PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : ماهیت و کارکرد علوم انسانی



B a R a N
24th December 2010, 04:15 PM
علوم انساني در اواخر قرن نوزدهم در ميان غربيان دچار بحران شديدي شد، چرا كه در اين زمان، علوم تجربي بشدت در حال پيشرفت بودند و داراي منافع بسيار زيادي تلقي مي‌شدند. تا آن زمان هنوز جنگ‌هاي جهاني اول و دوم اتفاق نيفتاده بود و بنابراين اثرات مخرب علم و تكنولوژي جديد بر زندگي انسان، (كه نمونه آن بمباران هسته‌اي دو شهر از شهرهاي ژاپن توسط آمريكا بود) هنوز آشكار نشده بود و صرفا مزاياي علم تجربي مدرن مورد توجه واقع مي‌شد. در اين ميان علوم انساني علومي بدون فايده و بدون دقت تلقي مي‌شد.

معمولا در جوامع دانشگاهي ما علوم انساني كم‌اهميت‌تر از رياضي و علوم تجربي دانسته مي‌شود در حالي كه در دانشگاه‌هاي غربي، اهميت علوم انساني روز به روز بيشتر محسوس مي‌شود.

در اين مقاله تعريف علوم انساني با توجه به نظرات يكي از متفكران غربي ذكر شده و اهميت علوم انساني مورد بررسي قرار گرفته است. در انتها نيز از اهميت علوم انساني براي جامع ما ذكري به ميان آمده است.



علوم انساني چيست و به چه معناست؟

بر اساس نظام قديم آموزشي در كشور ما، دانش‌آموزان پس از پايان دوره راهنمايي ملزم بودند كه يا در دبيرستان و يا هنرستان به ادامه تحصيل بپردازند. دبيرستان كه عمده دانش‌آموزان در چارچوب آن به ادامه تحصيل مي‌پرداختند داراي 3‌رشته علوم انساني، علوم تجربي و علوم رياضي بود.

اين ساختار در نظام جديد آموزشي دوره دبيرستان تا حد زيادي حفظ شد. دانش‌آموزان هر يك از اين 3 رشته قادرند در رشته‌هاي مشخصي به ادامه تحصيل در دانشگاه بپردازند. مثلا رشته‌هاي دانشگاهي پزشكي، علوم آزمايشگاهي و زيست‌شناسي از زيرمجموعه‌هاي علوم تجربي محسوب مي‌شوند، مهندسي عمران و معماري از زير مجموعه‌هاي رشته علوم رياضي و تاريخ، مدیریت، فلسفه و حقوق از زيرمجموعه‌هاي رشته علوم انساني محسوب مي‌شوند.



بر اساس كدام معيار و ملاك علوم را دسته‌بندي مي‌كنند و بخشي از علوم را تحت عنوان «علوم انساني» و بخش ديگر را علوم تجربي مي‌دانند؟

تمايز علوم رياضي با علوم تجربي تا حدي آشكار است. علوم تجربي از روش‌هاي تجربي و آزمايشگاهي بهره مي‌برند و علوم رياضي از روش‌هاي غيرتجربي و مقدم بر تجربه استفاده مي‌كنند. اصطلاحا رياضيات با شهود محض سروكار دارد و علوم تجربي با شهود تجربي. البته اين شهود را نمي‌بايد با شهود عرفاني اشتباه گرفت بلكه در اينجا شهود به معناي آشكار شدن متعلق شناخت براي انسان است و در رياضيات متعلق شناخت از پيش در ذهن انسان نهاده شده است و هر كس مي‌تواند آن را بدون مراجعه به جهان خارج از ذهن تصور كند. هركسي در ذهن خود تصوري از دايره، مستطيل، عدد 5 و عمل جمع و تفريق دارد و بنابراين موضوعات علوم رياضي در ذهن هركس به خودي خود موجودند.

اما موضوعات علوم تجربي، موضوعاتي خارج از ذهن انسان هستند و براي شناخت آنها لزوما بايد از آنها تجربه حسي و آزمايشگاهي داشت. بنابراين روش علوم تجربي لزوما روش تجربي است و علوم تجربي و علوم رياضي از دو حيث با يكديگر متمايز مي‌شوند:


از حيث موضوع
(به تبع موضوع) از حيث روش


علوم رياضي به تبع اين‌كه روشي عقلي دارند، معمولا يقين‌آورتر هستند، ولي هرچند علوم تجربي كاملا يقين‌آور نيستند، اما به لحاظ اهميت و فايده‌اي كه در زندگي انسان دارند، اگر بيشتر از علوم رياضي مورد توجه نباشند، كمتر از آن مورد توجه نيستند.



