PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : ♫ ❤ ♪ رقص نور در موسیقی ♪ ❤ ♫



LaDy Ds DeMoNa
16th January 2011, 09:24 PM
http://www.istgah.com/images/2010/09/04/-711477_kqtfxm_m.jpg


تعريف : نور درماني ، استفاده از مغناطيسم مرئي براي مبارزه با بيماريهاست .
كارآموزاني كه اين روش را به كار مي بندند ، نور را بعنوان ميدان مغناطيسي پيراموت بدن انسان توصيف مي كنند كه همواره با ساير نورهاي محيط پيرامون وي تعامل دارد . گفته مي شود تك تك نورها با ميدان جهاني انرژي روحي و معنوي كه نيرو و توان خود را از اين انرژي مي گيرند ، در ارتباط هستند .
بسياري از كارآموزان ، بويژه شفابخش هاي روحي اظهار مي دارند به نورها به مثابه مناطق نوري پيرامون بيماران خود نگاه مي كنند و از آنها براي كمك به مراحل درمان استفاده مي كنند .

تاريخچه
هنرمندان و صوفيان ادعا كرده اند كه از روزگاران كهن شاهد اين اثر بوده و آن را نشان داده اند . در اين ميان مي توان به موارد و مصاديقي نظير تنوع كارها و آثار هنري نظير هنر مجسمه سازي ، هنر باستان ، نقاشي هاي بومي روي صخره و سنگ ، در استراليا و مراكز توتم سرخپوستان آمريكا اشاره كرد ، كه افرادي را نشان مي دهد كه از سوي مناطق نوري يا لنزهاي ناشي از بدن احاطه شده اند . همچنين عقيده بر اين است كه « هاله» در هنرمندهاي جوامع غربي نيزاز نوعي نور طلايي ناشي مي شود كه در اطراف سر فرد مورد آزمايش ، مي درخشد .

اساس روش نور درماني
درمانگران روش نور درماني مي گويند هر چند به اين روش درماني وقوف كامل ندارند ، اما نور واكنش هاي اوليه ما را در قبال مردم و موقعيتها تعيين مي كند و معيار ارزيابي قضاوت سريعتر و حساس تر از بسياري از استعدادها و توانايي هاي عقلاني است . آنها اظهار مي دارند ناآرامي كه ما گاهي در برخي از گردهمايي هاي انساني احساس مي كنيم ، ممكن است از نوعي نور ناشي شود كه از هماهنگي و همگامي با درون خود ما انسانها سر بر مي آوردو احساس نوعي آرامش در شرايط خاص احتمالا به اين معنا است كه شما از سوي نورهاي همگون و هماهنگ احاطه شده ايد . گفته مي شود نور گياهان ، حيوانات و مواد معدني به عنوان بخشي از نظام واحد هستي همواره با همديگر در ارتباط و تعامل هستند .
تصور مي شود كه نور هر شخص از تمامي نورهاي منعكس شده از سلولها و مواد شيميايي در بدن فرد و همچنين از تعامل اين نورها شامل مي شود .
گفته مي شود نور مرئي شبيه حالت بيضي است كه از چند اينچ تا چندين پا ----- دور بدن فرد احاطه دارد و گاهي در ناحيه سر احاطه بيشتري دارد . اين نور از هفت اشعه رنگي مختلف تركيب مي يابد كه هر كدام از آنها با عنصر خاصي از بدن همانند كار و نقش پيچيده تر آنها ارتباط دارند .همچنين گفته مي شود كه اشكال ، رنگها و استحكام و پايداري اين اشعه از شخصي به شخص ديگر فرق مي كند و نشانگر ساختار منحصر به فرد هر كس است .

موارد استفاده نور درماني
درمانگران روش نور درماني مي گويند هركس را ، به ويژه آنهايي كه علاقمند هستند خود را از نظر روحي تعالي بخشند و همچنين آنهايي را كه از روشهاي درماني سنتي نتيجه اي نگرفته اند ، ميتوان با اين روش درماني معالجه كرد . همانند ساير شفابخش هاي روحي ، درمانگران نور درماني قبول ندارند كه همه را نمي توان درمان كرد .

