MR_Jentelman
11th December 2010, 07:23 PM
افزایش سطح تحصیلات زنان باعث شده آنها امکان اشتغال به کارهای تخصصصی را پیدا کنند. درحال حاضر زنان با تحصیلات دانشگاهی در کانادا به سمت حرفه هایی نظیر علوم، تجارت و امورمالی، مشاوره مدیریت، حسابداری وتبلیغات گرایش پیدا کرده اند. طی یک دهه گذشته شرایط اقتصادی کانادا تغییرات زیادی داشته است. یکی از مهمترین جنبه های این دگرگونی، رشد حضور زنان در اقتصاد این کشور 33 میلیون نفری است. زنان کانادایی با اعتماد به نفس خاصی که پیدا کرده اند اکنون ۳۵ درصد شرکتها و کسب و کارهای کوچک و متوسط این کشور را در تملک یا مدیریت خود دارند. این میزان حضور در اقتصاد و کارآفرینی در هیچ یک از کشورهای پیشرفته جهان مشاهده نمی شود. r
طبق آمار سال پیش، در حال حاضر ۱۳۷ هزار شرکت یا کسب و کار کوچک در کانادا در مدیریت و تملک زنان است و انتظار میرود طی یک دهه آینده این تعداد دوبرابر شود. در کانادا حدود ۸۲۱ هزار زن کارآفرین مشغول فعالیت هستند. در مجموع زنان هرسال ۱۸ میلیارد دلار به اقتصاد این کشور سود میرسانند. همچنین از سال ۱۹۷۶ تاکنون متوسط نرخ رشد تعداد زنان خود اشتغال سالانه ۵/۳ درصد بوده درحالی که این رقم در مورد مردان ۲/۲ درصد است. زنان کارآفرین مالکیت ۴۵ درصد شرکتهای کوچک و متوسط کانادا را در اختیار دارند.
همچنین تحقیقات نشان می دهد احتمال خوداشتغالی زنان با افزایش سن آنها بالا می رود و در سنین 3۵ تا ۴۵ سال، بیشترین احتمال خوداشتغالی زنان وجود دارد. در کانادا ۵۸ درصد خوداشتغالها در سنین ۳۵ تا ۵۴ هستند و با افزایش سن احتمال تأسیس کسب و کار بالا می رود و بالاترین میزان کارآفرینی در زنان ۵۵ ساله مشاهده می شود. اما واقعیت این است که شبیه اکثر کشورهای دیگر صنعتی، در کانادا به طور متوسط درآمد زنان کارآفرین پایین تر از کارمندان زن است. سال گذشته ۱۷ درصد زنان خوداشتغال بیش از ۳۰ هزار دلار در سال درآمد داشتند درحالی که این میزان برای مردان ۴۲ درصد است. نکتة بسیار جالب در مورد وضعیت کارآفرینی زنان این است که نیمی از زنان در خانه کار می کنند و فعالیتهای شغلیشان را در منزل انجام می دهند.
همچنین زنان نسبت به مردان تمایل بیشتری دارند که کسب و کاری در حوزه های کم رشدتر و پرریسک تر نظیر خرده فروشی و خدمات را داشته باشند. بین سالهای ۱۹۹۰ تا ۲۰۰۳ تعداد زنان کارآفرین کانادا از ۲۷ درصد به ۳۳ درصد افزایش یافت و این امر نشان می دهد زنان در مقایسه با مردان بیشتر در کسب و کار باقی می مانند و نرخ ماندگاری آنها خصوصاً در مشاغلی که دسترسی به منابع مالی بانکی دشوارتر است بیشتر است. از آنجا که در این کشور نرخ رشد شرکتهای کوچک بسیار بالا و بین 100 درصد تا 140 درصد است، نقش زنان در اقتصاد کانادا بسیار بزرگتر خواهد شد.
زنان بویژه در بخشهای مدیریت خدمات، خدمات آموزشی و تخصصی، خدمات فنی و علمی بسیار فعال هستند و عمدتاً در همین حوزهها به ایجاد کسب و کار می پردازند. همچنین نیمی از زنان کارآفرین و خوداشتغال کانادایی دارای مدرک دانشگاهی یا دوره های آموزشی پس از دیپلم هستند. درحال حاضر زنان با ایجاد کسب و کار برای بیش از دو میلیون نفر شغل ایجاد کرده اند. تحقیقات نشان می دهد تمایل زنان توسط کارفرماهاست به همین دلیل طی ۲۵ سال گذشته شاهد رشد چشمگیر کارآفرینی زنان در این کشور هستیم. از سال ۱۸۹۱ تا ۲۰۰۱ تعداد زنان کارآفرین در کانادا 208 درصد رشد کرد، درحالی که در همین مدت رقم مربوط به مردان 38 درصد است. تمایل زنان کانادایی به کار در زمینه های جدید و غیرسنتی بسیار بالاست. برای مثال در سال ۲۰۰۵ زنان ۵۰ درصد مالکیت ۳۱ درصد شرکتهای فعال در حوزه تکنولوژی پیشرفته و ۳۱ درصد شرکتهای تولیدی را دراختیار داشتند.
تسهیل مشارکت اقتصادی زنان
با توجه به نقش روبه رشد زنان در اقتصاد کانادا نخست وزیر این کشور در سال 2003 فرمان تأسیس گروهی ویژه را برای تسهیل کارآفرینی زنان صادر کرد، وظیفة این گروه به شرح زیر است:
1. شناسایی چالشها و مشکلات پیشروی زنان در حوزه کارآفرینی و نیز اشتغال به کار و ارائه راه حل برای رفع این مشکلات، برگزاری برنامه های آموزشی برای زنان در زمینه های نظیر تأمین اعتبار کارآفرینی، مدیریت منابع انسانی و معرض رویه های موفق بین المللی در حوزه های گوناگون فعالیت زنان کارآفرین
2. دادن خدمات مشاوره ای به نهادهای دولت در زمینه، تسهیل کارآفرینی زنان و آماده کردن مقدمات برای تصویب قوانین در این زمینه، با آنکه تلاشهای زیادی برای هموار کردن راه نقشآفرینی گسترده تر زنان در اقتصاد کانادا صورت گرفته است اما همچنان موانعی وجود دارد . گروه ویژه ای که به دستور نخستوزیر کانادا تشکیل شده با سه پیشفرض زیر اقدامات خود را انجام می دهد. کارآفرینی زنان، پرسرعت ترین کارآفرینی در اقتصاد کاناداست.
- زنان کارآفرین در کانادا با چالشها و موانع منحصر به فرد برای پیروزی مواجه هستند.
- تسهیل رشد کارآفرینی زنان یکی از عناصر توسعه شرکتها و کسب و کارهای کوچک این کشور است.
این گروه برای آگاه کردن دولت کانادا از لزوم تمرکز بر زنان کارآفرین به عنوان عاملی مهم در پیشرفت اقتصادی این کشور دهها توصیه مشخص ارائه کرده است. در این توصیهها به نحوه برخورد با زنان به گونهای که پتانسیل اقتصادی آنها به حداکثر برسد اشاره شده است. چند مورد این توصیهها به شرح زیر است:
- افزایش دسترسی به سرمایه، اطلاعات و برنامه های دولت
- تحقیقات عمیق و گسترده در زمینة تمام جوانب کارآفرینی زنان
- افزایش دسترسی به کمکهای دولتی
- افزایش دسترسی به شبکه های حمایتی دولت ازجمله نگهداری از کودکان و مزایای بارداری و وضع حمل،
- آموزش تجاری
- تسهیل ارتقای شغلی زنان و تشویق آنها به کارآفرینی و کسب مهارتهای شغلی
- آموزش زنان در زمینه صادرات محصولات کسب و کار و شرکت خود
- استفاده از تجارب دیگر کشورهای عضو سازمان توسعه و همکاری اقتصادی
- اصلاح ساختار بخش خدمات یعنی بخشی از اقتصاد که بیشترین تعداد زن کارآفرین در آن مشغول فعالیت هستند
- ارتقای فرهنگ خوداشتغالی و کارآفرینی با هدف کاهش نرخ هفت درصدی بیکاری و کمک به رشد اقتصادی کشور
در گزارش گروه ویژه آمده است برنامه ها و خدمات حمایتی ویژه زنان باید با گستردگی بسیار بیشتر اجرا شود و در این زمینه دولت فدرال نقش بسیار بزرگی دارد. اگر دولت به وظیفه بزرگ خود در بخش زنان عمل نکند، اقتصاد کانادا از رشدی که باید داشته باشد بیبهره خواهد ماند. در گزارش صندوق بین المللی پول و سازمان توسعه و همکاری اقتصادی آمده است اقتصادهایی که در آنها زنان نقش بالاتری دارند، رفاه و استانداردهای زندگی بالاتر است. یکی از اقداماتی که دولت باید انجام دهد، تأسیس مرکز تجاری زنان در سرتاسر کاناداست که می تواند تمامی خدمات ضروری را در اختیار زنان شاغل و کارآفرین قرار دهد.
در واکنش به گزارش گروه ویژه، نخست وزیر کانادا وعدع داده در تمام ایالتهای این کشور مراکز کمک مالی و خدماتی برای زنان کارآفرین تأسیس کند. همچنین هر سال اجلاس ملی اقتصادی زنان با هدف شناسایی استعدادهای کارآفرینی در بین زنان برگزار می شود. دولت با هدف تشویق فرهنگ کارآفرینی جایزه نوآوری زنان کانادا را برای زنان کارآفرین درنظر گرفته و مراکز تحقیقاتی را برای شناسایی نیازهای این زنان و تأمین این نیازها تأسیس می کند.
یکی از اهداف فعالیت اقتصادی زنان، صادرات کالا و خدمات است. دولت کانادا برای تحقق این هدف قصد دارد در سفرهای تجاری برای انعقاد قراردادهای صادرات زنان را نیز شرکت دهد.
در بودجه سال ۲۰۰۶، بیش از ۵۰۰ میلیون دلار برای ارائه خدمات به زنان کارآفرین و شاغل که نوزاد دارند در نظر گرفته شده است. با این بودجه 48 هزار مرکز نگهداری از کودکان زنان یادشده تأسیس می شود. همچنین برای کمک به آغاز کار شرکتها و کسب و کارها توسط زنان، 270/2 میلیارد دلار در نظر گرفته شده است. در حال حاضر بنیاد زنان کارآفرین کانادا در حال بررسی بهترین شیوههای تشویق کارآفرینی در سطح جهان است تا از آن برای گسترش کارآفرینی زنان در کانادا استفاده کند. به اعتقاد کارشناسان این بنیاد، زنان کارآفرین باید گروهی خاص با ویژگیهای منحصر به فرد و الگوهای رشد اقتصادی خاص خود تلقی شوند و با این پیش فرض به حل مشکلات آنها و زمینه سازی برای رشد ایشان اقدام شود. در این تحقیق به ویژگیهای کارآفرینهای زن به عنوان گروهی مجزا و خاص به شکل زیر اشاره شده است:
- زنان کارآفرین تعهدی بسیار عمیق به جامعه محلی خود دارند به ویژه در زمینه استخدام نیرو
- آنها خود را در مرکز شرکت و کسب و کار میدانند و گروههای کاری را در حاشیه می بینند
- زنان یادشده به زندگی خصوصی و خانوادگی خود توجهی قابل ملاحظه دارند به همین دلیل حمایت از آنها در هنگامی که دارای فرزند می شوند، بسیار ضروری است
- زنان کارآفرین در کانادا نسبت به مردان دیدگاه بلندمدت تری دارند درنتیجه سوددهی کسب و کار آنها در سالهای اولیه پایین اما در سالهای بعد بسیار چشمگیر است
- این زنان شبکه گسترده تری از ارتباطات برقرار می کنند درنتیجه در هنگام بحران گزینه های بیشتری برای غلبه بر مشکلات دارند
- آنها از همین ارتباطها برای توسعه کسب و کار خود به بهترین وجه بهره می برند و درنتیجه در بلند مدت سوددهی آنها بسیار بالاتر از مردان است و سودی که ایجاد میکنند پایاتر است
- زنان در اقتصاد کانادا همچنان از تبعیض جنسیتی رنج می برند و این تبعیض خود را در دسترسی آنها به اعتبارات بانکی، آموزش، اطلاعات، تکنولوژی و ... نشان می دهد
- نقش دوگانه زنان به عنوان کارآفرین و محور خانواده به این معناست که آنها در مقایسه با مردان وقت کمتری برای شرکت در دوره های آموزشی و حفظ رقابتپذیری خود در تجارت دارند
- زنانی که در ابتدای کارآفرینی هستند در مقایسه با مردان بسیار بیشتر توصیه ها و نصیحت ها را از دیگر زنان کارآفرین می پذیرند درحالی که در بین مردان چنین وضعیتی مشاهده نمی شود
یکی از واقعیتهای تلخ در مورد کارآفرینی زنان در کانادا این است که هنوز هم بانکها هنگام ارائه تسهیلات به زنان، توانایی بازپرداخت آنها را با دقت بسیار بالاتری نسبت به مردان مورد ارزیابی قرار می دهند. به این ترتیب آنها از یکی از مهمترین عوامل برای استقلال مالی، کمک به اقتصاد و ایجاد اشتغال تقریباً بی بهره هستند.
نگاه دقیقتر
با آن که علیه زنان در اقتصاد کانادا تبعیض هایی اعمال می شود، رشد تعداد کارمندان و کارآفرینهای زن در این کشور بسیار چشمگیر بوده است، طی ۱۵ سال گذشته تعداد کارمندان زن ۳۰ درصد رشد کرده که دو برابر نرخ مربوط به مردان کانادایی است.
همچنین در این مدت تعداد کسب و کارهایی که زنان راه انداخته اند 60 درصد بیشتر از تعداد مربوط به مردان رشد کرده است. برای درک دقیقتر انگیزه زنان از گرایش به کارآفرینی و اشتغال باید به ساخت کسب و کارهای زنان کانادایی نگاهی عمیقتر بیندازیم. در این کشور اکثر شرکتها و کسب و کارها کوچک و متوسط هستند و نکته جالب توجه این که آن دسته از این شرکتها که توسط زنان تأسیس شده و اداره می شوند عموماً یک نفره هستند و طی 15 سال گذشته رشد سالانه چهار درصد داشته اند.
علت اصلی این امر گرایش زنان به تکنولوژیهای جدید و جدا شدن از شکلهای سنتی اشتغال است.
در بین مردان، پس از اتمام تحصیلات، گرایش اصلی، اشتغال در شغلهایی است که جنبه کارآفرینی ندارند. این درحالی است که زنان به علت نیاز کمتر به حقوق و پول گرایش به سوی کارآفرینی بیشتر است. این قشر از جامعه کانادا عموماً به سرعت سرمایه و تجربه لازم برای کارآفرینی را پس از یک دوره کار برای دیگری کسب می کند و شخصاً به ایجاد درآمد می پردازد.
در حال حاضر در جامعه کانادا متوسط سن زنان کارآفرین ۴۱ سال است، اما با افزایش سن دو جنس تعداد کارآفرینهای زن بسیار بالاتر از مردان کارآفرین می شود. همچنین سطح تحصیلات زنان کارآفرین در این کشور نسبت به دو دهه پیش بسیار بالا رفته است. از سال ۱۹۹۰ تاکنون هر سال 10 درصد بر تعداد زنان کارآفرین دارای مدرک دانشگاهی افزوده شده است که دو برابر نرخ مربوط به مردان است. در سال ۲۰۰۴ یک چهارم زنان کارآفرین تحصیلات دانشگاهی داشتند. واضح است که سطح بالاتر تحصیلات باعث می شود شغلهای بهتری نصیب فرد شود. به این ترتیب طی یک دهه گذشته تعداد زنان با حقوق بالا در کانادا هر سال ۷/۲ درصد افزایش یافته است. این درحالی است که نحوة برخورد با زنان کارآفرین و مشغول به کار شبیه نحوة برخورد مردان نیست و این امر باعث نارضایتی زنان شده است.
حوزه های کارآفرینی زنان
افزایش سطح تحصیلات زنان باعث شده آنها امکان اشتغال به کارهای تخصصی را پیدا کنند. در حال حاضر زنان با تحصیلات دانشگاهی در کانادا به سمت حرفه هایی نظیر علوم، تجارت و امور مالی، مشاورة مدیریت، حسابداری و تبلیغات گرایش پیدا کرده اند. همچنین شغلهای تخصصی در حوزه خدمات بهداشتی و درمانی نیز مورد توجه زنان بوده است. به علت پیر شدن جمعیت کانادا، اشتغال زنان به این شغلها بسیار ضروری و مفید خواهد بود. یکی از سوءتفاهمها درباره کسب و کارهایی که زنان ایجاد می کنند این است که تصور می شود این کسب و کارها مخصوص مشتریهای زن است. واقعیت این است که تنها 22 درصد کسب و کارهایی که زنان به وجود آورده اند مشتری زن دارند. همچنین در کانادا 22 درصد زنان کارآفرین در این کشور به دنیا نیامده و مهاجر هستند. رقم مربوط به مردان 2۵ درصد است، اما به تدریج این اختلاف در حال کم شدن است زیرا طی یک دهه گذشته میزان کارآفرینی زنان مهاجر 30 درصد بالاتر از مردان مهاجر ساکن در کانادا بوده است. از سوی دیگر زنان مهاجر از سطح تحصیلاتی بالاتری نسبت به متوسط جمعیت کانادا برخوردارند. زنان مهاجر پس از چند سال زندگی در این کشور با درک شرایط تجاری آن به سرعت دست به کار شده و کسب و کاری راه می اندازند.
نکته جالب توجه دیگر این که رشد درآمد زنان مجرد کارآفرین طی پنج سال گذشته بیش از ۶۵ درصد بوده است درحالی که رشد درآمد زنان متأهل کارآفرین تنها ۱۸ درصد بوده است، ۳۲ درصد زنان مشغول به کار در کانادا منبع درآمد دیگری جز کار خود ندارند. ۴۰ درصد آنها از درآمد همسر خود نیز بهره می برند و ۲۸ درصد نیز دارای منبع درآمدی دیگر هستند. در بین ۲۰ کشور صنعتی جهان، سهم زنان در خوداشتغالی کلی، در کانادا بالاترین میزان است و پس از آن ایالات متحده، سوئیس، فرانسه، استرالیا و فنلاند قرار دارند. در کانادا انگیزة اصلی زنان در خوداشتغالی و کارآفرینی، دستیابی به استقلال مالی، انعطاف ساعات کاری، اثبات توانمندی خود، مشغول بودن و در نهایت کسب درآمد بالاتر است.
