SaNbOy
9th December 2008, 07:42 PM
زندگینامه یک نفر
يکي خوابش سنگين ميشه تختش ميشکنه .
بعد از خواب ميپره دستش هم ميشکنه .
فرداش از مرحله پرت ميشه پاش هم ميشکنه .
ميزنه به سرش سرش هم مي شکنه .
خودش رو ميزنه به اون راه گم ميشه .
کلي اعصابش خرد ميشه نوار خالي گوش ميده .
فرداش ميره نوار مغز ميگيره ميبينه20 دقيقه ي اولش خالييه .
يه هو ميخوره زمين تا خونه سينه خيز ميره .
يه روز ميخوره به شيشه ميگه عجب هواي سفتي .
روز بعد ميخوره به ديوار ميگه ببخشيد .
فرداش بازم ميخوره به ديوار واي ميسته تا پليس بياد .
دوپينگ ميکنه براي اينکه کسي نفهمه آخر ميشه .
ميره لايه اوزون رو ميدوزه اون ورش ميمونه .
ميره پشت بوم ميخوابه سردش ميشه ميره در پشت بوم رو ميبنده .
سوار اتوبوس ميشه از يکي خوشش مياد شماره اتوبوس رو ور ميداره .
بعد از اين همه اتفاق بي هوا از خونه ميره بيرون خفه ميشه .
يکي خوابش سنگين ميشه تختش ميشکنه .
بعد از خواب ميپره دستش هم ميشکنه .
فرداش از مرحله پرت ميشه پاش هم ميشکنه .
ميزنه به سرش سرش هم مي شکنه .
خودش رو ميزنه به اون راه گم ميشه .
کلي اعصابش خرد ميشه نوار خالي گوش ميده .
فرداش ميره نوار مغز ميگيره ميبينه20 دقيقه ي اولش خالييه .
يه هو ميخوره زمين تا خونه سينه خيز ميره .
يه روز ميخوره به شيشه ميگه عجب هواي سفتي .
روز بعد ميخوره به ديوار ميگه ببخشيد .
فرداش بازم ميخوره به ديوار واي ميسته تا پليس بياد .
دوپينگ ميکنه براي اينکه کسي نفهمه آخر ميشه .
ميره لايه اوزون رو ميدوزه اون ورش ميمونه .
ميره پشت بوم ميخوابه سردش ميشه ميره در پشت بوم رو ميبنده .
سوار اتوبوس ميشه از يکي خوشش مياد شماره اتوبوس رو ور ميداره .
بعد از اين همه اتفاق بي هوا از خونه ميره بيرون خفه ميشه .