pashang
1st January 2011, 12:26 PM
بابک خرمدین
بابک ایرانی بود و نه ترک!
کورش محسنی
http://ariapars.persianblog.ir/post/145 (http://ariapars.persianblog.ir/post/145)
تاریـــخ کـــــه بر بـاد رود رنـج و سرورش // نازد به ســاوار به گــــــــردان غـیـــورش
هــرگـرد که در مـعـبـد تاریخ فنــا گـشت // همپایه همی دان به هزار و به کرورش
پدر بابک روغن فروشی از مردم مداین بود و چون به آیین مزدکی (http://ariapars.persianblog.ir/post/144/) گراییده بود، از بیم جان به آذربایگان (http://ariapars.persianblog.ir/post/190) (آذربایجان) گریخت . در آنجا ، در روستای " بلال آباد" همسر حاملهاش، فرزندی بهدنیا آورد که "پاپک" نام گرفت. تازیان او را " بابک" گفتندی چنانکه "شاپور" را "شابور".
او بــارهی هــمـــت ز ســر ابــر جــهانید // دشمن بوحل مانده همه بار و ستورش
او راه فنا رفت به چـــشـــمان گشــــاده // زد خنده به خصم وطــن و باطــن کورش
لرزیـد دل خـــصم چو در مســـلخ تــازی // بشنـــید غریــو سخن پر شر و شورش
بابک خرمدین به بازگویی برخی از منابع در بیست سال شورش ۲۵۵۵۰۰ تن از تازیان را کشت و بسیاری از سرکردههای معتصم و مامون را از پای درآورد. در سال ۲۲۰ ه.ق. حیدر بن کاووس و پشت سر وی سردار ترک (http://mrmohseni.blogsky.com/) دیگری بنام بغای و بعد جعفر خیاط و سپس ایتاخ را (با سی میلیون درهم مخارج قشون) روانه کرد و سرانجام افشین پس از ۲ سال کارزار، خدعه و نیرنگ بر بابک دست یافت. این مرد چنان هراسی در امپراتوری عرب پدید آورد که خواب و خور را از خلفای ایشان ربوده بود.
چون خلیفه اندر آمد، همگان خم شدند و کرنش کردند جز بابک، که بهسان کوهی استوار ایستاده بود. پس از چندگاه خاموشی هراس انگیز، سرانجام خلیفه نشست و به پرخاش گفت:" ای سگ، چرا در جهان فتنه انگیختی؟" بابک خاموش و استوار ایستاده بود و هیچ واکنشی از خود نشان نداد!
معتصم بار دیگر گفت: " ای سگ، با توام !" بابک همچنان استوار و خاموش بود...
در این هنگام " افشین" سر نزدیک گوش بابک کرده و گفت:" وای بر تو ، خلیفه ایرالمؤمنین از تو پرسد و تو خاموشی ؟"
بابک گفت: "منم بابک" ( نام من بابک است )
خلیفه در حالیکه از خشم سرخ شده بود گفت: "ای بابک، تو کاری کردی که هیچکس نکرده بود ، پس اینک تحمل مجازاتی را بکن که هیچکس تا کنون تحمل نکرده است"
بابک گفت: " پس بزودی تاب مرا خواهی دید" دژخیم وارد شد و سفرهی خود گسترد، تن بابک را برهنه کردند و خلیفه دستور داد که دست راستش را از مچ ببرند. هیچ اثری از درد در سیمای این قهرمان دیده نشد و او گفت : "زهی آسانی!"
همهی تاریخ نویسان نوشتهاند که چون دست بابک از پیکرش جدا شد، وی مچ خون آلود خود را به چهرهاش مالید و با دست چپ، همهی چهره اش را بخون شست.
معتصم گفت: " بپرسید که از چه رو چنین کرد؟"
از او پرسیدند و گفت:" چون چهرهام از رفتن خون زرد شود، مبادا که پندارند که از ترس بوده است!"
آنروز عرب پیکر او خست به شمشیر // امروز جهان گل بنهد بر سر گورش
بابک و پان ترکیست ها
همان گونه که میدانیم، پان ترکیست ها (http://mrmohseni.blogsky.com/) کوشش می کنند قهرمانان ملی ایران و بزرگان ایرانی را به نام ترکها (http://mrmohseni.blogsky.com/) مصادره کنند. پیش از این کوشیدهاند تا کسانی همانند زرتشت (http://ariapars.persianblog.ir/post/128)، ستارخان، نظامی یا در کل قوم آذری و .. را ترک (http://mrmohseni.blogsky.com/) معرفی کنند. همین کوشش برای تحریف تاریخ و دزدی فرهنگی دربارهی بابک خرمدین نیز انجام شده است.