به نقل از روزنامه تفاهم
طبق آمار سال پیش، در حال حاضر ۱۳۷ هزار شرکت یا کسب و کار کوچک در کانادا در مدیریت و تملک زنان است و انتظار میرود طی یک دهه آینده این تعداد دوبرابر شود. در کانادا حدود ۸۲۱ هزار زن کارآفرین مشغول فعالیت هستند. در مجموع زنان هرسال ۱۸ میلیارد دلار به اقتصاد این کشور سود میرسانند. همچنین از سال ۱۹۷۶ تاکنون متوسط نرخ رشد تعداد زنان خود اشتغال سالانه ۵/۳ درصد بوده درحالی که این رقم در مورد مردان ۲/۲ درصد است. زنان کارآفرین مالکیت ۴۵ درصد شرکتهای کوچک و متوسط کانادا را در اختیار دارند.
همچنین تحقیقات نشان می دهد احتمال خوداشتغالی زنان با افزایش سن آنها بالا می رود و در سنین 3۵ تا ۴۵ سال، بیشترین احتمال خوداشتغالی زنان وجود دارد. در کانادا ۵۸ درصد خوداشتغالها در سنین ۳۵ تا ۵۴ هستند و با افزایش سن احتمال تأسیس کسب و کار بالا می رود و بالاترین میزان کارآفرینی در زنان ۵۵ ساله مشاهده می شود. اما واقعیت این است که شبیه اکثر کشورهای دیگر صنعتی، در کانادا به طور متوسط درآمد زنان کارآفرین پایین تر از کارمندان زن است. سال گذشته ۱۷ درصد زنان خوداشتغال بیش از ۳۰ هزار دلار در سال درآمد داشتند درحالی که این میزان برای مردان ۴۲ درصد است. نکتة بسیار جالب در مورد وضعیت کارآفرینی زنان این است که نیمی از زنان در خانه کار می کنند و فعالیتهای شغلیشان را در منزل انجام می دهند.
همچنین زنان نسبت به مردان تمایل بیشتری دارند که کسب و کاری در حوزه های کم رشدتر و پرریسک تر نظیر خرده فروشی و خدمات را داشته باشند. بین سالهای ۱۹۹۰ تا ۲۰۰۳ تعداد زنان کارآفرین کانادا از ۲۷ درصد به ۳۳ درصد افزایش یافت و این امر نشان می دهد زنان در مقایسه با مردان بیشتر در کسب و کار باقی می مانند و نرخ ماندگاری آنها خصوصاً در مشاغلی که دسترسی به منابع مالی بانکی دشوارتر است بیشتر است. از آنجا که در این کشور نرخ رشد شرکتهای کوچک بسیار بالا و بین 100 درصد تا 140 درصد است، نقش زنان در اقتصاد کانادا بسیار بزرگتر خواهد شد.
زنان بویژه در بخشهای مدیریت خدمات، خدمات آموزشی و تخصصی، خدمات فنی و علمی بسیار فعال هستند و عمدتاً در همین حوزهها به ایجاد کسب و کار می پردازند. همچنین نیمی از زنان کارآفرین و خوداشتغال کانادایی دارای مدرک دانشگاهی یا دوره های آموزشی پس از دیپلم هستند. درحال حاضر زنان با ایجاد کسب و کار برای بیش از دو میلیون نفر شغل ایجاد کرده اند. تحقیقات نشان می دهد تمایل زنان توسط کارفرماهاست به همین دلیل طی ۲۵ سال گذشته شاهد رشد چشمگیر کارآفرینی زنان در این کشور هستیم. از سال ۱۸۹۱ تا ۲۰۰۱ تعداد زنان کارآفرین در کانادا 208 درصد رشد کرد، درحالی که در همین مدت رقم مربوط به مردان 38 درصد است. تمایل زنان کانادایی به کار در زمینه های جدید و غیرسنتی بسیار بالاست. برای مثال در سال ۲۰۰۵ زنان ۵۰ درصد مالکیت ۳۱ درصد شرکتهای فعال در حوزه تکنولوژی پیشرفته و ۳۱ درصد شرکتهای تولیدی را دراختیار داشتند.
تسهیل مشارکت اقتصادی زنان
با توجه به نقش روبه رشد زنان در اقتصاد کانادا نخست وزیر این کشور در سال 2003 فرمان تأسیس گروهی ویژه را برای تسهیل کارآفرینی زنان صادر کرد، وظیفة این گروه به شرح زیر است:
1. شناسایی چالشها و مشکلات پیشروی زنان در حوزه کارآفرینی و نیز اشتغال به کار و ارائه راه حل برای رفع این مشکلات، برگزاری برنامه های آموزشی برای زنان در زمینه های نظیر تأمین اعتبار کارآفرینی، مدیریت منابع انسانی و معرض رویه های موفق بین المللی در حوزه های گوناگون فعالیت زنان کارآفرین
2. دادن خدمات مشاوره ای به نهادهای دولت در زمینه، تسهیل کارآفرینی زنان و آماده کردن مقدمات برای تصویب قوانین در این زمینه، با آنکه تلاشهای زیادی برای هموار کردن راه نقشآفرینی گسترده تر زنان در اقتصاد کانادا صورت گرفته است اما همچنان موانعی وجود دارد . گروه ویژه ای که به دستور نخستوزیر کانادا تشکیل شده با سه پیشفرض زیر اقدامات خود را انجام می دهد. کارآفرینی زنان، پرسرعت ترین کارآفرینی در اقتصاد کاناداست.
- زنان کارآفرین در کانادا با چالشها و موانع منحصر به فرد برای پیروزی مواجه هستند.
- تسهیل رشد کارآفرینی زنان یکی از عناصر توسعه شرکتها و کسب و کارهای کوچک این کشور است.
این گروه برای آگاه کردن دولت کانادا از لزوم تمرکز بر زنان کارآفرین به عنوان عاملی مهم در پیشرفت اقتصادی این کشور دهها توصیه مشخص ارائه کرده است. در این توصیهها به نحوه برخورد با زنان به گونهای که پتانسیل اقتصادی آنها به حداکثر برسد اشاره شده است. چند مورد این توصیهها به شرح زیر است:
- افزایش دسترسی به سرمایه، اطلاعات و برنامه های دولت
- تحقیقات عمیق و گسترده در زمینة تمام جوانب کارآفرینی زنان
- افزایش دسترسی به کمکهای دولتی
- افزایش دسترسی به شبکه های حمایتی دولت ازجمله نگهداری از کودکان و مزایای بارداری و وضع حمل،
- آموزش تجاری
- تسهیل ارتقای شغلی زنان و تشویق آنها به کارآفرینی و کسب مهارتهای شغلی
- آموزش زنان در زمینه صادرات محصولات کسب و کار و شرکت خود
- استفاده از تجارب دیگر کشورهای عضو سازمان توسعه و همکاری اقتصادی
- اصلاح ساختار بخش خدمات یعنی بخشی از اقتصاد که بیشترین تعداد زن کارآفرین در آن مشغول فعالیت هستند
- ارتقای فرهنگ خوداشتغالی و کارآفرینی با هدف کاهش نرخ هفت درصدی بیکاری و کمک به رشد اقتصادی کشور
در گزارش گروه ویژه آمده است برنامه ها و خدمات حمایتی ویژه زنان باید با گستردگی بسیار بیشتر اجرا شود و در این زمینه دولت فدرال نقش بسیار بزرگی دارد. اگر دولت به وظیفه بزرگ خود در بخش زنان عمل نکند، اقتصاد کانادا از رشدی که باید داشته باشد بیبهره خواهد ماند. در گزارش صندوق بین المللی پول و سازمان توسعه و همکاری اقتصادی آمده است اقتصادهایی که در آنها زنان نقش بالاتری دارند، رفاه و استانداردهای زندگی بالاتر است. یکی از اقداماتی که دولت باید انجام دهد، تأسیس مرکز تجاری زنان در سرتاسر کاناداست که می تواند تمامی خدمات ضروری را در اختیار زنان شاغل و کارآفرین قرار دهد.
در واکنش به گزارش گروه ویژه، نخست وزیر کانادا وعدع داده در تمام ایالتهای این کشور مراکز کمک مالی و خدماتی برای زنان کارآفرین تأسیس کند. همچنین هر سال اجلاس ملی اقتصادی زنان با هدف شناسایی استعدادهای کارآفرینی در بین زنان برگزار می شود. دولت با هدف تشویق فرهنگ کارآفرینی جایزه نوآوری زنان کانادا را برای زنان کارآفرین درنظر گرفته و مراکز تحقیقاتی را برای شناسایی نیازهای این زنان و تأمین این نیازها تأسیس می کند.
