MR_Jentelman
25th December 2010, 11:15 PM
"مجید" تنها قهرمان دهه 60 بود
نشست "بررسی وضعیت رمان نوجوان در دهه 80" توسط دفتر تهیه و تالیف متون و نشریات سازمان تبلیغات اسلامی با حضور حسین فتاحی، محمد میرکیانی و منوچهر اکبرلو صبح امروز در محل سالن اجتماعات معاونت پژوهشی و آموزشی این سازمان برگزار شد.
http://img.tebyan.net/big/1389/10/942092285235137181898118617221174195123121.jpg
نقش رسانهها در مغفول ماندن ادبیات کودک و نوجوان
در ابتدای این نشست محمد میرکیانی با بیان اینکه "دهه 60 اوج شکوفایی ادبیات کودک و نوجوان در ایران بود" به غفلت از این نوع ادبیات در دهه 80 اشاره کرد و یکی از علل وقوع این پدیده را ظهور رسانهها به عنوان رقیبی جدی برای ادبیات کودک و نوجوان برشمرد و گفت: علاوه بر حضور جهشی رسانهها نباید از عدم برنامهریزی صحیح و متناسب با تحولات اجتماعی در دهه 80 و برای نوجوانان غافل شد.
وی همچنین به جوان بودن نویسندگان عرصه نوجوان در دهه 80 پرداخت و شناخت اندک آنها را از نیازهای نوجوانان از دیگر علل اُفت ادبیات و به ویژه ژانر رمان مرتبط با این گروه سنی دانست و افزود: واقعیت این است که رسانهها سطح توقع بچهها را بالا بردهاند و آنها دیگر با آثار به ظاهر بلند به عنوان رمان ارتباط برقرار نمیکنند؛ واقعیت هم این است که اغلب رمانهای ما در عرصه نوجوانان، داستانهای کوتاهی هستند که با پرداختهایی بزرگ شدهاند.
این نویسنده عرصه کودک و نوجوان ادامه داد: اتفاق دیگری که در رمانهای تالیفی کمتر روی داده است، پختگی و تازگی در نثر است. بچهها آثار کهن را به خاطر فضاهای شگفتانگیزشان که ناشی از تندتر شدن ضرباهنگ زندگی است، دوست دارند و این در حالی است که امروزه شاهد آن فضاهای بکر در آثار نویسندگانمان نیستیم.
واقعیت این است که رسانهها سطح توقع بچهها را بالا بردهاند و آنها دیگر با آثار به ظاهر بلند به عنوان رمان ارتباط برقرار نمیکنند؛
ادبیات کودک و نوجوان متوقف مانده است
در این نشست همچنین حسین فتاحی نویسنده عرصه کودک و نوجوان با برشمردن اسامی تعدادی از نویسندگان این عرصه، گفت: شاید این تعداد به 30 نفر هم نرسد که بعضی از آنها یک و بعضی تا 10 رمان نوجوان هم نوشتهاند؛ آنها امروز هم مینویسند ولی نه دیگر رمان نوجوان. البته همه ادبیات کودک هم فقط رمان کودک نیست.
وی سه عنصر استعداد، تجربه نویسندگی و هنر نوشتن را عوامل اصلی در خلق یک اثر ادبی برشمرد و با بیان اینکه "عوامل زیادی در توقف ادبیات کودک دخیل بوده است" ضمن مخالفت با نظر محمد میرکیانی در خصوص تاثیر رسانهها در این زمینه، افزود: آن زمان (دهه 60) هم تلویزیون و کیهان بچهها هم حضور داشتند ولی باز هم رمان نوجوان تولید و خوانده میشد.
فتاحی همچنین با اشاره به انگیزههایی که با وقوع انقلاب 57 در طیفهای مختلف نویسندگان برای نوعی ادای دین به آن ایجاد شد، گفت: فضای آن موقع طوری بود که همه نویسندگان که اکثراً هم جوان بودند، میخواستند ادبیات را غنا ببخشند، ضمن اینکه تمرکز هم در خلق اثر وجود داشت. ولی امروز تمرکز از ما گرفته شده است و من خودم 20 سال است یک رمان هم ننوشتهام.
با تیراژ 2000 تایی که خرج نویسنده درنمیآید
این نویسنده عرصه کودک و نوجوان در پایان با تاکید بر لزوم حمایت دولت از نویسندگان، ادامه داد: زندگی نویسنده امروز سخت شده است و او باید به جای یک کار یعنی نوشتن، 4 جا کار کند تا خرجش را تامین کند. این یک واقعیت است و نباید از نظر دور داشت. نمیگویم دولت باید به ما نویسندهها پول بدهد ولی با تیراژ 2000 تایی که خرج نویسنده درنمیآید.
در این نشست همچنین منوچهر اکبرلو در سخنانی به مغفول ماندن نوجوانان در تمامی عرصههای هنری و ادبی پرداخت و گفت: امروز فقط در زمینه رمان نیست که نوجوان ما مغفول واقع شده، در زمینه خلق شعر، فیلم و نمایشنامه هم اینگونه است.
وی سپس با بیان اینکه "در دهه 80 شاهد رشد بازنویسیها در عرصه ادبیات کودک و نوجوان بودهایم" به کمبود اقتباس از متون کهن اشاره کرد و افزود: بازنویسیهای ما تقریباً در تمامی زمینهها بوده است؛ متون کهن چه مربوط به ایران باستان و چه در زمینه داستانهای مذهبی. اما در مقابل شاهد کمبود اقتباس بودهایم؛ به این معنی که نویسنده، یک اثر کلاسیک را بخواند و بر اساس آن یک جهان داستانی جدید خلق کند.
اکبرلو همچنین با اشاره به رشد چشمگیر رمانهای عامهپسند و زیرشاخههایش تاکید کرد: ادبیات پلیسی و ترسناک ما و حتی ادبیات طنز ما در حوزه نوجوان، تقریباً کاملاً ترجمهای است و در واقع شاهد غلبه ترجمه بر تالیف در این زمینه هستیم.
اکبرلو: از بعضیها میپرسیم که فلان کتاب جذابیت ندارد میگویند عوضش پیام اخلاقی دارد. متاسفانه این اتفاق برای ادبیات آئینی و دفاع مقدس ما افتاده است. انبوه تولیداتی که پیام دارد ولی بچهها نمیخوانند، انبوه تولیداتی که به ظاهر دینی است ولی ساختارش با محتوایش تناسب ندارد.
تنها قهرمان ادبیات نوجوان در دهه 60 "مجید" بود
این نویسنده ادامه داد: ما در دهه 80 همچنین شاهد رشد رمانهای فانتزی بودیم که در مقایسه با رمانهای اجتماعی و رئال دهه 60 قابل توجه است. ویژگی دیگر این است که امروزه شاهد قهرمانهای جدید هستیم، قهرمانهایی مثل هری پاتر و اسپایدرمن در حالی که در دهه 60 ما فقط "مجید" (هوشنگ مرادی کرمانی) را داشتیم.
وی همچنین با اشاره به گرایش ناشران بزرگسال به چاپ رمانهای عرصه کودک و نوجوان در دهه 80 در عین حال به حضور کم رمق ناشران حرفهای دولتی در این عرصه پرداخت و با اشاره به تمایل نویسندگان به تجربه ژانرهای جدید نوشتن در زمینه کودک و نوجوان به شیوه نویسندگان غربی، از نبود نقد برای غنا بخشی به این عرصه در آینده ابراز نگرانی کرد.
جدا کردن فرم و محتوا در یک اثر ادبی خطای بزرگی است
اکبرلو تفکیک فرم و محتوا را از یکدیگر خطایی بزرگ خواند که بعد از انقلاب رخ داد و گفت: از بعضیها میپرسیم که فلان کتاب جذابیت ندارد میگویند عوضش پیام اخلاقی دارد. متاسفانه این اتفاق برای ادبیات آئینی و دفاع مقدس ما افتاده است. انبوه تولیداتی که پیام دارد ولی بچهها نمیخوانند، انبوه تولیداتی که به ظاهر دینی است ولی ساختارش با محتوایش تناسب ندارد.
این نویسنده همچنین با بیان اینکه "نهادهای دولتی در هر سه عرصه حمایت، نظارت و هدایت به خطا رفتهاند" و گفت: به خاطر این وضعیت روند تولید کالاهای فرهنگی مثبت و سالم و طبیعی نیست؛ انبوه جوایزی که خود من هم در آنها سهم داشتهام، فقط باعث شده نویسنده ما به سفارش مسئولان آن جوایز بنویسد نه به سفارش نوجوان.
وی در پایان بر لزوم خروج دولت از عرصه تصدیگری در زمینه چاپ و نشر کتاب تاکید کرد و افزود: اگر دولت نظارت را به تشکلهای غیردولتی بسپارد مطمئن باشد آنها خودشان مو را از ماست میکشند و اینطوری نیست که دولت ابراز نگرانی میکند. مسئله دیگر این است که صنعت نشر ما باید مستقل شود مثل پفک سازی و ماکارونیسازی تا بتواند روی پای خودش بایستد.
منبع: خبرگزاری مهر
نشست "بررسی وضعیت رمان نوجوان در دهه 80" توسط دفتر تهیه و تالیف متون و نشریات سازمان تبلیغات اسلامی با حضور حسین فتاحی، محمد میرکیانی و منوچهر اکبرلو صبح امروز در محل سالن اجتماعات معاونت پژوهشی و آموزشی این سازمان برگزار شد.
http://img.tebyan.net/big/1389/10/942092285235137181898118617221174195123121.jpg
نقش رسانهها در مغفول ماندن ادبیات کودک و نوجوان
در ابتدای این نشست محمد میرکیانی با بیان اینکه "دهه 60 اوج شکوفایی ادبیات کودک و نوجوان در ایران بود" به غفلت از این نوع ادبیات در دهه 80 اشاره کرد و یکی از علل وقوع این پدیده را ظهور رسانهها به عنوان رقیبی جدی برای ادبیات کودک و نوجوان برشمرد و گفت: علاوه بر حضور جهشی رسانهها نباید از عدم برنامهریزی صحیح و متناسب با تحولات اجتماعی در دهه 80 و برای نوجوانان غافل شد.
وی همچنین به جوان بودن نویسندگان عرصه نوجوان در دهه 80 پرداخت و شناخت اندک آنها را از نیازهای نوجوانان از دیگر علل اُفت ادبیات و به ویژه ژانر رمان مرتبط با این گروه سنی دانست و افزود: واقعیت این است که رسانهها سطح توقع بچهها را بالا بردهاند و آنها دیگر با آثار به ظاهر بلند به عنوان رمان ارتباط برقرار نمیکنند؛ واقعیت هم این است که اغلب رمانهای ما در عرصه نوجوانان، داستانهای کوتاهی هستند که با پرداختهایی بزرگ شدهاند.
این نویسنده عرصه کودک و نوجوان ادامه داد: اتفاق دیگری که در رمانهای تالیفی کمتر روی داده است، پختگی و تازگی در نثر است. بچهها آثار کهن را به خاطر فضاهای شگفتانگیزشان که ناشی از تندتر شدن ضرباهنگ زندگی است، دوست دارند و این در حالی است که امروزه شاهد آن فضاهای بکر در آثار نویسندگانمان نیستیم.
واقعیت این است که رسانهها سطح توقع بچهها را بالا بردهاند و آنها دیگر با آثار به ظاهر بلند به عنوان رمان ارتباط برقرار نمیکنند؛
ادبیات کودک و نوجوان متوقف مانده است
در این نشست همچنین حسین فتاحی نویسنده عرصه کودک و نوجوان با برشمردن اسامی تعدادی از نویسندگان این عرصه، گفت: شاید این تعداد به 30 نفر هم نرسد که بعضی از آنها یک و بعضی تا 10 رمان نوجوان هم نوشتهاند؛ آنها امروز هم مینویسند ولی نه دیگر رمان نوجوان. البته همه ادبیات کودک هم فقط رمان کودک نیست.
وی سه عنصر استعداد، تجربه نویسندگی و هنر نوشتن را عوامل اصلی در خلق یک اثر ادبی برشمرد و با بیان اینکه "عوامل زیادی در توقف ادبیات کودک دخیل بوده است" ضمن مخالفت با نظر محمد میرکیانی در خصوص تاثیر رسانهها در این زمینه، افزود: آن زمان (دهه 60) هم تلویزیون و کیهان بچهها هم حضور داشتند ولی باز هم رمان نوجوان تولید و خوانده میشد.
فتاحی همچنین با اشاره به انگیزههایی که با وقوع انقلاب 57 در طیفهای مختلف نویسندگان برای نوعی ادای دین به آن ایجاد شد، گفت: فضای آن موقع طوری بود که همه نویسندگان که اکثراً هم جوان بودند، میخواستند ادبیات را غنا ببخشند، ضمن اینکه تمرکز هم در خلق اثر وجود داشت. ولی امروز تمرکز از ما گرفته شده است و من خودم 20 سال است یک رمان هم ننوشتهام.
با تیراژ 2000 تایی که خرج نویسنده درنمیآید
این نویسنده عرصه کودک و نوجوان در پایان با تاکید بر لزوم حمایت دولت از نویسندگان، ادامه داد: زندگی نویسنده امروز سخت شده است و او باید به جای یک کار یعنی نوشتن، 4 جا کار کند تا خرجش را تامین کند. این یک واقعیت است و نباید از نظر دور داشت. نمیگویم دولت باید به ما نویسندهها پول بدهد ولی با تیراژ 2000 تایی که خرج نویسنده درنمیآید.
در این نشست همچنین منوچهر اکبرلو در سخنانی به مغفول ماندن نوجوانان در تمامی عرصههای هنری و ادبی پرداخت و گفت: امروز فقط در زمینه رمان نیست که نوجوان ما مغفول واقع شده، در زمینه خلق شعر، فیلم و نمایشنامه هم اینگونه است.
وی سپس با بیان اینکه "در دهه 80 شاهد رشد بازنویسیها در عرصه ادبیات کودک و نوجوان بودهایم" به کمبود اقتباس از متون کهن اشاره کرد و افزود: بازنویسیهای ما تقریباً در تمامی زمینهها بوده است؛ متون کهن چه مربوط به ایران باستان و چه در زمینه داستانهای مذهبی. اما در مقابل شاهد کمبود اقتباس بودهایم؛ به این معنی که نویسنده، یک اثر کلاسیک را بخواند و بر اساس آن یک جهان داستانی جدید خلق کند.
اکبرلو همچنین با اشاره به رشد چشمگیر رمانهای عامهپسند و زیرشاخههایش تاکید کرد: ادبیات پلیسی و ترسناک ما و حتی ادبیات طنز ما در حوزه نوجوان، تقریباً کاملاً ترجمهای است و در واقع شاهد غلبه ترجمه بر تالیف در این زمینه هستیم.
اکبرلو: از بعضیها میپرسیم که فلان کتاب جذابیت ندارد میگویند عوضش پیام اخلاقی دارد. متاسفانه این اتفاق برای ادبیات آئینی و دفاع مقدس ما افتاده است. انبوه تولیداتی که پیام دارد ولی بچهها نمیخوانند، انبوه تولیداتی که به ظاهر دینی است ولی ساختارش با محتوایش تناسب ندارد.
تنها قهرمان ادبیات نوجوان در دهه 60 "مجید" بود
این نویسنده ادامه داد: ما در دهه 80 همچنین شاهد رشد رمانهای فانتزی بودیم که در مقایسه با رمانهای اجتماعی و رئال دهه 60 قابل توجه است. ویژگی دیگر این است که امروزه شاهد قهرمانهای جدید هستیم، قهرمانهایی مثل هری پاتر و اسپایدرمن در حالی که در دهه 60 ما فقط "مجید" (هوشنگ مرادی کرمانی) را داشتیم.
وی همچنین با اشاره به گرایش ناشران بزرگسال به چاپ رمانهای عرصه کودک و نوجوان در دهه 80 در عین حال به حضور کم رمق ناشران حرفهای دولتی در این عرصه پرداخت و با اشاره به تمایل نویسندگان به تجربه ژانرهای جدید نوشتن در زمینه کودک و نوجوان به شیوه نویسندگان غربی، از نبود نقد برای غنا بخشی به این عرصه در آینده ابراز نگرانی کرد.
جدا کردن فرم و محتوا در یک اثر ادبی خطای بزرگی است
اکبرلو تفکیک فرم و محتوا را از یکدیگر خطایی بزرگ خواند که بعد از انقلاب رخ داد و گفت: از بعضیها میپرسیم که فلان کتاب جذابیت ندارد میگویند عوضش پیام اخلاقی دارد. متاسفانه این اتفاق برای ادبیات آئینی و دفاع مقدس ما افتاده است. انبوه تولیداتی که پیام دارد ولی بچهها نمیخوانند، انبوه تولیداتی که به ظاهر دینی است ولی ساختارش با محتوایش تناسب ندارد.
این نویسنده همچنین با بیان اینکه "نهادهای دولتی در هر سه عرصه حمایت، نظارت و هدایت به خطا رفتهاند" و گفت: به خاطر این وضعیت روند تولید کالاهای فرهنگی مثبت و سالم و طبیعی نیست؛ انبوه جوایزی که خود من هم در آنها سهم داشتهام، فقط باعث شده نویسنده ما به سفارش مسئولان آن جوایز بنویسد نه به سفارش نوجوان.
وی در پایان بر لزوم خروج دولت از عرصه تصدیگری در زمینه چاپ و نشر کتاب تاکید کرد و افزود: اگر دولت نظارت را به تشکلهای غیردولتی بسپارد مطمئن باشد آنها خودشان مو را از ماست میکشند و اینطوری نیست که دولت ابراز نگرانی میکند. مسئله دیگر این است که صنعت نشر ما باید مستقل شود مثل پفک سازی و ماکارونیسازی تا بتواند روی پای خودش بایستد.
منبع: خبرگزاری مهر