اما در اين ميان تكليف علوم انساني چيست؟

همواره 3 سوال مهم در مورد علوم انساني مطرح است:


موضوع علوم انساني چيست؟
روش علوم انساني چيست؟
اهميت علوم انساني چيست؟

علوم انساني در اواخر قرن نوزدهم در ميان غربيان دچار بحران شديدي شد، چرا كه در اين زمان، علوم تجربي بشدت در حال پيشرفت بودند و داراي منافع بسيار زيادي تلقي مي‌شدند. تا آن زمان هنوز جنگ‌هاي جهاني اول و دوم اتفاق نيفتاده بود و بنابراين اثرات مخرب علم و تكنولوژي جديد بر زندگي انسان، (كه نمونه آن بمباران هسته‌اي دو شهر از شهرهاي ژاپن توسط آمريكا بود) هنوز آشكار نشده بود و صرفا مزاياي علم تجربي مدرن مورد توجه واقع مي‌شد. در اين ميان علوم انساني علومي بدون فايده و بدون دقت تلقي مي‌شد. چرا كه علوم انساني فاقد مزايايي بود كه به واسطه علم تجربي و علوم فني مهندسي براي انسان قرن نوزدهم حاصل شده بود. در عين حال هيچ پيشرفتي در اين دسته از علوم مشاهده نمي‌شد. حتي هيچ تعريف مشخصي نيز از اين علوم وجود نداشت و معمولا اين علوم را با مصاديق آن (فلسفه و تاريخ در راس اين مصاديق بودند) مي‌شناختند. نه موضوع اين علوم مشخص بود و نه روش آن و نه اهميت آن.

بنابراين علوم انساني دچار 3 گونه بحران شد:


بحران در هويت،
بحران در روش،
و بحران در غايت.

برخي از فلاسفه غربي در پي نجات علوم انساني از اين بحران بر آمدند. برخي از آنها زير مجموعه‌هاي خاصي از علوم انساني را مورد توجه و تمركز خود قرار دادند كه ادموند هوسرل، فيلسوف شهير آلماني و استاد مارتين هايدگر، از آن دسته از فيلسوفان است. وي توجه خود را به بحران در فلسفه متمركز كرد و روش پديده شناسي خود را براي نجات فلسفه از اين بحران مطرح كرد. ولي يكي از متفكران غربي به نام ويلهلم ديلتاي بحران را نه صرفا متوجه فلسفه، بلكه متوجه كل علوم انساني دانست و در پي نجات آن بر آمد. ديلتاي موضوع علوم انساني را به اين شكل مشخص كرد: آثاري كه انسان آن را خلق كرده است.

اين‌گونه تعيين موضوع براي علوم انساني بسيار راهگشاست و تا حد زيادي روشنگر. ما در فلسفه، انديشه‌هايي را كه انسان‌هاي قبلي در طول تاريخ در مورد نحوه پيدايش جهان، نحوه حصول معرفت و تعيين ارزش‌هاي اخلاقي ارائه دادند مورد مطالعه قرار مي‌دهيم. بنابراين در فلسفه آنچه را كه ساخته انسان است مورد مطالعه قرار مي‌دهيم. در رشته تاريخ نيز آثار انسان‌هاي گذشته و شيوه‌هاي حكومت و جنگ و غيره را مورد مطالعه قرار مي‌دهيم. بنابراين موضوع اين رشته نيز چيزي است كه انسان آن را خلق كرده است.

اما معيار ديلتاي در مورد موضوع علوم انساني از جهاتي رهزن است. چرا كه مثلا كامپيوتر نيز از ساخته‌هاي انسان است ولي رشته مهندسي سخت‌افزار كامپيوتر كه اين ساخته انساني را مورد مطالعه قرار مي‌دهد از زير مجموعه‌هاي علوم انساني محسوب نمي‌شود.