یکی از اهداف فعالیت اقتصادی زنان، صادرات کالا و خدمات است. دولت کانادا برای تحقق این هدف قصد دارد در سفرهای تجاری برای انعقاد قراردادهای صادرات زنان را نیز شرکت دهد.
در بودجه سال ۲۰۰۶، بیش از ۵۰۰ میلیون دلار برای ارائه خدمات به زنان کارآفرین و شاغل که نوزاد دارند در نظر گرفته شده است. با این بودجه 48 هزار مرکز نگهداری از کودکان زنان یادشده تأسیس می شود. همچنین برای کمک به آغاز کار شرکتها و کسب و کارها توسط زنان، 270/2 میلیارد دلار در نظر گرفته شده است. در حال حاضر بنیاد زنان کارآفرین کانادا در حال بررسی بهترین شیوههای تشویق کارآفرینی در سطح جهان است تا از آن برای گسترش کارآفرینی زنان در کانادا استفاده کند. به اعتقاد کارشناسان این بنیاد، زنان کارآفرین باید گروهی خاص با ویژگیهای منحصر به فرد و الگوهای رشد اقتصادی خاص خود تلقی شوند و با این پیش فرض به حل مشکلات آنها و زمینه سازی برای رشد ایشان اقدام شود. در این تحقیق به ویژگیهای کارآفرینهای زن به عنوان گروهی مجزا و خاص به شکل زیر اشاره شده است:
- زنان کارآفرین تعهدی بسیار عمیق به جامعه محلی خود دارند به ویژه در زمینه استخدام نیرو
- آنها خود را در مرکز شرکت و کسب و کار میدانند و گروههای کاری را در حاشیه می بینند
- زنان یادشده به زندگی خصوصی و خانوادگی خود توجهی قابل ملاحظه دارند به همین دلیل حمایت از آنها در هنگامی که دارای فرزند می شوند، بسیار ضروری است
- زنان کارآفرین در کانادا نسبت به مردان دیدگاه بلندمدت تری دارند درنتیجه سوددهی کسب و کار آنها در سالهای اولیه پایین اما در سالهای بعد بسیار چشمگیر است
- این زنان شبکه گسترده تری از ارتباطات برقرار می کنند درنتیجه در هنگام بحران گزینه های بیشتری برای غلبه بر مشکلات دارند
- آنها از همین ارتباطها برای توسعه کسب و کار خود به بهترین وجه بهره می برند و درنتیجه در بلند مدت سوددهی آنها بسیار بالاتر از مردان است و سودی که ایجاد میکنند پایاتر است
- زنان در اقتصاد کانادا همچنان از تبعیض جنسیتی رنج می برند و این تبعیض خود را در دسترسی آنها به اعتبارات بانکی، آموزش، اطلاعات، تکنولوژی و ... نشان می دهد
- نقش دوگانه زنان به عنوان کارآفرین و محور خانواده به این معناست که آنها در مقایسه با مردان وقت کمتری برای شرکت در دوره های آموزشی و حفظ رقابتپذیری خود در تجارت دارند
- زنانی که در ابتدای کارآفرینی هستند در مقایسه با مردان بسیار بیشتر توصیه ها و نصیحت ها را از دیگر زنان کارآفرین می پذیرند درحالی که در بین مردان چنین وضعیتی مشاهده نمی شود
یکی از واقعیتهای تلخ در مورد کارآفرینی زنان در کانادا این است که هنوز هم بانکها هنگام ارائه تسهیلات به زنان، توانایی بازپرداخت آنها را با دقت بسیار بالاتری نسبت به مردان مورد ارزیابی قرار می دهند. به این ترتیب آنها از یکی از مهمترین عوامل برای استقلال مالی، کمک به اقتصاد و ایجاد اشتغال تقریباً بی بهره هستند.
نگاه دقیقتر
با آن که علیه زنان در اقتصاد کانادا تبعیض هایی اعمال می شود، رشد تعداد کارمندان و کارآفرینهای زن در این کشور بسیار چشمگیر بوده است، طی ۱۵ سال گذشته تعداد کارمندان زن ۳۰ درصد رشد کرده که دو برابر نرخ مربوط به مردان کانادایی است.
همچنین در این مدت تعداد کسب و کارهایی که زنان راه انداخته اند 60 درصد بیشتر از تعداد مربوط به مردان رشد کرده است. برای درک دقیقتر انگیزه زنان از گرایش به کارآفرینی و اشتغال باید به ساخت کسب و کارهای زنان کانادایی نگاهی عمیقتر بیندازیم. در این کشور اکثر شرکتها و کسب و کارها کوچک و متوسط هستند و نکته جالب توجه این که آن دسته از این شرکتها که توسط زنان تأسیس شده و اداره می شوند عموماً یک نفره هستند و طی 15 سال گذشته رشد سالانه چهار درصد داشته اند.
علت اصلی این امر گرایش زنان به تکنولوژیهای جدید و جدا شدن از شکلهای سنتی اشتغال است.
در بین مردان، پس از اتمام تحصیلات، گرایش اصلی، اشتغال در شغلهایی است که جنبه کارآفرینی ندارند. این درحالی است که زنان به علت نیاز کمتر به حقوق و پول گرایش به سوی کارآفرینی بیشتر است. این قشر از جامعه کانادا عموماً به سرعت سرمایه و تجربه لازم برای کارآفرینی را پس از یک دوره کار برای دیگری کسب می کند و شخصاً به ایجاد درآمد می پردازد.
در حال حاضر در جامعه کانادا متوسط سن زنان کارآفرین ۴۱ سال است، اما با افزایش سن دو جنس تعداد کارآفرینهای زن بسیار بالاتر از مردان کارآفرین می شود. همچنین سطح تحصیلات زنان کارآفرین در این کشور نسبت به دو دهه پیش بسیار بالا رفته است. از سال ۱۹۹۰ تاکنون هر سال 10 درصد بر تعداد زنان کارآفرین دارای مدرک دانشگاهی افزوده شده است که دو برابر نرخ مربوط به مردان است. در سال ۲۰۰۴ یک چهارم زنان کارآفرین تحصیلات دانشگاهی داشتند. واضح است که سطح بالاتر تحصیلات باعث می شود شغلهای بهتری نصیب فرد شود. به این ترتیب طی یک دهه گذشته تعداد زنان با حقوق بالا در کانادا هر سال ۷/۲ درصد افزایش یافته است. این درحالی است که نحوة برخورد با زنان کارآفرین و مشغول به کار شبیه نحوة برخورد مردان نیست و این امر باعث نارضایتی زنان شده است.
حوزه های کارآفرینی زنان
افزایش سطح تحصیلات زنان باعث شده آنها امکان اشتغال به کارهای تخصصی را پیدا کنند. در حال حاضر زنان با تحصیلات دانشگاهی در کانادا به سمت حرفه هایی نظیر علوم، تجارت و امور مالی، مشاورة مدیریت، حسابداری و تبلیغات گرایش پیدا کرده اند. همچنین شغلهای تخصصی در حوزه خدمات بهداشتی و درمانی نیز مورد توجه زنان بوده است. به علت پیر شدن جمعیت کانادا، اشتغال زنان به این شغلها بسیار ضروری و مفید خواهد بود. یکی از سوءتفاهمها درباره کسب و کارهایی که زنان ایجاد می کنند این است که تصور می شود این کسب و کارها مخصوص مشتریهای زن است. واقعیت این است که تنها 22 درصد کسب و کارهایی که زنان به وجود آورده اند مشتری زن دارند. همچنین در کانادا 22 درصد زنان کارآفرین در این کشور به دنیا نیامده و مهاجر هستند. رقم مربوط به مردان 2۵ درصد است، اما به تدریج این اختلاف در حال کم شدن است زیرا طی یک دهه گذشته میزان کارآفرینی زنان مهاجر 30 درصد بالاتر از مردان مهاجر ساکن در کانادا بوده است. از سوی دیگر زنان مهاجر از سطح تحصیلاتی بالاتری نسبت به متوسط جمعیت کانادا برخوردارند. زنان مهاجر پس از چند سال زندگی در این کشور با درک شرایط تجاری آن به سرعت دست به کار شده و کسب و کاری راه می اندازند.
نکته جالب توجه دیگر این که رشد درآمد زنان مجرد کارآفرین طی پنج سال گذشته بیش از ۶۵ درصد بوده است درحالی که رشد درآمد زنان متأهل کارآفرین تنها ۱۸ درصد بوده است، ۳۲ درصد زنان مشغول به کار در کانادا منبع درآمد دیگری جز کار خود ندارند. ۴۰ درصد آنها از درآمد همسر خود نیز بهره می برند و ۲۸ درصد نیز دارای منبع درآمدی دیگر هستند. در بین ۲۰ کشور صنعتی جهان، سهم زنان در خوداشتغالی کلی، در کانادا بالاترین میزان است و پس از آن ایالات متحده، سوئیس، فرانسه، استرالیا و فنلاند قرار دارند. در کانادا انگیزة اصلی زنان در خوداشتغالی و کارآفرینی، دستیابی به استقلال مالی، انعطاف ساعات کاری، اثبات توانمندی خود، مشغول بودن و در نهایت کسب درآمد بالاتر است.
به نقل از روزنامه تفاهم