A M S E T I S
5th December 2010, 08:47 AM
سیماى سوره اعراف
این سوره دویست و شش آیه دارد و از سورههاى مكّى است، عدد آیات آن در شمارش قاریان حجاز و كوفه دویست و شش و در شمارش دیگران دویست و پنج است، قول اول به وسیله عاصم و ابو عبدالرحمن سلمى به امیر المؤمنین (صلوات اللَّه علیه) مىرسد.
در تفسیر خازن آمده كه این سوره داراى سه هزار و سیصد و بیست پنج كلمه و چهارده هزار و ده حرف است.
سوّمین سورهاى است كه با حروف مقطّعه آغاز مىشود و اوّلین سوره از سورههاى سجدهدار قرآن است و در آیهى آخر آن، سجده مستحبّ وارد شده است.
در این سوره از اصحاب اعراف و داستان اعراف (آیه 46 و 48) سخن به میان آمده، و در تفسیر كوثر (ج 4) آمده است كه: علت نامگذارى این سوره به «اعراف» اشتمال آن به آیهاى است كه در آن راجع به اعراف صحبت شده و آن محلى است كه در قیامت گروهى از افراد كه نه شایسته بهشت و نه مستحقّ جهنم هستند در آن جاى داده مىشوند.
و در تفسیر برهان ج 2 آمده است كه اصحاب اعراف ممكن است ائمه(علیهم السلام) باشند زیرا كه در حدیث آمده است: «نحن الاعراف»: ما اعرافیم كه یاران خود را می شناسیم و هر كس كه ما را بشناسد و ما او را بشناسیم وارد بهشت می شود.
سوره مباركه انعام با ذكر رحمت خداوند، خاتمه یافت و این سوره، با توصیفى از قرآن كریم و احكام دین و مطالب حكمت آمیز آغاز شده است.
در این سوره علاوه بر آنها، به ماجراى آدم علیه السلام با ابلیس، داستان حضرت نوح، هود، صالح، لوط، شعیب و موسى علیهم السلام، بیان اصول و مبانى دعوت پیامبر اسلام و شرح احوال قیامت، توبه و اصلاح خویشتن، موضوع عرش، میزان، عالم ذرّ و پیمان خداوند با انسان و بیان قرآن و عظمت آن و اعراف و اصحاب اعراف اشاره شده است.
از امام صادق(علیه السلام) نیز نقل شده كه فرمود:
«اصول و ریشههاى كفر و عصیان، سه چیز است: حرص و تكبر و حسد، اما حرص سبب شد كه آدم از درخت ممنوع بخورد، و اما تكبر باعث شد كه ابلیس از فرمان خدا سرپیچى كند، و اما حسد، سبب شد كه یكى از فرزندان آدم دیگرى را به قتل رساند!»
فضیلت سوره اعراف
در تفسیر عیاشى از امام صادق(علیه السلام) نقل شده كه فرمود: «هر كس سوره اعراف را در هر ماه بخواند در روز قیامت، از كسانى خواهد بود كه نه ترسى دارند و نه غمى (من الذین لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ) و اگر در هر جمعه بخواند، در روز قیامت از كسانى مىباشد كه بدون حساب به بهشت مىرود.»
و نیز فرمود: «در این سوره آیات محكمهاى است، "قرائت" و"تلاوت" و"قیام به آنها" را فراموش نكنید، زیرا اینها روز رستاخیز در پیشگاه خدا براى كسانى كه آنها را خواندهاند گواهى مىدهند»!
و در حدیث أبىّ بن كعب از پیامبر(صلی الله علیه و آله) نقل شده است كه هر كس سوره اعراف را بخواند خداوند میان او و ابلیس حجابى قرار دهد و در قیامت حضرت آدم شفیع او باشد.(ترجمه جوامع الجامع، ج2، ص291)
ماجرای سركشی و عصیان ابلیس در سوره اعراف!
http://img.tebyan.net/big/1388/12/10489521371081661391247601644617228.jpg
وَ لَقَدْ خَلَقْناكُمْ ثُمَّ صَوَّرْناكُمْ ثُمَّ قُلْنا لِلْمَلائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلاَّ إِبْلیسَ لَمْ یَكُنْ مِنَ السَّاجِدینَ. (11)
ما شما را آفریدیم سپس صورت بندى كردیم بعد به فرشتگان گفتیم: «براى آدم خضوع كنید!» آنها همه سجده كردند جز ابلیس كه از سجده كنندگان نبود.
در این آیه به مقام معنوى انسان اشاره شده كه همهى فرشتگان بر او سجده كردهاند. وقتى همه فرشتگان فرمانبردار خدایند و بر آدم سجده كردند، دریغ است كه انسان فرمان نبرد و براى خدا سجده نكند.
همه از بهر تو سرگشته و فرمان بردار
شرط انصاف نباشد كه تو فرمان نبرى
در این آیه، دو بار همهى انسانها مخاطب قرار گرفتهاند، «وَ لَقَدْ خَلَقْناكُمْ» ... «صَوَّرْناكُمْ» امّا سجده براى حضرت آدم علیه السلام ذكر شده است، شاید اشاره به این باشد كه همهى انسانها استعداد مسجود ملائكه شدن را دارند.
مردى یهودى از حضرت على(علیه السلام) سؤال كرد: خداوند به ملائكه فرمود: بر آدم سجده كنند، آیا به پیامبر اسلام نیز چنین احترامى شده است؟
حضرت فرمود: خداوند به پیامبر(صلى اللَّه علیه و آله) فضیلتى بالاتر از این داد، خداوند با همه عظمتش همراه تمام فرشتگان، بر محمّد(صلى اللَّه علیه و آله) صلوات مىفرستد و صلوات مؤمنین بر پیامبر را عبادت خود خوانده است. (احتجاج طبرسى، ج 1، ص 204)
در تفسیر برهان ج 2 آمده است كه اصحاب اعراف ممكن است ائمه(علیهم السلام) باشند زیرا كه در حدیث آمده است: «نحن الاعراف»: ما اعرافیم كه یاران خود را می شناسیم و هر كس كه ما را بشناسد و ما او را بشناسیم وارد بهشت می شود
پیامهای آیه
http://img.tebyan.net/big/1389/01/207204278525556142172353314515248226143145.gif
1- آفرینش انسان، در چند مرحله تحقّق یافته است. «وَ لَقَدْ خَلَقْناكُمْ ثُمَّ صَوَّرْناكُمْ»
2- سجده براى حضرت آدم بود، نه همهى انسانها. «قُلْنا لِلْمَلائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ» وگرنه مىفرمود: «اسجدوا لكم» همانگونه كه فرمود: «خَلَقْناكُمْ ثُمَّ صَوَّرْناكُمْ»
3- در انسان، استعداد و لیاقت رسیدن به مقامى است كه مسجود فرشتگان شود. «اسْجُدُوا لِآدَمَ»
4- سجده براى غیر خدا، اگر بر اساس فرمان خدا باشد، شرك نیست. «قُلْنا» ... «اسْجُدُوا لِآدَمَ»
5- ابلیس، همپایهى فرشتگان بود و خطاب به فرشتگان، شامل او نیز مىشد. «فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِیسَ»
6- سجده نكردن ابلیس سهوى نبود، بلكه از روى علم و عمد بود. «إِلَّا إِبْلِیسَ لَمْ یَكُنْ مِنَ السَّاجِدِینَ»
همچنین در روایات نیز داریم كه :
از امام على بن الحسین(علیهماالسلام) چنین نقل شده كه فرمود: «گناهان شعب و سرچشمههایى دارد، اولین سرچشمه گناه و معصیت پروردگار، "تكبر" است كه گناه ابلیس بود و به خاطر آن از انجام فرمان خدا امتناع كرد و تكبر ورزید و از كافران شد و سپس"حرص" بود كه سرچشمه گناه(و ترك اولى) از ناحیه آدم و حوا شد... سپس "حسد" بود كه سرچشمه گناه فرزندش (قابیل) گردید و نسبت به برادرش (هابیل) حسد ورزید و او را به قتل رسانید.»(سفینة البحار، ج 2، ص 458، ماده كبر)
از امام صادق(علیه السلام) نیز نقل شده كه فرمود:
و نیز در نهج البلاغه در "خطبه قاصعه" از امیرمؤمنان على(علیه السلام) به هنگام نكوهش كبر و خود برتربینى چنین مىخوانیم: پند و عبرت گیرید از آنچه خداوند با ابلیس رفتار كرد، در آن هنگام كه اعمال و عبادات طولانى و تلاش و كوششهاى او را كه شش هزار سال بندگى خدا كرده بود ... به خاطر ساعتى تكبر ورزیدن بر باد داد. (نهج البلاغه، خطبه 192، طبق نهج البلاغه صبحى صالح)
گروه دین و اندیشه تبیان
این سوره دویست و شش آیه دارد و از سورههاى مكّى است، عدد آیات آن در شمارش قاریان حجاز و كوفه دویست و شش و در شمارش دیگران دویست و پنج است، قول اول به وسیله عاصم و ابو عبدالرحمن سلمى به امیر المؤمنین (صلوات اللَّه علیه) مىرسد.
در تفسیر خازن آمده كه این سوره داراى سه هزار و سیصد و بیست پنج كلمه و چهارده هزار و ده حرف است.
سوّمین سورهاى است كه با حروف مقطّعه آغاز مىشود و اوّلین سوره از سورههاى سجدهدار قرآن است و در آیهى آخر آن، سجده مستحبّ وارد شده است.
در این سوره از اصحاب اعراف و داستان اعراف (آیه 46 و 48) سخن به میان آمده، و در تفسیر كوثر (ج 4) آمده است كه: علت نامگذارى این سوره به «اعراف» اشتمال آن به آیهاى است كه در آن راجع به اعراف صحبت شده و آن محلى است كه در قیامت گروهى از افراد كه نه شایسته بهشت و نه مستحقّ جهنم هستند در آن جاى داده مىشوند.
و در تفسیر برهان ج 2 آمده است كه اصحاب اعراف ممكن است ائمه(علیهم السلام) باشند زیرا كه در حدیث آمده است: «نحن الاعراف»: ما اعرافیم كه یاران خود را می شناسیم و هر كس كه ما را بشناسد و ما او را بشناسیم وارد بهشت می شود.
سوره مباركه انعام با ذكر رحمت خداوند، خاتمه یافت و این سوره، با توصیفى از قرآن كریم و احكام دین و مطالب حكمت آمیز آغاز شده است.
در این سوره علاوه بر آنها، به ماجراى آدم علیه السلام با ابلیس، داستان حضرت نوح، هود، صالح، لوط، شعیب و موسى علیهم السلام، بیان اصول و مبانى دعوت پیامبر اسلام و شرح احوال قیامت، توبه و اصلاح خویشتن، موضوع عرش، میزان، عالم ذرّ و پیمان خداوند با انسان و بیان قرآن و عظمت آن و اعراف و اصحاب اعراف اشاره شده است.
از امام صادق(علیه السلام) نیز نقل شده كه فرمود:
«اصول و ریشههاى كفر و عصیان، سه چیز است: حرص و تكبر و حسد، اما حرص سبب شد كه آدم از درخت ممنوع بخورد، و اما تكبر باعث شد كه ابلیس از فرمان خدا سرپیچى كند، و اما حسد، سبب شد كه یكى از فرزندان آدم دیگرى را به قتل رساند!»
فضیلت سوره اعراف
در تفسیر عیاشى از امام صادق(علیه السلام) نقل شده كه فرمود: «هر كس سوره اعراف را در هر ماه بخواند در روز قیامت، از كسانى خواهد بود كه نه ترسى دارند و نه غمى (من الذین لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ) و اگر در هر جمعه بخواند، در روز قیامت از كسانى مىباشد كه بدون حساب به بهشت مىرود.»
و نیز فرمود: «در این سوره آیات محكمهاى است، "قرائت" و"تلاوت" و"قیام به آنها" را فراموش نكنید، زیرا اینها روز رستاخیز در پیشگاه خدا براى كسانى كه آنها را خواندهاند گواهى مىدهند»!
و در حدیث أبىّ بن كعب از پیامبر(صلی الله علیه و آله) نقل شده است كه هر كس سوره اعراف را بخواند خداوند میان او و ابلیس حجابى قرار دهد و در قیامت حضرت آدم شفیع او باشد.(ترجمه جوامع الجامع، ج2، ص291)
ماجرای سركشی و عصیان ابلیس در سوره اعراف!
http://img.tebyan.net/big/1388/12/10489521371081661391247601644617228.jpg
وَ لَقَدْ خَلَقْناكُمْ ثُمَّ صَوَّرْناكُمْ ثُمَّ قُلْنا لِلْمَلائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلاَّ إِبْلیسَ لَمْ یَكُنْ مِنَ السَّاجِدینَ. (11)
ما شما را آفریدیم سپس صورت بندى كردیم بعد به فرشتگان گفتیم: «براى آدم خضوع كنید!» آنها همه سجده كردند جز ابلیس كه از سجده كنندگان نبود.
در این آیه به مقام معنوى انسان اشاره شده كه همهى فرشتگان بر او سجده كردهاند. وقتى همه فرشتگان فرمانبردار خدایند و بر آدم سجده كردند، دریغ است كه انسان فرمان نبرد و براى خدا سجده نكند.
همه از بهر تو سرگشته و فرمان بردار
شرط انصاف نباشد كه تو فرمان نبرى
در این آیه، دو بار همهى انسانها مخاطب قرار گرفتهاند، «وَ لَقَدْ خَلَقْناكُمْ» ... «صَوَّرْناكُمْ» امّا سجده براى حضرت آدم علیه السلام ذكر شده است، شاید اشاره به این باشد كه همهى انسانها استعداد مسجود ملائكه شدن را دارند.
مردى یهودى از حضرت على(علیه السلام) سؤال كرد: خداوند به ملائكه فرمود: بر آدم سجده كنند، آیا به پیامبر اسلام نیز چنین احترامى شده است؟
حضرت فرمود: خداوند به پیامبر(صلى اللَّه علیه و آله) فضیلتى بالاتر از این داد، خداوند با همه عظمتش همراه تمام فرشتگان، بر محمّد(صلى اللَّه علیه و آله) صلوات مىفرستد و صلوات مؤمنین بر پیامبر را عبادت خود خوانده است. (احتجاج طبرسى، ج 1، ص 204)
در تفسیر برهان ج 2 آمده است كه اصحاب اعراف ممكن است ائمه(علیهم السلام) باشند زیرا كه در حدیث آمده است: «نحن الاعراف»: ما اعرافیم كه یاران خود را می شناسیم و هر كس كه ما را بشناسد و ما او را بشناسیم وارد بهشت می شود
پیامهای آیه
http://img.tebyan.net/big/1389/01/207204278525556142172353314515248226143145.gif
1- آفرینش انسان، در چند مرحله تحقّق یافته است. «وَ لَقَدْ خَلَقْناكُمْ ثُمَّ صَوَّرْناكُمْ»
2- سجده براى حضرت آدم بود، نه همهى انسانها. «قُلْنا لِلْمَلائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ» وگرنه مىفرمود: «اسجدوا لكم» همانگونه كه فرمود: «خَلَقْناكُمْ ثُمَّ صَوَّرْناكُمْ»
3- در انسان، استعداد و لیاقت رسیدن به مقامى است كه مسجود فرشتگان شود. «اسْجُدُوا لِآدَمَ»
4- سجده براى غیر خدا، اگر بر اساس فرمان خدا باشد، شرك نیست. «قُلْنا» ... «اسْجُدُوا لِآدَمَ»
5- ابلیس، همپایهى فرشتگان بود و خطاب به فرشتگان، شامل او نیز مىشد. «فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِیسَ»
6- سجده نكردن ابلیس سهوى نبود، بلكه از روى علم و عمد بود. «إِلَّا إِبْلِیسَ لَمْ یَكُنْ مِنَ السَّاجِدِینَ»
همچنین در روایات نیز داریم كه :
از امام على بن الحسین(علیهماالسلام) چنین نقل شده كه فرمود: «گناهان شعب و سرچشمههایى دارد، اولین سرچشمه گناه و معصیت پروردگار، "تكبر" است كه گناه ابلیس بود و به خاطر آن از انجام فرمان خدا امتناع كرد و تكبر ورزید و از كافران شد و سپس"حرص" بود كه سرچشمه گناه(و ترك اولى) از ناحیه آدم و حوا شد... سپس "حسد" بود كه سرچشمه گناه فرزندش (قابیل) گردید و نسبت به برادرش (هابیل) حسد ورزید و او را به قتل رسانید.»(سفینة البحار، ج 2، ص 458، ماده كبر)
از امام صادق(علیه السلام) نیز نقل شده كه فرمود:
و نیز در نهج البلاغه در "خطبه قاصعه" از امیرمؤمنان على(علیه السلام) به هنگام نكوهش كبر و خود برتربینى چنین مىخوانیم: پند و عبرت گیرید از آنچه خداوند با ابلیس رفتار كرد، در آن هنگام كه اعمال و عبادات طولانى و تلاش و كوششهاى او را كه شش هزار سال بندگى خدا كرده بود ... به خاطر ساعتى تكبر ورزیدن بر باد داد. (نهج البلاغه، خطبه 192، طبق نهج البلاغه صبحى صالح)
گروه دین و اندیشه تبیان