diamonds55
8th December 2008, 05:52 PM
شناخت نوع رفتار و علاقه كاربران اينترنتي در هر نقطه از دنيا از اهميت بالايي برخوردار است. گاه دستيابي به چنين اطلاعاتي چنان ذيقيمت مي شود كه حتي نهادهاي امنيتي براي دسترسي به اين اطلاعات، ارايه دهندگان خدمات اينترنتي را تحت فشار قرار مي دهند.
در آمريكا اف بي آي و يا سي آي اي همكاري تنگاتنگي با شركتي همچون گوگل دارند. چراكه گوگل بزرگترين موتور جست و جوي جهان را دارد و دسترسي به بانك اطلاعاتي اين موتور مي تواند فضاي بسيار روشن و ملموس از آنچه در اذهان عمومي يك كشور مي گذرد را در اختيار متقاضيان قرار دهد.
براي مثال فرض كنيد نهادهاي فرهنگي و امنيتي آمريكا از طريق دسترسي به كلمات مورد جست و جو از سوي كاربران يك كشور به راحتي مي توانند به كمبودهاي اطلاعاتي، علاقه مندي هاي و نيازهاي مردم يك كشور پي ببرند. بديهي است زماني كه به چنين اطلاعاتي دسترسي پيدا شود مي توان به تعبيري راه نفوذ و تغذيه فرهنگي و اطلاعاتي مردم آن كشور را به دست آورد.
يكي ديگر از كاربردهاي چنين رفتارشناسي هاي اينترنتي، به دست آوردن بازخوردهاي اتفاقات و اخبار بين المللي در خاك كشورهاست. براي مثال چنانچه آمريكا يك كشور را تهديد به جنگ بكند، يكي از راه هاي كسب اطلاع از اين كه مردم آن كشور تا چه حد اين تهديد را جدي گرفته و فضاي رواني عمومي چگونه است، مراجعه به اطلاعات موتورهاي جست و جو و سايت هاي مورد بازديد مردم كشور مذكور است.
اما گذشته از چنين كاربردهايي، آناليز و تحليل رفتار كاربران اينترنتي مي تواند، سود زيادي را نصيب همگان كند.
اين كه بدانيد كاربران ايراني بيشتر چه ساعاتي از شبانه روز در اينترنت حضور دارند؟ تعداد كاربران، سن و جنسيت آنها در چه وضعي قرار دارد؟ اين كاربران بيشتر وقت خود را در چه سايت هايي مي گذرانند؟ كاربران ايراني از چه طريقي به اينترنت متصل مي شوند؟ كلمات مورد جست و جو و نيازمندي هايي كه مردم در اينترنت به دنبال آن مي گردند چيست؟ سايت هاي خبري، ورزشي، اقتصادي، تفريحي، علمي، مذهبي، خريد و فروش و … مورد علاقه اين كاربران چيست؟ و ده ها سوال ديگر.
بديهي است دسترسي به چنين اطلاعاتي امكان برنامه ريزي به مراتب هدفمند تر و اقتصادي تر براي بسياري از دست اندركاران و صاحبان صنايع و … را به همراه خواهد داشت.
امروزه در دنيا كشورهاي زيادي اقدام به تحليل و رفتارشناسي كاربراي اينترنتي خود كرده و از اين اطلاعات به نحو مطلوب استفاده هاي لازم را نيز مي برند. بديهي است جاي نهاد مشابهي كه مي تواند همواره و به صورت ماهانه چنين اطلاعاتي را استخراج و در اختيار مراجع متعددي قرار دهند در كشور ما خاليست.
اي كاش برخي از اين همه نهاد موازي در حوزه فناوري اطلاعات كه گويي منتظر اجراي طرحي در نهادهاي همسو با خود هستند تا آنها نيز به موازات طرحي مشابه را در دستور كار قرار دهند، اقدام نوين و متفاوتي از اين دست را به اجرا برسانند.
در آمريكا اف بي آي و يا سي آي اي همكاري تنگاتنگي با شركتي همچون گوگل دارند. چراكه گوگل بزرگترين موتور جست و جوي جهان را دارد و دسترسي به بانك اطلاعاتي اين موتور مي تواند فضاي بسيار روشن و ملموس از آنچه در اذهان عمومي يك كشور مي گذرد را در اختيار متقاضيان قرار دهد.
براي مثال فرض كنيد نهادهاي فرهنگي و امنيتي آمريكا از طريق دسترسي به كلمات مورد جست و جو از سوي كاربران يك كشور به راحتي مي توانند به كمبودهاي اطلاعاتي، علاقه مندي هاي و نيازهاي مردم يك كشور پي ببرند. بديهي است زماني كه به چنين اطلاعاتي دسترسي پيدا شود مي توان به تعبيري راه نفوذ و تغذيه فرهنگي و اطلاعاتي مردم آن كشور را به دست آورد.
يكي ديگر از كاربردهاي چنين رفتارشناسي هاي اينترنتي، به دست آوردن بازخوردهاي اتفاقات و اخبار بين المللي در خاك كشورهاست. براي مثال چنانچه آمريكا يك كشور را تهديد به جنگ بكند، يكي از راه هاي كسب اطلاع از اين كه مردم آن كشور تا چه حد اين تهديد را جدي گرفته و فضاي رواني عمومي چگونه است، مراجعه به اطلاعات موتورهاي جست و جو و سايت هاي مورد بازديد مردم كشور مذكور است.
اما گذشته از چنين كاربردهايي، آناليز و تحليل رفتار كاربران اينترنتي مي تواند، سود زيادي را نصيب همگان كند.
اين كه بدانيد كاربران ايراني بيشتر چه ساعاتي از شبانه روز در اينترنت حضور دارند؟ تعداد كاربران، سن و جنسيت آنها در چه وضعي قرار دارد؟ اين كاربران بيشتر وقت خود را در چه سايت هايي مي گذرانند؟ كاربران ايراني از چه طريقي به اينترنت متصل مي شوند؟ كلمات مورد جست و جو و نيازمندي هايي كه مردم در اينترنت به دنبال آن مي گردند چيست؟ سايت هاي خبري، ورزشي، اقتصادي، تفريحي، علمي، مذهبي، خريد و فروش و … مورد علاقه اين كاربران چيست؟ و ده ها سوال ديگر.
بديهي است دسترسي به چنين اطلاعاتي امكان برنامه ريزي به مراتب هدفمند تر و اقتصادي تر براي بسياري از دست اندركاران و صاحبان صنايع و … را به همراه خواهد داشت.
امروزه در دنيا كشورهاي زيادي اقدام به تحليل و رفتارشناسي كاربراي اينترنتي خود كرده و از اين اطلاعات به نحو مطلوب استفاده هاي لازم را نيز مي برند. بديهي است جاي نهاد مشابهي كه مي تواند همواره و به صورت ماهانه چنين اطلاعاتي را استخراج و در اختيار مراجع متعددي قرار دهند در كشور ما خاليست.
اي كاش برخي از اين همه نهاد موازي در حوزه فناوري اطلاعات كه گويي منتظر اجراي طرحي در نهادهاي همسو با خود هستند تا آنها نيز به موازات طرحي مشابه را در دستور كار قرار دهند، اقدام نوين و متفاوتي از اين دست را به اجرا برسانند.