PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : مقاله تقويم در ايران باستان



باستان شناس
12th December 2010, 08:17 PM
در دوران اشكانيان دو قسم تقويم يكي سلوكي و ديگري پارتي (اشكاني) وجود داشت.

مبدا تاريخ سلوكي را از سال 312 قبل از ميلاد كه مصادف با زمان تاسيس اين سلسله است در نظر مي گرفتند و مبدا تاريخ پارتي را از سال 247 قبل از ميلاد كه ابتداي سلطنت تيرداد اول است حساب مي كردند.

مطابق تقويم سلوكي سال، قمري است يعني داراي 12 ماه است و چون با سال شمسي مطابقت ندارد هر سه سال عده ماه ها را به جاي دوازده، سيزده حساب مي كردند تا با سال شمسي مساوي گردد.

معلوم است كه تقويم سلوكي تقليدي از تقويم يوناني و مقدوني است كه ترتيب سالش با سال قمري يكي است.

در تقويم پارتي سالها شمسي است و اسامي ماه ها همان اسامي اوستايي است كه تاكنون متداول است، فروردين الي آخر، بر روي مسكوكات هر دو تاريخ ذكر مي شده ولي در ميان مردم نيز تاريخ پارتي رواج داشت. لوحه هايي در بابل يافته اند كه متعلق به دوره اشكاني است و فقط تاريخ پارتي را دارد و چون اسم خرداد (هئوروتات) در لوحه اي ذكر شده معلوم است كه اسامي ماه ها همان نام هاي اوستايي را داشته اند.

در مورد تقويم اشكانيان فقط ابهامي وجود دارد و آن اينكه سال هاي شمسي پارتي را چگونه كبيسه مي كردند زيرا مسلم است كه سال هاي شمسي اوستايي 365 روز است و حال آنكه سال طبيعي 365 روز و 5 ساعت و 48 دقيقه و 49 ثانيه است.


تقويم در زمان ساسانيان (تقويم اوستايي جديد):

در زمان ساسانيان هر سال مركب از 365 شبانه روز و داراي 12 ماه بود كه هر ماه 30 روز داشت و پنج روز آخر سال اندرگاه (پنجه دزده) نام داشت كه اين پنج روز به صورتي مستقل و مربوط به هيچ يك از ماه ها نبود، همان است كه در دوران اسلامي به خمسه مسترقه معروف شده است.

نظر به اينكه سال مداري (حقيقي) داراي 365 روز و 5 ساعت و 48 دقيقه و 49 ثانيه است و سال عرضي زمان ساسانيان داراي 365 روز بود به همين علت پس از هر چهار سال يك روز سال عرفي عقب تر از سال طبيعي مي افتاد يعني نوروز كه بايستي هميشه در اول فروردين ماه باشد پس از گذشت هر چهار سال يك روز عقب مي رفت، با اين حساب بعد از هر 120 سال مدت يك ماه از سال طبيعي (حقيقي) عقب تر مي افتاد به همين سبب براي روحانيون به ملاحظه رعايت اعياد و عادات مذهبي لازم بود كه سال شمسي حقيقي را بدانند روي همين اصل قرار گذاشتند كه با دخالت دولت بعد از هر 120 سال، سال را 13 ماه حساب مي كردند كه به نوبت دو فروردين، دو ارديبهشت دو خرداد الي آخر مي شمردند، سال كبيسه را بهيزك ناميده اند كه به مناسبت آن جشن ها مي گرفتند عقب رفتن نوروز به اين ترتيب از 30 روز تجاوز نمي كرد.

تقويم بعد از اسلام:

كبيسه كردن تاريخ از اواخر دوران ساسانيان در بوته فراموشي قرار گرفت به همين جهت در زمان خلفاي بني عباس براي زارعين و مالكين از حيث پرداخت ماليات اشكالاتي توليد شد، براي رفع اين اشكال در سال 242 هجري قمري المتوكل خليفه عباسي فرمان داد تا مطابق سابق عمل كرده يعني سال صد و بيستم را كبيسه كنند ولي اين فرمان عملي نشد.

در سال 282 هجري قمري يعني زمان خلافت معتضد بالله خليفه عباسي مقرر شد كه تاريخ پارسي از تاريخ ژولياني (رومي) پيروي كرده و در هر چهار سال، سال را كبيسه كنند كه اين فرمان نيز عملي نشد، تاريخي كه بعد از اسلام براي ترتيب سال و ماه بين پارسيان معمول شده بود تاريخ يزدگردي نام دارد كه مبدا آن را آغاز سلطنت يزدگرد سوم حساب مي كردند.

به استاد قول ابوريحان بيروني و مندرجات زيج الغ بيك و مدارك معتبر ديگر مطابق روز سه شنبه بيست و دوم ماه ربيع الاول سال يازدهم هجري قمري (16 ژوئن 632 ميلادي) است ولي كبيسه اي گرفته نشد تا زمان سلطنت سلطان ملكشاه سلجوقي.

در تقويم يزدگردي مطابق معمول كنوني ماه به چهار هفته تقسيم نمي شود ولي هر كدام از روزهاي ماه داراي نام خاصي است.

هر روزي به ملكي اختصاص دارد به جز چند روز در هر ماه كه به خدا متعلق است كه آن روزها عبارتند از روز اول هر ماه كه آن را اورمزد مي ناميدند.

اسامي ماه ها و روزها در تقويم اوستايي جديد مطابق ضبط معمول بعد از اسلام به شرح زير است:

فروردين، ارديبهشت، خرداد، تير، مرداد، شهريور، مهر، آبان، آذر، دي ، بهمن، اسفند.

اسامي روزهاي ماه:

هرمز، بهمن اردي بهشت، شهريور، اسفندارمز، خرداد، مرداد، دي به آذر، آذر، آبان، خور، ماه، تير، جوش، دي به مهر، مهر، سروش، رشن، فروردين، بهرام، رام، باد، دي بدين، دين، ارد، اشتاد، آسمان، رامباد، ماراسفند، اينران.

ماهي را كه با روز همان ماه داراي يك اسم مشترك بودند جشن مي گرفتند.

تقويم اوستايي بعد از انقراض سلسله ساسانيان منسوخ نشد و در ميان پيروان مذهب زردشت باقي مانده، در خود ايران نه تنها نوروز بلكه ساير اعياد دوران گذشته مدت ها باقي بود حتي بعضي از آنها تا عصر حاضر به اسامي مختلف در نواحي ايران معمول است.


منابع:

1- جلال الدين همايي، تاريخ ادبيات ايران از قديمي ترين عصر تاريخي تا عصر حاضر ج ا، تهران، 1340.
2- عزيزالله بيات، كليات تاريخ و تمدن ايران پيش از اسلام، انتشارات دانشگاه ملي ايران، 1355.
3- تقي زاده، گاه شماري ايران قديم و بيست مقاله از مولف.

استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است

استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد