poune
13th December 2010, 03:09 PM
اختلالات شبه جسمي
اصطلاح شبه جسمي (SOMATOFORM) از كلمه يوناني soma به معني "بدن" گرفته شده است. اختلالات شبه جسمي گروه وسيعي از بيماري ها هستند كه نشانه ها و علايم جسمي مؤلفه اصلي آنها را تشكيل مي دهند. اين اختلالات در برگيرنده تعاملات ميان ذهن و بدن هستند و در آنها مغز، از راههايي كه هنوز شناخته نشده است، پيامهاي مختلفي ارسال مي كند كه بر آگاهي فرد تاثير مي گذارد و از وجود يك مشكل جدي در بدن خبر مي دهد. به علاوه مكانيسم هاي ناشناخته رواني يا مغزي نيز وجود دارند كه تغييرات جزئي يا غيرقابل شناسايي در شيمي عصبي، فيزيولوژي عصبي و ايمني شناسي عصبي ايجاد مي كنند و باعث بروز اين بيماري مي شوند.
پنج اختلال شبه جسمي خاص شناخته شده است.
1- اختلال جسماني كردن كه وجه مشخصه آن شكايات جسماني متعددي است كه با دستگاه هاي عضوي مختلفي مرتبط هستند.
2- اختلال تبديلي كه با يك يا دو شكايت عصبي مشخص مي شود.
3- خود بيمارانگاري كه بيشتر با باور بيماران به داشتن بيماري خاصي مشخص مي شود تا تمركز روي علايم.
4- اختلال بدريختي بدن، باور غلط يا مبالغه آميزي است مبني بر ناقص بودن بخشي از بدن
5- اختلال درد، عبارتست از نشانه هايي از درد كه به طور كامل با عوامل رواني مرتبط هستند يا بر اثر اين عوامل تشديد مي شوند.
اختلال جسماني كردن
وجه مشخصه اختلال جسماني كردن، علايم جسمي متعددي است كه با معاينات جسماني و بررسي هاي آزمايشگاهي كافي قابل توجيه نيستند. اين اختلال معمولاً پيش از سن 30 سالگي شروع مي شود ولي ممكن است براي سالها ادامه يابد و با تركيبي از درد، نشانه هاي گوارشي، جنسي و عصبي كاذب مشخص مي شود. تفاوت اختلال جسماني كردن با ساير اختلالات شبه جسمي در تعداد شكايات و دستگاههاي متعدد (مثلاً گوارش و اعصاب) درگير در اين اختلال است. اين اختلال مزمن است و با ناراحتي روانشناختي قابل ملاحظه، اختلال در عملكرد اجتماعي-شغلي و جستجوي افراطي براي كمك طبي همراه است.
اختلال جسماني كردن را از زمان مصر باستان مي شناختند. نام اوليه اين اختلال، هيستري بود. اختلالي كه اشتباهاً تصور مي شد فقط زنان را مبتلا مي كند.
تشخيص اختلال جسماني كردن مستلزم آن است كه نشانه ها پيش از سن 30 سالگي شروع شوند. در سير اختلال بيمار بايستي حداقل از چهار نشانه دردناك؛ دو نشانه گوارشي، يك نشانه جنسي و يك نشانه شبه عصبي شاكي باشد كه هيچيك از آنها با معاينات جسمي و بررسي هاي آزمايشگاهي، به طور كامل قابل توجيه نباشند.
مبتلايان شكايات جسمي متعدد و سابقه طبي طولاني و پيچيده اي دارند. تهوع و استفراغ، اشكال در بلع، احساس درد در دست و پا، كوتاهي تنفس بدون ارتباط با فعاليت، فراموشي، عوارض حاملگي و قاعدگي از جمله شايعترين نشانه هاي اين اختلال هستند. اين افراد اغلب معتقدند كه تمام عمر بيمار بوده اند. علايم عصبي كاذب احتمال وجود يك اختلال عصبي را مطرح مي كنند. اين علايم عبارتند از: اختلال هماهنگي يا تعادل، فلج يا ضعف موضعي، اشكال در بلع يا احساس وجود توده در گلو، آفوني، احتباس ادرار، توهم، از بين رفتن حس لمس يا درد، دوبيني، كوري، كري، تشنج يا از دست دادن هوشياري كه ناشي از غش نباشد.
ناراحتي روانشناختي و مشكلات بين فردي بارز هستند؛ اضطراب و افسردگي شايعترين حالات روانپزشكي در اين بيماران است. تهديد به خودكشي شايع است ولي اقدام به آن نادر مي باشد. اگر خودكشي واقع شود اغلب همراه با سوءمصرف مواد ديده مي شود. سابقه طبي بيماران اغلب پرحاشيه، مبهم، غيردقيق، متناقض و آشفته است. بيماران به طور كلاسيك شكايات خود را به گونه اي نمايشي، هيجاني، مبالغه آميز و با زباني پرآب وتاب بيان مي كنند. آنها ممكن است مراحل زماني سابقه خود را با هم اشتباه كنند و نمي توانند به طور واضح نشانه هاي فعلي خود را از نشانه هاي قبلي تميز دهند. مبتلايان مونث ممكن است به شكلي نمايشي و خودنما لباس بپوشند. اينان ممكن است وابسته به خود، خودمحور تشنه تمجيد و تعريف و استاد در بازي دادن ديگران به نظر آيند.
روشهای درمان بیماری
روان درماني
درمان بيماران مبتلا به اختلال جسماني كردن وقتي بهتر انجام مي شود كه يك پزشك مسئول مراقبت هاي اوليه بميار باشد. وقتي بيش از يك پزشك درگير درمان باشد، بيمار فرصت بيشتري براي ابراز شكايت هاي جسمي دارد. روان درماني، هم فردي و هم گروهي، در درمان اين اختلال به كار مي رود. در جريان روان درماني به بيمار كمك مي شود تا با نشانه هايش كنار بيايد، هيجانات پنهان خود را ابراز كند و راهبردهاي ديگري براي ابراز احساساتش پيدا كند.
اصطلاح شبه جسمي (SOMATOFORM) از كلمه يوناني soma به معني "بدن" گرفته شده است. اختلالات شبه جسمي گروه وسيعي از بيماري ها هستند كه نشانه ها و علايم جسمي مؤلفه اصلي آنها را تشكيل مي دهند. اين اختلالات در برگيرنده تعاملات ميان ذهن و بدن هستند و در آنها مغز، از راههايي كه هنوز شناخته نشده است، پيامهاي مختلفي ارسال مي كند كه بر آگاهي فرد تاثير مي گذارد و از وجود يك مشكل جدي در بدن خبر مي دهد. به علاوه مكانيسم هاي ناشناخته رواني يا مغزي نيز وجود دارند كه تغييرات جزئي يا غيرقابل شناسايي در شيمي عصبي، فيزيولوژي عصبي و ايمني شناسي عصبي ايجاد مي كنند و باعث بروز اين بيماري مي شوند.
پنج اختلال شبه جسمي خاص شناخته شده است.
1- اختلال جسماني كردن كه وجه مشخصه آن شكايات جسماني متعددي است كه با دستگاه هاي عضوي مختلفي مرتبط هستند.
2- اختلال تبديلي كه با يك يا دو شكايت عصبي مشخص مي شود.
3- خود بيمارانگاري كه بيشتر با باور بيماران به داشتن بيماري خاصي مشخص مي شود تا تمركز روي علايم.
4- اختلال بدريختي بدن، باور غلط يا مبالغه آميزي است مبني بر ناقص بودن بخشي از بدن
5- اختلال درد، عبارتست از نشانه هايي از درد كه به طور كامل با عوامل رواني مرتبط هستند يا بر اثر اين عوامل تشديد مي شوند.
اختلال جسماني كردن
وجه مشخصه اختلال جسماني كردن، علايم جسمي متعددي است كه با معاينات جسماني و بررسي هاي آزمايشگاهي كافي قابل توجيه نيستند. اين اختلال معمولاً پيش از سن 30 سالگي شروع مي شود ولي ممكن است براي سالها ادامه يابد و با تركيبي از درد، نشانه هاي گوارشي، جنسي و عصبي كاذب مشخص مي شود. تفاوت اختلال جسماني كردن با ساير اختلالات شبه جسمي در تعداد شكايات و دستگاههاي متعدد (مثلاً گوارش و اعصاب) درگير در اين اختلال است. اين اختلال مزمن است و با ناراحتي روانشناختي قابل ملاحظه، اختلال در عملكرد اجتماعي-شغلي و جستجوي افراطي براي كمك طبي همراه است.
اختلال جسماني كردن را از زمان مصر باستان مي شناختند. نام اوليه اين اختلال، هيستري بود. اختلالي كه اشتباهاً تصور مي شد فقط زنان را مبتلا مي كند.
تشخيص اختلال جسماني كردن مستلزم آن است كه نشانه ها پيش از سن 30 سالگي شروع شوند. در سير اختلال بيمار بايستي حداقل از چهار نشانه دردناك؛ دو نشانه گوارشي، يك نشانه جنسي و يك نشانه شبه عصبي شاكي باشد كه هيچيك از آنها با معاينات جسمي و بررسي هاي آزمايشگاهي، به طور كامل قابل توجيه نباشند.
مبتلايان شكايات جسمي متعدد و سابقه طبي طولاني و پيچيده اي دارند. تهوع و استفراغ، اشكال در بلع، احساس درد در دست و پا، كوتاهي تنفس بدون ارتباط با فعاليت، فراموشي، عوارض حاملگي و قاعدگي از جمله شايعترين نشانه هاي اين اختلال هستند. اين افراد اغلب معتقدند كه تمام عمر بيمار بوده اند. علايم عصبي كاذب احتمال وجود يك اختلال عصبي را مطرح مي كنند. اين علايم عبارتند از: اختلال هماهنگي يا تعادل، فلج يا ضعف موضعي، اشكال در بلع يا احساس وجود توده در گلو، آفوني، احتباس ادرار، توهم، از بين رفتن حس لمس يا درد، دوبيني، كوري، كري، تشنج يا از دست دادن هوشياري كه ناشي از غش نباشد.
ناراحتي روانشناختي و مشكلات بين فردي بارز هستند؛ اضطراب و افسردگي شايعترين حالات روانپزشكي در اين بيماران است. تهديد به خودكشي شايع است ولي اقدام به آن نادر مي باشد. اگر خودكشي واقع شود اغلب همراه با سوءمصرف مواد ديده مي شود. سابقه طبي بيماران اغلب پرحاشيه، مبهم، غيردقيق، متناقض و آشفته است. بيماران به طور كلاسيك شكايات خود را به گونه اي نمايشي، هيجاني، مبالغه آميز و با زباني پرآب وتاب بيان مي كنند. آنها ممكن است مراحل زماني سابقه خود را با هم اشتباه كنند و نمي توانند به طور واضح نشانه هاي فعلي خود را از نشانه هاي قبلي تميز دهند. مبتلايان مونث ممكن است به شكلي نمايشي و خودنما لباس بپوشند. اينان ممكن است وابسته به خود، خودمحور تشنه تمجيد و تعريف و استاد در بازي دادن ديگران به نظر آيند.
روشهای درمان بیماری
روان درماني
درمان بيماران مبتلا به اختلال جسماني كردن وقتي بهتر انجام مي شود كه يك پزشك مسئول مراقبت هاي اوليه بميار باشد. وقتي بيش از يك پزشك درگير درمان باشد، بيمار فرصت بيشتري براي ابراز شكايت هاي جسمي دارد. روان درماني، هم فردي و هم گروهي، در درمان اين اختلال به كار مي رود. در جريان روان درماني به بيمار كمك مي شود تا با نشانه هايش كنار بيايد، هيجانات پنهان خود را ابراز كند و راهبردهاي ديگري براي ابراز احساساتش پيدا كند.