نخست اینکه بابک نه بهزبان ترکی (http://mrmohseni.blogsky.com/) سخن میراند و نه اینکه از نژاد آغوز و ترک (http://mrmohseni.blogsky.com/) بود. در آن زمان در آذربایجان، زبان پهلوی آذری (http://mrmohseni.blogsky.com/) رواج داشت و مردم بومی آذربایجان به زبان ایرانی فهلوی آذری (http://mrmohseni.blogsky.com/) که در تواریخ بارها از آن یاد شده سخن می گفتند.
دو اینکه نام بابک یک نام اصیل ایرانی است. این نام بارها در شاهنامه (http://ariapars.persianblog.ir/post/160) و دیگر نامههای ایرانی آمده، این در حالی است که هیچگاه در منابع ترکی از آن نام برده نشده.
سه اینکه به نامهای یاران او (آذین، رستم) و همچنین آیین او (پیرو مزدک (http://ariapars.persianblog.ir/post/144/) و جاویدان پور شهرک و خرمدینی) و زادگاه پدرش (مدائن پایتخت ساسانیان (http://ariapars.persianblog.ir/post/178)) که نگاه بیندازیم، به آسانی در مییابیم که بابک یک ایرانی و بود و نه ترک و آغوز. او قهرمان ملی ایرانیان بود و در برابر دستگاه فرمانروایی عرب و ستم ایشان بر ایرانیان ایستاد. یاران او از سراسر ایرانی بودند و آذربایجان مرکز جنبش او به شمار میآمد.
http://ariapars.persiangig.com/ariapars/babak_khorram-din.jpg (http://ariapars.persiangig.com/ariapars/babak_khorram-din.jpg)
*هر گونه برداشت از دادههای ایران تارنگار تنها با ذکر منبع و نام نویسنده مجاز است (کورش محسنی)
بابک ایرانی بود و نه ترک!
کورش محسنی
http://ariapars.persianblog.ir/post/145 (http://ariapars.persianblog.ir/post/145)
تاریـــخ کـــــه بر بـاد رود رنـج و سرورش // نازد به ســاوار به گــــــــردان غـیـــورش
هــرگـرد که در مـعـبـد تاریخ فنــا گـشت // همپایه همی دان به هزار و به کرورش
پدر بابک روغن فروشی از مردم مداین بود و چون به آیین مزدکی (http://ariapars.persianblog.ir/post/144/) گراییده بود، از بیم جان به آذربایگان (http://ariapars.persianblog.ir/post/190) (آذربایجان) گریخت . در آنجا ، در روستای " بلال آباد" همسر حاملهاش، فرزندی بهدنیا آورد که "پاپک" نام گرفت. تازیان او را " بابک" گفتندی چنانکه "شاپور" را "شابور".
او بــارهی هــمـــت ز ســر ابــر جــهانید // دشمن بوحل مانده همه بار و ستورش
او راه فنا رفت به چـــشـــمان گشــــاده // زد خنده به خصم وطــن و باطــن کورش
لرزیـد دل خـــصم چو در مســـلخ تــازی // بشنـــید غریــو سخن پر شر و شورش
بابک خرمدین به بازگویی برخی از منابع در بیست سال شورش ۲۵۵۵۰۰ تن از تازیان را کشت و بسیاری از سرکردههای معتصم و مامون را از پای درآورد. در سال ۲۲۰ ه.ق. حیدر بن کاووس و پشت سر وی سردار ترک (http://mrmohseni.blogsky.com/) دیگری بنام بغای و بعد جعفر خیاط و سپس ایتاخ را (با سی میلیون درهم مخارج قشون) روانه کرد و سرانجام افشین پس از ۲ سال کارزار، خدعه و نیرنگ بر بابک دست یافت. این مرد چنان هراسی در امپراتوری عرب پدید آورد که خواب و خور را از خلفای ایشان ربوده بود.
چون خلیفه اندر آمد، همگان خم شدند و کرنش کردند جز بابک، که بهسان کوهی استوار ایستاده بود. پس از چندگاه خاموشی هراس انگیز، سرانجام خلیفه نشست و به پرخاش گفت:" ای سگ، چرا در جهان فتنه انگیختی؟" بابک خاموش و استوار ایستاده بود و هیچ واکنشی از خود نشان نداد!
معتصم بار دیگر گفت: " ای سگ، با توام !" بابک همچنان استوار و خاموش بود...
در این هنگام " افشین" سر نزدیک گوش بابک کرده و گفت:" وای بر تو ، خلیفه ایرالمؤمنین از تو پرسد و تو خاموشی ؟"
بابک گفت: "منم بابک" ( نام من بابک است )
خلیفه در حالیکه از خشم سرخ شده بود گفت: "ای بابک، تو کاری کردی که هیچکس نکرده بود ، پس اینک تحمل مجازاتی را بکن که هیچکس تا کنون تحمل نکرده است"
بابک گفت: " پس بزودی تاب مرا خواهی دید" دژخیم وارد شد و سفرهی خود گسترد، تن بابک را برهنه کردند و خلیفه دستور داد که دست راستش را از مچ ببرند. هیچ اثری از درد در سیمای این قهرمان دیده نشد و او گفت : "زهی آسانی!"
همهی تاریخ نویسان نوشتهاند که چون دست بابک از پیکرش جدا شد، وی مچ خون آلود خود را به چهرهاش مالید و با دست چپ، همهی چهره اش را بخون شست.
معتصم گفت: " بپرسید که از چه رو چنین کرد؟"
از او پرسیدند و گفت:" چون چهرهام از رفتن خون زرد شود، مبادا که پندارند که از ترس بوده است!"
آنروز عرب پیکر او خست به شمشیر // امروز جهان گل بنهد بر سر گورش
بابک و پان ترکیست ها
همان گونه که میدانیم، پان ترکیست ها (http://mrmohseni.blogsky.com/) کوشش می کنند قهرمانان ملی ایران و بزرگان ایرانی را به نام ترکها (http://mrmohseni.blogsky.com/) مصادره کنند. پیش از این کوشیدهاند تا کسانی همانند زرتشت (http://ariapars.persianblog.ir/post/128)، ستارخان، نظامی یا در کل قوم آذری و .. را ترک (http://mrmohseni.blogsky.com/) معرفی کنند. همین کوشش برای تحریف تاریخ و دزدی فرهنگی دربارهی بابک خرمدین نیز انجام شده است.
نخست اینکه بابک نه بهزبان ترکی (http://mrmohseni.blogsky.com/) سخن میراند و نه اینکه از نژاد آغوز و ترک (http://mrmohseni.blogsky.com/) بود. در آن زمان در آذربایجان، زبان پهلوی آذری (http://mrmohseni.blogsky.com/) رواج داشت و مردم بومی آذربایجان به زبان ایرانی فهلوی آذری (http://mrmohseni.blogsky.com/) که در تواریخ بارها از آن یاد شده سخن می گفتند.
دو اینکه نام بابک یک نام اصیل ایرانی است. این نام بارها در شاهنامه (http://ariapars.persianblog.ir/post/160) و دیگر نامههای ایرانی آمده، این در حالی است که هیچگاه در منابع ترکی از آن نام برده نشده.
سه اینکه به نامهای یاران او (آذین، رستم) و همچنین آیین او (پیرو مزدک (http://ariapars.persianblog.ir/post/144/) و جاویدان پور شهرک و خرمدینی) و زادگاه پدرش (مدائن پایتخت ساسانیان (http://ariapars.persianblog.ir/post/178)) که نگاه بیندازیم، به آسانی در مییابیم که بابک یک ایرانی و بود و نه ترک و آغوز. او قهرمان ملی ایرانیان بود و در برابر دستگاه فرمانروایی عرب و ستم ایشان بر ایرانیان ایستاد. یاران او از سراسر ایرانی بودند و آذربایجان مرکز جنبش او به شمار میآمد.
http://ariapars.persiangig.com/ariapars/babak_khorram-din.jpg (http://ariapars.persiangig.com/ariapars/babak_khorram-din.jpg)
*هر گونه برداشت از دادههای ایران تارنگار تنها با ذکر منبع و نام نویسنده مجاز است (کورش محسنی)