kormdin
30th December 2010, 06:00 PM
اهميت در حسابرسي :
كليــات
1 . هدف اين بخش، ارائه استانداردها و راهنماييهاي لازم درباره مفهوم اهميت و رابطه آن با خطر حسابرسي است.
2 . حسابرس در هر كار حسابرسي بايد اهميت و رابطه آن را با خطر حسابرسي ارزيابي كند.
3 . از ديدگاه اين استاندارد، اطلاعاتي با اهميت تلقي ميشود كه عدم ارائه يا ارائه نادرست آن بتواند قضاوت و تصميمگيري يك استفادهكننده منطقي از صورتهاي مالي را درباره امور واحد اقتصادي تغيير دهد. درجه اهميت اقلام، به كميت، ماهيت و شرايط ايجاد آنها و نوع و اندازه واحد اقتصادي بستگي دارد.
اهميـت
4 .هدف از حسابرسي صورتهاي مالي اين است كه حسابرس بتواند دراين باره كه آيا صورتهاي مزبور از تمام جنبههاي با اهميت، طبق استانداردهاي حسابداري تهيه شده است يا خير، اظهارنظر كند . تعيين اين كه چه چيز با اهميت ميباشد، مستلزم قضاوت حرفهاي است.
5 . حسابرس در برنامهريزي حسابرسي، ميزان قابل قبولي از اهميت را مشخص ميكند كه بتواند اشتباهات و يا تحريفهاي با اهميت (كمي) را كشف نمايد. اما، هم مبلغ (كميت) و هم ماهيت(كيفيت) اشتباهات و يا تحريفها بايد مورد توجه قرار گيرد. نمونههايي از اشتباهات و يا تحريفهاي كيفي عبارت است از توصيف نارسا يا نادرست يكي از رويههاي حسابداري
(در صورتي كه احتمال برود استفادهكننده گزارشهاي مالي با آن توصيف گمراه خواهد شد) و عدم افشا و نقض مقررات قانوني (در صورتي كه پيامدهاي محدود كننده ناشي از آن، عمليات واحد مورد رسيدگي را به گونهاي عمده تحت تاثير قرار دهد).
6 . حسابرس بايد احتمال وقوع اشتباهات و يا تحريفهاي با مبالغ كم اهميتي را نيز مورد توجه قرار دهد كه مجموع آنها ميتواند اثر با اهميتي بر صورتهاي مالي داشته باشد؛ براي مثال، اشتباه در بكارگيري يكي از رويههاي حسابداري در پايان ماه هنگامي ميتواند نشانه پديد آمدن اشتباه يا تحريف بالقوه با اهميت باشد كه آن اشتباه در پايان هر ماه تكرار شود.
7 . حسابرس، اهميت را هم در سطح صورتهاي مالي به عنوان يك مجموعه واحد و هم در ارتباط با هريك از مانده حسابها، گروه معاملات و رويدادها و موارد افشا مورد توجه قرار ميدهد. ملاحظاتي چون الزامات قانوني و مقرراتي و ملاحظات مربوط به هريك از مانده حسابهاي مندرج در صورتهاي مالي و روابط بين اقلام صورتهاي مزبور نيز ميتواند مبلغ اهميت را تحت تاثير قرار دهد. درنتيجه، اين فرايند ميتواند بر حسب موضوع مورد رسيدگي، به مبالغ مختلف اهميت بيانجامد.
8 . حسابرس در هريك از مراحل زير بايد اهميت را مورد توجه قرار دهد:
الف - تعيين نوع و ماهيت، زمانبندي اجرا و حدود روشهاي حسابرسي .
ب - ارزيابي اثر اشتباهات و يا تحريفها.
رابطه بين اهميت و خطر حسابرسي
9 . حسابرس هنگام برنامهريزي حسابرسي بايد مشخص كند كه چه مواردي ميتواند صورتهاي مالي را به گونهاي با اهميت تحريف كند. براورد حسابرس از اهميت مربوط به مانده حسابهاي خاص و گروههاي معاملات و رويدادهاي مشخص، حسابرس را در يافتن پاسخ براي پرسشهايي چون كدام اقلام بايد رسيدگي شود و از نمونهگيري آماري و روشهاي تحليلي استفاده گردد يا خير، ياري ميرساند. پاسخهاي مزبور حسابرس را قادر ميكند روشهايي از حسابرسي را انتخاب كند و بكار گيرد كه در مجموع، بتواند خطر حسابرسي را به سطح قابل قبولي كاهش دهد.
10 . اهميت با خطر حسابرسي رابطه معكوس دارد؛ يعني هر چه مبلغ اهميت بالا ميرود، خطر حسابرسي كاهش مييابد و برعكس. حسابرس براي تعيين نوع و ماهيت، زمانبندي اجرا و حدود روشهاي حسابرسي بايد اين رابطه معكوس را در نظر بگيرد؛ براي مثال، چنانچه حسابرس پس از برنامهريزي براي اجراي روشهاي خاص حسابرسي به اين نتيجه برسد كه مبلغ اهميت قابل قبول، پايينتر از براورد قبلي وي است، خطر حسابرسي افزايش مييابد. حسابرس براي جبران اين افزايش در خطر حسابرسي يكي از اقدامات زير را انجام ميدهد:
الف - كاهش سطح براوردي خطر كنترل، در صورت امكان، و تامين پشتوانه لازم براي سطح جديد پايينتر، از طريق انجام آزمونهاي گستردهتر يا اضافي كنترلهاي داخلي.
ب - كاهش خطر عدم كشف از طريق تعديل نوع و ماهيت، زمانبندي اجرا و حدود آزمونهاي محتواي مورد نظر.
اهميت و خطر حسابرسي در ارزيابي شواهد حسابرسي
11 . براورد حسابرس از اهميت و خطر حسابرسي در مرحله برنامهريزي حسابرسي ميتواند متفاوت از براورد وي در مرحله ارزيابي نتايج حاصل از اجراي روشهاي حسابرسي باشد. اين تفاوت ميتواند از تغيير ايجاد شده در شرايط يا افزايش شناخت حسابرس به دليل انجام دادن رسيدگيها ناشي شود؛ براي مثال، چنانچه حسابرسي پيش از پايان دوره مالي برنامه ريزي شده باشد، حسابرس بايد نتايج عمليات و وضعيت مالي را پيشبيني و براساس آن، اهميت و خطر حسابرسي را براورد كرده باشد. اگر نتايج عمليات و وضعيت مالي واقعي به گونهاي عمده متفاوت از پيشبيني حسابرس باشد، براورد وي از اهميت و خطر حسابرسي نيز تغيير ميكند. حسابرس ممكن است در مرحله برنامهريزي حسابرسي، ميزان اهميت را عمدا بيشتر از ميزاني در نظر بگيرد كه براي ارزيابي نتايج رسيدگيهايش بكار خواهد گرفت. حسابرس معمولا اين كار را به منظور كاهش احتمال خطر وجود اشتباهات يا تحريفهاي كشف نشده و تامين حاشيه اطميناني براي ارزيابي اثر اشتباهات و يا تحريفهاي كشف شده در جريان حسابرسي، انجام ميدهد.
ارزيابي اثر اشتباهات يا تحريفها
12 .حسابرس در ارزيابي مطلوبيت ارائه صورتهاي مالي بايد با اهميت بودن يا نبودن مجموع اشتباهات و يا تحريفهاي اصلاح نشدهاي را تعيين كند كه در جريان حسابرسي كشف شدهاست.
13 . مجموع اشتباهات يا تحريفهاي اصلاح نشده، هر دو مورد زير را دربر ميگيرد:
الف - اشتباهات و يا تحريفهاي مشخصي كه توسط حسابرس شناسايي شده است، شامل اثر خالص اشتباهات و يا تحريفهاي مشخص شده در حسابرسي دورههاي قبل كه اصلاح نشده است.
ب - بهترين براورد حسابرس از ساير اشتباهات و يا تحريفهايي كه نميتواند بطور مشخص شناسايي شود (يعني، خطاي تعميم يافته).
14 . حسابرس بايد با اهميت بودن يا نبودن مجموع اشتباهات و يا تحريفهاي اصلاح نشده را تعيين كند. چنانچه حسابرس به اين نتيجه برسد كه اين گونه اشتباهات و يا تحريفها با اهميت است بايد از مديريت واحد مورد رسيدگي بخواهد صورتهاي مالي را اصلاح كند يا بايد روشهاي حسابرسي را بطور گستردهتر اجرا كند تا بتواند خطر حسابرسي را كاهش دهد. در هر صورت،
مديريت معمولا ترجيح ميدهد صورتهاي مالي را بابت اشتباهات و يا تحريفهاي شناسايي شده، اصلاح كند.
15 .چنانچه مديريت واحد مورد رسيدگي از اصلاح صورتهاي مالي خودداري ورزد و نتايج اجراي گستردهتر روشهاي حسابرسي نيز حسابرس را نسبت به بي اهميت بودن مجموع اشتباهات و يا تحريفهاي
اصلاح نشده، متقاعد نكند، حسابرس بايد گزارش خود را طبق استاندارد حسابرسي ارائه شده در بخش 70 تحت عنوان "گزارش حسابرس مستقل"، تعديل كند.
16 . اگر مجموع اشتباهات يا تحريفهاي اصلاح نشدهاي كه حسابرس شناسايي ميكند به مرز اهميت تعيين شده نزديك شود، حسابرس بايد احتمال اين كه حاصل جمع اشتباهات يا تحريفهاي كشف نشده (براوردي) و مجموع اشتباهات يا تحريفهاي اصلاح نشده از مرز اهميت فراتر رود را مورد توجه قرار دهد. در اين صورت، حسابرس بايد از طريق درخواست از مديريت براي اصلاح صورتهاي مالي بابت اشتباهات يا تحريفهاي شناسايي شده يا اجراي روشهاي اضافي حسابرسي، خطر مزبور را كاهش دهد.
تاريخ اجرا
17 . اين بخش براي حسابرسي صورتهاي مالي كه دوره مالي آن منتهي به 29 اسفند 1378 يا پساز آن ميباشد، لازمالاجراست
كليــات
1 . هدف اين بخش، ارائه استانداردها و راهنماييهاي لازم درباره مفهوم اهميت و رابطه آن با خطر حسابرسي است.
2 . حسابرس در هر كار حسابرسي بايد اهميت و رابطه آن را با خطر حسابرسي ارزيابي كند.
3 . از ديدگاه اين استاندارد، اطلاعاتي با اهميت تلقي ميشود كه عدم ارائه يا ارائه نادرست آن بتواند قضاوت و تصميمگيري يك استفادهكننده منطقي از صورتهاي مالي را درباره امور واحد اقتصادي تغيير دهد. درجه اهميت اقلام، به كميت، ماهيت و شرايط ايجاد آنها و نوع و اندازه واحد اقتصادي بستگي دارد.
اهميـت
4 .هدف از حسابرسي صورتهاي مالي اين است كه حسابرس بتواند دراين باره كه آيا صورتهاي مزبور از تمام جنبههاي با اهميت، طبق استانداردهاي حسابداري تهيه شده است يا خير، اظهارنظر كند . تعيين اين كه چه چيز با اهميت ميباشد، مستلزم قضاوت حرفهاي است.
5 . حسابرس در برنامهريزي حسابرسي، ميزان قابل قبولي از اهميت را مشخص ميكند كه بتواند اشتباهات و يا تحريفهاي با اهميت (كمي) را كشف نمايد. اما، هم مبلغ (كميت) و هم ماهيت(كيفيت) اشتباهات و يا تحريفها بايد مورد توجه قرار گيرد. نمونههايي از اشتباهات و يا تحريفهاي كيفي عبارت است از توصيف نارسا يا نادرست يكي از رويههاي حسابداري
(در صورتي كه احتمال برود استفادهكننده گزارشهاي مالي با آن توصيف گمراه خواهد شد) و عدم افشا و نقض مقررات قانوني (در صورتي كه پيامدهاي محدود كننده ناشي از آن، عمليات واحد مورد رسيدگي را به گونهاي عمده تحت تاثير قرار دهد).
6 . حسابرس بايد احتمال وقوع اشتباهات و يا تحريفهاي با مبالغ كم اهميتي را نيز مورد توجه قرار دهد كه مجموع آنها ميتواند اثر با اهميتي بر صورتهاي مالي داشته باشد؛ براي مثال، اشتباه در بكارگيري يكي از رويههاي حسابداري در پايان ماه هنگامي ميتواند نشانه پديد آمدن اشتباه يا تحريف بالقوه با اهميت باشد كه آن اشتباه در پايان هر ماه تكرار شود.
7 . حسابرس، اهميت را هم در سطح صورتهاي مالي به عنوان يك مجموعه واحد و هم در ارتباط با هريك از مانده حسابها، گروه معاملات و رويدادها و موارد افشا مورد توجه قرار ميدهد. ملاحظاتي چون الزامات قانوني و مقرراتي و ملاحظات مربوط به هريك از مانده حسابهاي مندرج در صورتهاي مالي و روابط بين اقلام صورتهاي مزبور نيز ميتواند مبلغ اهميت را تحت تاثير قرار دهد. درنتيجه، اين فرايند ميتواند بر حسب موضوع مورد رسيدگي، به مبالغ مختلف اهميت بيانجامد.
8 . حسابرس در هريك از مراحل زير بايد اهميت را مورد توجه قرار دهد:
الف - تعيين نوع و ماهيت، زمانبندي اجرا و حدود روشهاي حسابرسي .
ب - ارزيابي اثر اشتباهات و يا تحريفها.
رابطه بين اهميت و خطر حسابرسي
9 . حسابرس هنگام برنامهريزي حسابرسي بايد مشخص كند كه چه مواردي ميتواند صورتهاي مالي را به گونهاي با اهميت تحريف كند. براورد حسابرس از اهميت مربوط به مانده حسابهاي خاص و گروههاي معاملات و رويدادهاي مشخص، حسابرس را در يافتن پاسخ براي پرسشهايي چون كدام اقلام بايد رسيدگي شود و از نمونهگيري آماري و روشهاي تحليلي استفاده گردد يا خير، ياري ميرساند. پاسخهاي مزبور حسابرس را قادر ميكند روشهايي از حسابرسي را انتخاب كند و بكار گيرد كه در مجموع، بتواند خطر حسابرسي را به سطح قابل قبولي كاهش دهد.
10 . اهميت با خطر حسابرسي رابطه معكوس دارد؛ يعني هر چه مبلغ اهميت بالا ميرود، خطر حسابرسي كاهش مييابد و برعكس. حسابرس براي تعيين نوع و ماهيت، زمانبندي اجرا و حدود روشهاي حسابرسي بايد اين رابطه معكوس را در نظر بگيرد؛ براي مثال، چنانچه حسابرس پس از برنامهريزي براي اجراي روشهاي خاص حسابرسي به اين نتيجه برسد كه مبلغ اهميت قابل قبول، پايينتر از براورد قبلي وي است، خطر حسابرسي افزايش مييابد. حسابرس براي جبران اين افزايش در خطر حسابرسي يكي از اقدامات زير را انجام ميدهد:
الف - كاهش سطح براوردي خطر كنترل، در صورت امكان، و تامين پشتوانه لازم براي سطح جديد پايينتر، از طريق انجام آزمونهاي گستردهتر يا اضافي كنترلهاي داخلي.
ب - كاهش خطر عدم كشف از طريق تعديل نوع و ماهيت، زمانبندي اجرا و حدود آزمونهاي محتواي مورد نظر.
اهميت و خطر حسابرسي در ارزيابي شواهد حسابرسي
11 . براورد حسابرس از اهميت و خطر حسابرسي در مرحله برنامهريزي حسابرسي ميتواند متفاوت از براورد وي در مرحله ارزيابي نتايج حاصل از اجراي روشهاي حسابرسي باشد. اين تفاوت ميتواند از تغيير ايجاد شده در شرايط يا افزايش شناخت حسابرس به دليل انجام دادن رسيدگيها ناشي شود؛ براي مثال، چنانچه حسابرسي پيش از پايان دوره مالي برنامه ريزي شده باشد، حسابرس بايد نتايج عمليات و وضعيت مالي را پيشبيني و براساس آن، اهميت و خطر حسابرسي را براورد كرده باشد. اگر نتايج عمليات و وضعيت مالي واقعي به گونهاي عمده متفاوت از پيشبيني حسابرس باشد، براورد وي از اهميت و خطر حسابرسي نيز تغيير ميكند. حسابرس ممكن است در مرحله برنامهريزي حسابرسي، ميزان اهميت را عمدا بيشتر از ميزاني در نظر بگيرد كه براي ارزيابي نتايج رسيدگيهايش بكار خواهد گرفت. حسابرس معمولا اين كار را به منظور كاهش احتمال خطر وجود اشتباهات يا تحريفهاي كشف نشده و تامين حاشيه اطميناني براي ارزيابي اثر اشتباهات و يا تحريفهاي كشف شده در جريان حسابرسي، انجام ميدهد.
ارزيابي اثر اشتباهات يا تحريفها
12 .حسابرس در ارزيابي مطلوبيت ارائه صورتهاي مالي بايد با اهميت بودن يا نبودن مجموع اشتباهات و يا تحريفهاي اصلاح نشدهاي را تعيين كند كه در جريان حسابرسي كشف شدهاست.
13 . مجموع اشتباهات يا تحريفهاي اصلاح نشده، هر دو مورد زير را دربر ميگيرد:
الف - اشتباهات و يا تحريفهاي مشخصي كه توسط حسابرس شناسايي شده است، شامل اثر خالص اشتباهات و يا تحريفهاي مشخص شده در حسابرسي دورههاي قبل كه اصلاح نشده است.
ب - بهترين براورد حسابرس از ساير اشتباهات و يا تحريفهايي كه نميتواند بطور مشخص شناسايي شود (يعني، خطاي تعميم يافته).
14 . حسابرس بايد با اهميت بودن يا نبودن مجموع اشتباهات و يا تحريفهاي اصلاح نشده را تعيين كند. چنانچه حسابرس به اين نتيجه برسد كه اين گونه اشتباهات و يا تحريفها با اهميت است بايد از مديريت واحد مورد رسيدگي بخواهد صورتهاي مالي را اصلاح كند يا بايد روشهاي حسابرسي را بطور گستردهتر اجرا كند تا بتواند خطر حسابرسي را كاهش دهد. در هر صورت،
مديريت معمولا ترجيح ميدهد صورتهاي مالي را بابت اشتباهات و يا تحريفهاي شناسايي شده، اصلاح كند.
15 .چنانچه مديريت واحد مورد رسيدگي از اصلاح صورتهاي مالي خودداري ورزد و نتايج اجراي گستردهتر روشهاي حسابرسي نيز حسابرس را نسبت به بي اهميت بودن مجموع اشتباهات و يا تحريفهاي
اصلاح نشده، متقاعد نكند، حسابرس بايد گزارش خود را طبق استاندارد حسابرسي ارائه شده در بخش 70 تحت عنوان "گزارش حسابرس مستقل"، تعديل كند.
16 . اگر مجموع اشتباهات يا تحريفهاي اصلاح نشدهاي كه حسابرس شناسايي ميكند به مرز اهميت تعيين شده نزديك شود، حسابرس بايد احتمال اين كه حاصل جمع اشتباهات يا تحريفهاي كشف نشده (براوردي) و مجموع اشتباهات يا تحريفهاي اصلاح نشده از مرز اهميت فراتر رود را مورد توجه قرار دهد. در اين صورت، حسابرس بايد از طريق درخواست از مديريت براي اصلاح صورتهاي مالي بابت اشتباهات يا تحريفهاي شناسايي شده يا اجراي روشهاي اضافي حسابرسي، خطر مزبور را كاهش دهد.
تاريخ اجرا
17 . اين بخش براي حسابرسي صورتهاي مالي كه دوره مالي آن منتهي به 29 اسفند 1378 يا پساز آن ميباشد، لازمالاجراست