PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : وقتی من ... ساله بودم



تووت فرنگی
11th February 2011, 03:17 PM
وقتی من ...ساله بودم به دیگران می گفتم پدر من ....
4ساله پدر من هر کاری را می تواند انجام دهد. او یک قهرمان است.
5ساله پدر من خیلی چیزها می داند.
6ساله پدر من از پدر تو باهوش تر است.
8ساله پدر من همه چیز را دقیقا می داند.
10ساله در زمان های قدیم که پدر من زندگی می کرد.مطمئنا همه چیز فرق داشت.
12ساله اوه بله.طبیعتا پدر همه چیز را در مورد ان نمی داند.
13ساله پدر من پیر تر از ان است که کودکی اش را به خاطر بیاورد.
14ساله به پدر من توجه نکن .او خیلی کهنه پرست است.
21ساله اوه ببخشید!متاسفانه فکر او خیلی قدیمی است.
25ساله پدر شاید یک چیزهایی راجع به آن می داند.چون عمر زیادی از او گذشته.
30ساله شاید لازم باشد نظر پدر را سوال کنیم.بالاخره او تجربیات زیادی دارد.
40 ساله من تعجب می کنم پدر چگونه این کار را انجام داده است .او واقعا خیلی عاقل و با تجربه است.
پس از مرگ پدر
اگر پدر الان اینجا بود هیچ غصه ای نداشتیم.چون می توانستیم با او مشورت کنیم .متاسفانه نفهمیدیم که چقدر دانا است اگر قدر می دانستیم می توانستیم خیلی چیزها از او یاد بگیریم.........
و خدا بیامرزتش.......

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد