توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : آموزشی اصطلاحات تصویری انگلیسی ... با معنی
نازخاتون
3rd December 2010, 03:10 AM
اصطلاح شماره 1
Horse of a different color
معني: يک موضوع ديگر، يک مطلب کاملاً متفاوت، وصله ناهمرنگ
http://www.zabanamoozan.com/idiom/pic/image005.png
Eric likes to play jokes on his friends, but he makes sure that nobody is hurt by any of his pranks. A prank that hurts someone is a horse of a different color! Being playful is one thing, but hurting someone by one's prank is quite a different matter.
اريک دوست دارد با دوستانش شوخي کند، اما مواظب است که کسي از شوخيهاي او ناراحت نشود. شوخياي که کسي را ناراحت کند يک موضوع کاملاً متفاوت است. شوخ بودن يک چيز است و آزردن ديگري با شوخي چيز ديگري است.
نازخاتون
3rd December 2010, 03:12 AM
اصطلاح شماره 2
Take it on the lamb
معادل فارسي: در رفتن
http://www.zabanamoozan.com/idiom/pic/image003.gif
Poor Rich has always had his problems with the police. When he found out that they were after him again, he had to take it on the lamb. In order to avoid being caught and thrown in jail, he was forced to flee in a great hurry.
بيچاره ريچارد هميشه بـا پليس مشکل داشته. وقتي فهميـد که اونا دنبالش هستند، مجبـور شد در بره. براي اينکه گير نفته و تو زندون نيفته مجبور شد به سرعت فرار کنه.
نازخاتون
3rd December 2010, 03:14 AM
اصطلاح شماره 3
Cat got your tongue
معادل فارسي: موش زبانت را خورده (خجالتی)
http://www.zabanamoozan.com/idiom/pic/image008.gif
What's the matter? Cat got your tongue?
موضوع چيه؟ موش زبونت رو خورده؟ (يعني چرا حرف نميزني)
نازخاتون
3rd December 2010, 03:15 AM
اصطلاح شماره 4
Get in someone's hair
معني: کسي را اذيت کردن
http://www.zabanamoozan.com/idiom/pic/image011.gif
- I know that the children get in your hair, but you should try not to let it upset you so much.
- Listen, Jim. I can't help it. The children bother me and make me very angry.
- من ميدونم که بچهها اذيتت ميکنند، اما بايد سعي کني نذاري اين موضوع تو رو خيلي ناراحت کنه.
- ببين جيم. من نميتونم کاريـش کنم. بچههـا منو اذيـت ميکنند و منو خيلي عصباني ميکنند.
نازخاتون
3rd December 2010, 03:16 AM
اصطلاح شماره 5
Jump down someone's throat
معني: یقه کسی را گرفتن، با عصبانيت با کسي برخورد کردن
http://www.zabanamoozan.com/idiom/pic/image015.png
You don't have to jump down my throat! I told you that I'd make it home around 11:50. I don't intend to be late!
مجبور نيـستي اينقـدر با عصبانيت با من برخـورد کني! بهت گفتـم که حـول و حـوش سـاعت 11:50 برميگردم خونه. من قصد ندارم دير بيام!
نازخاتون
3rd December 2010, 03:17 AM
اصطلاح شماره 6
Shoot off one's mouth
معني: لاف زدن، غلو کردن
http://www.zabanamoozan.com/idiom/pic/image013.gif
Jim doesn't play tennis very much, but he's always shooting off his mouth about how good he is. Yet he's fooling nobody. Jim is somewhat of a braggart and everyone knows that he gives opinions without knowing all the facts and talks as if he knew everything about the game.
جيم زياد تنيس بازي نميکنه، اما هميشه در مورد اينکه چقدر خوب بازي ميکنه غلو ميکنه. البته اون کسي رو دست نميندازه. جيم تا اندازهاي يک «لاف زن» هستش و همه ميدونند که بدون اينکه همه چيز رو بدونه ابراز عقيده ميکنه و طوري حرف ميزنه که انگار همه چيز رو درباره بازي ميدونه.
نازخاتون
3rd December 2010, 03:18 AM
اصطلاح شماره 7
Pull someone's leg
معني: کسي را دست انداختن
http://www.zabanamoozan.com/idiom/pic/image018.gif
- Hey, Al, I was invited to be a judge for the contest.
- Oh, really? You're pulling my leg!
- هي، اَل، من براي داوري تو اون مسابقه انتخاب شدم.
- واقعاً؟ تو داري من رو دست ميندازي!
نازخاتون
3rd December 2010, 03:19 AM
اصطلاح شماره 8
Get off someone's back
معني: دست از سر کسي برداشتن
http://www.zabanamoozan.com/idiom/pic/image023.gif
- Hey, John. I'm bored. Come on, let's go out and do something.
- Sorry, I'm right in the middle of studying for a physics exam. I won't be able to make it tonight.
- You've been studying for a long time. Why don't you take a break?
- Get off my back! I can't go anywhere!
- OK, I'll stop bothering you only if you promise to let me know the minute you're finished.
- هي، جان. من خسته شدم. بيا بريم بيرون يه کاري بکنيم.
- متأسفم، الآن دارم خودم رو براي يک امتحان فيزيک آماده ميکنم. امشب نميتونم بيام.
- تو خيلي وقته که داري درس ميخوني. چرا يک کم استراحت نميکني؟
- دست از سرم بردار! من هچ جا نميتونم بيام!
- باشه، ديگه اذيتت نميکنم فقط به اين شرط که قول بدي هر موقع کارت تموم شد بهم بگي.
نازخاتون
3rd December 2010, 03:21 AM
اصطلاح شماره 9
People who live in glass houses shouldn't throw stones
توضيح: وقتي کسي خودش هم مقصر است نبايد ديگران را سرزنش کند.
Janet has often criticized her friend, Lois for driving too fast, yet she herself has had her license suspended for exceeding the speed limit. Lois once tried to tell her that people who live in glass houses shouldn't throw stones, but it didn't do much good. Janet simply didn't accept the fact that she should not pass judgment on other people when she is just as bad as they are.
http://www.zabanamoozan.com/idiom/pic/image025.gif
جانت هميشه دوستش لوئيس را بخاطر اينکه با سرعت زياد رانندگي ميکند، سرزنش ميکند، درحاليکه خودش بخاطر سرعت غيرمجاز گواهينامهاش توقيف شده است. لوئيس يک دفعه سعي کرد به او بگويد که وقتي خودت هم مقصر هستي نبايد ديگران را سرزنش کني، اما اين زياد فايده نداشت. جانت اين حقيقت را قبول نکرد که نبايد در مورد ديگران حکم صادر کند وقتي که به اندازه آنها مقصر است.
zabanamoozan.cm
نازخاتون
3rd December 2010, 03:26 AM
اصطلاح شماره 10
Fishy
معني: عجيب، مشکوک
http://www.zabanamoozan.com/idiom/pic/image029.gif
When the security guard saw a light in the store, it seemed to him that there was something fishy going on. He called the central office and
explained to his superior that he thought something strange and suspicious was occurring.
وقتي نگهبان نوري را در مغازه مشاهده کرد، به نظرش رسيد که چيز مشکوکي در حال اتفاق بود. او با دفتر مرکزي تماس گرفت و به مافوقش گفت که به گمان او چيز عجيب و مشکوکي در حال وقوع بود.
استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت مجاز است
استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد
vBulletin® v4.2.5, Copyright ©2000-2024, Jelsoft Enterprises Ltd.