SaNbOy
9th December 2008, 07:38 PM
جک های با مزه (http://zarghanpatogh.com/Post-102.aspx)
تركه داشته شناي قورباغه ميرفته، لك لك مياد ميخوردش
تركه قاضي ميشه بهش ميگن حكم كن، ميگه پيك!
به پدر حسين فهميده ميگن نظرت درباره پسرت چيه؟ ميگه برو بابا هنوز دارم قسط تانك رو ميدم!
شب چهارشنبه سوري ميبينن تركا بيشترين آسيب رو داشتن. يه آمار ميگيرن ميفهمن كه اونا آتيش رو J بغل ديوار درست ميكردن بعد از روش ميپريدن
یه روز يه تركه ميره استخر، آهنگ تايتانيك ميزارن غرق ميشه
زن تركه پنج قلو زاييده بوده و هر كدوم از بچههاش يه رنگي دراومده بودن! تركه ميره دكتر
بیبنه علتش چیه؟دكتره ميگه زن شما به جاي قرص ضد حاملگي، اسمارتيز خورده
يه روز يه پيرزنه قرص اكس ميخوره ميگه من ترانه 15 سال دارم
مارمولکه ميره مشهد ميشه مشمولک! وقتي بزرگ ميشه، ميشه مشمول ميبرندش سربازي!!
يه روز به يه ترکه ميگن چرا تو هر وقت ميري دستشويي در رو نميبندي؟ ميگه نه بابا، مي خواي من در رو ببندم که تو بياي از سوراخ کليد نگام کني؟!
پيرزنه با پيرمرده تو خيابون لخت مادر زاد راه ميرفتن يكي مياد ميگه آخه خانوم اين چه تيپيه زدي؟ پيرزنه ميگه آخه الان چروک مده!
يه روز يه گوسفنده رو ميندازن پشت وانت که ببرنش کشتارگاه و گوسفنده تا خود کشتارگاه همش گريه ميکرده. وقتي ميرسن دم در کشتارگاه، ازش ميپرسن چرا گريه ميکني؟ ميگه آخه ميخواستم جلو بشينم!!
تركه داشته شناي قورباغه ميرفته، لك لك مياد ميخوردش
تركه قاضي ميشه بهش ميگن حكم كن، ميگه پيك!
به پدر حسين فهميده ميگن نظرت درباره پسرت چيه؟ ميگه برو بابا هنوز دارم قسط تانك رو ميدم!
شب چهارشنبه سوري ميبينن تركا بيشترين آسيب رو داشتن. يه آمار ميگيرن ميفهمن كه اونا آتيش رو J بغل ديوار درست ميكردن بعد از روش ميپريدن
یه روز يه تركه ميره استخر، آهنگ تايتانيك ميزارن غرق ميشه
زن تركه پنج قلو زاييده بوده و هر كدوم از بچههاش يه رنگي دراومده بودن! تركه ميره دكتر
بیبنه علتش چیه؟دكتره ميگه زن شما به جاي قرص ضد حاملگي، اسمارتيز خورده
يه روز يه پيرزنه قرص اكس ميخوره ميگه من ترانه 15 سال دارم
مارمولکه ميره مشهد ميشه مشمولک! وقتي بزرگ ميشه، ميشه مشمول ميبرندش سربازي!!
يه روز به يه ترکه ميگن چرا تو هر وقت ميري دستشويي در رو نميبندي؟ ميگه نه بابا، مي خواي من در رو ببندم که تو بياي از سوراخ کليد نگام کني؟!
پيرزنه با پيرمرده تو خيابون لخت مادر زاد راه ميرفتن يكي مياد ميگه آخه خانوم اين چه تيپيه زدي؟ پيرزنه ميگه آخه الان چروک مده!
يه روز يه گوسفنده رو ميندازن پشت وانت که ببرنش کشتارگاه و گوسفنده تا خود کشتارگاه همش گريه ميکرده. وقتي ميرسن دم در کشتارگاه، ازش ميپرسن چرا گريه ميکني؟ ميگه آخه ميخواستم جلو بشينم!!