اين اشكال بر ديلتاي وارد نيست. چرا كه او در كنار موضوع علوم انساني، روش علوم انساني را هم مشخص كرده است. روش علوم انساني با علوم رياضي و علوم تجربي متفاوت است. علوم انساني همچون رياضيات به محاسبه و اندازه‌گيري نمي‌پردازد. همچنين علوم انساني همچون علوم تجربي نيست كه به وسيله روش تجربي و آزمايشگاهي با موضوع خود مواجه شود. به نظر ديلتاي علوم تجربي به واسطه روش تجربي، به تبيين علي معلولي و در نهايت پيش بيني در مورد موضوع مورد مطالعه خود =(اعيان طبيعي) مي‌پردازد. اما كارعلوم انساني «فهم» و «توصيف» است. بنابراين علوم انساني از دو جهت با علوم تجربي تفاوت دارد: از جهت موضوع (موضوع علوم تجربي اشياء طبيعي است و موضوع علوم انساني چيزهايي است كه انسان آنها را ساخته است) و از جهت روش روش علوم تجربي، تجربي و آزمايشگاهي است و روش علوم انساني فهم و توصيف موضوع خود است.

بنابراين اشكالي كه در مورد مهندسي سخت‌افزار كامپيوتر مطرح شد به تعريف ديلتاي از علوم انساني وارد نيست. زيرا هر چند موضوع رشته مهندسي سخت‌افزار كامپيوتر از ساخته‌هاي انسان است، ولي روش اين رشته با روش علوم انساني مطابقت ندارد. در عين حال فهم و توصيف كامپيوتر و به طور كلي محصولات تكنولوژي در چارچوب رشته‌هايي مثل فلسفه تكنولوژي و در زيرمجموعه علوم انساني مطرح مي‌شود.

بنابراين علوم انساني از بحران‌هاي هويت و روش نجات مي‌يابد. اما بحران مربوط به اهميت علوم انساني در قرن بيستم از بين رفت، چرا كه پس از اثرات مخرب جنگ‌هاي جهاني اول و دوم، علوم انساني اهميتي مضاعف يافت زيرا انسان غربي به اين نتيجه رسيد كه در مورد آنچه خود ساخته (تكنولوژي) مي‌بايد فهم عميق‌تري پيدا كند.

در اين ميان، اهميت علوم انساني براي ما نيز كه اكنون با دستاوردهاي تكنولوژي غرب مواجهيم، مشخص است. ما در كنار اهميت دادن به علم تجربي و تكنولوژي، نبايد از فهم اين پديده‌ها غافل باشيم و آنها را بدون ملاحظه و تعمق بپذيريم. بنابراين علوم انساني مي‌تواند رهيافت ما را به ساير علوم و موضع ما را نسبت به آنها مشخص كند. معنويت موجود در سنت ما نمي‌بايست قرباني پذيرش زندگي مدرن علمي (يا به عبارت بهتر علم زده) شود. آنچه در اين ميان اهميت دارد توجه به عنصر «فهم» است كه متعلق به علوم انساني است و علوم تجربي و رياضي، فاقد آن مي‌باشند (با تعريفي كه از «فهم» ارائه داده شد).


جام جم آنلاين

aramesh ghoroob
16th November 2011, 12:11 PM
http://media.farsnews.com/Media/8811/Images/jpg/A0804/A0804215.jpg

porsa
24th May 2012, 01:19 PM
علوم انساني همچون علوم تجربي نيست كه به وسيله روش تجربي و آزمايشگاهي با موضوع خود مواجه شود. به نظر ديلتاي علوم تجربي به واسطه روش تجربي، به تبيين علي معلولي و در نهايت پيش بيني در مورد موضوع مورد مطالعه خود =(اعيان طبيعي) مي‌پردازد. اما كارعلوم انساني «فهم» و «توصيف» است. بنابراين علوم انساني از دو جهت با علوم تجربي تفاوت دارد: از جهت موضوع (موضوع علوم تجربي اشياء طبيعي است و موضوع علوم انساني چيزهايي است كه انسان آنها را ساخته است) و از جهت روش روش علوم تجربي، تجربي و آزمايشگاهي است و روش علوم انساني فهم و توصيف موضوع خود است.


جام جم آنلاين


امروزه در بسیاری از رشته های علوم انسانی روش های توصیفی جای خود را به روش های تجربی کمیت محور داده است .

مثلا رشته بین ابینی سوشیال سایکولوژی .

این اطلاعات بسیار قدیمیست

پرسا

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد