PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : ديوار



touraj atef
16th January 2011, 09:39 AM
روزگار جوانی در خاطر همراه با ادعاهای بزرگ است و به اين دليل است که شاید بهار زندگانی را جاویدان می سازد در ایام شباب است که می توانیم ادعائی داشته و بهر آن مبارزه کنیم و شاید همین کشمکشها است که یادآوری جوانی را همراه با لبخند و آه و حسرت است و من نیز چون هر كس دیگر در جوانی ادعاهائی داشتم و روز گاری به معشوق مي گفتم “هرگاه حس کردی که دیگر نمی توانی تحمل کنی و از جدال با روزگار احساس خستگی کردی به دیوار وجود من تکیه کن و در هنگام خشم بر آن ضربه زن و برر رویش بی پروا یادگاری نویس و اگر دلت خواست میخ دلآزاریهایت را بر آن بکوب …” روزگاران گذشت و من در تنگناهاي روزگار دیوار بودم و معشوق آن روزگار بر این دیوار ها بارها میخ دلشکستگیهایم را بزد بر روی آن رسم نامهر بانی کشید و آنچه که دیگر نامهر بانان روزگار بر سر او آورده بودند را با زدن مشتی بر این ديوار وجود تخلیه نمود و سر انجام با کلنگ بی وفائی دیوار را شکست همان دیواری را که تنها آمده بود که تکیه گاهی شود اما …
امروز که به آن روزگار می نگرم حس ندامتی ندارم درس دیوار تکیه گاه مرا بر آن داشت که جاودانه دیواری شوم که ز بی مهری و رسم بی دلی خم نشود و فرو نریزد و از این رو در دیوار شدن مصمم گشته است به گونه دیگر آن را چیده ام شاید فکر کنی این دیوار بهر پناهگاه و جان پناه چیده بشد یا این که دیوار پشت سر معشوق بود یا این که بهر حمایت بود اما هیچ کدام از این چیز ها در ذات این دیوار نبو د دیوار جدید وجودم رو به روي معشوق چیده شد و نخواست نقش حامی را بازی کند این دیوار هم مثل همان دیوار قدیم مشت می خورد ااما بهر خالی کردن عقده و فشار این مشتها را تحمل نکرد مشتها ئی که این دیوار بخورد بهر رهائی معشوق از بند های ” نکن ” و “ننوش” و “گوش نکن ” و ” نگو” … بود این دیوار جدید بهر التیام دلشکستگی و نه دلدادگی چیده شد این دیوار آمده بود که هر چه دیوار و زندانی که بهر دوستی و عشق ورزی معشوق بود را فرو پاشد و بشکند این دیوار چیده شد که دیوار حمایت نه مراقبت و نگهبانی و پاسبانی بهر معشوق شود این دیوار آمد که بهر پشتیبانی نه ز بهر پیش روی و پرواز یاری شود این دیوار چیده شد که دیگر زنجیری بهر و به نام عشق به پای معشوقی زده نشود این دیوار آمد که حساسیت و غیرت و دلسوزی کاذبانه عاشقی را در هم شکند و…
بیائیم هر کدام از ما دیواری بسازیم بهر حمایت نه حسادت
بیائیم عاشق بمانیم با تصو ر ساختن چنین دیواری که نگذارد معشوق بهر دلرنجی عاشق از وجودش دیواری سازد که خود را در آن مخفی نماید
و بیا ئیم اگر توانائی این کار را نداریم به دنبال وعده عشق نباشیم و یار را به اسارت نکشیم و اگر نمی توانیم دیوار باشیم حداقل پلی باشیم برای گذر آسان محبوبمان از دو نقطه رودخانه زندگي
**********http://lonelyseaman.files.wordpress.com/2011/01/mehrnoo3.jpg?w=500&h=442 (http://lonelyseaman.files.wordpress.com/2011/01/mehrnoo3.jpg)

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد