MR_Jentelman
3rd December 2010, 06:24 PM
من میتوانم خوب، بد، خائن، وفادار، فرشتهخو یا شیطان صفت باشم/ من می توانم تو را دوست داشته یا از تو متنفر باشم/ من میتوانم سکوت کنم، نادان و یا دانا باشم/ چرا که من یک انسانم/ و اینها صفات انسانى است.
و تو هم به یاد داشته باش:
من نباید چیزى باشم که تو میخواهى/ من را خودم از خودم ساختهام/ تو را دیگرى باید برایت بسازد.
و تو هم به یاد داشته باش/ منى که من از خود ساختهام، آمال من است، تویى که تو از من می سازى آرزوهایت و یا کمبودهایت هستند.
لیاقت انسانها کیفیت زندگى را تعیین میکند نه آرزوهایشان/ و من متعهد نیستم که چیزى باشم که تو میخواهى/ و تو هم میتوانى انتخاب کنى که من را میخواهى یا نه/ ولی نمیتوانى انتخاب کنى که از من چه میخواهى!/ میتوانى دوستم داشته باشى همین گونه که هستم، و من هم/ میتوانى از من متنفر باشى بىهیچ دلیلى و من هم.
چرا که ما هر دو انسانیم و این جهان مملو از انسانهاست/ پس این جهان میتواند هر لحظه مالک احساسى جدید باشد/ و تو نمیتوانى برایم به قضاوت بنشینى و حكمی صادر كنی و من هم./ قضاوت و صدور حکم بر عهده نیروى ماورایى خداوندگار است/ دوستانم مرا همین گونه پیدا می کنند و میستایند/ حسودان از من متنفرند ولی باز میستایند!/ دشمنانم کمر به نابودیم بستهاند و همچنان میستایندم! /چرا که من اگر قابل ستایش نباشم/ نه دوستى خواهم داشت/ نه حسودى، نه دشمنى و نه حتی رقیبى.
من قابل ستایشم، و تو هم.
یادت باشد اگر چشمت به این دست نوشته افتاد/ به خاطر بیاورى آنهایى که هر روز میبینى و مراوده میکنى/ همه انسان هستند و داراى خصوصیات یک انسان، با نقابى متفاوت/ اما همگى جایزالخطا.
نامت را انسانى باهوش بگذار!/ اگر انسانها را از پشت نقابهاى متفاوتشان شناختی!/ و یادت باشد که کارى نه چندان راحت است...
منبع:تبيان
و تو هم به یاد داشته باش:
من نباید چیزى باشم که تو میخواهى/ من را خودم از خودم ساختهام/ تو را دیگرى باید برایت بسازد.
و تو هم به یاد داشته باش/ منى که من از خود ساختهام، آمال من است، تویى که تو از من می سازى آرزوهایت و یا کمبودهایت هستند.
لیاقت انسانها کیفیت زندگى را تعیین میکند نه آرزوهایشان/ و من متعهد نیستم که چیزى باشم که تو میخواهى/ و تو هم میتوانى انتخاب کنى که من را میخواهى یا نه/ ولی نمیتوانى انتخاب کنى که از من چه میخواهى!/ میتوانى دوستم داشته باشى همین گونه که هستم، و من هم/ میتوانى از من متنفر باشى بىهیچ دلیلى و من هم.
چرا که ما هر دو انسانیم و این جهان مملو از انسانهاست/ پس این جهان میتواند هر لحظه مالک احساسى جدید باشد/ و تو نمیتوانى برایم به قضاوت بنشینى و حكمی صادر كنی و من هم./ قضاوت و صدور حکم بر عهده نیروى ماورایى خداوندگار است/ دوستانم مرا همین گونه پیدا می کنند و میستایند/ حسودان از من متنفرند ولی باز میستایند!/ دشمنانم کمر به نابودیم بستهاند و همچنان میستایندم! /چرا که من اگر قابل ستایش نباشم/ نه دوستى خواهم داشت/ نه حسودى، نه دشمنى و نه حتی رقیبى.
من قابل ستایشم، و تو هم.
یادت باشد اگر چشمت به این دست نوشته افتاد/ به خاطر بیاورى آنهایى که هر روز میبینى و مراوده میکنى/ همه انسان هستند و داراى خصوصیات یک انسان، با نقابى متفاوت/ اما همگى جایزالخطا.
نامت را انسانى باهوش بگذار!/ اگر انسانها را از پشت نقابهاى متفاوتشان شناختی!/ و یادت باشد که کارى نه چندان راحت است...
منبع:تبيان