روش استفاده از نور درماني
يك درمانگر ، مراحل درمان را با مشاهده يا خيلي بندرت و عيني تر از طريق لمس نور بيمار براي تفسير وضعيت سلامتي وي آغاز مي كند ، مثلا يك نور كدر و تيره ، مي تواند سلامتي ضعيفي از شخص يا نياز به تغيير وضعيت او را نشان دهد .
اين حالت بيمار را هر روز ضعيف مي كند . همچنين گفته مي شود حاشيه تاريكي روي برخي از اعضاي بدن نشانگر وجود بيماري است .
درمانگران معتقدند از طريق نور مي توان شخصيت و احساسات و عواطف افراد را نيز مورد بررسي قرار داد . مثلا نور داراي لبه ها و حاشيه هاي نرم و چين چين را مي توان به عنوان شاخص تاثير پذيري فرد در قبال سايرين تلقي كرد ، در حاليكه كناره هاي سخت و متحرك به معناي اجتماعي بودن ، نه آسيب پذير بودن ، است و طرح و نماي سخت و بر جسته مي تواند موئد گرايش دفاعي فرد و وجود اين احساس باشد كه جهان ماهيت خصومت آميز دارد ، احساسي كه از نا امني عميق فرد ريشه مي گيرد .
مثلا نور داراي لبه ها و حاشيه هاي نرم و چين چين را مي توان به عنوان شاخص تاثير پذيري فرد در قبال سايرين تلقي كرد ، در حاليكه كناره هاي سخت و متحرك به معناي اجتماعي بودن ، نه آسيب پذير بودن ، است و طرح و نماي سخت و بر جسته مي تواند موئد گرايش دفاعي فرد و وجود اين احساس باشد كه جهان ماهيت خصومت آميز دارد ، احساسي كه از نا امني عميق فرد ريشه مي گيرد .
گفته مي شود رنگها نيز حائز اهميت هستند . باور بر اين است كه وجود تركيبات رنگ قرمز در حد زياد در نور شاخص عصبانيت و وجود رنگ آبي به معناي ايده اليسي بودن فرد است . پس از آن كه درمانگر ذهنيت روشني را از نور بيمار كسب كرد و احساس كرد كه به مشكل بيمار پي برده است ، مي تواند مراحل درمان را به طرق مختلف به اجرا در آورد . گاهي « افزودن » رنگ اضافي به نور كدر يا ضعيف مد نظر قرار مي گيرد يا معرفي رنگ تكميلي براي ايجاد توازن در رنگها كه قوي است ، در فرايند درمان گنجانده مي شود ، درمانگران مي گويند كه آنها اين كار را بدون استفاده از نورهاي خودشان ، بلكه با وارد ساختن در اين كانالها انجام مي دهند .
بدين ترتيب انرژي معنوي جهاني و همگاني به نور سايرين انتقال پيدا مي كند . اين كار را مي توان با لمس نور بيمار با استفاده از قدرت تجسم وي براي انتقال انرژي انجام داد .
كار آموزاني كه از نور براي اهداف درماني استفاده مي كنند تاكيد دارند كه بيماران نيز بايد در فرايند درمان نقش فعالي را بازي كنند . بخشي از درمان معمولا كمك به بيمار را در بر مي گيرد تا نسبت به خود ، آگاهي بيشتري داشته و با ماهيت روحي و دروني خود پيوند بيشتري داشته باشند .
اين كار مستلزم پي بردن به بررسي و تقويت نور خود از طريق توان تجسم ، رنگ درماني ، صدا درماني يا حتي از طريق ترسيم ، نوشتن يا نگهداري يا مجله است . با اين وجود ، آنها اصرار دارند كه حمايت و راهنمايي درمانگر با تجربه نيز معمولا ضروري است .

رنگهاي نور
گفته مي شود رنگهايي كه از فرد ساطر مي شوند ، ماهيت و وضعيت فيزيكي و عاطفي وي را نشان مي دهند . آن چه در پي مي آيد يك سري راهنمايي هاي اساسي است ، هر چند تفسير مناسب نور يك شخص مي تواند پيچيده باشد ، چون رنگها بايد در ارتباط با يكديگر تفسير و بررسي شوند .

*نور قرمز
نور اين رنگ به عنوان رنگ زندگي و قدرت فيزيكي ، نشانگر قوي ، انرژي و حساسيت انسان است كه به معناي انسجام هماهنگي فرد به صورت يك كل محسوب مي شود . عصبانيت يا اضطراب در نور قرمز روشن ، در حاليكه عصبانيت يا حساسيت در نور قرمز تيره تجلي پيدا مي كند .وجود بيش از حد تركيب رنگ قرمز در نور مؤيد خودخواهي ، خودپسندي يا قايل شدن ارزش بيش از حد به ماديات است . از نظر درماني ، نور قرمز با پايانه هاي عصبي ، فعاليت هاي شديد بدني و غدد تناسلي قرين و تؤام است .

*رنگ نارنجي
اين رنگ مؤيد انرژي و سلامتي است و نشان از شخصيت قوي فرد دارد كه براي سايرين نيز اهميت قايل مي شود . اما وجود تركيب بيش از حد رنگ نارنجي نشان دهنده تاكيد افراطي روي اهداف و جاه طلبي هاي خود خواهانه فرد است .
نمود آدرنال نيز به رنگ نارنجي است و غدد تناسلي و طحال نيز همين رنگ را به خود مي گيرند . اين رنگ ، همچنين ، مي تواند حاكي از وجود ترس ، توهم يا فقدان توهم در فرد باشد .

* رنگ زرد
هوش و خوش بيني فرد ، يا در برخي از موارد ، اضطراب يا نگراني وي در قالب اين رنگ تجلي پيدا مي كند . رنگ زرد خيلي روشن احتمالا نشانگر ضعف يا نداشتن قاطعيت فرد و زرد طلايي نشان تعالي روحي و بينش فرد است . رنگ زرد همچنين مؤيد وجود ناراحتي در لوزالمعده ، سيستم گوارشي ، باروري و وضع حمل است .

*رنگ سبز
به عنوان رنگ طبيعت ، پويايي و شكوفايي ، نشان از يك شخصيت با نشاط و سازگار و ذهن تنوع گراي فرد دارد . اين رنگ با غده تيموس ، قلب و سيستم گردش خون ارتباط دارد .
*رنگ آبي
ايده آل گرايي ، انسجام و پر هيجاني بودن فرد در رنگ آبي تظاهر پيدا مي كند . آبي روشن مؤيد استعداد و توان يادگيري روح كاوش در فرد است . رنگ آبي از نظر فيزيكي ، نشانگر غده تيروييد است و با گوش ها و حلق و تنفس و سخن گفتن فرد ارتباط دارد .
* نور نيلي
اين نور شاخص گرايش به اقدام و فعاليت بر اساس درك شهودي و كاوش براي پي بردن به حقيقت روحي تلقي مي شود . اين نور نشانگر ارزش هاي اخلاقي و مذموم و بي اهميت بودنجهان مادي است . وجود بيشتر از اندازه تركيب نور نيلي در نور مؤيد آرامش و نوع پرستي يا اگر از توازن و نعادل خوبي برخودار نباشد ، مؤيد رنجور بودن فرد است . رنگ اين نور همچنين با غدد مخاطي و سيستم لنفاوي فرد ارتباط دارد .
* نور بنفش
اين نور به عنوان رنگ شكوفايي و نشاط روح ، بينش دروني و عشق تلقي مي شود . رنگ اين نور نشانگر اندامي كشيده ، سيستم عصبي و انسجام و هماهنگي كل بدن است .
* نور سياه و خاكستري
اين رنگها نشان مي دهند كه نور فرد در اثر تفكرات و عواطف منفي ، اضطراب ، بيماري يا در اثر بيهوشي آسيب ديده است .
* نور سفيد
كمال ، ايده آل بودن و حقيقت با اين رنگ تظاهر و تجلي مي يابند . اين رنگ متعادل كننده رنگ سياه و خاكستري موجود در تركيب نور محسوب مي شود .
* نكته : البته نور درماني و رنگ درماني در اصل ، يك مقوله است .

LaDy Ds DeMoNa
16th January 2011, 09:27 PM
تاریخچه پیدایش موسیق درمانی

تاریخچه استفاده از موسیقی به عنوان روشی برای درمان به زمان ارسطو و افلاطون باز می‌گردد. از آن زمان به بعد رگه‌هایی از استفاده از اصوات و آهنگها برای درمان بیماریهای مختلف بکار رفته است. اما در قرن بیستم فکر رسمی استفاده از موسیقی برای درمان مصدومین جنگ جهانی اول (http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/mavara-index.php?page=%D8%AC%D9%86%DA%AF+%D8%AC%D9%87%D8% A7%D9%86%DB%8C+%D8%A7%D9%88%D9%84) آغاز شد و هر چند استفاده از این روش درمانی با مشکلاتی همراه بود که با قدمهایی که برداشته شد، بتدریج این شاخه درمانی تکامل یافت و انجمنهای متعددی تشکیل گردید. بطوری که در سال 1944 اولین برنامه آموزش موسیقی درمانی در جهان در دانشگاه میشیگان آغاز شد.

در سال 1950 انجمن موسیقی درمانی آغاز به کار کرد. در سال 1971 انجمن موسیقی درمانی آمریکا یا AAMT آغاز به کار کرد. در سال 1985 فدراسیون جهانی موسیقی درمانی در سطح بین المللی به ثبت رسید. انجمن موسیقی درمانی ایرانی با اهداف بالا بردن سطح آگاهی افراد از فرآیند موسیقی درمانی و فواید آن و بالا بردن امکانات تخصصی برای استفاده از این شیوه درمانی فعالیت خود را آغاز کرده است.
روشهای موسیقی درمانی

در موسیقی درمانی دو روش اساسی وجود دارد: روش فعال و روش غیر فعال ، روش غیر فعال شامل شنیدن موسیقی است که بیماری با گوش دادن و شنیدن موسیقی که در حال نواخته شدن است، مورد درمان قرار می‌گیرد. در این روش بیشترین تأثیر عملکرد در جهت برانگیختن و تأثیر واکنشهای عاطفی و ذهنی است. در حالی که در روش موسیقی درمانی فعال که نواختن ، خواندن و حرکات موزون اساس کار است. واکنشهای مختلف عاطفی ، ذهنی ، جسمی و حرکتی تحریک و برانگیخته می‌شوند. برنامه‌ها و روشهای موسیقی درمانی متنوع و متناسب با نیاز افراد تنظیم و تدارک دیده می‌شود. محورهای اصلی برنامه‌های موسیقی درمانی شامل شنیدن موسیقی متناسب و آرام بخش و نواختن موسیقی در گروههای منظم و یا انفرادی خواندن آوازها ، ترانه‌های فردی و یا گروهی می‌باشد.
موسیقی درمانگر کیست؟

انجام و ارائه روش درمانی توسط هر فردی جایز نیست. موسیقی درمانگرها افرادی متخصص هستند که در زمینه‌های مختلف موسیقی و شاخه‌های درمانی ، آموزش دیده‌اند. بلکه آنهایی صلاحیت دارند که با اساس بیماریها ، درمانهای مختلف آنها ، روانشناسی موسیقی و ... آشنا هستند و شایستگی فردی و تخصصی لازم را در این زمینه دارا هستند.
در موسیقی درمانی از چه نوع موسیقی استفاده می‌شود؟

موسیقی انواع مختلف دارد، برخی آرام و برخی تند هستند. در هر حال تأثیر موسیقی‌های مختلف بر ذهن و سلامت انسان متفاوت است. برخی از انواع موسیقی نه تنها نقش بهبود دهنده ندارند، بلکه معمولا برای کارکردهای مختلف مغز و روح انسان نیز مضر به شمار می‌روند و در صورت تداوم به گوش دادن یا نواختن آنها مشکلاتی را برای فرد بوجود خواهد آورد. در فرآیند درمان با موسیقی از نواحی از موسیقی استفاده می‌شود که القاء آرامش و نشاط ذهنی (http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/mavara-index.php?page=%D8%A2%D8%B1%D8%A7%D9%85%D8%B4+%D8% B0%D9%87%D9%86%DB%8C) را به همراه دارند و باعث تجدید قوا و بهبود کارکردهای مغز می‌شوند. این دسته از موسیقی‌ها با ایجاد تأثیرات مختلف از جمله تقویت اراده و روحیه بیماران فرآیند درمان را سرعت می‌بخشند.
چه نوع بیماریهایی با موسیقی درمانی درمان می‌شوند.


طیف وسیعی از بیماریها در طی فرآیند درمان بهبود پیدا کرده‌اند. این بیماریها طبقات مختلف با علل مختلف را در بر می‌گیرند. بطور کلی عمدتا بیماریهایی که به نحوی با مسائل روانی فرد در ارتباط هستند یا حالات روانی می‌تواند نقش مؤثری در بهبود آنها داشته باشند، در پاسخ مثبت به موسیقی درمانی شناخته شده هستند. همچنین بیماریهای جسمی که منشأ روانی دارند با این روش بهبود پیدا می‌کنند.

LaDy Ds DeMoNa
16th January 2011, 09:37 PM
در برخی محافل با نرم افزارها و لیرزهای خاصی اقدام به پراکندن نورهای زیبا هنگام پخش موسیقی می نمایند این نورهای رو می شه با تم موسیقی هماهنگ کرد

چه خوب بود اگر موسیقی درمانی با نور درمانی ترکیب می شد

موسیقی و نور تاثیر عمیقی بر مغز انسان می ذارن
ای کاش روانشناسان و دکترین این عرصه توجه بیشتری به این مقوله می کردند
متاسفانه در ایران به نظر می آد ترکیب این دو فقط در مجالس لهو و لعب و برخی پارتی های همراه با قرص اکس به کار می آد .


می شد با پخش نور زیبا و موسیقی ملایم در رستورانها یا کافی شاپ ها برای مشتریان ایجاد آرامش کرد چیزی که امروزه انسان به اون احتیاج داره

یا در میهمانی هامون بیشتر به این مقوله می رسیدیم

هدف از ایجاد این تایپیک معرفی موسیقی های مرتبط به همراه نرم افزارهای ایجاد رقص نوره

شما هم می تونید نظر بدید اینکه هرموسیقی می تونه چه رنگی باشه . . .

LaDy Ds DeMoNa
16th January 2011, 09:52 PM
مثلا راجب این آهنگ آهنگ جدید و فوق العاده زیبای فریمن با نام مونا... با ۳ کیفیت (http://njavan.com/forum/showthread.php?t=84892)

این آهنگ رو به من AmirR13 (http://njavan.com/forum/member.php?u=56806)معرفی کرد واقعا ازش ممنونم چون موسیقی فوق العاده ی بود
منکه عاشقشم
دوست دارم هنگام شنیدن این موسیقی رنگ سبزی تو اتاقم بپیچه

نمی دونم چرا اما نسبت به این موزیک ایم حس رو دارم

http://msuhjmw.pa.msu.edu/teach/phy170/prism_green_light.JPG

پژواک
16th January 2011, 10:19 PM
این نظر اندکی بی ربط من رو هم بپذیرید

عده ای از افراد مبتلا به بیماری ای هستن که در این بیماری (Synesthesia) فرد حواس خود را به گونه ای دیگر بیان میکنه

یکی از موارد این بیماری Sound → color synesthesia در این مورد فرد احساس خودش از صدا رو با رنگ توجیه میکنه

تکامل نیافتن بخشهایی از لوب پس سری عمدتا توجیهی برا این مخلوط شدن عواطفه

و اساسا چون این مورد در همه افراد به نسبتی کمتر وجود داره

توجیه پذیره از این دریچه به مطلب نگاه کنیم

من خودم تمام موسیقی های کلاسیک موزارت رو نارنجی درک میکنم علت این میتونه خاطره ای ثبت شده در لیمبیک باشه

که نورون های گذرنده از اون بعد از تالاموس به پس سری رسیدن!

LaDy Ds DeMoNa
16th January 2011, 10:23 PM
این نظر اندکی بی ربط من رو هم بپذیرید

عده ای از افراد مبتلا به بیماری ای هستن که در این بیماری (Synesthesia) فرد حواس خود را به گونه ای دیگر بیان میکنه

یکی از موارد این بیماری Sound → color synesthesia در این مورد فرد احساس خودش از صدا رو با رنگ توجیه میکنه

تکامل نیافتن بخشهایی از لوب پس سری عمدتا توجیهی برا این مخلوط شدن عواطفه

و اساسا چون این مورد در همه افراد به نسبتی کمتر وجود داره

توجیه پذیره از این دریچه به مطلب نگاه کنیم

من خودم تمام موسیقی های کلاسیک موزارت رو نارنجی درک میکنم علت این میتونه خاطره ای ثبت شده در لیمبیک باشه

که نورون های گذرنده از اون بعد از تالاموس به پس سری رسیدن!


دستتون درد نکنه
من اینطوری متوجه شدم که ما که احساساتمون رو راجب موسیقی با رنگ بیان می کنیم
باید دچار بیماری (Synesthesia شده باشیم !!


حاجی استفاده از ترکیب رنگ و موسیقی مد نظرمونه
آیا می شه با ترکیب این دو بتونیم مقوله موسیقی درمانی رو با نوردرمانی یه جا داشته باشیم ؟

پژواک
16th January 2011, 10:29 PM
دستتون درد نکنه
من اینطوری متوجه شدم که ما که احساساتمون رو راجب موسیقی با رنگ بیان می کنیم
باید دچار بیماری (synesthesia شده باشیم !!


حاجی استفاده از ترکیب رنگ و موسیقی مد نظرمونه
آیا می شه با ترکیب این دو بتونیم مقوله موسیقی درمانی رو با نوردرمانی یه جا داشته باشیم ؟

من به کسی برچسب بیماری زدم؟

خانوم یک کم منطقی تر برخورد کنین
یکی از معمولترین روشهای درک پدیده ای خاص!تحلیل موارد شدید اون بیماریه !

مثلا برای درمان آسپرگر ما مغز مبتلایان به سندرم رت رو بررسی میکنیم!

یه مدت من با همین بیمارا کار کردم!

و البته رو درمان این بیماریها که چون فرد احساساتش از این طریق توجیه میشه روش حل مساله استفاده از همون ابزاره!

مثلا میایم و از موسیقی درمانی استفاده میکنیم!به خاطر همین من یاد این بیماری افتادم!



ولی استفاده همزمان از نور و موسیقی برای درمان توهم و اسکیزوفرنی به طور آزمایشی استفاده میشه!

من دقیقا منظورتونو نمیفهمم !

توضیح بیشتر؟

LaDy Ds DeMoNa
16th January 2011, 10:39 PM
خوب دو پست اول من راجب نوردرمانی - موسیقی درمانی
و مطالبی از این موضوع بصورت جداگانه ارائه دادم

استفاده نور و لیزرهای نورافکن و رقص نور اگه اشتباه نکنم از موسیقی راک شروع شد
که بیشتر جنبه ایجاد هیجان و . . . رو داشته نه درمان !!

حالا من می خوام به این موضوع برسیم که
اگه می شه با نور و موسیقی برخی بیماری ها رو درمان کرد پس چرا ما از ترکیب این دو در برخی مراکز عمومی استفاده نکنیم !!!!

مثل کشیدن سیگار که در مراکز عمومی ممنوعه !!
می شه موسیقی و نور رو که همه دکتر مهندسا می گن مفیده تو مراکز عمومی به کار ببریم !!

آیا به ترکیب اون برای ریشه کن کردن برخی بیماریها فکر کردیم

آیا از بکاری گیری اون در مهدهای کودک و دبستانها فکر کردیم !!

