینده نزدیک خطراتی اجتناب ناپذیری را متوجه كشور خواهد نمود و طبعآ بدون مغتنم شمردن چنین فرصتهای طلایی، تحقق چشمانداز تبدیل ایران به هاب منطقهای اطلاعاتی، به رویا بدل خواهد شد.
با نظر به پرسود بودن تجارت در این بخش، نهادهای رسمی و غیررسمی زیادی برای دسترسی به آن تلاش میكنند و از هر وسیله قانونی و غیر قانونی برای دسترسی به اهداف خود استفاده مینمایند. پس تنها راه حل، تدبیر شیوهای است تا رقابت در آن شكل گیرد و رقابت نیز با حضور متعدد بخش خصوصی در فضایی شفاف امكانپذیر است. اخیراً در شرایطی، مبلغ 55میلیون دلار بابت مصرف سرویس 15 ساله از 56 عدد STM-1 به اپراتور هندی پرداخت میشود، که با سرمایهگذاری تقریباً معادل چنین مبلغی، میتوان مالک و صاحب صدها STM-1 بود. البته، سرمایهگذاری با چنین ابعادی در توان بخش خصوصی کشور میباشد. حتی چندی پیش پیشنهادی کاملاً رقابتی از سوی شرکتهای PAP (اپراتورهای ADSL کشور) به شرکت ارتباطات زیرساخت ارائه گردید، که با بیتوجهی تامل برانگیزی مواجه شده است. بدیهی است که با حمایت از سرمایهگذاری اپراتورهای خصوصی در مالکیت فیبرهای بینالمللی، نه تنها قیمت تمام شده هر STM-1 را بسیار کاهش خواهد داد بلکه کشور را از مصرف کنندگی محض به مالکیت شاهراههای اطلاعاتی سوق خواهد داد. بنابراین اگر ایران میخواهد از تكرار تجربه جبل علی- بندر عباس اجتناب كند، باید تدبیری ویژه درباره تامین پهنای باند بیندیشد. تجربهای تلخ كه سالهاست در حال تكرارشدن میباشد و نتیجه آن هم، عدم تحقق چشمانداز مصوب و مستند کشور و همچنین به خطر افتادن منافع و امنیت ملی بوده است. بدون تردید باید رویكردها را تغییر داد. تنها با تکثر و توزیع امکانات کشور، ایجاد فرصت و حمایت از بخش خصوصی و البته دوری از نگاه تنگ نظرانه، میتوان انحصار موجود در اختیار شركتهای دولتی(که به خاطر مشكلات ساختاری و مدیریتی فراوان، توان عكسالعمل مناسب در شرایط ویژه را ندارد) را از بین برد و دست خارجیان سودجو و فرصتطلب از منابع ملی کوتاه نمود. قطعاً با ایجاد فرصت برای همه، به خصوص بخش خصوصی، ضمن حرکت در راستای تحقق سیاستهای کلی اصل 44 گامی بلند در جهت توسعه، حداقل در بخش ارائه خدمات نوین فناوری اطلاعات برداشته خواهد شد.
در حال حاضر فیبرهای زیردریایی متعددی بین اروپا-آمریکا و همچنین بین آسیای شرقی-آمریکا نصب ودر حال بهرهبرداری میباشد، حال آنکه در مسیر ارتباطی آسیا-اروپا (که از منطقه خاورمیانه میگذرد)، با توجه به نیاز روز افزون پهنای باند اینترنت منطقه، قطعاً درآینده نزدیک نیازمند اجرای فیبرهای زیردریایی جدیدی خواهیم بود. درشرایط فعلی، اپراتورهای خصوصی داخلی، در کوتاه مدت میتوانند با مشارکت وتبادل سهام با اپراتورهای فعال منطقه، پهنای باند موردنیاز کشور را باقیمتی رقابتی وجذاب تامین نموده و همچنین در میانمدت و بلندمدت، محور اصلی تشکیل کنسرسیوم فیبرهای ارتباطی آسیا-اروپا باشند. به امید آن روز....