توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : ایام شهادت پیامبر اکرم ، امام حسن مجتبی و امام رضا (ع)
روابط عمومی سایت
1st February 2011, 09:05 PM
http://uc-njavan.ir/images/mfxr1vbby7pl1fu7206d.jpg
سلام بر تو اي فرستاده خوبي ها، اي مهربانترين فرشته خاک. تو از ملکوت آسمان به زمين فرا خوانده شدي تا انسان را با معناي واقعي اش آشنا کني. تو، آفتاب روشن حقيقت بودي در شام تيره زندگي. از مشرق دلها برآمدي و اکنون، آسمان تب دار غروب جانگداز توست.
بانوثریا
1st February 2011, 09:18 PM
تسلیت عرض می کنم
روابط عمومی سایت
1st February 2011, 09:27 PM
28 صفر، سالروز رحلت جانسوز پيامبر گرامي اسلام، حضرت محمّد مصطفي صلي الله عليه و آله و نيز شهادت مظلومانه فرزندش
زندگینامه فشرده پیامبراکرم صلی اللهعلیهوآلهوسلم
خاتم الانبیا حضرت محمد بن عبدالله در سال 571 م که مصادف با روز جمعه هفدهربیعالاول بود، در مکه چشم به جهان گشود و در چهلسالگی از طرف خداوند متعال بهپیامبری برگزیده شد. حدود سیزده سال در مکه به صورت پنهان و نیمهپنهان به تبلیغدین اسلام پرداخت. سپس در نتیجه فشارهای روزافزون کفار و مشرکان به مدینه هجرت کرد. پس از ده سال تبلیغ و تبیین احکام نورانی اسلام و تشکیل نخستین حکومت اسلامی در سن63 سالگی در روز دوشنبه 28 صفر سال یازدهم هجری به ندای حق لبیک گفت و چشم از جهانفانی فرو بست. مرقد مطهرش در مدینه منوره در کنار مسجدالنبی قرار گرفته است وهمهساله سیل عاشقان نبوت، بهویژه در ایام پیش و پس از مراسم حج، از سراسر عالم بهزیارتش میشتابند
آخرین هشدار پیامبر صلی اللهعلیهوآلهوسلم
در آخرین ساعتهای زندگی پیامبراکرم صلی اللهعلیه وآلهوسلم ، وقتی غم واضطراب و دلهره سراسر مدینه را فرا گرفته بود و یاران باوفای آنحضرت با دیدگانیاشکبار و دلهای آکنده از اندوه در کنار خانه رسول خدا صلی اللهعلیه وآلهوسلمجمع شده بودند تا از سرانجام کسالت آنحضرت آگاه شوند، دختر گرامی رسولخدا، حضرتفاطمه علیهاالسلام ، در کنار بستر پدر با قلبی سوزان و دیده گریان به زمزمه کردناشعاری که حضرت ابوطالب علیهالسلام در وصف آنحضرت سروده بودند مشغول شد. چون بهاین بیت رسید که میگوید: «[ای صاحب] آن چهره نورانی که به احترام آن مردم از ابرهاباران درخواست میکنند و شخصیتی که پناهگاه یتیمان و بیوهزنان و درماندگان است»،ناگهان رسول خدا صلی اللهعلیه وآلهوسلم چشم خود را باز کردند و با صدای آهسته بهدختر بزرگوارشان فرمودند: دخترم به جای این اشعار آن آیه را تلاوت کن که میگوید: «محمد پیامبر خداست و پیش از او نیز پیامبرانی آمدند و رفتند. آیا اگر او رحلت کندیا کشته شود به آیین و اعتقادات قبلی خود باز میگردید؟ [بدانید] هرکس دست به چنینکاری بزند به خدا زیان نمیرساند
وداع با مردم
پیامبر اکرم صلی اللهعلیه وآلهوسلم در یکی از آخرین روزهای حیات مبارکشان، درحالیکه علی علیهالسلام دست راست و فضل بن عباس دست چپ او را گرفته بودند به مسجدآمدند و برای مردم خطابهای را با این عبارت خواندند: «ای مردم طولی نخواهد کشید کهمن از میان شما به عالم بقا منتقل شوم. بنابراین به هرکس وعدهای دادم یا به هرکسمدیونم، آن را از من طلب کند تا به جای آورم. ای بندگان خدا، جز از طریق اطاعت خداکسی به خیری دست نیافته، از شرّ و بدیها دور نمیشود. کسی ادعا نکند که بدون عملرستگار شده است. هیچ آرزومندی بدون تبعیت از احکام الهی رضای خدا را بهدستنمیآورد. سوگند به خدایی که مرا به پیامبری مبعوث کرد، انسان از عذاب الهی جز ازطریق رحمت خدا و عمل صالح نجات پیدا نخواهد کرد. منِ پیامبر هم اگر به گناه و معصیت آلوده شوم هلاک خواهم شد
گوشهای از فضایل رسول خدا صلی اللهعلیهوآلهوسلم
ـ اخلاق پیامبراکرم صلی اللهعلیهوآلهوسلم
برای پی بردن به فضایل اخلاقی رسول خدا صلی الله علیه وآلهوسلم آیه «اِنَّکَلَعَلی خُلْقٍ عَظیمٍ» بسنده است. مردی از علی علیهالسلام خواست که اخلاق پسندیدهپیامبر را توصیف کند. آنحضرت فرمود: «تو نعمتهای دنیا را بشمار تا من نیز خصوصیاتاخلاقی رسول خدا صلی اللهعلیه وآلهوسلم را برای تو بشمارم». آن مرد گفت: چگونهنعمتهای خدا را میتوان به شماره آورد، در حالیکه خداوند خود میفرماید: «اگربخواهید نعمتهای خدا را بشمارید نمیتوانید آنها را به پایان ببرید». علیعلیهالسلام به آن مرد فرمود: «خداوند در قرآن میفرماید: قُل: مَتاعُ الدُّنیاقَلیلٌ؛ متاع و نعمتهای دنیا اندک است؛ اما در توصیف اخلاق پیامبرصلی اللهعلیه وآلهوسلم میفرماید: تو صاحب خوی بسیار بزرگی هستی. وقتی تو ازشمارش چیز اندک ناتوانی، من چگونه امر عظیمی چون ویژگیهای اخلاقی پیامبر خداصلی اللهعلیه وآلهوسلم را بشمارم؟ ولی با این همه بدان که مکارم اخلاق به وسیلهپیامبراکرم صلی اللهعلیه وآلهوسلم به کمال رسید؛ چرا که خود آنحضرت فرمود: منبرانگیخته شدم تا اخلاق نیکو را تمام کنم».
ـ گذشت و بزرگواری پیامبر خدا صلی الله علیه وآلهوسلم
رسول اکرم صلی اللهعلیهوآلهوسلم پس از بعثت آزار زیادی از طرف مشرکان تحمّلکرد اما چون در پی پیشرفت کار نبوت از قدرتِ بیشتری برخوردار شد، به جای گرفتنانتقام، همه کسانی را که به آنحضرت ستم کرده بودند با بزرگواری تمام بخشیدند. پساز فتح مکه وقتی بر بزرگترینِ دشمنان اسلام پیروز شد، همه گمان میکردند آنحضرتدستکم ابوسفیان و هند را که بیشترین آزار را نسبت به آنحضرت رسانده بودند به قتلخواهد رساند، اما آنحضرت با کمال بزرگواری از گناه آنان گذشت و به اصحاب خود دستورداد که مبادا به آنها آسیبی برسانند. همچنین نقل شده است وقتی در جنگ احد شخصیبنام «وحشی»، عموی پیامبر صلیالله علیه وآلهوسلم حضرت حمزه را به شهادت رساند واز این پیشامد رسولخدا صلیاللهعلیهوآلهوس م بسیار آزرده شد با این همه پس ازپیروزی، از کشتن او خودداری کرد
ـ زهد پیامبر صلی الله علیهوآلهوسلم
در وضعیتی که همه نوع امکانات در اختیار رسول خدا صلی اللهعلیهوآلهوسلم بود،حتی یک روز هم از نان گندم سیر نخورد. در عوض روزی نبود که فقیر یا یتیمی را سیرنکرده باشد. وقتی به علی علیهالسلام اعتراض میکردند که «چرا این اندازه به خودسخت میگیرند و از غذاهای لذیذ استفاده نمیکنید؟» در جواب میفرمود: «من در اینامر از محبوبم رسول خدا صلی اللهعلیهوآلهوسلم پیروی میکنم. آنحضرت هم هرگزحاضر نشد از غذاهای لذیذ و چرب و شیرین خود را سیر سازد و همواره به مقدار کمِ ازغذا بسنده میکردند».
ـ فروتنی رسول خدا صلی اللهعلیه وآلهوسلم
پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوس م در فروتنی نظیر ندارد. علیرغم برخورداریاز مقام شکوهمند رسالت و سرپرستی و رهبری جامعه اسلامی، در برخورد با همه اقشار ودر معاشرتها بسیار انسان متواضعی بودند. نقل میکنند اگر در میان جمع مینشستکوچکترین امتیازی برای خود قائل نمیشد. لذا وقتی فرد ناشناسی به مجلس او واردمیشد او را از سایر افراد باز نمیشناخت. هرگاه به مجلسی وارد میشد در اولین جایخالی مینشست و مقید نبود که در بالای مجلس بنشیند. با اینکه به همه افراد احتراممیکرد اما به کسی اجازه نمیداد که پیش پایش بایستد. در معاشرت با دیگران هموارهاین سخن را میفرمود: «دوست ندارم که امتیازی بین من و شما باشد؛ زیرا خداوند دوستندارد که بندهاش را از دیگران جدا و ممتاز ببیند
http://uc-njavan.ir/images/3x05lxa4qpxptl0mazr3.gif
روابط عمومی سایت
1st February 2011, 09:35 PM
پرتوی از زندگانی امام حسن مجتبی علیه السلام
نخستین مظهر و نشانهی كوثر كه بر دامان پاك فاطمهی اطهر (س) پا به عرصهی گیتی نهاد امام حسن علیه السلام بود. نشانهای از تجلی مقدسترین پدیدهای كه از خجستهترین پیوند برین انسانی، نصیب حضرت محمد صلی الله علیه و آله، علی مرتضی علیه السلام و فاطمه زهرا (س) گردید. همان لؤلؤی كه از برزخ دو اقیانوس نبوت و امامت به ظهور پیوست و معجزهی بزرگ «مرج البحرین یلتقیان، بینهما برزخ لا یبغیان، یخرج منهما اللؤلوء والمرجان». (1) را تجسم بخشید و كلام خدا در كلمهی وجود چنین ظاهر شد. از نیایی الهام گیر و پدری پیشوا، وارثی برخاكیان و جلوهای برافلاكیان پدید آمد با وراثتی ابراهیمی، مقصدی محمدی، منهجی علوی، زهرهای زهرایی كه عصای فرعون كوب موسی را در دست صلح آفرین عیسوی داشت و تندیس زندهی اخلاق قرآن بود و رایت جاودانگی اسلامی را در زندگی توام با مجاهده و شكیبایی تضمین كرد و بقاع امن و ایمان را به ابدیت در بقیع شهادت بر افراشت و مكتبش از خاك گرم مدینه به همه سوی جهان جهتیافت و با همهی مظلومیتش در برابر سیاهی و تباهی جبهه گرفت و به حقیقت اصالتبخشید و مشعلدار گمراهان و زعیم ره یافتگان گردید. حضرتش در بقیع بی بقعه; در جوار جدهی پدریش فاطمه بنت اسد، برادر زاده نازنینش امام سجاد علیهالسلام و مضجع امام باقر و امام صادق علیهما السلام آرمیده است. (2)
درس اخلاق
از امام مجتبی علیه السلام خواستند كه سخنی و مطلبی دربارهی اخلاق نیكوی پیامبر صلی الله علیه و آله بگوید. او فرمود:
هر كس نیازی به حضور پیامبر صلی الله علیه و آله میبرد حاجتش رد نمیشد و هرچه در توان داشتبرای رفع نیاز مردم به كار میبرد و شنیدم پیغمبر صلی الله علیه و آله فرمود: هر كس نماز صبح را بگذارد، آن نماز بین او و آتش دوزخ دیواری ایجاد میكند. (6)
اسوه ی ایثارگری
یكی دیگر از صفات برجستهی امام مجتبی علیه السلام انفاق و بخشش بیسابقهی اوست.
تاریخ نگاران نوشتهاند: امام حسن علیه السلام دوبار تمام ثروت خود را در راه خدا خرج كرد و سه بار داراییاش را به دو نصف كرده، نیمی را برای خود گذاشت و نصف دیگر را در راه خدا انفاق كرد. (16)
امام حسن علیه السلام ملجأ درماندگان، آرام بخش دلهای دردمندان و امید تهیدستان بود، هیچ گاه نشد كه فقیری به حضور آن بزرگوار برسد و دستخالی برگردد. در همین مورد نقل كردهاند: مردی به حضور امام حسن علیه السلام آمد و اظهار فقر و حاجت كرد. امام حسن علیه السلام دستور داد تا پنجاه هزار درهم، به اضافهی پانصد دینار به او بدهند. مرد سائل حمالی را صدا زد كه پولهایش را برایش ببرد. امام مجتبی علیه السلام پوستین خود را هم به آن مرد داد و فرمود: این را هم به جای كرایه به آن مرد بده. (17)
بیشتر بدانید (http://www.njavan.com/forum/redirector.php?url=http%3A%2F%2Fwww.tebyan.net%2FR eligion_Thoughts%2FArticles%2FTheInfallibles%2FIma mHassan%2F2008%2F3%2F5%2F62918.html)
http://uc-njavan.ir/images/3x05lxa4qpxptl0mazr3.gif
Rez@ee
2nd February 2011, 09:23 AM
یا رسول الله! با غروب آفتاب تو، کعبه تا قیامت سیه پوش گشته و زمزم، اشک عزا به رخسار مکه مى ریزد.
سلام، غریب تر از هر غریب!
سلام، مزار بی چراغ، تربت بی زایر، بهشت گمشده!
سلام، آتشفشان صبر، چشمان معصوم، بازوان مظلوم، زبان ستمدیده!
سلام، سینه شعله ور، جگر سوخته، پیکر تیرباران شده!
سلام، امام غریب من!
LaDy Ds DeMoNa
2nd February 2011, 11:23 AM
با سلام و عرض رو بخیر
بدین وسیله فرا رسیدن 28 صفر روز هجرت خورشید رحلت پيامبر رحمت ، ختم نبوت و اسوه حسنه حضرت محمد مصطفی (صلوات الله علیه ) و شهادت مظلومانه امام حسن مجتبی (علیه السلام ) را به مدیران کل محترم ، همکاران ومدیران بخش ها و کاربران ارجمند تسلیت عرض می نمایم .
امید که زیر چتر رحمت الهی از راهروان حقیقی آن حضرت عشق باشیم . . .
http://www.mehrnews.ir/mehr_media/image/2009/02/429863_orig.jpg (http://www.mehrnews.ir/mehr_media/image/2009/02/429863_orig.jpg)
http://www.streem.us/assets/picture221511.jpg (http://www.streem.us/assets/picture221511.jpg)
روابط عمومی سایت
3rd February 2011, 07:25 PM
عرض تسلیت به مناسبت شهادت شاه دلها ضامن آهو امام رضا (ع)
گوشه ای از معجزات ثامن الائمه
آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند!
http://img.tebyan.net/big/1389/10/2247230192717524513423571062276215251112.jpg
1- ابراهیم بن موسى- كه در مسجد امام رضا(علیه السلام) در خراسان امامت مىكرد - مىگوید: از امام رضا- علیه السّلام- با اصرار زیاد پول خواستم. حضرت براى بدرقه عدّهاى از نسل ابوطالب بیرون آمد. در این هنگام وقت نماز فرا رسید و حضرت، به سوى قصرى كه در آنجا بود، روانه شد و در زیر درختى نزدیك آن قصر نشست. و من هم با او بودم و غیر از ما كسى نبود. امام رو به من كرد و فرمود: اذان بگو. پس گفتم: اجازه مىدهید همراهان ما نیز بیایند؟ امام فرمود: خدا تو را بیامرزد. نماز اوّل وقت را بدون عذر تأخیر نینداز. و اوّل وقت نماز را بپا دار. برخاستم، اذان گفتم و نماز خواندیم. عرض كردم: یابن رسول الله! مدتى از آن وعدهاى كه به من فرموده بودید، گذشته است و من نیازمندم و شما كارتان زیاد مىباشد و من موفق نمىشوم تا همیشه خدمت شما برسم.
راوى مىگوید: امام- علیه السّلام- با تازیانهاش محكم بر زمین كوبید و دستشان را به جاى ضربه، كشیده و شمشى از طلا بیرون آورد و به من داد و فرمود: این را بگیر و خداوند به واسطه آن به تو بركت دهد و از آن بهرهمند شوى. و آنچه را كه دیدى، پوشیدهدار و به كسى نگو.
ابراهیم بن موسى مىگوید: این مال، آنقدر بركت پیدا كرد تا اینكه در خراسان ملكى را به قیمت هفتاد هزار دینار خریدم، پس در میان امثال خودم، غنىترین و ثروتمندترین مردم آن دیار شدم.(1)
امام رضا(علیه السلام) و اداى قرض محمّد بن عبدالرحمن
2- محمّد بن عبد الرحمن همدانى مىگوید: قرضى داشتم كه بخاطر آن، دنیا برایم تنگ و تار شده بود. با خود گفتم: فقط آن كسى كه مىتواند قرضم را ادا كند، مولایم امام رضا(علیه السّلام) است. پس نزد او رفتم. امام به من فرمود: خداوند حاجت تو را برآورده كرد و دیگر دلتنگ نباش. من نیز وقتى این را شنیدم دیگر چیزى نخواستم و خدمت امام ماندم. حضرت روزه بود و دستور داد براى من غذا بیاورند. عرض كردم: من هم روزه هستم و دوست دارم با شما افطار كنم و از غذاى شما تبرك بجویم. هنگام غروب، نماز مغرب را خواندند و در وسط خانه نشستند و غذا خواستند. با هم افطار نمودیم و بعد امام به من فرمود: شب را نزد ما مىمانى یا اینكه حاجت خود را مىگیرى و مىروى؟ گفتم: بروم بهتر است. حضرت دست خود را به زمین زد و یك مشت خاك برداشت و فرمود: بگیر. آن را گرفتم و در جیبم قرار دادم و با تعجّب دیدم كه همهاش دینار است. از آنجا به خانهام آمدم و نزدیك چراغ رفتم تا دینارها را بشمارم. دینارى از دستم رها شد. وقتى نگاهش كردم دیدم روى آن نوشته شده «پانصد دینار است، نصف آن براى قرضت و نصف آن براى مخارج تو مىباشد». وقتى این را دیدم، دیگر نشمردم و آن دینار را در كیسه گذاشتم. صبح وقتى دینارها را شمردم آن دینار را پیدا نكردم هر چه زیر و رو كردم آن را پیدا نكردم و پانصد دینار تمام بود!(2)
آگاهى امام رضا(علیه السلام) از نیت درونی
3- اسماعیل بن ابى الحسن نقل مىكند كه: با امام رضا(علیه السّلام) بودم كه حضرت دستش را به زمین زد به طورى كه كأنه مىخواهد چیزى را از زمین بیرون آورد. ناگهان چند تكه طلا ظاهر شد، دوباره دستش را كشید كه ناپدید شدند. با خودم گفتم: اى كاش! یكى از آنها را به من مىداد. حضرت رو به من كرد و فرمود: هنوز وقت آن نرسیده است.(3)
تكلم به زبان عربى
4- ابواسماعیل سندى مىگوید: در سند بودم كه شنیدم براى خداوند در میان عربها حجتى هست. از وطن خود خارج شدم و در طلب او، سختى سفر را بر خود هموار نمودم. تا اینكه امام رضا(علیه السّلام) را به من معرفى كردند. بر او وارد شدم در حالى كه حتى یك كلمه هم نمىتوانستم عربى حرف بزنم. لذا به زبان خودم به حضرت سلام كردم. او نیز به زبان من، جواب سلامم را داد. من با زبان سندى (هندى) حرف مىزدم و او نیز جوابم را با همان زبان مىداد. گفتم: در سند شنیدم كه براى خداوند در میان عربها حجتى هست لذا براى پیدا كردن او آمدهام.
فرمود: آرى، من همان هستم. هر سؤالى دارى بپرس و هر چه خواهى طلب كن. من نیز از او هر چه مىخواستم پرسیدم. وقتى كه برخاستم تا بروم، عرض كردم: من عربى نمىدانم دعا بفرما تا خداوند قدرت تكلّم به زبان عربى را به من الهام كند تا با عربها بتوانم صحبت كنم. پس آن حضرت دست شریفش را بر لبانم كشید. از همان وقت، توانستم به خوبى عربى صحبت كنم.(4)
استغاثه پرنده از امام رضا(علیه السلام)
http://img.tebyan.net/big/1389/08/9581221771271472531031391371280694021521.jpg
6- سلیمان بن جعفر جعفرى مىگوید: در باغ امام رضا(علیه السّلام) نشسته بودیم و با آن حضرت سخن مىگفتیم كه گنجشكى آمد و جلو ما به زمین نشست و شروع كرد به فریاد كشیدن. و زیاد فریاد كشید و مضطرب بود. حضرت به من فرمود: مىدانى این گنجشك چه مىگوید؟
گفتم: خدا و پیامبر و فرزند پیامبر او، داناترند. فرمود: مىگوید: مارى تصمیم دارد كه تخمهاى مرا بخورد. پس برخیز و این چوب را بردار و به آنجا برو و آن مار را بكش.
راوى مىگوید: برخاستم و چوب را برداشته و وارد خانه شدم. ناگهان دیدم كه مارى در آن خانه جولان مىكند، پس آن را كشتم.(6)
بیشتر بدانید (http://www.njavan.com/forum/redirector.php?url=http%3A%2F%2Fwww.tebyan.net%2Fr eligion_thoughts%2Farticles%2Ftheinfallibles%2Fima mreza%2F2011%2F2%2F1%2F153666.html)
LaDy Ds DeMoNa
3rd February 2011, 07:28 PM
سلام به همه دوستان عزیزم
پیشاپیش سالروز شهادت هشتمین اختر تابناک ولایت و امامت ، خورشید پور نور ایران زمین ضامن آهو امام رضا علیه السلام را به پیشگاه مقدس امام زمان (عج ) ، مدیران محترم کل ،مدیران عزیز و کاربران ارجمند تسلیت عرض می نمایم .
http://img.tebyan.net/big/1386/12/282371178422721107126152891601311524094.jpg (http://img.tebyan.net/big/1386/12/282371178422721107126152891601311524094.jpg)
http://upload.p30pedia.com/uploads/1266227742.jpg (http://upload.p30pedia.com/uploads/1266227742.jpg)
Rez@ee
4th February 2011, 09:04 AM
پس بیا من بچه آهو میشوم
دوست شوبامن مراهم نازکن
بندغم راازدوپای کوچم
بادودست مهربانت بازکن
شهادت ثامن الائمه تسلیت باد.
استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است
استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد
vBulletin® v4.2.5, Copyright ©2000-2025, Jelsoft Enterprises Ltd.