محسن آزماینده
21st December 2010, 02:54 AM
تزلزل شخصیت
انسانخواه خردسال یا بزرگسال به خود و شخصیت خویش علاقهمند است. میخواهد همیشه مورد احترام دیگران باشد.
علاقه به حفظ شخصیت در تمام افراد جامعه دیده میشود. همانطور كه دانشمند و ثروتمند پایبند بهشخصیت خود است. یك فرد عادی و مستمند نیز به شخصیت خویش علاقهمند است. همچنان كه یك كلمه توهینآمیز یا یك نگاه تحقیرآمیز شخص را درهم پیچیده و ناراحت میسازد رفتار توبیخآمیز و ملامتبار، كودك خردسال را نیز به رنج و تشویق میافكند زیرا او نیز شخصیت خود را متزلزل مییابد. پس شخصیتطلبی جزء ذات هر انسانی است و همه بدان پایبند میباشند.
.
.
تزلزل شخصیت
انسانخواه خردسال یا بزرگسال به خود و شخصیت خویش علاقهمند است. میخواهد همیشه مورد احترام دیگران باشد.
علاقه به حفظ شخصیت در تمام افراد جامعه دیده میشود. همانطور كه دانشمند و ثروتمند پایبند بهشخصیت خود است. یك فرد عادی و مستمند نیز به شخصیت خویش علاقهمند است. همچنان كه یك كلمه توهینآمیز یا یك نگاه تحقیرآمیز شخص را درهم پیچیده و ناراحت میسازد رفتار توبیخآمیز و ملامتبار، كودك خردسال را نیز به رنج و تشویق میافكند زیرا او نیز شخصیت خود را متزلزل مییابد. پس شخصیتطلبی جزء ذات هر انسانی است و همه بدان پایبند میباشند.
نفی شخصیت
روانشناسان پس از بررسیهای علمی به این نتیجه رسیدهاند كه بسیاری از جنایتكاران و تبهكاران بزرگ اجتماعی كسانی بودهاند كه در دوران كودكی از آنها نفی شخصیت شده است. یعنی؛ جامعه چنین افرادی را به كلی طرد كرده و هیچ نوع شخصیتی برای آنان قائل نبوده است.
این عده وقتی احساس كردند كه جامعه آنان را طرد كردهاست، یكباره همه پردهها را كنار زده و به رفتارهای زننده غیراجتماعی دست زدهاند تا عقدههای خود را خالی كرده و از جامعه انتقام گرفته باشند. به طور مسلم اگر شخصیت این افراد تا حدودی تثبیت میگشت ممكن بود این نیرو و استعدادها به جای این كه در مسیر غلط و ناروا به مصرف برسد در مجرای صحیح و اصولی به كار افتاده و منشأ آثاری میگشت.
اشتباه بزرگ مربیان
یكی از اشتباهاتی كه در محیط خانه و مدرسه صورت میگیرد این است كه اگر دانشآموزی یادگیری درسیاش كم باشد و نتواند مانند دیگران در جنبههای درسی پیشرفت كند، چنین شاگردی را در خانه و مدرسه به عناوین گوناگون مورد سرزنش قرار میدهند، بدون اینكه توجه داشته باشند كه این كار بزرگترین خیانتی است كه در محیط خانه و مدرسه انجام میگیرد.
كمبودهای عاطفی
روانشناسی، رفتارهای افراد را توجیه میكند و میكوشد علل رفتارها را به دست آورد و برای تغییر آنها عوامل اولیه را برطرف سازد. روی همین اصل اساسی، روانشناسی كمبود آموزشی شاگردان عقب مانده را با كمبودهای هوشی و عاطفی آنان مرتبط میداند.
همچنین شاگردانی كه در اثر كمبود مواد اولیه غذایی یا فعالیتهای مغزی یا فقدان امنیت خاطر نمیتوانند در گروه شاگردان موفق قرارگیرند، در حقیقت گناه و مسئولیت متوجه اولیای آنان است.به همین دلیل یكی از شرایط اساسی تعلیم و تربیت، شناسایی شخصیت شاگردان است.
اگر معلم به خصوصیات جسمی و روحی و عاطفی شاگردان واقف باشد هیچگاه عجولانه قضاوت نكرده و شاگرد ضعیف را سرزنش نخواهد كرد.روانشناسی میكوشد به جای توبیخ و ملامتهای بیجا، علت و انگیزه عقبماندگی شاگردان را دریابد و تا حد امكان در رفع موانع تلاش كند.
تربیت نوین
در تربیت نوین، كودك یك انسان كامل شناخته شده است، انسانی كه با دیگر افراد تفاوتی ندارد جز اینكه از نظر جثه كوچك است. در گذشته سؤالات كودكان یك نوع فضولی قلم داده میشد ولی در تربیت نوین پرسشهای كودكان نشانه هوش و بیداری، حس كنجكاوی آنان دانسته شده و برعكس.
كودكانی كه ساكت و صامت در گوشهای مینشینند و در گذشته آنان را با ادب قلمداد میكردند، امروزه جزء كودكان گوشهگیر و بیمار به شمار میروند؛ زیرا كودك سالم كه فعالیت مغزی داشته باشد مجهولاتش را میپرسد. تعلیم و تربیت نوین معتقد است كه هیچ محرم اسراری بهتر از پدر و مادر وجود ندارد.
بنابراین امروزه پدر و مادر باید نقش رفیق و دوست را عهدهدار بوده، مادر به عنوان یك رفیق دلسوز دخترش را راهنمایی كند و پدر هم همانند دوستی با فرزندش رفاقت كند. در آموزش نوین به جای اینكه شاگردان مورد ملامت و توبیخ قرار بگیرند، سعی میشود مشكلات عاطفی برطرف شود.
فرد- خدیجه ریاضی
منبع: همشهری
انسانخواه خردسال یا بزرگسال به خود و شخصیت خویش علاقهمند است. میخواهد همیشه مورد احترام دیگران باشد.
علاقه به حفظ شخصیت در تمام افراد جامعه دیده میشود. همانطور كه دانشمند و ثروتمند پایبند بهشخصیت خود است. یك فرد عادی و مستمند نیز به شخصیت خویش علاقهمند است. همچنان كه یك كلمه توهینآمیز یا یك نگاه تحقیرآمیز شخص را درهم پیچیده و ناراحت میسازد رفتار توبیخآمیز و ملامتبار، كودك خردسال را نیز به رنج و تشویق میافكند زیرا او نیز شخصیت خود را متزلزل مییابد. پس شخصیتطلبی جزء ذات هر انسانی است و همه بدان پایبند میباشند.
.
.
تزلزل شخصیت
انسانخواه خردسال یا بزرگسال به خود و شخصیت خویش علاقهمند است. میخواهد همیشه مورد احترام دیگران باشد.
علاقه به حفظ شخصیت در تمام افراد جامعه دیده میشود. همانطور كه دانشمند و ثروتمند پایبند بهشخصیت خود است. یك فرد عادی و مستمند نیز به شخصیت خویش علاقهمند است. همچنان كه یك كلمه توهینآمیز یا یك نگاه تحقیرآمیز شخص را درهم پیچیده و ناراحت میسازد رفتار توبیخآمیز و ملامتبار، كودك خردسال را نیز به رنج و تشویق میافكند زیرا او نیز شخصیت خود را متزلزل مییابد. پس شخصیتطلبی جزء ذات هر انسانی است و همه بدان پایبند میباشند.
نفی شخصیت
روانشناسان پس از بررسیهای علمی به این نتیجه رسیدهاند كه بسیاری از جنایتكاران و تبهكاران بزرگ اجتماعی كسانی بودهاند كه در دوران كودكی از آنها نفی شخصیت شده است. یعنی؛ جامعه چنین افرادی را به كلی طرد كرده و هیچ نوع شخصیتی برای آنان قائل نبوده است.
این عده وقتی احساس كردند كه جامعه آنان را طرد كردهاست، یكباره همه پردهها را كنار زده و به رفتارهای زننده غیراجتماعی دست زدهاند تا عقدههای خود را خالی كرده و از جامعه انتقام گرفته باشند. به طور مسلم اگر شخصیت این افراد تا حدودی تثبیت میگشت ممكن بود این نیرو و استعدادها به جای این كه در مسیر غلط و ناروا به مصرف برسد در مجرای صحیح و اصولی به كار افتاده و منشأ آثاری میگشت.
اشتباه بزرگ مربیان
یكی از اشتباهاتی كه در محیط خانه و مدرسه صورت میگیرد این است كه اگر دانشآموزی یادگیری درسیاش كم باشد و نتواند مانند دیگران در جنبههای درسی پیشرفت كند، چنین شاگردی را در خانه و مدرسه به عناوین گوناگون مورد سرزنش قرار میدهند، بدون اینكه توجه داشته باشند كه این كار بزرگترین خیانتی است كه در محیط خانه و مدرسه انجام میگیرد.
كمبودهای عاطفی
روانشناسی، رفتارهای افراد را توجیه میكند و میكوشد علل رفتارها را به دست آورد و برای تغییر آنها عوامل اولیه را برطرف سازد. روی همین اصل اساسی، روانشناسی كمبود آموزشی شاگردان عقب مانده را با كمبودهای هوشی و عاطفی آنان مرتبط میداند.
همچنین شاگردانی كه در اثر كمبود مواد اولیه غذایی یا فعالیتهای مغزی یا فقدان امنیت خاطر نمیتوانند در گروه شاگردان موفق قرارگیرند، در حقیقت گناه و مسئولیت متوجه اولیای آنان است.به همین دلیل یكی از شرایط اساسی تعلیم و تربیت، شناسایی شخصیت شاگردان است.
اگر معلم به خصوصیات جسمی و روحی و عاطفی شاگردان واقف باشد هیچگاه عجولانه قضاوت نكرده و شاگرد ضعیف را سرزنش نخواهد كرد.روانشناسی میكوشد به جای توبیخ و ملامتهای بیجا، علت و انگیزه عقبماندگی شاگردان را دریابد و تا حد امكان در رفع موانع تلاش كند.
تربیت نوین
در تربیت نوین، كودك یك انسان كامل شناخته شده است، انسانی كه با دیگر افراد تفاوتی ندارد جز اینكه از نظر جثه كوچك است. در گذشته سؤالات كودكان یك نوع فضولی قلم داده میشد ولی در تربیت نوین پرسشهای كودكان نشانه هوش و بیداری، حس كنجكاوی آنان دانسته شده و برعكس.
كودكانی كه ساكت و صامت در گوشهای مینشینند و در گذشته آنان را با ادب قلمداد میكردند، امروزه جزء كودكان گوشهگیر و بیمار به شمار میروند؛ زیرا كودك سالم كه فعالیت مغزی داشته باشد مجهولاتش را میپرسد. تعلیم و تربیت نوین معتقد است كه هیچ محرم اسراری بهتر از پدر و مادر وجود ندارد.
بنابراین امروزه پدر و مادر باید نقش رفیق و دوست را عهدهدار بوده، مادر به عنوان یك رفیق دلسوز دخترش را راهنمایی كند و پدر هم همانند دوستی با فرزندش رفاقت كند. در آموزش نوین به جای اینكه شاگردان مورد ملامت و توبیخ قرار بگیرند، سعی میشود مشكلات عاطفی برطرف شود.
فرد- خدیجه ریاضی
منبع: همشهری