و بگیر برو بالا . . .

پژواک
16th January 2011, 10:39 PM
ببینم اینجا همه میدونن بیوفیدبک چیه؟

پژواک
16th January 2011, 10:46 PM
یکی از تکنیکهای درمانی در مراکز روانی استفاده از نور و صداهای آرامبخش به صورت ترکیبی مناسبه حتی بوهای خاص مثل لیمو رو به این وضعیت اضافه میکنن!

حتی این بررسی ژنتیکی هم شده!

فرآیند بیوفیدبک هم که آخر این فنه

حالا تخصص من شروع این فن نیست ولی الان دیدم که بیوفیدبک واقعا اثر درمانی هم داره به خصوص برای صرع و سردرد و.....

LaDy Ds DeMoNa
16th January 2011, 10:49 PM
ببینم اینجا همه میدونن بیوفیدبک چیه؟


خوب شما با دکترا آشنایید شما به ما توضیح بدید چیه ؟
به موضوع ما مرتبطه ؟

تا جاییکه من می دونم روشهای ایجاد آرامش در بیماران افسرده است

فراموش نکنید روی سخن من با تمامی آدم هاست !!!
البته انسان های که هنوز بیمار نشدن !

پژواک
16th January 2011, 10:59 PM
http://cronkitezine.asu.edu/spring2008/stroke.html

مجله دانشگاه آریزونا

ببینید در بیوفیدبک اساس درمان بررسی عملکرد نورونهاست در مواجهه با متغیرهایی از قبیل صدا نور و بعضا بو(من ندیدم خیلی بو به کار بره)

خب به بیمار یا فرد تحت تنش پالسهایی همراه با پخش موسیقی و تصاویری اعمال میشه

این بررسی جواب داده برای بسیاری از بیماران

حتی رو خود غیر بیماران مثل تیم پزشکی هم آرامش ایجاد شده غیر قابل انکاره

این دستگاه در ابعاد خانگی هم ساخته شده!

اساس این تحقیق باعث شد رو ی فرآیند تنش زدایی موسیقی و نور به شکل ترکیب بیشتر بررسی شه

که این تحقیقات حتی در حد ژنومی منجر به تغییر نور بیمارستانها مهدکودکها و معابر و...شد!

اطلاعات دقیقتر فعلا پابلیش نشده1

LaDy Ds DeMoNa
17th January 2011, 06:20 PM
مرسی از اطلاعات مفیدتون
آیا استاندارد خاصی هم براش تعریف شده

برای مثال رنگ نارنجی اشتها آوره و توصیه شده در رستورانهای به این رنگ توجه بیشتر بشه

در مورد موسیقی و نور

آیا برای کسی که به شدت عصبانیه توصیه می شه تحت شعاع چه موسیقی و با چه نوری قرار بگیره ؟؟

به نظر شما اصلا می شه یه همچین چیزی رو چهارچوبی براش تعریف کرد و استانداردهایی رو براش تعریف کرد البته همه اینها با صرف سالها مطالعه و بررسی به دست می آد می خوام ببینیم محققان خارجی به یک جمع بندی درش رسیدند یا نه ؟
اگه رسیدند اونها چیه هستند که ما هم طبق اون موسیقی هایی رو به کاربران عزیزمون تجویز کنیم !!

ریپورتر
17th January 2011, 06:49 PM
والا من که موسیقی گوش میدم خیی اروم میشم یک ارامش خاصی بهم میده .

LaDy Ds DeMoNa
17th January 2011, 06:55 PM
یه مطلب جالبی پیدا کردم :



پسخوراند زیستی (biofeedback) و آرامش‌‌آموزی (relaxation training) در کمک به مردمان برای کنترل واکنش‌هایشان در برابر فشار روانی، دو شیوهٔ پسخوراند زیستی و آرامش آموزی چشم‌انداز امیدبخشی گشوده‌اند. در شیوهٔ آموزش به کمک پسخوراند زیستی، شخص دربارهٔ برخی جبنه‌های حالت فیزیولوژیائی خود اطلاعاتی (پسخوراند) دریافت نموده و بعد می‌کوشد آن حالت را تغییر دهد. برای نمونه، در یکی از شیوه‌های کنترل سردردهای تنش‌زاد، الکترودهائی روی پیشانی بیمار نصب می‌شود تا هر حرکت عضلهٔ پیشانی، به‌ طریق الکترونیکی ردیابی و سپس تقویت‌شده و به‌صورت یک علامت شنیداری به اطلاع شخص برسد. به این ترتیب زیر و بمی علامت یا صوت با انقباض عضله بیشتر می‌شود و با آرامش عضله کاهش می‌یابد. وقتی شخص یاد گرفت که زیر و بمی صدا را کنترل کند، یاد گرفته است که عضله را به حالت آرمیده درآورد. (باید دانست که آرمیده‌بودن عضلهٔ پیشانی معمولاً موجب آرمیده‌شدن عضله‌های گردن و پوست سر نیز می‌شود). در این دورهٔ آموزشی پس از ۴ تا ۶ هفته بیمار یاد می‌گیرد که شروع تنش را تشخیص دهد و بدون دریافت پسخوراند از دستگاه، آن را کاهش دهد (تارلر ـ بن لولو ـ tarler ـ benlolo، ۱۹۷۸).
در یک گروه آزمودنی مرد (گروه ۱) هر بار که فشار خون و ضربات قلب آزمودنی به‌طور همزمان کاهش می‌یافت، پسخوراند زیستی (به‌صورت نور و صوت) به وی ارائه می‌شد. در مورد گروه دیگر (گروه ۲) همان پسخوراند برای افزایش همزمان آن دو متغیر ارائه می‌شد. در هر دو گروه وقتی آزمودنی دوازده‌بار پی‌در‌پی پاسخ ضربان قلب یا فشار خون درستی می‌داد، با تماشای اسلاید (منظره‌های طبیعی و غیره) و یک جایزهٔ نقدی تشویق می‌شد. در تنها یک جلسهٔ شرطی‌شدن، آزمودنی‌ها کنترل چشمگیری برفشار خون و ضربات قلب خود یافتند. گروهی که به خاطر کاهش این کارکردها، تشویق می‌شد در کوشش‌های متوالی به‌تدریج کنترل بیشتری به‌دست آورد؛ گروه دیگر به این همسانی عمل نمی‌کرد (نقل از شوارتز - schwartz، ۱۹۷۵).
http://aftab.ir/images/social/psychbiology/base/stress/171-2.jpg شرطی‌کردن عامل در ارتباط با فشار خون و ضربات قلب
در گذشته‌ها چنین فرض می‌شد که فرآیندهای فیزیولوژیائی تحت کنترل دستگاه عصبی خودمختار، از نوع ضربان قلب و فشار خون، فرآیندهای خودمختاری هستند که نمی‌توان بر آنها کنترل ارادی داشت. اما آزمایش‌هائی که در دههٔ ۱۹۶۰ صورت گرفت نشان داد که می‌توان با روش شرطی‌سازی عامل، موش‌ها را به کاهش و افزایش ضربان قلب خود واداشت (دیکارا - dicara و میلر، ۱۹۶۸).
در پی آن، پژوهش‌های آزمایشگاهی نشان داد که آدمیان نیز می‌توانند یاد بگیرند که هر دو کارکرد یاد شده را تغییر دهند (به شکل شرطی کردن عامل در ارتباط با فشار خون و ضربات قلب نگاه کنید). بر پایهٔ این دسته از پژوهش‌ها، شیوه‌های تازه‌ای برای درمان بیماران مبتلا به فشار خون به‌وجود آمده است. در یکی از این شیوه‌ها نمودار تغییرات فشارخون بیمار در جریان ثبت شدن به وی نشان داده شده و شیوه‌های آرام‌سازی دسته‌های عضلانی گوناگون به وی آموخته می‌شود؛ به این ترتیب ابتدا بیمار راهنمائی می‌شود عضلاتش را منقبض کند (برای نمونه: دست خود را مشت کند با عضلات شکم را سفت کند)، سپس تنش ایجاد شده را رها کرده و تفاوت این دو وضع را حس کند. البته معمولاً کار از انگشتان و مچ پا آغاز می‌شود و سراسر عضلات بدن، تا عضلات گردن و چهره را دربرمی‌گیرد تا آنکه بیمار یاد بگیرد تنش‌های عضلانی خود را تغییر دهد. این آمیزه‌ٔ پسخوراند زیستی و آرامش‌آموزی در برخی مردمان به‌اندازهٔ داروهای ضدفشار خون در کم‌کردن فشار خون کارآئی داشته است (تارلر - بن لولو، ۱۹۷۸).
هنوز کاربرد پسخوراند زیستی و آرام‌سازی برای درمان بیماری‌هائی که با فشار روانی رابطه دارند در دورهٔ آزمایشی است و هنوز بسیار زود است که برآوردی از کارآئی این شیوه‌ها به‌دست داد. البته چنانکه در مورد هر شیوهٔ درمانی تازه‌ای پیش می‌آید، شور و شوقی که درمانگران و بیماران به این شیوه‌ها نشان می‌دهند ممکن است اثراتی همانند اثرات دارونما به بار آورد؛ به این معنی که ممکن است اعتقاد به‌ کارآئی و ثمربخشی از شیوه‌ها خود نقشی بخشی در ثمربخشی آنها داشته باشد.
از وارسی پژوهش‌های فراوانی که در زمینهٔ کاربرد پسخوراند زیستی و آرامش‌‌آموزی برای کنترل سردردها و بیماری فشار خون صورت گرفته این نتیجه حاصل شده که در این موارد مهم‌ترین متغیر همان یادگیری شیوهٔ آرام‌شدن است (رانک - runck، ۱۹۸۰). برخی مردم وقتی در مورد تنش عضلانی با فشار خون خود از دستگاه‌های پسخوراند زیستی دریافت می‌کنند با سرعت بیشتری شیوهٔ آرام‌شدن را یاد می‌گیرند. کسانی هم هستند که بدون دریافت چنان پسخوراندی می‌توانند از راه آموزش آرمیدگی عضلانی به همان اندازهٔ شیوهٔ آرام‌شدن را به‌خوبی فرا گیرند. به این ترتیب به‌نظر می‌رسد که میزان اثر بخشی آرامش‌آموزی به ویژگی‌های آدمیان بستگی داشته باشد. آرامش‌آموزی در مورد کسانی‌که برای پائین‌‌آوردن فشار خون به دارو تمایلی ندارند مؤثرتر است؛ برخی کسانی نیز که شیوهٔ کنترل فشار خون از راه آرامیدگی را یاد گرفته‌اند، آن را وقت‌گیر می‌دانند و رهایش می‌کنند. جالب توجه اینجا است که شیوه‌های پسخوراند زیستی - آرامش‌آموزی بیشتر از همه در مورد مردمانی ثمربخش است که نسبت به فشار روان بسیار حساس هستند، و این خود نشان می‌دهد که هیجان‌ها نقش مهمی در بیماری آنان دارد.
منبع : وبلاگ غنی محسن عزیزی



برداشت من از این مطلب این بود که می شه از موسیقی و نور بعنوان دارو استفاده کرد . . .
دوستان هم می تونند نظراتشون رو بیان کنند . . .

ارغنون
17th January 2011, 08:24 PM
منم اگه اجازه بدین از دید زیست شناسی بررسیش میکنم

ترکیب صدا با نور از فرآیندهای پیچیده ی تکاملی رفتاره

بسیاری از حشرات و برخی قورباغه ها برای جفت یابی اول فقط از آواز استفاده میکردن با گذشت زمان و درک اثر بخشی این هارمونی گونه های جدید که هم صدا و هم نورهای رنگی تولید میکردن انتخاب شدن!

یه تحقیق دیگه هم دیدم نرم افزای بود که فرکتال رسم میکرد همزمان با این رسم فرکتال یک موسیقی که از نظر نت تشابه زیادی به این فرکتال داشت هم پخش میشد این ترفند تا حدی بیماران مبتلا به صرع رو درمان کرده
http://homepage.ntlworld.com/doklands/fract.html

http://www.brothersoft.com/fractal-music-program-135197.html

حتی در پرورش گل و گیاه صرف نور لازم برای فتوسنتز از آهنگ و نور سبز(نور سبز هیچ اثری در فتوسنتز نداره) استفاده میشه!که پرورش گیاهان رو بهبود میبخشه
http://www.ehow.com/about_5112090_effect-music-plant-growth.html

LaDy Ds DeMoNa
17th January 2011, 08:32 PM
منم اگه اجازه بدین از دید زیست شناسی بررسیش میکنم

ترکیب صدا با نور از فرآیندهای پیچیده ی تکاملی رفتاره

بسیاری از حشرات و برخی قورباغه ها برای جفت یابی اول فقط از آواز استفاده میکردن با گذشت زمان و درک اثر بخشی این هارمونی گونه های جدید که هم صدا و هم نورهای رنگی تولید میکردن انتخاب شدن!

یه تحقیق دیگه هم دیدم نرم افزای بود که فرکتال رسم میکرد همزمان با این رسم فرکتال یک موسیقی که از نظر نت تشابه زیادی به این فرکتال داشت هم پخش میشد این ترفند تا حدی بیماران مبتلا به صرع رو درمان کرده
http://homepage.ntlworld.com/doklands/fract.html (http://www.njavan.com/forum/redirector.php?url=http%3a%2f%2fhomepage.ntlworld. com%2fdoklands%2ffract.html)

http://www.brothersoft.com/fractal-music-program-135197.html (http://www.njavan.com/forum/redirector.php?url=http%3a%2f%2fwww.brothersoft.co m%2ffractal-music-program-135197.html)

حتی در پرورش گل و گیاه صرف نور لازم برای فتوسنتز از آهنگ و نور سبز(نور سبز هیچ اثری در فتوسنتز نداره) استفاده میشه!که پرورش گیاهان رو بهبود میبخشه
http://www.ehow.com/about_5112090_effect-music-plant-growth.html (http://www.njavan.com/forum/redirector.php?url=http%3a%2f%2fwww.ehow.com%2fabo ut_5112090_effect-music-plant-growth.html)


مرسی از اطلاعات مفیدتون
من هم شنیدم علاقمندان به پرورش گل و گیاه برای شادابی گلهای گلدانشون از موسیقی خیلی بهره می گیرند .

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد