نازخاتون
30th January 2011, 02:17 PM
must و have to برای بیان اجبار به کار میروند. در انگلیسی امریکایی هر دو معنای مشابهی دارند اما معنای آنهادر انگلیسی بریتانیایی متفاوت است.
must برای اجباری میآید که درونی است و بستگی به احساس گوینده و شنونده دارد مثلا اگر بگوییم
I must do something
منظور این است که من احساس میکنم که انجام این کار لازم است.
have to یا got to معمولا برای مواردی به کار میرود که اجبار “خارجی” است (مثلا اجباری از جانب قوانین، مقررات، توافقات و یا اوامر دیگران).
چون خودم میخواهم سیگار را ترک کنم. I must stop smoking
چون دکتر دستور داده سیگار را ترک کنم. I have to stop smoking
من از تو میخواهم که هفته آینده به کلیسا بروی.
You really must go to church next Sunday
مذهب از کاتولیکها میخواهد که یکشنبهها به کلیسا بروند. Catholics have to go to church on Sundays
چون دندانم درد می کند.
I must make an appointment with the dentist
چون رئیس احضارت کرده است.
You’ve got to go and see the boss
در پرسش ها must از خواسته فرد میپرسد:
‘Do you homework.’ – ‘Must I?’
Must گذشته ندارد. اگر بخواهیم آن را در زمان گذشته استفاده کنیم باید had to را جایگزین کنیم.
.When I was at your age I had to get up a 6 every morning
یا میتوانیم از must + have + past participle استفاده کنیم.
.I hear you have been to Australia.
That must have been interesting
یا
لازم بود که به خانه برود.
Mary isn’t in her office. She had to go home
به نظر می رسد که او حتما به خانه رفته است.
Mary isn’t in her office. She must have gone home
این دو در حالت منفی نیز معنای متفاوتی دارند. must not یعنی نباید کاری را انجام بدهی و do not have to/ have not got to یعنی این که اجبار به انجام کاری نداری.
نباید به او بگویی. You mustn’t tell him
مجبور نیستی به او بگویی. You don’t have to tell him
توجه داشته باشید که در انگلسی امریکایی Have to بیش از must کاربرد دارد.
هم must و هم have to میتوانند برای بیان الزام به کار برده شوند.
.We must/have to build up a strong army to defend the
country
برای بیان اجبار در آینده از Will have to استفاده میکنیم، اما هنگامی که برای آینده پیشاپیش برنامهریزی شده باشد استفاده از have (got) to ارجحیت دارد.
اجبار در آینده.
When you leave school you will have to find a job
از قبل برنامه ریزی شده.
I have got to go for a job interview tomorrow
should
Should برای توصیه و پیشنهاد کردن و نیز برای اجبار، وظیفه و آنچه که توقع اتفاق افتادنش میرود به کار برده میشود و زمان حال و آینده را در بر میگیرد. Should هم همانند must است اما قدرت آن کمتر است.
.You should always wear a helmet when you go out cycling on busy roads
.Once the pack is opened, the cooked meat inside should be consumed within three days
میتوان گفت که must بر اجبار، الزام، و احتمال بسیار زیاد واقعهای دلالت دارد. اما should تنها بر احتمال وقوع آن دلالت میکند.
.You really should see a doctor about that sore throat
.You must get that lump checked out unless you want to get sick
مثال دیگر: وقتی به خودتان میگویید:
.I should lose 10 lbs”
منظور این است که هر وقت راحت باشم، ورزش میکنم و دسر نمیخورم. اما منظور واقعا این است که در زندگی سخت و فشرده امروزه هرگز چنین اتفاقی نخواهد افتاد.
مثال دیگر:
در دوران تحصیل معمولا درس خواندن را به تعویق میاندازید تا زمانی که موقعیت must برسد یعنی شب امتحان. از دو هفته قبل از امتحان به خود میگویید:
.I should study
اما در اصل چنین کاری نمیکنید تا این که در شب امتحان که میگویید:
.I must study
must برای اجباری میآید که درونی است و بستگی به احساس گوینده و شنونده دارد مثلا اگر بگوییم
I must do something
منظور این است که من احساس میکنم که انجام این کار لازم است.
have to یا got to معمولا برای مواردی به کار میرود که اجبار “خارجی” است (مثلا اجباری از جانب قوانین، مقررات، توافقات و یا اوامر دیگران).
چون خودم میخواهم سیگار را ترک کنم. I must stop smoking
چون دکتر دستور داده سیگار را ترک کنم. I have to stop smoking
من از تو میخواهم که هفته آینده به کلیسا بروی.
You really must go to church next Sunday
مذهب از کاتولیکها میخواهد که یکشنبهها به کلیسا بروند. Catholics have to go to church on Sundays
چون دندانم درد می کند.
I must make an appointment with the dentist
چون رئیس احضارت کرده است.
You’ve got to go and see the boss
در پرسش ها must از خواسته فرد میپرسد:
‘Do you homework.’ – ‘Must I?’
Must گذشته ندارد. اگر بخواهیم آن را در زمان گذشته استفاده کنیم باید had to را جایگزین کنیم.
.When I was at your age I had to get up a 6 every morning
یا میتوانیم از must + have + past participle استفاده کنیم.
.I hear you have been to Australia.
That must have been interesting
یا
لازم بود که به خانه برود.
Mary isn’t in her office. She had to go home
به نظر می رسد که او حتما به خانه رفته است.
Mary isn’t in her office. She must have gone home
این دو در حالت منفی نیز معنای متفاوتی دارند. must not یعنی نباید کاری را انجام بدهی و do not have to/ have not got to یعنی این که اجبار به انجام کاری نداری.
نباید به او بگویی. You mustn’t tell him
مجبور نیستی به او بگویی. You don’t have to tell him
توجه داشته باشید که در انگلسی امریکایی Have to بیش از must کاربرد دارد.
هم must و هم have to میتوانند برای بیان الزام به کار برده شوند.
.We must/have to build up a strong army to defend the
country
برای بیان اجبار در آینده از Will have to استفاده میکنیم، اما هنگامی که برای آینده پیشاپیش برنامهریزی شده باشد استفاده از have (got) to ارجحیت دارد.
اجبار در آینده.
When you leave school you will have to find a job
از قبل برنامه ریزی شده.
I have got to go for a job interview tomorrow
should
Should برای توصیه و پیشنهاد کردن و نیز برای اجبار، وظیفه و آنچه که توقع اتفاق افتادنش میرود به کار برده میشود و زمان حال و آینده را در بر میگیرد. Should هم همانند must است اما قدرت آن کمتر است.
.You should always wear a helmet when you go out cycling on busy roads
.Once the pack is opened, the cooked meat inside should be consumed within three days
میتوان گفت که must بر اجبار، الزام، و احتمال بسیار زیاد واقعهای دلالت دارد. اما should تنها بر احتمال وقوع آن دلالت میکند.
.You really should see a doctor about that sore throat
.You must get that lump checked out unless you want to get sick
مثال دیگر: وقتی به خودتان میگویید:
.I should lose 10 lbs”
منظور این است که هر وقت راحت باشم، ورزش میکنم و دسر نمیخورم. اما منظور واقعا این است که در زندگی سخت و فشرده امروزه هرگز چنین اتفاقی نخواهد افتاد.
مثال دیگر:
در دوران تحصیل معمولا درس خواندن را به تعویق میاندازید تا زمانی که موقعیت must برسد یعنی شب امتحان. از دو هفته قبل از امتحان به خود میگویید:
.I should study
اما در اصل چنین کاری نمیکنید تا این که در شب امتحان که میگویید:
.I must study